فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۰۱ مورد.
ملاحظاتی در باب «کلیله و دمنه» تصحیح استاد مجتبی مینوی
حوزه های تخصصی:
شگردهای ایجاد انسجام متن در کلیله و دمنه
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۲ شماره ۴۶ و ۴۷
حوزه های تخصصی:
بیهقی و ساختار روایت
زبان پرنیانی
پژوهشی نو درباره کلیله و دمنه
حوزه های تخصصی:
نظری بر ابومسلم نامه
مکاتیب سنایی
ارزش ادبی مکتوبات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، یکصد و پنجاه نامه به جای مانده که بارها با نام مکتوبات به چاپ رسیده است. مولانا بسیاری از این نامه ها را به خواهش مردم یا آشنایان و نزدیکان خود به بزرگان و امیران و صاحب قدرت و شوکت نوشته و از آنان برای رفع گرفتاری ها و حل مشکلات کمک خواسته است. شماری از نامه ها نیز دوستانه و در حکم اخوانیات است. چند نامه را نیز خطاب به فرزندان و عروس خود نوشته و کوشیده است آنان را نصیحت کند تا مهربان باشند و دست از بعضی کارها که می کنند بردارند. تحلیل محتوای نامه های مولانا نه تنها می تواند ما را با گوشه های ناشناخته ای از زندگانی شخصی او آشنا سازد که، علاوه بر آن، می تواند تا اندازه ای ما را از اوضاع و احوال اجتماعی قونیه و بلاد روم در قرن هفتم و خصوصا زوایایی از عوالم درویشان و صوفیان در قرن هفتم آگاه کند. اما نامه ها، در عین حال که به عنوان سندی به جا مانده از زندگی و معیشت خود مولانا و مردم زمانه وی درخور تحقیق اند، ارزش ادبی دارند. مکتوبات مجموعه نامه های یک فرد عادی یا یک عالم صاحب نفوذ در دستگاه دیوانی و دولتی نیست بلکه نامه های مولانای شاعر و عارف و شوریده حال و عاشقی است که در همان روزهایی که این نامه ها را می نوشته مثنوی را می سروده و زبانش به غزلیات آتشین و دلنشین دیوان کبیر مترنم بوده است. غرض از این مقاله آن است که مکتوبات را از لحاظ ادبی، در حد توان، به خوانندگان بشناساند. اشارات و ارجاعات مقاله همه جا به مکتوبات مولانا جلال الدین رومی، به تصحیح توفیق ھ. سبحانی، (ویراستار: احمد سمیعی)، مرکز نشر دانشگاهی، تهران 1371 است...
چهره مولانا در آلبوم شخصی مکتوبات او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهره مولانا، در چشم کسانی که او را می شناسند، در همه جای جهان، چنان که باید، چهره ای عرفانی است. تصویر او تصویر انسانی است روحانی و معنوی که شکوه و جلال قدسی همچون هاله ای به گرد رخسار او حلقه زده است. شخصیت او، به دریایی عمیق و زلال می ماند که امواج بلند و سرکش عشق درآن، دم به دم، طوفان به پا می کند. این تصویر عمدتا از کتاب گران سنگ مثنوی او و دیوان غزلیات شورانگیز شمس حاصل شده است. اما مولانا را علاوه بر مثنوی و دیوان شمس و فیه ما فیه و مجالس سبعه، کتاب دیگری نیز هست که همانا مکتوبات اوست، مجموعه یکصد و پنجاه نامه کوتاه و بلند به جا مانده از او که به ما کمک می کند تا تصویری را که از شخصیت او در ذهن داریم برجسته تر و کامل تر سازیم.
مکتوبات مولانا بارها در ترکیه و ایران به چاپ رسیده است. مرجع ما در این مقاله آخرین چاپ این کتاب است که به تصحیح دکتر توفیق ھ. سبحانی و ویرایش احمد سمیعی به سال 1371 به همت مرکز نشر دانشگاهی در تهران چاپ و منتشر شده است و دو مقدمه عالمانه از شادروانان عبدالباقی گولپینارلی و دکتر فریدون نافذاوزلوق در آغاز و نیز چند فهرست و نمایه در پایان کتاب بر فواید آن افزوده است. چنان که افلاکی در مناقب العارفین می نویسد، مولانا روزانه ده دوازده نامه می نوشته و بنابراین، بر جای ماندن این تعداد نامه، از میان نامه های بسیاری که وی می نوشته، تعجب آور نیست...
«سراج اللغة»
افسار گسیختگی نوشتار
حوزه های تخصصی:
القاب زنان اشرفی در نوشته های سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و فرهنگ دو مقوله متاثر از یکدیگرند. زبان، به عنوان جزیی از فرهنگ جامعه، هم در ساختار و اجزای خود و هم در کاربرد، از ارزش های فرهنگی جامعه تاثیر می پذیرد و حتی، در مراتبی، با آنها شکل می گیرد و متقابلا در تکوین و توسعه فرهنگ و هویت بخشیدن نقش تعیین کننده دارد. در روند طولانی و تدریجی تحول، ارزش های فرهنگی زبان، به عنوان یکی از اجزای نسبتا دیرپای فرهنگی، هر چند در برابر فشار برای تغییر تا حدودی پایدارتر است، دنباله رو این تحولات است و در پی تحولات اجتماعی می توان تغییرات تدریجی زبانی را نیز انتظار داشت. با این همه، زبان نه تنها نشان دهنده نگرش فرهنگی سخنگویان معاصر است که نگرش فرهنگی گذشتگان را نیز می نمایاند. متن ها و داستان های کهن منابع ارزشمند و در خور توجهی هستند برای بررسی برخی مسائل فرهنگی.
در این مقاله، از خلال پاره ای نوشته های سغدی، به مقام زن در ایران و نگرش نیاکان ما به زنان توجه و نشان داده شده است که زنان در تاریخ فرهنگ این مرز و بوم از حرمت و اعتبار والایی برخوردار بوده اند و این معنی در بعضی از متون سغدی بازتاب یافته است.
در آثار اصیل زبان سغدی یا در متن های سغدی بودایی و مانی و مسیحی که از زبان های دیگر به زبان سغدی ترجمه شده اند، به ویژه در نامه ها و اسناد به دست آمده از کوه مغ و در نوشته های روی سکه ها، مجموعه ای از عناوین و القاب برای مراتب و درجات اجتماعی و جود دارد که به دسته بندی های نجیب زادگان زمین دار مربوط می شده است. این القاب، که در جامعه سغدیان ثبات و قوام یافته بودند، به صور گوناگون در منابع مکتوب منعکس گشته اند. در این مجموعه، القابی نیز مختص بانوان دارای منزلت های اجتماعی گوناگون دیده می شود. در مقاله حاضر، چند لقب مربوط به زنان اشراف بررسی می شود...