فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
رنگ یکی از نشانه های مهم روایتگری نظامی برای بیان وجه تمثیلی نگرش هستی شناسانه اوست، به این دلیل رنگ ساحتی رمزگرایانه و تأویل پذیر دارد، فهم معنی رمزی آن مستلزم شناخت زمینه های تأویلی آن است. شناخت این زمینه ها، سبب فهم پیوند رمزی رنگ و منشأ آن، نور، می شود. ارتباط نور و رنگ در روایت پردازی نظامی کانون جذب عناصری دیگر، از قبیل هفت ستاره، هفت گنبد، هفت اقلیم، هفت بانو، هفت فلز، بهرام، زمان و... شده که با رنگ ارتباط صوری و محتوایی یافته اند. این ارتباط در تأویل رمزی آن سبب شده که «آفریننده» مرموزٌالیه نور و «انسان مثالی» با اطوار وجودش مرموزٌالیه رنگ گردد و نور و رنگ جلوه ای از «وحدت و کثرت» باشد. در این مقاله کوشش شده تا دیدگاه نظامی در این باره توضیح داده شود و پیوندهای آشکار و پنهان میان رنگ و صورت و محتوای حکایتی که در هر یک از گنبدهای هفتگانه روایت می شود و زمینه های تأویلی آنها بیان گردد.
گله از فراق: شرح غزلی از سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله ضمن اعتقاد به مشرب خاص عرفانی ـ فلسفی در غزل های سعدی، این غزلیات را برآمده از عشق می داند و معتقد است که حالات ویژه عاشق و معشوق در این غزلیات به نیکی به تصویر کشیده شده است آن هم به زبانی سعدیانه، شاعرانه و دل انگیز. در ادامه نویسنده مقاله یکی از غزل های سعدی را با مطلع «همه عمر سر ندارم سر از این خمار مستی» از این زاویه دید مورد بررسی قرار می دهد.
غزلیات صوفیانه ابن فارض وجامی (بررسی نقدی تطبیقی مضمون) (الغزل الصوفی عند ابن الفارض وجامی؛ دراسة نقدیة مقارنة فی المضمون)
حوزه های تخصصی:
إن الأدب المقارن من أهم الشعب الأدبیة لأن فی هذه النزعة النقدیة یعالج الباحث الصلات التاریخیة الموجودة بین أدبین مختلفین، موضحا وجوه خلافهما وتشابههما. ویشترط فی هذا الحقل النقدی أن تکون لغات موضوع الدراسة مختلفة. تتطرق هذه الدراسة المتواضعة إلی الغزل الصوفی للشاعرین الکبیرین ابن الفارض وجامی من حیث المضمون، علی أنهما کانا من أعلام الشعراء الصوفیة بین العرب والفرس. کما تلقی الضوء علی حیاة الشاعرین، ثم تنطلق نحو شعر الشاعرین دارسة مضامینهما الشعریة علی أساس أهم مظاهر الشعر الصوفی کالخمر والمرأة اللتین یرمز الشاعر بهما لتبیین غرضه المعنویة ویقصد عنهما قصدا عرفانیا.
تقلید و نوآوری در سوگ سروده های ابن رومی (مطالعه موردی ""در سوگ بصره"") (رثاء ابن الرومی بین الاتباع والابتداع (قصیدة رثاء البصرة نموذجا))
حوزه های تخصصی:
یعدّ الرثاء من أهم الأغراض الشعریة القدیمة و أصدقها، بل أصدق ضروب الآداب الإنسانیه على الإطلاق وأکثرها صلة بالنفس البشریة والتصاقاً بالوجدان الإنسانی، وهو من أکثر أغراض الشعر استمراریّة وبقاءا؛ فلهذا وبسبب الصلة الوطیدة بین موضوع الرثاء والنفس البشریة، قلّما نجد شاعرا وهو لا یقرض شعرا فی الرثاء، ولکن هناک بعض الشعراء قد برعوا فی قرض المراثی وهذا بسبب القدرة الذاتیة والحس الرهیف عندهم ولا ننسی البواعث الخارجیة على نفس الشاعر مثل الکوارث والمصائب الوارده علیه؛ وشاعرنا ابن الرومی أحد هؤلاء الشعراء البارعین فی قصائد الرثاء، وهو بصفته شاعر الرثاء حلت به کوارث جسام تحملها بصبر. ومن أجمل قصائده مضمونا وأسلوبا وجمالا، قصیدته "" رثاء البصرة"" والتی نظمها إثر الغارة الغاشمة التی واجهتها مدینه البصرة،حیث أثّرت هذه الفجیعة العظیمة تأثیرا کبیرا على نفسیة شاعرنا وانعکست فی شعره. وقد سعی الکاتب فی هذا المقال أن یسلّط الضوء على الجوانب المختلفة لهذه القصیدة (الموضوعیة - الأسلوبیة – المنهجیة - الفنیة و...) کنموذج شعری للشاعر تتجلّی فیه المیزات العامة لمراثیه.
تأملی انتقادی در آثار ""جامی"" شاعر ایرانی (وقفة نقدیة مع نتاجات الشاعر الإیرانی جامی )
حوزه های تخصصی:
ظهر فی إیران وفی القرن التاسع من الهجرة شاعر بارع وعارف سالک خلّف نتاجات شعریة ونثریة عدیدة لاتزال مرجعا علمیا للمحققین، وطالبی الأدب والتصوف إلی یومنا هذا. ولد عبدالرحمن جامی سنة سبع عشرة وثمانمائه فی مدینة جام فی بیت علم وورع. بدأ دراسته منذ الطفولة عند أبیه ودخل مجالس العلم، وتتلمذ عند کبار الأساتذة، وأخذ منهم العلوم المختلفة کالفقه والفلسفة والحکمة وغیرها.وله أیضا مقدرة شعریة عالیة، رفعته إلی أعلی الدرجات الأدبیة بین شعراء الفرس. وهو بسبب میله إلی التصوف التحق إلی الطائفة النقشبندیه المشهورة حیث کانت تضمّ کبار مشایخ الصوفیة، فالتزم بمبادئها حتی أصبح فیما بعد شیخا من شیوخها، وواعظا من وعّاظها.أما آثاره فمنها الشعر ومنها النثر، وهی تمثل براعة الشاعر الأدبیة، و لاتخلو من نزعاته الصوفیة، ومنها دیوان شعره الذی یشتمل علی القصائد والغزلیات والرباعیات والدوبیت، وهو مملوء بالوعظ والحکمة والحب الخالص لمبدأ الحیاة ومقصدها. عاش جامی إحدی وثمانین سنة وتوفی سنة ثمان وتسعین وثمانمائة فی هرات ودفن فیها. فجاء هذا المقال کی یلقی الضوء علی نتاجات هذا الأدیب الإیرانی البارع.
بررسی انتقادی زندگی عطار و منظومه های شعری او (دراسة نقدیة لحیاة العطار ومنظوماته الشعریة)
حوزه های تخصصی:
یعدّ فرید الدین العطار النیشابوری من أبرز شعراء إیران القدامی، وقد کرّس جلّ اهتماماته فی سبیل نشر الثقافة الصوفیة من خلال آثاره الأدبیة، فجمیع نتاجات الشاعر دون استثناء تتضمّن تفسیرا لبعض المفاهیم العرفانیة، وتصویرا لمسعی السالک وعنائه فی سبیل الوصول إلی الحقیقة التی تتخیّلها الصوفیة. وعلی الرغم من کثرة کتب التذاکر التی تناولته بالذکر إلا أن حیاته احتجبت تحت رکام من الغموض، أضف إلی ذلک کثرة الانتحال والوضع علیه حیث نسبوا إلیه کثیرا من المنظومات العلیلة التی لا تمتّ إلیه بصلة؛ فجاء هذا المقال لیظهر حقیقة ما انتجته قریحة العطار الشعریة ویقوم بتبیین هویته من خلالها ویدرس الفکرة الرئیسة التی اعتمد علیها الشاعر فی جمیع نتاجاته الشعریة.
بازتاب زیبایی شناختی سیمای پیامبران در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسان هایی کامل و دارای شخصیّت آسمانی و سیره انسانی در اکثر متون ادب فارسی انعکاس یافته و یکی از غنی ترین منابع الهام در شکل گیری آثار هنری و ادبی، همواره سرچشمه مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، تحلیل سرگذشت پیامبران در قصاید خاقانی است. شاعر شروان برای طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پیامبر بهره برده که جلوه های زندگی حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترین کاربرد را در میان هفده پیامبر به خود اختصاص داده است. خاقانی با استفاده از داستان پیامبران، گاه تنها در پی ذکر گوشه های از زندگی آنان در قالب شعر است؛ امّا در بسیاری از مواقع، وی سرگذشت انبیا را وسیله ای برای طرح موضوع های مختلف می کند. شاعر با دست مایه قرار دادن داستان انبیا در پی طرح موضوع های متنوّعی است که در این میان، مدح، نخستین رتبه را دارد. این رویکرد خاقانی بر تعلّق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان برای رسیدن به مقصود خویش از شیوه های بلاغیِ گونا گونی مانند تشبیه و اغراق بهره جسته است. وی با این شگردها، کوشیده است توصیف هایی دقیق و روشن از موضوع های شعریش ارائه کند.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
نوستالژی در اشعار سنایی
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعری صاحب سبک در ادبیات فارسی شناخته شده است. از آنجا که هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد، با کندوکاو در اشعار این شاعر بزرگ می توان به بررسی چشم انداز دیرینه و پنهان او پرداخت. نوستالژی از اصطلاحات روان شناسی است که وارد حیطه ادبیات شده است. نوستالژی، یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست داده و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی معرفی کرده است؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان سنایی و تحلیلِ کارکردهای زبان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مؤلفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمان شهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
ابهام گویی های سیاسی در منظومه های نظامی
حوزه های تخصصی:
اگر ادّعا کنیم سیاست، محوری ترین موضوع در زندگی و منظومه های نظامی البتّه به جز لیلی و مجنون است، مدّعای ما هیچ گونه مغایرتی با واقعیت ندارد. امّا اثبات آن در همه منظومه ها، و به تبعیت از آن در همه برهه ها از زندگی نظامی، نیازمند استنادها و استدلال های اقناع کننده است. او موضع گیری های خود را یا به شیوه کنایی و کلّی گویی، و یا با استفاده از نمونه های تاریخی و به صورت تمثیلی بازگو می کند تا حریم عزلت و عافیت طلبی او به مدد این گونه محافظه کاری ها از درگیری با حوزه سیاست و قدرت در امان بماند. مخزن الاسرار، تصویرهایی از بایدها و نبایدهای سیاسی و اجتماعی را در یک زمینه اخلاقی مذهبی به نمایش می گذارد. خسرو و شیرین، نمودی از بایدها و نبایدها در رفتارهای عاطفی سیاسی است، و هفت پیکر و اسکندرنامه نیز نمایشی از ارزش های آرمانی در حوزه کنش ها و منش های صرف سیاسی به شمار می روند. این منظومه ها، به رغم همه تفاوت ها، در یک موضوع اشتراک دارند که عبارت است از ترسیم ایده آل ها و آرمان های انسان ها در همه زمان ها و مکان ها. سخن شاعر در ابتدا بر سر یک جامعه اخلاقی و اعتقادی یا مدینه فاضله دینی دور می زند. سپس درصدد تصویر حالات عاطفی و عاشقانه و کنش های مطلوب و نامطلوب آدم ها در برابر آن بر می آید. آن گاه به جامعه سیاسی و شخصیت های مطلوب آن می پردازد و مدینه فاضله سیاسی خود را در دو مرحله و با دو شکل متفاوت آن آن چه به طور نسبی در تاریخ وطن موجود بوده است و آن چه به صورت مطلوب در تاریخ جهان بوده است به روایت می گذارد تا نارضایتی خود را از وضعیت موجود با پناه بردن به بیگانه چاره گری کرده باشد.
وقتی کلمات متشنج می شوند
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
تشبیه در اشعار رودکی
بررسی عنصر شخصیت در حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره می جوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره می گیرد، اما باریک بینی ها و ظرافت کاری های آگاهانه ی او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بی تاثیر نیست.
بوستان یا سعدی نامه از مثنوی های مشهور و تاثیرگذار تعلیمی- تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدی پژوهان، برجسته ترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیام های خود، از ابزار و رسانه ی پرتاثیر «حکایت» بهره ی فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایت واره ی کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه ی مرحوم یوسفی- وجود دارد که بی تردید از لحاظ هنری و زیبایی شناسی همه در یک پایه نیستند.
این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایت های بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، « پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه ی داستان نویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفته اند.در هر حال، منظور از واژه ی «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنش ها یا محادثه ها در پیرامون وجود او شکل می گیرند. در مجموع، این مقاله نشان می دهد که:
1. در حکایت های بوستان چه گونه ای از شخصیت ها، نمود بیشتری دارند؟
2. پویایی و ایستایی شخصیت های اصلی حکایت ها ی بوستان چگونه است؟
3. در میان شخصیت های انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازه ای به مردان اختصاص یافته است؟
4. چه تعداد از شخصیت های اصلی بوستان چهره ی مثبت و چه قدر چهره ای منفی دارند؟
5. سهم شخصیت های مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطوره ای و تمثیلی چه قدر است؟
بوستان: میانگینی موزون در مثنوی سرایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده است تا به جایگاه بوستان سعدی در میان مثنویهای غنایی روایی از دیدگاه شکل پرداخته شود و ضمن برشمردن ویژگیهای آن و دیگر منظومهها، میزان تقریبی عناصر شکلی در هر کدام و ارتباط شکل با محتوای مورد نظر شاعر مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور برخی از منظومهها همچون مثنویهای گروه سنایی و مثنویهای گروه نظامی مورد بررسی قرار گرفتهاند که هر کدام دربرگیرندة زیر شاخههایی چون منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا، تحفهالعراقین عراقی و... میباشد. در نهایت نیز به بوستان و ویژگیهای آن پرداخته شده است.