فرهنگستان، در ایران، نخستین بار به صورت رسمی در خرداد ماه 1314 تاسیس شد، هر چند پیش از آن نیز کوشش های گوناگونی ذیل عناوین گوناگون برای توانا کردن و کارآمد ساختن زبان فارسی در برابر لغات بیگانه دخیل در این زبان صورت گرفته بود. امروزه، با آن که شصت و پنج سال از تاسیس نخستین فرهنگستان می گذرد، هنوز عموم مردم و حتی بسیاری از اهل علم و دانش به درستی و روشنی از وظیفه فرهنگستان زبان و ادب فارسی آگاه نیستند و نمی دانند که فرهنگستان چه وظیفه ای بر عهده دارد و چه باید بکند. علت این بی خبری و ناآگاهی، شاید، یکی این باشد که، در طول شصت و پنج سال گذشته، مجموع سال هایی که سه فرهنگستان موسوم به اول و دوم و سوم فعال بوده اند، از بیست و پنج سال تجاوز نکرده و دوران رکود و توقف فرهنگستان ها از سال های رونق و تحرک آنها طولانی تر بوده است. اساسنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی جمهوری اسلامی ایران به تاریخ 24/11/1368 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و نخستین جلسات شورای فرهنگستان در سال 1369 تشکیل شده است. بنابراین، می توان گفت که این فرهنگستان هم اکنون ده ساله است و این خود فرصتی است تا، با استفاده از تجربه ده سال گذشته، توجه صاحب نظران به این سوال که «فرهنگستان زبان و ادب فارسی چه وظیفه ای بر عهده دارد و چه باید بکند» جلب شود...
در باب دوم اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید، نوشته محمدبن منور، در ضمن حکایتی، آمده است: دیگر روز این مرد را چشم بر دریا افتاد. چیزی عظیم دید. چون نزدیک آمد، کشتی عروس بود. تاکنون در خصوص معنی و مقصود از «کشتی عروس» تحقیقی انجام نگرفته و نخستین بار آقای دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، مصحح و شارح اسرارالتوحید بر آن درنگ روا داشته و در تعلیقات کتاب آورده است: کشتی عروس: گویا نوع خاص و ممتاز کشتی بوده است و در فرهنگ ها بدان توجه نشده است. در تاریخ بیهقی آمده است: و امیررضی الله عنه پیوسته اینجا به نشاط و شراب مشغول می بود و روز آدینه دو روز مانده از جمادی الاولی تا به الهم (محلی است) رفت کرانه دریای آبسکون و آنجا خیمه ها و شراعی ها زدند و شراب خوردند و ماهی گرفتند و کشتی های روس دیدند کز هر جای آمد و بگذشت و ممکن نشد که دست کس بدیشان رسیدی، که معلوم است که هر کشتی بکدام فرضه بدارند. (تاریخ بیهقی، 601) نسخه بدل هایی که از کلمه «کشتی های روس» شادروان استاد فیاض داده است. بدین گونه است: «کذا در N. k: کوشت های عروس. بقیه: کشتی های عروس.» پس به جز نسخه K بقیه نسخه ها «عروس» دارند. در نزهه القلوب، ذیل «نیم مردان» گوید: جزیره ای است مردم بسیار در آنجا ساکن اند. کشتی ها که از اروس (نسخه بدل ها: ارس، الوس) و گیلان و مازندران می آیند، آنجا می آیند و از آنجا سه فرسنگ است تا استراباد و محصول بسیار از کشتی ها دارد. (نزهه القلوب، چاپ لسترنج، 160)...