فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۷۴۷ مورد.
منبع:
گزارش بهمن ۱۳۷۵ شماره ۷۲
حوزه های تخصصی:
بازچاپ مجله های دیریاب
حوزه های تخصصی:
خط فارسی بهترین نیست
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۶ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
بیاری زبان پارسی برخیزیم
منبع:
وحید دی ۱۳۴۵ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی:
آموزش مهارت نوشتن به فراگیران زبان فارسی، به عنوان زبان دوم، از نگاه نظری
حوزه های تخصصی:
یکی از دشوارترین مهارت های آموختنی در آموزش زبان دوم که بسیاری از مدرسان زبان نیز بر آن هم نظرند، مهارت «نوشتن/ نگارش» است. یادگیری این مهارت، نیازمند تسلط بر توانایی های گوناگون زبانی، شناختی و اجتماعی فرهنگی است. بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره نگارش به زبان دوم، وابستگی بسیاری به تحقیقات زبان اول داشته است. این امر نشان می دهد که توانایی زبان آموز در نگارش، خلاصه کردن یا تحلیل یک متن به زبان مادری، الزاماً به این معنا نیست که خواهد توانست همین کار را به زبان دوم نیز انجام دهد. با این حال، مهارت در نگارش زبان اول، بر نگارش به زبان دوم نیز تا اندازه ای مؤثر است. این مقاله دو هدف را پی گرفته است: نخست: بررسی یافته های مهم در مورد نظریه آموزش مهارت نوشتن و تحقیقات مربوط به ویژگی های آموزش این مهارت، که فارسی آموزان با افزایش آن، خواهند توانست به شیوه های قابل قبول، به زبان فارسی بنویسند. دوم: دستیابی به این هدف که این آموزش ها چگونه می تواند به آنان کمک کند تا به این مهارت ها دست یابند. در این مقاله، علاوه بر بررسی گرایش ها و راهبردهای گوناگون در آموزش نگارش به زبان دوم، پژوهش های مرتبط با نگارش به زبان اول و دوم، الگو های آموزش نگارش به زبان دوم با اهداف دانشگاهی و همچنین تجربه ای عملی برای کلاس های آموزش نگارش زبان فارسی پیشنهاد شده است.
زبان فارسی در دیگر کشورها
حوزه های تخصصی:
روش تعاملی در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان(مطالعه موردی، سطح آوایی)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان این مقاله برآنند تا با هدف ایجاد تعامل دوسویه (و نه فقط ارتباط) بین فارسی آموزان و گویشوران این زبان، با ارائه روش تعاملی، زمینه را برای یادگیری دو مهارت «شنیدن» و «صحبت کردن» برای زبان آموزان فراهم کنند. این کار پس از تجزیه و تحلیل تقابلی زیر و بم های زبان فارسی و عربی، بویژه در سطح آوایی صورت می گیرد. مهم ترین نتایج این پژوهش نشان می دهد که با تجزیه و تحلیل تقابلی زبان فارسی و عربی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، ارائه تکالیف معنادار و گفت وگوهای تجربه محور بر اساس آن و تداوم درون داد (شنیدن) و برون داد (گفتار) زبان، با استفاده از تمریناتی ویژه، می توان زمینه لازم را برای کاربرد و فهم درست زبان فارسی و در نتیجه، همفکری و تعامل سازنده بین فارسی آموزانِ عرب زبان و گویشوران زبان فارسی فراهم نمود. این تجربه، از تداخل زبانی، به عنوان یکی از مهم ترین چالش های برون داد زبان نیز جلوگیری می کند.
درس فارسی
طراحی فرایند نوشتن در سطح پایه با بهره گیری از رویکرد تکلیف محور در ﭼﺎرﭼﻮب روﯾﮑﺮد ارﺗﺒﺎﻃﯽ
حوزه های تخصصی:
نوشتن مهارتی تولیدی است که دشواری ها و چالش هایی جدی دارد. سؤال مهم تحقیق این است که چگونه زبان آموزان می توانند مهارت نوشتن را از همان ابتدا فرا بگیرند؟ در برخی از آموزشگاه ها به نوشتن در سطوح پایه زبان آموزان توجه نکرده ، بلکه آنها را از نوشتن منع کرده اند و به مهارت های دیگر آموزشی پرداخته اند. چالش دیگر در مهارت نوشتن، آن است که طرحی از نوشتن در این سطوح ارائه نشده و هیچ فعالیت و مهارتی برای کسب مهارت نوشتن در سطح پایه در برنامه آموزشی نیست و گاهی تنها به دادن موضوع و درخواست یک انشا خاتمه می یابد و استاد، تنها نقش ارزیاب متن را ایفا می کند. یکی دیگر از چالش های نوشتن، نبودن متون متناسب با سطح پایه (از ساده به مشکل) است که اساتید نوشتن را در فرایند آموزش دچار سردرگمی می کند. یکی از راه حل های تقویت نوشتن در این سطح، توجه به نیاز زبان آموزان در دوران زبان آموزی و بعد از آن است؛ بدین منظور کلاس فرایند محور با آموزش مهارت های لازم، زبان آموزان را در رسیدن به نیازهای واقعی خود کمک خواهد کرد. در این مقاله با بهره گیری از روش تکلیف محور، طرحی را جهت فرایند نوشتن تبیین کرده ایم که در سطح پایه شامل آموزش، تمرین و تکلیف، کارگاه تولید محصول، ارزیابی و دستور است.
سبک های یادگیری و مهارت خواندن فارسی آموزان غیر فارسی زبان سطح پیشرفته
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۱
95 - 110
حوزه های تخصصی:
مطالعات گسترده در سه دهه اخیر نشان داده است که یکی از تفاوت های فردی مؤثر بر یادگیری زبان دوم/ خارجی، سبک های یادگیری است که در پیشرفت تحصیلی زبان آموزان تأثیر چشمگیری دارد. سبک های یادگیری یکی از موضوعات مورد بحث در زمینۀ آموزش و یادگیری زبان دوم است و توجه به آن سبب تسهیل فرایندهای آموزش و یادگیری خواهد شد؛ اما با این حال، در زمینۀ یادگیری مهارت های مختلف زبان فارسی و سبک های یادگیری فارسی آموزان غیر فارسی زبان تاکنون مطالعه چندانی صورت نگرفته است. به این منظور، پژوهش حاضر به بررسی سبک های یادگیری فارسی آموزان زن ( 16نفر) و مرد ( 14نفر) خارجی سطح پیشرفته، که در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران مشغول به تحصیل بودند، پرداخته است. ابزار گردآوری اطلاعات، بخش خواندن آزمون مهارتی آمفا (جلیلی، 1390)و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک (2004) دیداری، شنیداری، خوانداری-نوشتاری و حرکتی) بود. پس از گردآوری و تحلیل داده های به دست آمده، یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری حرکتی و دیداری و مهارت خواندن رابطۀ معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر فارسی آموزانی که در آزمون خواندن موفق تر عمل کرده بودند دارای سبک یادگیری حرکتی و دیداری هستند. نتایج پژوهش حاضر راهکارهایی برای تدریس مدرسان زبان فارسی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به سبک های یادگیری فارسی آموزان، چندین پیشنهاد مطرح نموده است.
جایگاه ادبیات در آموزش زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
ادبیات مهم ترین بخش فرهنگ کلاسیک و از مهم ترین عناصر ملی فرهنگ کشور است که همواره ابزاری برای انتقال فرهنگ و تمدن ایران بوده است. برای موفق شدن در امر آموزش زبان نیز، از این ابزار می توان به شکلی نظام مند استفاده کرد. در این تحقیق در ابتدا نگاهی کوتاه به دو شیوه اساسی آموزش زبان یعنی شیوه های ترکیبی و تحلیلی شده و روش های حاصل از این دو رویکرد معرفی شده است. تحقیقات نشان می دهد استفاده از زبان شناسی نظام مند نقش گرا که دیدگاهی معنا محور است و علاوه بر زبان به تعاملات فرهنگی نیز اهمیت می دهد، روشی مناسب برای آموزش زبان است. در ادامه فواید استفاده از متن ادبی در آموزش زبان و موانع موجود در این راه بررسی شده است. این مطالعه مزایای استفاده از ادبیات در آموزش زبان را مورد بررسی قرار داده و دریافته است که ادبیات در آموزش زبان فرصت مناسبی برای آگاهی زبانی است. از دیگر فواید استفاده از متون ادبی می توان به استفاده بهتر از واژگان و افزایش سرعت خواندن، تاثیرگذاری بر تعامل زبان آموزان و متن و افزایش میزان صحبت زبان آموزان به دلیل ارزش بینارشته ای ادبیات اشاره کرد. نتیجه این که گنجاندن ادبیات در آموزش زبان یک مزیت در یادگیری است؛ زیرا باعث پیشرفت صلاحیت زبان آموزان در تمام مهارت های زبانی می شود.
تحولِ تاریخی واحد نحوی به واژه نو در زبان فارسی
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۴شماره ۱
83 - 100
حوزه های تخصصی:
تبدیل واحدهای نحوی به واحدهای صرفی (واژه) یکی از شیوه های رایج واژه سازی در زبان ها به شمار می رود. این تبدیل هم از منظر مطالعات درزمانی و هم از منظر مطالعات همزمانی قابل بررسی است. بدین معنا که در زبان ها، تبدیل واحد نحوی به واحد صرفی هم در بستر تاریخی رخ می دهد و هم در یک دوره خاص از زبان، اهل زبان با تبدیل واحدهای نحوی به واحدهای صرفی برای بیان مفاهیم نو به امر واژه سازی مبادرت می ورزند. در این پژوهش تحول تاریخی تبدیل واحدهای نحوی به واحدهای صرفی مورد بررسی قرار گرفته است و در اثبات ادعای تبدیلِ تاریخی واحدهای نحوی به واحدهای صرفی به شواهد آوایی و همچنین به شواهد صرفی و نحوی اشاره کرده ایم. برای مثال خیلی در متون کلاسیک از خیل با مقوله دستوری اسم به معنی دسته و گروه با یای وحدت یا یای نکره ترکیب شده است که پس از تحول تاریخی و تبدیل به واحد صرفی به واژه خیلی با مقوله دستوری قید تبدیل شده است. در این تحقیق، فرآیند تبدیل واحدهای نحوی به واحدهای صرفی و انواع این تحولات تاریخی روشن شده است و در سایه نتایج به دست آمده از این پژوهش بخشی از ناتوانی اهل زبان در قرائت صحیح و عروضی متون کلاسیک به خصوص نظم فارسی روشن می شود. چراکه واحدهای نحویِ مربوط به دوره های پیشین به صورت یک واژه در زبان فارسی امروز درآمده است. خوانندگان امروزیِ اشعار کلاسیک فارسی، فاقد توانایی زبانی مردمان پیشین در خصوص عروض فارسی هستند و این امر تا حدی به دلیل ناآگاهی نسبت به تحول تاریخی واحدهای نحوی به واحدهای صرفی است.
تهیه و تدوین متون فیلم آموزشی برای پرفا (1)سطح پایه
حوزه های تخصصی:
تاکنون در ایران کتاب های متعددی برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نگاشته شده، اما هنوز تدوین کتاب فیلم کارآمد صورت نگرفته است. هدف این پژوهش، تهیه و تدوین فیلم پرفا (1) در راستای تکمیل فیلم آموزشی مجموعه پرفا در دانشگاه شهید بهشتی است. مبنای نظری تحقیق حاضر چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان است و طراحی متون فیلم با تکیه بر محتوای آموزشی پرفا (1) به انجام رسیده است. روش پژوهش، توصیفی–تحلیلی است. در این تحقیق، ساختارها و ویژگی های کتاب فیلم آموزش زبانهای خارجی (فورکورنرز، اینترچینج و امریکن انگلیش فایل) در سطح پایه بر مبنای چارچوب هیلیارد 2014 که شامل مولفه های فرهنگی و زبانی است، بررسی و با تحلیل کیفی دنبال شده است. هدف از این تحلیل دستیابی به رهیافتی در تدوین متون فیلم آموزشی و تمرین های مرتبط با آن است. در پاسخ به پرسش شاخصه های باز نمایی زبانی و فرهنگی در کتاب های فیلم آموزشی به این نتیجه رسیدیم که مولفه جغرافیا کمتر از شغل و محل کار مورد استفاده قرار گرفته و موضوعی مانند مذهب در نظر گرفته نشده است. سرگرمی، خانواده و آموزش بیشترین کاربرد را داشت. در پاسخ به پرسش دوم برای طراحی مناسب محتوا، کتاب درس پرفا و قالب کارآمد، ساختار فیلم فورکورنرز که شامل قبل/ همزمان/ و به دنبال تماشای فیلم است برای تهیه کتاب فیلم انتخاب شد. در این پژوهش پرسش سوم جهت ارزیابی تطابق محتوای کتاب فیلم با کتاب درس از طریق پرسش نامه ای که شامل 36 پرسش است توسط 21 مدرس آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان و انگلیسی انجام شد. نتایج نشان داد که معلم ها باور داشتند که دو نمونه درس در مقولات «کیفیت تکالیف»، «موضوع اصلی»، و «نوشتن، خواندن، شنیدن» تقارن زیادی داشتند. در مقابل، دو نمونه درس در مقولات «فرهنگی و اجتماعی» و «تصاویر» کمترین تقارن را داشتند.
واکاوی فنون بلاغت ادبیات فارسی از منظر آموزش به غیرفارسی زبانان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
143 - 169
حوزه های تخصصی:
ادبیات با شکستن قواعد معمول در قالب فنون بلاغی، شکلی هنری به زبان می بخشد و از گونه معیار فاصله می گیرد؛ همین موضوع می تواند یادگیری گونه ادبی را برای غیرفارسی زبانان دشوار سازد. هدف این پژوهش آن است که ابتدا «عوامل پیدایی زبان ادبی» را شرح داده و سپس از طریق انطباق این عوامل با نتیجه تحقیقات حوزه آموزش زبان، «کارکردهای فنون بلاغی در فارسی آموزی» و «آرایه های ادبی مناسب برای فارسی آموزی» را نشان دهد تا در تألیفات آزفا کمتر با حذف یا ساده سازی آثار ادبی روبه رو شویم. نویسندگان پس از ذکر عوامل پیدایش زبان ادبی از منظر شفیعی کدکنی و صفوی، نشان می دهند که چگونه برخی از فنون بلاغت از طریق هماهنگی با اصول زبان آموزی به دلیل منشأ مشترک ذهنی و خلق شگفتی از راه تخیّل، می توانند برای فارس آموزی مفید باشند. آرایه هایی که می توانند در بحث آزفا کارکرد آموزشی داشته باشند عبارتند از: ۱- لفظی یا موسیقایی (توازن های آوایی: وزن، تکرار واج و هجا)، واژگانی (ردیف و تشابه الاطراف) و نحوی. ۲- معنایی یا زبان شناسیک (تشبیه، استعاره و مجاز، کنایه، تناسب، تلمیح و اغراق). نتیجه این پژوهش با تأکید بر ضرورت شناخت دقیق و صحیح زبان ادبی، مشخص می کند که ادبیات علی رغم زبان هنری و تفاوت با گونه زبانی معیار، می تواند به عنوان منبعی جانبی در کنار آموزش زبان در تألیفات آزفا مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا آرایه های ادبی ذکر شده نه تنها زبان آموزی را مختل نمی کنند، بلکه همسو با اهداف آن هستند و می توانند به فراگیری زبان یاری برسانند.
نیازها و افق ها در توسعه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان
حوزه های تخصصی:
از نظر رویکرد ارتباطی، یادگیری زبان دوم به معنی توسعه توانش ارتباطی در بافت های واقعی زبان مقصد است. تدریس عناصر صرفی و نحوی زبان به تنهایی تامین کننده نیازهای زبان آموزان نیست، بلکه باید آنچه را کاربران زبان واقعاً در حوزه توانش های «دستور زبان»، «گفتمان»، «جامعه» و «راهکاری»، با زبان انجام می دهند، درک کنند، فرابگیرند و تعامل کنند. رسیدن به چنین توسعه زبانی، نیازمند چندین زیرساخت پایه است. هدف این مقاله برشمردن این زیرساخت های پایه در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و بیان ارتباطشان با یکدیگر از نظر رویکرد ارتباطی است. زیرساخت هایی که در این مقاله به آنها پرداخته می شود، عبارتند از: تعریف اهداف آموزشی، تهیه پیکره های زبانشناسی، شناخت و تحلیل خطاهای زبان آموزان غیرفارسی زبان، تهیه منابع آموزشی و کمک آموزشی مخصوص زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، ارتقای روش های تدریس و ارزشیابی های استاندارد. نتیجه این که برای توسعه پایدار آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان باید این زیرساخت ها تهیه و محصولات هر زیرساخت در دیگر بخش ها به صورت یکپارچه و منسجم استفاده بشود.
مبانی نظری مهارت های آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
حوزه های تخصصی:
برای آموزش زبان فارسی مانند هر زبان دیگری که به عنوان زبان دوم آموزش داده می شود مهارت های آموزش به کار گرفته می شود. در این تحقیق نگارنده کوشیده است مهارت های تدریس زبان از قبیل خواندن و نوشتن را با تاکید بر هریک از عوامل چهارگانۀ آموزش واژگان، دستور زبان، معنا و فرهنگ معرفی نماید تا امکان شناخت و کاربست بهترین شیوه برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان میسر شود. این تحقیق به بیان انواع مهارت های آموزش، همچون روش دستور ترجمه، روش مستقیم، روش شنیداری گفتاری، می پردازد و معایب و محاسن آنها را بر می شمرد و پس از ارزیابی، به مدد رهیافت تحلیلی توصیفی این نتیجه را به دست می دهد که توالی روشهای آموزش زبان دوم، سبب زایش روش نوین آموزش به نام رویکرد ارتباطی شده است؛ رویکردی که روش های ابداعی آن را منسوخ نکرده بلکه موجبات تکامل و تعالی هرچه بیشتر آن را فراهم آورده است. همچنین تحقیق پیشرو با بیان اصول و اهداف رویکرد آموزش ارتباطی این شیوه را کارآمدترین شیوه برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان معرفی می نماید. این عوامل علاوه بر روابط گوناگون بین المللی در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی، زمینه های اقبال غیر فارسی زبانان به آموختن زبان فارسی را فراهم آورده است.
تدوین محتوای خواندن برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان با استفاده از قصه های قرآن
حوزه های تخصصی:
در میان چهار مهارت اصلی در آموزش، خواندن مهارت مهمی به حساب می آید که نقش زیادی در پیشرفت زبانی و تقویت توانش ارتباطی زبان آموزان دارد. یکی از عوامل تأثیرگذار در یادگیری این مهارت، تهیه و تدوین متن های مناسب و سطح بندی شده برای خواندن است که علاوه بر اطلاعات زبانی، می توان اطلاعات مربوط به فرهنگ و اجتماع را نیز به فراگیران آموزش داد. در نظام آموزشی جامعه ما در زمینه تهیه چنین متونی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان چندان کار علمی و اصلی انجام نشده است. پژوهش حاضر می کوشد به کمک رویکرد تهیه و تدوین محتوا، محتوایی منسجم و سطح بندی شده را برای آموزش این مهارت بر اساس قصّه های قرآن ارائه دهد. بدین منظور، ابتدا قصه قرآنی به لحاظ کمّی و کیفی و بر اساس فرمول خوانایی مورد تحلیل قرار گرفته است. در گام بعد، بر اساس اصول مرتبط با تهیه محتوا و نظریات مرتبط با رویکرد فعالیت محور، به تهیه مواد آموزشی برای مهارت خواندن به فراگیران غیرفارسی زبان بزرگ سال با سطح زبانی متوسط پرداخته شده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد داستان های قرآنی برای آموزش زبان فارسی ظرفیّت دارند؛ زیرا دارای ویژگی هایی از قبیل واقعی بودن، جذابیت، تنوع و آشنا بودن برای فراگیران هستند که این ویژگی ها مطلوب همه نظریه های آموزش زبان است. همچنین استفاده از داستان های قرآنی در آموزش زبان فارسی به بهترین نحو به گسترش فرهنگ اسلامی- ایرانی کمک می کند. همچنین تدوین این داستان ها متناسب با سطح توانایی زبان آموزان و استفاده از شاخص خوانایی در زمینه تهیه و تدوین مواد درسی می تواند راهگشا باشد.
نقدی بر کتاب آموزش فارسی به فارسی(3) مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی
حوزه های تخصصی:
یکی از مراکز آموزشی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان که به تدوین کتب آموزشی پرداخته مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی وابسته به جامعه المصطفی است. مجموعه کتابهای این مرکز در قالب شش جلد به زبان آموزان ارائه می شود. جلد سوم این کتاب یکی از مهمترین کتابهای این مجموعه است که به کتاب افعال معروف می باشد. این کتاب در بیست درس، روش ساخت و کاربرد افعال پربسامد را آموزش داده است. هر درس از پنج بخش متن درس، سؤالات مربوط به متن، واژه های جدید، واژه های مخالف و نکات دستوری تشکیل شده است. جدا از خوبی های این کتاب که غیر قابل انکار است، اشکالاتی نیز به این کتاب وارد است. این مقاله می کوشد این اشکالات را بررسی و تحلیل کند. اشکالات را می توان در دو بخش دستوری و غیر دستوری بیان کرد. از مهمترین اشکالات دستوری می توان به تالی فاسد داشتن و عدم جامعیت برخی از نکات دستوری، عدم رعایت سادگی در تبیین برخی از نکات و درحاشیه بودن مطالب اصلی اشاره کرد. مهمترین اشکالات غیر دستوری نیز عبارتند از طرح سؤالات نامناسب، تبیین نادرست یا ناقص واژه های جدید و مخالف.