فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۴۴۴ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
365 - 382
حوزه های تخصصی:
دربررسی آثار ادبیات جهانی تاثیرگذاری آثارادبای فارسی زبان برشعرا و نویسندگان سایرکشورها بستر مناسبی است برای پژوهش های ادبیات تطبیقی. سعدی شیرازی از جمله چهره های برجسته شعر وادب ایران است که درآثارش با تبحری خاص و نگرشی ژرف بطوراعم واخص به نگارگری زشتی ها و زیبائیهای جامعه بشری می پردازد و مسائل اخلاقی- عرفانی و اجتماعی حاکم برجامعه بشری را درقالب حکایت های نغز و شیرین- نظم و نثر- موشکافانه تحلیل و بررسی می کند. افکار متجلی درآثارشیخ اجل تاثیرگسترده و ژرفی برتفکر برخی از روشنفکران و ادباجهان داشته وهرکدام به فراخور اثر ادبی و شناخت و بینش خود خوشه ای ازگلستان حکمت ومعرفت سعدی چیده اند و با الهام ازکلام سعدی و بویژه اصول عدالت، نوع دوستی و اعتدال، اشعاری سروده ویا حکایت هایی نگاشته اند. مقاله حاضر، ضمن نگاهی اجمالی به آشنایی اروپاییان با حکمت عملی و اخلاق اجتماعی گلستان سعدی به طور اخص، به بررسی شباهت آثار سعدی با برخی از آثار بزرگان ادبیات کلاسیک آلمانی زبان و اینکه این شباهت ها ناشی از تأثیر است و یا توارد، می پردازد
مقایسه جایگاه زن در فرهنگ ایران و ایتالیا از طریق بررسی مقابله ای ضرب المثل های فارسی و ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
525 - 550
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها پاره های ادبی هستند که بخش عمده ای از زبان و فرهنگ یک ملت را تشکیل می دهند و بیانگر نگاه مردم جامعه به مسائل مختلف بوده و لذا نقش بسزایی در تعیین هویت فرهنگی هر ملت دارند. هدف پژوهش حاضر مقایسه جایگاه زن در فرهنگ ایرانی و یک کشور اروپایی، به کمک آشنایی دیرینه محقق با زبان و فرهنگ ایتالیایی از طریق تحلیل مقابله ای ضرب المثل های دو زبان است. این تحقیق در چندین مرحله انجام گرفت: گردآوری 1384 نمونه فارسی و ایتالیایی مرتبط با موضوع زن، ترجمه نمونه های ایتالیایی، حذف مثل های تکراری یا نامفهوم (جامعه آماری برابر با 984 ضرب المثل)، ترجمه و ارائه برخی توضیحات فرهنگی، دسته بندی موضوعات مثل ها، یافتن وجوه اشتراک و افتراق بین نمونه های دو زبان، آمارگیری، و مقایسه عددی. نتایج نشان می دهند که فرهنگ دو کشور در برخی موارد مشابه و در برخی دیگر بسیار متفاوت اند. اما فرهنگ ایرانی، در زمینه هر دو قطب عمده متضاد چه تحقیر و توهین به زن و چه تکریم وی نسبت به فرهنگ ایتالیایی جایگاه نخست را به خود اختصاص می دهد.
Stylisation discursive de la voix autre dans Madame Bovary : préoccupation de Flaubert pour faire une œuvre sur rien(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La notion linguistique-littéraire de style et voix autre dans le genre romanesque renvoie, après la théorie de modalité énonciative (structure dictum-modus), proposée par le linguiste genevois Charles Bally (1932), en principe à la terminologie du linguiste et philosophe du langage littéraire Mikhaïl Bakhtine, pour sa fameuse thèse du dialogisme littéraire qui, une fois parue, a aussitôt remis en cause l’unicité du locuteur-sujet parlant. Selon cette réflexion, l’auteur, en l’occurrence Flaubert, n’est plus seule conscience narrative à faire son récit ; mais il y a là un autre être de discours (plus souvent le personnage principal) dont la voix, ou le point de vue se fait entendre tout à côté de celle du locuteur-narrateur. Madame Bovary est l’ouvrage qui occupe une place bien remarquable dans le développement du genre romanesque à partir de la deuxième moitié du XIXème siècle, sachant que Flaubert a su introduire, par cette œuvre, la linguistique dans la littérature. Pour Flaubert, rien n’est plus soucieux que l’excellente mise en scène de la parole, ou la pensée de son personnage qui ne cesse de focaliser la perspective narrative. L’objectif de cet article est, tout en évoquant la théorie du dialogisme bakhtinien dont l’objet principal n’est que l’homme et son style dans le langage romanesque, d’approcher en gros la notion de la subjectivité langagière dans Madame Bovary à travers les outils linguistiques les plus remarquables tels : le procédé stylistique du discours indirect libre rapporté-DILR, l’autorité polyphonique, la parole doxique, les italiques, les questions rhétoriques, le passé simple subjectif, etc. qui tous trahissent l’hétérogénéité énonciative du discours romanesque flaubertien.
Pour une approche Freudo-lacanienne de Le Petit Prince(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Une lecture psychanalytique est en mesure de préciser que l’auteur d’une œuvre littéraire peut constituer son œuvre avec ses souvenirs d’enfance. Si l’on met l’écriture littéraire à l’épreuve de la critique psychanalytique, on peut saisir des réponses aux questions concernant la vie imaginaire d’un auteur dont l’enfance est la principale source. Suivant cette explication et en rappelant que de nombreux études ont déjà analysé les différents aspects du Petit Prince de Saint-Exupéry, nous tenterons dans cet article de mettre en lumière la dimension psychanalytique et symbolique du Petit Prince eد répondant à la question suivante: comment Le Petit Prince, ouvrage le plus connu de Saint-Exupéry, a fait référence à l’espace intime de l’enfance de son auteur et aux certains complexes affectifs de cette période. Pour ce faire, nous tenterons d’explorer le fond de quelques souvenirs-écrans traumatiques du petit prince, ce représentant de l’enfant intérieur de Saint-Exupéry. Freud et Lacan nous aideront dans cette étude à décrypter les épisodes refoulés dans l’inconscient de l’auteur, qui pour retourner à sa conscience, ont subi un certain déguisement, sous les formes symboliques: Freud avec ses théories psychanalytiques surtout celles concernant le narcissisme et Lacan avec ses idées psychanalytiques traitant du langage symbolique.
موضع گیری برتولت برشت نسبت به مسایل سیاسی و اجتماعی روز در اشعار آغازین او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
409 - 424
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه های برتولت برشت با ویژگی های ناارسطویی خود، وی را در ادبیات آلمان و جهان بیشتر به عنوان نمایشنامه نویسی پیشرو و خوش ذوق مطرح کرده است تا شاعری رومانتیک. اما اشعار وی نیز، به دلیل غنای محتوایی آن، در خور بررسی دقیق هستند. اشعار برشت نیز همچون نمایشنامه های او نوعی واکنش به مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روز هستند و می توان آنها را سندی بر تفکر سیاسی او دانست. اشعار متقدم برشت به خاطر نگرش سیاسی وی خواننده را به چالش با اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زمان وامی دارد، بررسی این نکته می تواند آیینه ای باشد برای نمایش سیر تفکر برتولت برشت در آثار غنایی و نمایشی وی. سیر تفکر برتولت برشت در ادبیات غنایی وی نشان از آن دارد که اشعار متقدم وی بیانگر انتقاد شدید و بی پرده از اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی در نخستین سال های پس از جنگ جهانی اول و عصیان علیه نظام بورژوازی حاکم است.
خشونت علیه زنان در رمان جای خالی سلوچ و رمان گودان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
157 - 182
حوزه های تخصصی:
داستان پردازی و قصه گویی در سرزمین هند سابقه ای طولانی دارد. آثاری چون «پنج تنترا» که از داستان های مهم در تاریخ کهن هند به شمار می ر وند و شهرت جهانی دارند، از این دسته اند و نثر فارسی اگرچه پس از شعر در ادبیات فارسی پدید آمد، اما تا دوران معاصر به دلایل مختلف، شعر از نثر پیشی گرفت. نخستین دلیل این که چرا در ایران نثر از نظرگاه ادبی کمتر به پای شعر می رسد شایداین امر باشد که آن چه در ادبیات اقوام دیگر غالباً اختصاص به نثر دارد و عقاید حکمی و تعالیم اخلاقی و قصه و داستان از آن جمله است، در ایران در شعر تجلی یافته است و آثاری چون بوستان و مثنوی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین، نشانه هایی از انجام وظیفه نثر به وسیله ی شعر است و از آنجا که این آثار منظوم از زیبایی و روانی قابل ملاحظه ای برخودار بوده اند، نثر فارسی از توجه به این گونه آثار بازمانده است و لاجرم در مقایسه با شعر قلمرو محدودی یافته است. با این وجود ادبیات نثر معاصر فارسی در حوزه ی ادبیات جهانی و بالاخص ادبیات تطبیقی- چه درون مرزی و چه برون مرزی- دارای جایگاه خاصی است. دولت آبادی و پرم چند از داستان نویسان واقع گرا (realist) در دوره ی معاصر ادبیات ایران و هند هستند که در زمینه ی داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه و غیره آثار برجسته ای از خود به جا گذاشته اند. این مقاله کوشش دارد با بررسی و تحلیل آثار و دامنه ی نفوذ و تأثیر دو نویسنده، جایگاه شان را در ادبیات داستانی معاصر دو کشور مشخص کند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که از استقصاء در متن های داستانی دو نویسنده، به ویژه «جای خالی سلوچ» و «گودان» و با استناد به آراء و نظریات منتقدان درباره اثرگذاری آنان در دیگران و تحلیل این اظهارات، نقش و جایگاه این نویسندگان را ترسیم می کند. مقاله حاضر نشان می دهد که هر دو نویسنده رویکرد مشابهی به مقاومت در برابر ظلم داشته اند.
Remémoration et répétition: L’étude narratologique du Salon du Wurtemberg(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
L’aspect psychanalytique de l’écriture romanesque chez Pascal Quignard a été signalé à maintes reprises par les critiques littéraires. Le Salon du Wurtembergqui bénéficie plus que les autres romans quignardiens d’une ample élaboration romanesque, pourrait bien illustrer cette «fictionalisation de la cure psychanalytique» chez cet écrivain. Le narrateur de ce roman se retourne comme malgré lui vers un passé obsessionnel qu’il espère conjurer par l’écriture. La présente étude se propose d’analyser, en recourant à la narratologie, les techniques narratives mises en œuvre par le narrateur quignardien, ainsi que l’adaptation de ces dernières à l’objectif du narrateur qui est de faire cesser le retour interminable d’un passé traumatique. Selon Freud, l’abréaction du refoulé exige la «réconciliation» de l’analysé avec ses souvenirs traumatiques. L’étude du mode narratif du Salon du Wurtembergnous permettra de préciser le degré de cette réconciliation chez le narrateur. En effet, portant sur la manière de représentation du monde romanesque, le mode narratif détermine la distance à laquelle se tient le narrateur par rapport à ce qu’il raconte. Ainsi, par l’étude du mode narratif, nous serons en mesure de préciser si le narrateura réussi à évoquer entièrement et sans détours ses souvenirs obsédants
تحلیل روایت در نوشتار ناتورالیستی از ورای آسوموآر امیل زولا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زولا به عنوان سردمدار مکتب ناتورالیسم به جهان و جامعه به چشم قلمروی کشمکش نیروهای طبیعی و تاریخی که زندگی افراد را بطور خاص و حیات بشری را بطور کلی متأثر می کند می نگرد. این اندیشه در یک اثر ادبی همچون آسوموآر در دو سطح قابل شناسایی است : یکی در خود محتوا که به صورت مستقیم دیافت می گردد و دیگری در سطح شکل و تکنیک های ادبی که این حوزه تلاش بیشتری را از جانب خواننده یا مفسر می طلبد. در واقع، «روایت» و ترفندهای روایی قسمتی است که، به شکلی متفاوت از مضامین، ما را به عنوان خواننده به سمت کشف اندیشه نویسنده رهنمون می کند. در این مقاله تلاش می کنیم تا از سویی ردپای اصول مکتب ناتورالیسم را در یکی از نمونه های عملی آن، یعنی داستان آسوموآر نوشته امیل زولا، تعقیب کنیم و از سوی دیگر، برای مواردی که در آنجا میان نظریه و کارکرد تضادی دیده می شود توضیحی ارائه دهیم.
بررسی مفاهیم پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی در نمایشنامه مرد یخی می آید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
245 - 264
حوزه های تخصصی:
پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی از جایگاه ویژه ای در منطق مکالمه ای باختین برخوردارند. هرچند تاکنون بیشتر پژوهش های انجام شده که رویکردی باختینی را محور کار خود قرار داده اند، روی گونه ی رمان متمرکز بوده اند اما گونه ی نمایشنامه با قابلیت هایی که برای برقراری مکالمه دارد، می تواند بستر جدیدی برای مطالعات باختینی باشد. در این مقاله سعی بر آن است که پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی به عنوان ابزاری تحلیلی در نمایشنامه ی مرد یخی می آید اثر یوجین اونیل مورد استفاده قرار گیرند تا خوانشی باختینی از این اثر اونیل ارائه گردد. از طریق پیوستار زمانی-مکانی می توان اهمیت مفهوم زمان و مکان و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر را جهت تبیین مفاهیم موردنظر نمایشنامه نویس بررسی کرد. همچنین چندزبانی نشان می دهد که اونیل چرا و چگونه توانسته شخصیت هایی با پیشینه های متفاوت را در یک سالن گرد هم آورد و به آنها اجازه دهد که برای خود صدایی داشته باشند و حتی صدای نمایش نامه نویس نتواند آن را سرکوب کند.
مارکی دو ساد، زخمی بر چهره روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
در میان نویسندگان و فیلسوفان عصر روشنگری همچون مونتسکیو، دیدرو، ولتر و روسو می توان به نویسنده ای اشاره کرد که در آثارش به وجوه دیگری از آرایِ این فیلسوفان پرداخته است: مارکی دوساد. اما روشنگری با ساد برخوردی متفاوت داشت: او را موجودی خطرناک برای بشریت و آثارش را مخل نظم عمومی محسوب میکرد. با این همه، می توان ادعا کرد که مضمون اصلی آثار وی برداشتی افراطی از همان مفاهیم اصلی عصر روشنگری همچون آزادی، سلطه بر طبیعت، خودآیینی، اخلاق و نقد کلیسا بود. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد که آثار ساد برآمده از همان عقلانیتی است که روشنگران در پی بنیاد نهادن آن بر تمامی ارکانِ ساختار اجتماعی و سیاسی بودند. ساد، با نشان دادنِ مطلق شدگیِ سلطه ی عقل مدرن،تصویری از انسانِ عصر روشنگری را ترسیم کرد و به همین دلیل امروزه با بازخوانی آثارش می توان او را در زمره ی اولین منتقدان حقیقی روشنگری قرار داد. کسی که با دفاع از مضامین آرمانی روشنگری برای بشریت، با پیشروی به سرحدات آن، زوالِ تدریجی آن را در آثارش پیش بینی کرد.
مقاله به زبان فرانسه: فرایند و نقش رﺆیاپردازی نزد «ژان ژک روسو» (Le processus et la fonction de la rêverie chez Jean-Jacques Rousseau)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای پی بردن به این مطلب که چگونه ژان ژک روسو، در بطن بدبختی و در وضعیت یک تبعیدی، در اثر خود، رؤیاپردازی هایگردشگرتنها، خوشبختی را می یابد و آزادی را دوباره به دست می آورد، از طریق پدیدارشناسی تخیل، به مطالعه ی فرایند و جاذبه های رؤیاپردازی ای می پردازیم که رؤیاپرداز را در وضعیت آگاهی از آرامش نگه می دارد.
رؤیاپردازی روسویی حاصل تنهایی، حاصل آمیزش بیرون و درون، احساسات و روان است. این رؤیاپردازی قوه ی محرکی درونی است که جنبش دیده شده، شنیده شده و یا حس شده به هر طریقی، آن را حفظ می کند. برخی چیزها و مناظر آغاز رؤیاپردازی را میسر و تداوم و جذابیت آن را تضمین می کنند: هر آنچه مربوط به گیاهان و آب باشد.
وضعیت وحشتناکی که دیگران روسو را در آن قرار داده اند، به جای اینکه استقلالش را از او بگیرد، او را به فردی تبدیل می کند که، با گریز به رؤیاپردازی از طریق تخیل، احساس و خاطره، می تواند استقلال خود را کاملا̋ مطالبه کند. رؤیاپردازی، سعادتی که در آن تنها خویشتن حکمفرماست، زمان سومی است که زمان دوم یعنی زمان اسارت اجتماعی را محو می کند و به وضعیتی اولیه بازمی گردد که در آن احساس هستی تمام فضای درون من را فرامی گیرد. رؤیاپردازی به خویشتن هستی فطری و طبیعی خود را بازمی گرداند و به احساس وحدت با سراسر عالم منتهی می شود.
نوشتار اندوه در اشعار فیلیپ ژاکوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
315 - 336
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مطالعه و بررسی درون مایه ی مرگ در آثار فیلیپ ژاکوته می پردازیم. شاعری که از اولین نوشته ها و سروده هایش میتوان به حساسیت وی نسبت به رنج انسان و مرگ پی برد. نوشته های ژاکوته علی رغم ظاهر ساده اش، سؤالات مبهم بسیاری را در ذهن خواننده مطرح می کند زیرا شاعر به دنبال آن است که آنچه را کلام از بیان آن ناتوان است، در شعر خود بگنجاند. جهان هستی وزندگی انسان از دیدگاه ژاکوته همچون معما است. مرگ - موضوع اصلی این مقاله – نیز بخشی از این معما را تشکیل می دهد. بررسی سه مجموعه شعر « درس ها»، «نغمه های دنیای مردگان» و«در نور زمستان»، اهمیت این درون مایه را که از جایگاهی اساسی در آثار شاعر برخوردار است، آشکار می سازد. همچنین این فرصت را پدید می آورد تا پرده از آثار رازگونه و نافذ شاعر برداریم.آثاری که بازخوانی جهان و شیوه نوین زیستن را درهماهنگی با کائنات و با خویشتن خویش به مخاطب پیشنهاد می دهد.
کاربرد نظریه تربیت منفی ژان ژاک روسو در روانشناسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
221 - 244
حوزه های تخصصی:
مفهوم تعلیم و تربیت که امروزه با مفهوم روانشناسی گره خورده است به عنوان عامل اصلی سعادت در نظر گرفته می شود. با توجه به شکل گیری بافت شخصیتی هر فرد در نخستین سال های زندگی، می توان گفت که کودک در رأس تعلیم وتربیت قرار گرفته و در مرکز توجه است. ژان ژاک روسو، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم، کسی است که به حق به کشف کودک و اهمیت تعلیم و تربیت وی نائل آمد. نظریات تربیتی وی که در امیل مطرح شده اند، جهان تعلیم و تربیت را دگرگون ساخته و نام این مربی و فیلسوف را که نظریاتش بر نظریه های تربیتی جدید مؤثر بوده است، به ثبت رسانده اند. روش اصلی که روسو در در دستورالعمل آموزشی خود به کار گرفته، روش تربیت منفی است که اساسِ آن را مفاهیم آزادی و «کودکی را به صورت تام و تمام زیستن» تشکیل می دهند. مقاله حاضر به بررسی نظریه تربیتی منفی روسو پرداخته و ردّ پای این نظریه را در روانشناسی امروز دنبال می کند تا از این طریق به ارزیابی تأثیر نظریات وی بر نظریات مربیان و روانشناسان قرن بیستم بپردازد. در این مقاله که به حوزه روانشناسی و تربیتی مرتبط است، مفاهیم روش تجربی، آموزش و پرورش تدریجی، آموزش و پرورش همراه با حفظ استقلال و آزادی آموزشی روشن خواهند شد.
هنجارها و بازی های گفتمان: تخطی های واژگانی در رمانِ مونه، لطمه ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان نسل دوم همچون اَحمدو کروما یک رابطه جدیدی را با زبان فرانسه شکل دادند. بعلاوه، مضامین پرداخته شده در زیر قلم این نویسندگان، فراتر از نقد سیاسی و اجتماعی بوده و به طرح مسائل اجتماعی، هویتی و فرهنگیِ جوامع آفریقایی ارزش افزون می دهند. همین بُعد تحلیلی خود را بوضوح در قلمرو «واژگان» نشان می دهد. واژگانی که برای نشان دادن مضمونِ «فرامرزی» خودنمایی می کنند. مقاله حاضر از ورای واژگان نهفته در رُمان مونه، لطمه ها و چالش ها نوشته اَحمدو کروما، بدنبال شناسایی نمود واقعیِ «فرهنگ شمولی» است که به طرق گوناگون بسان «تداخل زبانشناختی» و یا حتی همچون «تخطیِ هنجاری» تفسیر می شود. مطالعه حاضر اَشکالِ فرامرزی را براساس توصیف اجزاءِ لغوی و رویکرد زبانشناختی مورد بررسی قرار داده و درصدد استخراج ارزشهای اجتماعی و فرهنگی است.
در جست وجوی ادبیات تطبیقیِ نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پژوهشی موردی درباره ادبیات تطبیقی در افق های تازه انجام داده ایم و به کمک انگاره ی ادبی میشل بوتور، از « مرز» در موضوع چگونگی کشف هویت مدل تابلوی الستیرِنقاش از شخصیت های ادبی رمان در جست وجوی زمان ازدست رفته، اثر بزرگ مارسل پروست مطالعه کرده ایم. این نوع مطالعه ی تطبیقی، با به کار گرفتن انگاره ی خلاق ادبی در مسئله مورد پژوهش، انجام می پذیرد که مطالعه ای بر بستر افق های تازه در ادبیات تطبیقی ست.\nدر مجلدی از رمان در جست وجوی زمان ازدست رفته به نام در سایه دوشیزگان شکوفا، راوی اثر، بدون هیچ نشان آشکاری در تابلوی نقاشی تک چهره، اثر الستیر، به کشف هویت مدلِ نقاش دست می یابد. چگونگی دست یابی راوی به حقیقت و مسیر جست وجوی آن، دست مایه ای برای ارائه الگویی درباب مطالعات ادبیات تطبیقی شده است. در این پژوهش از انگاره ی خلاق میشل بوتور از واژه ی « مرز»، که آن را مترادفِ صمیمیت و عمیق دانسته است (مرز = صمیمیت، مرز = عمیق) سود جسته ایم.
مسیر اُدیپ در رمان هانری بوشو: افول یونگی «عقده اُدیپِ» فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
265 - 288
حوزه های تخصصی:
«اَُُدیپ در جاده» روایتی است از مسیری که اُدیپ طی می کند تا از تِب به کُلُن برسد، از شهری که در آن گناهش بر او هویدا می شود به شهری که سرانجام آرامگاه او می گردد. مسیری که از لحاظ روایی بین دو نمایشنامه سوفوکل قرار می گیرد و این چنین «اُدیپِ شهریار» را به «اُدیپ در کُلُن» وصل می کند. درواقع بوشو با بهره گیری از این خلأ روایی مسیری را متصور می شود که طی کردن آن به اُدیپ اجازه خواهد داد تا با وضعیت رنجور خود مواجه و درنهایت از آن رهایی یابد. با این وصف و با استناد به تجربیات نویسنده در عرصه روانکاوی می توان مسیر اُدیپ را استعاره ای از یک فرایند روان درمانی موفق دانست. موقعیتی که به ما این امکان را خواهد داد تا با در نظر گرفتن برخی از مفاهیم روانکاوی به مطالعه دوباره اثر بپردازیم، تا از این رهگذر علاوه بر فهم عمیق تر این مفاهیم، فعلیت یافتنشان را بر بستری روایی-داستانی دنبال کنیم.
واقعگرایی در جریان شعرنو (نیمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
387 - 500
حوزه های تخصصی:
مکتب رئالیسم یکی از مکاتب ادبی اروپایی است که بر بیان واقعیات عینی و ملموس جهان بدون دخالت دادن ذهنیات انتزاعی نویسنده تاکیدمی کند.این مکتب درحوزه ی شعرمعاصر فارسی نفوذ و تأثیردرخوراعتنایی داشته که رد پای آن را می توان در اشعار شاعرانی همچون نیمایوشیج.مهدی اخوان ثالث.احمد شاملو.فروغ فرخ زاد مشاهده نمود.آنچه مسلم است؛شاعران این جریان شعری با نگرشی خردگرا و واقع بینانه در پی به تصویر کشیدن عینیات زندگی مردم و رخدادهای اجتماعی-سیاسی به منظور بالابردن سطح آگاهی و دست یافتن به مطالبات حقوق فردی واجتماعی افراد جامعه ی زمان خود هستند.زبان منطق شعری آنها غالباآمیخته با نمادوتمثیل است که با بیانی غیر مستقیم و تأویل بردار ازآن در جهت پرداختن به رسالت شعری به مفهوم برجسته ساختن واقعیات پنهان جامعه و بیدارگری افراد جامعه بهره می گیرند. لذا دراین مقاله برای روشن تر شدن مسأله و میزان تأثیر پذیری این مکتب در جریان شعرنیمایی در ابتدا کلیاتی در باره ی مفهوم ، اصول و ویژگی های مکتب رئالیسم بیان گردیده و سپس کلیاتی درباره ی شعر معاصر ایران (شعر نیمایی)، ظهور واقع گرایی در شعر معاصر ودر ادامه مقایسه ای میان اصول و ویژگی های جریان شعری نیمایی با مکتب رئالیسم اروپایی به عمل آمده و در نهایت یک جمع بندی و نتیجه گیری از ویژگی های این جریان صورت گرفته است.
مقاله به زبان روسی: زمان و مکان ادبی در نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف و دگرگونی آن ها در نمایشنامه «مرغ دریایی» باریس آکونین ( Художественное время и пространство в пьесе А.П. Чехова «Чайка» и их трансформация в пьесе Б. Акунина Чайка )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ویژگی های زمانی – مکانی نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف و دگرگونی آن ها در متن نویسنده معاصر، باریس آکونین- که ادامه نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف را در بستر پست مدرن به رشته تحریر در آورده- می پردازد. در مقاله به این مسئله اشاره می شود که نوع انعکاس ویژه زمان و مکان در اثر، توسط نویسنده در واقع کلید درک دنیای مصور اوست؛ به این دلیل، تغییر سیستم رمزگذاری متن چخوف توسط آکونین، بار معنایی مضاعفی دارد که تعیین آن، از نقطه نظر تفسیر متن چخوف به زبان عصر جدید اهمیت بسیار دارد. بدین ترتیب، مقایسه دو نمایشنامه، که در چارچوب سنت هنر رئالیست (آنتون چخوف) و ادبیات پست مدرن (باریس آکونین) نوشته شده اند، امکان تعیین ویژگی های مکالمه فرهنگ های گوناگون را در گستره تاریخ رشد و پیشرفت ادبیات فراهم می سازد. در مقاله حاضر، ویژگی های زمانی – مکانی مشترک میان دو نمایشنامه، که بیانگر تسلسل در نمایشنامه نویسی هستند، و ویژگی های زمانی – مکانی متمایز و منحصر به فرد، که نمایانگر نوآوری در ایجاد محور موضوعی اثر نمایشی هستند، تعیین شده اند.
مقاله به زبان فرانسه: مضمون درخت در آثار «جای زخمهایِ آفتاب» و «دعای فرد غائب» اثر «طاهر بن جلون» (L’arbre dans Cicatrices du soleil et La Prière de l’absent de Tahar Ben Jelloun)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«درخت»، مضمون تکراری در متون مقدس، عهد باستان، ادبیات و نقاشی است. همین مضمون دارای سهمِ اساسی است که آن را در بُعد جهانی قرار می دهد. بُعدی که آن را تبدیل به کُهن الگوی ارزشمند برای طاهر بن جلون، نویسنده فرانسوی زبان اهل مراکش کرده است. در اشعار او، خواه در بطن رُمانهایش، درخت همچون داده ی جغرافیایی، طبیعی، نشاط آور و خیالی عمیقاً حضور دارد. همین درخت تا حدّ یک شخصیت و سخنگویی پیش می رود که به واسطه پویایی و سرزندگیِ خود اَعمال را تغذیه می کنند. همچنین به مکانی مساعد برای نمودِ خیالی و باور نکردنی تبدیل می شود. بنابراین ارزش سَمبلیک آن نیز از این زاویه است. در نزد طاهر بن جلون، درخت همچون پدر و مادر، همچون اسطوره، همچون شاهد عینی ظلم و فریب، جلال و فقر نمود می یابد.
Прямое и косвенное выражение речевого акта «прощание» в русской культурной среде (بیان مستقیم و غیرمستقیم کنش گفتاری «خداحافظی» در محیط فرهنگی روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر کنش گفتاری «خداحافظی» در کاربرد مستقیم و غیرمستقیم آن بررسی می شود. این تحقیق بر آن است که کنش گفتاری مستقیم «خداحافظی» در مقایسه با کنش گفتاری غیرمستقیم «خداحافظی» پدیده نادرتری است. این نوع از خداحافظی در محیط های خودمانی و محیط هایی کاربرد دارد که بین دو طرف گفتگو اختلاف وجود دارد. برخلاف آن، کنش گفتاری غیرمستقیم «خداحافظی» تعداد بیشتری از فرمول های خداحافظی را در برمی گیرد و بار معنایی احترام آمیز بیشتری دارد. در این پژوهش مشخص می شود کدام یک از این فرمول ها در موقعیت رسمی و کدام در موقعیت غیررسمی کاربرد دارند و کدام فرمول ها ویژگی تشخیص در شرایط خارج از متن و کدام یک ویژگی تشخیص وابسته به متن را دارا هستند. خداحافظی دارای نقش حفظ ارتباط است و حس ادب و احترام را به مخاطب القا می کند. این نوع احترام به کمک کنش های گفتاری «اجازه»، «سپاسگزاری»، «آرزو»، «معذرت خواهی» بیان می شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیل زبانی بیش از ۲۰۰ موقعیت ایجاب کننده استفاده از کنش های گفتاری خداحافظی است.