دقایق الشعر ازجمله کتاب های فارسی در حوزة بلاغت است که در سدة هشتم هجری تألیف شده است. این کتاب را پیشتر محمدکاظم امام منتشر کرده است. با بررسی دست نویس های موجود این کتاب، تحریری تازه از آن یافت شد که حاوی اختلافات و اضافاتی مهم نسبت به صورت چاپی آن است. در این جستار با بررسی تفاوت های تبارشناختی دست نویس های این کتاب و با استفاده از برخی منابع کهن، آگاهی هایی تازه درباب مؤلف، مهدی الیه و محل تألیف کتاب عرضه می شود.
"یکی از کتب مهم در زمینه شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسنده دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمه دیوان فخرالدین عراقی، تصحیح سعید نفیسی با نام من اصطلاحات فخرالدین عراقی آمده است و دیگری با نام کتاب لغات و اصطلاحات عرفا به عزیز نسفی منسوب است.
شباهت فراوان مطالب این سه کتاب، چه در تقسیم بندی مطالب و چه در مدخل ها و معانی ذکر شده، اندیشه را به یکی بودن سه کتاب سوق می دهد. گویا یک نسخه اصل بوده و نسخه های دیگر با کمی تغییر در مقدمه یا تحریف و تصحیف لغات نوشته شده است. لذا در صحت انتساب کتاب به نویسندگان فوق تردید است. به هر ترتیب تا یافتن نسخه های منقح و رفع شبهه با شواهد و براهین کافی، نمی توان در خصوص نام مولف این کتاب حکم قطعی صادر کرد. همچنین توجه به مندرجات دو کتاب دیگر در کنار نسخه های اساس، می تواند امکان تصحیح دقیق تری از کتاب رشف الالحاظ فراهم کند.
"
رمان چراغ ها را من خاموش می کنم چهارمین اثر زویا پیرزاد پس از خلق آثاری چون یک روز مانده به عید پاک، طعم گس خرمالو و مثل همه عصرهاست، که توجه محافل ادبی و خوانندگان عادی را جلب کرده است. این اثر، با نثری دلنشین و طنزی ملایم، در انتقال پیام نویسنده و برخی نوآوری های بیانی بسیار موفق است. رمان آن چنان ساده و روان و توصیفات چنان طبیعی و عینی است که گاه تمیز آن را از واقعی بسیار دشوار می سازد. ساختار ساده و منسجم آن نیز، که از افراط در کاربرد شگردهای ادبی متداول به دور است، این خصلت را برجسته تر می سازد. رمان زندگی خانوادگی زنی ارمنی را در آبادان دهه چهل، به روایت خود او، وصف می کند. «کلاریس آیوازیان» سی و هشت ساله، همسر «آرتوش»، کارمند ارشد شرکت نفت، همراه دو دختر دوقلوی یازده ساله، و «آرمن» پسر پانزده ساله اش، در یکی از خانه های شرکتی در محله باوارده، زندگی آرام و یک نواختی را می گذراند. دنیای کلاریس در رسیدگی به امور خانه و همسر و فرزندانش و دیدارهای همیشگی با مادر و خواهرش، «آلیس»، سپری می شود. اما، کلاریس، در حصار یک نواختی ها و روزمرگی ها، درگیر کشمکش ها و تضادها و گفتگوهای درونی است. او، که به خود سانسوری و وقف وجود خویش برای خدمت به خانواده و جلب رضایت اطرافیان خو گرفته است، کمتر به علائق شخصی و شخصیت حقیقی خود توجه دارد، هر چند از تحصیلات و قابلیت برخی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی برخوردار است.....