ابوالقاسم انجوی شیرازی پژوهنده ای سخت کوش و خستگی ناپذیر بود که تا آخر عمر دست از پژوهش برنداشت. حوزه اصلی علاقه او فرهنگ مردم (فرهنگ عامه) بود و این کار را از طریق پژوهشهای مردم شناسی، روزنامه نگاری، برنامه های رادیویی، برگزاری مراسم شاهنامهخوانی و نقالی پیش می برد. از دوستان صادق هدایت بود و تصمیم گرفت به راه او ـ پژوهش در فرهنگ عامه ـ ادامه دهد. برنامه رادیویی او تا سال 1357 ادامه داشت. عشق انجوی به فرهنگ عامه او را به سوی شاهنامه کشاند. حافظ پژوهی نیز یکی از کارهای مهم او بود. پژوهش او در زمینه حافظ و شعر او صرفاً به صورت سنتی و متداول یعنی مقایسه نسخه ها نبود، بلکه با دیدی وسیع به اوضاع تاریخی و اجتماعی و فرهنگی زمان حافظ نگاه می کرد. نویسنده، علاوه بر شرح مفصل موارد بالا، به نظر ادبای معروفی همچون علی دشتی درباره او می پردازد و در جای جای مقاله، به مناسبت، اشعاری از حافظ می آورد. در پایان مقاله نیز مشخصات برخی از نسخه های دیوان حافظ آمده است.
ابوالفضل بیهقی، در جای جای تاریخش، هنگام بیان شگفتی و اعجاب خود در واقع و توضیفات مختلف با استفاده از جمله: «کس مانند آن یاد نداشت» و عبارات مشابه، خود و مخاطب را از توضیح بیشتر بی نیاز می کند. بررسی کاربر این گونه جملات با بسامد زیاد (حدود 50 مرتبه) نشان دهنده آن است که وی در چهار موضع از این جملات استفاده کرده است: شادکامی ها و بزمها (%40)، توجیهات و خلعت ها (27%)، مهارت ها و کاردانی ها (20%) بلایای طبیعی و حوادث (13%). برای بیهقی می توان این اغراض را در کاربرد جملات مورد بحث مصور شد: کاربرد جملات در معنی واقعی و حقیقی 32%، بی سابقه بودن موضع برای شخص بیهقی 17%، استفاده از این جملات به عنوان یک تکیه کلام 12% و کاربرد اغراق آمیز برای بزرگ نمایی 39% که در این مقاله به تفصیل درباره آن گفتگو خواهد داشت. ذکر این نکته مناسب است که بیشترین کاربرد را کاربردهای اغراق آمیز در بر می گیرد و نشان دهنده تعلق خاطر خاص بیهقی به سلطان مسعود است که فاصله بین زمان وقایع و زمان نگارش کتاب نتوانسته است آن را بزداید. از طرفی کاربرد جملات مورد نظر در معنی واقعی نیز حکایت از تجملات و تکلفات دربار عزنوی، شادخواری ها و بزمهای بی سابقه مسعود و درایت و کاردانی رجال درباری به ویژه پدریان دارد.
سید قطب به سال 1906 در یکی از روستاهای کشور مصر‘ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه شد و در رشته زبان عربی به اخذ درجه لیسانس نائل آمد و به کار معلمی مشغول گشت و در ضمن به نویسندگی و کارهای علمی روی آورد. او در سفری که به آمریکا رفت در نوشته هایش از دنیای غرب و سیاست خصمانه آنها انتقاد کرد. تا اینکه مجبور شد از کارهای آموزشی کناره بگیرد و به جماعت اخوان المسلمین پیوست او بخاطر تحقق آرمان اسلامی والهی خود در1954 بازداشت و به زندان محکوم شد. پس از آزادی از زندان مجدداً به جرم فعالیتهای اسلامی دستگیر و از سوی دادگاههای مصر به اعدام محکوم گردید. و برکامة همه اعتراضات در 1966 حکم دادگاه در مورد او اجرا شد. آثار و نوشته های سید قطب به دو دسته ادبی شامل: نقد و تحلیل‘قصه‘تعلیم و تربیت بالغ بر12 کتاب و آثار دینی و اجتماعی:بالغ بر24 کتاب است . ازمهمترین آثار او: تفسیر فی ضلال القرآن در7جلد‘اسلام و صلح جهانی‘ویژگیهای اندیشه اسلامی‘آینده در قلمرو اسلام‘عدالت اجتماعی در اسلام‘نقد ادبی دینی را میتوان نام برد که هرکدام چندین بار چاپ و منتشر شده است.
متن های ادبی با سایر متن ها از رهگذر نقل قول های آشکار و پنهان، تلمیح، اقتباس و جذب مؤلفه های صوری از متن های پیش از خود، در ذخیره مشترک سنن ادبی تداخل می یابند. این رابطه در ادبیات ما گاهی از طریق ترجمه ها به وجود آمده است. تغییرات به وجود آمده در اوایل قرن بیستم و گسترش روابط میان ایران و فرانسه سبب گرایش شاعران پیش گام ایران به ادب و هنر این کشور و تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ و تمثیل و داستان و شعر دو ملت شده است.بررسی تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر از جذابترین مقوله های نقد ادبی است. «رشید یاسمی» از جمله شاعرانی است که ضمن برداشتن گام های بلند در راه تجدد و اصلاح، با انتقال افکار و مضامین شاعران غرب از جمله شاعران فرانسه، افق اندیشه را فراختر کرد و قریحه درخشان خود را نیز با آن اصلاح و تغذیه نمود. نظر به این مسأله و با رشد نظریه های ادبی و رویکردهای مختلف نقد ادبی در ایران و وجود عناصر و مناسبات میان متنی در دیوان رشید شایسته است که از این دیدگاه به شعر او پرداخته شود. روش تحقیق نقد نفوذی می باشد. رشید یاسمی هنرمندی است که از پیشینیان تأثیر پذیرفته است و علاوه بر دست یابی به تجربه های مشترک هنرمندان قبلی، به دلیل ذهن جوینده و پر تکاپویش رنگی تازه از خلاقیت هنری و ادبی خود را بر تجربه های گذشتگان زده است. او برای پرورش و غنای ذوق و آمادگی بیشتر و نیز آگاهی از تجربه شاعران زبان های دیگر، بدون این که رنگ و بوی ترجمه از آثار او پیدا باشد، همچون معاصرانش گامی بلند در راه پیشرفت ادب فارسی و گشایش افق های تازه در تجدد و تحول ادبی ایران برداشته است.
بدیهی است که فرهنگ و زبان و ادبیات دو قوم ایرانی و هندی چنان با هم درآمیخته که گویی پیکره فرهنگی یگانه ای را تشکیل داده اند. وجود شخصیت های برجسته فارسی زبان و آثار فراوان فارسی که در شبه قاره هند پدید آمده و بدون آنها تاریخ ادب فارسی کامل نمی شود؛ حکایت از همبستگی دیرینه فرهنگی ایران و هند دارد. یکی از این شخصیت های برجسته اما گمنام سرزمین هند که با تالیف یا تصنیف آثار مختلف ادبی - بلاغی نقش چشمگیری در توسعه و آموزش زبان و ادب فارسی در هند داشته، شمس الدین فقیر دهلوی است. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن بررسی مختصر اوضاع و احوال سیاسی - اجتماعی و ادبی عصر فقیر دهلوی، به احوال و افکار و بررسی و تحلیل آثار بلاغی او بپردازیم.
بدون شک نوشتن تاریخ در میان انواع نوشته ها و مقوله های نویسندگی دشوارترین نوع آن است، به ویژه برای نویسنده ای آگاه و صدیق که تصمیم دارد حقایق تاریخی روزگار خویش را ثبت نماید، و همه چشمهای خودی و بیگانه و صاحبان قدرت به صورت مرئی و نامرئی او را می پایند و چشم نهاده اند که نویسنده در کجای پای کج می نهد، تا گریبانش را بگیرند و همه کوششهای او را بر باد دهند. یقینا ابوالفضل بیهقی، نویسنده توانای تاریخ غزنویان یکی از نادر نویسندگانی است که توانسته است در روزگار یکی از سلسله های ترک متعصب با آبرومندی از مضایق بگذرد و با جرات و جسارتی باورنکردنی، گفته های ناگفتنی را برای آیندگان ثبت نماید، و با وجود اینکه این تاریخ فقط در بردارنده تاریخ 11 ساله ایران، آن هم نه همه این سرزمین کهنسال، که حدود نیمی از آن در قلمرو این سلسله بوده است، اما توانسته چنان جایگاهی بلند به خویش اختصاص دهد که نتوان هیچیک از تاریخنامه ها را اعم از کوتاه یا بلندمدت همسنگ آن قرار داد...