مفهوم «دیگری» یکی از مفاهیم بنیادین فلسفی است که به ویژه در قرن بیستم و در آثار هوسرل، هایدگر، سارتر و لویناس اهمیت معرفت شناختی و هستی شناختی پیدا کرد و سپس، به واسطه باختین، به حوزه ادبیات و نظریه های ادبی وارد شد. از چشم انداز «مفهوم دیگری»، می توان گفت پس از پیوستن ناصرخسرو به مذهب اسماعیلیه، طرحی آرمان شهری از دین و مذهب، حاکم و حکومت، شعر و شاعر، فلسفه و فیلسوفان و... در ذهن و زبان او شکل می گیرد و براین اساس، هرکس و هرچیزی از این خطوط مشخص پا را فراتر یا فروتر بگذارد از گزند تیغ تیز طرد و حذف و هجو ناصرخسرو در امان نمی ماند. در این نوشتار، پس از تبیین مبانی نظری مفهوم دیگری، به طرح آرمان شهر ناصری می پردازیم و پس از آن، از منظر مفهوم دیگری، به توصیف و تحلیل نحوه مواجهه ناصرخسرو با صنوف و طبقات مختلف سیاسی، اجتماعی و فلسفی و ادبی و... خواهیم پرداخت.
آنچه پیشنیان به صورت دست نویس برای ما به یادگار گذاشته اند، هر کدام گنجینه ای است که باید در نگهداری و شناسایی آن کوشید. با وجود آن که در سال های اخیر کوشش و کاوش های فراوانی دربارة شناسایی دست نویس های کم شناختة نفیس و ارزنده انجام گرفته، ولی هنوز کار ناکرده بسیار است و آثار دست نویس شدة بسیاری در کتابخانه های عمومی و خصوصی در گوشه و کنار جهان نهفته که برای تصحیح و شناسایی آن اقدامی صورت نگرفته است. یکی از این آثار ارزشمند، دیوان شاعری ناآشنا و در عین حال توانا به نام میرزا عظیمای اصفهانی متخلّص به «اکسیر» است. محمّد عظیم اکسیر اصفهانی معروف به میرزا عظیما (متوفّی1169ق) شاعر پارسی گوی شبه قارّه است که به دلیل دوری از وطن در خمول و گمنامی باقی مانده است. وی در سال 1135ق به هند رفت و در بنگاله ساکن شد و همان جا درگذشت. از دیوان وی که بیش از 9000 بیت بوده، تنها سه دست نویس باقی مانده است: یکی در کتابخانة مجلس شورای اسلامی و دیگری در کتابخانة ملّی ایران و دیگری در کتابخانة موزة بریتانیا محفوظ است. این مقاله بر آن است تا برای نخستین بار به معرّفی شاعر، زندگی، دست نویس ها و مضامین اشعار وی بپردازد.