فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه از کتاب های بسیار معروف و کم نظیر است. این کتاب در عهد ساسانیان از زبان سنسکریت به پهلوی نقل شد و عبداله بن مقفع آن را از پهلوی به عربی ترجمه کرد. در عصر نصربن احمد سامانی، ابوالفضل محمد بلعمی آن را به نثر فارسی برگرداند. رودکی، شاعر معروف، آن را به نظم کشید و کتابی که امروز در دست داریم، از ابوالمعالی نصراله بن محمد عبدالحمید است که آن را از کلیله ابن مقفع در نیمه قرن ششم هجری، در دوره سلطنت بهرام شاه غزنوی، ترجمه کرده است. عبدالعظیم خان قریب، استاد دانشگاه تهران، آن را تصحیح کرده و مکرر به طبع رسیده است. پس از مرحوم قریب، استاد مجتبی مینوی آن را از روی نسخ خطی گوناگون تصحیح و به چاپ رسانده است. با وجود دقت نظری که مینوی در این کار داشته است، در بعضی از عبارات نارسایی ها به چشم می خورد که در این مقاله انتقادی، آنها را در معرض قضاوت صاحب نظران قرار می دهم، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
مروری بر تذکرة المعاصرین حزین
حوزه های تخصصی:
نگاهی به مقابله و تصحیح منطق الطیر عطار نیشابوری
حوزه های تخصصی:
بررسی شیوه سعید نفیسی در نقد دیوان نظامی گنجوی
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
در عرصة نظامی پژوهی در ایران، کارهای سعید نفیسی به عنوان یکی از محققانی که آغازگر این راه بوده، درخور توجه است. نفیسی برای نخستین بار نمونهای چند از اشعار نظامی را گردآورد و در همین راستا به نگارش احوال وی پرداخت و با استناد به اشعار خود شاعر نکاتی مبهم را در زندگی و آثار وی روشن کرد. سالها بعد، نیز با جستجو در منابع مختلف، اشعار نظامی را جمعآوری کرد و به تصحیح آن همت گماشت و پژوهشهای قبلی خود را تکمیل کرد. با بررسی نقد و پژوهشهای نفیسی مشخص میشود که تلاش وی در روشن کردن زندگی نظامی بسیار مؤثر بوده و بابی جدید در عرصة تحقیق در زندگی این حکیم گشوده است، به طوری که تمام کسانی که بعد از آن در احوال نظامی تحقیق کردهاند، از مراجعه به آن بینیاز نبودهاند. در این مقاله ضمن نگاهی به پژوهش نفیسی در احوال و اشعار نظامی و مقایسة مختصر آن با پژوهشهای دیگر محققان، شیوهها و شگردهای نفیسی در نقد و تصحیح دیوان نظامی بررسی شده است.
نقدی بر تعلیقات تاریخ جهانگشای جوینی (جلد اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی، اثر عطاملک جوینی، از نمونه های برجسته نثر فنی است که در قرن هفتم به نگارش در آمده است. نثر فاضلانه کتاب، استشهادات قرآنی و حدیثی فراوان، کثرت استعمال لغات و اصطلاحات مغولی و عربی، استعمال واژهها در معنای نادر و کمیاب، بهرهگیری از ابیات عربی بیشمار، ظرایف بیانی و سرانجام کثرت اعلام، شرح کتاب را ضروری نموده است. از این رو، در کنار تصحیح محققانه علامه قزوینی، کتب و مقالاتی چند در شرح و تصحیح این اثر به چاپ رسیده است. مقاله حاضر به نقد و بررسی تعلیقات تصحیحی میپردازد که اخیرا به همت آقایان عباسی و مهرکی منتشر شده و در ضمن نقد و بررسی، برخی از دشواریهای کتاب نیز، شرح و تحلیل شده است.
لزوم اهتمام در چاپ کردن کتب مولانا به طریق صحیح انتقادی
حوزه های تخصصی:
نگاهی به شیوه تصحیح « ترجمه و قصه های قرآن » برگرفته از تفسیر سورآبادی
حوزه های تخصصی:
تصحیحی جدید از دیوان امیر معزی
حوزه های تخصصی:
قصب نرگس یا قصب زرکش؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره بیتی از دیوان حافظ که در چاپ مصحح روان شاد علامه محمد قزوینی بدین گونه ضبط شده است: مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست تاکنون بحثهای فراوانی در کتب و مقالات گوناگون انتشار یافته، اما صورت صحیح بعضی کلمات و معنی درست بیت همچنان در پرده ابهام مانده است. در این گفتار با اشاره به بعضی اظهار نظرهای با اهمیت از جمعی صاحبنظران نامدار و ذکر شواهد و دلایل مختلف از ابیات حافظ و شاعران دیگر و با توجه به مفهوم مخالف قصب بستن سعی بر آن بوده است تا راه حل نهایی این مساله یافته شود.
غزل سعدی به روایت فروغی و یوسفی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی دو تصحیح مهم و معروف غزلیات سعدی که یکی مربوط به محمدعلی فروغی و دیگری مربوط به غلامحسین یوسفی است، میپردازد. در این بررسی بیش از صدغزل از سعدی در دو تصحیح مورد مقایسه قرار گرفتهاند و نکات اساسی و تفاوتها یادداشت شدهاند. در پایان نویسنده اشاره میکند: تفاوتهایی از این دست در میان نسخه های مختلف تصحیح شده کلیات سعدی ما را به ضرورت رویکرد به تصحیح انتقادی متن کلیات رهنمون میسازد.
دیوان امیر معزی و لزوم تجدید تصحیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوان امیر معزی را برای بار اول استاد عباس اقبال آشتیانی در سال 1318 شمسی از طرف کتابفروشی اسلامیه در تهران تصحیح و به حلیه طبع آراست و بار دیگر ناصر هیری در سال 1362 از سوی نشر مرزبان این اثر را تصحیح و به چاپ رسانده. البته چاپ ناصر هیری بسیار مغلوط و نامستند و غیر علمی است؛ چرا که مصحح هیچ اشاره ای نکرده است که چه نسخه ای را از چه سالی در دست داشته و یا اینکه نسخه اساس و نسخ بدل را از چه نسخه ای برگزیده است. از قراین می توان استنباط کرد که نسخه ایشان بسیار شبیه به نسخه استاد اقبال بوده و لیکن با غلط ها و تصحیف های فراوان تری چاپ گردیده و بسیار نابسامان و بازاری است. دیوان مصحح استاد اقبال نیز همچنان که مصحح در مقدمه بدان اشاره کرده، بر اساس نسخه های متاخر و مغلوط صورت گرفته است. نگارنده با در دست داشتن دو نسخه متقدم از دیوان این شاعر، بسیاری از اغلاط، تصحیف ها، افتادگی ها و ابهام ها این دیوان را با مطابقت این دو نسخه بر طرف ساخته که برخی از این موارد در این مقاله ذکر گردیده است.
تصحیحی جدید از تذکره الشعرای دولتشاهی سمرقندی
حوزه های تخصصی:
تصحیحی گرانبها
تصحیح مرآة الازمان در آینه نقد
حوزه های تخصصی:
تصحیح دو تصحیف در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم روند روبه رشد خاقانی پژوهی در دهه های اخیر هنوز ضرورت یک بازنگری و شاید تصحیح مجدد در دیوان خاقانی منتفی نیست. هدف پژوهش حاضر تصحیح دو تصحیف در دو چامه حبسیه ایشان است. روش پژوهش کتابخانه ای است و در این راه تمامی تصحیح های موجود دیوان خاقانی و آثار خاقانی پژوهان بنام کشور در مورد این ابیات واکاوی شده است. نتیجه نشان می دهد که با این پژوهش می توان به درک تازه تری از این ابیات و به تبع آن شناخت بهتر سروده های این سراینده توانا دست یافت.
کاستیهای ترجمه و تصحیح رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله قشیریه یکی از منابع مهم تصوف اسلامی است که به وسیله ابوالقاسم قشیری، از علما و محدثان بزرگ سده پنجم هجری به زبان عربی نوشته شده است. از این کتاب ترجمه ای در دست است که ظاهرا توسط یکی از شاگردان قشیری به نام ابوعلی عثمانی صورت گرفته و با تصحیح و استدراکات استاد بدیع الزمان فروزانفر به چاپ رسیده است. با وجود آنکه در قدیم بیشتر ترجمه ها به صورت آزاد صورت می گرفته- مانند مصباح الهدایه که ترجمه ای آزاد از عوارف المعارف است - و مترجمان کمتر به ترجمه تحت الفظی نظر داشته اند، به نظر می رسد مترجم رساله قشیریه توجهش بیشتر به ترجمه لفظ به لفظ بوده است. مقابله دقیق این ترجمه با متن عربی و تامل در متن مصحح نشان می دهد که در ترجمه فارسی کاستیهایی وجود دارد که در برخی قسمتها سبب اختلال در بیان موضوع و انتقال مفهوم اصلی رساله قشیریه شده است. مصحح کتاب به برخی از این کاستیها اشاره کرده و بخش دیگری از آنها مغفول مانده است. همچنین در تصحیح متن، به سبب موضوع اشکالاتی راه پیدا کرده و موجب شده است که در پاره ای از عبارتهای کتاب ابهام به وجود آید. در این مقاله چهار باب توبه، ورع، زهد و خلوت از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و کاستیهای ترجمه و تصحیح در این چهار باب تبیین شده است.