فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
در قرآن، مادة «دین» و مشتقات آن 101 بار و در سه معنا به کار رفته است: آیین و شریعت، جزا و پاداش، بدهی و قرض. معنای نخست زمانی است که این ماده به هیئت «دین» درآمده است و در معنای دوم بر وزن اسم مفعول «مَدِین» و ترکیب مضاف و مضاف الیه «یوم الدین» (روز جزا و قیامت) آمده است و معنای سوم هنگامی است که به صورت «دَیْن» میآید. در این میان در چهار آیه (ذاریات/ 6 ؛ انفطار/ 9؛ تین/ 7؛ ماعون/ 1) که در آنها واژة «دِین» به کار رفته است، بیشتر مترجمان و مفسران، بر خلاف سایر موارد کاربرد این واژه، آن را به معنایی غیر از «آیین و شریعت» دانسته اند. اما بررسی دقیق این آیات و فهم سباقی و سیاقی آنها ثابت میکند که در این موارد به ویژه در سه آیة اخیر نیز همانند دیگر موارد استعمال واژة «دین» در قرآن، به همان معنای آیین و شریعت و خصوص دین اسلام است و در سورة ذاریات این معنا برتری دارد.
نخستین و کهن ترین تفسیرهای عرفانی آیات قرآن کریم و احادیث نبوی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گمان می رود نگارش متون عرفانی در ادب فارسی از نیمة دوم قرن پنجم هجری آغاز شده است. در این آثار بسیاری از آیات قرآن کریمو احادیث به طور پراکنده شرح و تفسیر می شود؛ البته اطلاعات دقیقی از نخستین تفسیرهای عرفانی قرآن کریمو احادیث به زبان فارسی و شیوة بیان آنها در جمع های علمی و عرفانی در دست نیست. از قرن ششم تفسیرهای سنتی فارسی رشد بسیاری یافت. برپایة اسناد و متون موجود به نظر می رسد برخی از حکیمان و عارفان با جهان بینی عرفانی و با تأکید بر جنبه های معرفتی آیات و احادیث به تفسیر روی آوردند. اکنون دو رساله در تفسیر آیات و احادیث موجود است که از نخستین نمونه های کم یاب در این زمینه است. این دو رساله با نگارش مستقل و مجزا در مجموعة دست نوشته های سلیم آغا و کتابخانة سلیمانیه نگهداری می شود. فروزانفر یکی از این دو رساله را با عنوان تفسیر سورة محمد و سورة فتحبه صورت تک نسخه تصحیح کرد؛ اما رسالة ترجمه و تفسیر احادیث همچنان ناشناخته باقی مانده است. در این جستار شیوة شکل گیری و دگرگونی تاریخی تفسیرهای عرفانی فارسی قرآن کریمتحلیل و یکی از کهن ترین نمونه های تفسیر عرفانی احادیث نبوی نیز معرفی و بررسی می شود.
معنی شناسی حرف «فاء» در قرآن و چالش های ترجمه ی آن به زبان فارسی با تکیه بر دستور زبان عربی (بررسی موردی ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم ساختار نحوی، صرفی و بلاغی محکمی است. فرآیند برگرداندن این کتاب آسمانی مستلزم توجّه شایانی به نحو یا دستور زبان عربی است. در این زبان، حرف «فاء» یکی از حروف معانی است که از تنوّع بسیاری برخوردار است و این مسئله کار مترجم را هنگام برگردان آن به زبان فارسی دشوار می کند. مترجمان فارسی برای ترجمة «فاء» برابر نهادهای «پس»، «سپس» و «آنگاه» را ارائه داده اند که با توجّه به تنوّع این حرف، ناکافی است. هدف این پژوهش آن است که از نظر دستوری بررسی کند مترجمانی مانند الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی چگونه این حرف را در قرآن ترجمه کرده اند. از جمله نتایجی که به دست آمده این است که مترجمان در ترجمة «فاءِ» عطف و جزای شرط عملکرد مطلوبی داشته اند، امّا در ترجمة «فاءِ» استیناف، سببیّه، زائده و فصیحه به خوبی از عهده برنیامده اند، به گونه ای که برای فاءِ استیناف و زائده برابرنهادهایی را قرار داده اند که نادرست است؛ زیرا نباید این نوع از فاء، ترجمه شود. آنها در ترجمة فاءِ سببیّه نیز در بسیاری موارد جنبة سبب و مسبّب بودن را رعایت نکرده اند و علّیّت را نشان نداده اند. چنان که در فاء فصیحه نیز فقط جنبة عاطفه بودن آن را لحاظ کرده اند و به بخشی از جمله که حذف شده است و وظیفة افصاح کلام را بر عهده دارد، توجّهی نداشته اند و این بی توجّهی نیز سبب شده است که در برگردان آن به اشتباه بروند.
مقایسه اجمالی تفسیر خواجه عبدالله انصاری و کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر خواجه عبدالله انصاری، از آثار گرانبهای اوست که تاکنون متن کامل آن پیدا نیست و جز به یاری بعضی مأخذ، به قسمتی از مطالب آن نمیتوان دست یافت. مهمترین اثری که بخشی از مباحث آن را در خود محفوظ داشته؛ تفسیر کشفالاسرار و عدهالابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی عارف و مفسر بزرگ اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است. این مقاله، بررسی اجمالی است در باب آنچه در تفسیر میبدی به نام خواجه عبدالله انصاری آمده یا بگونهای نقل شده است که خواننده انتساب آن را به خواجه یقین خواهد کرد. این بررسی نشان میدهد که ابوالفضل میبدی مقدار ناچیز از تفسیر خواجه عبدالله انصاری را در بخش عرفانی کتاب خود، (نوبت سوم) کشفالاسرار، آورده است. میبدی، تفسیر خواجه عبدالله انصاری را، کتاب شیخالاسلام انصاری در تفسیر قرآن میخواند. بنابراین به نظر میرسد این کتاب نام و عنوانی خاص نداشته و به همان عنوان تفسیر خواجه عبدالله انصاری معروف بوده است. مطابق نظر ابوالفضل میبدی و با عنایت به دیگر آثار خواجه عبدالله انصاری، میتوان دریافت که کلام خواجه در تفسیر نیز در نهایت ایجاز بوده است و از سوی دیگر، گفتههای منقول از خواجه در تفسیر کشفالاسرار، بعضی بطور کامل و بعضی بصورت جزئی تکرار شدهاند که خود از حجم مقدرا بازمانده تفسیر خواجه میکاهد. منقولات کشف الاسرار،نشان ازصد میدان و منازل السائرین خواجه دارد و به روش پیر هرات ،که طریقت و حقیقت را با رعایت کامل اصول شریعت می خواهد ;متناسب است.
مبانی معرفت شناسی زبان شناختی و تبیین علم تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی نظریه های نقد زبان شناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
موضوع مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و بر آن اساس، بررسی نظام مند فرآیند فهمیدن و تفسیر متن است. تغییر مبانی معرفت شناسی دانشگاهی در قرن بیستم تحت عنوان چرخش زبان شناختی معرفی شده که به معنای دور شدن از معرفت شناسی سنتی فلسفی و شروع معرفت شناسی زبان شناختی است. در معرفت شناسی زبان شناختی، که با آثاری همچون هستی و زمان مارتین هایدگر و دوره زبان شناسی عمومی فردینان دو سوسور به صورت دانشگاهی شروع می شود، شناخته شدن نقش زبان همواره جنبه محوری داشته است. علاوه بر آن، مفهوم معنا نیز بررسی می شود و مسألة تعلق معنا به نویسنده، متن و یا خواننده مورد بحث قرار می گیرد و معنا منطقاً به زبان نسبت داده می شود. حوزه معنا و تفسیر حوزه ای کاملاً زبان شناختی است که تنها در حیطه شبکه زبان رخ می دهد. زمینه تحقیقاتی علم ارائه شده متد شناسی مطالعات ادبی است که خود تابعی از معرفت شناسی دانشگاهی دانسته میشود. آگاهی از این مباحث به فهم متدهای رایج مطالعات ادبی در چند دهه اخیر کمک می کند.
شمس تبریزی و تفسیرهای بدیع او از آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از آن هنگام که از طرف باری بر قلب رسول خویش نازل گردید، به دلیل ساخت زبانی، بافت معنایی و ویژگیهای بلاغی بی مانندش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت؛ به گونه ای که حتی سوالات متعددی را بر اصحاب پیامبر اکرم (ص) به وجود می آورد و آن حضرت به فراخور درک و آگاهیشان به رموز معنایی پاره ای از آیات اشاره می کردند. بنابراین، می توان گفت تفسیر قرآن از بدو نزول آیات آغاز گردید و با گسترش اسلام و افزایش تعداد مخاطبان و رشد آگاهیهای دینی پیروان آن، وسعت و عمق بیشتری یافت. به طوری که رویکردهای متفاوتی در تفسیر قرآن اعم از بررسی اختلاف قرائتها، تفسیر لغوی و نحوی، تاریخی، کلامی، سیاسی و عرفانی در میان مسلمانان به وجود آمد و مفسران اسلامی در هر یک از حوزه ها، آثار پرشمار و ارزشمندی خلق کردند. تفسیرهای عارفانه نیز در کنار سایر تفاسیر از قرون اولیه مورد اهتمام قرار گرفت و آثار مدونی در این زمینه نگاشته شد. اما عارفانی بودند که به صورت پراکنده و در لابه لای آثار خویش بعضی از آیات قرآن را تفسیر یا تاویل می نمودند. جستجو، یافتن و تحلیل این تفسیرها کمک شایانی به تبیین سنت تفسیر نویسی عارفانه خواه نمود. شمس الدین محمد تبریزی در تنها اثر خویش؛ یعنی «مقالات» نظریه های جالب تفسیری و تاویلات بدیعی از پاره ای از آیات قرآن دارد و خود ادعا می کند از هیچ مفسر پیش از خود تاثیر نپذیرفته است. در این مقاله ضمن تشریح نظریه و رویکردهای وی به علم تفسیر، نمونه هایی از تفسیرهای او را آورده و با تفسیرهای عرفانی پیش از وی مقایسه کرده ایم. شمس تبریزی در تفسیرهای معدود خویش، تفسیر واژگانی، تاریخی و کلامی را نادیده می گیرد و به تفسیر تخیلی متکی بر اسطوره های مذهبی نیز توجهی نمی کند. بلکه بر اساس «تجزیه عارفانه شخصی» خویش، آیات را تفسیر و تاویل می کند. با مقایسه تفسیرهای وی با آثار پیشینیان، به این نتیجه رسیدیم که شمس، هر چند نتوانسته است خود را یکسره از سیطره سنت تفسیرنویسی عرفانی قبل از خود خارج کند، در تفسیرهای معدود خود رهیافتهای کاملا بدیع و تازه ای دارد و به دلیل اصالت دریافت و تاویلات وی، نمی توان در سنت تفسیرنویسی عرفانی آنها را نادیده گرفت.
نقد ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی از قرآن بر اساس تجزیه بر آحاد واژگان (بررسی موردی واژه های ریب، ذبح و خشیة در سورة بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنی شناسی است که واژگان یک متن را تا حدّ ممکن به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه می کند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژه ها به دست آید. این روش معنایابی می تواند در فهم و توصیف تفاوت ها و مشابهت های معنایی واژه های قریب المعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، می تواند به ارائة ترجمه ای کامل و دقیق از متن مبدأ انجامد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژه های قرآنی سه واژة «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات سورة بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخّص شود و تفاوت های آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژة «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دل نگرانی و تهمت» است. واژة «ذبح» نیز از مؤلّفه های معنایی «کُشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار می باشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیة» را شکل می دهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی چندان توجّهی به آحاد معنایی واژه های مذکور نداشته اند و از یک سو، معادل های تقریبی، ناقص و مختلف ارائه داده اند و از سوی دیگر، معادل های ایشان معمولاً با دیگر واژه های قریب المعنی تفاوت ندارد.
شیوه لغوی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی زبان قرآن که زبان عربی است (بلسان عربی مبین) در تفسیر آیات قرآن به معنی و مفهوم الفاظ و مفردات آیات توجه می شود . در این جهت ، هر یک از مفسران روش خاصی دارند و علامه طباطبایی نیز در کتاب المیزان فی تفسیر القرآن برای تفسیر آیات قرآن ، در اکثر موارد ، به تشریح معنای الفاظ و مفردات آیات پرداخته است ، ولی متفاوت با شیوه تفسیر لغوی برخی از مفسران ، با رد «استشهاد به شعر عرب» ، و با تکیه بر «قرنیه های مقام ، تقابل ، سیاق» و «استمداد از آیات قرآن و استشهاد به آنها برای تعیین معانی الفاظ» ، معانی واژه ها را توضیح می دهد .
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.
قرآن قدس و کارکرد وندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کتابهای کهن ارزشمند در زمینه قرآن، قرآن مترجم قدس است. پژوهش در چگونگی ترجمه این قرآن مترجم می تواند پرده از بسیاری از نادانسته های تحول زبان فارسی بردارد.
مترجم کوشیده است تا به زبانی روان (ولی متاثر از گویش منطقه ای) کلام خدا را به بهترین نحو به همزبانان و همکیشان خود منتقل کند. در این راستا از برساختن لغات برای مفاهیم دینی که مترجمان اولیه برای ترجمه متون دینی به آن نیاز داشته اند ناگزیر بوده و گاه خود به وضع لغت دست یازیده است. ترکیبی و پیوندی بودن زبان فارسی این دستمایه را در اختیار او نهاده است تا لغات تازه وضع کند و در این راستا پیشوندها و پسوندها و میانوندها بهترین دستیاران وی بوده اند. این پژوهش ضمن معرفی این ترجمه و برشمردن برخی ویژگیهای آن وندهایی را که مترجم برای ساخت لغات از آن بهره برده است توصیف نموده و برای هر مورد مثالهایی از متن آورده است.
تجلّیات الهی در نگاه تفسیری ابن عربی از سوره توحید و بازتاب آن در ادبِ عرفانیِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث تجلّی یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی به شمار می رود که از طریق آن چگونگی خلقت عالم مورد بحث قرار می گیرد. بر طبق این نظریّه، وجود، یکی است و آن تنها وجود حضرت حق است و همة کثرات و عوالم، در حقیقت تجلّیاتِ آن وجود حقیقی به شمار می روند. تعمّق در مبحث تجلّی، یکی از راههای دستیابی به توحید حقیقی به شمار می رود. در دین اسلام و قرآن کریم نیز، فهم درست سوره اخلاص به عنوان راهی برای درک توحید حقیقی بیان شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی تفاسیر عرفانی ابن عربی و برخی شارحان او از این سوره، بر اساس مبحث تجلّی و سپس، میزان انعکاس و بازتاب دیدگاه های تفسیری وی در اشعار و آراء شاعرانی پرداخته شده که به نوعی از مکتب ابن عربی تأثیر پذیرفته یا از شارحان آثار او به شمار می روند. ابن عربی در تفسیر آیه نخست سوره توحید، «هو» را به مقام ذات تعبیر کرده و «الله» را نشان از مقام واحدیّت و تجلّیات اسمائی و صفاتی حق دانسته است. همین مطالب با به کارگیری عینِ اصطلاحِ خاصِ ابن عربی، در ادبیات عرفانی فارسی بازتاب یافته است.
بر اساس نتایج این پژوهش، مشخص می شود که شاعران و عارفان بسیاری از دیدگاه های تفسیری ابن عربی تأثیر پذیرفته اند که از آن جمله می توان به فخرالدین عراقی، اوحدی مراغه ای، شیخ محمود شبستری، شاه نعمت الله ولی، عبدالرحمن جامی، بیدل دهلوی و صائب تبریزی اشاره کرد. دلیل این امر بسامد بالای استفاده این شاعران از اصطلاحات ویژه و خاص ابن عربی همچون، مقام ذات، احدیّت، واحدیّت و امثال آن است که این اصطلاحات را ابن عربی به منظور شرح و بسط مبحث تجلّی، مورد استفاده قرار داده است.
نقد ترجمة آیة هفتم سورة حمد با بهره گیری از روایات تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیة هفتم سورة مبارکة حمد یا فاتحةالکتاب از جمله آیاتی است که در معنای آن، میان مفسّران و مترجمان قرآن کریم اختلاف است. در این جستار، قسمت پایانی این آیة کریمه، یعنی «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین» مورد توجّه می باشد که هم در اِعراب و نقش کلمات و هم در تفسیر و ترجمة آنها تفاوت قابل توجّه میان عالمان قرآنی مشاهده می شود. پرسش مقالة حاضر این است که آیا «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین» نقش وصفی برای «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» دارد، یا عبارتی متمایز از آن است. با بررسی تفاسیر، کُتُب مربوط و تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که عدّه ای معتقدند تعبیر فوق، وصف همان «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم» یعنی کسانی است که مغضوب خداوند نبوده اند و گمراه نشده اند، ولی غالب آنها، تمایز بین این دو قسمت از آیه را پذیرفته اند و آیة مبارکه را بدین صورت ترجمه کرده اند: «ما را به راه کسانی که به آنها نعمت دادی، هدایت فرما، نه غضب شدگان و نه گمراهان». این پژوهش با بهره گیری از روایات تفسیری، بر ترجمه و تفسیر دوم تأکید دارد و آن را ترجیح می دهد.
توسعة معنایی دعا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد تبیین جایگاه معنایی «دعا» در قرآن به شیوة معناشناسی توصیفی است. معناشناسی توصیفی، ارتباط واژة دعا را با کلمات مرتبط با آن در قرآن بررسی میکند. در کاربرد وحیانی، واژه هایی مانند: طلب، ندا، استغاثه، تضرع، عبادت، استغفار و... با دعا ارتباط معنایی دارند.
از نتایج مهم ترسیم میدانهای معنایی دعا، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ دعا با سایر واژه های مرتبط با آن در قرآن است. این پیوندها باعث شده تا این واژة کاملاً تحت تأثیر کلمات مجاور و نظام معنایی مستقر در آن قرار گیرد. در این مقاله با بررسی این پیوندها و روشن شدن توسعة معنایی دعا، به روند تکاملی انسان بر حسب مراتب او، به عنوان رهیافت معناشناسی پرداخته میشود.
گفتگو در قرآن
نقد و تحلیل تطبیقی دیدگاه های تفسیری سنایی در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
فرایند معنی یابی با رویکرد ریشه یابی واژگان؛ معنای واژة «رهوا» در قرآن کریم از دریچة زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژة «رهو» در آیة شریفة ﴿وَاتْرُکْ الْبَحْرَ رَهْوًا﴾ (الدّخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموماً دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژه نامه هایی چون لسان العرب، تاج العروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهمّ جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتل بن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، امّا نگارندة این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژة مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانوادة زبان های سامی می باشد و از این رو، در واژه نامه های عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیة شریفه دارد.
بررسی سوره « عَبَس » از دیدگاه سبک شناسی گفتمانی میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه سبک شناسی گفتمانی در پی بررسی زیبایی های منحصر به فرد چینش کلام در متون برجسته و هنری است. سبک شناسی گفتمانی، نگرشی است در باب رابطه محتوای متن با بیرون متن، که مستقیما تحت نفوذ اندیشه میشل فوکو به وجود آمد. این برخورد زبان شناختی، در متن های ادبی به مقولاتی فراتر از جمله، مانند: پیوستار معنایی، سبک نحوی جمله ها ، کنش گفتاری، بافت، نظم ساختارهای خودِ متن و بسامد کنش ها و جمله ها می پردازد. سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری سوره عبس، رابطه مستقیمی را با پیوستار معنایی و بافت موقعیتی برقرار کرده است؛ به گونه ای که با تغییر بافت موقعیتی، سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری آن نیز تغییر می یابد و نکته دیگر، اینکه با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جمله ها با بلاغت کلاسیک عربی در علم معانی که توجه به اقتضای حال را شرط اصلی بلاغت شمرده شده است، در یک راستا می باشد و کنش های کلامی کاملا درست و به جا با مقتضای حال به کار رفته اند. در این جستار، می توان به عوامل موثر محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر عوامل محیطی بر کنش های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی به کار رفته در جملات را بهتر جویا شد و به درک صحیح تری از نازل شدن سوره عبس که به سبک و سیاق ادبی ویژه ای نازل شده است، دست یافت.