فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۴۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریه کنش گفتار یکی از مهم ترین نظریاتی است که بر دو حوزه فلسفه زبان و زبان دین تاثیر گذاشته است. آستین، ارائه کننده این نظریه، کاربرد زبان برای انجام کارهایی از قبیل اعلام کردن، وعده دادن، اظهار داشتن، تهدید کردن و ... را کنش گفتار نامید. وی واحد ارتباط زبانی را کنش های گفتاری اعلام کرد، بدین معنی که ارتباط زبانی هنگامی اتفاق می افتد که گوینده، کنش گفتاری انجام دهد. جان سرل بر پایه این نظریه کنش های گفتاری را به پنج دسته تقسیم بندی کرد: کنش های اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی. بررسی متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر اساس طبقه بندی فوق نشان داد از مجموع 107 کنش گفتاری به کار رفته در این متن، کنش های عاطفی با 38 مورد بیشترین و کنش های اعلامی با 22 مورد کمترین تعداد را به خود اختصاص داده اند. ضمن آن که در متن فوق هیچ گونه کنش گفتاری تعهدی به کار نرفته است. نتایج فوق نشان دهنده ایجاد ارتباط عمیق عاطفی گوینده و مخاطب یا مخاطبان زیارتنامه است. به عبارتی گوینده متن تلاش کرده است احساساتی از قبیل ارادتمندی، قدردانی و دوستی خویش را در قالب این متن با مخاطب خویش به اشتراک بگذارد. اختلاف ناچیز بین تعداد سایر کنش های به کار رفته در متن با توجه به تعداد کل کنش های موجود معنی دار به نظر نمی رسد.
کارکردهای معرفتی- روانشناختی شعر حافظ برای انسان معاصر
حوزه های تخصصی:
"انسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهای تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. آیا ادبیات و فرهنگ ایرانی می تواند به این نیازها پاسخ دهد؟
این مقاله در پی آن است که با بازخوانی شعر حافظ، برای مشکلات معرفتی و روانی انسان امروز راه حل هایی بیابد. شعر حافظ چون جویباری است که می توان در آن آلودگی های زندگی مدرن را از خود دور ساخت و مثل بوستانی است که به انسان امروز آرامش و خوشی می بخشد. در پرتو شعر حافظ می توان با معنا زیستن و خشنود زیستن را تمرین کرد.
حافظ با خدا باوری و تکیه بر عنایت او و زیبا دیدن جهان به زندگی انسان معنا می بخشد و با پیام های روانشناختی- اجتماعی خود به آدمی آرامش و دوستی و مدارا؛ ترک ریا و تنبلی و یاس می آموزد.
روش تحقیق این مقاله توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای است. نویسنده پس از استخراج مواد لازم از دیوان حافظ به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است.
"
درخت ممنوعه در متون یهودی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معارفی که نقش مهمی را در عقاید پیروان سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام ایفا کرده موضوع باغ عدن (بهشت آدم) و درخت معروفی است که در این باغ قرار داشت (در اسلام یک درخت و در یهودیت و مسیحیت دو درخت، یعنی درخت حیات و درخت معرفت). در این مقاله پژوهشی تطبیقی در مورد درخت ممنوعه در دو دین یهودیت و اسلام صورت گرفته است، و بدین منظور تعدادی از متون قدیم و جدید یهودی و اسلامی با هم مقایسه شده اند، تا مشخص شود این متون چه شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند، کدام مفاهیم منحصر به متون اسلامی یا منحصر به متون یهودی است و احیاناً کدام اندیشه ها از متون یا فولکلور یهود به روایات و ادبیات اسلامی منتقل شده است. نتیجه این پژوهش رفع ابهام از پاره ای از روایات هر دو دین و کشف اسرائیلی بودن برخی از روایات ظاهراً اسلامی است.
جلوه های مختلف خداباوری در شعر اخوان، فروغ و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی شاعران معاصر در برهه¬ای از زمان به دلیل اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و شکست های پیاپی فردی و اجتماعی و در فضایی آکنده از اندیشه های فلسفی غرب، به عقیدة غیاب خدا که یکی از اندیشه های بنیادین فلسفة غرب است اعتقاد پیدا می کنند؛ امّا به دلیل گرایش ذاتی انسان به مفهومی به نام خدا و نیز تحت تأثیر اندیشه های فلسفی غرب به خدایی دیگرگونه روی میآورند. همین مسأله سبب به وجود آمدن شکل متفاوتی از خداباوری در شعر این شاعران شده است. نگارندگان در این گفتار ضمن اشاره به پیشینة عقیدة غیاب خدا و باز آفرینی آن در سنّت دینی و فلسفة غرب، به بررسی چگونگی ظهور، دوام یا افول، شباهت ها و تفاوت های آن در شعر سه شاعر برجستة معاصر، یعنی اخوان، فروغ و شاملو میپردازند.
سیری در مضامین و معانی زهد در اشعار سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های نسبتاً گستردة پژوهش در ادبیات تطبیقی معاصر، حوزة مضامین و موضوعات است. موضوع، یک ماده تاریخی و فرهنگی و از عناصر تشکیل دهنده متن است، از این رو قابلیت تحلیل و بررسی را دارد. برخی از موضوعات و مضامین، فراملّی و جهان شمولند؛ مانند زندگی و مرگ، خیر و شر، دادگری و ستمگری، عشق و نفرت، جوانمردی و سخاوت و... . مطالعه تطبیقی در حوزه مزبور می تواند به تبیین فصلی هرچند کوتاه، از تاریخ افکار و عقاید و فرهنگ دو یا چند ملت در طول تاریخ بینجامد و خاستگاه برخی از آن ها را نیز مشخص کند. از جمله موضوعات فراملّی و مورد اختلاف در فرهنگ اسلامی و سایر ادیان الهی، موضوع زهد است که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف، تعاریف متفاوت و گاه متناقضی از آن ارائه داده اند. مفهوم زهد وارد حوزه ادبیات نیز شده و بر همین اساس، برخی از شعرا زهد سرا نامیده شده اند که از جمله آنان سنایی غزنوی و ابو اسحاق البیری دو شاعر نامی در ادب فارسی و عربی هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که در چشم اندازی تطبیقی، انگیزه های این دو شاعر در روی آوردن به شعر زهد و نحوه نگرش آن ها به دنیا و دلبستگی های آن را مورد بررسی قرار دهیم تا به تعریف و کارکرد زهد در حوزه ادبیات دست یابیم و نشان دهیم که با وجود مانندگی های بسیار در رویکرد این دو شاعر به مفهوم زهد، تفاوت های قابل ملاحظه ای هم بین آن دو وجود دارد.
نقد و بررسی اندیشه خردگرایی و آزاد اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت شعوبیه یا اومانیسم ایرانی ـ اسلامی، جنبشی بود که به دنبال انحصارطلبی بنیامیه که آرمانهای اسلامی را در سایه قدرت طلبی و زراندوزی ازیاد برده بودند، رخ نمود. ماهیت این حرکت ماهیتی اومانیستی با ژرف ساختی دینی و برگرفته از قرآن کریم بود. از این روی بسیاری از مؤمنان راستین با آن همداستان شدند. شعوبیه دو شاخه اصلی در ایران داشت که در ادبیات و شعر ما تا قرنها ادامه داشت. شاخه نخست در حوزه عرفان و تصوف بود. شاخه دوم شاخه خردگرایی برمبنای دانش بود. از جمله این جریان فکری، اخوان الصفا بودند که با مقالات و رسالههای علمی خود، موضوعات علمی را تشریح کردند و شک و شناخت را به مردم آموختند و خاطر نشان کردند که آغاز حرکت به سوی شناخت، شک است و با شک کردن، اندیشیدن، وجود پیدا میکند. از جمله مسایلی که حرکت خردگرایی در آثار اهل قلم، جایگزین کرد، مسأله واقعبینی بود که در حقیقت با نوعی رئالیسم ابتدایی مطرح میشد. ناصرخسرو قبادیانی اوج آزاداندیشی در ادبیات فارسی است. متنبّی شاعر بزرگ عرب را اگرچه نمیتوان به طور قطع و یقین در این جنبش جای داد و حتی برخی او را مخالف شعوبیه میدانند، اما در اشعارش، نوعی عزت نفس و آزادگی حتی از نوع اگزیستانسیالیستی هم دیده میشود که میتوان میان او و ناصرخسرو همانندیهایی یافت. و این پژوهش چنین مهمی را تا حدی که در یک مقاله میگنجد، انجام داده است..
مطالعه تطبیقی «ایمان» در اندیشه میگل د. اونامونو و حافظ شیرازی (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین مفهوم «الإیمان» عند میجل دیه أونامونو و حافظ الشیرازی)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند، یاری می رساند. میگل د. اونامونو، فیلسوف، شاعر و متکلم اسپانیایی با بر جای گذاشتن اثر مهم و عمیق خود، درد جاودانگی، تاثیر بسیاری بر اندیشمندان پس از خود و به ویژه فلاسفه اگزیستانسیالیست گذاشت. از سویی گزاره های اونامونو در باب ایمان به خدا، شباهت بسیاری به عرفای شرقی دارد و ما را به مقایسه افکار این فیلسوف ژرف اندیش اسپانیایی با این افراد وا می دارد.در مقاله حاضر تلاش شده است تا دیدگاه اونامونو درباره «ایمان» با دیدگاه حافظ شیرازی، شاعر و متفکر قرن هشتم هـ. ق. مقایسه شود و گزاره های هر دو در باب ایمان و عشق به خداوند به محک تطبیق کشیده شود. این شباهت و همسانی را به خوبی می توان با ذکر شواهدی از درد جاودانگی اونامونو و ابیاتی از دیوان حافظ شیرازی نشان داد.چکیده عربی: یعتبر الأدب المقارن من أهم الأشکال الأدبیة التی تساعدنا علی استیعاب الآراء المشترکة لدی مفکری العالم الذین باعد الزمان والمکان بینهم. فقد أثّر میجل دیه أونامونو، الفیلسوف و الشاعر و المتکلم الإسبانی، بعد خلق نتاجه الکبیر “ألم الخلود” تأثیرا عظیما علی المفکرین بعده، سیما الفلاسفة الوجودیین. هذا و إن عقائد اونامونو حول الإیمان بالله تتشابه إلی حد کبیر بعقائد العرفاء الشرقیین ما یجعلنا نقوم بدراسة مقارنة بین هذا الفیلسوف المفکر و العرفاء الشرقیین.ألقی هذا المقال الضوء علی دراسة مقارنة بین نظرة أونامونو و حافظ الشیرازی الشاعر و المفکر الذی عاش فی القرن الثامن إلی «الإیمان» للتمکن من القیام بدراسة مقارنة بین عقائدهما حول الإیمان و الحب الإلهی. و تراءی للباحث أنه من الممکن إبداء التشابهات الموجودة بینهما بعد تقدیم نماذج من «ألم الخلود» و دیوان حافظ الشیرازی.
حافظ و مقوله جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از گذشته تا کنون، شناختِ حافظ، دغدغه بسیاری از محقّقان زبان و ادب فارسی بوده است و در این میان بحثِ جبر و اختیار جایگاهی ویژه داشته و دارد. چنانکه بسیاری، حافظ را جبری انگاشته اند و اندکی بر اختیارمداری او پای فشرده اند و تعدادی هم او را ابن الوقت دانسته و در واقع به جمعِ میان جبر و اختیار معتقد گشته اند و جالب اینجاست که همه این صاحب نظران جهت اثبات مدّعای خویش به ابیاتی از حافظ تمسّک جسته اند؛ اما حقیقت چیست؟ و آیا اصلاً راهی برای رسیدن به نظری قطعی در این زمینه وجود دارد یا خیر؟ در این نوشتار کوشیده ایم تا بدین سؤال پاسخی درخور دهیم و معیّن سازیم که مبنایِ حافظ در این بحث، لاجبرَ و لاتفویضَ بَل امرٌ بینَ الامرَین است و نه چیزی دیگر. امّید که در نظر افتد و راهگشا باشد.
بررسی واژه شناختی زبان شعر «انتظار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور به وجود منجی و رهایی بخش و تشکیل جامعه ای آرمانی که الگوهای معنوی و مینوی بر آن حاکم باشد، در ادبیات آرمان شهری و تعلیمی جهان اهمیت به سزایی دارد. باور به سوشیانت و نجات دهنده، بخش در خور توجهی از باورهای دینی، آرمانی و مفاهیم فرهنگی را در عرصه های فرهنگ و ادبیات ایران پیش از اسلام در برگرفته بود و از زمانی که دین اسلام با سرشت فارسی زبانان درآمیخت، این باور بازتابی گسترده در شعر شاعران ادب فارسی بر جای گذاشت و به ویژه پس از انقلاب، این مفهوم و رویکرد آن در ادبیات، فراگیرتر شد.شعر «انتظار» درمیان شاعران ایرانی که به ویژه از دریچه دینی به تبیین مسایل می پردازند، جایگاه در خوری دارد و کارکردهای زبانی، درون مایه ای و زیبا شناختی این شعر به گونه ای است که با باورهای دینی درآمیخته است. اما واقعیت این است که به سبب جنبه های محتوایی-دینی و آرمان اندیشی، تاکنون زبان و کارکرد های هنری و زیبا شناختی این شعر کمتر کاویده شده است. از این رو، هدف این مقاله، نقد و تحلیل و بررسی شعر انتظار، در عرصه ادبیات معاصرِ پس از انقلاب، از دیدگاه زبانی و به ویژه پژوهش بسامدی واژگان، تحلیل واژه شناختی و کارکردهای زبانی این گونه شعر و چگونگی پیوند با کارکردهای درون مایه ای و سرشت آن هاست.