منظور از روح زمان در این پژوهش، بازتاب حزن در رثای بغداد و قرطبه و کیفیّت و کمیّت این انعکاس است و مراد از روح قومی، فضای غالب دینی و شرایط طبیعی و جغرافیایی حاکم بر منطقه می باشد. دو پدیده روح قومی و روح زمان بر رثای این دو شهر تأثیرگذار بوده و قصاید رثای آنها را از یکدیگر متمایز می نماید. با این وصف، روح زمان که با مقایسه اشعار قبل و بعد از سقوط هر یک از دو شهر مذکور درک می شود، در رثای هر دو شهر تأثیری مشابه نیز دارد و آن عبارتست از این که قبل از سقوط به وصف زیبایی ها و بعد از آن به بیان احساس اندوه و وصف ویرانی ها می پردازد.
ادبیات معاصر فرانسه شاهد حضور چشمگیر آثاری است که بی پرده از «منِ» نویسنده سخن می گوید. حلقه سه گانه نویسنده، راوی و شخصیت در هم آمیخته و جریانی از ادبیاتی خلق کرده که در سیطره اول شخص است. بسیاری از منتقدان بدین باورند که این امر نشانی از سلطه فردگرایی در جامعه امروز فرانسه است. گروهی دیگر از تحلیلگران اجتماعی با ردّ دیدگاه فردگرایانه نسبت به دوره معاصر، جامعه امروز فرانسه را بسیار جمع گرا می دانند. مطالعه آثار ادبی معاصر و تحلیل نقش و جایگاه اول شخص مفرد نزد نویسندگان این دوره، نشان می دهد که حضور «من» در این جریان همواره نشان فردگرایی اثر نیست و نوشتار امروزی در ادبیات فرانسه، بیش از آنکه فردگرا باشد «من سالار» است. این گفتار خوانشی است جامعه شناختی از حضور اول شخص در رمان معاصر فرانسه برای ترسیم تصویری از جامعه امروز فرانسه از ورای آثار ادبی این کشور.