فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
در غریو باد و باران
درنگی در رباعیات بیدل
نورالدین عبدالرحمن جامی
ساغری در میان سنگستان
حلاج از نگاه عطار
منظمه عاشق صادق
منبع:
وحید بهمن ۱۳۴۴ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
مینا ملک الشعرای آستان قدس
حوزه های تخصصی:
شاکله شعر پارسی
منبع:
تابستان ۱۳۸۶ شماره ۵۲
طرز غزلسرائی خواجو
دیوان مهستی گنجوی
حوزه های تخصصی:
چند یادداشت بر چهارمقاله نظامی عروضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از روزگار صفّاریان، در ولایت غور، سلسله ای از سلاطین و امرای محلّی حکومت داشتند به نام «غوریّه». آوازه و اهمیّت و تااندازه ای استقلال این سلسله ـ از هنگامی که از قید غزنویان بیرون آمدند، یعنی از سال 543 آغاز می شود و به سال 612 تمام می شود؛ یعنی تا زمانی که مقهور خوارزمشاهیان می گردند.
ولایت غور، امروزه، منطبق است با هزارستان و باید آن را در نقشه جغرافیایی افغانستان میان دره هیرمند و هرات جُست.
مورّخان غوریّه را ملوک شنسبانیّه یا آل شنسب نیز خوانده اند. نسبت به جدّ اعلای آنها ـ شنسب نام ـ که گویند از نژاد ضحّاک بوده و به دست حضرت علی (ع) اسلام آورده بوده1. با مرگ عزّالدین حسین ـ در سال 545 ـ حکومت آل شنسب میان پسرانش شاخه شاخه گشت: علاءالدین غوری فیروزگوه را ـ واقع در میان هرات و غزنین ـ تختگاه خویش گردانید و شاخه شنسبانیّه غور را نامور و زورمند گردانید و در جنگ با بهرامشاه، شاهنشاه غزنه را شکست داد و به غزنه درآمد و به کین دیرین، آن شهر را به کام آتش سپرد، نوشته اند: شهر، هفت شبانه روز در آتش می سوخت. آنچه علاءالدین از این نمایش زور و ستم اندوخت تنها یک لقب بود. لقبی که چون نیک بنگری، تهی از هرگونه سرافرازی است جهانسوز. علاءالدین جهانسوز.