کتاب «از شرابه های روسری مادرم» اثری شاخص از سیدحسن حسینی (1335-1383) در زمینه ادبیّات آیینی است. حسینی در این کتاب با نگاهی نو در قالب شعر سپید، بر نقش الگویی زندگی و شهادت حضرت زهرا (س) در طی تاریخ تأکید کرده است. در این مقاله سعی شده است که به شیوه تحلیل محتوا، نشان داده شود که کدام ویژگی های ساختاری این اثر به نو شدن این نگاه کمک کرده است و از خلال آن ضمن تبیین محتوای اثر، زیبایی های ادبی آن نیز بیان ش ده است . در یک نگاه کلی در می یابیم که «روایت»، «تکرار»، «زبان شخصی»، «نماد و کلیت» و «ایده و شکل ذهنی » و به ویژه تکنیک نقاب، عنصرهای اصلی سازنده شعر اوست؛ بنابراین، هر یک از موارد توضیح داده شده است؛ سپس زبان از چهار جنبه آوایی، واژگانی، نحوی و معنایی بررسی شده و در زیر شاخه معنایی، پاره ای از مفاهیم اصلی شعر را که شاعر با استفاده ازتنوع تعابیر و تصاویر بیان کرده، به عنوان نمونه به طور مبسوط تشریح شده است. به این ترتیب این نوشته، تأثیر «چگونه گفتن» را بر «چه گفتن» و نقش آفرینش های ادبی را در ابلاغ موفق یک مفهوم آشنا، نشان داده است.
نویسنده این مقاله با بررسی آثار سعدی به این نتیجه میرسد که موارد فراوانی در کل آثار افصح المتکلمین وجود دارد که نشان میدهد او به هر اندیشه یا مفهوم پیچیده و مجردی که برمیخورد معمولا به همان صورت اصلی به آنها اذن دخول در شعر نمیدهد و آنها را با بیان ویژه یا تخصصی و علمی در سخن وارد نمیکند بلکه نخست آن را به سادهترین شکل خود تبدیل میکند تا قابلیت ارائه به عنوان مضمونی شاعرانه را بیابد. به همین دلیل آن را «ترجمه فارسی به فارسی» مینامد. وی اشاره میکند: همه چیز در آثار سعدی با تصویر به ویژه از نوع شفاف همراه است یعنی سعدی پیوندی همیشگی میان اندیشه و تصویر برقرار کرده طوری که هانری ماسه، سعدیپژوه بزرگ فرانسوی نیز به این ویژگی مهم کل آثار منظوم و منثور سعدی پی برده است و میگوید تمام لذت سبک سعدی از پیوند اندیشهها با هم سرچشمه میگیرد. آنچنان لذتی که ترجمه نیز آن را از میان نمیبرد.
ناهمخوان نمایی یا پارادوکس نه تنها یک صنعت بدیعی یا تصویر شعری که اصطلاح و مفهومی منطقی، فلسفی، و جهان شناختی است و در آثار ادبی و بلاغی گذشته به سبب یکسان انگاری با برخی آرایه های ادبی، از جمله با استعاره، توجه چندانی به آن نشده است. شاعران فارسی زبان، به ویژه در ادبیات عرفانی و شعر جدید، غنی ترین جلوه های انگاره های ناهمخوان را به کار گرفته اند و زبان شعر آن ها در پرتو تعبیرهای متناقض نما از تازگی و تأثیر مدام برخوردار شده است. شاعر با پارادوکس امور نقیض و ناساز را آشتی می دهد و به آفرینش امر محال که زیباترین و شگفت ترین جلوه های خیال است نایل می شود، انگاره های ناهمخوان با سنایی و شعرهای عارفانة او نمودی آشکار می یابد و از این روی کهن ترین نمونه های تصویرهای متناقض نما را در آثار این شاعر می بینیم. نگارنده در این مقاله به بررسی پارادوکس در آثار سنایی پرداخته است.