فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
کوری سفید
خانواده ما حرفی از سر درد (بررسی مجموعه داستان خانواده ما . ی . میاندوآبی)
حوزه های تخصصی:
که هر که بی هنر افتد...
در مصراعی کوتاه به بلندای ابدیت
منبع:
کیان ۱۳۷۹ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
هنوز گویندگان...
گفتمان حقوق انسانی در گلستان سعدی «نقدی بر مبحث حقوق شهروندی در باب اول گلستان»
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی در شناخت جنبههای اجتماعی گلستان سعدی دارد و حقوق شهروندی در گلستان سعدی را در باب اول مورد بحث و بررسی قرا میدهد و در این باب سعدی از فقدان شایسته سالاری در گفتمان حقوق مدنی سخن میگوید و از موضع اشاعره به تبیین بیکفایتی مدیران میپردازد، اما با این همه نمیتواند نهایت تاسف و تحسر خود را از غیبت موازین شایسته سالاری و حقمداری در اداره امور مملکتی پنهان سازد.
نقد شعر رودکی
از گنجینه نقد پیشینیان: و چیزها اندر این نامه بیابند که سهمگین نماید و این نیکوست، چون مغز او بدانی
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۹ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
داستان ورقه و گلشاه
از توازن جهان حیرت می کنم
حوزه های تخصصی:
مقام میرعثمان علی خان آخرین فرمانروای حکومت آصفیه دکن در میان این سلسله و نگاهی به شعر فارسی او
حوزه های تخصصی:
خاندان آصفیه آخرین حکومت مسلمانان هستند که حدود 234 سال بر دکن حکمرانی کرده اند(1133ه - 1367ه ). سرسلسله این خاندان نواب میرقمرالدین آصفجاه اول و هفتمین و آخرین آنها میرعثمان علی خان آصفجاه هفتم معروف به نظام هفتم است. بیشتر آصفجاهیان به فارسی شعر می سروده اند و دیوان فارسی از آنها برجای مانده است . میرقمرالدین دو دیوان به فارسی دارد که در آغاز ((آصف )) و سپس (( شاکر )) تخلص کرده است. میرعثمان علی خان ‘ چهار دیوان مشتمل بر اشعار فارسی و اردو دارد و با ((عثمان)) تخلص می کند. وی پیرو مذهب شیعه است و بیشتر اشعار خود را در نعت پیامبر اکرم (ص) و مدح و منقبت ائمه اطهار (ع) بویژه علی (ع) اختصاص داده است و از سر صدق وصمیم دل آنها را در اشعار خود ستوده است و لذا میتوان غزلهای او را ((غزل مذهبی)) نامید. وی در بسیاری از جاها از وزن و قافیه و ردیف و تعبیرات دیوان حافظ سود برده است . قالب شعری او بیشتر غزل و قطعه است . از نظر صور خیال ‘ با به کاربردن خیالبندیهای دقیق و ظریف و خاستگاه او در هندوستان ‘ متأثر از سبک هندی است : پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است بهر طغیان جنونم وسعت صحرا کم است اشک بلبل زچمن دامن شبنم برداشت سوزش زخم جگر پنبه مرهم برداشت