فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۹۱۶ مورد.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
نگاهی دیگر به جناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جناس یکی از ابزارهای ایجاد موسیقی درکلام و از انواع قاعده افزایی است. جناس کارکردهای مختلفی دارد. اگر چه دو شرط «اتفاق لفظ» و «اختلاف معنی» در جناس پذیرفته شده است، با این همه گاه تفاوت هایی در تعاریف و مصادیق آن به چشم می خورد. بررسی تاریخی این تعاریف، اشکالاتی را که در برخی از کتب بدیعی معاصر وجود دارد، آشکار می کند. تکرارهای مخفّف، مرز میان سجع و جناس و نیز مصادیق اشتقاق مواردی است که در این مقاله مطرح شده است.
نشان تو را شعر خواندم؛ چند نکته در حاشیه کارکردهای تقارن و تکرار در شکل شعر تو را می شناسم
حوزه های تخصصی:
صور بلاغی اسلوب تاکید در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مهمترین ابزار ارتباط و پیوند میان انسانها برای بیان مفاهیم ذهنی آنهاست و هر زبان را اسلوبی است که در آن با گزینش کلمات برروح و جان شنونده یا خواننده اثرمی بگذارد. .بر همین اساس خبرگان وادی سخنوری، برای سنجش ارزش سخن معیارهایی ارائه نموده اند و در این میان قرآن کریم را بهترین و برترین الگوی این مهم برشمرده اند و تمام اسلوب های بکار رفته در آن را نمونه والای فصاحت و بلاغت دانسته اندکه هر کس بنا به قابلیت ها و درک وفهم خویش می تواند از این دریای بی کران معانی بهره ببرد.
یکی از اسالیب قابل توجه در آیات قرآن، اسلوب تاکید است که با صور مختلف در اوج شیوایی و زیبایی بیان گردیده و سعی این مقاله بر آن است که به استناد آیات قرآنی به توضیح وتبین وجوه تاکید ـ مثل اطناب، تکرار، تفسیر، ایغال، تذییل، تتمیم، اعتراض و... بپردازد وبه تحلیل جنبه های بلاغی آن از دیدگاه بزرگان علم بلاغت اشاراتی داشته باشد.
تحلیل اشعار سیّد حسن حسینی از منظر صور خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صور خیال، بیان غیرمستقیم معنای پوشیده، در پس کلمات است و شاعران برجسته، به ارزش تصویر پردازی بجا، بموقع و به اقتضای کلام آگاه اند. آثار سیّد حسن حسینی، از نظر صور خیال بسیار غنی است. در این مقاله کوشش شده است، صور خیال در مجموعه های شاعر، براساس عناصری چون، تشبیه، استعاره، نماد، کنایه، مجاز، پارادوکس و حسّامیزی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در حوزه تشبیهات، در آثار سیّدحسن حسینی، تشبیه مفصّل و بلیغ و تشبیهات حسّی به حسّی بسامد بیشتری دارند. از نظر موضوع، مشبّه اغلب خود شاعر، قهرمان شاعر و عناصر انتزاعی است و به لحاظ مشبّهٌ به، غالباً از عناصر طبیعی، اشیا، حیوانات، عناصر دینی و ملّی و بندرت عناصر انتزاعی استفاده شده است. از انواع استعاره، نوع مصرّحه و استعاره مکنیه هر دو بسامد بالایی دارد و در تشخیص نیز شاعر به مفاهیم متنوّعی توجّه نشان داده و در سطح گسترده ای از آن استفاده کرده است. عناصر سازنده خیال او به لحاظ مستعارٌمنه عمدهً عناصر طبیعی، اشیا و جانداران میباشند و عناصر سازنده خیال به لحاظ مستعارٌله را تصاویر مربوط به معبود ازلی، شاعر و خصوصیات وی، دین و پیامبر و اهل بیت و تصاویر مرتبط با انقلاب و جنگ و شهیدان تشکیل میدهند. شاعر در همه آثارش از اسناد مجازی بوفور بهره میگیرد. در بخش نماد، سیّد حسن حسینی، از سه خاستگاه نماد؛ یعنی طبیعت، آیین های ملّی و اساطیری و دین و مذهب و بیش از همه از طبیعت برای ارائه تصاویر و بیان احساسات خود استفاده کرده است. نمادهای به کار گرفته شده در اشعار او عمدهً نمادهای قراردادی و مرسوم اند. کاربرد عناصر طبیعت در مقام نماد منجر به شکل گیری سمبولیم اجتماعی در آثار او شده است. کنایه های موجود در آثار شاعر به لحاظ مکنی عنه، کنایه های فعلی و به لحاظ وضوح و خفا، تقریباً تمامی آن ها از نوع ایما است. مجاز به علاقه های مختلف در اشعار او به کار رفته که مجاز به علاقه آلیه و لازمیه نسبت به انواع دیگر بیشتر به چشم میخورد.
پارادوکس ها به دو صورت بیانی و اسنادی آمده که تعداد آنها در حد متوسط قرار دارد. در مورد حسّامیزی نیز، گاهی دو حسّ ظاهری به یکدیگر نسبت داده شده و گاهی یک حسّ ظاهری به یک امر ذهنی که نوع اوّل بسامد بیشتری دارد.
کاربردهای بلاغی ویژه در غزلیات جهان ملک خاتون
حوزه های تخصصی:
بلاغت خاص سعدی در غزل
حوزه های تخصصی:
بلاغت خاص سعدی در جایی از کلامش نهفته است که به دشواری می توان آن را توضیح داد و در حقیقت زیبایی یی که در شعر سعدی وجود دارد، پنهانی است. بسیاری از ویژگی های شعر سعدی به خاطر ویژگی های مشترک میان شعر او و زبان گفتار است؛ یعنی سعدی از ویژگی ها و ساختارهای ویژه گفتار برای القای ظرایف معنایی و اهداف بلاغی در کلامش بهره می گیرد. در ادامه مقاله، نویسنده به بررسی بلاغت سعدی از دیدگاه علم معانی می پردازد و معتقد است که با این رویکرد می توانیم در بازاندیشی علم معانی از هنر سعدی بهره بگیریم.
پرسش بلاغی در شعر مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی در مجموعه شعر از این اوستا
حوزه های تخصصی:
یکی از نقش های زبان، نقش ادبی آن است که نقطه پیوند زبان شناسی و ادبیات به شمار می رود. در نقش ادبی، تأکید بر پیام است و از اینجا است که زبان پیام بر زبان معیار برجسته می شود. زبان شناسان این برجسته سازی را به دو طریق انجام می دهند: انحراف از زبان معیار با عنوان هنجارگریزی، و افزودن قواعدی به زبان معیار با نام قاعده افزایی در سه سطح معنا، صورت و تحقق صوری زبان. هنجارگریزی سخن را به شعر نزدیک می سازد و قاعده افزایی لباس نظم بر آن می پوشاند.
از آنجا که مجموعه شعر از این اوستا نماینده اوج هنری اخوان ثالث است، در این مختصر، بارزترین گونه برجسته سازی در آن یعنی هنجارگریزی معرفی می شود. علاوه بر بسامد بالای هنجارگریزی در مقایسه با قاعده افزایی در سخن اخوان، هنجارگریزی در سطح معنا بیش از انواع دیگر آن دیده می شود. این گونه شامل مباحث بیان و بدیع معنوی است که جنبه تخیل را در شعر به اوج می رساند؛ به ویژه اینکه تشبیه و استعاره ـ دو شکل بارز صور خیال ـ به میزان بالایی در آن به کار رفته است. پس از آن، هنجارگریزی زمانی، یعنی کاربرد کلمات کهن، فراوان به چشم می خورد و بنابراین مشاهده می شود که انواع دیگر هنجارگریزی که از فخامت سخن می کاهد، در شعر اخوان کمتر یافت می شود.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
اندازه سخن و پیوند آن با زمان و سرعت در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستجو درباره ماهیت و کارکردهای اطناب و ایجاز در متون ادبی سابقه ای طولانی و گستره ای وسیع دارد. در این مقاله این مفاهیم از دیدگاه جدیدی مطالعه شده است تا ارتباط اندازه سخن با زمان و سرعت را در جنبه های مختلف آن نشان دهد. از آنجا که مفاهیم زمان و سرعت می توانند معانی مختلفی داشته باشد، نخست کوشش شده با محدود کردن این موضوع بر دو مسأله استفاده از ایجاز و اطناب برای تنظیم عملی زمان در متون داستانی و به تصویر کشیدن هنرمندانه سرعت، حوزه کار مشخص گردد. آنگاه با ارائه نمونه های متعدد از متون مختلف ادبی، وجوه ادبی و هنری ادراک شعرا از زمان و تأثیر آن در کلام و نیز شیوه های نمایش سرعت تحلیل شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که در نظر گرفتن دو مفهوم زمان و سرعت موجب درک عمیق تری از معنای ایجاز و طناب و کارکردهای هنری آن در آثار ادبیات فارسی می گردد.
بررسی و تحلیل تشبیهات و استعارات تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی، برجسته ترین اثر تاریخی عهد مغول است. بسیاری از مورّخان قرن هفتم و حتی تاریخ نویسان امروزی در سراسر جهان در نوشتن آثارشان به این کتاب نظر خاصی داشته اند. جوینی با کلام نافذ خویش، تصاویری دقیق و ناب از سه دوره تاریخی مغول، خوارزمشاهیان و اسماعیلیان ارائه داده است. جوینی برای شرح و بسط احوال اجتماعی و واقعیّات تاریخی گذشته بر مردم ایران علاوه بر بیان صریح و جامع حقایق تاریخی به تکرار این مطالب به وسیله ابداع تصاویری روشن پرداخته است تا این گونه بتواند بسان نقاشی زبردست رنج و مصیبت های رفته بر ایرانیان را در ذهن خواننده ترسیم کند. در حقیقت او به کمال رسالت خویش نایل آمده است. در مقاله حاضر با استخراج تشبیهات و استعارات جلد نخست تاریخ جهانگشای جوینی، به دسته بندی آنها از نظر اختلاف مشبّهٌ به و وجه شبه پرداخته شده و سپس به دلایل انتخاب واژگان و ترکیبات ذکر شده در خلق تشبیهات و استعارات اشاره گردیده است.
صنایع بدیعی در شعر نو
حوزه های تخصصی:
صنایع بدیعی از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان بسیاری بوده است. علی رغم تفاوت های آشکاری که شعر نو در عرصه وزن و قافیه و نیز عاطفه و مضامین آن با گذشته دارد، و با وجود اظهارات صریح نیما مبنی بر ناکارآمدی دانش بدیع، حضور آرایه های ادبی را در شعر نو نمی توان نادیده گرفت. بررسی بدیع در اشعار چهار تن از شاعران معاصر ـ نیما، سپهری، اخوان ثالث و شاملو ـ نشان می دهد که فنون بدیعی در شعر نو، جنبه تصنعی خود را از دست داده و به صورت طبیعی و براساس انواع تداعی ظهور یافته است. آنچه در این زمینه در شعر ایشان بیشتر به چشم می خورد، آن دسته از فنون لفظی بدیع است که علاوه بر ایجاد موسیقی، در ایجاد انسجام نیز نقش مؤثری ایفا می کند. فنون معنوی بدیع، در شعر نو چندان ظهور و بروزی ندارد. مواردی که در این بخش دیده می شود، اغلب بر تضاد و تناسب استوارند. در این مقاله، ضمن بیان تفاوت های شعر نو و شعر کلاسیک، فنون بدیعی در نمونه هایی از اشعار شاعران مذکور بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است.
شیوه های تأثیرگذاری سخنران بر شنوندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر چهار موضوع مهم تکیه دارد:
1ـ ویژگی های ظاهری خطیب: در این بخش به تأثیر ظاهر خطیب، زیبایی، وجاهت او، رسایی صدا، حرکات واشاراتش با دست وعصا و چشم و ابرو، نظافت و قامت بلند یا معتدل او پرداخته می شود. این ویژگی های خطیب می تواند در مخاطب تأثیر بسزایی داشته باشد.
2ـ ویژگی های درونی خطیب: در این بخش از تأثیر اخلاق و تقوا و قصد و نیت او بر دل مخاطبان بر حسب عادات و رفتار، علم و آگاهی و سرعت یادگیری آنان بحث می شود.
3ـ ظاهر خطابه: در این بخش مشخص می گردد که در سخن خطیب باید الفاظی به کار رود که معنایی روشن داشته باشد. نیز سخن وی باید با امثال وآیات قرآنی و شعر آمیخته باشد. در اینجاست که می توان فن خطابه را بر چهار ستون اصلی استوار کرد: حسن بیان، القای عبارات فصیح، فصاحت کلام، درآمیختن سخن با آیات قرآنی ومانند آن.
4ـ محتوای خطابه: در این بخش از موضوع خطابه سخن می رود و بیان می شود که موضوع باید متناسب با فهم شنوندگان باشد؛ به عبارت دیگر: مطابق با مقتضای حال باشد؛ چرا که اگر موضوع بدیع و جدید باشد، بیش از پیش بر مخاطب تأثیر می گذارد.
تصویر حرفی رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن خفاجه ادیب و شاعر اندلسی و ملقب به «صنوبری اندلس» است. از آنجا که اغلب موضوعات شعری به گونه ای به «وصف» برمی گردد و او سرآمد شاعران وصف سراست، پس باید او را از بزرگ ترین شاعران ادب عربی به شمار آورد. بررسی علل موفقیت او در فن وصف و رمز زیبایی وصفیات ابن خفاجه می تواند روش و اسلوبی خاص در اختیار علاقه مندان قرار دهد.
«تصویر حرفی» اصطلاحی است که بر دقیق ترین وصفیات و بهترین و زیباترین قصاید وصفی دلالت می کند. بر این اساس می توان قصاید وصفی را به تابلویی نقاشی مبدل نمود؛ و هر اندازه این تبدیل و بازپردازی دقیق تر باشد، قصیده وصفی هم به همان میزان زیباتر است. مقاله حاضر پس از بررسی اجمالی موضوع وصف، به عناصر گفتمان تصویرساز و عناصر مولد وصف خواهد پرداخت.
از کرزان تا نیشابور
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۰
حوزه های تخصصی: