فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
از نظر مولوی، پرورگار متعال خیر محض است، انسانی که در سیر صعودی معنوی قرار می گیرد خیر محض را می ستاید. او عشق معبود لایتناهی را شعله ای می داند که هر چیزی جز معشوق را در نظر نیایشگر می سوزاند. مولوی نیایش را توفیق الهی می داند و هر دعائی را مستلزم داشتن شایستگی نیایشگر برای آن می داند و اعتقاد دارد که فطرت روح انسانی با توحید الهی سازگار است، نباید آنرا در قید و بند ما سوی الله گذاشت. از منظر او همه مخلوقات جهان به نوعی در نیایشند.
صد کتاب ار هست جز یک باب نیست
صد جهت را قصد جز محراب نیست
6/3667
از منظر مولوی ذکر، فکر را بالا می برد و عشق، باعث ذکر و نیایش می شود و انسان در صورت اتصال به دریای لطف حق، صفت الهی پیدا می کند و در نتیجه آرامش می یابد و به نهایت فراغت می رسد.
عرفان گرایی صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان به عنوان یکی از جنبه های اصلی اندیشه زندگی و هنر صائب محسوب نمی شود بلکه همانند سایر عناصر فرهنگی ابزاری برای مضمون سازی و تقویت ساختار ادبی و بلاغی شعر اوست اما بنفسه موضوعیت و اهمیت مستقل و قابل توجهی ندارد . ...
حکمت معصومیه الهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت معصومیه الهیه عنوان مکتبی حکمی - عرفانی در قرن دوازدهم هجری قمری است که توسط عارف برجسته آن روزگار، سید قطب الدین محمد نی ریزی در موضوع حکمت و عرفان نظری و عملی شیعه دوازده امامی پدید آمد. در این حکمت از عالی ترین مبانی و مبادی وجودپژوهی تا رویکرد عملی و سلوکی طالبان الهی در یک اصل و با یک حقیقت تبیین و تفسیر می شود و آن ولایت کلیه امام معصوم است. نور ولایت در این مکتب نخستین تجلی اسم اعظم الهی است و این نور آینه ذات و صفات مقام احدیت است. بعثت همه پیامبران برای رساندن این نور مقدس به خلق است و هرکس از این نور بهره مند شود، صاحب توحید شهودی و مقام حق الیقین خواهد شد. ساختار علمی و هندسه فکری این حکمت - که مبتنی بر اتحاد عقل و نقل و شرع، توجه به عنصر زمان، سبک ویژه ادبی و ایران دوستی است- پاسخی به شرایط ویژه و ذهنیت دینی و عرفانی روزگار صفویه تواند بود. حکمت معصومیه الهیه پس از سید قطب الدین در آثار چهره هایی، همانند آقا محمدهاشم شیرازی، صاحب کتابهای مناهل التحقیق و ولایت نامه و بیش از همه سید ابوالقاسم راز شیرازی صاحب 51 اثر مهم عرفانی ادامه یافت و تفسیر شد.
رئالیسم جادویی در تذکرهالاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح رئالیسم جادویی را نخستین بار منتقد آلمانی فرانتس ره در سال 1925 در مقاله ای در توصیف کار عده ای از نقاشان پست اکسپرسیونیسم به کار گرفت. این نقاشی ها، در اصل، رئالیستی بودند؛ اما یک عنصر عجیب یا رویایی یا خیالی داشتند. از نظر ره، جنبه جادویی این نقاشی ها ناشی از تکنیکی بود که نقاشان از آن برای بیان واقعیت در قالب تصویر استفاده کرده بودند. در سال 1955، آنخل فلورس این اصطلاح را در توصیف نوشته های اسپانیایی به کار برد. از نظر فلورس، بورخس استاد این سبک و کافکا همتای اروپایی او بود. در قلمرو ادبیات، رئالیسم جادویی، به نظر فلورس، شیوه ای است که، در آن، نویسنده بی آنکه تعجب یا حیرتی را برانگیزد، امور خیالی را همچون اموری واقعی توصیف می کند. تعریف فلورس به تدریج بسط یافت و عمدتا در تحلیل و نقد ادبیات امریکای لاتین به کار رفت. رئالیسم جادویی، به مثابه سبکی در روایت، بیش از همه با نام گابریل گارسیا مارکز پیوند خورده است. اما، چنان که در فرهنگ اصطلاحات ادبی آبرامز (AbRAMS 1993) آمده، نوشته های انبوهی از نویسندگان امریکای لاتین و نیز نویسندگان اروپایی از جمله گونتر گراس آلمانی و جان فولز انگلیسی را نیز می توان در چارچوب این سبک تجزیه و تحلیل کرد...
شخصیت و شخصیت پردازی در حکایات اسرارالتوحید
حوزه های تخصصی:
دریای جان
جنون المجانین و عرفان خراسان در سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنون المجانین تألیف قوام الدین سنجانی خوافی (۷۳۴-۸۲۰ ه . ق) از نوشته های صوفیانه اوایل سده نهم هجری است که دربردارنده اطلاعات ارزنده ای از تاریخ عصری تصوف، نحله های مذهبی و جریان های کلامی و نیز تأملات عرفانی مؤلف است که با بیانی ادبی قلمی شده است. مؤلف کوشیده تا مجالس و تأملات عرفانی خود را به شیوه پرسش و پاسخ و اغلب به یاری تمثیل و زبان حال به مخاطب تفهیم کند و از این رهگذر به شرح و تأویل آیات، احادیث، اصطلاحات عرفانی و سروده ها پرداخته است.
پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا می کوشد تا با تبیین اجمالی نظریات عرفانی خوافی، چگونگی بیان این تعالیم را نشان دهد و نیز با بررسی منابع جنون المجانین، نویافته هایی از آن را در حوزه های تاریخ تصوف و تأویلات عرفانی بازگو نماید. در بازشناسی منظومه فکری این دانشور گمنام، به دغدغه ها و اشتغالات مطرح در محیط عرفانی آن روزگار خراسان با تأکید بر مشرب عرفانی مؤلف، توجه و مواردی برای نمونه بررسی شده است.
زبان و مسائل پیرامون آن در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به زبان یکی از آراء و اندیشه های مولوی در مثنوی معنوی است. در تفکر عرفانی مولوی، حقیقت زبان نه چیزی از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمة اصلی کلمات است، ""بانگ حق"" است.
بر اساس آنچه که در سنت عرفانی «زبان در مقام تحلیل» نامیده می شود، مولوی خلافِ بسیاری از متفکران مسلمان دربارة زبان رویکردی صرفاً ظاهری و مبتنی بر قرارداد اتخاذ نمی کند، زیرا چنین تفسیری بیرون از عرصة آرا و اندیشه هایی است که او پیرامون زبان به دست می دهد.
این مقاله می کوشد با نگاهی تازه، فلسفه زبان و مسائل پیرامون آن را از منظر عرفانی در قالب طرح بسیاری از پرسش ها بحث و بررسی کند.
تحلیل شخصیت از خود فرارونده کیخسرو بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181 - 209
حوزه های تخصصی:
«لوگوس» یک واژه یونانی است که به «معنی» اطلاق می شود. لوگوتراپی که «مکتب سوم روان درمانی وین» نیز خوانده شده بر معنی هستی انسان و جست وجو برای رسیدن به این معنی تأکید دارد. بنابر اصول لوگوتراپی، تلاش برای یافتن معنی در زندگی اساسی ترین نیروی محرکه هر فرد در دوران زندگی اوست. نیاز به معنا انسانی ترین انگیزش و حقیقتی انکار ناپذیر در زندگی انسان است و «معناجویی» حقیقتی است که ارضای صحیح آن، بشر را به معانی و ارزش های مشترکی چون اصل تحقّق خویشتن و «از خود فرارفتن»، رهنمون می شود. یافتن رشته های ظریف معنا در زندگی، به شکل یک انگاره استوار از مسئولیت، آزادی و اراده معطوف به معنا، هدف و موضوع مبارزه طلبی لوگوتراپی است که تعبیرِ فرانکل از تحلیل اگزیستانسیالیستی نوین است. در این جستار نگارندگان می کوشند شخصیت کیخسرو به عنوان فردی از خود فرارونده را بر مبنای اصل معنا گرایی ویکتور فرانکل بررسی کنند و از رهگذر این کنکاش در می یابند کهکیخسرو به عنوان شخصیّتی از خودفرارونده چهارچوب کمال شخصیتی خود را بر پایه معناجویی بنیان نهاده است شخصیّتی که فراسوی مرزهای توجّه به خود در تلاش برای حصول به سطح پیشرفته کمال و تحقق استعدادهای وجودی خویش، حداکثر استفاده را از ویژگی های ماهیّتی خود چون آزادی، انتخاب، مسئولیّت و معنویت می برد.
طبقه بندی و بررسی نثر متو ن عرفانی و فلسفی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در عصر قاجار در حوزه فرهنگ ایرانی امتداد پیدا کرد، موضوعات فلسفی و عرفانی بود؛ در عصر قاجار با توجه به استقرار بیشتر عالمان در تهران، حلقه ای در عرصه اندیشه های فلسفی و عرفانی پدید آمد که آن را «مکتب تهران» نامیده اند؛ سرآمدان این مکتب فکری، آثار مختلفی را در موضوعات فلسفی و عرفانی پدید آورده اند که بیشتر آن ها به زبان فارسی است و با این کار نشان دادند که زبان فارسی همچنان توانایی بیان اندیشه های فلسفی و عرفانی را داراست و می تواند مفاهیم عمیق فکری را به خوبی برای مخاطب بازگو نماید. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های نثر و طبقه بندی موضوعی متون برجسته این حوزه می پردازد و شاخص ترین کتاب هایی که در عصر قاجار، در این موضوعات نوشته شده است، را مورد بررسی قرار می دهد.