فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
"هدف این مقاله، بررسی و بیان منابع و قواعدی است که اهل عرفان و حکمت و معبران، در تأویل و تعبیر رؤیا از آنها استفاده میکردند.اگر رؤیا را به یک متن تأویلپذیر تشبیه کنیم، دریافت میشود که خوابگزاران قدیم، در تأویل این متن، هم به عبارات متن یا نمادها، هم به احوال نویسنده متن و هم به اوضاع تاریخی و شرایط اجتماعی وی نظر داشتند.به سخنی دیگر، خوابگزاری قدما بر سه پایه قرار داشت:زمان و مکان دیدن رؤیا، در تعبیر و تأویل نقش مهمی ایفا میکرد.
در این مقاله، ضمن بررسی و تحلیل منابع و قواعد رؤیا از دیدگاه قدما، نظریههای روانکاوان معاصر نیز در پارهای موارد، نقل شده است."
نماد پرندگان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور بررسی نمادهای پرندگان در مثنوی مولانا با روش کتابخانه ای نوشته شده است. نگارنده پس از استخراج تمام کاربردهای پرندگان با استفاده از روش تحلیل محتوا به طبقه بندی، توصیف و بیان معانی نمادین آنها پرداخته است. بر اساس یافته های این گفتار در مثنوی از 30 پرنده با نام و صدها پرنده بی نام سخن به میان آمده که گوشه ای از نمادپردازی مولانا را تشکیل داده است. یکی از نتایج مهم این بررسی این است که پرندگان در تحلیل نهایی خود، نمادی از سر گذشت روح انسان در قفس تن و دنیای مادی را بازگو می کنند.
معانی و مفاهیم نمادین پرندگن با ویژگیهای طبیعی آنها پیوندی ناگسستنی دارد. افزون بر آن، آموزه های دینی، فرهنگی و نیز اساطیری که در طول زمان در اطراف هر یک از آنها شکل گرفته است در مفاهیم ویژه ای که مولانا از آنها ارایه می کند، نقش و تاثیر فوق العاده ای دارد. در مجموع می توان گفت پاره ای از برداشتهای مولانا از پرندگان کاملا ابداعی و بی سابقه است و برخی دیگر در سنتهای فرهنگی ریشه دارد. شکل گیری مفاهیم نمادین پرندگان در مثنوی از یک سو از جهان بینی خاص مولانا سرچشمه گرفته و از سوی دیگر، ناشی از برداشتهای شخصی و قریحه توانای اوست.
تحلیلی بر سیرالعباد الی المعاد سنایی
حوزه های تخصصی:
"مثنوی سیرالعباد الی المعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متاثر از معراج پیامبر اسلام (ص) و دیگر معراج نامه های پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی ناب ترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سراینده آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمز و راز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسان ها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیده ام با جمع آوردن دیدگاه بزرگان و نظریه پردازان عرصه روان شناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصه های عرفان، اسطوره و روان شناسی از این اثر عرضه کنم و نکات مشابه عرصه های فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوان های مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار می دهد:
1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان)
2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روان شناسی)
3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیین ها و مناسک اسطوره ای)
4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی)"
تقابل عقل و عشق از دیدگاه عطار
حوزه های تخصصی:
سخن از تقابل میان عاطفه ازلی بی زوال شورآفرین عشق است و بارقه نخستین خلقت یعنی عقل. دو مقوله ای که همواره تعارض آن دو از مهم ترین مسایل مورد بحث در طول تاریخ عرفانی ادب فارسی بوده است. موضوعی که پژوهش ها و نقدهای بسیاری در پی داشته است. یافتن پیشینه تاریخی این تقابل از میان آثار بزرگان عرفان و تصوف ، خود در خور مقاله مفصلی است که در این مجمل نمی گنجد...
پنهان ز دیده ها و همه دیده ها از اوست (بررسی کلامی مسئله رؤیت خدا و نظر مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی از وجوه و ابعاد مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی و ... قابل بررسی است و قطعاً بررسی متون منثور و منظوم فارسی به گسترش حوزه های مطالعاتی در علوم و معارف اسلامی کمک میکند و امکانات بیشتری را برای پژوهش در لایه های ادب فارسی فراهم میآورد. موضوع علم کلام از جملة موضوعات مهمی است که در ادب فارسی رسوخ کرده و با آن به گونه ای در آمیخته است که کمتر متنی را میتوان نام برد که مسائل و مباحث کلامی در آن راه نیافته باشد. از برجسته ترین شخصیت های تاریخ ادب فارسی و عرفان اسلامی، مولانا جلال الدّین، عارف و واعظ قرن هفتم هجری (672-606)، است که به دلایلی، از جمله تسلط بر مسائل کلامی، در جای جای آثار خویش، به ویژه در مثنوی معنوی، از اصطلاحات علم کلام بهره گرفته و به طرح دیدگاه های اعتقادی خود پرداخته و اندیشه ها و مذاهب دیگر را نقد و بررسی کرده است. مقالة حاضر با توجه به اهمیت پیگیری موضوعات کلامی در شعر فارسی، به بررسی مسألة «رؤیت الهی» میپردازد و پس از بیان کلّیاتی دربارة رؤیت به دیدگاه شاعران اشاراتی مینماید و سرانجام، این مسأله را از منظرِ مولانا با تکیه بر مثنوی، دنبال میکند
بررسی و تحلیل مفهوم یقظه در متون عرفانی (با تأکید بر دو داستان پیرچنگی و شیخ صنعان)
حوزه های تخصصی:
یقظه و بیداری از جمله مفاهیم خاص دینی و عرفانی است که در مقابل غفلت و
بی توجهی قرار دارد و لازمه رسیدن به مقام توبه و گام نهادن در وادی سلوک است. یقظه حالی است که با جذبه و عنایت الهی آغاز می شود و انقلابی درون انسان به پا می کند که او را با سلوکی عارفانه به کمال مطلوب می رساند.
نوشتار حاضر برآن است تا با تأکید بر اهمیت یقظه در مراتب سلوک، داستان پیر چنگی از مثنوی مولوی و شیخ صنعان از منطق الطیر عطار را با هدف شناخت دقیق این مفهوم عرفانی بررسی کند و از منظر این دو داستان به عوامل یقظه، حالات انسان پس از یقظه، نقش پیر و هدایتگر، تأثیر الهام ها و رویدادهای غیبی، تقدم مشیت الهی برخواست بنده، آزمایش الهی تأثیر سوز دل و گریه در استجابت دعا، سفر از من به فرامن، نفی حجاب خودبینی، گناه دانستن عجب، ترک هوشیاری و...دست یابد.
دل آدمی و مراتب آن در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا انسان را آیینه تمام نمای الهی می دانند. از نظر آنها همان گونه که خداوند دارای اسما و صفات مختلف و به تبع آن دارای جلوه های گوناگونی است، حقیقت انسان نیز واحد کثیری است که به واسطه تجلیات گوناگون، اسامی متعدد می یابد. بیشتر صوفیه دل آدمی را حقیقت وی می دانند و جلوه های آن را «لطایف سبعه» نامیده اند. این لطایف عبارتند از طبع، نفس، عقل، قلب، سِرّ، خفی و اخفی. در سیر و سلوک از این هفت مرحله، به عنوان مراحل ترقی و تکامل انسان نام برده می شود. نفس آدمی اگر استعداد خود را کامل کند، یعنی آنچه را که بالقوه دارا است، بالفعل گردد و آیینه تجلی الهی شود، «دل» نام می گیرد که مجمع البحرین و محل تلاقی دو عالَم ظاهر و باطن است؛ در این هنگام گنجایش حق را یافته، عرش الهی می گردد؛ بنابراین تمامی مراتب و لطایف انسانی را می توان جلوه های «دل» دانست. در این مقاله با اشاره به حقیقت دل از دیدگاه عارفان، کوشش می شود مراتب آدمی یا همان «لطایف سبعه انسانی» در دو قوس نزولی و صعودی، بررسی و تحلیل شود.
حکمت اضداد در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های گوناگون تضاد در نظام آفرینش، موضوعی است که مولانا جلال الدین محمد مولوی در مثنوی معنوی بدان پرداخته و پدیدة اضداد را با نگاه حکیمانه و در پیوند با آراء کلامی و عرفانی، به طور مستقیم و یا در قالب حکایات و امثال بیان فرموده است . در این مقاله، نگرش مولانا به حکمت اضداد در نُه بحث بررسی شده است :1-این عالم، محل اضداد است و عالم دیگر، جهان باقی و یکرنگی.2-اضداد و نسبت آنها با وجود آدمی.3-تمام هستی مظهر جمال و جلال خداوندی است .4-اضداد و نظریة نظام احسن الهی5-تضاد در مقام معرفت6-اضداد از دیدگاه انسانها7-انتقال و جابجایی اضداد8-اضداد و مطالعة جزء و کل9- محال بودن جمع اضداد. هر کدام از این مباحث با ارائه شواهد و توضیحات، بیان گردیده است .
عشق از دیدگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی
حوزه های تخصصی:
مرا حق از میعشق آفریدست همان عشقم، اگر مرگم بساید (دیوان شمس( نظریات عرفانی، فلسفیمولانا در مجموع، بر یک اصل استوار است و آن «وحدت وجود» است. ارکان این اصل عبارت است از: هستیو نیستی، عشق، جمع و تفریق، تضاد، انسان کامل. بحث حاضر بر رکن عشق استوار است که در فلسفه وحدت وجود، مبنایعرفان و تصوف شناخته آمده است. مولانا «عشق» را خمیرمایه همه پیش رفت ها و بزرگ واریها میدانست. عین القضات همدانیمعتقد است که عشق، واسطه است میان عاشق و معشوق که موجب پیوند میشود. مولانا معتقد است که واجب الوجود، محور عشق است و جهان مدارهایمتصل و وابسته به آن. مثنویمولانا با عشق اغاز شده و با عشق پایان میپذیرد.
عرفان سنایی
حوزه های تخصصی:
سنایی، پدرِ ادبیات عرفانی فارسی است که برای نخستین بار مضامین عرفانی را با فرهنگ عامیانه و حکایتِ تمثیلی درآمیخته و منظومه های تعلیمی خَلق کرده و راهی نو گشوده است. او مبتکر شعرهای قلندری و عاشقانه و خراباتی بوده و اکثر آموزه های صوفیانه را با بیانی زیبا و آموزنده ارائه نموده است. در این مقاله مکتب عرفانی سنایی، طریقت عشق و جمال، معرفی می گردد و دلایل آن نیز آورده می شود. مطالعه ای درباره دین و مذهب سنایی و اندیشه های او در اخلاق اجتماعی و نوآوری در ادبیات زهد و تاثیر او در شاعران و عارفانِ پس از خود به ویژه عطار و مولوی بررسی شده و مثنوی معنوی را فرزند حدیقه الحقیقه و بلکه شرحی بر آن نشان داده است.
تحلیل افکار و معرفی آثار شیخ احمد جام
حوزه های تخصصی:
احمد جام از عارفان بنام قرن پنجم و ششم هجری (440ـ536) صاحب آثار متعدد و اندیشه های ژرف و عمیق عرفانی است که پایه بسیاری از سخنان صوفیانه است. آثاری چون: رساله سمرقندیه، سراج السائرین، روضه المذنبین، مفتاح النجات، بحار الحقیقه، انس التائبین، کنوز الحکمه، فتوح الروح، اعتقادنامه، زهدیات، تذکیرات و دیوان اشعار؛ و اندیشه های عارفانه ای که در این مقاله از رهگذر اصطلاحات عرفانی شیخ دنبال شده اند. اصطلاحاتی چون: اخلاص، توبه، توحید، تقوا، توکل، سماع، شکر، صبر، عشق، عقل، فقر، معرفت که بیشترین تکیه گاه فکری شیخ هستند. او توحید را اصل همه اعمال و توبه را بر همگان واجب، و شرط پذیرش اعمال را اخلاص می داند. برای اتقیا دو مقام قائل است و از توکل به عنوان مخ اخلاص و ستون ایمان و پل یقین یاد می کند. سماع را به استناد آیات قرآن جایز می شمارد. در باب شکر و صبر، شکر را بر صبر فضل می نهد. در باب عقل و عشق، آن دو را در ارتباط با یکدیگر می داند و معتقد است هر که عقل او اندک تر باشد زودتر عاشق می شود. سرانجام در باب فقر «نیستی را در هستی می داند» و معرفت را به دو نوع خاص و عام منقسم می کند.
کاربرد ضربالمثل در شعر شاعران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثلها به عنوان ستون فرهنگ مردم و یکی از اقسام ادبی همواره مورد توجه شاعران بوده است؛ چنان که حتی کاربرد مثل و تمثیل و استشهاد یکی از شاخصههای سبکی به شمار میآمده است. در این مقاله ضمن برشمردن کارکردهای مثل و اشاره به پیشینه تحقیق، ضربالمثلهای منظوم از جهات گوناگون بررسی میشوند و تفاوت ارسال مثل با تمثیل، اسلوب معادله، تضمین، تلمیح و کلام جامع تبیین میگردد که یکی از دو مسأله اساسی تحقیق در این مقاله است، سپس آمار ضربالمثلها در شعر 70شاعر معروف فارسی را به ترتیب تعداد میآوریم و از این تعداد به کیفیت بازتاب امثال در شعر بیست شاعر اشاره می کنیم تا معلوم میشود بطور خاص هریک از شاعران از مثلها، چگونه در شعر خود بهره گرفتهاند. هدف از این تحقیق جز تبیین دقیق مسأله و گشودن روزنی برای تحقیقات بیشتر در این زمینه،بررسی این نکته نیز هست که شاعران همواره از گنجینه عظیم ادب شفاهی به چه روش هایی بهره جستهاند و بر غنای آن نیز افزودهاند. در مجموع تعداد 11691 مثل از هفتاد شاعر از میان یکصد هزار مثل؛ یعنی 5/11 درصد از امثال فارسی، به طریق ارسال مثل یا مثل منظوم در دیوان این شاعران دیده شده که سعدی، صائب و نظامی بیشترین استفاده را از امثال داشته اند. روش تحقیق کتابخانهای و به شیوه تحلیل محتواست و دستاوردهای آن نشان دادن گستره، میزان و چگونگی بهرهگیری شاعران از ضربالمثل در شعر خود است. این مقاله مستخرج از طرح پژوهشی با همین عنوان است که در مرکز تحقیقات زبان فارسی دانشگاه تربیت مدرّس انجام پذیرفته است.
تاملی در اندیشه های عین القضات همدانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بر اهل ادب و عرفان پوشیده نیست که عین القضات یکی از کبار مشایخی متصوفه قرن ششم می باشد و دارای تالیفات گرانبها و بی نظیری است اگر آثار وی چنانکه آرزوی خودش بود به دیده انصاف مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد از اتهامات وارده مبرا می گردد و آنچه می گوید از قرآن و احادیث و گفتار عرفا مایه می گیرد. با این وجود سخنانش مجمل و محتمل معانی متعهد است و همین نکته باعث ریختن خونش می گردد.رساله شکوی الغریب مجموعه ارزشمندی است که بسیاری از حقایق و اعتقادات وی را آشکار می سازد و در حقیقت مشخص می نماید که اتهامات وارده بر وی چیزی نیست مگر دستاویزی برای قتل وی و با مرگ وی خاطره شهادت حلاج در اذهان زنده می شود.
ذکر در عرفان مسیحیت شرقی
حوزه های تخصصی:
در مسیحیت شرقی ذکر، به خصوص ذکر عیسی، اهمیت بسیار دارد. در این مذهب ذکر ابتدا خطاب به خدا (ی پدر) بوده است ولی بعدها با شگل گیری ذکر عیسی، آن خطاب به عیسی و جایگزین ذکرهای مختلف شد. ذکر که خود وسیله است نه هدف، ابتدا زبانی است، سپس باید در قلب (مرکز وجودی انسان) استقرار پیدا کند. هدف از ذکر قلبی، هسوخیا یعنی دوری از هرگونه اوهام ذهنی و اتحاد با خدای تثلیث است که در آن هنگام روح اقدس در قلب ذاکر فعال می شود. بعدها برای رسیدن به هسوخیا شیوهای کمکی ذکر مثل تسبیح، پدر روحانی( پیر) و ضبط دم نیز مطرح شد.
تحلیل و واکاوی حدیث شریف«من عرف نفسه فقد عرف ربه» در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در تمامی ادوار و هر زمان که با «خود» خلوتی داشته و در جست وجوی شناخت زوایای پنهان و رازآمیز آن برآمده، خویشتن را بسیار پیچیده و با عمقی حیرت انگیز یافته تا آن اندازه که حتی در گذر زمان و با وجود مطالعات گوناگون از هر طیف نیز، همچنان جنبه های درونیش ناشناخته، مجهول و نامکشوف مانده است. ضرورت این شناخت که پیوسته مورد تأکید و توصیه پیامبران و اولیاء الهی بوده است و رابطه ای تنگاتنگ با جهان بینی بشر و شناخت کل هستی و سپس خداوند یافته است؛ انسان را وادار می سازد با تأمل در لایه های ناشناخته درونی وجود، ابعاد ژرف و عمیق هستی خود را واکاوی کند و ضرورت این معرفت را بر سایر معارف مقدم و ارجح بداند. این شناخت تا بدان اندازه مهم است که در نظر برخی از بزرگان حکمت و عرفان، هرکس معنی حدیث « من عرف نفسه فقدعرف ربه» را به درستی بداند و بر زوایای آن اشراف یابد، می تواند جمیع مسائل اصیل فلسفی و مطالب قویم حکمت متعالی و حقایق عرفانی را از آن دریابد.
از آنجا که غالب آثار و تألیفات عارفانه بر پایه شناخت رب و نحوه دید انسان به این مهم و در نتیجه آن چگونگی جهان بینی او به نگارش درآمده، حدیث مذکور به عنوان مرجعی برجسته و ارزشمند به دفعات در این آثار مورد استناد قرارگرفته است و شرح و تبیین شده تا بدان حدکه در زمره ضروری ترین مباحث مندرج در این آثار به شمار آمده است. در بسیاری موارد نیز ارائه تمثیل و حکایت، این مفاهیم را عینی و ملموس تر ساخته، دریافت دشواری های آن را آسان ترکرده است. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی سندی و واکاوی مفردات و اجزاء متشکله این حدیث شریف با رویکرد غالب عرفانی، تحلیل و تعاریفی نیز از مفاهیم مرتبط بدان همچون تلازم معرفت نفس و رب، ممکن یا ناممکن بودن این شناخت و نوع این معرفت بر پایه حصولی یا حضوری بودن آن به دست دهد و سپس با ارائه شواهد مثال از متون عرفانی در هر باب به مفاهیم مشترک مرتبط با این شناخت همچون تعریف، مقدمات و نتایج معرفت نفس و رب و مراتب هر یک بپردازد و آن ها را بر پایه وجوه تشابه یا تفریق دسته بندی نماید.
نخستین و کهن ترین تفسیرهای عرفانی آیات قرآن کریم و احادیث نبوی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گمان می رود نگارش متون عرفانی در ادب فارسی از نیمة دوم قرن پنجم هجری آغاز شده است. در این آثار بسیاری از آیات قرآن کریمو احادیث به طور پراکنده شرح و تفسیر می شود؛ البته اطلاعات دقیقی از نخستین تفسیرهای عرفانی قرآن کریمو احادیث به زبان فارسی و شیوة بیان آنها در جمع های علمی و عرفانی در دست نیست. از قرن ششم تفسیرهای سنتی فارسی رشد بسیاری یافت. برپایة اسناد و متون موجود به نظر می رسد برخی از حکیمان و عارفان با جهان بینی عرفانی و با تأکید بر جنبه های معرفتی آیات و احادیث به تفسیر روی آوردند. اکنون دو رساله در تفسیر آیات و احادیث موجود است که از نخستین نمونه های کم یاب در این زمینه است. این دو رساله با نگارش مستقل و مجزا در مجموعة دست نوشته های سلیم آغا و کتابخانة سلیمانیه نگهداری می شود. فروزانفر یکی از این دو رساله را با عنوان تفسیر سورة محمد و سورة فتحبه صورت تک نسخه تصحیح کرد؛ اما رسالة ترجمه و تفسیر احادیث همچنان ناشناخته باقی مانده است. در این جستار شیوة شکل گیری و دگرگونی تاریخی تفسیرهای عرفانی فارسی قرآن کریمتحلیل و یکی از کهن ترین نمونه های تفسیر عرفانی احادیث نبوی نیز معرفی و بررسی می شود.
کاوش در مجاز عقلی
حوزه های تخصصی:
در این گفتار ضمن بیان انواع مجاز، تعریفی جامع و مانع از مجاز عقلی ارائه و به علت نامگذاری، قرینه و علاقه های آن، اشاره شده است. سپس به جایگاه مجاز عقلی در علوم مختلفی چون معانی، بیان، کلام، زبان شناسی، تفسیر، فلسفه و نیز اینکه منظور از عقل، کدام عقل است، پرداخته و در این میان نظرات بزرگانی چون سکاکی، خطیب قزوینی، جرجانی، زمخشری، فخررازی، دکتر بدوی طبانه، دکتر شفیعی و دکتر کزازی مطرح شده است. در ادامه مباحثی از جمله نسبت در مجاز عقلی، اقسام این مجاز و نشانه برونی و درونی آن تبیین و در پایان نیز به بیان ایراد به تعریف سکاکی اشاره و سپس اعتراضات تفتازانی در رد مذهب سکاکی تحلیل شده است.
برای تبیین بیشتر مجاز عقلی، شواهدی از قرآن و نهج البلاغه و متون فارسی و عربی، گفتار ما را مزین کرده است.
باده و می و تعابیر آن در شعر عرفانی فارسی
حوزه های تخصصی:
با رواج شعر عرفانی فارسی، شعرای صوفی مسلک و عارف برای بیان اندیشه و احساسات درونی خویش کلمات و واژه ها را در معنای اصطلاحی و کنایی به کار می برده اند. «می» و «شراب» از جمله الفاظی است که در شعر عرفانی جایگاه ویژه یی را دارا بوده است این اصطلاح با ویژگی ها و صفات بی شمار خود، معانی عرفانی نغزی را در ادبیات منظوم فارسی به جا گذاشته است. با ورود «باده و شراب» در شعر فارسی و به تبع آن، جریان این الفاظ در شعر عرفانی و صوفیانه، معانی و تعابیر «باده» گسترده تر شده و دیگر الفاظ مربوط به باده خواری همچون میکده، خرابات، مستی، ساقی و ... ذهن شاعران را به معشوق حقیقی و عشق و محبت ازلی پیوند زده است تا زیباترین و عاشقانه ترین صور شعری به تصویر کشیده شود.
لیس فی الدار غیرنا الدیار
حوزه های تخصصی:
بررسی مفهوم الست از دیدگاه عارفان (تا قرن هشتم ه ..ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع میثاق گرفتن خداوند از بندگان خود در آیه 172 سورة اعراف آمده است، اما این آیه مفهومی کلی را بیان کرده و درباره تمام جزئیات آن بحث نکرده است. همین عامل باعث شده تا مثل بعضی از دیگر مفاهیم قرآنی، مفسران، متکلمان، فقها، اندیشمندان و عارفان برداشت ها و دیدگاه های مختلفی را مطرح کنند. حتی با اینکه در این آیه به صراحت به بعضی از موارد این میثاق ازلی، از جمله عهدگرفتن از بنی آدم، اقرارگرفتن از مردم به خدایی خود و جواب «بلی» دادن بنی آدم اشاره شده است، اما مفسران و عارفان در این مسائل نیز برداشت های مختلف و حتی متناقضی داشته اند. این جستار با بررسی و تحلیل فرآیند شکل گیری مفاهیم و اندیشه های مختلف، از اولین مفسران تا کتاب های عرفانی ادب فارسی، حول مفهوم «الست» و مسائل مربوط به آن، بحث جامع و دقیقی ارائه کرده است.