فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۳۷ مورد.
۲۵۶۲.

در پرتو انوار معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان نماد مولوی مثنوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۲۵ تعداد دانلود : ۹۴۲
نماد «نور» نشانه اصلی و کلید معنایی در فهم متون عرفانی است. یافتن دلالت معنایی نشانه های متون عرفانی به خاطر مناسبات منطقی ومنظم درونی نشانه ها، درک ژرفای معانی را آسان می کند. به گمان در تفاسیری که عرفا از «نور خدا» ارائه می دهند اندیشه عرفانیِ«اتحاد با مطلق» سر مشق مفسران بوده است. معانی و مفاهیم نمادین «نور» بنا به تجارب عرفانی و روحانی صوفیه مختلف است، لیکن مسائل و موضوعات بنیادینی چون، «خود شناسی»،«خداشناسی» و «وحدت وجود» در چارچوب اساسی تجربه عرفانی آنان نیز مشاهده می شود. در این نوشته سعی شده است که ضمن بسط و تحلیل ساختار معنایی و محتواییِ تجارب مشایخ بزرگ و برجسته عرفان در مورد «نور خدا»،بازتاب اندیشه های خداشناسانه عرفای نخستین نیز در گفتارهای آنان تشریح گردد.
۲۵۶۴.

جایگاه تخلص در غزلیات مدحی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدح غزل حافظ ممدوح

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۸۱۸
پس از روند گسترش غزل و افول قصیده سرایی، چون پیوند شعر و شاعری با دربار منقطع نگشته بود، غزل تا حدی، وظیفه ی اصلی قصیده را (مدح ممدوح) بر دوش کشید. مدیحه سراییِ در غزل، غالباً در دیوان شاعرانی ملموس تر است که جز غزل در قالب دیگری شعر نگفته اند. (یا در قوالب دیگر بسیار کم شعر گفته اند) حافظ شیرازی نیز مانند بسیاری از شاعران در غزل به مدح بعضی از پادشاهان، وزرا و... پرداخته است. اما مدایح او رنگ و بویی دیگر دارد. در بسیاری از مواقع ابیات مدح با دیگر ابیات غزل گره نخورده و تصنعی می نماید. او تا حدود زیادی از طریق ذکر نام ممدوح و تخلص خود، که گاهی با هم در یک بیت می آیند و گاهی یکی بر دیگری مقدم می شود، عظمت و شأن ممدوح را تلویحاً مشخص کرده است. شاید به همین دلیل است که در بعضی از غزل های مدحی گاهی تخلص در بیت آخر و گاهی در بیت ماقبل آمده است و احیاناً به جای تخلصِ به نام خود، به نام ممدوح تخلص کرده و گاهی پس از اتمام غزل از ممدوح یاد می کند. به طور کلی در این مقاله سعی شده با توجه به جای گیری تخلص و ممدوح در غزل های مدحی حافظ تا حدی شأن و منزلت آنان در نظر حافظ مشخص شود.
۲۵۶۸.

هویت و غیریت در زمان شکل گیری کشور ایران از منظر شاهنامه: دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
  4. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی روابط خارجی ایران روابط خارجی ایران قبل از اسلام
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۹۷۶
هم اکنون، با گذار از حاکمیت روش های کمّی و اثبات گرایانه در حوزه علوم اجتماعی، و اطلاع از تأثیرگذاری جدی عامل مغفول فرهنگ در این حوزه، توجه به تعامل فرهنگ و هویت، و روابط خارجی به جدی ترین مباحث رشته روابط بین الملل تبدیل شده است. پذیرش تأثیرگذاری فرهنگ در سیاست خارجی به معنای قبول تنوعات در آن است. در این مقاله از منظری ایرانی و با روش تاریخی و دیدگاه تحلیلی به متون کهن پارسی، در اینجا مشخصاً شاهنامه فردوسی، به برخی از ابعاد تأثیرگذاری این عامل بر روابط خارجی پرداخته شده است. چگونه «خود» و «دیگری» در شاهنامه بازنمایی شده اند؟ آیا تمایز آشکاری میان ایرانی و غیرایرانی در ذهنیت فردوسی وجود دارد؟ کدام دیدگاه فرهنگی می تواند با دیدگاه فردوسی مطابقت داشته باشد؟ انعکاس این نگرش در روابط خارجی چیست؟ در این مقاله ادعا شده است که فردوسی با نگاهی خاص فرهنگی به مقوله روابط خارجی می نگریست که آن را «دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی» می نامیم. دیدگاهی که ضمن تأکید بر هویت ممدوح ایرانی، اصالت را بر گسترش اخلاق و ارزش های انسانی می گذارد و در دام تعصبات قومی نمی افتد.
۲۵۶۹.

شاهنامه فردوسی به تصحیح ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۴ تعداد دانلود : ۸۴۳
شاهنامه فردوسی [افست چاپ 1276 ق بمبیی] به تصحیح ملک الشعرای بهار، به کوشش علی میرانصاری، تهران، انتشارات اشتاد، 1380 ش، قطع رحلی. یکی از چاپ های قدیمی شاهنامه فردوسی همان است که به اهتمام و خط محمدابراهیم شیرازی، فرزند محمدحسین خان اولیا سمیع شیرازی، به سال 1276 در بمبیی به خط نستعلیق و قطع رحلی به وجهی زیبا و شایسته انتشار یافته است. این چاپ در چهار جلد همراه با تصاویر، به انضمام ملحقات و فرهنگ واژه ها، کلا در یک جلد، همراه با تصاویربه طبع رسیده است و همه صفحات متن مجدول است. ممکن است پردازندگان چاپ مشهور امیربهادر در ایران به آن نظر داشته و از آن به نوعی الگوبرداری کرده اند. صفحه شمار هر جلد مستقل است. به پایان هر جلد، بخشی، تحت عنوان «فرهنگ الفاظ نادره و اصطلاحات غریبه»، در چندین صفحه افزوده شده است. نسخه ای از این چاپ در تملک روان شاد محمدتقی ملک الشعرا بهار (وفات: اردیبهشت 1330) بوده و او، با آن انسی تام داشته و شاید آن را مصحح ترین چاپ شاهنامه در آن عصر می دانسته است. پس از آن که در اوسط دوران رضاشاه، بهار گرفتار زندان و تبعید شد، یگانه مونسش، در ایام گرفتاری و تنهایی، همین شاهنامه بود. وی، در این فرصت مغتنم، بارها به دقت آن را مطالعه کرد. هر وقت نکته ای به نظرش می رسید در حاشیه، به خط خود می نوشت. این یادداشت ها به خطی واضح و گاه زیبا و خوش نوشته شده، و در مواردی، تاریخ و امضای بهار ذیل آنها آمده است. از ملاحظه اجمالی تاریخ این حواشی چنین برمی آید که شاعر بعضی از آنها را در زندان شهربانی یا روزگار تبعید در شهر اصفهان نوشته است...
۲۵۷۲.

دگرگونی سعدی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سعدی غزلیات خواتیم غزلیات قدیم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۷
غزلیات سعدی به چهار بخش غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم تقسیم بندی شده­ است. به نظر می­رسد غزلیات قدیم در دوران جوانی و طیبات و بدایع در دوران پختگی و اوج شاعری سعدی سروده شده و خواتیم مربوط به دوران پیری اوست. اگر چه جوهره­ی شعر سعدی در غزلیات، عشق است، اما این عشق در غزلیات قدیم، عشق زمینی و در خواتیم عشق عرفانی است، حتی در بعضی از غزل­های خواتیم، اخلاقیات و زهد غلبه دارد. این دوگانگی در غزل­های سعدی توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. هدف ما در این مقاله بررسی یکی از اساسی­ترین دلایل این دوگانگی است. به نظر می­رسد یکی از مهم ترین دلایل این دگرگونی آن است که سعدی مدارج عشق را عملاً از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی کرده­ است. لذا در دوران پیری از این حیث کمبودی احساس نمی­کند. در این مقاله ابتدا نظر بسیاری از محققان را در زمینه­ی غزل­های سعدی و احیاناً تفاوت­های «خواتیم» و«غزلیات قدیم» نقل کرده­ایم. سپس برای اثبات ادعای خویش از غزلیات او و بعضی از دستاوردهای امروزی روانشناسی، مثال­ها و مطالبی را نقل کرده­ایم.
۲۵۷۶.

زنجیره ها، عناصر و گزاره های روایی در داستان «بانوی حصاری» از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گریماس بانوی حصاری ساختارروایت عناصر روایی گزاره های روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۱۷۲۱ تعداد دانلود : ۸۸۹
داستان «بانوی حصاری»، یکی از هفت داستان شگفت­انگیز و پرماجرای هفت­پیکر نظامی است. با توجه به ساختار ویژه­ای که این داستان دارد، مقاله­ی حاضر به نقد­ و تحلیل ساختار و اجزای روایت در آن براساس دیدگاه­­های گریماس اختصاص یافته است.شیوه­ی کار به این صورت بوده که ابتدا نظریات گریماس درباره­ی ساختار وعناصر واجزای تشکیل دهنده­ی یک روایت، نقل وبررسی شده وسپس این عناصر و اجزا در داستان بانوی حصاری، شناسایی وتجزیه وتحلیل گردیده است. زنجیره­های روایی در ساختار این روایت شامل زنجیره های پیمانی، اجرایی وانفصالی است.زنجیره­ی پیمانی، بیانگر پیمانی است که بین«بانوی حصاری» (فرستنده) با شاهزاده­ی جوان (شناسنده؛ گیرنده) بسته می­شود، زنجیره­ی اجرایی شامل آزمون­ها و مبارزه­هایی است که قهرمان باید پشت سر بگذارد تا به هدف برسد و زنجیره­ی انفصالی، حاکی از سیر رخداد­های داستان از وضعیت نامتعادل به وضعیت متعادل و پایان خوش داستان است. در این روایت ساختارکلی«  فقدان قرار داد (بی­نظمی) وجود قرار داد (نظم)» به کار گرفته شده است؛ یعنی درآغاز داستان، به دلیل عدم وجود قرارداد وضعیت پریشانی به وجود می­آید.بعد فرستنده قرارداد و پیمانی وضع می­کند؛ که در نتیجه­ی آن نظمی برقرار و در پایان داستان به خاطر اقدامات قهرمان، آرامش حاکم می­شود.
۲۵۷۷.

ملَک در سجده آدم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تجلی آدم ملک سجده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۱ تعداد دانلود : ۸۵۹
اگر درباره سجده ملائک به آدم ـ علیه‏السلام ـ به تفاسیر مختلف (ذیل آیه 34 سوره بقره) یا آیات مربوط دیگر مراجعه کنیم متوجه باریک اندیشی‏ های مفسران، و گاه اختلاف نظرشان درباره بعضی از مسایل آن می شویم. در دیوان حافظ فقط یک بار اشاره به این ماجرا شده است، و آن در بیتی از غزلی است که اغلب ابیاتش به تصریح یا به تلمیح، در خطاب با کسی است که گذشته از آراسته بودن به کمالات ظاهری و باطنی، وصف بارزش آن است که «در حسن او لطفی بیش از حد انسانی » در تجلی بوده است، و همین لطف خاص الهی سبب شده که ملائک در سجده آدم ـ برای پاک داشتن سجده خود از هرگونه شائبه شرک ـ زمین بوس او را نیت بکنند. هرچند حافظ پژوهان ـ تا آنجا که ما می دانیم و شرح نظراتشان بیاید ـ به سبب آسان نمایی بیت، به مسامحه از نکات آن گذشته اند. ولی اگر دقت‏نظر در کار آوریم معنی بیت را به علت داشتن بیان اجمالی، و ناشناخته بودن مخاطب، و وجود اشارات، در هاله ای از ابهام می یابیم؛ به این لحاظ سعی نگارنده، در این مقاله بر آن است که دقایق و ظرایف بیت را، ضمن نقل و بررسی نظرات شارحان ـ تا آنجا که مقدور است ـ بیان کند.
۲۵۷۸.

بررسی تطبیقی داستان یوسف وزلیخا درمنظومه های فارسی یوسف وزلیخای :« منسوب به فردوسی، جامی وخاوری با روایت عربی نهایة الأرب فی فُنُون الأدَب احمدالنویری(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان