فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۳۷ مورد.
۲۴۴۱.

تحلیل حس چشایی در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی حسامیزی حواس ظاهری حس چشایی حواس باطنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۴۶
حس چشایی یکی از پرکاربردترین حواسی است که در آثار مولوی برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده و واژه های دیگری از خانواده آن در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آنها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب توجه مولوی به حسّ چشایی شده است. در این پژوهش، افزون بر تحلیل حسّ چشایی، مواردِ درآمیزی این حس با حواسّ دیگر (بصر و سمع) بررسی می شود. خاستگاه حسّامیزی به یکی از اصول اساسی تفکر اشاعره- تصرف خداوند و نفی علیّت- بازمی گردد و در زبان مولوی صبغه ممتازی دارد. این ایماژ شاعرانه در مثنوی و دیوان شمس بازتاب تلقی ویژه و هنری مولوی از حواس ظاهر و باطن است که البته با جهان بینی غیب مدار او ارتباط دارد. مولوی برای هر چیزی که در عالم هست، متناظری غیبی پیش روی می گذارد؛ از این رو، در برابر حواسِّ ظاهری، شکلِ راستینی از حواس باطنی و غیبی وجود دارد. حواس ظاهر و باطن چونان محورهای نظام فکری مولوی در آثار وی با شیوه های گونه گون و چشم اندازهای متمایز مطرح می شوند. از نظرگاهِ مولوی، ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن، چشیدن و جز آن) در مرحله ای از معرفت نفس، امتزاج حاصل و یکسان عمل می کنند و به نوعی «وحدت قوا» می رسند.
۲۴۴۲.

شکست روایی و شیوه های بازگشت به داستان در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت مثنوی بازگشت گسست روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
روایت های مثنوی دارای شکست های فراوانی است که به دلیل عوامل گوناگون به وجود می آید. با توجّه به این امر، پرسش مهّم این مقاله این است که راوی (مولوی) از چه شیوه هایی برای ارتباط برقرار کردن میان پیرفت ها و رویدادهای داستانیِ پاره پاره و جدا از یکدیگر استفاده می کند؟ به طور کلّی این شیوه ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد. استفاده مولوی از این شگردها نشان دهنده اهمیت دادن راوی به نکات ظریف داستان پردازی است که کاملاً به ویژگی های گفتمان روایی خود از جمله شفاهی بودن آن و داشتن سطوح روایی چندگانه آگاه است و تلاش می کند با به کارگیری چنین شگردهایی انسجامِ پیرنگ داستان ها را حفظ کند و روایت شنو را دوباره در جریان و فضای داستانِ قطع شده قرار دهد..
۲۴۴۳.

مفهوم زمان در شعر شاملو و ادونیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره زمان عشق نوستالژی آدونیس شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۸۵۳
بشر، زمان را به دو صورت تجربه می کند: نخست، زمان بیرونی که ناپایدار و گذراست و نهایتا در چهره ی مرگ، نمودار می شود و دیگر، زمان درونی که آدمی با تصور شاعرانه ی آن می خواهد جاودانه بماند. پژوهش حاضر با بررسی تطبیقی سروده های شاملو و آدونیس، به چگونگی بازتاب مفهوم زمان، به منزله ی تجربه و تصویری مشترک، در شعر این دو شاعر معاصر اختصاص دارد. در آغاز، تعریف لغوی و اصطلاحی زمان و معرفی مهم ترین دیدگاه های مطرح شده در باب آن مورد توجه قرار گرفته، سپس اندیشه ی شاعران و دریافت آنان از گونه های زمان بررسی شده است. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که شاملو و آدونیس، برای رستن از چنبره ی زمان و پیوستن به جاودانگی از شیوه هایی چون بازگشت به گذشته، اسطوره و عشق یاری می طلبند. هرآینه، نگاه مشترک دو شاعر به مقوله ی«زمان» همراه با افق دید وسیع شان از دغدغه های انسانی، می تواند گامی برای حرکت ادبیات امروز به سوی ادبیات جهانی تلقی شود.
۲۴۴۴.

از زبان نار تا زبان نور چگونگی تکوین نثر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان تصوف نثر زهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۸۶۴
پس از شکل گیری زهد تحت تأثیر علل و اسبابی چند، جریان فربه تصوف به دنبال درآمیختن اکسیر عشق با مس زهد پدید آمد و نثر عرفانی نیز از بطن نثر زاهدانه متولد شد و رشد و نمو یافت.این نثر نیز شاخه ای از نثر دینی است که از گونه های پرکاربرد نثر سده های نخست و دوم هجری در شکل های مختلف حدیث، تفسیر، خطابه و نامه بوده است.این نوشتار چگونگی شکل گیری و پدید آمدن نثر عرفانی از درون نثر زاهدانه و رشد و نمو آن را بررسی و تبیین می کند؛ بنابراین پس از بحث درباره علل و اسباب تکوین زهد به بررسی نثر زاهدانه و ویژگی ها، چهره های برتر و آثار آن پرداخته شده و در ادامه از چگونگی تکوین نثر عرفانی بعد از وارد شدن عشق در نثر زاهدانه، سخن به میان آمده است.با توجه به مهم ترین ویژگی های نثر عرفانی، این نتیجه حاصل شد که هم جریان های زهد و تصوف و هم نثرهای مربوط به این دو نحله، محصول دیالکتیک وابستگی به سنت و گریز از آن بوده است.
۲۴۴۷.

گونه های تک گویی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تک گویی درونی گفتگو مثنوی معنوی تک گویی نمایشی حدیث نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
مولانا وظیفه انتقال بخشهای مهمی از روایتهای داستانی خویش را به عهده گفتگوها نهاده است برخی از این گفتگوها مخاطب خاصی ندارد؛ به بیانی دیگر، یکی از قهرمانان داستان یا خود راوی در لحظه های عاطفی و هیجانی شدید به گفتگو با خود می پردازد و از این راه، هم به پیشبرد ماجراهای داستانی کمک می کند و هم پرده از محتوای ضمیر خودآگاه یا ناخودآگاه خویش بر می دارد تا خواننده نسبت به آنها اطلاع یابد و بدین طریق، تک گوییهای مثنوی شکل می گیرد. تک گویی بر اساس هدف نویسنده، ساختار و شکل زبانی خویش به سه نوع، (1 درونی (2 نمایشی و (3 حدیث نفس یا خودگویی تقسیم می شود. گونه های تک گویی در تبدیل زاویه دید بیرونی به درونی نقش بسیار مهمی دارد و غالبا با شیوه اصلی روایت مولانا تناسب کامل دارد که داستانها را با کانون روایت کاملا باز و از زاویه دید دانای کل آغاز می کند؛ اما بتدریج زاویه دید و کانون روایت خود را بسته و محدود می سازد. این مقاله که به شیوه سندکاوی تهیه شده و نتایج خود را به شکل تحلیلی - توصیفی ارایه داده به منظور بررسی گونه های مختلف تک گویی در مثنوی به نگارش در آمده است.
۲۴۴۸.

زیباشناسی شر (بررسی تطبیقی جایگاه شر در نگاه فردوسی و شکسپیر با توجه به داستان «ضحاک ماردوش» و نمایشنامه «مکبث»)

۲۴۵۰.

حروف اضافه در وابسته های ناهماهنگ ترکیب های اضافی زبان روسی در آیینة زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حروف اضافه متمم اسم ترکیبات وابسته وابسته های ناهماهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۴ تعداد دانلود : ۷۶۰
ترکیبات اضافی از جمله مقوله هایی هستند که هم در زبان روسی و هم در زبان فارسی، در بخش مقوله های گروه اسمی مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرند. برخی از زبان شناسان و دستورنویسان زبان فارسی بحث ترکیبات اضافی را، هرچند بدون حروف اضافه، به مقولة متمم های اسمی نسبت می دهند. ترکیبات اضافی بیانگر ویژگی ها و مفاهیم گوناگونی از جمله مالکیت، همانندی، بیان نوع جنس و اختصاص هستند. این ترکیبات در زبان فارسی به کمک اسمی که به اسم دیگر افزوده شده باشد، بیان می شوند که معادل این گونه ترکیبات در زبان روسی، وابستة اسمی هماهنگ (определение согласованное) و ناهماهنگ (несогласованное определение) است. هدف از این پژوهش، بررسی ترکیبات اضافی در زبان های فارسی و روسی از نظر ساختار نحوی و یافتن وجوه تشابه و هماهنگی و یا عدم آن است که در آن صورت به چگونگی و روش های بیان معانی یکسان در ساختارهای متفاوت این گونه ترکیبات می پردازیم.
۲۴۵۱.

نقش استطراد در حکایات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثتوی استطراد تداعی معانی سخن ازتجالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۳ تعداد دانلود : ۹۷۵
مثنوی مولانا به گونه ای دنباله سنت معارف گویی است که در خاندان وی معمول بوده است. ارتجالی بودن کلام، دخالت اقتضائات آنی و فی المجلس در سیر طبیعی مطالب، الزامات بلاغت منبری و در نتیجه گسستگی سخن از نشانه های ناگزیر این گونه آثار است. حضور مستقیم و بالفعل مخاطبان در زمان آفریده شدن مثنوی، فضایی مدرسی ایجاد می کند و بالطبع نقش گویا و خاموش آنان را در جای جای این منظومه تعلیمی، که محصول تعامل گوینده و شنونده است، می توان دید. از سوی دیگر، علائق و سلائق مولانا نسبت به برخی مطالب و مضامین دلخواه، سبب می شود تا در شکل گیری نهایی حکایات، کلام او را در اختیار خود بگیرند نه او کلام را. تذکارهای مکرر مولانا در توجه خواننده به معنای انفسی، نه آفاقی، حکایات و پیمانه معنی شمردن قصه به مخاطب او می آموزد که در ظاهر حکایات نماند و مثنوی را به منزله کتاب قصه نخواند. در این مقاله به این موضوعات پرداخته می شود: استطراد در مثنوی به شکلها و انگیزه های گوناگون پیدا می شود. واکنشهای مخاطبان حاضر در مجالس اعم از سخنان یا حالات، تداعیهایی که بی اختیار در ذهن مولانا شکل می گیرند، بیخود شدن گوینده در هنگام طرح مطالبی که روح حساس او شدیدا به آنها وابسته است، همچون عشق، توحید، فنا، یاد شمس تبریزی و... در زمره انگیزه های این گریزهاست.
۲۴۵۲.

بررسی کاربرد معنایی تخلّص شمس در غزل های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی غزل مضمون شمس تبریزی تخلص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۸۰۶
تخلص در غزل ، نام شعری شاعر است که اغلب غزلسرایان آن را در مقطع غزل، یا ابیات ماقبل آن ، ذکر می کنند .جلال الدّین محمّد بلخی ، مشهور به مولانا ،از عارفان و غزلسرایان بزرگ قرن هفتم است که 3229غزل سروده و به شمس الدّین تبریزی تقدیم داشته و ازین رو در ابیات پایانی بسیاری از غزل های خود ، نام ""شمس تبریزی "" و معادل های آن چون "" شمس الدّین "" و "" شمس الحق "" را به کار برده است . یکی از نکاتی که در بحث تخلّص، قابل بررسی است ،کاربرد معنایی تخلّص و به عبارت دیگر موضوعات و مضامینی است که همراه با تخلّص ذکر می گردد ، در این زمینه به طور کلّی گفته شده : موضوعی که در کنار تخلّص می آید همان موضوعی است که در ابیات پیشین آمده و گذشته از آن مفاخره و مدح نیز ذکر می گردد . مولانا در پایان 992 غزل، تخلّص شمس را به کار برده است ؛ در این تحقیق بدین نکته می پردازیم که ذکر نام مراد شاعر ( نه نام شعری شاعر ) ، در شعر مولانا ، چه کاربردی دارد وچه مضامینی را با خود به همراه آورده است و نیز این مضامین چه ارتباطی با ابیات پیشین غزل دارند ؟
۲۴۵۵.

دگرگونی گسترة کرامات در مناقب نامه های مشایخ تصوّف(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۷۴۶
کرامات همچون نقطة مرکزی تمامی روایت های منقبتی، بسامد و حضوری چشمگیر و نمایان در تذکره ها و مناقب نامه های مشایخ تصوّف دارد. این عنصر اساسی در گذر زمان، کمّا و کیفاً دچار تحوّل و دگرگونی شده است. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که توسعه و تحول تدریجی و تاریخی، حضور داستان های کرامت در طول حیات مشایخ، از پیش از تولّد تا پس از وفات آنها، شاخصه ای نوع نما و ژانریک در جریان تحوّل ژانر مناقب نامه است؛ به نحوی که می توان گفت اگر در آثار کهن متصوّفه، داستان های کرامت عمدتاً مربوط به دوران ولایت و رهبری شیخ بوده است، در مناقب نامه های متأخّر هیچ یک از مراحل حیات مشایخ بلکه حتّی ادوار پیش و پس از حیات آنها، خالی از داستان های کرامت نیست. به زعم ما، این تحول از منظر مطالعه درون متنی و ادبی، حاصل توسعه جریان شخصیت پردازی قهرمان، و در تحلیلی برون متنی حاصل پیدایش نظریه های جدید در تصوّف، و توسعه ابعاد قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشایخ صوفیّه در دوره های متأخر است.
۲۴۵۷.

تأثیر غرب وشرق در ادبیات کودک نسیم شمال (مطالعه موردی گلزار ادبی) (التأثیرات الغربیة والشرقیة فی أدب الأطفال عند نسیم شمال (گلزار ادبى نموذجا))

کلید واژه ها: نسیم شمال گلزار أدبی الأطفال الأدب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان تاریخچه ادبیات کودک و نوجوان در ایران
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۳۴
گلزار ادبى (الروضة الأدبیة) عبارة عن مجموعة من الحکایات التی نظمها نسیم شمال فی قالب المثنوی، یبلغ عددها ثلاثة وثلاثین مثنویا.وقد اعتمد شاعرنا فی نظم هذه الحکایات علی الکلمات السهلة الیومیة، فمن المعروف أن اللغة تلعب دورا مهمـا فی الأدب الموجه للأطفال، فاللغة المناسبة لهم هی اللغة السهلة البعیدة عن التکلف الخالیة من التعقیدات، والتی یمکن أن توصل الأفکار إلى عقول الصغار بسهولة ویسر. لذلک ابتعد شاعرنا عن الألفاظ الفصحی المعقدة والمجازیة والتعبیرات الغامضة التی یصعب علی الطفل فهمها، کما ابتعد عن الألفاظ العامیة والألفاظ السوقیة المبتذلة حتى لایتعود علیها الطفل، ویحقق هدفه التعلیمی وهو رفع مستوی لغة الطفل دون عسر فی الفهم، وکذلک لیضفی علی شعره قدرا من الرسمیة والکلاسیکیة، کما أضفی علی حکایاته سمة الجدیة ولیس الهزل أو السخریة، باستثناء حکایة واحدة بعنوان (الأصلعان) یمکن أن نری فیها عناصر موجزة للسخریة، وهذه الحکایات کانت تعلیمیة من الدرجة الأولی ولم یعتمد فیها علی الرمز الهادف إلى الأوضاع السیاسیة والاجتماعیة والدینیة، کما هو واضح فی دیوانه إلا فی ست حکایات.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان