فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پاملا یا پاداش پاکدامنی رمانی از ساموئل ریچاردسون نویسنده انگلیسی است که شباهت های فراوانی با منظومه ی خسرو و شیرین نظامی گنجوی دارد. در مقاله ی حاضر به مقایسه ی این دو اثر و بیان شباهت های آنها پرداخته شده است. در هر دو داستان مردی ثروتمند، مشهور و هوسباز در پی کامجویی از شخصیت زن داستـان است و شخصیت زن هـرچنــد در عمـق وجــود خود عاشق مرد مقابل است ولی در برابر هوسبازی های او مقاومت می کند و خواستار ازدواج رسمی است. سرانجام شخصیت مذکر به ازدواج رسمی با زن مورد علاقه ی خود تن می دهد و عشق سبب تحول تدریجی و مثبت در او می شود. در واقع مضمون اصلی هر دو اثر پیروزی بردباری، عفت و پاکدامنی بر خودکامگی و هوسبازی است.
بررسی تطبیقی ویژگی های عشق در شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"افظ و ابن فارض، دو شاعر عارف و دو غزل سرای بلند آوازه، در عرصه ی ادب پارسی و عربی هستند. هرچند ادیبان دانشور و پژوهشگران ژرف اندیش، درباره ی اشعار هر کدام شرح های چندی نوشته و سخنان فراوان گفته اند: اما در عرصه ی ادبیات تطبیقی و سنجش دو سویه ی مضامین شعری این دو شاعر، کاری در خور،آن جام نشده است. یکی از موضوعات برجسته، در شعر این دو شاعر که می توان گفت نقش محوری دارد، عشق است...
"
مولوی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده در مقالة حاضر پس از ارائه مستندات تاریخی در خصوصِ علاقة مولوی به اشعار متنبی، با مروری بر آثار وی ـ اعم از مثنوی معنوی، دیوان شمس، فیه ما فیه، مجالس سبعه، و مکتوبات ـ نشان داده است که مولوی در موارد بسیاری یا عبارات متنبی را تضمین کرده، یا مضامین شعر او را در آثار خود نمایانده، و یا دست کم با او هم سخن بوده و چون او، گفته های حکمت آمیز را در آثار خود گنجانیده است.
مقایسه عناصر بلاغی - استعاره - در حبسیات خاقانی و ابوفراس (عنوان عربی: دراسة العناصر البلاغیة للاستعارة فی حبسیات خاقانی، ورومیات أبی فراس)
حوزه های تخصصی:
بی شک رومیات ابوفراس حمدانی -شاعر قرن چهارم هجری- شهرت و آوازه ای ماندگار در ادبیات عربی دارد. به استناد پژوهش های محققان درطول تاریخ، رومیات ابوفراس مورد مطالعه و استفاده بسیاری از شاعران و ادیبان واقع شده و خواسته یا ناخواسته تاثیراتی بر آثار ادبی آنان گذاشته است.یکی از این آثار ادبی قابل تامل، در تاثیرپذیری از رومیات ابوفراس، حبسیات خاقانی شروانی -شاعر پرآوازه قرن ششم- است. در این مقاله، حبسیات هر دو شاعر بررسی می شود و عنصر استعاره در هر دو حبسیات مورد تطبیق قرار می گیرد.چکیده عربی:تتمتع رومیات أبی فراس الحمدانی شاعر القرن الرابع الهجری، بالصیت الخالد فی الأدب العربی. وتنم دراسات الباحثین عبر التاریخ عن قیام الشعراء، والأدباء بمعالجة الرومیات، والانتفاع بها، کما أن صداها انعکس فی نتاجاتهم الأدبیة.تعتبر حبسیات خاقانی، بوصفه شاعرا ذا شهرة واسعة فی القرن السادس، واحدة من تلک النتاجات المتأثرة برومیات أبی فراس. یعالج هذا المقال حبسیات کلا الشاعرین، ویدرس عنصر الاستعارة فیهما دراسة مقارنة.
تعریف قصه گویی
حوزه های تخصصی:
اشعار عربی هاتف اصفهانی و جایگاه آن در سبکهای شعری عربی
حوزه های تخصصی:
هاتف اصفهانی از شاعرانی است که سه قصیده به زبان عربی سروده است در دو قصیده که موضوع آنها غزل است از شاعران جاهلی و اسلامی وغزل عذری متأثر شده است و با زندگی در محیط ذهنی از شاعرانی مانند عروة بن حزام عذری و جمیل بن معمر عذری و عمر بن ابی ربیعه مخزومی تقلید کرده است ودر قصیده سوم که در مدح پیامبر گرامی اسلام(ص) سروده شده است از شاعران دوره انحطاط تأثیر پذیرفته و تا حدودی از قصیده امام بوصیری در مدح پیامبر گرامی(ص) متأثر گردیده است .
بررسی خشونت نمادین در رمان من نوکر بابا نیستم نوشته احمد اکبر پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان «من نوکر بابا نیستم» احمد اکبرپور از آثار حائز اهمیت و با ارزش ادبیات کودک و نوجوان است. این اثر، کمتر نقد و ارزیابی شده است. در مقاله ی حاضر با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی به ارزیابی اثر پرداخته ایم و برای این منظور، از نظریه ی پیر بوردیو، بهره گرفته ایم. او در مباحث نظری خویش، مفهوم خشونت نمادین را طرح می کند که در معنای تحمیل مفاهیم و عقاید به طبقات و گروه های اجتماعی است. این تحمیل را ممکن است خانواده و مدرسه و آموزش پراکنده اعمال کند. در رمان مذکور، فرایند اعمال خشونت نمادین درقالب نوعی گذار از کودکی به بزرگسالی مطرح شده است. این رمان، ناموفق بودن مدرسه را در به انجام رساندن موفقیت آمیز این گذار به تصویر کشیده است. در این پژوهش بر خوانشی ویژه از اثر تأکید نموده ایم که آن را حاوی نگاهی انتقادی به نهاد مدرسه تلقی می کند. با این رویکرد، رمان احمد اکبرپور، رمانی انتقادی است که در متن خود نشانگر خشونت نمادین وارد بر نوجوان (قهرمان داستان) است.
جایگاه درفش کاویانی در شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامة نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، می کوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پاره ای از آن، آشکارا فریاد برمی آورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در پی آن برمی آمدند که با تصاحب درفش پاره، ایرانیان را کاملاً شکست دهند. به راستی درفش کاویانی چه اهمیّتی داشته که حتّی پاره ای از آن، سرنوشت جنگ را دگرگون می کرده است و ایرانی و انیرانی در تصاحب آن به جان می کوشیدند. در این جُستار، نگارنده ضمن بررسی شواهد مختلف در گسترة اساطیر جهان بدین نتیجه رسیده که تواند بود که درفش کاویانی پیوندی با کاوة آهنگر نداشته است و چیزی فراتر از یک درفش صِرف بود و به عنوان توتِم ایرانیان، با گذشته های بسیار دورتری پیوند دارد که انسان های بَدَوی جان خود را در یک شیء خارجی به ودیعه می گذاشتند و بدیهی بود تا زمانی که آن شیءِ خارجی پا برجا بود، آن انسان ها نیز از مرگ بیمی نداشتند، امّا به محض کوچک ترین آسیب بدان شیءِ خارجی، انسان های جان به ودیعت گذاشته در آن نیز می-پنداشتند که شکست و مرگ آنها محتوم است. از همین رو، پیروزی یا شکست ایرانیان در جنگ، در گِرو افراشتگی یا سرنگونی درفش کاویانی بود.
رحمت الهی در مثنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مولانا در مثنوی معنوی بر اساس تجربیات روحانی و دیدگاه عرفانی خویش، به کمک آیات و روایات و احوال انبیا و حکایات و تمثیلات، به گونه ای نغز و مؤثر از فیض و رحمت حق، سخن می گوید. آنچه که مسلم است، این است که از جانب خداوند امواج رحمت الهی همواره ساطع و منتشر می گردد. و این انسان جاهل است که گاهی وجود خود رااز پرتو این امواج دور می سازد. مولانا با بیان زیبا و جذاب خود آنچنان رحمانیت و رحیمیت حق را در آیینه مثنوی به تصویر می کشد که نشانه های قهر و غضب الهی را تحت الشعاع قرار می دهد، چرا که اصل و متن خلقت رحمت است.«الوجود کله رحمه».مثنوی نیز قرآن کریم و انبیا و اولیای الهی را از جلوه های بارز رحمت حق و اطاعت و تبعیت از آنان را موجب بهره مندی از دریای بی کران رحمت الهی می داند. امیدوار بودن به رحمت الهی در زندگی انسان را به سوی کمال و ترقّی که هدف خلقت است، سوق می دهد.
روانکاوی شخصیت ها و نمادهای عرفانی مولانا در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه پردازش نمادها و شخصیّت ها - دو عنصر داستانی برجسته- در مثنوی معنوی، از تأثیرپذیری مولانا از باورهایش در مورد انسان سرچشمه گرفته است. در این جستار کوشش بر آن است که برخی جنبه های رمزآمیز مثنوی معنوی، با بهره گیری از مفاهیم روان شناسی و اسطوره ای نمایان گردند. در این راستا مفاهیم روان شناسی داستان «رومیان و چینیان» در ارتباط با نظریه های ناخودآگاه فردی فروید، ناخودآگاه جمعی و کهن الگوی خویشتن یونگ و عقده های روانی یونگ و آدلر مورد تحلیل قرار گرفته اند که برخی از آنها نیز با توجه به مفاهیم عرفانی و اسطوره ای واکاوی شده اند. نظریه های یونگ در این داستان در مورد کشف و شهود، باورهای جمعی و کهن الگو ها، نمود بیشتری نسبت به نظریه های فروید و آدلر داشته اند.
تحلیل ساختارگرایانه پیرنگ رمان هایی از چهار نویسنده زن
حوزه های تخصصی:
رمان هایی که در سال های اخیر، زنان خلق کرده اند، شباهت های فراوانی با هم دارند. به نظر می رسد نویسندگان زن ـ خواسته یا ناخواسته ـ از الگوی واحدی برای نگارش رمان های خود استفاده می کنند. در این مقاله سعی شده است تا وجود شباهت ها در پیرنگ چهار رمان اثبات شود. برای تحلیل این مسئله، از رویکرد ساختارگرایی استفاده شده است، چرا که در ساختارگرایی، ادبیات با دیدگاهی کلی و خود بسنده مطالعه می شود. با استفاده از این رویکرد، شباهت ها و جهت گیری اصلی این رمان ها در پیرنگ کشف می شود. پیرنگ این رمان ها کمابیش شباهت های ساختاری عمده ای با هم دارند. دلیل این شباهت ها پیش از هر چیز، وضعیت فرهنگی مشابه پدیدآورندگان این رمان ها است که باعث شده است ساختارهای ذهنی مشابهی در خلق آثار دیده شود. در این مقاله ابتدا توضیح مختصری درباره ساختارگرایی داده می شود، سپس در بخش بحث و بررسی، آن دسته از نظریات ساختارگرایان، که با موضوع مقاله ارتباط دارد، به طور خلاصه مرور می شود. مباحثی درباره پیرنگ و بحث های تخصصی تر ساختارگرایان درباره آن نیز در همین قسمت آمده است. در پایان نیز مطالعه موردی پیرنگ چهار رمان از منظر ساختارگرایانه آورده شده است که نشان می دهد پیرنگ این رمان ها از الگویی کلی پیروی می کند. رمان های بررسی شده عبارتند از: 1. خط تیره آیلین (ماه منیر کهباسی)،2. چراغ ها را من خاموش می کنم (زویا پیرزاد)، 3. چه کسی باور می کند رستم (مهرانگیز شریفیان)، 4. رؤیای تبت (فریبا وفی).
خوارق عادات (معجزات- کرامات) از نظر مولانا در مثنوى معنوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فوق عالم مرئى و محسوس (ناسوت)، عالم نامرئى و روحانى (لاهوت) است که دست عقل از دامان آن عالم کوتاه است و ارتباط و اتصال به آن عالم، مخصوص اصفیا و برگزیدگان حق است که انبیا و اولیا نام دارند. انبیا به واسطه عصمت و مقام وحى و رسالتى که دارند و اولیا نیز بنا به جایگاه قدسى و قربى که بر اثر موهبت الهى، تهذیب و ترویض نفس، موت ارادى و اتصال نفس ناطقه انسانى به مبادى اولیه و ارتسام از آنها در نفس انسانى برخوردارند و داشتن ایمان مستحکم و خالصانه، مصداق "الا إن اولیاء الله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون " هستند و از آنان به اذن و تأیید الهى و اثبات مراتب قرب، اعمال خارق العاده و غیر معهودى- وراى علل و اسباب ظاهرى- صادر مى شود که معجزه و کرامت نام دارد. در این مقاله، خوارق عادات (معجزات انبیا و کرامات اولیا) از دیدگاه عنقاى قاف معرفت- مولوى- در حماسه روحانى بشریت- مثنوى معنوى- مورد بررسى قرار میگیرد.
وصف اطلال و دمن در شعر فارسى و تازى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله موضوع "وصف اطلال و دمن " در شعر فارسى و عربى مورد بحث واقع شده است. پس از ذکر مقدمه اى کوتاه، ابتدا نمونه هائى از شعر عرب دوره جاهلى- مقدمه معلقات سبع- در این زمینه ذکر شده و سپس از شعراى فارسى زبان که اشعارى در این زمینه سروده اند یاد شده است. برجسته ترین شعراى مورد نظر، منوچهرى دامغانى، امیر معزى، عبدالواسع جبلى و لامعى گرگانى مى باشند. تحلیل برخى از مضامین اشعار شعراى فوق بخش بعدى مقاله را تشکیل مى دهد و در پایان، مقایسه اى تطبیقى میان ویژگى هاى محتوایى اشعار عربى و فارسى مورد بحث در این زمینه صورت گرفته است.
سهراب سپهری و ویلیام وردزورث، دو شاعر وحدت وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری و ویلیام وردزورث، شاعر انگلیسی اواخر قرن هجدهم و نیمه اول قرن نوزدهم، به دو زمان و دو فرهنگ و سنت شعری متفاوت تعلق دارند. اما، به رغم تفاوت های بارز از جهت شیوه بیان، به مضمون کم و بیش مشابهی می پردازند. هدف این مقاله بررسی همین مضمون مشابه است. مبنای این مقایسه شعر «صدای پای آب» از سپهری و شعر «صومعه تین ترن» از وردزورث است. این دو شعر، که هم از قوی ترین اشعار این دو شاعر شمرده می شوند هم به بهترین وجهی بیانگر افکار آنان هستند، از حیث قالب و شمار ابیات متفاوتند: «صومعه تین ترن» در 159 بیت و «صدای پای آب» در 367 بیت است. قالب «صدای پای آب» نام مشخصی ندارد، فقط، به اعتبار شمار ابیات، می توان آن را شعر بلند خواند. شعر وردزورث در قالب قصیده وار است، هر چند شمار ابیات بندها مساوی نیست. شعر بی قافیه و، در نوع خود، از زیباترین نمونه ها در ادبیات انگلیسی است. در ادامه مقاله، نخست خلاصه ای از دو شعر را آورده ام و، پس از بیان کلیاتی در باب ساختار و زبان این دو منظومه، به مقایسه آنها از حیث مضمون پرداخته ام ...
«اذا» از دیدگاه نحویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحویان «اذا» را در فهرست ادوات نصب دهنده فعل مضارع آوردهاند، زیرا که فعل مضارع پس از آن منصوب شده در برخی از متون عربی و برای عمل نصب آن، شرطهایی را یادآور شدهاند، که اگر یکی از آنها وجود نداشته باشد، «اذا» فعل مضارع را منصوب نمیکند. دیدگاههای نحویان درباره واژه «اذا» بسیار گوناگون است. برخی آن را اسم و برخی دیگر آن را حرف به شمار آوردهاند. همچنین درباره اینکه ناصب فعل مضارع چیست دیدگههای گوناگونی است، همانگونه که درباره چگونگی نوشتن «اذا» و چگونگی وقف بر آن دیدگاههای متفاوتی است. نگارنده در این مقاله کوشیده است دیدگاههای گوناگون نحویان را با توجه به متونی که واژه «اذا» در آنها به کار رفته است با یکدیگر مقایسه کند، تا بتواند ترسیم جامعی از این واژه ارائه دهد، از این رو افزون بر قرآن کریم و نهج البلاغه به بیش از پنجاه دیوان شعر مراجعه شده، و به این نتیجه دست یافته است که متنی موجود وجود ندارد که «اذا» در آن با همه شرایطی که یادآور شدهاند در یک جا آمده باشد.
وطن دوستی در سروده های اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
بررسی ساختار سینمایی و ادبی انیمیشن ملک خورشید بازشناسی یکی از ابعاد ادبیات کودک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انیمیشن ملک خورشید، به طراحی و کارگردانی، على اکبر صادقى در کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان در سال 1354 و به مدت 16 دقیقه تهیه شده است. تحلیل آثار ارزشمند علی اکبر صادقی علاوه براین که عرصه ی تازه اى را پیش رو مى گشاید، مى تواند ویژگی هاى دوره و بخشى از تاریخ انیمیشن ایران را نیز ثبت کند. اقتباس و انطباق این فیلم با منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی و میزان موفقیت آن در نزدیک شدن به فضای قصه های عامیانه به عنوان الگوی موفقی در بین آثار اقتباسی قابل بررسی است. در این مقاله مؤلفان، زندگی و آثار علی اکبر صادقی و انیمیشن ملک خورشید وی را معرفی و از دو منظر ادبی و سینمایی و با روش تحلیل محتوا ساختاریابی می کنند. در ساختاریابی ادبی، عناصر ساختاری داستان چون کنش، وضعیت، شخصیت، گره افکنی، اوج داستان و گره گشایی بررسی و عناصر ساختاری فیلم انیمیشن نیز با متن افسانه در فیلم ملک خورشید انطباق داده می شود. در ساختاریابی سینمایی، عناصر ساختاریِ طراحی بصری شامل طراحی تصویر، طراحی پس زمینه، رنگ و خط، حرکت و عناصر ساختاریِ طراحی صوتی چون کلام، جلوه های صوتی، موسیقی متن و طرح ساختاری روایت و هم چنین ساختارهای روایی در انیمیشن ملک خورشید به تفصیل بررسی می شود. در ادامه ی مقاله، مؤلفان مقایسه ای بین بن مایه های منظومه های عاشقانه و فیلم ملک خورشید به عمل می آورند
عملیات روانی(= جنگ نرم) در شاهنامه فردوسی با تأکید بر داستان رستم و اسفندیار
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی شیوه های عملیات روانی در شاهنامه با تکیه بر داستان رستم و اسفندیار پرداخته شده است. عملیات روانی همان جنگ کلمه و عقیده است و زاییدة دنیای مدرن نیست بلکه ریشه در اعماق تاریخ دارد. اولین کتاب در این زمینه 500 قبل از میلاد توسط ”سون تزو“ با نام هنر جنگ نوشته شده است. به علت زیر ساخت های فکری و عقیدتی در جنگ رستم و اسفندیار این داستان برای تطبیق با عملیات روانی انتخاب شده است. به این منظور پس از مقدمه ابتدا خلاصه ای از داستان رستم و اسفندیار آمده، سپس تعریف مختصری از عملیات روانی و شیوه ها و ابزار ها آن آمده است. از جمل ﮥ این روش ها دشمن سازی، استعاره پردازی، مناظره و گفتگوی هدفمند، القا، تشجیع ، تطمیع، تحقیر، استهزاء، قدرت نمایی، برچسب زدن، بزرگ نمایی،چینش خبری، تضعیف روحیه، بحران سازی تصنعی ، نمک گیر کردن، بی غرض نمایی، و... بررسی شده و برای هر مورد نمونه هایی آمده است.