فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
281 - 311
حوزه های تخصصی:
ابوالعلاء معری و عمر خیام از شاعران برجسته زبان و ادبیات عربی و فارسی هستند که زمینه های تشابه فکری این دو شاعر نامی، بستر پژوهش های بسیاری بوده است. در این مقاله از تأثیر فلسفه، شعر و اسطوره بر سبک زندگی و زیست متعارض ابوالعلاء معری و عمر خیام سخن رفته است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی ، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به اشتراکات فراوان میان معری و خیام، چرا این دو شاعر سبک زیست کاملاً متفاوتی را برگزیده اند؟ علت و یا علل این تفاوت سبک زندگی در چیست؟ آیا می توان گفت این تفاوت برایند تغذیه تفکر این دو شاعر از خاستگاه و آبشخورهای متمایز فکری ایشان است؟ همچنین تلاش شده است تا با استناد به نظر افلاطون و کاسیرر، خاستگاه بدبینی های معری و خوش بینی های خیام بررسی شود. حاصل نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به رغم اشتراکات فراوان میان معری و خیام، بدبینی و ناشاد زیستن معری، برخاسته از هویت شاعرانه و تفکر اسطوره ای این شاعر است؛ در حالی که منشأ خوش بینی، زندگی شاد و امیدوارانه عمر خیام نشأت گرفته از جهان بینی فلسفی و حکیمانه وی می باشد.
بازخوانی جلوه های مقاومت در خطبه های حضرت زینب (س) و شعر عاشورایی الهامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
1 - 22
حوزه های تخصصی:
خطبه های کوفه و شام حضرت زینب (س) سرشار از جلوه های پایداری دربرابر حکومت بنی امیّه است و بر شاهدنامه الهامی کرمانشاهی تأثیر شگرفی داشته است، چنان که وی جلوه های پایداری را با تکیه بر خطبه های حضرت زینب (س) در شعرش آورده و آن ها را با زبانی بلاغی در گستره تشبیه به خوبی پرورده و در نقل سخنان حضرت (س) و نیز توصیف صحنه های عاشورایی از کربلا تا شام به منابع معتبر تاریخی پابند بوده است. پژوهش پیش رو، بن مایه های پایداری در خطبه های حضرت زینب (س) و کارکرد آن ها را در منظومه شاهدنامه الهامی کرمانشاهی براساس نظریّه ادبیّات تطبیقی اسلامی مبتنی بر مشترکات فرهنگی و دینی مسلمانان و رابطه تأثیر و تأثّر تاریخی با رویکردی توصیفی - تحلیلی کاویده است. بر این اساس، دستاورد پژوهش نشان می دهد که آگاهی بخشی چنان اصلی ترین عنصر پایداری، نوید پیروزی حق بر باطل و امید به انتقام، ستم ستیزی و اعتراض، نکوهش و سرزنش مردم کوفه و حاکمان، رویارویی با ستمکاران، فرهنگ شهادت و پایداری و سرانجام پیروزی حق بر باطل از جلوه های پایداری در خطبه های حضرت زینب (س) است که الهامی کرمانشاهی بدان ها توجّه داشته و بن مایه موضوعی شعر خویش کرده است.
مطالعه ی شیوه های بازنمایی زنان در ده داستان کودک از محمدرضا یوسفی «بر مبنای فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی شیوه های بازنمایی شخصیت زنان در ده داستان برگزیده از محمدرضا یوسفی است. بر این اساس داستان هایی از قبیل قالیچه ی بته گلی، قصه ی گل رو و گل بو، سبز، آبی و زرد و... ویژه ی مخاطبان گروه سنی «ب» و «ج» بر مبنای فرانقش اندیشگانی تحلیل شده اند. یوسفی برای معرفی زنان در متن روایت از کنش، گفتار و صفات نسبت داده شده به شخصیت های داستانی بهره می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زنان در داستان های مدّنظر، شخصیت هایی فعال، کنشگر، تأثیرگذار، تعلیم دهنده و صاحب تفکر هستند. «فرایندهای مادی» ابزار اصلی یوسفی در بازنمایی فعال و بدون تبعیض زنان در ساختار روایت ها است؛ این فرایندها کارکرد ترغیبی چشمگیری دارند و مخاطب را با شخصیت داستان و کنش های وی همراه می کنند و بر جنبه ی حقیقت نمایی داستان می افزایند. شخصیت های زن در بیشتر این فرایندها نقش کنشگر داشته و حضور کم بسامد این شرکت کنندگان در «فرایندهای ذهنی» نیز در «واقع نمایی» و «تقویت باورپذیری مخاطبان» مؤثر است.
بررسی تطبیقی مؤلّفه های پایداری در داستان زنده باد کمیل (محسن مطلق) و رجال فی الشّمس (غسّان کنفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران و فلسطین که هرکدام متحمّل جنگ، دردها و رنج های بسیاری برای دفاع از وطن شدند، شاعران و نویسندگانی از جنس مردم برای رساندن پیام آزادی برخاستند. در ایران، محسن مطلق یکی از رزمندگان دفاع مقدّس، با بازگویی خاطرات جنگ سعی داشت تا به گونه ای دیگر از مام وطن دفاع کند و در فلسطین نیز، غسّان کنفانی که خود برای اوّلین بار تعبیر «ادبیّات مقاومت» را به کار برد، آثاری به صورت تمثیلی و نمادین، برای بیداری مردم و تشویق آن ها به دفاع از وطن و مبارزه با بیداد و تجاوزگری خلق کرد؛ بنابراین، در نوشتار پیش رو به منظور بررسی مضامین مشترک ادبیّات مقاومت در دو اثر شاخص از ایران و فلسطین، داستان زنده باد کمیل از محسن مطلق و رجال فی الشّمس از غسّان کنفانی به صورت تطبیقی واکاوی و مؤلّفه های پایداری هریک از آن ها مشخّص شده است. مهم ترین مؤلّفه در داستان زنده باد کمیل، تلاقی حماسه و عرفان، شهادت طلبی، دفاع از میهن و حفظ آزادی است؛ امّا در داستان رجال فی الشّمس نویسنده سعی در بیداری مردم برای دفاع از میهن، اعتراض و مبارزه با ستم و ایستادگی دربرابر رژیم اشغالگر قدس را دارد.
بررسی تطبیقی نظام عروضی در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
76 - 93
حوزه های تخصصی:
در نظام شناختی یک شعر، برخی ویژگی ها مبتنی بر جوهره شعر است مثل عنصر کلیدی عاطفه و برخی مربوط به دانش شعر مثل وزن، آهنگ، قافیه و صورخیال که هر یک از این ویژگی ها به نوعی باعث شناخت هویّت شعر می شوند. علم عروض یکی از دانش های ادبی است که درباره چگونگی ایجاد وزن و انواع آن و نیز شگردهای ویژه آهنگ شعر سخن می گوید. بدنه اصلی این پژوهش را توصیف نظام عروضی در زبان های فارسی و انگلیسی تشکیل می دهد که در آن به روش کتابخانه ای و مطالعه موردی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی مقایسه ای علم عروض در زبان های فارسی و انگلیسی پرداخته شده است و در پایان این نتیجه حاصل می شود که این دو زبان در برخی تعاریف اصطلاحی مانند وزن، عروض و تقطیع مشابه یکدیگرند و برخی از اختیارات شاعری در عروض دو زبان را با وجود نام گذاری های متفاوت می توان معادل یکدیگر قرار داد، امّا از وجوه تمایز آن ها باید به توجّه منظم و دقیق مبحث عروض در فارسی و آشفنگی آن در انگلیسی، نوع وزن شعر در دو زبان (فارسی کمّی امتدادی و انگلیسی ضربی امتدادی)، وجود سه هجای کوتاه، بلند و کشیده در فارسی و دو هجای تکیه دار و بی تکیه در انگلیسی به خصوص تفاوت در الگوی مصوّر این هجاها، تعداد وزن های انشعابی و خوش آهنگ تر بودن اوزان فارسی نسبت به اوزان انگلیسی اشاره کرد.
سبک های یادگیری و مهارت خواندن فارسی آموزان غیر فارسی زبان سطح پیشرفته
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۱
95 - 110
حوزه های تخصصی:
مطالعات گسترده در سه دهه اخیر نشان داده است که یکی از تفاوت های فردی مؤثر بر یادگیری زبان دوم/ خارجی، سبک های یادگیری است که در پیشرفت تحصیلی زبان آموزان تأثیر چشمگیری دارد. سبک های یادگیری یکی از موضوعات مورد بحث در زمینۀ آموزش و یادگیری زبان دوم است و توجه به آن سبب تسهیل فرایندهای آموزش و یادگیری خواهد شد؛ اما با این حال، در زمینۀ یادگیری مهارت های مختلف زبان فارسی و سبک های یادگیری فارسی آموزان غیر فارسی زبان تاکنون مطالعه چندانی صورت نگرفته است. به این منظور، پژوهش حاضر به بررسی سبک های یادگیری فارسی آموزان زن ( 16نفر) و مرد ( 14نفر) خارجی سطح پیشرفته، که در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران مشغول به تحصیل بودند، پرداخته است. ابزار گردآوری اطلاعات، بخش خواندن آزمون مهارتی آمفا (جلیلی، 1390)و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک (2004) دیداری، شنیداری، خوانداری-نوشتاری و حرکتی) بود. پس از گردآوری و تحلیل داده های به دست آمده، یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری حرکتی و دیداری و مهارت خواندن رابطۀ معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر فارسی آموزانی که در آزمون خواندن موفق تر عمل کرده بودند دارای سبک یادگیری حرکتی و دیداری هستند. نتایج پژوهش حاضر راهکارهایی برای تدریس مدرسان زبان فارسی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به سبک های یادگیری فارسی آموزان، چندین پیشنهاد مطرح نموده است.
سه گانه ی سلیم نیساری
حوزه های تخصصی:
بررسی کارنامه ی حافظ پژوهان، از سویی به معرفی و جایگاه پژوهشگران کمک می کند و از سویی نیز به بازشدن زاویه هایی از شعر و شخصیت حافظ. نوع نگاه و چگونگی پرداختن هر پژوهشگر به موضوع مورد پژوهش، دو معیار شایان توجه در حوزه ی پژوهش و ترازویی دقیق برای سنجش علمی هر پژوهشگر است. از سلیم نیساری درباره ی حافظ، سه اثر منتشر شده است با نام های: مقدمه ای بر تدوین غزل های حافظ، دفتر دگرسانی های غزل های حافظ و تصحیح دیوان حافظ که آن ها را «سه گانه ی نیساری در حافظ پژوهی» نامیده ایم. با تکیه بر آن ها گزارشی تهیه و ارائه کرده ایم که تا حدود زیادی موقعیت علمی و ادبی ایشان را در حافظ شناسی ترسیم و توصیف می کند. البته در این مقاله، نقد کارهای تحقیقی نیساری مورد نظر نبوده است بلکه تمرکز بر معرفی کلی «سه گانه ی نیساری» در حافظ پژوهی و تهیه ی گزارشی از سه نقد عالمانه و دقیق ایشان بر سه تصحیح از دیوان حافظ بوده است که به همت زنده یادان «قزوینی- غنی»، «مسعود فرزاد» و «پرویز خانلری» صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی مفهوم ماورایی «دیو» در شاهنامه فردوسی و حدیقه سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه و حدیقه به عنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاری اند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث می شود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشه های فراواقعی ریشه های آن را می توان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنت های فکری زمانه و حتی اندیشه های عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایه باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژه دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانه ای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامه به عنوان مهم ترین اثر حماسی و حدیقه الحقیقه به عنوان مقدّم ترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آن ها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان می دهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شده اند. در حالی که سنایی به صبغه های عرفانی آن تأکید می نماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار می گیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان می پندارد و گاه با بهره برداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز می کند.
اثرپذیری محمد غزالی در احیاء علوم الدین از اللّمع فی التصوّف و قوت القلوب در موضوع سماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان در این پژوهش می کوشند با تمرکز بر موضوع سماع مشخص کنند ابوحامد محمد بن محمد غزالی در تألیف احیاء علوم الدین (492 ق.) چگونه و چقدر از دو کتاب اللُّمَع فی التصوف (از ابونصر سَرّاج طوسی) و قوت القلوب (از ابوطالب مکی) بهره برده است. رویکرد نویسندگان توصیفی تحلیلی است. تحقیق درباره احیاء علوم الدین به شناخت بیشتر فرهنگ تصوف و ادبیات فارسی یاری می کند. در این پژوهش نمونه هایی مطرح و بررسی خواهد شد که غزالی در تألیف احیاء از اللُّمع و قوت القلوب بهره برده است؛ مانند انواع وجد و سماع و دیدگاه پیامبر اسلام، یاران ایشان و بزرگان تصوف؛ عمده این برگرفته ها گفتار صوفیان و حکایت هایی مربوط به آنان است. شیوه استفاده غزالی از مطالب این دو اثر به چند صورت است: نویسنده مطلبی را موبه مو نقل می کند؛ به ضرورت، مطلبی را تفصیل و گسترش می دهد؛ چکیده و برگزیده مطلبی را می آورد؛ مطلبی را با طبقه بندی و دگرگون کردن عرضه می کند. گفتنی است نقل دقیق سلسله راویان در نظر غزالی مهم نیست.
«محو در محو و فنا اندر فنا» نقد شبکه مؤلفه های «محو و فنا و نیستی» در غزلیات عطار از دیدگاه زبان شناسی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با مطالعه غزلیات عطار، فراوانی کاربرد مفاهیم و واژگان «محو»، «فنا»، «نیستی» و... بررسی شده است. موضوع فنا در غزل عطار دارای دایره واژگانی متعدد و ساخت های زبانی در سطح های واج، واژه، گروه و جمله و فرم است؛ به حدی که اندیشه اصلی و محوری عطار در غزلیات، موضوع فناست؛ این موضوع ذهن و زبان شاعر را سرشار کرده و عناصر زبانی و معنایی بسیاری را در این شبکه جای داده که تاکنون از منظر زبان شناسی بررسی نشده است. در این پژوهش به روش اسنادی کتابخانه ای و براساس دیدگاه های زبان شناسی ساختارگرا، این موضوع برجسته غزل عطار بررسی، دسته بندی و تحلیل شده است. عطار در محور هم نشینی و تداعی واژگانی، نمادها و تلمیحات و تعبیر های بسیاری را به موضوع پربسامد محو و فنای سالک و عاشق اختصاص داده است؛ شناخت این موارد از منظر زبان شناسی ساختارگرا دیدگاهی تازه به مخاطب خواهد داد. بنابر نتایج این پژوهش افزون بر تقابل ها و تضادها، تداعی معنایی و واژگانی، هم معنایی، باهم آیی اسمی (اسم+ اسم/ اسم + صفت) و... نیز عمیقاً نحو زبان غزل عطار را در بر گرفته است. این شاعر از تداعی آوایی و آوای «ف» نیز غافل نبوده است و از آن برای القای فنا بهره برده است. همچنین بسیار به اسطوره های فنا و مرگ مشتاقیِ دینی و عرفانی مانند حضرت یحیی (ع)، امام حسین (ع)،ادریس و حسین منصور در زمینه همین شبکه مفهومی اشاره کرده است. اندیشه فنا چنان در فکر عطار نفوذ داشته که زبان غزلش سرشار از عناصر متعدد زبانی در این باره است و فرم و ساختار شبکه ای غزل، در بیشتر غزلیات، مرهون نظام مندی همین تمهیدات ساختارساز است.
بررسی سیمای انسان کامل در دیوان صائب تبریزی و بیدل دهلوی با توجه به قرآن و عرفان عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
209 - 235
حوزه های تخصصی:
انسان، زیربنای اصلی و محرک واقعی پیشرفت در هر جامعه و همچنین هدف غایی پیدایش هستی است. اهمیت این موضوع از آنجا مشخص می شود که موضوع اصلی تمامی علوم انسانی به ویژه علوم ادبی-عرفانی «انسان» و راه رسیدن او به کمال و کامل شدن است. این امر باعث شده شاعران و عارفان ادب فارسی از دیرباز به معرفی انسان کامل توجه داشته و برای معرفی او به شیوه های گوناگون تلاش و کوشش ورزند. پرسش اساسی این است که راه شناخت انسان کامل کدام است و چگونه می توان به این مرتبه دست یافت؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا به معرفی انسان کامل پرداخته و سپس ویژگی های او و راه رسیدن به این مقام را بنا بر قرآن و عرفان عملی از دیدگاه دو شاعر برجسته و صاحب نام سبک هندی صائب تبریزی و بیدل دهلوی به روش کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی بیان کرده ایم که در نتیجه بررسی دیوان این دو شاعر آمده است؛ انسان کامل، انسانی دارای خرد و اندیشه، پای بند به شریعت و متخلق به اخلاق الهی است، که در اقوال نیک، اخلاق نیک و افعال نیک به اوج کمال رسیده است.
نقش و جایگاه زمان در ایجاد تعلیق و ضدّتعلیق در رساله الطیرهای فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک نگاه کلی، رساله الطیرها اغلب متونِ رواییِ کوتاه قلمداد می شوند. معتقدان به این دیدگاه، کاربرد اندک عوامل تعلیق آفرین و حداکثریِ عناصر ضدّتعلیقی را دلیل این اختصار می دانند. در این مقاله، می خواهیم براساس اصل زمان روایت، ثابت کنیم نه تنها عناصر تعلیق آفرین و ضدّتعلیقی همپای هم در این آثار نقش آفرینی کرده اند، چه بسا، عناصر تعلیق آفرین بیشتر از عناصر ضدتّعلیقی کاربرد داشته اند، همچنین به دنبال آن هستیم تا دلیل و جایگاه کاربرد عناصر تعلیقی و ضدّتعلیقی را در این آثار بررسی کنیم. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به این نتایج رسیده است که عناصر تعلیقی در این آثار با بسامد یازده نسبت به عناصر ضدّتعلیقی با بسامد سه کاربرد بیشتری داشته اند. در عناصر تعلیق آفرین، تعویق از طریق تکرار و برای تأکید بر درون مایه عرفانی، بیشترین و در عناصر ضدّتعلیقی، حذف مطالب به جهت بی اهمیت بودن، کمترین بسامد را دارند. این امر حاکی است موضوع عرفانی تعلیمی و حالات روایت شنو تعیین کننده اصلی کاربرد این گونه عناصر بوده است. هر جا راویان باید برای آموزش، مطلبی را تکرار کنند از تعلیق استفاده کرده و هر جا شرایط روایت شنو اقتضا می کرده، مطالب را حذف و به ضدّتعلیق روی آورده اند.
بررسی علل بیان ناپذیری تجربه های عرفانی در مثنوی های عطّار(الهی نامه، منطق الطّیر، مصیبت نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
59 - 83
حوزه های تخصصی:
ناتوانی واژه در بیان تجربه های عرفانی را بیان ناپذیری می نامند. دارندگان تجربه عرفانی آگاهی عرفانیِ خود را فراتر از حد فهم و تقریر می دانند. آنها بر این باورند که در این تجربه استعلایی، نوعی آگاهی از حقیقت و ادراک امور به عارف دست می دهد که حریمی ماوراء عقل دارد و به قالبِ بیان در نمی آید. در نزد عارفان، همواره بیانِ حقایق و مفاهیم عرفانی با موانعی همراه است که زبان را از شرحِ این احوال ناتوان می سازد. موانعِ موضوع، متکلم، کلام و مستمع از بارزترین این موانع است که سبب بیان ناپذیری حقایق بلند عرفانی می شود. عطّار نیشابوری نیز مانند دیگر عرفا در آثار خود به صورت های مختلف بیان ناپذیری تجربه های عرفانی را تبیین کرده و عملاً ناتوانی زبان را در بیان حقایق عرفانی نشان داده است. مسئله پژوهش حاضر واکاوی علل بیان ناپذیری تجارب عرفانی برای تبیین این موضوع است که زبان در بیان ناگفته های عرفانی چه مشکلی دارد که عرفا را در بیان این مدرکات درونی ناتوان می سازد. همچنین بازتاب و بسامد این موضوع بنیادی عرفانی در آثار عطّار نیشابوری چگونه است؟ در این جستار به روش توصیفی- تحلیلی این موانع و بازتابِ آنها در سه منظومه الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطّیر عطّار نیشابوری مورد بررسی قرار گرفته است. هر یک از این موانع با بسامدهای متفاوت مورد توجه عطّار بوده و مانعِ موضوع و متکلّم بیش از موانع دیگر در بیان حقایق و رموز الهی در زبان عطّار مشهود است.
بررسی تطبیقی اشعار سهراب سپهری و پل ورلن از منظر امپرسیونیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
79 - 106
حوزه های تخصصی:
مکتب امپرسیونیسم که زیرمجموعه مدرنیسم است، تنها یک سبک نقاشی نیست بلکه رویکردی نوین به زندگی دارد که تداعی گر آراء فلاسفه پدیدارشناس اواخر قرن نوزدهم است. هنرمندان مکتب امپرسیونیسم با زیرساخت فلسفی پدیدارشناسانه اغلب تجربه را به صورت تجربه فردی بازنمایی می کنند. این تجربه فردی نه تنها از شخصیت هنرمند که از سنّت ها و باورهای سرزمین او نشأت می گیرد. (بنابراین) بررسی آثار هنری این مکتب از سرزمین های مختلف می تواند بیانگر شباهت ها و تفاوت ها در احساس و ادراک مردمان آن سرزمین ها باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه جلوه های مکتب امپرسیونیسم در اشعار سپهری و پل ورلن می پردازد. سپهری پیش از شاعری، این مکتب را در نقّاشی های خود تجربه کرده و پل ورلن در محافل هنری با آن آشنا شده است. تأثیرپذیری از عوامل محیطی چون نور، هوا و رنگ، شعر این دو هنرمند را به فضای نقاشی های امپرسیونیستی می برد. ویژگی هایی مانند آشنایی زدایی، درک لحظه ای زندگی، بازی با رنگ و نور، تصاویر ناتمام، پیوند طبیعت و مدرنیته و ... در شعر این دو شاعر با اندکی تفاوت دیده می شود. این مقایسه، تفاوت نگاه دو شاعر را به جهان، هنر و مکتب امپرسیونیسم نشان می دهد. سپهری این مکتب را دستاویزی قرار داده برای بیان مفاهیم عمیق انسانی در حالی که پل ورلن تنها از نظر ساختار به این مکتب پای بند است. این تفاوت از سویی ریشه در میزان تأثیر تجربه نقّاشی امپرسیونیستی در شعر دارد و از سوی دیگر به ذات شرقی این مکتب برمی گردد.
قراءه أدبیه فی روایات "بلقیس سلیمانی" على أساس نظریه "ساره میلز" اللغویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
49 - 76
حوزه های تخصصی:
اللغه هی أهمّ وسیله للتواصل بین البشر، وقد اعتُبرت موضوعاً مهمّاً یستحقّ الاهتمام ومن ثمّ البحث والدراسه. کما أن العدید من المفکّرین درسوا اللغه، واعتبرت مجموعه من اللغویین أن اللغه هی نظام من الأدلّه، بینما یرى آخرون أنها مجموعه من العلامات التقلیدیه. وضع منظّرو اللغویات الاجتماعیه وکذلک النقاد النسویون، وخاصه النسویات ما بعد الحداثه مثل ساره میلز، نظریاتٍ حول السمات اللغویه فی أعمال النساء وبیّنوا وجوه افتراقها عن أعمال الرجال؛ وقد درسوها بشکل دقیقٍ ما أدى إلى تبیین أن الاختلافات بین الجنسین، والعرق، والطبقه، وما إلى ذلک، تؤثر بشکل جلیّ فی طریقه استخدام اللغه عند کلا الجنسین. قام هذا البحث أولاً بدراسه نظریات النقد النسوی ثم النظریه اللغویه ل "ساره میلز" وتحلیلها فی روایات "بلقیس سلیمانی" فی ثلاثه مستویات معجمیه ونحویه وخطابیه، معتمداً المنهج التحلیلی الوصفی اللغوی. تظهر نتائج البحث أن لغه الشخصیات فی روایات سلیمانی متأثره بشده بجنس الکاتبه، وتمکّنت الکاتبه من ابتکار لغه تتناسب مع جنس الشخصیات فی روایاتها.
بررسی تأثیر اندیشه های سعدی بر آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
257 - 268
حوزه های تخصصی:
نهضت ترجمه شاهکارهای ادبیات فارسی که با ترجمه «گلستان» سعدی در سال ۱۶۴۴ آغاز شده بود توجه کانون های ادبی نقد و نقادی فرانسه را برانگیخت و آنان را وادار به پژوهش در منابع تاریخی ایران نمود. در این میان شاعران و نویسندگان بزرگی چون ویکتور هوگو ، مارسیلین بردوالمر ، هانری دوموسه ، لافونتن و... از جمله شاعران و نویسندگان رمانتیک فرانسه اند که تحت تأثیر آرای مشرقیان از پیشگامان ادبیات در این زمینه به شمار می روند. در این مقاله تأثیرگذاری سعدی بر ویکتور هوگو و نمودها و جلوه های آن بررسی و نقد شده است. در ضمن آن نشان داده شده است که ادبیات ایران ویکتور هوگو را چنان تحت تأثیر قرار داده که وی تعداد قابل توجهی از آثار خود را با الهام از ادبیات فارسی و به خصوص آثار سعدی نگاشته است. مقاله با پرداختن به مفاهیم و موضوعات مشترک در آثار سعدی و ویکتور هوگو در صدد نشان دادن ابعاد مختلف تأثیرپذیری هوگو از سعدی برآمده است.
معادل یابی تشبیه در ترجمه عربی رمان سمفونی مردگان براساس الگوی پیرینی (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از مهم ترین آرایه های زبانی است که علاوه بر شعر و نثر ادبی در متون غیرادبی نیز کاربرد فراوان دارد. از این رو، در فرآیند ترجمه، مبحث برگردان تشبیه، یکی از چالش های مهم پیش روی مترجمان به شمار می رود. بیشترین دشواری ترجمه تشبیه به تفاوت های فرهنگی موجود در زبان مقصد و مبدأ برمی گردد. در این میان، تعیین روش صحیح در ترجمه عباراتی که در آن تشبیه به کار رفته است، می تواند دشواری این کار را کمتر کند که این مسأله به مهارت و رویکرد مترجم نیز بستگی دارد. در این مقاله با روش کیفی به بررسی روش های به کارگرفته شده در ترجمه تشبیهات موجود در برگردان عربی رمان «سمفونی مردگان» که با عنوان «سمفونیه الموتی» توسط احمد موسی انجام شده، می پردازیم و برای این منظور از الگوی پیرینی (2007) استفاده خواهیم کرد. پیرینی، 6 روش را برای ترجمه تشبیه در یک متن پیشنهاد می دهد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که این روش ها برای بررسی ترجمه تشبیه، مناسب و قابل اجرا است. احمد موسی در ترجمه سمفونی مردگان، بیشترین استفاده را از روش برگردان تحت اللفظی داشته و از سایر روش ها کمتر استفاده کرده است. استفاده زیاد از روش ترجمه تحت اللفظی، نشان دهنده نزدیکی فرهنگ در زبان مبدأ و مقصد و گرایش مترجم به بیگانه سازی متن مقصد است. الگوی پیرینی نیاز به تکمیل دارد و راهبردهایی از جمله افزودن ادات تشبیه باید به آن اضافه شود.