فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۱۶٬۴۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
نگاره هایی از گردش روز و شب در شاهنامه فردوسی ، به کوشش عسکر ظروفچی / شرح درد اشتیاق ( مجموعه مقالات با رویکرد زیبایی شناسی و بلاغی ) نوشته دکتر جلیل تجلیل
حوزه های تخصصی:
کارنامه شاهنامه پژوهی 87
حوزه های تخصصی:
معرفی و بررسی کتاب سیمای عرفانی و دینی مولوی در آینه مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
خاستگاه اطوار و سرشت انسان در مثنوی
حوزه های تخصصی:
انسان از موضوعات کلیدی در آثار مولوی به ویژه مثنوی است. مولوی انسان را عبارت از دیده ای می داند که آفریده شده تا به خدا نظر کند و از آن حظ وافر ببرد. گوهر وجودی او در اندیشه خلاصه می شود؛ اندیشه ای که تنها موضوع آن خداوند است. بی شک درباره انسان این سوال را می توان طرح کرد که خاستگاه اولیه او چه بوده است؟ منظور از خاستگاه اولین، منشا انسان است. در ادیان وحیانی و مکاتب عرفانی متاثر از آنها خاستگاه چنین انسانی از گل و نخستین مصداق او آدم است. پس از طی این مرحله این سوال طرح می شود که انسان برای رسیدن به وضعیت کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟ جواب این سوال با عنوان تبار مورد بررسی قرار گرفته است. مولوی در میان تبار انسان مراحل گوناگونی طرح می کند. طی این مراحل انسان را وارد دوره جدید زندگی اش کرده و او را با این سوال مواجه کرده است که وضع کنونی انسان چگونه است؟ پاسخ این سوال را در سرشت آدمی باید جست که مولوی سرشت آدمی را دوگانه می داند. خلاصه آن که تمام این مسائل در مثنوی منعکس شده است.
آفریده شدن انسان از خاک های مختلف نماد وجود استعدادها و خوهای مختلف در اوست. اما در عین حال در وجود این انسان کاخی نهاده شده که نشیمنگاه خدا و روح دمیده شده در او نشانه حضور خدا در این کاخ است. این روح مراتبی دارد که نباتی، حیوانی و قدسی از جمله آنها است.
از نظر مولوی انسان علت غایی هستی است هر چند که در ظاهر پس از همه موجودات آفریده شده است. اگر او بتواند به خودشکوفایی برسد استعداد تعالی پیدا خواهد کرد و این تعالی او را در کنار خدا خواهد نهاد و خدا نمایی و خداگونه شدن نتیجه محتوم چنین سیری خواهد شد. در سایه چنین دگردیسی است که انسان از گیاه، حیوان و فرشته فراتر رفته، جایگاه بالاتری پیدا می کند؛ زیرا سه مرتبه وجودی یاد شده را طی کرده است در حالی که آنها هر کدام در وضعیت ثابتی باقی مانده اند.
""میرعاشقان"" بررسی نشانه شناختی و روابط عمودی غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دریافت چرخش های معنایی و در نتیجه ژرف ساخت متفاوت با رویه ی ظاهری اشعار و نیز شناخت مخاطب پنهان غزل های حافظ - در غزل هایی که روی سخن با شخصیتی خاص است- ، کشف نشانه های درونْ متنی نه تنها راهگشا که اجتناب ناپذیر است.
حافظ شخصیت مورد خطابش را - بویژه در غزل های انتقادی - با نام واره هایی چند می خواند تا زوایای وجودی وی را با زبانی پنهان و پرنشانه معرفی نماید. این امر ضمن آن که شعر را تاویل بردار می سازد، باعث توهم تعدد مخاطب نیز می گردد.
مقاله ی حاضر غزلی به مطلع
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش
را با توجه به حرکت عمودی شعر و یافتن و نمایاندن نشانه های درونْ متنی مورد بررسی قرار داده است.
این غزل یکی از غزل - شخصیت های پر از طنز حافظ است که در سراسر آن روی سخن با یک مخاطب است که وی را با نام واره های مختلفی چون صوفی، میر عاشقان، رب و شاه می خواند تا افشاگر شخصیت خونریز و باده نوش محتسبی ریاکار به نام امیر مبارزالدین باشد.
عشق حالی دو اسبه می آمد
حوزه های تخصصی:
آن چه در این مقاله آمده است، بیان اجمالیداستان آفرینش آدم، صدور فرمان خداوند به فرشتگان برایآوردن مشتیخاک از زمین است و این که از میان این فرشتگان تنها عزرائیل موفق میشود با اغفال زمین، مشتیخاک برگیرد و فرمان الاهیرا اجرا کند. این داستان که در دفتر پنجم مثنویو مرصادالعباد نجم رازیآمده است، برایبیان دو هدف متفاوت است:مولانا نخست از مساله خیر و شر سخن میگوید و نتیجه میگیرد که امتناع خاک در رد پذیرش ماموریت فرشتگان برایآن است که گرفتار خیر و شر نشود. نجم رازیبه دلیلیدیگر متوسل میشود و آن این که از ترس قرب حق خاک سرباز میزند و میگوید من نهایت بعد را برگزیده ام تا از وحشت قرب در امان بمانم. در خلال این روایت نکاتیظریف و خواندنیاز مولانا و نجم رازیدر فضیلت دل و روح و خصایص فرشتگان برمیخوانید.
رباعی و موضوع مرگ در رباعیات مولانا
حوزه های تخصصی:
رباعی، یکیاز قالب هایشعریاست که ابداع آن را در زبان فارسیدانسته اند. از آن جا که در این قالب، مفهومیمنحصر گنجانده میشود و وزنیخاص در آن بکار میرود، کاربرد آن را در زبان فارسیکمتر از دیگر قالب هایشعریمیبینیم. مولانا نیز در خیل اشعارش، به سرایش رباعیپرداخته و در این باره مهارتیویژه را بکار بسته است. در این مقاله به بررسیمساله مرگ و آن سویمرگ و اندیشه هایمولانا در این باب میپردازیم. بدین ترتیب با اندیشه هایویدرباره مرگ، که میان انسان ها مشترک است، حیات بعد از مرگ و حیات آخروی، که جایمحاسبه اعمال این جهانیاست، آشنا میشویم.
مولانا و حماسه عاشورا
مقایسه ناسیونالیسم در اشعار ملی عارف قزوینی (شاعر ملی ایران) و ابراهیم طوقان (شاعر ملی فلسطین) (عنوان عربی: دراسة القومیة فی أشعار عارف قزوینی، وإبراهیم طوقان الشاعرین القومیین الإیرانی والفلسطینی)
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم یا ملی گرایی، یکی از ویژگی های بارز ادبیات مقاومت بوده که توانسته است جایگاه ویژه ای را در سروده های شاعرانی که در این عرصه فعالیت کرده اند، به خود اختصاص دهد.اما در این میان، شاعرانی وجود دارند که به شدت تحت تاثیر این ویژگی قرار گرفته اند، به طوری که به «شاعر ملی» ملقب شده اند. در ایران، عارف قزوینی و در فلسطین، ابراهیم طوقان، دو شاعر بزرگ در این زمینه بوده اند که توانسته اند این عنوان را کسب کنند.آنچه مشخص است، این است که این دو شاعر متاثر از ادبیات مقاومت اند، ادبیاتی که در ایران و فلسطین وجوه اشتراک زیادی با یکدیگر دارند، چرا که این دو کشور در طول تاریخ مبارزاتی خود همواره دربرابر استبداد داخلی و خارجی ایستادگی کرده اند. لذا ادبیات مقاومت، زمینه ساز ظهور شباهت هایی در گرایش های ناسیونالیستی و ابزار بیان و معانی و مضامین موجود در اشعار این دو شاعر شده که در تحقیق حاض بررسی شده است.چکیده عربی:إن القومیة سمة من السمات البارزة لأدب المقاومة، واستطاعت أن تحتل مکانة متمیزة فی أدب الشعراء الناشطین فی هذا المجال. وهناک شعراء تأثروا بهذه الظاهرة تأثرا کثیرا، بحیث لُقِّبوا بالشعراء القومیین.استطاع عارف قزوینی فی إیران أن یُلقّب بهذا اللقب، کما ظفر بهذا اللقب إبراهیم طوقان الشاعر العربی فی فلسطین. ومما لاشک فیه هو أن الشاعرین تأثرا بأدب المقاومة. ولهذا الأدب فی إیران وفلسطین مشترکات کثیرة، لأن البلدین، وقفا طوال التاریخ أمام الاستبداد الداخلی والخارجی. فنری أن أدب المقاومة أدی إلی ظهور مشترکات بین النزعات القومیة للشاعرین، وأسلوب التعبیر عنها، والمضامین المشترکة فی نتاجاتهما، وهذا ما یعالجه هذا المقال.
حدیث بی زبان در حضور مولانای جان ( بررسی کتاب مولانا ، دیروز تا امروز ، شرق تا غرب )
حوزه های تخصصی:
مرقد سلمان فارسی و ایوان مدائن در 200 سال پیش
حوزه های تخصصی:
نگرشی تطبیقی بر رویکردهای سیاسی در دیوان ابوالقاسم الشابی و کلیات اقبال لاهوری (عنوان عربی: نظرة مقارنة إلی الاتجاهات السیاسیة فی دیوان أبیالقاسم الشابی وکلیات إقبال لاهوری)
حوزه های تخصصی:
»ابوالقاسم شابی» و «اقبال لاهوری» از شعرای انقلابی و متعهد بودند که در راه اصلاح و بیدارسازی افکار مردم گام نهادند. این دو شاعر آزادی خواه علیه جور حاکم بر زمانه خود قیام کردند و به قیام علیه ستم متعهد شدند و به علت خفقان های موجود در سرزمین های تونس و پاکستان، زبان رمز و کنایه را برگزیدند تا آنجا که «ظالم و ظلام» در قصاید شابی نماد استعمار فرانسه است و یا از آن به «الثعبان» مار تعبیر می شود. اقبال نیز از استعمار انگلیس به «گرگ بره نما» تعبیر می کند.»شابی و لاهوری» سعی کردند گوهر نایاب عشق الهی را در هموطنان خود بپرورانند تا با توکل به خدا و کسب اراده از دست رفته، بر روح صوفیانه خشک حاکم بر زمان خود غلبه کنند و علیه استعمار به پاخیزند.چکیده عربی:کان الشابی ولاهوری شاعرین ثوریین ملتزمین خطوا خطوات بعیدة فی سبیل إصلاح الأمة ویقظة الشعب کما نراهما یثوران ضد ظلم الحکام، بوصفهما شاعرین محررین، ویلتزمان الوقوف ضد الظلم. اختار الشاعران لغة الرموز والکنایات بسبب أجواء الرعب الموجودة فی بلدیهما تونس وباکستان. یرمز الظالم والظلام فی قصائد الشابی إلی الاستعمار الفرنسی کما یعبر عن هذا الأخیر بالثعبان؛ وکذلک عبّر إقبال عن الاستعمار الإنجلیزی بالذئب فی ثوب الحمل. حاول الشابی ولاهوری تنمیة الدرر الیتیمة للعشق الإلهی فی نفوس المواطنین کی یغلبوا علی روح التصوف الجاف المسیطر علی عصرهم ولیقفوا ضد الاستعمار.
بررسی تطبیقی عنصر «طرح» در داستان های کهن و داستان های امروزی ایران و جهان
حوزه های تخصصی:
بزرگ ترین فرق بین داستان های کهن و داستان های امروزی، عنصر «طرح» است (که یکی از مهم ترین عناصر داستان به شمار می رود): داستان های کهن ممکن است از مجموع تصادف ها ساخته شود و یا از حوادثی که از علل و معلول های سطحی سرچشمه گرفته باشد، در حالی که داستان های امروزی از حوادثی ناشی می شوند که به جدال می انجامند، جدال هایی که بر اساس علل و معلول موجه به نظر می آیند. در این مقاله کوشش شده است عنصر «طرح» در داستان های کهن ایرانی (شاهنامه و خسرو و شیرین) و داستان های کهن اروپایی (ایلیاد و ادیسه) با داستان های معاصر (رمان) ایرانی (تنگسیر و سووشون) و داستان های معاصر (رمان) اروپایی (مادام بواری و جنگ و صلح) مقایسه شود تا وجوه تشابه و افتراق آنها مشخص شود.
حافظ شناسی: مدح در حافظ
تحلیلی به مقاله ی صور ابهام در غزلیات حافظ
حوزه های تخصصی: