فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۴۱ تا ۵٬۵۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی عاملیت مترجمان ادبی معاصر در ایران بر مبنای مطاله پانویس ها و یادداشت های مترجمان می پردازد. هدف از پژوهش حاضر، نخست طبقه بندی محتوایی پانویس ها و یادداشت ها و یافتن دلایل پانویس دهی در کتاب های ادبی است و پس از آن کوشش می شود بر مبنای داده های پژوهش، عاملیت مترجم – یعنی کارها، فعالیت ها، نقش ها و درک مترجم از خود – تحلیل شود. بدین منظور پانویس ها و یادداشت های تعدادی از کتاب های ادبی که در چند دهه اخیر در ایران ترجمه و منتشر شده اند، استخراج و مطابق با مدل پالوپوسکی بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که محتوای پانویس ها را می توان به دو گروه کلی طبقه بندی کرد: 1) مسائل مربوط به زبان، فرهنگ، جامعه و ادبیات مبدأ، 2) مسائل مربوط به ترجمه اثر. توزیع و فراوانی پانویس ها در کتاب های بررسی شده بسیار متغیر بود و مهم ترین دلیل پانویس دادن پر کردن شکاف فرهنگی بین جوامع مبدأ و مقصد، کمک به درک بهتر جنبه های مختلف متن و توجیه تصمیم ها و انتخاب های مترجم تشخیص داده شد. مترجمان در موقعیت های مختلف عامل کارها و فعالیت های گوناگونی بودند و نقش پل ارتباطی بین فرهنگ ها، تسهیل کننده ارتباط بین فرهنگی، منتقد، آموزگار و راهنمای خواننده را بر عهده گرفته بودند و به نظر می رسید کار ترجمه را، علاوه بر برگرداندن متن به زبان مقصد، مستلزم تلاش برای توضیح دادن مسائل مختلف در قالب پانویس و یادداشت می دانند و ازهمین رو، درک مخاطب از متن را وابسته به توضیحات خود قلمداد می کنند.
راهبردهای بیان مالکیت در برخی گونه های زبانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو راهبردهایی که در برخی گونه های زبانی ایرانی برای بیان مالکیت به کار می رود، بررسی شده است. ابتدا نوع راهبرد ملکی هر گونه با توجّه به دسته بندی کرافت (2003) مشخّص شده و سپس ویژگی هایی که کرافت (1990) برای تحلیل ساخت ملکی تعیین کرده و متغیّرهایی همچون ترتیب مالک و ملک، مقوله مالک ازنظر اسم یا ضمیربودن، اهمّیت جانداری در چگونگی بیان رابطه مالکیت و وجود یا نبود تمایز رابطه تعلّقی و غیر تعلّقی در هر گونه بررسی شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر، در گونه های بررسی شده، غالباً از یکی از سه راهبرد حالت نمایی، مجاورت و پیونده برای بیان مالکیت استفاده شده است، امّا در برخی موارد از دو راهبرد یادشدهبرای بیان مالکیت در قالب یک گروه نحوی استفاده می شود. پیشینه راهبرد حالت نمایی به ایرانی باستان و پیشینه دو راهبرد مجاورت و پیونده به ایرانی میانه غربی می رسد. ازنظر ویژگی های مورد نظر کرافت، جز در برخی گونه ها که از مالک های واژه بستی استفاده می شود، مالک و ملک بدون ادغام در مجاورت هم قرار می گیرند، تکواژ اضافه در گونه هایی که آن را دارند همواره به صورت وندی (واژه بستی) پس از سازه اوّل و به ندرت پس از سازه دوّم قرار می گیرد.
تعامل آهنگ و ساخت اطلاع: بازنمایی درجات کهنگی اطلاع در واج شناسی آهنگ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تحقق آواییِ درجات کهنگیِ اطلاع در نظام آهنگ زبان فارسی می پردازد. هدف از انجام این تحقیق پاسخ گویی به این پرسش است که آیا درجات کهنگیِ اطلاع شامل اطلاع نو، قابل دسترس و کهنه، مطابق با انگاره نظری چِیف ( 1994 )، در ساخت آهنگ گفتار فارسی تظاهر آوایی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، یک مطالعه تولیدی در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی انچام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که درجه کهنگیِ یک سازه اطلاعی و دامنه زیروبمی یا سطح ارتفاع قلّه آن سازه با یکدیگر رابطه معکوس دارند به این صورت که هر قدر به میزان کهنگی یک سازه اطلاعی افزوده شود، از دامنه زیروبمیِ آن سازه کاسته می شود. این نتایج همچنین نشان داد که دامنه زیروبمیِ صدای گوینده نیز با افزایش درجه کهنگیِ یک سازه اطلاعی به طور معناداری کاهش می یابد چون با افزایش کهنگیِ اطلاع، نه تنها سطح ارتفاع قلّه F0 بلکه سطح ارتفاع درّه F0 نیز به طور معناداری کاهش می یابد، اما ساخت نواختیِ یک سازه اطلاعی با افزایش درجه کهنگیِ اطلاع تغییر نمی کند.
سیر تطور در نظریه های اصطلاح شناسی: از تحول واژگانی در نظریۀ عمومی تا دگردیسی واحدهای اصطلاح شناختی قالب بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اصطلاح شناسی» قلمروی بینا رشته ای میان رشته هایی همچون زبان شناسی کاربردی، ترجمه شناسی، علوم زبانی، روان شناسی و مهندسی ارتباطات است. در دهۀ اخیر پرسش های بسیاری در زمینۀ مفاهیم، اصول، ارزش ها، چارچوب ها و دامنۀ عملکردی این رشتۀ جدید به وجود آمده است. بنابراین، به پژوهش دربارۀ مؤلفه هایی که در تغییر و تکوین نظریه های توصیفی واژه شناسی ازجمله نظریۀ اصطلاح شناسی عمومی مؤثر بوده، بیش از گذشته توجه شده است. مسئله اینجاست که کدام یک از مجموعه مؤلفه ها سبب شده تا اندیشمندان از نظریه های عمومی اصطلاح شناسی گسسته و به سمت نظریه های ارتباطی اجتماعی و شناختی سوق داده شوند؟ به عبارت دیگر، کدام عامل یا مجموعه عوامل در قطع ارتباط نظریه های اصطلاح شناختی واژه محور و حرکت آن ها به سمت نظریه های قالب بنیان نقش داشته اند؟ به نظر می رسد تفاوت در واحدهای تشکیل دهندۀ معنا در هر یک از نظریه ها و نیز عدم توجه به بافتار و ساختار شکل گیری اصطلاحات علمی و تخصصی در نظریه های عمومی سبب شده است تا هر یک از این نظریه ها، مفاهیم و مفروض های پیشین را به چالش کشد. این مقاله در نظر دارد تا با نگاه به دلایل پیدایش این نظریه ها در بستر تاریخی و نیز با توجه به اصول و مفاهیم حاکم بر آن ها، علل زاویه گیری این نظریه ها با یکدیگر را بر اساس روابط کارکردی میان کلمه، اصطلاح و نحو توضیح دهد و از این رهگذر موارد قوت و ضعف هر نظریه را بیرون کشد. در نهایت، مطالعه های سبب شناختی در روند تکوینی این نظریه ها می تواند هم چارچوب نظری مناسبی برای پژوهشگران زبان های تخصصی فراهم آورد و هم چشم اندازی عملی برای سمت و سوگیری های آتی در گرایش اصطلاح شناسی نظری برای محققان این عرصه مهیا سازد.
تحلیل نشانه شناختی گفتمان در سوره "نبأ" بر اساس الگوی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
119 - 148
حوزه های تخصصی:
ساختار الگوی تنشی از دو محور عمودی ( فشردگی) و افقی ( گستردگی) تشکیل شده است. هر محور نیز یک سطح برونه ای و یک سطح درونه ای دارد. دو فرا ارزش کیفی (فشرده) و کمی (گسترده) سطح برونه ای محور ها را تشکیل می دهند و ارزش ها در درون این محورها شکل می گیرند. همبستگی بین محورها نیز سبب تولید معنا می شود. از آنجا که بر گفتمان نوسانی سوره «نبأ» نیز رابطه ی گستره ای و فشاره ای حاکم است، این سوره قابلیت دارد به روش الگوی نشانه شناختی تنشی مورد بررسی قرار گیرد. در این سوره با گفتمانی زنده مواجه هستیم که از نگاه گفته یاب معانی سیّال و تأویل پذیر دارد. در این مقاله طرحواره های رابطه تنشی در گفتمان سوره نبأ بررسی می شود تا هدف ارزشی گفتمان در این سوره مشخص شود. از آنجا که جهت گستره و فشاره در فرآیند گفتمانی سوره نبأ متغیر بود در این سوره با سه نوع الگویِ تنشیِ افزایشی، صعودی و نزولی از انواع چهارگانه هم پیوندی فشاره و گستره مواجه شدیم. در مقاله به تفصیل این سه نوع هم پیوندی در فضای تنشی سوره نبأ تبیین شده است
مقایسه بازنمایی معنایی و مفهوم سازی های فعل پوشیدن و wear در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش چندرشته ای و توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلّی روان شناسی زبان، معناشناسی شناختی و زبان شناسی فرهنگی، به مقایسه بازنمایی معنایی (مدل ذهنی) و مفهوم سازی های فعل های پوشیدن و wear ، با توجّه به پوشش بدن انسان، در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف پژوهش بررسی مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و مفهوم سازی های مختلف آن ها با توجّه به مفاهیم پیش نمونه ای «پوشیدن» و wear بوده و به این منظور از تابلوهای ذهنی پیشنهادی جانسون - لیرد (1983) استفاده شده است. جامعه آماری متشکّل از تمامی کلیدواژه ها و عبارت های فارسی و انگلیسیِ حاوی مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» بود که در شش فرهنگ لغت یک زبانه و دوزبانه منتخب وجود داشت و حجم نمونه شامل واژه ها و عبارت های حاوی مفاهیم پیش گفته است که از این فرهنگ ها جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و نیز مفهوم سازی های آن ها در این زمینه تفاوت های چشم گیر و شباهت های اندکی باهم دارند و فارسی زبانان به طور پیچیده تر و متنوّع تری به مفهوم سازی و بازنمایی معنایی می پردازند که این امر ناشی از دانش فرهنگی متفاوت آنان در این زمینه است. افزون بر این، فارسی زبانان از تعدادی فعل سبک و فعل مرکب به همراه اشیاء پوششی متنوّع استفاده می کنند تا مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» را بیان کنند که موجب چندمعنایی گسترده تر پوشیدن نسبت به wear می شود
بررسی ادراک گویشوران فارسی زبان از تنوع سبکی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که بر پیوستار سبکی زبان فارسی متمرکز است، در چهارچوب گویش شناسی ادراکی به بررسی تنوع سبکی می پردازد و نحوه ادراک گویشوران فارسی زبان از میزان رسمی بودن جملات زبان فارسی را در نظر دارد. هدف پژوهش پاسخ به این پرسش هاست که چگونه می توان بر مبنای ویژگی های زبانی، میزان رسمی بودن یک جمله را تعیین کرد و کدام ویژگی های تلفظی، واژگانی و ساختاری بر قضاوت فارسی زبانان تأثیر بیشتری می گذارند. ابزار گردآوری داده پرسش نامه ای متشکل از 15 جمله است که گزاره واحدی را منتقل می کند. مشارکت کنندگان در پژوهش، 70 مرد و زن در سه گروه سنی 20 تا 30 ساله (35 نفر)، 30 تا 40 ساله (20 نفر) و 40 تا 50 ساله (15 نفر) هستند که به کمک شم زبانی خود، این جملات را بر پیوستاری از رسمی ترین تا غیررسمی ترین درجه تحلیل و نمره دهی کرده اند. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل داده کیفی و کمی است. نتایج نشان می دهد که می توان با توجه به تعداد عناصر زبانی نشان دار سبکی، میزان تقریبی رسمی بودن جمله را اندازه گیری نمود. با وجود این، قضاوت گوینده از میزان رسمی بودن یک جمله لزوماً به تعداد عناصر زبانی نشان دار سبکی بستگی ندارد و حضور برخی واژه ها و عباراتی که به لحاظ رعایت ادب در زبان نشان دارند، بر قضاوت تأثیر می گذارد. به طور کلی به نظر می رسد که تأثیر انتخاب های واژگانی و برخی تغییرات تلفظی بر قضاوت گویشوران بیشتر از سایر ویژگی های تلفظی و ساختاری است.
کاربرد پیکره های متنی در آموزش زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یادگیری زبان بیگانه، زبان آموز همواره با چالش های مختلفی دست و پنجه نرم می کند و بندرت قادر است بدون یاری گرفتن از افراد صاحب نظر پیشرفت قابل توجهی در مهارت های زبانی کسب کند. مقاله پیش رو با درنظرگرفتن همین محدودیت، به معرفی پیکره ها ی زبانی و چگونگی استفاده از آنها در امر آموزش زبان می پردازد. پیکره متنی امروزه به مجموعه ای از متون گفتاری و نوشتاری دیجیتالی شده گفته می شود که از نمونه های زبانی جمع آوری شده از حوزه های مختلف تشکیل شده و در پژوهش های زبانی مورد استفاده پژوهشگران قرار می گیرند. قصد نگارنده البته این نیست که با استفاده از پیکره به بررسی تحولات زبانی بپردازد، بلکه سعی بر این است تا نشان دهد، زبان آموزان نیز می توانند با استفاده از پیکره های متنی و مستقل از دیگران بر بسیاری از مشکلات مربوط به یادگیری زبان غلبه کنند. برای تبیین این مسئله روند تولید یک پیکره، شیوه جستجو در آن با استفاده زبان پرس و جوی پیکره و حل و فصل برخی از مشکلات زبانی شرح داده می شوند.
واکاوی شناختی - کاربردشناختی جمله های شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی بنیادی و توصیفی است که داده های آن عمدتاً برگرفته از گفتار محاوره ای محیط در طول یک دوره سه ماه بوده است. پس از ضبط و آوانویسی داده ها، پیکره ای مشتمل بر حدود سی و پنج جمله شرطی زبان فارسی با روش نمونه گیری کنترل شده انتخاب شد و سپس بر اساس رویکردهای شناختی کاربردشناختی، در سه بخش عمده تحلیل و نتایج حاصل شد. در بخش نخست مطالعه، ضمن معرفی چارچوب نظری، سویتسر ( 1990 ) درباره وجود روابط سه گانه محتوایی، معرفتی و کارگفتی در جمله های شرطی، کارایی این چارچوب در تحلیل جمله های شرطی زبان فارسی را می سنجد. در بخش دوم، انواع خوانش های برگرفته از حرف شرط «اگر» که مشتمل بر خوانش شرط لازم و کافی، خوانش بیانگر مبتدا و خوانش امتیازی بودند معرفی و تبیین می شود. بخش سوم که بر نقش مفاهیم ذهنیت ( Langacker, 1990, 1999 ) و بیناذهنیت ( Traugott & Dasher, 2005 ) در کاربرد جمله های شرطی تمرکز دارد، نشان می دهد که مفاهیم مذکور چارچوب قابل قبولی را برای فهم بهتر ماهیت فرض انگاری در ساخت های شرطی ارائه می دهد. در مجموع، علاوه بر تحلیل جمله های شرطی از یک دیدگاه شناختی جدید، آنچه این کاوش را از بررسی های پیشین متمایز می سازد، بررسی ماهیت جمله های شرطی سرخود است که در مطالعات محققان زبان فارسی عمدتاً مغفول مانده است. در این زمینه نگارندگان با بهره گیری از چارچوب جدید دستور کلام ( Kaltenböck, Heine & Kuteva, 2011; Heine, Kaltenböck & Kuteva, 2016 ) نشان می دهند که چنین بندهایی برگرفته از جمله های شرطی کامل و با فرایند عضوگیری ساخته شده است که انگیزه این فرایند بیشتر برجسته سازی عناصر موقعیت کلام چون ذهنیت و بیناذهنیت است.
بازتاب ادبیات عامه ایران در سفرنامه از خراسان تا بختیاری اثر هانری رنه دالمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
97 - 122
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه بخش مهم و قابل توجهی از فرهنگ عامه (فولکلور) را دربرمی گیرد که به طور شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و جمع آوری و بررسی آن ، بسیاری از نکات تاریک و مبهم زندگی ملل را آشکار می سازد. اینگونه تصاویر در واقع، گنجینه های ملی هستند که «حافظه جمعی» مردم یک سرزمین را تشکیل می دهند. از این رو، سفرنامه های اروپایی که تصویر گر عناصر ادبیات عامه ایران هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند و بررسی آن ها در حوزه ادبیات تطبیقی قرار می گیرد؛ چراکه سفرنامه ها آیینه بازتاب فرهنگ و جامعه «دیگری» هستند که در آن ها می توان به تجلی فرهنگ و ادبیات عامه به صورت تصاویر بسته ای از استرئوتیپ ها و کلیشه های ملی و بینافرهنگی دست یافت. بدین منظور، از میان آثار سیاحان فرانسوی که در قرن بیستم میلادی به ایران عزیمت کردند، سفرنامه هانری رنه دالمانی که بیش از دیگر سفرنامه های هم عصر خود، تحت تأثیر ادبیات عامه روایت شده، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، این مقاله در تلاش است تا در چارچوب رهیافت تصویرشناسی، ضمن واکاوی تصاویر بازنمایی شده از ادبیات عامه ایران در سفرنامه هانری رنه دالمانی تحت عنوان از خراسان تا بختیاری، به شیوه توصیفی_تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که ادبیات عامه ایران چگونه در سفرنامه دالمانی بازتاب یافته و ایدئولوژی سیاح چه نقشی در این بازنمایی داشته است؟ نتایج حاصل آمده از تحقیق نشان می دهند که تصاویر بازنمایی شده شامل جلوه های عامیانه ادبیات فارسی، اشعار، القاب و گفتارهای عامیانه و حکایاتی است که اهمیت جایگاه زبان و ادب فارسی نزد ایرانیان و اروپائیان را نشان داده و از خلال حکایات، ابعادی از فرهنگ ایران تجلی یافته است.
The Effect of Gloss Type and Mode on Iranian EFL Learners’ Vocabulary Acquisition تأثیر انواع مختلف فهرست معانی در یادگیری لغات زبان آموزان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Vocabulary is an important component of language proficiency which provides the basis for learners’ performance in other skills. But, since vocabulary learning seems to be so demanding, learners tend to forget newly-learnt words quite soon. In order to identify vocabulary learning conditions which can produce a more lasting effect, this study investigated the effect of three kinds of gloss conditions, that is traditional non-CALL marginal gloss, audio gloss, and extended audio gloss, on vocabulary gain of EFL learners. To this end, three experimental and one control groups, each comprising 15 participants, took part in the current study. In order to ensure that the participants were from the right proficiency level, KET (Key English Test) was used as the homogenizing tool. Participants in each group read two unseen passages under one of the three mentioned conditions for experimental groups, with no gloss offered for control group. They all completed one pre-test, one reading session, one post-test, and one delayed post-test of vocabulary. The data were analyzed using t-tests and one-way ANOVAs for both immediate and delayed post-tests. Statistical analyses of the results revealed that the audio gloss group, who were provided with the voice of a speaker to read the meaning of the target word, and extended audio gloss group, who had access to audio gloss as well as L2 English example, both significantly outperformed the other groups in terms of vocabulary acquisition in both the immediate retention and in the delayed retention of key words. Further results and implications are discussed in the paper.
بررسی نمادهای اسطوره ای قهرمانان زن در من او را دوست داشتم اثر آناگاوالدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع بشری در طی ادوار متمادی با مطالعۀ علمی رفتارهای اجتماعی سعی در شناخت فرایندهای ذهنی و درک روان شناسانة الگوهای رفتاری دارند. در این میان پیوند اسطوره با تخیل و کارکردهای ذهن بشر، توجه روان شناسان را به خود معطوف کرده است. نمادهای اسطوره ای یا همان آرکتیپ ها، الگوها یا قالب های رفتاری از پیش تعیین شده ای هستند که بر شخصیت ما تأثیر بسزایی دارند. از منظر یونگ، مضامین اسطوره ای ریشه در ناخودآگاه جمعی انسان ها دارند و درک مفهوم آرکتیپ ها به شناخت روان ناخودآگاه جمعی می انجامد. بنابراین، یونگ برای تحلیل تفاوت های شخصیتی انسان ها به مطالعۀ ضمیر ناخودآگاه جمعی و بررسی تأثیر آنیما و آنیموس بر کهن الگوی مسلط بر روان انسان ها می پردازد. در این پژوهش با بهره از نظریات روان شناسی یونگ به مطالعۀ کهن الگوهای مسلط بر روان شخصیت های زن کتاب گاوالدا می پردازیم. مطالعۀ این کهن الگوها که تحت تأثیر جامعه و فرهنگ تجلی می یابند یا برای همیشه سرکوب می شوند، به ما امکان درک واکنش های شخصیت های زن داستان در موقعیت های مختلف را خواهد داد. شناخت ایزدبانوان مسلط بر قهرمانان زن داستان و تعامل آن ها با الگوهای فرهنگی جامعه، به ما در درک رفتارهای اجتماعی آنان کمک خواهد کرد.
Efficacy of Flipped Language Teaching in Enhancing Iranian EFL Learners’ Awareness of Reading Strategies: Learners’ English Proficiency and Attitude in Focus
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۲, Autumn ۲۰۲۲
23 - 36
حوزه های تخصصی:
Abstract This study sought to explore the role of flipped teaching/learning in enhancing Iranian EFL learners’ awareness of reading strategies. To this end, two intermediate and two upper-intermediate intact classes participated in a quasi-experimental study. The classes of each proficiency level were randomly assigned to an experimental and a control group. Having been pretested in terms of reading strategies awareness, the experimental groups received out-of-class tuition based on a flipped classroom model. On the other hand, the control groups experienced the conventional in-class method of teaching after being gauged in terms of reading strategies awareness. The results revealed that flipped teaching affected the learners’ awareness of reading strategies positively, regardless of their English proficiency level. Additionally, the learners’ overall attitude towards the flipped classroom model was found to be positive. The findings offered an alternative approach to reading instruction in EFL contexts like Iran.
ارزشیابی برون دادهای نظام متوسطه کشور از منظر مهارت های زبانی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برای تحلیل وضعیت مهارت های زبانی و ادبی برون دادهای نظام متوسطه کشور، شامل دانش آموختگان پایه دوازدهم انجام شده است. براساس پرسش های پژوهش مهارت های خواندن، نوشتن، شنیدن و سخن گفتن دانش آموختگان و تأثیر متغیر جنس و رشته از طریق نمونه گیری هدفمند در هفت مرکز استان شامل آذربایجان شرقی، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، فارس، یزد و مرکزی، در سال تحصیلی 1396 1397، با نمونه آماری 282 پسر و 327 دختر در سه رشته تحصیلی انسانی، تجربی، ریاضی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد دانش آموختگان در هیچ یک از مهارت ها به امتیاز سطح تسلط در مهارت های زبانی دست نیافته اند. با این حال، دستِ کم در سه مهارت نوشتن، شنیدن و سخن گفتن موفق به دریافت امتیاز کمینه و عبور از سطح ناتوانی شده اند. همچنین، دختران در تمامی مهارت های چهارگانه امتیاز بالاتری کسب کرده اند و تفاوت امتیاز آن ها با گروه پسران معنادار بوده است. از نظر رشته های تحصیلی، در رشته انسانی بیشترین امتیاز مربوط به مهارت سخن گفتن و با فاصله ای اندک، مهارت نوشتن بوده است. در رشته های تجربی و ریاضی بیشترین امتیاز به مهارت نوشتن تعلق یافته است. اختلاف نتایج در مهارت های خواندن و نوشتن برای رشته های انسانی در مقایسه با رشته های تجربی و ریاضی معنادار بوده است، در حالی که بیشترین توجه ساختار آموزشی بر مهارت خواندن است، نتایج حاصل نشان می دهد که در تمامی رشته های تحصیلی پایین ترین امتیاز مربوط به مهارت خواندن بوده است. واکاوی نتایج ارزشیابی بیانگر آن است که دستیابی، حتی به کم ترین سطح تسلط در مهارت های زبانی و ادبی برای دانش آموختگان ممکن نشده و سیاست های آموزش زبان و ادبیات فارسی در مدارس با موفقیت همراه نبوده است.
ساخت و تعیین ویژگی های روان سنجی آزمون حرکات بیانگر در افراد زبان پریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
177 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت و تعیین ویژگی های روانسنجی آزمون حرکات بیانگر در بیماران زبان پریش زبان می باشد. بدین منظور ابتدا تصاویری بدین منظور طراحی شد. در طراحی تصاویر مواردی از قبیل فلجی دست و پا در نظر گرفته شد. برای تعیین روایی محتوایی گزینه های طراحی شده از دو شاخص CVR و CVI استفاده شد که هیئتکارشناسی در این آزمون 15 زبان شناس و گفتاردرمانگر بود. مطابق جدول تصمیم گیری لاوشه برای تعیین نسبت روایی محتوایی (CVR) گزینه های بالای 0.49 و برای تعیین شاخص روایی محتوایی (CVI) نیز گزینه های بالای 0.79 انتخاب شدند . آزمون ساخته شده بر روی 51 بیمار زبان پریش با میانگین سنی 51 سال و 153 فرد سالم با میانگین سنی 50 سال اجرا شد. از 41 بیمار زبان پریش و 105 نفر فرد سالم بازآزمون گرفته شد (0.94ICC=). نمرات 42 نفر آزمودنی و 136 نفر فرد سالم توسط دوارزیاب مورد بررسی قرار گرفت (0.91r=). ضریب همسانی درونی آزمون (آلفای کرونباخ) 0.96 بود و اعتبار همه زیر آزمونها بالای 0.91 بود که نشان می دهد همه گویه ها نقش یکسانی در نمره کل دارند و در صورت حذف یک گویه آلفا به طور معنادار افزایش نمی یابد.
حالت غیرفاعلی در تالشی: موردی از هم آیندی حالت، چندمعنایی و دستوری شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم آیندی حالت هنگامی رخ می دهد که حالت های مختلف دستوری در یک صورت واجیِ واحد تظاهر یابند. با آنکه برخی زبان شناسان بر اتفاقی بودن آن توافق دارند، از دیدگاه درزمانی، صورت واجی مذکور، بازمانده یک نظام حالت چندعضوی است که به اعتقاد نگارندگان با وجود تمایزات صوری و نقشی، همگی از یک هسته معنایی مشترک برخوردار بوده اند. در این مختصر برآنیم تا با بررسی نقش های معنایی متفاوتی که حالت غیرفاعلی در گویش تالشی به نمایش می گذارد، چندمعنایی را به عنوان انگیزه رخداد هم آیندی، و نقش معنایی مالک را به عنوان هسته معنایی مشترکی معرفی نماییم که در بازنمایی دیگر حالت ها دستخوش بسط استعاری شده است. پیرو رویکرد بسط استعاری هاینه و همکاران (1991) و نقشة معناییِ نروگ و ملچوکف (2009) این روند بسط استعاری و در نتیجه چندمعناشدگی حالت را شاهدی بر حضور فرایند دستوری شدگی می دانیم.
L2 Learners’ Enhanced Pragmatic Comprehension of Implicatures via Computer-Mediated Communication and Social Media Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Second or foreign language (L2) learners’ development of interlanguage pragmatic (ILP) competence to understand and properly interpret utterances under certain social and cultural circumstances plays a pivotal role in the achievement of communicative competence. The current study was designed to explore the effects of synchronous computer-mediated communication (SCMC) and asynchronous computer-mediated communication (ACMC) course modules delivered through social media networks (SMN) on the development of the Iranian L2 learners’ comprehension of implicatures. The participants of the study were 90 English-as-a-foreign-language (EFL) undergraduate students attending three intact classes. The classes were randomly assigned to one control and two experimental (SCMC and ACMC) groups. An open-ended implicature comprehension test was used to assess students’ ILP development in this pretest-posttest comparison-group study. The control group received the traditional teacher-fronted instruction, and the S/ACMC groups received instruction via synchronous and asynchronous modules of SMNs for 4 months, respectively. Students’ attitudes towards the CMC-based courses were also sought. Split-plot ANOVA results indicated that both experimental groups developed significant ILP ability to comprehend and interpret L2 implicatures after the instruction; however, by comparison, the ACMC group improved more considerably. It is concluded that, first, comprehending L2 implicatures is not impervious to computer-mediated instruction and, second, different CMC affordances may result in differential ILP developmental effects in teaching L2 pragmatics. The findings can help L2 teachers decide how to use CMC affordances and SMN modules to raise L2 learners’ pragmatic awareness
تحلیلی نقش گرا از کاربردهای حرف اضافه با در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد فراوان حرف اضافه با در زبان فارسی، پژوهش حاضر را بر آن داشته است تا در چارچوب دستور نقش و ارجاع، با بررسی بازنمایی ساخت منطقی برخی جملات زبان فارسی شنیده پژوهش گران که دربردارندهحرف با بوده است، به بررسی انگیزش های دستوری یا معنایی اعطای این حرف اضافه به گروه های اسمی در زبان فارسی بپردازد. نتیجه این نوشتار آن است که حرف اضافه با ، حرفی اصولاً مکانی و مقوله ای شعاعی است که مفاهیم مربوط به آن از مفاهیمی مرکزی چون باهم بودن و داشتن منشعب می شوند. به تبع آن، نشان می دهد که نمی توان تنها به قوانین اوّلیّه بیان شده در دستور نقش و ارجاع در زمینه تخصیص حروف اضافه، بسنده کرد و می بایست با بررسی انگیزش های معنایی، ساخت منطقی جملات حاوی حروف اضافه را به گونه ای دقیق تر ترسیم کرد که از مشکلات و مسائلی که در نمودهای ساخت منطقی اوّلیه پیشنهادی رویکرد نقش و ارجاع وجود داشت، برحذر بود. افزون بر این، تحلیل ارائه شده در این پژوهش قادر به توجیه کاربردهای متنوّعی از حرف اضافه با مانند انواع قیدی، مشارکتی، پذیرنده و ابزاری در زبان فارسی است.
سلسله مراتب قرض گیری زبان ترکی آذربایجانی از زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سلسله مراتب قرض گیری زبان ترکی آذربایجانی از زبان فارسی را مطالعه کرده است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. بخش عمده داده ها را تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل تشکیل می دهد. تحلیل داده ها نشان می دهد که گویشوران ترکی آذربایجانی افزون بر الگوهای جملات مرکّب زبان خود، با قرض گیری تکواژهای دستوری از الگوهای جملات مرکّب زبان فارسی نیز در پاره گفتارهای خود استفاده می کنند؛ همچنین گروه های اضافه و ملکی فارسی فراوانی به صورت ترکیب های قرضی در ترکی آذربایجانی به کار می روند، امّا هنوز ساخت اضافه و ملکی فارسی به صورت یک وام الگو به ترکی آذربایجانی وارد نشده است. گروه های حرف اضافه و پسوند – تر زبان فارسی نیز به مثابه عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نقش آفرینی می کنند و با توجّه به معیار تمایز قرض گیری از رمزگردانی، نمی توان آن ها را عناصر قرضی درنظر گرفت. ارزیابی نتایج پژوهش در چارچوب سلسله مراتب تغییرات حاصل از تماس زبانی و پیشرفت همگرایی استولز و استولز (1996) نشان می د هد که الگوی پیوند بندهای جملات مرکّب ناهم پایه زبان فارسی در ترکی آذربایجانی تثبیت شده است، امّا وام گیری الگویی هنوز در سطوح دیگر ساخت زبان ترکی آذربایجانی، ازجمله ساخت گروه ها و واژه ها اتّفاق نیافته است.
روابط معنایی در تعریف نگاری در فرهنگ های یک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
177 - 200
حوزه های تخصصی:
تعریف نگاری، شاید مهم ترین نقشِ فرهنگ های یک زبانه باشد که بسته به هدف های نگارشِ آن ها و مخاطب هایشان، به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. یکی از شیوه های تعریف نگاری، بهره گیری از روابط مفهومی در فرهنگِ لغت است. پژوهش حاضر، بر آن است تا بر مبنای روشی تحلیلی-توصیفی، اهمیت استفاده از روابط معنایی در تعریف نگاری را برجسته نماید. به این منظور، با به کارگیری چارچوب نظری کاساگراند و هِیل (Casagrande & Hale, 1967)، روابط معنایی در تعریف نگاری نمونه های استخراج شده از فرهنگ بزرگ سخن (Anvari, 2002) مورد واکاوی قرار گرفته اند. نمونه های پژوهش، با در نظر گرفتنِ این نکته که بتوانند حوزه های معنایی گوناگونی را در برگیرند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. هدف از این بررسی، آن است که ببینیم آیا به کارگیری روابط معنایی به کارآمدی بیشتری در تعریف نگاری می انجامد و آیا به کارگیری روابط معنایی در تعریف نگاری، نیازمند کاربرد شیوه های متفاوتی در فرهنگ نویسی است؟ بررسی طبقه بندیِ سیزده گانه روابط معنایی در چارچوب نظری پژوهش نشان داد که الگوی نظری مورد اشاره به دلیل دقت و ظرافت در مرزبندیِ میانِ روابط معنایی، شایستگیِ آن را دارد که در فرهنگ های موضوعی با محوریت عناصر فرهنگ محورِ زبان، به کار گرفته شود. بررسی داده های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از روابط مفهومی در تعریف نگاری های فرهنگ بزرگ سخن، بیشتر به صورت ترکیبی مرسوم بوده است.