فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقوله چندمعنایی از مهم ترین مبحث هایی است که در مکاتب مختلف زبان شناسی و سنّت مطالعه معنی مورد توجّه قرار دارد. در پژوهش حاضر مقوله چندمعنایی در صفات ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی بررسی شده است. نوشتار پیش رو توصیفی - اسنادی بوده و داده های پیکره از مجلاّت محلّی به زبان ترکی، فرهنگ ترکی - فارسی (شاهمرسی) و فرهنگ فارسی - آذربایجانی، نوشته بهزادی انتخاب شد. گزینش معانی سرنمون براساس نتایج پرسش نامه محقّق ساخته، مصاحبه و نیز شمّ زبانی نگارنده بوده است. با بررسی پیکره های دردسترس، درمجموع هفتاد صفت ساده چندمعنا شناسایی و برای هر صفت، شبکه شعاعی ترسیم شد. با بررسی معانی مختلف این صفات، مشخّص شد که ازمیان سازوکارهای شناختیِ ایجاد چندمعنایی، استعاره های مفهومی بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند و برخلاف دیدگاه سنّتی، ارتباط میان معانی صفات چندمعنی، تصادفی نیست، بلکه رابطه نظام مندی برقرار بوده که با مقوله بندی شعاعی قابل توصیف است. نتایج پژوهش حاضر به همراه پژوهش های مکمّل در این حوزه می تواند درزمینه آموزش زبان و تألیف فرهنگ های لغت کاربردی تر، افزایش میزان ارتباط در بازیابی اطّلاعات و ماشین های ترجمه دقیق تر یاری گر متخصّصان این حوزه ها باشد.
بررسی مقابله ای رده شناختی همگانی های گرینبرگ در گونه های ترکی رزن، تبریز و استانبولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، راستی آزمایی همگانی های گرینبرگ و بررسی شمول آن ها در حوزه های ترتیب واژه و مقوله های تصریفی در سه گونه ترکی رزن، تبریز و استانبولی است که از زیرشاخه های زبان ترکی محسوب می شوند. دو گونه اول در منطقه غرب و شمال غرب ایران، در دو خطه مجزا به لحاظ جغرافیایی، واقع شده اند و گونه سوم، زبان رسمی کشور ترکیه است. در رسیدن به اهداف پژوهش، داده های هر سه گونه، به روش مصاحبه با گویشوران بومی، ضبط صدا و آوانگاریِ داده ها ثبت و 45 همگانی گرینبرگ به صورت هدفمند در داده های جمع آوری شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با وجود دوری منطقه جغرافیایی، سه گونه مورد بررسی قرابت بسیاری را درحوزه های نحوی، صرفی و رده شناسی آشکار می سازند. البته تفاوت هایی نیز میان سه گونه به ویژه گونه ترکی استانبولی با دو گونه دیگر دیده می شود که مهم ترین آنان در حوزه واژگانی است. آمار و نتایج کاربردی این تحلیل طی تحقیق ارائه شده است. بر اساس نتایج این تحقیق از 45 همگانی گرینبرگ، 18 همگانی در داده ها کاربرد دارد و از این مجموعه حدود 40 درصد از همگانی ها مورد تأیید است. البته درصد مذکور در حوزه های متفاوت صرفی، رده شناختی و نحوی متفاوت است که در متن تحقیق مورد تبیین قرار گرفته است.
بدن مندی استعاره های مفهومی و درک مفاهیم انتزاعی در کودکان 5 تا 7 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به نقش مهم استعاره های مفهومی در درک مفاهیم انتزاعی در دوران رشد، پژوهش حاضر با هدف طراحی و هنجاریابی آزمونی از استعاره های مفهومی بدن مند در زبان فارسی برای بررسی فرایند درک مفاهیم انتزاعی کودکان سالم 5 تا 7 ساله فارسی زبان انجام شد. در این پژوهش، ابتدا 171 استعاره مفهومی بدن مند رایج در زبان فارسی امروز مربوط به 4 اندام حسی حرکتی گوش، چشم، دست و پا از منابع و فرهنگ های فارسی امروز استخراج شد و درک مفاهیم انتزاعی به کمک استعاره های مفهومی در 30 کودک 5 تا 7 ساله سالم دارای رشد طبیعی بررسی شد. براساس نتایج 39 استعاره ای که بالای 30 درصد پاسخ درست داشتند انتخاب شدند. در مرحله بعد آزمونی متشکل از دو بخش دیداری و شنیداری براساس این 39 استعاره طراحی شد و درک مفاهیم انتزاعی در 200 کودک 5 تا 7 ساله فارسی زبان بررسی شد. براساس نمره میانگین به دست آمده در دو گروه سنی و باتوجه به روند رشد مفاهیم انتزاعی، کودکان 6 تا 7 ساله نسبت به کودکان 5 تا 6 ساله عملکرد بهتری در درک مفاهیم انتزاعی داشتند و تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد که کودکان در پاسخ به آزمون شنیداری در مقایسه با آزمون دیداری عملکرد بهتری داشتند، ولی در درک مفاهیم انتزاعی بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج پژوهش حاضر را می توان در توان بخشی و درمان اختلالات مربوط به درک مفاهیم انتزاعی استفاده کرد.
Critical Thinking, Writing Strategy Use, L2 Writing Anxiety and L2 Writing Performance: What are the Relations?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Abstract The present study examined relationships among critical thinking, writing strategy use, second/foreign language (L2) writing anxiety, and L2 writing performance of Iranian English as a foreign language (EFL) learners. To this end, 100 homogenized EFL learners (57 female learners and 43 male learners) filled out Facione and Facione’s (1993) California Critical Thinking Skills Test-form B (CCRST), Petric and Czarl’s (2003) Writing Strategy Questionnaire (WSQ), Cheng’s (2004) Second Language Writing Anxiety Inventory (SLWAI), and the second task of the academic version of IELTS exam. Multiple correlation analyses revealed a significant positive relationship between L2 writing performance and writing strategy use; and L2 writing performance and critical thinking. Results also revealed a significant negative relationship between L2 writing performance and L2 writing anxiety. Furthermore, it was found that L2 writing anxiety was a stronger predictor of L2 writing performance. Additionally, the results of one-way MANOVA showed a significant difference between Iranian male and female EFL learners regarding both their L2 writing performance and L2 writing anxiety. These results emphasize the inclusion of pre-planned writing sessions for Iranian EFL learners which can help foster critical thinking skills and writing strategy use, reduce L2 writing anxiety and hopefully, improve their L2 writing ability. Key words: Critical thinking, EFL learners, L2 writing anxiety, L2 writing performance, writing strategy use.
دستاوردهای سنت دستورنویسی عربی برای زبان شناسی جدید مطالعه موردی: وجه التزامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
109 - 138
حوزه های تخصصی:
سنت دستورنویسی عربی یکی از مهم ترین جریان های زبان شناسی در طول تاریخ است؛ جریانی که دستاوردهای آن در بسیاری از موارد با دستاوردهای مطالعات زبان شناسی جدید برابر است. در این پژوهش ضمن نشان دادن تطابق تقسیم بندی سه گانه انواع وجه فعلی (اخباری، التزامی و امری) با تقسیم بندی سه گانه فعل مرفوع، منصوب و مجزوم در عربی، روشن می کنیم که دستورنویسان زبان عربی کاربردهای وجه التزامی در این زبان را چگونه توصیف و با اشاره به چه مؤلفه هایی آن را تبیین کرده اند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که سیبویه، سردمدار مکتب بصره و صاحب قدیمی ترین کتاب در نحو عربی، به نقش عدم قطعیت در کاربردهای فعل منصوب (حال التزامی) اشعار داشته و در بحث مربوط به عوامل ناصبه بدان اشاره کرده است. همچنین، می توان از خلال برخی از نظرات او، اهمیت دیدگاه گوینده در تعیین قطعی یا غیرقطعی-بودن گزاره را استخراج کرد. از سوی دیگر، نشان می دهیم که فرّاء، سردمدار مکتب کوفه، چگونه برای تبیین کاربردهای وجه التزامی نقش زمان و دلالت زمانی را دخیل دانسته است. دستورنویسان بعدی به پیروی از آرای نحوی آنها این بحث را تکمیل کرده اند و برای نمونه، به تمایز میان زمان مطلق و زمان نسبی برای تعیین دلالت های زمانی حال التزامی اشاره کرده اند. زبان شناسان در قرن اخیر بدون مراجعه به یافته های این سنت، اهمیت این دو مؤلفه را در کاربردهای وجه التزامی کشف کرده اند؛ دستاوردی که طبق نتایج این پژوهش، ردپای آن را در بیش از هزار سال پیش در کتب نحویون زبان عربی، می توان دید.
نظام آغازگر در دو زبان فارسی و انگلیسی: مطالعه ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند و بر مبنای رده شناسی نقش گرای نظام مند و مشخصاً تعمیم های رده شناختی متیسن (2004) انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش توصیف رفتارهای رده شناختی نظام آغازگر در دستور بند سادة زبان فارسی بر مبنای تعمیم های رده شناختی متیسن و مقایسة رفتارهای رده شناختی یادشدة زبان فارسی با رفتارهای رده شناختی نظام آغازگر در دستور بند سادة زبان انگلیسی بوده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهند که با توجه به تعمیم های رده شناختی متیسن در ارتباط با نظام آغازگر، دو زبان فارسی و انگلیسی به استثنای یک مورد در بقیة مؤلفه های رده شناختی رفتارهای یکسانی دارند. به بیانی مشخص تر، هر دو زبان فارسی و انگلیسی (1) دارای ساخت آغازگری-پایان بخشی یکسان هستند، (2) با آغازگرهای بی نشان و نشان دار به یک شکل برخورد می کنند، (3) آغازگرهای نشان دار از نوع محض را از طریق واحدهای زبانی نشانه گذاری می کنند، (4) هر دو نوع آغازگر ساده و چندگانه را دارا هستند، و (5) با عناصر سازندة آغازگر چندگانه به یک شکل برخورد می کنند. اما زبان فارسی برخلاف زبان انگلیسی که نظام آغازگرش وجه مقید است دارای نظام آغازگر وجه آزاد می باشد.
مجهول سازی افعال لازم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
247 - 266
حوزه های تخصصی:
در مجهولِ بنیادی، فعل در حالتِ غیرِ مجهول، گذرا است. با این وجود، در رده شناسیِ مفهومِ مجهول، نمونه هایی مشاهده می شود که از عملکردِ فرایندِ مجهول بر فعلِ ناگذارا به دست می آیند. این ساخت ها، در بررسی های مفهومِ مجهول، با نامِ «مجهولِ بی شخص» معرفی می شوند. این مقاله، امکانِ مجهول سازیِ فعل های ناگذر را در زبان فارسی مورد توجه قرار داده است. در این پژوهش، دو پیکره «وابستگیِ نحویِ زبان فارسی» و پیکره «همشهری» به کار گرفته شدند. نخست، فعل های موردِ نظرِ پژوهش، از پیکره استخراج شدند. سپس، برای بررسیِ بازنمایی های گوناگونِ داده های به دست آمده، چگونگی حضور فعل های مورد اشاره در صفحه های وب نیز بررسی شده ند اند. بررسی های داده بنیادِ این مقاله نشان می دهد که در زبان فارسی برخی از فعل های ناگذر می توانند با بهره گیری از الگوی رایجِ مجهول سازی در زبان فارسی، مجهول شوند. فاعلِ فعلِ ناگذرِ نامفعولی، پس از عملکردِ فرایندِ مجهول در همان مرتبه فاعلی باقی می ماند. هر چند، گاهی فاعلِ فعلِ گذرا در نتیجه مجهول سازی فعلِ ناگذرِ ناکنایی، حذف می شود و گاهی به شکلِ فاعلِ غیرفاعلی نمایانده می شوند. به این ترتیب، پژوهش پیکره بنیاد حاضر، در مجهول سازی فعل ناگذرِ زبان فارسی، سه امکان را معرفی و گزارش می کند. این سه امکان، با توجه به گونه فعل ناگذر مشخص می شود. اگر فاعلِ فعلِ ناگذر از گونه کنش گر باشد، پس از مجهول سازی کاهشِ مرتبه دارد (به صورت حذف یا بازنمایی در حالت غیرِ فاعلی). اگر فاعل از گونه کنش پذیری باشد، فاعل پیش و پس از مجهول سازی یکسان است و در پی عملکردِ فرایندِ مجهول، تغییری در مرتبه فاعل ایجاد نمی شود.
A Remedy to the Misery of Language Learning Efficacy: Flipped Classroom(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Choosing the right method for teaching is an important step in learning. Corporate trainers have always been interested in finding new ways to achieve effective learning. The present study seeks to improve language learning by measuring, comparing and prioritizing the effectiveness of three methods: traditional, blended and flipped method. In terms of purpose and nature, the present study was experimental and with respect to method it was quasi-experimental including a pre-test and a post-test designed with an equivalent control group. The participants consisted of 66 employees in an Iranian organization who were required to attend English language courses. The participants were sampled in accordance with training needs analysis results in the organization. Moreover, data were analyzed by means of descriptive and inferential statistics including mean analysis, standard deviation, F-way ANOVA, and Scheffe post hoc test using SPSS software version 25. The findings of the study indicate a significant difference between the three groups and the ranking of methods in terms of learning effectiveness from the highest to the lowest level includes; 1)Flipped 2) Blended 3) Traditional, respectively. The results showed that in spite of the high effectiveness of the flipped classroom to the other methods, some cultural differences such as family preference, feasts, training customs and also resistance to new methods of learning hindered the allocation of sufficient time for practicing the lesson at home. In addition, such hindrances partially trace back to ancient Iranian culture. In conclusion, some suggestions were proposed to modify technology acceptance and other related weaknesses.
رشد واجی درکودکان 3تا 5 ساله کُردزبان با گویش کرمانجی- میانی مکریانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، رشد واجی کودکان کُردزبان با لهجۀ کرمانجی میانی– مکریانی را گزارش می دهد. نمونه های گفتاری 120 کودکِ 3 تا 5 سالۀ کُردزبان که به طورِ تصادفی از مراکز بهداشت و مهدکودک های شهرستان بوکان، آذربایجان غربی، انتخاب شده بودند، جمع آوری شد و مورد تحلیل قرار گرفت. سن اکتساب 29 همخوان زبان کُردی در سه موقعیت اول، وسط و آخر با استفاده از آزمون تصویری تولید، ارزیابی شد. نتایج نشان داد که کودکان کُردزبان تا سن چهارونیم سالگی همۀ همخوان ها را به استثنای{ʒ , z, g, ɣ, ʤ}در هر سه موقعیت اول، وسط و آخر کسب می کنند. همخوان ها در موقعیت آغازین درست تر از همخوان ها در موقعیت میانی و انتهایی تلفظ می شوند. رشد همخوان های زبان کُردی از 3 تا 5 سالگی تدریجاً افزایش می یابد. کودکان درستی بیشتری در تلفظ همخوان های خیشومی، روان و انسدادی نسبت به همخوان های سایشی، لرزشی و انسایشی دارند. نتایج این مطالعه پایه ای را براساس رشد واج شناسی طبیعی برای آسیب شناسان گفتار و زبان کُردی جهت ارزیابی و درمان کودکان دارای اختلال، فراهم می کند.
مطابقه، ساخت اطلاع و مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها از ابزار حالت نمائی و مطابقه بهره می برند تا مفعول ها را نشان دار کنند. پژوهش حاضر صرفاً ابزار مطابقه را به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری بررسی می نماید. برای انجام این کار، رویکرد نقش گرایانه ساخت اطلاع به عنوان چارچوب نظری پژوهش به دیگر رویکردها ترجیح داده شد (لامبرکت، 1994 و 2000؛ دالریمپل و نیکولاوا، 2010؛ نیکولاوا، 2001). پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه میدانی و با ابزار مصاحبه، مشاهده و مشاوره با منابع معتبر کتابخانه ای استخراج شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کردی کلهری مطابقه مفعولی به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی با مفعول هائی که دارای برجستگی کلامی باشند و مصداق آنها قبلاً در کلام آمده باشد انجام می گیرد. این مطابقه از لحاظ شخص و شمار است که به وسیله گروهی از پی بست های مفعولی که بر روی فعل ظاهر می شوند صورت می گیرد. نتیجه دیگر این که ساخت اطلاع برای مطابقه فاعلی عامل تأثیرگذار قلمداد نمی شود. همچنین، نتایج نشان می دهند که مفعول غیرمستقیم و افزوده ها نمی توانند محرک یا مبنای مطابقه باشند، حتی اگر مبتدائی باشند. نهایتاً، این که اگر مفعول (و یا فاعل) مبتدائی باشند، هم می توان آنها را حذف کرد و هم می توان به جایگاه پسافعلی منتقل کرد.
نسبیتِ زبانی و گفتمان در زندگینامه های خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی متن در یک بستر آشنا درک شود و برای خواننده کلیتی منسجم داشته باشد، یک «پاره کلامی» یا «گفتمان» خوانده می شود . قرائت یک گفتمان هم در گرو دانش زبانی و هم دانش غیرزبانی است . زندگینامه خودنوشت نیز در مقام یک روایت، جهان متنیِ خود را دارد . واقعیت آن، حاصل شیوه رمزگذاری زبانی، یعنی همان نسبیت زبانی و جبر زبانی از سوی نگارنده اش است که فعالانه جهان و خویشتن را برمی سازد . از این رو، از رهگذر تحلیل دامنه زبان به کار رفته در یک متن زندگینامۀ خودنوشت، به لحاظ معانی صریح و زنجیره ای از معانی ضمنی، می توان شناختی از جهان بینی مؤلف به دست آورد . به بیان دیگر، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه، و از یک تجربه به تجربه دیگر است که در گستره ای از زبان، در موقعیت های چندگانه برخاسته از گفتار ایستا قرار می گیرد . اجرای همین خویشتن چندپاره به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است . حال باید پرسید، ارتباط میان زبان با واقعیت زندگینامه خودنوشت چیست و چه جنبه هایی از هویت فرهنگی خویشتن را بازنمایی می کند؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، با درنظر گرفتن زبان به منزله واسطه بیان و نیز با توجه به فرازبان در مقام زبانی که برای توضیح درخصوص زبانِ چنین متنی به منظور بازنمود خویشتن به کار می رود، چگونه «من» چندگانه و مبهم و هم چنین «دیگران» برآمده از این متون، در زبان تحقق می یابند و در گقتمان های گوناگون شرکت می جویند .
The Relationship between Iranian EFL Learners’ Ambiguity Tolerance and the Accuracy of Their Task-based Oral Speech(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
85 - 102
حوزه های تخصصی:
Various individual differences, including ambiguity tolerance (AT), have gained momentum because of the influence they can exert on the process and product of learning, and thereby, on various aspects of the learner’s interlanguage system such as accuracy of oral speech. The present study was undertaken to examine the extent to which Iranian EFL learners’ AT was significantly correlated with the accuracy of their task-based speech. To serve the purpose, a random sample of 60 Iranian EFL learners studying English at New Pegah Institute in Tabriz were selected from a population of 150. The Second Language Tolerance of Ambiguity Scale (Ely, 1995) was employed to quantify the participants’ AT while the accuracy of their speech, based on a picture description task, was measured based on the ratio of the grammatical errors to the total number of t-units produced. Correlational analyses of the research data revealed that the participants were highly inaccurate in their oral performance and that there was a significant moderate relationship between the two research variables. The findings underscore the need to determine and promote Iranian EFL learners’ AT and offer a number of pedagogical implications.
Reflections on English as a Foreign Language Teacher Burnout Risk Factors: The Interplay of Multiple Variables(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study represents an investigation into the interplay of the English as a Foreign Language (EFL) teacher burnout and such teacher-related variables as emotional intelligence, personality traits, teaching experience, self-efficacy, school type, gender, academic degree and age. This is a research report of a study on 124 secondary school EFL teachers with BA, MA, and PHD academic degrees. Findings of correlation and sequential multiple regression analyses suggest that EFL teacher burnout is likely to result from several factors with emotional intelligence being by far the strongest predictor of them. It was also found that emotional intelligence and self-efficacy have a negative moderate correlation with teacher burnout. Strong correlations were also found between emotional intelligence and self-efficacy, age and self-efficacy, and age and experience. No significant relationship was found between burnout and age, experience or personality. Some critical points are raised for the education system in Iran and practical implications are suggested.
از جهانی سازی تا جهانی- بومی سازی: بررسی ادراک (آگاهی) معلمان زبان انگلیسی ایران از آموزش زبان جهانی- بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر اولین تلاش برای ارائه یک مدل فرضی و یک پرسش نامه در زمینه آموزش زبان جهانی بومی است که به تولید ابزار لازم و جمع آوری نظام یافته داده های حاصل از بررسی درک معلمان از آموزش زبان جهانی بومی در ایران منجر می شود؛ به همین دلیل در ابتدا یک مدل فرضی برانگاشته شد و محققان پس از طی گام های علمی در صدد ایجاد یک پرسش نامه پایا و اعتبارسنجی شده در زمینه آموزش زبان جهانی بومی برآمدند تا مدل را مورد آزمایش قرار دهند. اعتبار ظاهری، محتوایی و اعتبار سازه ای پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل عاملی اکتشافی معیارهای عاملیت پذیری رعایت شد. سپس محققان با استخدام روش تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی، پنج عامل را شناسایی کردند. از ضریب کرونباخ آلفا برای اندازه گیری پایایی درونی پرسش نامه استفاده شد. نتایج حاصل از این اندازه گیری نشان داد که پایایی درونی کل پرسش نامه 0.96 و برای پنج مؤلفه شناسایی شده است که به عنوان زیر مقیاس های پرسش نامه آموزش زبان جهانی بومی به شمار می روند، به ترتیب برابر با 0.89، 0.92، 0.88.089 و0.87 است. بعد از انجام آنالیز عاملی اکتشافی، برای بررسی انطباق داده های پرسش نامه با مدل فرضی که در ابتدای مطالعه معرفی شد، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. سپس نسخه نهایی پرسش نامه بین 270 نفر از معلمان زبان توزیع شد تا داده های لازم برای بررسی انطباق مدل با داده های به دست آمده مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد اگرچه این پرسش نامه اولین پرسش نامه در نوع خود است؛ ولی بر اساس یافته های حاصل از تحلیل های آماری، از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است. این مدل می تواند کاربردهای زیادی برای معلمان زبان انگلیسی ایران و محققان آینده داشته باشد.
زنانگیِ نوشتار: دیباچه ای بر روش شناسی نسبت زبان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زنانگیِ نوشتار» برساخته ای است که این قلم در گفت وگو با مفهوم «نوشتارِ زنانه» الن سیزو، منتقد فرانسوی پیشنهاد کرده است. این اصطلاح برخلاف نوشتارِ زنانه، از یک شیوه قوام یافته نوشتار سخن نمی گوید، بلکه زمینه ها و کلیت نوعی شیوه نگارش را پیشنهاد می کند که می کوشد خود را به استناد هویت زنانه تعریف کند. براساس اصطلاح «نوشتارِ زنانه» به عنوانِ امرِ مفروضِ نوعی شیوه نگارشِ خاصِ زنان، مقالات متعددی نوشته شده و در نشریات معتبر فارسی زبان چاپ شده است. مقاله حاضر، ضمن ردِّ چنین پیش فرضی، می کوشد نشان دهد که نگاهی دیگر به نسبت زبان و جنسیت، هرگونه الگوی پیشینی را که کاربرد شماری از صورت های آوایی و واژگانی را نمودِ زبانِ زنانه تلقی می کند، با دیدة تردید می نگرد، ضمن آنکه توضیح می دهد که آنچه اصطلاحاً «نوشتار زنانه» نام گرفته، نوعی گزینش زبانی بافت محور است که مستند به پیشینه ای نگارشی و مقتضیات اجتماعی- فرهنگی است و به این اعتبار تعیّن مجموعه ای از مختصات کلان ساختاری و ژرف ساختی به حساب می آید.
زبـــــان و ادب: ساخت واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
A Study of Inflectional Categories of Noun in Sistani Dialect(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present article aims to provide a synchronic study of the inflectional or morpho-syntactic categories of noun in Sistani dialect. These categories comprise person, number, gender or noun class, definiteness, case, and possession. Linguistic data was collected via recording free speech, and interviewing with 30 (15 females, 15 males) illiterate Sistani language consultants of age 40–102 years, living in central (Markazi) district of Zabol city in Sistan and Baluchestan province of the Islamic Republic of Iran. The research results indicate that nouns are inflected in three distinct persons i.e. first, second, and third persons with either singular or plural in number. Grammatical gender of nouns takes no specific morphological marker. As to the category of definiteness, this dialect makes use of syntactic devices (like demonstrative adjectives), and/or morphological devices (such as the use of /=ak/ and /=e/ clitics) to display the definite and indefinite nouns. Its case system is nominative-accusative system. In this regard, only the accusative or objective case marking is morphologically realized by the object marker /=a/. In addition, possession is expressed through the use of the word /mAl=e/ ‘belonging to’ or the preposition /az/ ‘from, of’ along with nouns/noun phrases/personal pronouns and also applying ezɑfe - construction in the form of genitive structure.
هم نامیِ یک حرف اضافه و یک ضمیر در گونه گفتاری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروف اضافه و ضمایر دو مقوله واژگانیِ کاملاً متفاوت و مجزا در زبان ها محسوب می شوند. پژوهش حاضر به بررسی واژه «خود» در گونه گفتاری کرمان می پردازد که از یک سو، مانند فارسی معیار، کارکرد ضمیر انعکاسی و تأکیدی را دارد و از سوی دیگر معادل حرف اضافه «با» در فارسی معیار است. درواقع، با دو واژه «خود» در این گونه گفتاری مواجه هستیم. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از تعدادی از منابعی است که به ضرب المثل ها و اصطلاحات رایج در گونه گفتاری کرمان پرداخته اند. از میان این ضرب المثل ها، مواردی که در آنها واژه «خود» به کار رفته، استخراج شده است. در تعدادی از این ضرب المثل ها واژه «خود» کارکرد حرف اضافه دارد و در تعدادی کارکرد ضمیر انعکاسی و تأکیدی. این واژه در کارکرد حرف اضافه در گونه گفتاری کرمان توزیع نحویِ کاملاً مشابهِ حرف اضافه «با» در فارسی معیار را داراست و در کارکرد به عنوان ضمیر انعکاسی و تأکیدی نیز کاملاً مشابه فارسی معیار عمل می کند. نتایج پژوهش حاکی از این است که رابطه معناییِ هم نامی میان دو واژه «خود» در این گونه گفتاری برقرار است و دلیل این هم نامی پدیده زبانیِ دستوری شدگی در زبان هاست.
The Ancient Persian “Engraving” by V. Bryusov: The Ekphrasis “The Lioness among the Ruins”
حوزه های تخصصی:
This article is devoted to the genre of the architectural ekphrasis in the poetry by V. Bryusov. The article describes the main ways to create “engraving” of the literary work of “The Lioness among the Ruins”. Much attention is given to the verbalization of the oriental architecture (in particular the ancient Persian architecture) in the ekphrasis and the poetry rapprochement of the ancestor of Russian symbolism V. Bryusov with acmeism poetry especially the “architectural” literary works by O. Mandelstam. The article is of interest to post-graduate students, degree-seeking students, and can be used in writing thesis and term paper.