فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۴٬۵۹۷ مورد.
منبع:
تدبیر ۱۳۸۴ شماره ۱۵۹
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت روشهای مدیریتی و نیز افزایش رقابت در بازار سیستمهای حسابداری قیمت تمام شده و هزینهیابی استاندارد ، پاسخگوی نیازهای روز جهت سنجش و کنترل هزینههای فرایندهای ساخت و تولید نیستند. بنابراین ، برای کنترل بهتر و دقیق تر هزینهها به روشهای بهتری نیاز است. در همین راستا روشهایی مثل هزینهیابی مبتنی بر فعالیت ، مطرح شدهاند. هزینهیابی کیفیت نوعی روش هزینهیابی مبتنی بر فرایند است که در آن هزینههای فعالیتها با دیدگاه میزان تاثیر آنها بر کیفیت ، دستهبندی و مقایسه میشوند...
توسعه مدلی برای تبیین رابطه بین توانمند سازهای مدیریت کیفیت در زنجیره تامین- با رویکرد مدل معادلات ساختاری (SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر توانمند سازهای مدیریت کیفیت و چگونگی ارتباط بین این عوامل را با استفاده از مدل معادلات ساختاری در زنجیره تامین بررسی می کند. برای نیل به این هدف، پس از مطالعه دقیق ادبیات مدیریت کیفیت جامع و مدیریت زنجیره تامین، یک مدل مفهومی ارایه شد و بر اساس آن 220 پرسشنامه از زنجیره تامین شرکت ایران خوردو جمع آوری شد، نتایج حاصله نشان می دهد که تمام شاخص های مربوط به هر کدام از توانمند سازها به شکل معناداری آن عامل را می سنجند، رهبری بر مدیریت کیفیت تامین کننده، برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت منابع انسانی تاثیر دارد، و برنامه ریزی استراتژیک نیز بر مدیریت کیفیت تامین کننده و مدیریت منابع انسانی تاثیر دارد.
بهبود فرایند QFDبه کمک تحلیل ذینفعان: ابزاری کارا برای برنامه ریزی استراتژیک ملی( مطالعه موردی نقشه جامع علمی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
QFD ابزاری برای تبدیل خواستههای مشتریان به ویژگیهای فنی محصولات است و یکی از زمینه هایی که اخیراً استفاده از QFD در آن مورد توجه قرار گرفته، برنامه ریزی استراتژیک میباشد. اما موضوع اینست که اگر این خواسته ها حقیقتاً اهم خواسته های مهمترین ذینفعان سازمان نباشند، خسارات سنگین بهبار میآید. این مشکل بخصوص در مورد برنامه ریزی استراتژیک صادق است. لذا پیش از شروع فرایندQFD ابتدا شناسایی، طبقه بندی و ارزیابی ذینفعان از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله تلاش میکند برای هدف مزبور راهی بیابد یعنی با بکارگیری مدلی تلفیقی از فرایندQFD و رویکرد ارزیابی ذینفعان، ابزاری بسازد که با آن بتوان برنامهریزی استراتژیک در سطح ملی را با اطمینان خاطر و اعتبار بیشتری انجام داد. به عنوان یک مطالعه موردی، اولویت بندی راهبردهای مندرج در نقشه جامع علمی کشور مورد توجه بوده است. برای این منظور، یک مدل دومرحله ایQFD برای ترجمان نیازهای ذینفعان به اقدامات اجرایی در نظر گرفته شده است. نیازمندیهای ذینفعان مختلف استخراج شده، سپس پرسشنامه ای برای کشف نیازهای کلیدی آنان تهیه گردید. داده های گردآوری شده از پرسشنامه ها باتوجه به3 سناریوی تعریف شده: عدم طبقه بندی ذینفعان، طبقه بندی براساس معیار نوع شغل، و طیقه بندی براساس معیار سازمان محل خدمت ذینفعان بررسی و ملاحظه شد که اولویت بندی ذینفعان در هر دو حالت موجب تغییر در اقدامات اجرایی ملی مناسب برای پیاده سازی راهبردهای منتخب در راستای نیل به خواسته های ذینفعان نقشه جامع میشود. در مجموع باید گفت که گرچهQFD در طراحی استراتژی، ابزاری شناخته شده است اما کاربرد آن بویژه در سطح ملی، زمانی از اثربخشی و اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود که توجه کافی بر شناسایی و دستهبندی ذینفعان و خواستههای آنان به عمل آمده باشد. ادغام تحلیل ذینفعان درQFD راهکار مناسبی برای این منظور است که در این مقاله تاثیر آن بررسی و تایید شد.
سرمایه اجتماعی و اثربخشی کارکنان شرکت (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی مفهومی چندبعدی و چندلایه است که در سال های اخیر در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم سیاسی مطرح شده است. سرمایه اجتماعی به مثابه یک کل، عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند. بسیاری از جامعه شناسان و متفکران حوزه های علوم اجتماعی بر این باورند که توجه به سرمایه اجتماعی یکی از ابعاد مهم توسعه جوامع است. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و اثربخشی کارکنان گمرک استان کردستان پرداخته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی، از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه بود که بعد از برآورد اعتبار و پایایی (از طریق تحلیل عاملی) در بین پاسخگویان توزیع گردید. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان گمرگ استان کردستان در سه شهر سنندج، مریوان و بانه تشکیل دادند که از میان آنان 120 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شدند و در نهایت 110 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیات بیانگر آن است که بین تمام ابعاد، متغیر مدیریت سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، میزان روابط کارکنان در شبکه های اجتماعی، میزان مشارکت گروهی کارکنان و میزان مشارکت کارکنان در اجتماع محلی) و میزان اثربخشی کارکنان گمرک استان کردستان رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیونی بیانگر این بود که ابعاد چهارگانه سرمایه اجتماعی به طور خالص 238 درصد از واریانس اثربخشی کارکنان در معادله را تبیین می کنند و متغیر میزان مشارکت گروهی کارکنان، تعیین کننده ترین عامل اثرگذار بر اثربخشی کارکنان در جامعه مورد مطالعه هستند.
عامل های مؤثر بر لزوم استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای هدف و مهندسی ارزش در صنعت خودرو سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هزینهیابی برمبنای هدف، به عنوان یک ابزار اساسی و کارآمد مدیریت، جهت مدیریت هزینه و کاهش بهای تمام شده محصولات، رویکردی همهسویه را به مرحله طراحی محصول دارد.در این شیوه، براساس تحقیقات بازار، قیمت فروش محصولات، پیش زا شروع فرآیندهای تولیدی پیشبینی؛سپس سعی میشود، محصولی با بهای تمام شده از پیش تعیین شده، طراحی و تولید گردد؛تا بتواند سود موردنظر مدیریت را تأمین کند و در عین حال، از کیفیت مطلوب و شرایط رقابتی برخوردار باشد؛به گونهای که رضایت مشتری به شیوهای شایسته جلب شود.
اجرای فرآیند هزینهیابی برمبنای هدف، تحت تأثیر عوامل و شرایط محیطی است؛تا جایی که این شرایط، تعیین میکننند، آیا زمینههای کافی، برای اجرای این شیوه وجود دارد یا خیر؟یا به عبارتی ضرورت استفاده از آن احساس میشود یا خیر؟و در صورتی که بخواهیم از این شیوه، استفاده کنیم، شرایط محیطی و بستر مناسب برای اجرای آن وجود دارد یا خیر؟شناسایی شرایط محیطی و الزامات به کارگیری یک شیوه از این حیث میتواند دارای اهمیت باشد؛زیرا در صورت به کارگیری یک شیوه، بدون آشنایی با کارکردها و مزایای آن و عدم شناسایی عوامل مثبت و منفی مؤثر بر اجرای آن، از سویی میتواند به هدر رفتن منابع مادی و انسانی هنگفت و قابل توجه، منجر شود.از سوی دیگر، منطقی بودن و علت استفاده از یک شیوه را نیز زیر سؤال میبرد."
ارزیابی چندسطحی عوامل مؤثر بر رقابت مندی کل صنعت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه هیچ شکی نیست که در بستر جهانی شدن، تنها صنایعی از کشورها می توانند در حیطه رقابت با صنایع سایر کشورها موفق می شوند که از رقابت مندی بالاتر برخوردار باشند. مقوله رقابت مندی، یک موضوع چند سطحی بوده و در سطح بنگاهی، صنعت و ملی کاربرد دارد. از آنجا که بیشتر تأکید مطالعات نظری و تجربی بر روی رقابت مندی در سطح بنگاهی و ملی می باشد؛ این مقاله بر آن شد تا به تبیین این مفهوم در سطح صنعت بپردازد. برای دستیابی به الگوی جامع رقابت مندی کل صنعت، باید علاوه بر سطح صنعت، دو سطح ملی و بنگاهی نیز مورد بررسی قرار می گرفت. از این رو با برخورداری از یک نگرش چندسطحی، متغیرهای مناسب و اثرگذار بر رقابت مندی در هر سطح به تفکیک معرفی شد. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP)، الگوی عمومی مزبور بر اساس نظرات خبرگان برای شرایط ایران آزمون شد و مشخص شد که در صنعت ایران به طور کلی، رقابت مندی کل صنعت به شدت تحت تأثیر عوامل مطرح در سطح ملی یا فضای رقابت مندی کلان می باشد و بقیه عوامل در سطوح دیگر (مانند عوامل در سطح بنگاهی، بین بنگاهی و صنعت) از اهمیت چندانی برخوردار نیست. بنابراین جهت افزایش رقابت مندی کل صنعت کشور، باید تأکید بیشتری بر اصلاح و بهبود عوامل کلان در سطح ملی صورت پذیرد
ارزیابی زنجیره تأمین خدمات ارتباطات ثابت ایران با رویکرد پویایی های سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی مشتری مدار در صنایع تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم اینکه مشتری مداری به عنوان یکی از گرایش های راهبردی نقش چشمگیری در موفقیت سازمان ها ایفا می کند اما مدیریت منابع انسانی با رویکرد مشتری مداری چندان مورد توجه واقع نشده است. مدل های موجود در حوزه مدیریت منابع انسانی نیز فاقد هرگونه جهت گیری هستند بطوری که برای سازمان های مشتری مدار مطلوبیت کافی ندارند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی در صنایع تولیدی با رویکرد مشتری مداری انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی به شمار می رود که با استراتژی اکتشافی و به روش ترکیبی انجام پذیرفت. برای تحلیل داده های بخش کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد. داده های کیفی یک بار توسط نرم افزار MAXQDA و یک بار هم بصورت دستی کد گذاری شدند. نتیجه تحلیل داده های کیفی، شناسایی 135 مضمون پایه، 29 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر بود که در قالب یک مدل ارائه شده اند. الگوی پیشنهادی دارای سه بُعد بافت، محتوا و نتایج است. یافته های بخش کیفی در قالب پرسشنامه سنخیت سنجی در اختیار 20 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی کشور قرار گرفت. نتایج تحلیل بخش کمی نشان می دهد تمامی مضامین شناسایی شده با مدل مرتبط هستند و درباره اهمیت آنها بین خبرگان اتفاق نظر وجود دارد.
ارائة الگوی پیشنهادی برای ارزیابی آمادگی پیاده سازی برنامه ریزی منابع سازمان (ERP )در نیروهای مسلح (مطالعة موردی: نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل استقرار سامانة برنامه ریزی منابع سازمان در نیروهای مسلح، ارزیابی آمادگی آنها برای پذیرش این سامانه هاست. طی این مرحله آمادگی سازمانی از نظر ابعاد ساختاری، مدیریتی، انسانی و... بررسی شده و مشکلات احتمالی استقرار آن شناسایی و رفع میگردد. با شناسایی شاخص های موفقیّت نه تنها می توان مشخص کرد که در مقایسه با نیروهای مسلح کشورهای پیشرفته در زمینة پیاده سازی سامانه های مذکور، در چه رتبه ای قرار داریم؛ بلکه میتوان با برنامه ریزی راهبردی، گام های بلندی برای موفقیت در استقرار این سامانهها برداشت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است؛ با انتخاب محورها و شاخص های پیشنهادی (از طریق مطالعات کتابخانه ای، نظرات خبرگان و مطالعة نمونه های اجرا شده) آغاز شده و پس از تهیة پرسش نامه و ارسال به جامعة نمونة مد نظر و تجزیه و تحلیل پرسش نامه های بازگشتی، محور ها و شاخص های پیشنهادی، مورد تأیید آماری قرار گرفته است که نتیجه اقدامات انجام شده آن تعیین محورها و شاخص های کلیدی و اثرگذار در ارزیابی آمادگی نیروهای مسلح و ارائة الگوی پیشنهادی برای ارزیابی آمادگی آنها در سه محور راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی و معرفی طرح های آماده سازی نیروهای مسلح ج. ا. ا برای استقرار این سامانه ها است.
بررسی انتقال تکنولوژی به صنایع ایران
حوزه های تخصصی:
نقش مدل شبکه بایزین در ارتقاء رفتار ایمنی و سلامت محیط کار
حوزه های تخصصی:
امروزه ثابت شده است که اغلب حوادث در صنایع به علت اعمال نا ایمن و شرایط نا ایمن به وقوع می پیوندند. در کلیه کشورهای جهان و از جمله در کشور ما ایران ، صنایع ساختمان سازی ، نرخ مرگ و میر نسبتاً بالایی دارند
مطالعات نشان داده اند که شیوه های سنّتی ایمنی در ساخت و ساز برای مقابله با خطرات جدید ،کافی نیستند.از این رو برای شناسایی پتانسیل راههای افزایش ایمنی ، متدولوژی های گوناگونی به کار گرفته می شوند. یکی از متدهای بکار گرفته شده در سالهای اخیر ، استفاده از برنامه جامع ارتقاء سلامت در محیط کاری می باشد. ارتقاء سلامت به کارکنان کمک می کند تا شیوه های کاری و زندگی خود را به منظور حرکت به سوی ""سلامتی مطلوب"" تغییر دهند
با توجه به انواع متدهای موجود ، استفاده از شبکه بایزین ، به عنوان یک مدل پایه پیشنهاد می شود . در این مدل فاکتورهایی مشتمل بر فاکتورهای ""جوّ ایمنی"" و ""تجربه شخصی"" در زمینه ساخت و ساز دخالت دارند . این فاکتورها بر روی رفتار انسانی که با ایمنی ساخت و ساز مرتبط هستند ، تاثیر گذار می باشند
ارزیابی ها نشان داده اند که کنترل مشترک هر دو فاکتور ""جوّ ایمنی"" و ""تجربه شخصی"" در ارتقاء سلامت و ایمنی محیط کار می توانند مؤثرتر باشند. با استفاده از شبکه بایزین و بر اساس تئوری احتمالات، پیش بینی رفتار ایمنی انسان تحت یک سری از شرایط خاص در صنعت ساخت و ساز امکان پذیر می باشد
بررسی میزان همسویی استراتژی های طراحی کیفیت جامع (طراحی همزمان) با استراتژی های کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مدیریت روابط میان طراحی و فعالیت های دیگر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. هماهنگی مؤثر میان این حوزه ها در راستای اثربخشی سازمان حیاتی است. وضعیت ایده آل، ارتباط مستمر میان واحدهای وظیفه ای با بهره گیری از کانال های ارتباطی توسعه یافته است. در این پژوهش با استفاده از چارچوب تدوین شیوه با رویکرد فازی، استراتژی مطلوب طراحی همزمان برای امور طراحی محصول شرکت ساپکو انتخاب می گردد. سپس میزان همسویی هر یک از استراتژی های وظیفه ای طراحی با استراتژی های کسب و کار تبیین خواهد گردید. یافته های حاصل بیانگر این مطلب است که توسعه همکاری ها با خودروسازان جهانی و شرکت های طراحی مهندسی و ائتلاف استراتژیک با شرکت های رقیب برای دستیابی به مزایای رقابتی، بیشترین میزان همسویی را با استراتژی های کلان ساپکو دارد. نتایج این پژوهش باید مبنایی برای شرکت ها در ارزیابی استراتژی های طراحی همزمان و همچنین، یک مرجع برای آنها برای تقویت قابلیت های همزمانشان باشد. گزارش های بسیار کمی از استفاده مداوم طراحی همزمان به عنوان یک فرآیند در حال استراتژیک در یک سازمان وجود دارد. هدف این پژوهش، کمک به پیاده سازی راهکارهای طراحی همزمان است.
استخراج چارچوبی چند جنبه ای به منظور ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان(ERP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به منظور ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازٌ کلان موثر بر موفقیت سیستم عبارتند از رهایی، تحقق اهداف و رضایت کاربر. هنجارهای کلان خصلتی چند جنبه ای داشته و میزان تاثیرگذاری جنبه های مختلف در هر یک از آنها محاسبه شده است. مطابق با نتایج این تحقیق، موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان زمانی حاصل می شود که هنجارهای کلان تحقق یافته باشند. تحقق هر یک از هنجارهای کلان مستلزم توجه به همه جنبه های تاثیرگذار می باشد.
ارائه ی الگوی فرایندی زنجیره تامین چابک در سازمان هوافضا
حوزه های تخصصی:
طراحی مدل جامع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی با رویکرد دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی جامع تجاری سازی تحقیقات دانشگاهی انجام شد. روش این مطالعه با توجه به گزاره های تحقیق، از نوع توصیفی و کیفی است که در دو مرحله کتابخانه ای و اجرای روش دلفی و با مراجعه به 25 نفر از خبرگان دانشگاهی و افراد اجرایی انجام شده است. در مرحله اول با رویکرد اکتشافی تطبیقی و مطالعه ادبیات، فعالیت ها و مراحل فرایند تجاری سازی شناسایی شده و نیز مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تجاری سازی احصاء شدند. سپس، با بهره گیری از نظریه سه شاخگی (3c) هر کدام از مؤلفه ها براساس ویژگی هایشان در سه دسته عوامل زمینه ای، محتوایی و ساختاری طبقه بندی شدند. با ترکیب متغیرها و ایجاد سه بُعد زمینه ای، محتوایی و ساختاری و نیز مراحل فرایند تجاری سازی، چارچوب مفهومی تحقیق ارائه شده و سپس، چارچوب مفهومی پیشنهادی با استفاده از روش تحقیق کیفی و مراجعه به خبرگان و کسب نظر آن ها در طی سه دور دلفی اعتبارسنجی و مدل نهایی تحقیق طراحی شد. براساس یافته های این پژوهش، فرایند تجاری سازی در هشت مرحله شناسایی شده و در مورد 29 مؤلفه مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات با مقدار ضریب توافق کندال 804/0 بین صاحبنظران اجماع و اتفاق نظر حاصل شد. همچنین، بررسی نظرات خبرگان درباره عوامل سه گانه مؤثر بر تجاری سازی تحقیقات با آزمون فریدمن، نشان داد عوامل زمینه ای با رتبه اول و عوامل محتوایی و ساختاری به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اولویت بندی اعضای پانل قرار گرفته است.
بالندگی سازمانی و شاخصهای سنجش آن
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل و موانع انسانی بهره وری از دیدگاه مدیران سازمانهای مشمول قانون تامین اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مهمترین هدف هر سازمان، دستیابی به بالاترین سطح بهره وری ممکن یا بهره وری بهینه است. عوامل موثر بر بهره وری، عبارت از: سرمایه، ابزار و وسائل، روشهای انجام دادن کار، ساختمان و نیروی انسانی است. در بین این عوامل، منابع انسانی مهمترین نقش را در افزایش یا کاهش بهره وری سازمان ایفا می کند. و سهم مدیران نیز، بیش از عوامل انسانی دیگر است. مدیران براساس باورها و دیدگاههای خود عمل می کنند. بنابراین، اگر بخواهیم رفتار مدیران را در زمینه ی خاص پیش بینی یا نظریه و مدلی را از نظر مرتبط بودن آن با تجارب مدیران ارزیابی کنیم، لازم است نگرش مدیران را در آن زمینه ی خاص، بشناسیم.....