فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۵۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مدلسازی و بهینه سازی سیستم گرمایش از کف با لوله های پکس (Pex ) می پردازد. برای مدلسازی سیستم، ناحیه محاسباتی به دو بخش تقسیم می شود. ناحیه اول عبارت است از ناحیه فوقانی کف که در برگیرنده هوای اتاق و دیواره های آن می باشد. این ناحیه با استفاده از مدل چند ناحیه ای (multizone model ) مدلسازی می شود. در این مدل، ناحیه اول به صورت یک حجم کنترل در نظر گرفته شده و معادلات غیر خطی انرژی در آن به وسیله روش نیوتن رافسون حل می گردد. ناحیه دوم، ناحیه زیرین کف است که شامل لوله های گرمایش، بتن و کف پوش می شود. این ناحیه به صورت عددی مدلسازی می شود. با تلفیق مدلسازی نواحی اول و دوم، مدلسازی کل سیستم تکمیل می گردد. برای بهینه سازی سیستم گرمایش از کف، یک تابع هدف پیشنهاد شده و قطر لوله، ضخامت بتن، نوع و ضخامت کف پوش و سرعت آب گرم درون لوله ها به عنوان متغیرهای تصمیم گیری ( پارامترهای طراحی) در نظر گرفته می شود. در ادامه، حساسیت تابع هدف به تغییر متغیرهای تصمیم گیری مورد بررسی قرار می گیرد. و در نهایت، اثرات تغییر دمای اتمسفر و ضخامت عایق حرارتی ساختمان بر پارامترهای طراحی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
شبیه سازی انتشار گاز دی اکسید گوگرد از دودکش نیروگاه حرارتی شهید رجایی قزوین در فصل زمستان
حوزه های تخصصی:
با توجه به مصرف سوخت نفت کوره در طول زمستان در اکثر نیروگاه های حرارتی کشور و اهمیت بررسی اثرات این فرایند بر آلودگی هوا در مناطق اطراف ، انتشار دی اکسید گوگرد از طریق دودکش نیروگاه شهید رجایی که در 25 کیلومتری قزوین واقع است مورد شبیه سازی با مدل SCREEN3 قرار گرفت . نتایج نشان داد انتشار دود در غالب موارد به سمت جنوب شرقی بوده و حداکثر غلظت های دی اکسید گوگرد در طول روز در فواصل 5 تا 12 کیلومتری پایین دست دودکش نیروگاه و در سایر موارد در فواصل دورتر از 30 کیلومتر به وقوع خواهد پیوست . همچنین مشخص شد که در هیچ حالت جوی در روز یا ...
ارایه یک مدل تصمیمگیری بر اساس الگوی سلسله مراتبی برای انتخاب راهبرد ادغام، واگذاری، همکاری مشترک در صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهدلیل رقابت سنگین بین خودروسازان و تهدیداتی که توسط رقبای خارجی برای آنها وجود دارد، آنها سعی میکنند با همکاری یا ادغام، موجب کاهش رقابت داخلی شده و در هزینههای شرکتهای خود صرفهجویی نمایند. برآورد حجم بازار خودرو در کشور متاثر از دو عامل تقاضا و عرضه میباشد. تقاضا تابعی از نیاز جدید به خودرو و میزان خروج خودروهای فرسوده است و عرضه نیز تابعی است از ظرفیت تولید و بازارهای صادراتی. عوامل کلیدی موثر برتقاضا، درآمد سرانه و میانگین سنی جمعیت میباشند و پیشبینی تقاضا حاکی از نزدیک شدن بازار خودروی ایران به مرحله تعادل میباشد. در این مقاله بهمنظور ارایه راهکار برای موفقیت مدیران و اثربخشی تلاشهایی که در جهت بقا و ارتقا این صنعت صورت میگیرد، مفهوم راهبرد ادغام، همکاری استراتژیک و واگذاری مطرح شده و با مطالعه بازار پیچیده خودرو در دنیا و چالشهای آنها برای بقا و رشد، وضعیت صنعت خودروسازی کشورمان مورد توجه قرار میگردد. سپس با مصاحبه با متخصصان و نخبگان و استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره (AHP) راهبردهای این صنعت تحلیل میگردد. در این مقوله مزایای ادغام چون کاهش هزینهها، دسترسی به دانش، فنآوری، تامین کنندگان و بازارهای مشترک و نیز توان مالی بالاتر در برابر معایبی چون انحصار و دولتی شدن بیشتر بررسی میشود و در این بین اثر کاهش تعرفه واردات و حذف سوبسید بنزین و استانداردهای زیستی نیز در نظر گرفته میشود. راهبرد پیشنهادی همکاری در تولید با خودروسازان خارجی است
تاثیر سفارشی سازی خدمات در صنایع بانکداری بر وفاداری، اعتماد و رضایتمندی مشتری با استفاده از مدل ECSI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به خصوصی سازی بانکداری در کشور، ظهور رقبای جدید و افزایش شدت رقابت بین بانک های دولتی و خصوصی جهت حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید، تاثیر سفارشی-سازی خدمات به عنوان سیاستی برای دستیابی به این مهم بر رفتار مشتریان در قالب سنجش برخی پویایی های روانشناختی (وفاداری، اعتماد و رضایتمندی مشتری) در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است که بدین منظور از مدل ECSI استفاده شده است. در این راستا داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه های توزیع شده در میان مشتریان در دسترس شعب بانک انصار در شهر مشهد به کمک مدل یابی معادلات ساختاری و روش دو مرحله ای حداقل مربعات جزئی و از طریق نرم افزار Smart PLS به منظور آزمون فرضیات و برازندگی مدل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد تمامی فرضیات مورد مطالعه، پذیرفته شدند. اگر سفارشی سازی به شیوه ای مناسب اجرا شود باید رضایت مشتری را که پیش نیاز وفاداری وی می باشد، بهبود بخشد. خدمات سفارشی شده، مشتری را به سوی این باور ترغیب می نماید که بانک نسبت به خواسته های او حساس بوده و این باعث افزایش اعتماد مشتری شده و مقدمه ای بر وفاداری وی خواهد بود. لذا، مطالعه حاضر در این زمینه می تواند کمک کننده ی مدیران و سیاست گذاران فعال در بانک ها باشد.
کیفیت (QFD) در ارزیابی کیفی پروژه های ساختمانی (مطالعه موردی: پروژه مسکن مهر شهرستان سنندج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جایگاه مدیریت پروژه در فرایند انتقال تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
طرح بهینه روسازی در روش آشتو با بهره گیری از مدل برنامه ریزی خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابزار برنامه ریزی خطی امروزه به عنوان یکی از ابزارهای بسیار توانا، این امکان را به مدیران و برنامهریزان میدهد تا تصمیمگیری خود را در مورد نحوه تخصیص منابع محدود و رقابتی به صورت علمی و مدلل اتخاذ کنند. از آنجا که یکی از روشهای معروف و معتبر طراحی روسازی راه، روش آشتو است و استفاده از این روش منجر به ایجاد چندین نامعادله خطی میشود، نمیتوان بر اساس یک حل بسته برای ضخامت هر یک از لایههای روسازی پاسخ منحصر به فردی به دست آورد. در مقاله حاضر یک مدل برنامهریزی خطی برای تعیین ضخامت بهینه هر یک از لایهها در روش طراحی آشتو توسعه داده شده است. استفاده از این مدل برنامهریزی خطی باعث به دست آمدن یک جواب منحصر به فرد برای ضخامت هر یک از لایهها میشود که به کمترین سرمایهگذاری جهت ساخت روسازی نیاز دارد. نتایج حاصل از حل این مدل برنامهریزی خطی نشان داده شده است که ضخامت و پیکرهبندی بهینه روسازی رابطه مستقیمی با نسبت هزینه اجرا به ضریب قشر هر یک از لایهها نسبت به یکدیگر دارند. هر چه این نسبت کمتر باشد، ضخامت این لایه در سیستم روسازی را باید تا حد امکان افزایش داد تا روسازی از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر شود
استفاده از مدل LRFM برای بخش بندی مشتریان براساس ارزش چرخه عمر آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم در حوزه مدیریت ارتباط با مشتری در سازمان های مشتری محور شناخت مشتری است و درک تفاوت و رتبه بندی آنها و تخصیص بهینه منابع به آنها با توجه به ارزشی که برای شرکت ها دارند، می باشد. هدف این مقاله ارائه مدل مناسبی جهت بخش بندی مشتریان بر اساس ارزش دوره عمرآنها می باشد. در فرایند پیشنهادی این تحقیق در شرکت مورد مطالعه، برمبنای روش داده کاوی کریسپ (CRISP) شش فاز کلی طراحی و پس از تعیین مقادیر شاخص های مدل ال.آر.اف.ام (LRFM) شامل طول ارتباط مشتری، تازگی مبادله، تعداد دفعات مبادله و ارزش پولی مبادله در921مشتری و وزن دهی آنها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی، با توجه به تحلیل تشخیصی در 16 گروه و پنج خوشه(بخش) اصلی مشتریان وفادار(گروه های 13و10 و 16) ، بالقوه(گروه های8 ،15 و14)، جدید(گروه های 5 ،3 ،2 ،1)، از دست رفته(گروه های 9، 12، 4، 7) و پر مصرف (گروه های 6 و 11) بخش بندی و ارزش دوره عمر آنها تعیین گردیده است. نتایج مطالعه حاضر، زمینه را برای تحلیل ویژگی های مشتریان شرکت فراهم نمود. همچنین با بخش بندی مشتریان، مشتریان کلیدی و با ارزش شرکت مشخص شدند. در این مطالعه مشتریان گروه 13 با بالاترین ارزش دوره عمر شناسایی شدندکه شرکت باید در حفظ و نگهداری آنها تلاش نماید. در نهایت نیز پیشنهادهایی به شرکت جهت بهبود سیستم مدیریت ارتباط با مشتری ارائه گردید.
داده کاوی و کاربرد آن در آمار رسمی
حوزه های تخصصی:
رابطه بین سرمایه های فکری و قابلیت یادگیری سازمانی در موسسه مطالعات بین المللی انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، بحث اقتصاد نوین در برابر اقتصاد سنتی، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. اقتصاد نوین، اقتصادی مبتنی بر برتری و اولویت دانش است. در اقتصاد دانشی، دارایی های فکری و به خصوص سرمایه های انسانی، جزو مهم ترین دارایی های سازمانی محسوب می شوند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سرمایه های فکری و قابلیت یادگیری سازمانی، در بین کارشناسان «موسسه مطالعات بین المللی انرژی» می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش از پرسشنامه بنتیس و همکارانش (2000)، برای اندازه گیری سرمایه های فکری و از پرسشنامه کوهن و لوینتال (1990) برای اندازه گیری قابلیت یادگیری سازمانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از آزمون همبستگی اسپیرمن به منظور بررسی فرضیات و از تحلیل عاملی تاییدی برای بررسی برازش کلی مدل مفهومی پژوهش، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین هر سه بعد سرمایه های فکری و قابلیت یادگیری در بین کارشناسان موسسه مطالعات بین المللی انرژی، رابطه مثبتی وجود دارد. نتیجه های تحلیل عاملی تاییدی نیز نشان می دهند که مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است
فن بازار ملی در ایران؛ چارچوب مفهومی و الزامات عملیاتی
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی و صنعتی کشور ها مطرح می باشد. در مناطق مختلف جهان، روش های گوناگونی در راستای تسهیل انتقال و مبادله فناوری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی بکار می رود. ایجاد فن بازار به عنوان مرکز و مرجع مبادلات فناوری یکی از سازوکار های پیشرفته و نوپا در جهت هدف فوق الذکر محسوب می شود. در ایران مبادلات و انتقال فناوری از نظام و ساختار منسجم و هدفمندی برخوردار نیست و این مساله باعث بروز مشکلات بسیاری برای عرضه کنندگان فناوری و متقاضیان فناوری شده است. در مقاله حاضر پس از بررسی بحث مبادلات فناوری، به معرفی اجمالی برخی از فن بازار ها در اروپا و آسیا پرداخته شده است. در ادامه با استفاده از مصاحبه و مطالعه میدانی از بین کارشناسان فن بازار و حیطه های مرتبط و آشنا با آن جهت ارائه چارچوب مفهومی و الزامات و شرایط عملیاتی فن بازار در سطح ملی در ایران، استفاده شده است. در واقع این مقاله در پی ارائه تشریح ماموریت و اهداف بخش های مختلف، مالکیت، فرآیند داخلی و ارتباطات فن بازار سطح ملی در ایران و همچنین پبش نیاز های ایجاد فن بازار می باشد.
رویکرد منسجم BSC-TOPSIS جهت ارزیابی دانشکدههای مدیریت برتر دانشگاههای استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی راهبردی عملکرد سازمان در محیط صنعت همواره یکی از اولین و اساسی¬ترین پیشنیازهای تدوین برنامه¬های بهبود برای سازمان¬ها می¬باشد و از اهمیت بالایی برخوردار است، تا آنجاکه یکی از امور جاری سازمان¬ها شناسایی نقاط قوت و ضعف خود می¬باشد. این امر در اقتصاد دانش محور و محیط پرتلاطم امروزی در مورد دانشگاه¬ها که مراکز آموزش و تولید دانش و نیروی کار دانشی هستند، از اهمیت مضاعفی برخوردار است. تا به امروز در صنایع مختلف از مدل¬های متفاوتی جهت ارزیابی عملکرد راهبردی، استفاده شده است که هریک با رویکردی متفاوت به تحلیل ابعاد سازمان پرداخته¬اند. یکی از مدل¬های راهبردی کارا در این زمینه، مدل کارت امتیازی متوازن میباشدکه به بررسی متعادل تمامی جنبه¬های سازمان می¬پردازد، لذا در این تحقیق با در نظرگرفتن نقاط قوت مدل کارت امتیازی متوازن در ارزیابی عملکرد راهبردی، از ترکیب آن با تکنیک تاپسیس جهت ارزیابی و رتبه¬بندی تعدادی از دانشکده¬های مدیریت برتر استان تهران استفاده شده است. به بیان دیگر در این مقاله با استفاده از مدل جبرانی تاپسیس به جمع¬بندی نتایج ارزیابی حاصل از مناظر مدلBSC پرداخته شده است. نتایج این پژوهش علاوه براینکه می¬تواند به طور کاربردی برای برنامه¬ریزی بهبود دانشکده¬های مدیریت مورد بررسی و سایر دانشکده¬های مدیریت ایران بکارگرفته شده و در توسعه مدل کارت امتیازی متوازن در بخش دانشگاهی موثر است، بلکه ترکیبی مناسب از این دو تکنیک را برای جمع¬بندی نتایج حاصل از ارزیابی مناظر مختلف مدلBSC ارائه نموده است.
عناصر هشتگانه مدیریت کیفیت جامع
حوزه های تخصصی:
تحلیل مقایسه ای کارایی بخش صنایع بزرگ در استان های ایران با استفاده از روش تابع مرزی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله تخمین و مقایسه کارایی فنی در بخش صنایع بزرگ (کارخانه ای) در استان های ایران، طی سال های 83-1370 است که از روش تحلیل تابع مرزی تصادفی (SFA)استفاده شده است. در این بررسی با الهام گرفتن از مدل باتیز وکولی (1995)، ضمن اندازه گیری کارایی فنی صنایع مذکور به تفکیک هر استان، عوامل موثر بر عدم کارایی و اختلاف آن در بین استان ها نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد کارایی فنی صنایع بزرگ در دوره بررسی، پایین بوده است. میانگین استانی کارایی صنایع مزبور 374/0 بوده که عملکرد پایینی را نشان می دهد. با وجود پایین بودن متوسط کارایی، برخی استان ها از این لحاظ عملکرد قابل توجهی داشته اند. بالاترین میزان متوسط کارایی به استان خوزستان(760/0) و پایین ترین آن به استان سیستان و بلوچستان (199/0) تعلق داشت. دو عامل دولتی بودن مالکیت واحدهای صنعتی و شدت مصرف انرژی، اثر منفی و اندازه بنگاه (متوسط ارزش افزوده یک واحد صنعتی)، اثر مثبت بر کارایی داشتند. استان هایی نظیر بوشهر و هرمزگان با وجود این که صنایع آنان بطور نسبی از امکانات تولیدی کمتری بهره مند بوده اند، در مقایسه با برخی از استان های برخوردار، سطح کارایی بالاتری داشتند که عمدتا ناشی از نرخ رشد قابل توجه کارایی صنایع آنان در سال های آخر دوره است. با توجه به پایین بودن سطح کارایی فنی در بخش صنایع بزرگ، توانمندسازی مدیریت اقتصادی بنگاه های دولتی در راستای خصوصی سازی و واقعی نمودن قیمت انرژی و مصرف بهینه آن در فرایند تولید این صنایع، از جمله اقدامات مهمی است که در جهت ارتقاء سطح کارایی، باید مورد توجه قرارگیرند.
تحلیل پوششی داده ها(DEA) ؛تحلیل پوششی داده ها چابکی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور عصر جدید کسب و کار که تغییر را به عنوان یکی از خصوصیات اصلی با خود دارد، تضمین
موفقیت و بقای سیستم های تولید، سخت تر می شود. در تقابل با این شرایط متغیر، سیستم تولید چابک
به عنوان پیشرفته ترین سیستم یا به عبارتی پارادایم تولید، امروزه در حال ارائة خود به دنیای تولید
است و در این راستا توسعة متدهای ارزیابی چابکی بنگاه ها نیز اهمیت ویژه ای یافته است.
شیوه های سنجش چابکی اساساً دارای یک نقص کلی هستند و آن عدم توجه به میزان نیازمندی به
چابکی، برای ارزیابی و مقایسة چابکی بنگاه ها با بنگاه های دیگر می باشد. در واقع شدت تغییرات
محیطی و تلاطم نیازمندی های مشتریان، تعیین کنندة میزان نیاز به چابکی برای بنگاه ها می باشد و با
توجه به ماهیت و اندازة متفاوت این تغییرات برای سازمان های مختلف، سطح مطلوب چابکی برای
آن ها متفاوت خواهد بود. بنابراین شیوه های ارزیابی باید میزان چابکی را به صورت قدرت پاسخگویی
مناسب به این تغییرات مورد سنجش قرار دهند. در این مقاله با هدف رفع این نقیصه، تکنیک تحلیل
پوششی داده ها با تعریف ورودی ها و خروجی های چابکی، برای اررزیابی چابکی بنگاه های تولیدی
تعدیل شده است. در پایان این مدل اندازه گیری برای ارزیابی چابکی 20 بنگاه تولیدی از 5 صنعت
مختلف به کار گرفته شد و چابکی نسبی بنگاه ها و نیز میزان بهبود در خروجی ها به منظور رسیدن به
مرز کارایی سازمان های مختلف از نظر چابکی، تعیین و مسیر بهبود برای آن ها ترسیم شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد زنجیرهی تامین (مطالعهی موردی صنعت قطعه سازی خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق عوامل مؤثر بر عملکرد زنجیره های تامین در ادبیات موضوع مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نظر کارشناسان 34 شاخص جهت سنجش عملکرد زنجیره های تامین شناسایی شد. در ادامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی (مطالعهی همبستگی رگرسیونی) از میان شاخص های شناساییشده، 21 شاخص در قالب 6 عامل برای سنجش عملکرد زنجیرهی تامین در صنعت تولید قطعات خودرویی به دست آمد. این مدل عوامل مشتریان (81/0)، فرآیند (75/0)، هزینه (54/0)، انعطاف پذیری (30/0)، تامینکننده (29/0) و زمان (21/0) را به ترتیب تاثیر در عملکرد این صنعت معرفی و برای هر عامل شاخص هایی را جهت سنجش و ارزیابی ارائه نموده است.