فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴٬۶۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
پس از خصوصی سازی و پذیرش شرکت مخابرات ایران در بورس، اطلاع از وضعیت کارآیی مراکز تلفن شهری برای سهامداران امری اجتناب ناپذیر است. پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال اساسی است که چگونه متغیرهای موثر بر کارآیی مراکز را شناسایی و مراکز ناکارا را به مرز کارایی رساند. بدین منظور با جمع آوری نظرات خبرگان در قالب پرسش نامه مقایسات زوجی و آنالیز داده ها به روش فرایند تحلیل شبکه ای، متغیرهای مؤثر در کارایی مشخص شده است. داده های خام از ادارات برنامه ریزی، بازرسی و ارزیابی و صورت های مالی سال 1396، تهیه شده است. در ادامه کارایی مراکز به روش تحلیل پوششی داده ها در شرایط بازده به مقیاس ثابت و متغیر محاسبه، رتبه بندی و راه کارهای بهبود عملکرد مراکز ناکارا ارائه شده است. مطابق یافته ها توان مندی کارکنان، رضایت مندی کارکنان، رضایت مندی مشترکین و مهارت های مدیریتی موثرترین متغیرها در کارآیی هستند. اختلاف تعداد مراکز ناکارا در مقیاس ثابت و متغیر، یعنی ناکارایی مقیاس، عدم کارکرد در مقیاس بهینه و اتلاف منابع توسط مراکز می باشد. رتبه پایین شهرستان ها، لزوم گزینش رؤسای مخابرات شهرستان ها مطابق شایستگی های فردی و تخصصی را ایجاب می کند. همچنین از عوامل مهم ناکارایی مراکز، عدم وجود فضای رقابتی انگیزشی، قدرت تصمیم گیری و ریسک پذیری و وجود محدودیت های مختلف سازمانی و قانونی می باشد.
ارزیابی عملکرد بخش اورژانس بیمارستان: رویکردی یکپارچه مبتنی بر مهندسی تاب آوری و مدیریت ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش اورژانس یکی از شلوغ ترین بخش های یک بیمارستان است و بهبود عملکرد این بخش تأثیر بسیاری در بهبود کیفیت ارائه خدمات بیمارستان دارد. اخیراً پژوهشگران به دلیل تمرکز مهندسی تاب آوری و مدیریت ناب بر کارایی سیستم ها توجه بسیار زیادی به این دو دیدگاه در کنار یکدیگر داشته اند. هدف این پژوهش، ارائه رویکردی یکپارچه برای ارزیابی عملکرد مبتنی بر شاخص های مهندسی تاب آوری و مدیریت ناب با هدف ارتقای رضایت شغلی و کاهش هزینه های درمانی در واحد اورژانس یک بیمارستان خصوصی است. به این منظور، ابتدا با شناسایی شاخص های مؤثر، مدل مفهومی مسئله طراحی شد؛ سپس داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه ای استاندارد جمع آوری شدند. در گام بعدی، با استفاده از الگوریتم مبتنی بر تحلیل پوششی داده ها و با حضور تمام شاخص ها، مقادیر کارایی محاسبه شد؛ همچنین مقادیر کارایی پس از حذف هر یک از عوامل مجدداً محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های تعهد مهندسی در گروه تاب آوری و بهبود عملیاتی در گروه مدیریت ناب، بیشترین تأثیر را دارند؛ بنابراین با تمرکز بر این شاخص ها می توان بهبود زیادی در سطح رضایت کارکنان و درنتیجه عملکرد سازمان ایجاد کرد.
تحلیل چالش های توسعه بازار فناوری های انرژی تجدیدپذیر در ایران با مدل سازی ساختاری - تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
55 - 72
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه مصرف انرژی های فسیلی در سا ل های اخیر پیامدهای زیست محیطی و تغییر اقلیم گسترده ای به همراه داشته است. فناوری های انرژی تجدیدپذیر و توسعه استفاده از منابع تجدیدپذیر، راه حلی پایدار و مورد توافق در سطح بین المللی است که برای تحقق آن، شکل گیری و توسعه بازار این فناوری ها مسئله ای کلیدی و از گلوگاه های توسعه و کاربرد گسترده انرژی های تجدیدپذیر محسوب می شود. در این راستا، مقاله حاضر به تحلیل چالش های توسعه بازار فناوری های انرژی تجدیدپذیر در ایران می پردازد. با بررسی پیشینه توسعه بازار فناوری های انرژی تجدیدپذیر و با نظر 11 خبره در پاییز 1400، 20 چالش محوری توسعه بازار این فناوری ها در ایران استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری - تفسیری ارتباطات میان چالش ها، و نفوذ و وابستگی آن ها با تحلیل میک مک تشریح می شود. بر اساس یافته های تحقیق، چالش های توسعه بازار فناوری های انرژی تجدیدپذیر در 13 سطح دسته بندی و روابط میان آن ها ارائه می شود. تاثیرگذارترین چالش ها شامل اقتصاد مقیاس پایین و ریسک بالای توسعه این فناوری ها هستند. ضعف در زیرساخت های انتقال فناوری، فعالیت های محدود تبلیغانی، تعاملات ضعیف دولت با شرکت ها از دیگر چالش های کلیدی توسعه بازار فناوری انرژی های تجدیدپذیر می باشند. اصلی ترین دلالت سیاستی یافته های این پژوهش، لزوم توجه یکپارچه به چالش های توسعه بازار و لحاظ نمودن سطح هر چالش و تاثیر آن بر دیگر چالش ها است.
عوامل مؤثر بر شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی مبتنی بر فناوری (مطالعه موردی: دانشکدگان فنی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
391 - 420
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی شناخت عوامل اثرگذار بر شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی، مبتنی بر فناوری در دانشکدگان فنی دانشگاه تهران انجام شد. روش: ابتدا با مرور ادبیات پیشین، عوامل اثرگذار در شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی مبتنی بر فناوری شناسایی شد؛ سپس از طریق مصاحبه های عمیق و اکتشافی با 17 نف ر از متخصص ان و خب رگان در جامع ه، پژوهش تکمیل شد و با روش کدگذاری باز و محوری، 9 عامل اصلی مؤثر بر شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی مبتنی بر فناوری به دست آمد. در ادامه با توزیع پرسش نامه های زوجی میان خبرگان و با کمک روش مدل سازی ساختاری تفسیری، پیکره بندی اجزای مدل در شش سطح صورت گرفت. یافته ها: مدلی متشکل از شش سطح به دست آمد. سطح اول: مؤلفه های زیرساخت های توسعه اکوسیستم کارآفرینی، سیاست گذاری و مدیریت منابع مالی، شدت و سطح آمادگی طراحی، توسعه و تجاری سازی، ایجاد و توسعه نهادهای حمایتی، و توسعه کسب وکار در منطقه. سطح دوم: مؤلفه سیاست و قوانین دانشگاه. سطح سوم: مؤلفه بازار. سطح چهارم: عوامل اقتصادی و محیط کسب وکار. سطح پنجم: عوامل حاکمیتی. سطح ششم: مؤلفه فرهنگ اکوسیستم کارآفرینی فناورانه دانشگاهی. همچنین نشان داده شد که مؤلفه فرهنگ تأثیرگذارترین عامل و مؤلفه های زیرساخت های توسعه اکوسیستم کارآفرینی سیاست گذاری و مدیریت منابع مالی، شدت و سطح آمادگی طراحی، توسعه و تجاری سازی، ایجاد و توسعه نهادهای حمایتی و توسعه کسب وکار در منطقه، تأثیرپذیرترین عوامل در شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی مبتنی بر فناوری در دانشگاه تهران هستند.
نتیجه گیری: توسعه فرهنگ و روحیه کارآفرینی، کالبد اساسی شکل گیری اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی مبتنی بر فناوری است که با سیاست گذاری های صحیح و مدیریت شایسته در سطح خرد و کلان اجراشدنی است.
طراحی مدلی برای بررسی تأثیر مداخله دولت در رقابت بین زنجیره تأمین سبز و غیر سبز عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
35 - 71
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به آلودگی های زیست محیطی که محصولات مختلف ایجاد می کنند، اتخاذ سیاست-هایی از سوی دولتها در زمینه بهبود عملکرد زیست محیطی زنجیره تامین بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. زنجیره تامین سبز منافع زیادی را مانند صرفه جویی در منابع انرژی، کاهش آلاینده ها و... در پی خواهد داشت. مداخله ی دولت برای توسعه این زنجیره ها به صورتهای مختلفی مانند پرداخت یارانه، اخذ مالیات، فروش مجوز و انجام تبلیغات است. در این پژوهش، دو تولیدکننده با زنجیره های تامین سبز و غیرسبز در بازار رقابتی با یکدیگر رقابت کرده و محصولات خود را از طریق یک خرده فروش مشترک به فروش می رسانند و دولت نیز به عنوان رهبر در بازی استاکلبرگ مداخله می کند. این زنجیره ها بر اساس انتخاب روش های قیمت گذاری عامل محور و عمده فروشی به چهار مدل مختلف طراحی شده است و دراین مدل ها دولت با انجام تبلیغات برای محصولات سبز در دو مدل اول و دوم و با اخذ مالیات از تولیدکننده محصول غیرسبز در مدل های سوم و چهارم درصدد حداکثر کردن رفاه اجتماعی و بهبود محیط زیست است. به منظور تجزیه و تحلیل و مقایسه مدلها از روش نظریه بازیها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که به طور کلی دخالت دولت باعث بهبود وضعیت زیست محیطی و رفاه اجتماعی می شود و در حالت انجام تبلیغات، تأثیر بهتری بر روند کلی بازار و همچنین بر رفاه اجتماعی نسبت به استراتژی اخذ مالیات دارد.
استفاده از تحلیل پوششی داده ها در تخمین برابری سازمانی درک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
337 - 358
حوزه های تخصصی:
هدف: با وجود مقبولیت گسترده نظریه برابری آدامز و اجماع نظر روی توانایی این نظریه در تبیین عدالت توزیعی، دشواری در کمی کردن مفهوم برابری باعث شده است تا بهره مندی از این نظریه با چالش هایی مواجه شود. این پژوهش رویکردی را برای سنجش برابری درک شده توسط هر فرد در مقایسه با سایر کارکنان و تعیین میزان تغییر در ورودی ها/خروجی های یک فرد برای ایجاد حس برابری در وی، ضمن بروز کمترین نارضایتی در دیگر افراد ارائه می دهد. روش: بدین منظور، از مدل خروجی محور CCR تحلیل پوششی داده ها برای صورت بندی دو سناریوی خوش بینانه و بدبینانه و دستیابی به تخمینی بازه ای از میزان برابری درک شده توسط کارکنان استفاده می شود. برای اطمینان از کاربردی بودن رویکرد پیشنهادی، از آن برای تخمین برابری درک شده توسط اعضای هیئت علمی یک گروه آموزشی استفاده می شود. یافته ها: این رویکرد نشان داد که دیدگاه خوش بینانه یا بدبینانه، بر رتبه بندی افراد از لحاظ میزان برابری درک شده توسط آن ها اثر متفاوتی دارد. همچنین میزان برابری درک شده واقعی توسط افراد، لزوماً با میزان برابری تخمین زده شده برای آن ها با استفاده از دو دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه تطابق ندارد؛ زیرا این دو دیدگاه حالت های حدی دو رویکرد را می سنجند. در عوض، میزان برابری درک شده توسط افراد با میانگین برابری درک شده از دو رویکرد خوش بینانه و بدبینانه تطابق بیشتری دارد. نتیجه گیری: قرارگیری میزان برابری های درک شده اظهارشده توسط افراد در بازه های محاسبه شده برای برابری های درک شده توسط رویکرد پیشنهادی حکایت از اعتبار آن دارد. بنابراین، می توان برابری درک شده توسط هر فرد را به صورت یک بازه تخمین زد و بر اساس آن، برای افرادی که پتانسیل احساس نابرابری زیادی دارند، تمهیدهایی اندیشید تا این پتانسیل کاهش یابد.
شناسایی عوامل مؤثر بر خرید آنلاین در شرکت های مبتنی بر فناوری (مورد مطالعه : شرکت دیجی کالا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
49 - 62
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خرید از فروشگاه های مبتنی بر فناوری که بصورت آنلاین فعالیت دارند در میان خریداران فراگیر شده است و به دلیل سهولت در انتخاب فروشنده ، برای شرکت های آنلاین دارای ریسک از دست دادن سریع مشتریان است. لذا برای بهینه سازی ارائه خدمات به مشتریان لازم است تا مهم ترین عوامل اثرگذار بر این خریدها از دید مشتریان شناسایی شده و مشکلاتی که باعث نارضایتی آنان می گردد رفع شوند.در این پژوهش با استفاده از روش شبکه نگاری به بررسی این عوامل در خریداران شرکت دیجی کالا به عنوان نمونه مورد بررسی پرداخته شده. در روند انجام با بررسی نظرات مشتریان این شرکت در شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازه زمانی 8ماهه ، 353 نظر مرتبط با موضوع انتخاب شده، و پس از انجام مراحل کدگذاری، مدلی شامل 10مقوله هسته (و 38 بعد تشکیل دهنده) تأثیرگذار بر تجربه خرید مشتریان شرکت مبتنی بر فناوری دیجیکالا را شناسایی و ارائه نماید. نتایج به دست آمده مدلی جامع از عوامل اثرگذار بر تجربه خرید آنلاین کالا از فروشگاه مبتنی بر فناوری دیجیکالا، شامل 10 مقوله مدیریت زنجیره تأمین، دیدگاه شخصی مشتریان، امکان مرجوعی کالای خریداری شده، تجربه قبلی خریدار، نحوه قیمت گذاری محصولات، تنوع محصولات، طرز برخورد نیروی انسانی، وب سایت و اپلیکیشن نحوه بسته بندی و کیفیت محصول را معرفی نمود.
ترکیب روش شناسی سیستم های نرم در دو سطح به منظور بهبود سیستم ارتقای شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
1 - 34
حوزه های تخصصی:
رویکردهای نرم تحقیق در عملیات متاثر از پارادایم تفسیری در مسائلی که شامل ذینفعان متعدد با دیدگاه های متفاوت و تضاد منافع می باشند از توانمندی بالایی برای ساختاردهی و به دنبال آن بهبود مسائل برخوردار هستند. این روش ها با تعریف مسئله و مدلسازی مشارکتی به ساختاردهی و بهبود شرایط آشفته اقدام می کنند. در این مطالعه روش شناسی سیستم های نرم به عنوان یکی از معروف ترین روش های تحقیق در عملیات نرم در دو سطح مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا با استفاده روش شناسی سیستم های نرم فرایندمحور، فرایند دخالت در سیستم ارتقاء شغلی کارکنان یک شرکت فعال در حوزه نفت و گاز طراحی شده است. در ادامه به کمک روش سیستم های نرم محتوامحور نارضایتی کارکنان از این سیستم بر اساس جها ن بینی های متنوع مدیران وکارمندان بررسی شده است. در این مرحله شرایط به منظور بیان آزادانه دیدگاه های افراد در سطوح قدرت متفاوت سازمان فراهم شده است. سپس تعاریف بنیادین و مدل های مربوطه در قالب مدل ایده آل نهایی جمع بندی شده است. در پایان با ایجاد فهم مشترک اقدام توافقی از طریق مذاکره برای کاهش میزان نارضایتی کارکنان از سیستم ارتقاء شغلی پیشنهاد شده است.
مدل بهینه سازی چند هدفه جهت ارزیابی ریسک در زنجیره تأمین حلقه بسته پایدار تحت شرایط عدم قطعیت در پارامترها: استفاده از رویکرد ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
251 - 298
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق مدلی برای یک زنجیره تامین حلقه بسته پایدار با در نظرگرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به همراه ریسک ناشی از عدم قطعیت در پارامترها ارائه میگردد که برای مدلسازی این مسئله از برنامه ریزی تصادفی استفاده شده و همچنین با استفاده از مقیاس ارزش در معرض ریسک شرطی به اندازه گیری ریسک ها پرداخته میشود. هدف این مدل ماکسیمم کردن سود طراحی شبکه، کاهش نرخ بیکاری و افزایش فرصت های شغلی ناشی از احداث مراکزو مینیمم کردن کربن تولید شده حاصل از حمل و نقل های درون شبکه، مراکز تولید، بازیافت، تعمیر، تولید مجدد می باشد. از دیگر اهداف این مسئله می توان به مینیمم کردن ریسک ناشی از عدم قطعیت در هزینه حمل ونقل و تقاضای مشتری نیز اشاره نمود. در پایان جهت نشان دادن کارایی مدل، مثالی تحت شرایط قطعیت و عدم قطعیت با معیار اندازه گیری ریسک حل نموده و جوابهای بهینه پارتو آنها با هم مقایسه میگردد. نتایج این تحقیق بیانگر این مطلب می باشد که با افزایش ریسک، سود ناشی از شبکه زنجیره تامین کاهش یافته و جهت مواجه شدن با ریسک می بایست هزینه بیشتری را متحمل گردید.
تبیین عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت و ساز با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
237 - 266
حوزه های تخصصی:
همواره صنعت ساخت وساز اثرات مخرب قابل توجهی بر محیط زیست داشته است. بهره گیری از راهبردهای مدیریت زنجیره تأمین سبز برای دستیابی به ساخت وساز پایدار، رویکردی موثر برای کاهش آسیب های وارده بر محیط زیست است. با توجه به مبهم بودن ابعاد، در این پژوهش با اتکا بر رویکرد کیفی و پارادایم تفسیرگرا و روش هفت مرحله ای فراترکیب مولفه های موثر بر استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت ساخت وساز تبیین شد. به همین منظور 728 پژوهش مرتبط در حوزه مدیریت زنجیره تامین و به ویژه با پسوندهای پایدار، سبز، معکوس، شناسایی، بررسی، ارزیابی و غربال شد و در نهایت براساس پروتکل ورود و خروج، تعداد 37 مطالعه در سبد پژوهش کدگذاری شد که در مجموع 73 کد اولیه استخراج و در قالب 13 مفهوم و 4 مقوله دسته بندی شدند. پایایی طبقه بندی براساس ضریب کاپا تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد مولفه های تاثیرگذار بر مدیریت زنجیره تامین سبز براساس چهار مقوله اصلی شامل: عوامل اصلی مدیریت زنجیره تامین سبز، عوامل تسهیل کننده، محرک ها و موانع داخلی و خارجی، شناسایی شدند و در نهایت پیشنهاداتی براساس نتایج استخراج شده از این پژوهش به پژوهشگران آتی ارائه گردید.
طراحی و اعتبارسنجی مدل توانمندسازی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش در گام نخست، طراحی مدل توانمندسازی مدیران و در مرحله بعدی، اعتبارسنجی آن مبتنی بر پژوهشی آمیخته و به روش توصیفی اکتشافی بود. جامعه آماری برای ارائه مدل، شامل خبرگان دانشگاهی و همچنین، مدیران ارشد بانک مرکزی و برای اعتبارسنجی آن،شامل مدیران صف و ستاد بانک مرکزی بود. نمونه آماری خبرگان تا مرحله اشباع نظری به تعداد 15 نفر به روش هدفمند قضاوتی و برای مرحله اعتبارسنجی مدل، به تعداد 210 نفر مبتنی بر قواعد حجم نمونه در روش معادلات ساختاری و به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه خبره مبنا برای مرحله مدل سازی و پرسشنامه با طیف لیکرت پنج تایی برای مرحله اعتبارسنجی بود. روایی پرسشنامه به روش همگرایی و واگرایی و پایایی آن به روش پایایی معرف ها و مرکب تأیید شد. ترکیب نتایج تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری، منتج به ارائه مدل توانمندسازی مدیران شد که از هشت مقوله توان سازهای ساختاری، توان سازهای مدیریتی، توان سازهای دانشی، توان سازهای انگیزشی، کُنشگران توان ساز، توانمندسازی روانی، توانمندسازی تجربی و پیامدهای رفتاری تشکیل یافته است. همچنین، یافته های بخش کمّی، اعتبار مدل ساختاری پژوهش را تأیید و کلیه فرضیه ها (به غیر از اثر تعدیلگری کُنشگران توان ساز) اثبات شد.
رویکرد برنامه ریزی فازی استوار جدید به منظور طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
421 - 457
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته با در نظر گرفتن عدم قطعیت های ترکیبی و انعطاف پذیری در محدودیت هاست. روش: در این مطالعه به منظور درنظرگرفتن هم زمان عدم قطعیت های شناختی و تصادفی و انعطاف پذیری در محدودیت ها، مدل جدیدی از برنامه ریزی انعطاف پذیر امکانی تصادفی استوار، بر اساس اندازه گیری Me توسعه داده شده است. یافته ها: در رویکرد پیشنهادی، ترکیب محدبی از طیف خوش بینانه و بدبینانه در مدل در نظر گرفته شده و نیاز به بررسی های ذهنی و تکراری تصمیم گیران، در مدل رفع شده است؛ به طوری که سطح رضایت به صورت بهینه با حل مسئله تعیین می شود. از طرفی، به دلیل استواری مدل، انحراف های امکانی و سناریویی، عدم تحقق تقاضا و ظرفیت و نقض محدودیت های نرم در مدل حداقل شد. نتیجه گیری: به منظور ارزیابی کارایی مدل پیشنهادی، مطالعه ای موردی در زنجیره تأمین تولید کاغذسنگی انجام شد. نتایج تحلیل حساسیت، تحلیل استواری و شبیه سازی با مدل تحقق نشان داد که مدل پیشنهادی قادر است راه حل های استوار و واقع بینانه پیشنهاد کند. پیشنهاد حل واقع بینانه و انعطاف پذیر مسائل طراحی شبکه زنجیره تأمین، از طریق ایجاد تبادل بین تابع هدف و سطح ریسک پذیری تصمیم گیران و مدیران، از طریق تغییر فضای موجه در معیار Me در رویکرد پیشنهادی، از دستاوردهای مطالعه حاضر بود.
استراتژی های توسعۀ بازی های دیجیتال بومی؛ تلفیق رویکردهای تحلیل مضمون و برنامه ریزی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی های دیجیتال با ظهور عصر دیجیتال و تکنولوژی، پا به عرصۀ وجود نهاده اند و تأثیر بسزایی در عرصه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در اقصی نقاط دنیا داشته اند. استفاده از بازی های جدی و واقعیت مجازی در زمینه های درمان و پزشکی، این صنعت را از حوزۀ سرگرمی صرف خارج و به یکی از صنایع کاربردی تبدیل کرده است. این مقاله درصدد بهینه سازی ترکیب استراتژی های توسعۀ این صنعت است و مدل ریاضی استفاده شده نیز جایگزین مناسبی برای دیگر روش هایی است که در مدیریت استراتژیک، برای ارزیابی و انتخاب استراتژی ها استفاده می شود. همچنین متغیرها و پارامترهای موردنیاز این مدل نیز با تلفیق و کاربرد تکنیک های مختلفی همچون تحلیل مضمون، ماتریس خانه کیفیت، AHP و SAW فراهم شده اند، برای جمع آوری داده های موردنیاز، برای کاربرد در روش های اشاره شده نیز علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و مرور پژوهش های پیشین، از مصاحبه های عمیق با 12نفر از خبرگان و متخصصان صنعت بازی های دیجیتال استفاده شد. طی فازهای متوالی پژوهش، پارامترهای موردنیاز در مدل برنامه ریزی آرمانی تأمین شد و پس از فرموله سازی و حل آن، استراتژی های بهینه ای استخراج شد که در رفع موانع و چالش های صنعت بازی مؤثر است. دستیابی به اهداف، توسعۀ بازی ها را تسهیل می کند و قابلیت های مناسبی در اجرا دارد. چهار استراتژی بهینه عبارت بودند از: توانمندسازی و توسعۀ قابلیت های متخصصان بازی ساز، هدفمندی و غنی سازی محتوای بازی های ساخت داخل، تأمین مالی و تسهیل سرمایه گذاری و افزایش سطح رقابت پذیری گروه های بازی ساز
مهندسی زیرساخت های فناوری مبتنی بر معماری سازمانی(مطالعه موردی: سازمان جهاددانشگاهی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
3 - 16
حوزه های تخصصی:
معماری سازمانی ساختاری مفهومی برای سازمان دهی و طبقه بندی اطلاعات مرتبط در یک حوزه می باشد که چارچوب آن به عنوان یک مرجع مورد استفاده برای آماده سازی لایه های معماری سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. وجود عملکردهای متناقض، عدم همخوانی مناسب میان اجزا، نبود یکپارچگی مناسب و فرآیندهای زاید در سازمان ها؛ مهندسی زیرساخت ها و معماری فرآیندهای سازمانی امری ضروری و حیاتی است تا سازمان ها با حداکثر کارایی به فعالیت بپردازند. از این رو در این مقاله از چارچوب زکمن برای تکمیل لایه های معماری سازمانی جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی استفاده شده است. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی– تحلیلی است. جامعه آماری کلیه پرسنل سازمان جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی می باشد. نمونه آماری نمایندگان معرفی شده در واحدهای جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی است. جهت پیاده سازی چارچوب زکمن واحد اداره امور اداری و عمومی به دلیل وجود فرآیندهای اصلی سازمان انتخاب شده است. این مقاله در 4 فاز انجام شده است که در فاز 1 و 2 لایه های اول و دوم معماری سازمانی با شناسایی فرآیندها، مستندسازی و مدل سازی فرآیندها تکمیل گردیده است. در فاز 3، طی تهیه پرسشنامه ای بلوغ معماری سازمانی ارزیابی شده و مدل تاثیرپذیری لایه داده و اطلاعات، فناوری اطلاعات و کسب و کار از طریق نرم افزار Smart PLS ارائه شده است. در فاز نهایی مدل زکمن برای اداره امور اداری و عمومی در حوزه برنامه ریزی، مدل سازمانی و مدل سیستم ارائه شده است. نتایج مهندسی زیرساخت های فناوری سازمان، ارائه راهبردهای مطلوب در راستای بهبود وضعیت موجود می باشد. همچنین با بررسی تاثیر لایه داده و اطلاعات، فناوری اطلاعات و لایه کسب و کار بر وضعیت بلوغ معماری سازمان مشاهده شد، دسترسی به اطلاعات و دادهها با ضریب مسیر 399/0 بیشترین تاثیر را بر بلوغ سازمانی دارد.
شناسایی ابعاد و مولفه های مؤثر وتعیین کننده در طراحی مدل سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی در سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، شناسایی ابعاد و مولفه های مؤثرو تعیین کننده در طراحی مدل سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی جهت سازمانهای دولتی ایران می باشد. این پژوهش از نظر غایت، پژوهشی کاربردی می باشد و در زمره تحقیقات کاربردی توسعه ای قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش را دو گروه تشکیل می دهند.گروه اول تعداد 30نفر از خبرگان و گروه دوم را کلیه کارکنان سازمانهای دولتی استان کرمان به حجم 77528 نفر می باشندکه حجم نمونه در این حوزه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین گردید. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته می باشدکه روایی آن توسط خبرگان تاییده شده و پایایی آن نیز مورد تایید قرار گرفته بطوریکه پایایی عناصر فضای سازمان0.994، مدیریت و رهبری 0.738، طرحریزی و سازماندهی 0.779، استقرار و اجرا0.971، ارزیابی 0.785 و بازنگری و اقدام برای بهبود 0.939 می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و Smart Pls مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته اند. مدل تحقیق برازش داده شده نشان می دهدکه همه عناصر شامل مدیریت و رهبری، طرح ریزی و سازماندهی، استقرار و اجرا، ارزیابی و بازنگری و اقدام برای بهبود بر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تاثیر معنی داری دارند و کلیه مؤلفه ها بجزء یکپارچگی مکانیکی بر عناصر مربوطه تاثیری معنی داری دارند. با توجه به جامعیت تحقیق، نتایج این تحقیق می تواند به عنوان ابزاری برای توانمندسازی مدیران در زمینه دانش روز سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی و استقرار آن در سازمانهای دولتی بشمار آید.
طراحی مدلی برای زنجیره تأمین هوشمند خدمات با روش داده بنیاد (مورد مطالعه: صندوق کارآفرینی امید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
89 - 111
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل شتاب روزافزون روند جهانی سازی در سراسر دنیا زنجیره تأمین ابعاد جدید به خود گرفته و بسیار پیچیده تر از قبل شده است. زنجیره تأمین هوشمند باید از طریق فناوری های مختلف و به خصوص اینترنت بتواند امکان تبادل اطلاعات سریع در کل زنجیره تأمین را فراهم کند. در پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به منظور ارائه مدل زنجیره تأمین هوشمند برای ارائه خدمات در صندوق کارآفرینی امید صورت گرفته است. در این پژوهش از روش داده بنیاد مدل اشتراوس و کوربین (1998)، استفاده شده و تا اشباع نظری مصاحبه شوندگان پیش رفته است. جامعه آماری به صورت هدفمند از خبرگان دانشگاهی و مدیران صندوق کارآفرینی امید انتخاب شده اند. در مجموع 14 مصاحبه عمقی نیمه ساختاریافته انجام شد. از متن مصاحبه ها 1165 کد باز احصا و درنهایت 38 مؤلفه اصلی انتخاب شدند. برای کدگذاری از نرم افزار Atlas TI نسخه 8 استفاده شده و مؤلفه ها شناسایی و مدل مفهومی پژوهش ترسیم شد. مهم ترین مقوله های محوری شامل جریان اطلاعات هوشمند، جریان منابع مالی هوشمند و فناوری اطلاعات، ارتباطات هوشمند، شفافیت، اشتراک گذاری و نیروی انسانی متخصص است. مؤلفه های سایر عوامل در ذیل مقوله های اصلی دسته بندی و سپس نتایج و پیامدها حاصل از اجرای زنجیره ی تأمین هوشمند در چهار سطح شرکت، مشتریان، جامعه و دولت تقسیم بندی شده است.
مدلسازی تأثیر استرس کووید19 و تاب آوری بر فرسودگی شغلی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی RBF، موردمطالعه شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدلسازی تأثیر استرس کووید19 و تاب آوری بر فرسودگی شغلی در شرکت های دانش بنیان انجام شد.. روش پژوهش، کمّی- مقطعی و هدف آن کاربردی بود. جامعۀ آماری، مدیران لایه های اول و دوم و کارکنان شرکت های دانش بنیان نوپا بودند که براساس فرمول حجم نمونۀ آماری از جامعۀ نامحدود، 384 نفر از آنها ارزیابی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مسلش و تاب آوری و پرسشنامۀ محقق ساختۀ کووید19 استفاده شد. براساس یافته ها، 65درصد از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان نوپا سطح تاب آوری متوسط و پایین تر و 61درصد از نمونۀ آماری، فرسودگی شغلی داشتند. همچنین، میزان استرس ناشی از کووید 19 در میان زنان متأهل بیش از دیگران بوده است. برای طراحی شبکۀ عصبی مصنوعی از روش توابع پایۀ شعاعی استفاده شد. بر این اساس، تعداد نورون ها در لایۀ ورودی برابر با 10، تعداد نورون ها در تنها لایۀ پنهان برابر با 35، تعداد نورون لایۀ خروجی برابر با 1 و سیگما برابر با 10 بود. 70% از داده ها برای آموزش و 30% برای تست به کار گرفته شد. در شبکۀ عصبی مصنوعی طراحی شده، همۀ داده های آزمون به جز یک نمونه و تمامی داده های آزمایش به استثنای دو نمونه، صحیح پیش بینی و خطای RMSE کمتر از 3/0 محاسبه شد. درنهایت، مدل ارائه شده مبتنی بر نتایج به دست آمده تأیید شد.
رقابت در جمع آوری محصولات بازگشتی بین تولیدکننده و خرده فروش تحت سبزسازی و بهبود کیفیت محصولات در زنجیرۀ تأمین حلقه بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
137 - 158
حوزه های تخصصی:
در جامعۀ امروزی یکی از مسائل مهم، پایداری محیط زیست است. در این راستا، بازتولید محصولات بازگشتی و سبزسازی محصولات توسط تولیدکننده، باعث کاهش استفاده از مواد خام مصرفی و صرفه جویی در مصرف انرژی و کاهش آلودگی هوا شده است. در این مقاله، دربارۀ رقابت برای جمع آوری ضایعات الکترونیکی و الکتریکی بین تولیدکننده و خرده فروش برای بازیابی آ نها، با در نظر گرفتن بهبود کیفیت و سبزسازی محصولات جمع آوری شده، با هدف بالابردن سطح رضایت مشتری، افزایش سود و کاهش آثار خطرناک بر محیط زیست بحث شده است؛ علاوه بر این، تأثیر بهبود کیفیت و سبزسازی محصولات جمع آوری شده را بر سود مشارکتی خرده فروش و تولیدکننده بررسی می کند. به این منظور، یک زنجیرۀ تأمین دو حلقه بسته با سه مدل طراحی شده است. یک مدل متمرکز برای همکاری در کانال جمع آوری کل زنجیره با ادغام تولیدکننده و خرده فروش و دو مدل غیرمتمرکز برای رقابت در جمع آوری محصولات بازگشتی بین تولیدکننده و خرده فروش با لحاظ کردن دو سناریو در نظر گرفته شده است. به این ترتیب، تصمیمات بهبود کیفیت محصولات در یک محیط پویای ساده بررسی شده و ترجیحات مصرف کنندگان برای محصولات جدید و بازتولیدشده به عنوان عملکردی از کیفیت محصول جدید در نظر گرفته شده است.
مطالعه تطبیقی مدل های کسب وکار شرکت های حمل ونقل هوشمند با تمرکز بر وضعیت حقوقی رانندگان در نظام های حقوقی ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
3 - 20
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری های نوین همواره در حال تغییر ساختار حقوقی صنایع مختلف هستند. در صنعت حمل ونقل و به طور خاص در شرکت های ارائه دهنده خدمات هوشمند حمل ونقل نیز وضعیت حقوقی رانندگان تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته است. شرکت ها مدعی می باشند که صرفاً واسطه میان رانندگان و کاربران مسافر هستند و بیش از این نقشی در حمل ونقل ندارند اما در مقابل برخی حمل ونقل را بین شرکت و کاربر مسافر دانسته و شرکت و راننده را مشمول رابطه استخدامی دانسته اند. هدف این مقاله تعیین وضعیت حقوقی راننده در شرکت های مذکور بوده و ازاین رو در ابتدا به چگونگی کیفیت رابطه راننده با شرکت پرداخته شده است و سپس به این موضوع پرداخته ایم که چه قواعد حقوقی می تواند بر این رابطه حاکم باشد. نوشتار حاضر به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است. نتایج بیانگر این امر هستند علی رغم آنکه مدل کسب وکار شرکت های مذکور دارای منافع و مزایای زیادی می باشد اما با بعضی از قواعد حقوقی سنتی در برخی از بخش ها مطابقت نداشته و سبب اختلال در آن ها شده اند. رانندگان در این مدل کسب وکار در وضعیت مبهم و نامتناسبی قرار گرفته اند و از هرگونه حمایت های قانونی محروم شده و همچنین فاقد هرگونه رابطه استخدامی با شرکت می باشند. نظام حقوقی فرانسه در راستای ساماندهی این وضعیت، عملکرد رانندگان در این شرکت ها را نوعی تبعیت حقوقی تلقی کرده و رانندگان را کارگر مورد شناسایی قرار داده است. در نظام حقوقی ایران عملکرد رانندگان را نمی توان تبعیت حقوقی تلقی کرد ازاین رو رانندگان به عنوان خویش فرما مورد شناسایی قرار گرفته اند.
بررسی نقش ابعاد فرهنگ سازمانی در توسعه و بهبود تکنولوژی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
37 - 48
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ابعاد فرهنگ سازمانی بر توسعه و بهبود تکنولوژی سازمانی انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و از لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری را تعداد کل شرکت های دانش بنیان نوپا در کشور ایران تشکیل داده است که در زمان جمع آوری داده های تحقیق تعداد آنها بالغ بر 2221 شرکت بوده است و از بین آنها با توجه به جدول مورگان تعداد 327 شرکت به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف استاندارد و غیره استفاده شد. سپس در مرحله بعد به منظور پیش بینی توسعه تکنولوژی سازمانی از طریق ابعاد فرهنگ سازمانی در جامعه مورد مطالعه از آزمون رگرسیون خطی گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تمامی متغیرها و ابعاد فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت، مستقیم و نسبتا بالایی با تکنولوژی سازمانی داشته و تجزیه وتحلیل آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که تکنولوژی سازمانی شرکت های دانش بنیان نوپا از طریق ترکیب هر چهار بعد فرهنگ سازمانی قابل پیش بینی است. بنابراین توصیه می شود که شرکت های مورد مطالعه، قبل از به کارگیری نوع خاصی از تکنولوژی، به شناسایی و تحلیل فرهنگ سازمانی خود پرداخته و متناسب با سطح فرهنگ خود، تکنولوژی مناسب را به کار گیرند.