فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۶٬۵۸۰ مورد.
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
49 - 66
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر در صنعت بانک داری، بازار تغییرات گسترده ای در نحوه خدمت دهی، رقبا و نیازهای مشتریان شاهد بوده است. این تغییرات سبب شده تا بانک ها برای رقابت و جلب رضایت مشتری تغییرات زیادی در نحوه خدمت دهی خود ترتیب دهند. لذا هدف از این تحقیق مطالعه رابطه بین ادارک عدالت سازمانی کارکنان و الگوی رهبری مدیران شعب با نگرش شغلی کارکنان شمال غرب بانک تجارت می باشد. این تحقیق از نوع پژوهش های کمی و با هدف کاربردی و استراتژی توصیفی از نوع پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان شمال غرب بانک تجارت در شهر تهران می باشد. نمونه تحقیق به کمک روش تصادفی طبقه بندی متناسب بر اساس جایگاه و رتبه شغلی می باشد و به کمک فرمول جامعه محدود کوکران، 330 نفر به دست آمد. روایی پرسشنامه تحقیق ازطریق روایی صوری (نظر متخصصین) و سازه (تحلیل عاملی تاییدی) و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ حاصل شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که بین ادراک عدالت سازمانی کارکنان و الگوی رهبری با نگرش شغلی کارکنان رابطه وجود دارد. هم چنین بین 4 بعد عدالت یعنی عدالت توزیعی، رویه ای و مراوده ای و اطلاعاتی با نگرش شغلی کارکنان رابطه وجود دارد. هم چنین بین 4 بعد رهبری یعنی بین نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی و ملاحظات فردی با نگرش شغلی کارکنان رابطه وجود دارد.
طراحی مدل بازی وارشده برای بهبود فرهنگ مشارکتیِ کارکنان رسانه ای در فرایند تسهیم دانش (مورد مطالعه: کارکنان سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
457 - 483
حوزه های تخصصی:
دانش در سازمان های رسانه ای در ذهن نیروی انسانی خلّاق قرار دارد. تسهیم دانش در این سازمان ها در خلأ فرهنگ و سیستم حمایتی از کار می افتد. بازی وارسازی یکی از روش های جدیدی است که سازمان ها برای افزایش انگیزه و فرهنگ مشارکتیِ کارکنان به کار می گیرند. هدف از این پژوهش طراحی سیستم بازی وار متناسب با نیازهای اصلی کارکنان سیما برای خلق سیستم حمایتی انگیزشی در تسهیم دانش بود. این پژوهش در دو مرحله صورت گرفت. هدف از اجرای این دو مرحله اول شناسایی نیازهای انگیزشی کارکنان و دوم بازی وار کردن فرایند تسهیم دانش بود. بنابراین، در مرحله اول با پانزده نفر از کارکنان سیما مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل مصاحبه ها روش تحلیل مضمون به کار رفت. سپس، دلفی اجماع با حضور هجده نفر از مشارکت کنندگان برگزار شد و در این مرحله نیز از ابزار پرسشنامه کمک گرفته شد. اجزای مدل طراحی شده برای سیستم تسهیم دانش بازی وار در سازمان رسانه ای دربرگیرنده نیازهای انگیزشی، مکانیک های بازی، رفتار و احساسات تسهیم دانش بود. نیازهای انگیزشی دو دسته اند؛ درونی و بیرونی. بر اساس نیازهای انگیزشی، انواع کاربر در چهار دسته کمال طلب، اجتماعی، کاشف، و مبارزه طلب جای می گیرند. رفتار و احساسات تسهیم دانش نیز دو دسته اند؛ رفتار و احساسات اهداکننده دانش و رفتار و احساسات دریافت کننده دانش.
تحلیل اثر رفتار طعنه آمیز مدیران بر خلاقیت کارکنان با نقش متغیر میانجی تعارض سازنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
91 - 111
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ های غنی، همچون فرهنگ پارسی، طعنه ها و کنایه ها نقش بسیار زیادی در ارتباطات بین فردی دارد و کاربرد مناسب آن ها می تواند ابزار انگیزشی ارزشمندی برای مدیران سازمان ها باشد. ازین رو هدف از این پژوهش بررسی تأثیر رفتار طعنه آمیز مدیران بر خلاقیت کارکنان با توجه به نقش میانجی تعارض سازنده بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده کمّی، با رویکرد توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش همه مهندسان شاغل در پروژه های شرکت ارتباطات سیار استان لرستان به تعداد 900 نفر بود که از بین آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 270 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آلفای کرونباخ تأیید شد. فرضیات این پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتار طعنه آمیز به صورت مستقیم بر خلاقیت کارکنان و تعارض سازنده تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. به علاوه نتایج نشان دهنده آن است که رفتار طعنه آمیز مدیران، با توجه به تعارض سازنده، تأثیر مثبت و معنادار بر خلاقیت کارکنان می گذارد.
ارائه الگوی تصمیم گیری اخلاقی مدیران منابع انسانی؛ مورد مطالعه: سازمان های فعّال در صنعت دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی موضوع تصمیمگیری اخلاقی در مدیریت منابعانسانی میپردازد. مدیریت منابعانسانی از بُعد مسائل اخلاقی، موضوعی حسّاس محسوب میشود. مدیران این حوزه اغلب با پدیده «عاملیّت دوگانه» روبهرو هستند که براساس آن باید هم نقش شریک راهبردی سازمانی را ایفا کرده و سودآوری را درنظر بگیرند و هم از منافع کارکنان حمایت کنند. درهمینراستا این پژوهش با استفاده از دادههای بهدستآمده از 13 مصاحبه عمیق با مدیران منابعانسانی فعّال در صنعت دارو و با روش کیفی نظریه دادهبنیاد با رویکرد گلیزری، به تبیین الگوی تصمیمگیری اخلاقی این مدیران پرداخته است. یافتههای تحقیق 10 مورد «مسئله اخلاقی» در این حوزه را نشان میدهد. بهعلاوه مقوله «استدلال اخلاقی» بهعنوان مقوله محوری تحقیق در کنار 13 مقوله فرعی که خود درقالب پنج دسته عوامل اقتضائی «صنعتی»، «سازمانی»، «شغلی»، «فردی» و «موقعیّتی» طبقهبندی شدهاند، از درون دادهها ظاهر شدند. مدل تحقیق نشان میدهد که هریک از عوامل اقتضائی، فعّالکننده نوع خاصی از استدلال اخلاقی این مدیران میباشند. الگوی نهایی پژوهش علاوهبر سهم دانشافزایی بالا، کاربردهای عملی برای فعّالین این حوزه و بهطور خاص صنعت دارو در ایران را دارد.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: معلمان مدارس کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 124
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد سازمانی نوعی سرمایه ارزشمند است که شناخت پیشایندها و چگونگی توسعه آن می تواند موجب تسهیل همکاری و تلاش جمعی برای ارتقای بهره وری سازمان شود. این پژوهش به بررسی نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی و کمی است. جامعه آماری آن را معلمان مدارس شهر کاشان تشکیل می دهند که از میان آنها 328 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزارهای SPSS و آموس در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رهبری مثبت گرا هم به طور مستقیم و هم از راه توانمندسازی روانشناختی بر اعتماد سازمانی، اثر مثبت و معنادار داشته است. همچنین وضعیت موجود هر سه این متغیرها در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده است. نتیجه گیری: رهبران سازمانی می توانند با ترویج روابط انسانی، ارتباطات، معناگرایی و جو مثبت گرایانه در سازمان خود زمینه تقویت نگرش مثبت کارکنان به نقش خود در سازمان را فراهم سازند و بدین ترتیب اعتماد سازمانی را توسعه دهند.
الگوی ماهیت شناختی تعالی فردی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
51 - 78
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: منابع انسانی مهم ترین رکن تشکیل دهنده هر سازمانی از جمله آموزش و پرورش است و سرآمدسازی آن از نقشی تعیین کننده و تسهیل گر در تعالی سازمان برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ماهیت تعالی فردی معلمان انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نگاه هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها و روش تحلیل داده ها کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 19 نفر از استادان رشته علوم تربیتی، مدیران و معاونان باسابقه در استان خراسان رضوی بوده اند که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند. داده ها با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش شبکه مضامین تحلیل شده اند. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت.
یافته ها: ماهیت تعالی فردی معلمان در قالب 47 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (قابلیت های فردی، روان شناختی و حرفه ای) شناسایی و تلفیق شدند.
نتیجه گیری: توسعه قابلیت هایی تشکیل دهنده تعالی فردی معلمان می تواند زمینه مناسبی برای ارتقای عملکرد معلمان و تعالی آموزش و پرورش در نقش آفرینی هرچه مؤثرتر در مسیر توسعه همه جانبه جامعه ایفا کند.
طراحی الگوی تلفیقی مدیریت استعداد به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
79 - 104
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای رقابتی پیش روی سازمان های امروزین «جنگ بر سر استعدادها» موجب شده جذب، بهره برداری و توسعه کارکنان کلیدی به اولویتی مهم برای سازمان های پیشرو تبدیل شده است و انجام مؤثر آن به الگویی مناسب نیاز دارد. از این رو، پژوهش حاضر به ارائه الگویی تلفیقی برای مدیریت استعدادها در سازمان پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش دارای از نظر رویکرد استقرایی، از نظر هدف کاربردی و از نگاه نوع داده ها کیفی است. منابع اطلاعاتی آن را مقاله های منتشر شده در زمینه مدیریت استعداد تشکیل می دهند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 33 مقاله وارد فرایند تحلیل شده است. داده ها با استفاده از ابزار فیش برداری گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: الگوی تلفیقی مدیریت استعداد از هفت مقوله اصلی تشکیل شده که عبارت اند از: شناسایی و کشف منابع استعداد، جذب منابع استعداد، انتخاب منابع استعداد، توسعه منابع استعداد، حفظ و نگهداشت منابع استعداد، ارزیابی منابع استعداد و نتایج حاصل از منابع استعداد. نتیجه گیری: تلاش برای مدیریت همه جانبه کارکنان کلیدی می تواند مزیت رقابتی پایداری برای سازمان فراهم سازد. الگوی تلفیقی ارائه شده در این پژوهش می تواند راهنمای عمل مدیران منابع انسانی در این زمینه باشد.
تحلیل اثر فرهنگ بوروکراتیک بر نامرئی شدن کارکنان با نقش میانجی رهبری منفعلانه (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
273 - 296
حوزه های تخصصی:
سازمان های دولتی ایران، به رغم داشتن نیروی انسانی مازاد، کارآمدی لازم و توانایی تحقق بخشیدن به مأموریت های ذاتی خود را ندارند. به عبارت دیگر، کارکنان نامرئی به پدیده غالب سازمان های دولتی امروز تبدیل شده است. عوامل بسیار در عدم استفاده مؤثر از نیروی انسانی در اختیار سازمان دخیل است که از میان آن ها می توان به فرهنگ بوروکراتیک و رهبری منفعلانه اشاره کرد. در این پژوهش به بررسی تأثیر فرهنگ بوروکراتیک بر نامرئی شدن کارکنان با نقش میانجی رهبری منفعلانه در سازمان های دولتی استان لرستان پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد و از نظر شاخص زمانی از پژوهش های مقطعی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش 1317 نفر از کارکنان ستادی ادارات کل استان لرستان بود که بر اساس جدول مورگان از میان آن ها نمونه ای به حجم 297 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش نیز از پرسشنامه فرهنگ بوروکراتیک دنیسون (1990)، رهبری منفعل بریان و هولتز (2017)، و کارکنان نامرئی محمدیاری و همکارانش (1397) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ بوروکراتیک هم به صورت مستقیم هم از طریق رهبری منفعلانه موجب نامرئی شدن کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان می شود.
تبیین قلدری کارکنان نسبت به مدیران در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
325 - 349
حوزه های تخصصی:
فراهم کردن شرایط کاری مناسب و همچنین حمایت و محافظت از کارکنان در برابر آسیب های احتمالی در محیط کار یکی از دغدغه های اصلی سازمان هاست. از این رو، ضروری است پدیده های مخربی چون قلدری سازمانی بررسی و مصادیق آن شناسایی شود تا بتوان برای مقابله با آن ها اقدام مناسب انجام داد. در پژوهش حاضر، با روش پدیدارشناسی، به شناسایی پدیده قلدری کارکنان نسبت به مدیران یا به بیان دیگر قلدری رو به بالا پرداخته شد. برای این منظور تعداد 14 نفر از افرادی که حداقل سه سال سابقه مدیریتی در سازمان های دولتی داشتند به صورت نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته از تجربیات آن ها در این خصوص استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از پژوهش نیز به روش کلایزی انجام شد. یافته های پژوهش به شناسایی چهار بُعد اصلی شامل قلدری شخصی، قلدری مربوط به تخریب و تهدید عملکرد حرفه ای، قلدری مربوط به تهدید موقعیت و جایگاه مدیریتی، قلدری جنسیتی و بیست و یک مؤلفه مربوط به قلدری رو بالا انجامید. نتایج پژوهش نشان داد موضوع قلدری رو به بالا در بخش دولتی برای برخی از مدیران چالشی جد ّی و نیازمند توجه بیشتر است.
ارائه مدل تربیت فرهنگی بر اساس آموزه های دینی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
33 - 51
حوزه های تخصصی:
تربیت یکی از مباحث مورد توجه ادیان و مکاتب مختلف در طول قرون و اعصار بوده است. تربیت ابعاد مختلفی را داراست که یکی از مهمترین این ابعاد، بعد تربیت فرهنگی است. برای تربیت فرهنگی نیز بهترین دوران، دوران کودکی است. زیرا این دوران زمان و فرصتی بسیار مناسب برای انواع یادگیری های فرهنگی است و روند تغییرات فرهنگی در سال های کودکی از سرعت بیشتری برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف واکاوی آموزه های فرهنگی نهج البلاغه و به منظور ارائه مدلی برای تربیت فرهنگی انجام شده است. این مطالعه از نوع مطالعات کیفی بوده و روش اجرای آن، نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش عبارت از کلیه خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه می باشد که از میان آن ها ۳۰ خطبه، نامه و حکمت بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط رویکرد سیستماتیک (منظم) اجرا گردید و مراحل 3 گانه کدگذاری انجام شد. در مرحله کدگذاری باز، ۷۱ مقوله به دست آمد که این مفاهیم در مرحله کدگذاری محوری در 10 دسته طبقه بندی شدند. در مرحله کدگذاری انتخابی، طبقه اصلی یا محوری تحت عنوان ایمان به خدا و آخرت انتخاب شد و به عنوان مقوله کانونی، ارتباطش با سایر طبقات از جمله دوری از رذایل اخلاقی، پرورش فضایل اخلاقی، مردم داری و متعادل بودن مورد بررسی قرار گرفت. پس از این مراحل و با استناد به یافته های پژوهش؛ مبانی، اصول و روش های تربیت فرهنگی استخراج شده از آموزه های نهج البلاغه در قالب مدل پیشنهادی ارائه گردید.
طراحی نگاشت شناختی زیست بوم صادرات کالاهای صنعتی بخش خصوصی مبتنی بر چشم انداز شبکه های چند بازیگره (مورد مطالعه: شرکت های کوچک و متوسط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی زیست بوم صادرات صنعتی در سطح شرکت های کوچک و متوسط است تا این بنگاه ها نیز بتوانند نقش پر رنگی در رشد اقتصادی کشور داشته باشند. مبتنی بر ادبیات پژوهشی 15 بازیگر اثرگذار بر عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی شناسایی شدند و رابطه میان آنها به وسیله یازده خبره از وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق بازرگانی ایران (که به صورت نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند) از راه روش نگاشت شناختی علّی و نرم افزار یوسینت بررسی و تحلیل شدند. بازیگران اثرگذار بر عملکرد صادرات صنعتی بخش خصوصی در شرکت های کوچک و متوسط در چهار خوشه هژمونی دانشی، فرهنگ تولید، دیپلماسی بازار و ساختار انسانی بنگاه نیز دسته بندی شدند. سه خوشه اول تعامل دو طرفه و قوی با یکدیگر داشتند. خوشه ساختار انسانی بنگاه نیز به عنوان یک عنصر زیرساختی مستقل بر خوشه های هژمونی دانشی و فرهنگ تولید مؤثر است. بنگاه ها باید برای دستیابی به عملکرد صادراتی بالا بر تمام این چهار خوشه تمرکز کرده و برای هرکدام از آنها، راهبردهای منحصر به فردی طراحی و پیاده سازی کنند. بی توجهی به هریک از این چهار خوشه سبب پایین آمدن عملکرد صادراتی شرکت ها می شود. خوشه های دیپلماسی بازار و فرهنگ تولید، مفاهیم بدیعی به نظر می رسند که نیاز است تا شرکت ها برای کسب عملکرد صادراتی بالا، در این حوزه ها آموزش ببیند.
تأثیر رهبری راهبردی- خدمتگزار بر آوا و عجین شدگی شغلی کارکنان با درنظرگرفتن نقش تعدیل گر و میانجی هویت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
219 - 248
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری راهبردی- خدمتگزار بر آوای کارکنان و عجین شدگی شغلی باتوجه به نقش تعدیل گری و میانجی گری هویت سازمانی در شرکت برق منطقه ای خراسان صورت گرفت. روش تحقیق این پژوهش پیمایشی و ابزار آن پرسشنامه با طیف لیکرت می باشد، به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLS، بهره گرفته شد. یافته های حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که: رهبری راهبردی بر عجین شدگی شغلی و هویت سازمانی کارکنان اثرگذار است، رهبری خدمتگزار بر عجین شدگی شغلی، آوای تدافعی کارکنان و آوای نوع دوستانه کارکنان تأثیر می گذارد و هویت سازمانی بر عجین شدگی شغلی تأثیر می گذارد. هویت سازمانی بین رهبری راهبردی و عجین شدگی شغلی به عنوان میانجی عمل می کند. رهبری خدمتگزار بر انواع آوای مطیع کارکنان تأثیر نمی گذارد. تأثیر انواع آوای کارکنان بر عجین شدگی شغلی مورد تأیید قرار نگرفت. هویت سازمانی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و انواع آوای کارکنان نقش تعدیل کننده را ایفا نمی کند. انواع آوای کارکنان در رابطه میان رهبری خدمتگزار و عجین شدگی شغلی به عنوان متغیر میانجی عمل نمی کند.
اثر اعتماد تیمی بر فرهنگ مشارکتی: نقش میانجیگری انتقال دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها برای اینکه سکون و کم تحرکی و حتی سکوت کارکنان را بشکنند و آن ها را به مشارکت دعوت کنند باید بسترهای مناسب را برای آن ها فراهم آورند که یکی از این بسترها اعتمادسازی بین اعضای تیم است. هدف این پژوهش، ضمن بررسی تأثیرگذاری اعتماد تیم بر فرهنگ مشارکتی، نقش میانجی انتقال دانش در تأثیرگذاری اعتماد تیم بر فرهنگ مشارکتی بررسی شده بود. این مطالعه در نمونه ای 185 نفری از کارکنان شعب درجه یک بانک ملی استان اصفهان با نمونه گیری تصادفی ساده طبق جدول کرجسی و مورگان صورت پذیرفت. روش تحقیق همبستگی و ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار LISREL8.8 استفاده شد. پایایی و روایی سؤالات مناسب تشخیص داده شد. یافته های پژوهش نشان داد اعتماد تیم بر انتقال دانش تأثیر مثبت و مستقیم و بر فرهنگ مشارکتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیر مثبت و معنادار می گذارد.
شکست اعتماد سازمانی به وسیله مدیران روان پریش: واکاوی نقش سرپرستی توهین آمیز و افول رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
75 - 100
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وجود ویژگی های روان پریشانه مانند فریبکاری، دروغ و اهانت به دیگران در مدیران موجب بروز نگرش های منفی و رفتارهای انحرافی گوناگونی در محیط کار می شوند. این پژوهش تأثیر مدیران روان پریش را بر کاهش اعتماد سازمانی کارکنان از طریق بروز رفتارهای سرپرستی توهین آمیز و افول رضایت شغلی مطالعه کرده است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری آن را کارکنان شرکت های فعال در صنایع فلزی شهر کرمان تشکیل می دهند که 350 نفر از آنها به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. داده ها به وسیله پرسشنامه گردآوری و با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: مدیریت روان پریش بر سرپرستی توهین آمیز تأثیر مثبت و بر رضایت شغلی و اعتماد سازمانی تأثیر منفی داشته است. همچنین گرچه تأثیر مستقیم آن بر اعتماد سازمانی تأیید نشده اما از طریق رفتار سرپرستی توهین آمیز بر رضایت شغلی و اعتماد سازمانی تأثیر منفی داشته است. نتیجه گیری: شناسایی و اصلاح خصوصیات روان پریشانه مدیران می تواند از بروز رفتارهای سرپرستی توهین آمیز پیشگیری کند و از پیامدهای نگرشی ناگوار همچون افول اعتماد سازمانی و رضایت شغلی جلوگیری کند.
تبیین شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد می تواند زمینه ساز و تسهیل کننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیروی خلاق سازمان را قادر می سازد تا به اهداف خود برسد و حتی موجبات رشد و شکوفایی جامعه را فراهم سازد. عوامل متعددی در سالم سازی سازمان مؤثرند که یکی از آن ها آموزش جامع کارکنان است. به دلیل اهمیت و نقشی که نظام آموزش منابع انسانی در ارتقاء سلامت اداری و پیشگیری از فساد اداری دارد، پژوهش حاضر درصدد تبیین شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری در سازمان های دولتی است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل تم صورت گرفته است و برای استخراج شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری با متخصصان سازمان اداری و استخدامی کشور با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند مصاحبه انجام شده است. شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری در قالب 4 تم اصلی، 13 تم فرعی و 48 مفهوم استخراج شد و یافته ها نشان داد که مؤلفه های سیستم آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری عبارتند از آموزش تخصص محور، آموزش اخلاق محور، بهبود مستمر و اولویت و استمرار دوره های ارتقاء سلامت اداری.
الگوی عوامل مؤثر بر شکل گیری تجربه دیجیتال کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
23 - 50
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رویارویی و تعامل کارکنان با سازمان، تجربه و درک همه جانبه ای را از حضور و عضویتشان در سازمان برای آنها ایجاد می کند که بر رفتار، نگرش و عملکرد آنها تأثیرگذار است. پیدایش تحول دیجیتال در دنیای کسب و کار ماهیت این تجربه را پیچیده تر و شناخت چگونگی شکل گیری آن را ضروری تر ساخته است. پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری تجربه دیجیتال کارکنان پرداخته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نگاه هدف کاربردی، بر اساس نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی و با روش کیفی دومرحله ای انجام شده است. ابتدا با استفاده از روش مرور نظام مند مبانی نظری 22 مقاله و گزارش حرفه ای در مبانی نظری مرور شد و الگوی اولیه ای برای این مفهوم ارائه شد. سپس برای تأیید و تکمیل عوامل شناسایی شده در مرحله اول، با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و حرفه ای در حوزه تحول دیجیتال و منابع انسانی کشور که با نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این مصاحبه ها نیز با روش تحلیل مضمون انجام شد.
یافته ها: در این پژوهش 70 عامل گوناگون به عنوان عوامل مؤثر بر شکل گیری تجربه دیجیتال کارکنان در سازمان شناسایی شدند که در قالب 8 مقوله اصلی فرهنگی، شغلی، رهبری، استراتژی، نام تجاری، فناوری، محیط فیزیکی و عوامل فردی طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: بهسازی وضعیت موجود عوامل اثرگذار بر شکل گیری تجربه دیجیتال خوشایند برای کارکنان در سازمان بر آن ضروری است. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی در این زمینه استفاده شود.
تأثیر رهبری زهرآگین بر ترومای سازمانی از راه ترویج رفتارهای ریاکارانه و ماکیاولی گرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
159 - 184
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فشار و شوک روانی شدید ناشی از رخ دادن رویدادهای ناگوار پیش بینی نشده می توانند پیامدهای مخرب بسیاری بر فرد و سازمان بر جای بگذارند. سبک رهبری یکی از عواملی است که می تواند در بروز این حالت روانی اثرگذار باشد. از این رو، این پژوهش نقش رهبری زهرآگین در بروز ترومای سازمانی را راه ترویج رفتارهای ریاکارانه و ماکیاولی گرانه بررسی کرده است.
روش شناسی: این پژوهش کاربردی، کمی و توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن را کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان تشکیل می دهند برای نمونه گیری نیز از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ ارزیابی و تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است.
یافته ها: رهبری زهرآگین هم به طور مستقیم و هم از راه رفتارهای ماکیاولی گرانه و ریاکارانه بر ترومای سازمانی تأثیر مثبت داشته است.
نتیجه گیری: پیشگیری و اصلاح رفتارهای غیرکارکردی مدیران به عنوان الگوهای رفتاری در سازمان می تواند از بروز رفتارهای مخربی که سلامت روانی کارکنان را به خطر می اندازند جلوگیری کند.
تبیین نقش پدیده های مثبت سازمانی بر سلامت روان کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان صنعت نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
231 - 213
حوزه های تخصصی:
وجود رفتارهای کاری مخرب در سازمان ها می تواند بر سلامت جسمی، روانی و عملکرد کاری افراد تأثیر بگذارد و حتی نتایج کارآمد مربوط به پدیده های مثبت را از بین برده یا کاهش دهد؛ بنابراین رویکرد پیش گیرانه برای آینده سازمان، سرمایه گذاری سنجیده تری محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گری قلدری سازمانی در ارتباط میان پدیده های سازمانی مثبت گرا و سلامت روان انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، کارکنان فعال در شرکت نفت کشور را به عنوان جامعه آماری انتخاب و بر اساس فرمول کوکران، 196 نفر تعیین شده اند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های سلامت روان (5 MHI-) ویر و همکاران (1993)، رفتارهای فردی مثبت کیشلی و همکاران (1994)، فضیلت سازمانی کامرون و همکاران (2004) و قلدری سازمانی اینرسن و هول (2001) استفاده شده است. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار SMART PLS تحلیل شد. یافته های حاصل نشان داد که فضیلت سازمانی و رفتار های فردی مثبت رابطه معنادار و مثبتی با سلامت روان دارند و متغیر قلدری سازمانی روی رابطه متغیرهای فضیلت سازمانی و رفتار های فردی مثبت با سلامت روان نقش تعدیل گر و معکوس ایفا می کند
شناسایی معیارهای جذب اعضای هیئت علمی با تأکید بر دانشگاه کارآفرین (مورد مطالعه: دانشگاه خلیج فارس بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
261 - 237
حوزه های تخصصی:
اعضای هیئت علمی، به عنوان مهم ترین عنصر سازنده دانشگاه ها و متخصص در رشته های خود، موقعیت خوبی برای سهیم شدن در فعالیت های نوآورانه دارند و می توانند در فعالیت های کارآفرینانه مشارکت گسترده ای داشته باشند. هدف این پژوهش شناسایی معیار های جذب اعضای هیئت علمی با تأکید بر دانشگاه کارآفرین می باشد. این پژوهش از نظر فلسفی تفسیری، از نظر هدف، پژوهشی کاربردی، دارای رویکرد استقرایی و افق زمانی مقطعی است. همچنین، از نظر روش انجام پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی با ماهیت اکتشافی است. مشارکت کنندگان این پژوهش 20 نفر از اعضای هیئت علمی بوده اند که برای انتخاب آنها، از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیل تم استفاده شده است. پژوهش حاضر، برای اولین بار است که در دانشگاه صورت گرفته و چنین پژوهشی، حتی به صورت مفهومی هم پیش از این، انجام نشده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در جذب هیئت علمی باید به شایستگی هایی در دانش (مانند: تجربه در صنعت، تشخیص فرصت های کارآفرینی، شناخت صنایع، دانش کارآفرینی، دانش تخصصی رشته)، در مهارت (مانند: مهارت ارتباطی، فناوری نو، مساله یابی، زبان انگلیسی، روش های نوین تدریس، تصمیم گیری)، در توانایی (مانند : پژوهش های نوآورانه، شبکه سازی، توانایی های علمی، تفکر تحلیلی، انجام کارهای بین المللی، کارتیمی، فعالیت های فناورانه، تقویت انگیزه در دانشجو، دغدغه مند بودن و مسئولیت اجتماعی) و ویژگی های شخصی (مانند: ذهن خلاق، سازگاری و انعطاف پذیری، ارتباط مناسب با دانشجو، تجربه پذیر، مسئولیت پذیری، ریسک پذیر، روحیه کارآفرینی، جدیت و پشتکار، اخلاق مدار، قدرت بیان و تعامل اجتماعی بالا)، توجه شود.
تأثیرتوانمندسازی روانشناختی برموفقیت کارراهه کارکنان: تبیین نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیرتوانمندسازی روانشناختی بر موفقیت کارراهه کارکنان: تبیین نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده می باشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان ستاد مرکزی سازمان آموزش فنی وحرفه ای کشور در شهر تهران بوده اند که تعداد222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه موفقیت کارراهه گرینهاوس (1990)، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگر و همکارانش (1986) و پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر(1995) و وتن وکمرون(2011) بوده اند. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزارSPSS20 93/0 محاسبه شده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از تکنیک مدل معادلات ساختاری با استفاده ازنرم افزار LISREL8/5 استفاده شد. نتایج نشان داد که توانمندسازی روانشناختی، بر موفقیت کارراهه کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد و حمایت سازمانی ادراک شده، بر موفقیت کارراهه کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد. از سوی دیگر توانمندسازی روانشناختی کارکنان از طریق حمایت سازمانی ادراک شده بر موفقیت کارراهه تأثیر گذار است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که عوامل مرتبط با توانمندسازی کارکنان رتبه های یکسانی ندارند و بالاترین رتبه مربوط به احساس شایستگی و کمترین رتبه مربوط به احساس اطمینان می باشد.