فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۶٬۵۸۰ مورد.
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 151
حوزه های تخصصی:
اقدام های مدیریت منابع انسانی به عنوان یک گرایش استراتژیک برای سازمان ها به تقویت کارکنان و بهبود مزیت رقابتی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد از طریق نقش میانجی جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی محیطی انجام می شود. با 183 پرسشنامه الکترونیکی به دست آمده از شرکت های کوچک و متوسط دانش محور و تجزیه وتحلیل داده ها با مدل معادله های ساختاری نتایج پژوهش نشان می دهد که اقدام های مدیریت منابع انسانی به صورت مستقیم رابطه معناداری با عملکرد ندارد. درحالی که با ورود متغیر جهت گیری راهبردی (جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار) نتایج بیان می کند که به صورت مثبت و معنادار می تواند نقش میانجی گری را در آن رابطه ایفا کند. همچنین تأثیر مثبت و معنادار جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار بر عملکرد از نظر آماری تأیید می شود، اما در شرایطی که محیط رقابتی پویا باشد، جهت گیری کارآفرینی اثر مثبت و معنادار ولی جهت گیری بازار اثر منفی و معنادار بر عملکرد می گذارد. نتایج این پژوهش نشان دهنده لزوم اجرای راهبردهای کارآفرینانه و بازارگرا برای بهره برداری از اقدام های مدیریت منابع انسانی و توجه به اجرای راهبردهای کارآفرینانه در محیط های پرنوسان است. پژوهش حاضر دارای پیشنهادهای اجرایی و پژوهشی است.
ارائه مدل بازاریابی و تبلیغات مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش، یادگیری و توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
257-282
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
تاثیر عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه (به انضمام مطالعه موردی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر عوامل مرتبط با شغل بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و از نوع مطالعات اکتشافی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را یک گروه 35 نفره از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی اداره کل رفاه شهرداری تهران بودند. تجزیه و تحلیل های لازمه از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران تأثیر معنادار دارند. بر اساس نتایج فرضیه تحقیق پیشنهاد می شود که در اداره کل رفاه شهرداری تهران، مدیران و سرپرستان به موارد زیر توجه خاص مبذول دارند: حمایت عاطفی و معنوی از زیردست، ایفای نقش مربی، بر قراری عدالت مراوده ای بین زیر دستان، ارتباط مؤثر با زیر دست جهت حل مسائل و مشکلات کاری، و نظارت دقیق در ماه های اول استخدام.
شناسایی پیشایندهای عملکرد انطباقی کارکنان با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
نوسانات محیطی و تغییرات پرتلاطم روزافزون، اهمیت توانمندی کارکنان در مواجهه با شرایط مختلف و محیط های نامطمئن را مضاعف نموده است. دیدگاه های پیشین درخصوص عملکرد کارکنان، جای خود را به عملکرد انطباقی کارکنان برای مواجهه با محیط های نامطمئن و پویا بخشیده است. هرچند مطالعات متعددی درخصوص عوامل مؤثر بر عملکرد انطباقی کارکنان صورت پذیرفته است، اما هدف این پژوهش، ارائه یک تحلیل جامع از پیشایندهای عملکرد انطباقی کارکنان است. این پژوهش ازنظر رویکرد، یک پژوهش کیفی بوده و از روش پژوهش فراترکیب استفاده کرده است. داده ها از 34 پژوهش پیرامون عملکرد انطباقی کارکنان که در دوره زمانی 1999 تا 2017 منتشر شده بودند، گردآوری شده است. به عنوان یافته های پژوهش، ضمن طبقه بندی تعاریف مربوط به عملکرد انطباقی، پیشایندهای آن درقالب 58 کد، 15 مضمون سازنده و 4 مضمون فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی و عوامل گروهی شناسایی و طبقه بندی شدند. ازلحاظ عملی نتایج این پژوهش با شناسایی پیشایندهای فردی، شغلی، گروهی و سازمانی مؤثر بر عملکرد انطباقی به مدیران سازمان ها کمک می کند تا در شناخت اقدامات اثربخش هنگام مواجهه با تغییرات و موقعیت های نامطمئن، بهتر عمل کنند.
طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
149 - 176
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزه های نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهج البلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار گرفت و مواردی را که با مضامین مدنظر همخوانی داشتند استخراج شد. سپس از روی مضامین استخراج شده شاخص ها و از روی شاخص ها مولفه ها انتخاب شدند. تحلیل انجام شده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوی کیفی به صورت استقرایی بود. سپس مضامین استخراج شده با استفاده از تکنیک دلفی در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از تایید دلفی، مدل طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده، الگوی در قالب پرسشنامه مناسب تدوین و پرسشنامه در اختیار 281 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفت و سپس نتایج براساس مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تحلیل قرار گرفتند. بنابراین با توجه به تحلیل عاملی 8 عامل و 45 گویه استخراج شده که شامل: عامل اول: استقلال (شامل 4 ماده)؛ عامل دوم: مسولیت پذیری (شامل6 ماده)؛ عامل سوم: خودکنترلی (شامل 8 ماده)؛ عامل چهارم: عزت نفس (شامل 6 ماده)؛ عامل پنجم: اعتمادسازی (شامل 4 ماده)؛ عامل ششم: الگوگیری (شامل 5 ماده)؛ عامل هفتم: دانش افزایی (شامل 6 ماده) و عامل هشتم: انضباط کاری (شامل 6 ماده) است و در نهایت نتایح تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار PLS اسمارت حاکی از برازندگی ساختاری مدل دارد.
مروری بر نسل های منابع انسانی در محیط های کاری
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
3 - 36
حوزه های تخصصی:
امروزه نسل های مختلفی از انسان ها در یک جامعه وجود دارد. بدیهی است هر نسل با توجه به رخدادهای اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی که تجربه کرده است، نگرش ها، ادراک ها و نیازهای متفاوتی داشته و وقایع پیرامون خود را تا حد زیادی متفاوت از هم تبیین و تفسیر می کنند. در سازمان ها نیز نسل های مختلفی از کارکنان وجود دارند که دارای انتظارات، خصوصیات و ارزش های متفاوتی هستند. شناخت این عوامل جهت جذب و نگهداشت کارکنان هر نسل ضرورتی اساسی است و وجود این تنوع ها، مدیریت موثر این نسل ها را به چالشی اساسی برای سازمان ها تبدیل کرده است. پنج نسلی که مرسوم ترین دسته بندی از نسل های منابع انسانی در محیط های کاری است شامل سنت گرایان، ازدیاد اولاد، نسل X، نسل Y و نسل Z است. از این جهت در این مقاله به بررسی این نسل ها در محیط های کاری پرداخته شده است تا با شناخت هرچه بهتر آن ها بتوان سیاست های مناسب هر نسل را اتخاذ کرد.
ارائه الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران (یک پژوهش کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای جمع آوری داده ها و اطلاعات استفاده شده است. جامعه پژوهش، صاحب نظران دانشگاهی و خبرگان و مدیران با تجربه شرکت مخابرات ایران بوده اند که 20 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش هدفمند، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختار یافته که براساس مدل مفهومی مبتنی بر ادبیات ساخته شد، استفاده گردید. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها منجر به شناسایی سه بعد کلیدی برای توسعه فردی شد. بعد شایستگی های فردی مدیران (شایستگی های دانشی، مهارتی، توانایی، نگرشی و اخلاقی)، بعد اقدامات و فرایندهای توسعه فردی (تعریف عملکرد و تعیین اهداف، نیازسنجی، برنامه ریزی، تامین منابع و امکانات، اقدامات توسعه فردی، ارزیابی، بازخورد و اصلاح) و در نهایت بعد عوامل مؤثر (شامل عوامل فردی، سازمانی، مدیریتی، شغلی، محیطی) تشکیل دهنده الگوی توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات بوده است. این مدل می تواند در شرکت ها و صنایع دیگر مورد استفاده و بهره برداری قرارگیرد
ارائه الگوی شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
224-239
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، یک الگو برای شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران، طراحی شد. لذا، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، اکتشافی و توصیفی–پیمایشی است. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول با کمک روش تحلیل مضمون ابعاد الگو شناسایی شد، سپس در بخش دوم به منظور تأیید اعتبار الگوی پیشنهادی از روش دلفی، استفاده شد. از این رو، در تحقیق حاضر، دو دسته جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. 1. جامعه آماری روش تحلیل مضمون که شامل مدیران ارشد، معاونین، رؤسا و خبرگان در حوزه مالی در شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه، بودند. روش نمونه گیری این بخش به صورت هدفمند و گلوله برفی، بود. 2. جامعه آماری روش دلفی شامل 20 نفر از خبرگان، رؤسا و متخصصان در حوزه مدیریت مالی شرکت نفت، بود. روش نمونه گیری در این بخش، براساس انتخاب افراد برمبنای خبرگی و تجربه بود. اطلاعات بخش اول از طریق مصاحبه و بخش دوم با کمک پرسشنامه گردآوری شدند. براساس یافته های پژوهش، تعداد 26 مؤلفه در قالب 4 بعد برای شایستگی مدیران مالی شرکت نفت، شناسایی و تأیید شدند. ابعاد چهارگانه شامل، مهارت های فنی، مهارت های رهبری، مهارت های فردی و مهارت های تجاری، است. به نظر می رسد مدل و نتایج حاصل از تحقیق می تواند در انتخاب مناسب مدیران مالی و رشد و توسعه آن ها مؤثر باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در صنعت خودروسازی (مورد مطالعه: گروه خودرو سازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
307-333
حوزه های تخصصی:
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحی الگوی آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. این پژوﻫش از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که از روش آمیخته از نوع اکتشافی به عنوان روش پژوﻫش استفاده کرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تج زیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی از نرم افزار excel و کمی از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی)در بخش کمی از روش تحلیل مسیر، ﻫمبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوﻫش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش کمی تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی آموزش راهبردی بر توسعه منابع انسانی بود. یافته ﻫای این پژوﻫش می تواند دﻻلت ﻫای کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
ارزیابی عملکرد کارکنان با استفاده از تکنیک بهینه کاوی (Benchmarking) (مورد مطالعه شهرداری منطقه 16 تهران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
205 - 192
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد از ابزارهای اصلی و اساسی مدیریت جهت تحقق اهداف و برنامههای سازمان است. در فضای رقابتی کنونی، الگوبرداری از بهترینها (بهینهکاوی) ، یک رویکرد معمول برای تسهیل یادگیری از سازمان های برتر و افزایش بهرهوری سازمانها، شده است. در این پژوهش ابتدا با کمک روش بهینهکاوی، معیارها و مولفه های ارزیابی عملکرد شناسایی شده و با بررسی سازمانهای برتر در حوزه ارزیابی عملکرد این شاخصها در قالب مدل کارت ارزیابی متوازن ارائه شدند. پس از وزندهی با منطق تصمیمگیری چند معیاره (AHP)، فرآیند ارزیابی عملکرد بین 104 نفر از کارکنان شهرداری در 14 حوزه مدیریتی در منطقه 16 تهران اجرا شد. نتایج نشانداد عملکرد کارکنان در بعد مشتری شهرداری تهران علاوه بر اینکه کم ترین فاصله را عملکرد شهرداری های برتر در حوزه ارزیابی عملکرد داشت، در برخی موارد با این سازمان ها هم پوشانی نیز داشته است. با توجه به نتایج بهینه کاوی و مقایسه با بهترینها شهرداری منطقه 16 تهران با حدود ایدهآل در مقایسه با سازمانهای برتر در زمینه اجرای ارزیابی عملکرد تفاوت قابل ملاحظهای داشت که نیازمند تجدیدنظر در خطمشی سازمان جهت ارتقا و بهبود عملکرد خود میباشد.
طراحی الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 به جهت تاب آوری در مشاغل صنایع غذایی (موردمطالعه: شرکت ها و کارخانجات تولید مواد غذایی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 به جهت تاب آوری در مشاغل صنایع غذایی استان گیلان است. این پژوهش در حوزه پارادایم تفسیری، از نوع پژوهش های کیفی با رویکرد استقرایی و براساس نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش، مدیران بخش های صف و ستاد در شرکت ها و کارخانجات تولید مواد غذایی استان گیلان می باشد. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدف مند استفاده شد که براساس قاعده اشباع با استفاده از 15 مصاحبه این مهم حاصل شد و به جهت اطمینان بیشتر تا 20 امین مصاحبه نیز ادامه پیدا کرد. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل قرار داده شدند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی شوند. ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺤﻮری، ظرفیت سازی برای رهبری پایدار در مواجهه با کووید 19 اﺳﺖ ﮐﻪ در سه ﺑﻌﺪ اقدام های بنیادی، اقدام های انگیزشی و ارزیابی و کنترل استخراج شد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ ﻋﻠﯽ، ﺷﺮایﻂ مداخله گر، راﻫﺒﺮدﻫﺎ و ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎ در سه سطح مشتریان، کارفرمایان و سازمان ﺗﺪویﻦ و الگوی ﻧﻬﺎیﯽ اراﺋﻪ ﺷﺪ. اقدام های مدیران در شرایط بحران، نقش محوری در شناسایی فرصت ها، تهدید ها و نقاط قوت و ضعف داشته و مدیران باید پیوندی قوی بین اقدام های بنیادی، انگیزشی و ارزیابی و کنترل به جهت اجرایی کردن مؤثر راهبرد ها در بحران ها ارائه دهند. نتایج پژوهش در حوزه مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 در مشاغل صنایع غذایی نوآوری های تئوریکی و نظری به همراه داشته است و به کارفرمایان و پژوهشگران در حوزه صنایع غذایی، در درک و شناخت بهینه از الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 کمک می کند.
ارزیابی و سنجش سواد مالی کارکنان استانداری گیلان
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
125 - 146
حوزه های تخصصی:
سواد مالی به مجموعه مهارت ها و ادراک های لازم جهت مدیریت منابع پولی اطلاق می شود. به رغم اهمیت چشم گیر مفاهیم سواد مالی، این موضوع در پژوهش های داخلی کمتر مورد کنکاش قرار گرفته و آموزش و اندازه گیری سطح سواد مالی اقشار مختلف جامعه در کشور مورد توجه چندان نبوده است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف سنجش سواد مالی کارکنان استانداری گیلان طراحی و اجرا گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی و پیمانی استانداری گیلان و فرمانداری های تابعه به تعداد 819 نفر بوده است که بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 265 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوردی اطلاعات نیز پرسشنامه استاندارد سنجش سواد مالی در کشور بوده است، که داده های گردآوری شده از طریق آن به کمک تکنیک های مختلف آمار استنباطی از جمله مقایسه میانگین تک نمونه ای و دو نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون و آزمون دانکن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. درنهایت، نتایج پژوهش نشان داد که می توان به کفایت نسبتاً اندک سواد مالی کارکنان استانداری گیلان و تأثیر برخی از ویژگی های جمعیت شناختی از جمله سن و جنسیت بر سطح سواد مالی کارکنان اشاره نمود. همچنین مشخص گردید که میزان سواد مالی کارکنان در معاونت های مختلف استانداری گیلان و فرمانداری های تابعه متفاوت است.
منابع انسانی راکد پیشران یا بازدارنده عملکرد سازمان: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
1 - 23
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وجود منابع انسانی بیش از نیاز واقعی در سازمان، تأثیرهای متفاوت و گاه متناقضی بر عملکرد سازمان در پی دارد. به منظور شناخت بهتر این تأثیرها و مدیریت مؤثر این وضعیت، پژوهش حاضر، به مرور نتایج مطالعات انجام شده در خصوص تأثیر منابع انسانی راکد بر عملکرد سازمان پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کیفی، کاربردی، تفسیری و استقرایی است. منابع اطلاعاتی آن را مقاله های منتشر شده در خصوص منابع انسانی راکد در دو پایگاه داده اسکپوس (الزویر) و مؤسسه علوم اطلاعات شبکه علمی (تامسون روترز) تشکیل می دهد. انتخاب مقاله ها بر پایه استفاده از شاخص های مدنظر انجام شده است. روایی پژوهش با استفاده از چک لیست استاندارد CASP و پایایی آن نیز به کمک شاخص کاپای کوهن در نرم افزار اس پی اس اس ارزیابی و تأیید شده است. یافته ها: پس از ترکیب نتایج مطالعات مرور شده، چارچوبی برای شناخت بهتر چگونگی تأثیرگذاری منابع انسانی راکد، بر عملکرد سازمان ارائه شده است. این چارچوب، از دو بُعد مازاد مطلق یا نسبی و دانشی یا غیردانشی بودن منابع انسانی شکل گرفته است. بر این اساس، منابع انسانی راکد، به چهار گونه دسته بندی شده اند: مازادمحور، انباشت محور، دانش محور و ارزش محور. در این میان، تأثیر گونه های ارزش محور و دانش محور بر عملکرد سازمان، مثبت و تأثیر گونه های مازادمحور و تا حدی انباشت محور، منفی ارزیابی شده است. نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای تنظیم کارکردهای مدیریت منابع انسانی باشد و برای بهینه سازی منابع انسانی راکد در سازمان استفاده شود. مدیریت مؤثر منابع انسانی راکد، به گونه شناسی درست این وضعیت در سازمان نیاز دارد. با این حال، وجود شمار بیش از اندازه از هر گونه آن، برای عملکرد سازمان زیان بار است. کلیدواژه ها: منابع انسانی راکد، عملکرد سازمان، منابع انسانی دانشی و غیردانشی، مازاد مطلق و نسبی زمینه و هدف: وجود منابع انسانی بیش از نیاز واقعی در سازمان، تأثیرهای متفاوت و گاه متناقضی بر عملکرد سازمان در پی دارد. به منظور شناخت بهتر این تأثیرها و مدیریت مؤثر این وضعیت، پژوهش حاضر، به مرور نتایج مطالعات انجام شده در خصوص تأثیر منابع انسانی راکد بر عملکرد سازمان پرداخته است. روش: این پژوهش از نوع کیفی، کاربردی، تفسیری و استقرایی است. منابع اطلاعاتی آن را مقاله های منتشر شده در خصوص منابع انسانی راکد در دو پایگاه داده اسکپوس (الزویر) و مؤسسه علوم اطلاعات شبکه علمی (تامسون روترز) تشکیل می دهد. انتخاب مقاله ها بر پایه استفاده از شاخص های مدنظر انجام شده است. روایی پژوهش با استفاده از چک لیست استاندارد CASP و پایایی آن نیز به کمک شاخص کاپای کوهن در نرم افزار اس پی اس اس ارزیابی و تأیید شده است. یافته ها: پس از ترکیب نتایج مطالعات مرور شده، چارچوبی برای شناخت بهتر چگونگی تأثیرگذاری منابع انسانی راکد، بر عملکرد سازمان ارائه شده است. این چارچوب، از دو بُعد مازاد مطلق یا نسبی و دانشی یا غیردانشی بودن منابع انسانی شکل گرفته است. بر این اساس، منابع انسانی راکد، به چهار گونه دسته بندی شده اند: مازادمحور، انباشت محور، دانش محور و ارزش محور. در این میان، تأثیر گونه های ارزش محور و دانش محور بر عملکرد سازمان، مثبت و تأثیر گونه های مازادمحور و تا حدی انباشت محور، منفی ارزیابی شده است. نتیجه گیری: این چارچوب می تواند مبنایی برای تنظیم کارکردهای مدیریت منابع انسانی باشد و برای بهینه سازی منابع انسانی راکد در سازمان استفاده شود. مدیریت مؤثر منابع انسانی راکد، به گونه شناسی درست این وضعیت در سازمان نیاز دارد. با این حال، وجود شمار بیش از اندازه از هر گونه آن، برای عملکرد سازمان زیان بار است. کلیدواژه ها: منابع انسانی راکد، عملکرد سازمان، منابع انسانی دانشی و غیردانشی، مازاد مطلق و نسبی
فراتحلیل پیشایندها و پیامدهای توانمندسازی روان شناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق شناسایی پیشایندها و پیامدهای توانمندسازی روان شناختی کارکنان با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی، از نظر نوع استفاده کاربردی، و از نظر نوع داده ها کمّی است. جامعه مورد بررسی در پژوهش مقالات چاپ شده در مجلات علمی پژوهشی در زمینه توانمندسازی روان شناختی کارکنان، از سال 1390 تا تابستان سال 1398، بود که 53 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند. پایایی تحقیق شامل پایایی شناسایی از طریق توافق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی آن ها، پایایی کدگذاری از طریق توافق داوران درباره استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها، و پایایی سطح معناداری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فراتحلیلگر به دست آمد. یافته ها نشان دادند از بین پیشایندهای توانمندسازی روان شناختی کارکنان، به ترتیب، متغیرهای رهبری خیرخواه (877/0)، مدیریت دانش (772/0)، سرمایه اجتماعی (616/0)، رهبری اصیل (609/0)، حافظه سازمانی (603/0)، و رهبری معنوی (601/0) بیشترین اندازه اثر را دارند. همچنین از بین پیامدهای توانمندسازی روان شناختی کارکنان، به ترتیب، متغیرهای آوای کارکنان (853/0)، مزیت رقابتی (734/0)، عملکرد شغلی (724/0)، معنویت در کار (655/0)، خلاقیت کارکنان (630/0)، و جو ّ نوآورانه (626/0) بیشترین اندازه اثر را دارند.
مطالعه تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه تاچندی پیش سخن از مدیریت دانش، موضوع جالبی در کانون های تفکر بود، اکنون سخن از رهبری دانشی به میان آمده و توجه اندیشمندان فعال در قلمرو مدیریت را به خود جلب کرده است. مسائل مدیریتی، یکی از اساسی ترین مشکلات شرکت های نوپای دانش بنیان است و تلفیق و ارتباط بین مباحث دانش بنیان و رهبری برای این شرکت ها می تواند بسیار راهگشا باشد. با کمک رهبری دانشی به صورت تلفیق توانایی های مهندسی و قدرت رهبری، می توان به اهداف سازمانی در شرکت های دانش بنیان دست یافت. هدف این تحقیق، مطالعه تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی می باشد. این تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران شرکت های دانش بنیان ایران به عنوان مطلعان کلیدی در زمینه رهبری دانشی می باشند و نمونه آماری، توسط اشباع داده ها، تعداد 12 مصاحبه است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش 7 مرحله ای کلایزی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. نتایج، حاکی از استخراج 209 کد در ابتدا بود که پس از انجام تحلیل ها، 5 تم و 20 خوشه باتوجه به مفاهیم صورت بندی شده استخراج شد. باتوجه به تحلیل های صورت گرفته تجارب زیسته مدیران شرکت های دانش بنیان ایران در زمینه رهبری دانشی شامل 5 محور می باشد که عبارتند از: 1. سیاست های آموزشی، 2. سیاست های حمایتی، 3. سیاست های مشارکتی/ ارتباطی، 4. سیاست های توسعه ای با محوریت دانش، 5. سیاست های توانمندسازی شرکت. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت ترکیب توانایی های مهندسی در شرکت های دانش بنیان و رهبری دانشی باعث اثربخشی عمیق و مثبت در حل مسائل و مشکلات و دستیابی به اهداف سازمانی به ویژه در شرکت های نوآور و دانش محور خواهد بود
بهینه کاوی فرآیند آموزش در سازمانها (یک مطالعه موردی)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
179 - 162
حوزه های تخصصی:
در شرایط رقابتی امروز، کیفیت و بهره وری دو عامل مهم و اساسی در بقای مؤسسات و تولیدکنندگان می باشد و بهبود مستمر ابزاری مطمئن جهت تداوم حضور در این بازار می باشد. یکی از روش هایی که موجب پیشرفت سازمان ها در این عرصه رقابتی می گردد، الگوبرداری از بهترین هاست. فرآیند الگوبرداری با شناخت سازمان یا سازمان هایی که در نوع خود بهترین هستند، تکنیک هایی را معرفی می کند که بدان وسیله بتوان شکاف موجود بین سازمان خودی تا سازمان پیشرو را به حداقل رساند. این ابزار امروزه بهینه کاوی نامیده می شود. عموما از دیر باز بکارگیری این ابزار در بخش های تولیدی و اقتصادی بوده است، با این وجود، به نظر می رسد با بهره گیری از آن در بخشهای آموزشی و خدماتی نیز می توان بسیاری از مسائل و شکافها را پر کرد .لذا این بررسی با هدف آشنایی با تعریف بهینه کاوی، تاریخچه، فرآیند، الگوهای بهینه کاوی صورت گرفته است و در کنار آن به بررسی موردی دو دفتر آموزش کارکنان جهاد کشاورزی و شهرداری منطقه یک تهران با استفاده از ابزار مشاهده (مشاهده گر صرف )، مصاحبه، پرسشنامه باز پاسخ به روش کیفی از نوع مطالعه موردی اقدام شده است. نتایج نشان می دهد بین دو دفتر آموزش کارکنان از لحاظ بهینه کاوی فرآیند در سطح فعالیت مشابهت وجود دارد و تفاوت عمده انها بیشتر در بودجه دریافتی و امکانات موجود در دو دفتر است
طراحی مدل عوامل مؤثر بر نگه داشت سرمایه انسانی مبتنی بر برند کارفرما با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: شرکت بیمه البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
551 - 575
حوزه های تخصصی:
امروزه سرمایه انسانی مهم ترین سرمایه هر سازمانی محسوب می شود و نگه داشتن کارکنان مستعد یکی از معضلات بزرگ مدیریت منابع انسانی در عصر رقابتی امروز است. هدف از این پژوهش طراحی مدل نگه داشت سرمایه انسانی مبتنی بر برند کارفرما بود. این پژوهش پژوهشی کاربردی است که از لحاظ گردآوری داده جزء پژوهش های پیمایشی محسوب می شود. مؤلفه های تأثیرگذار بر نگه داشت سرمایه انسانی با مرور پیشینه تحقیق و بررسی مراجع مرتبط استخراج شد و با استفاده از روش دلفی متغیرهای تأثیرگذار توسط خبرگان پژوهش غربال و تأیید شدند. خبرگان پژوهش 10 نفر از کارشناسان و مدیران و استادان دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. پس از تأیید مؤلفه ها، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) برای طراحی مدل و از تحلیل میک مک برای تحلیل مدل استفاده شد که به نظر می رسد با این روش برای اولین بار تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل مختلف در نقش آفرینی برند کارفرما برای نگه داشت سرمایه انسانی تعیین شده است. با اجرای این روش 14 مؤلفه تأثیرگذار بر نگه داشت سرمایه انسانی در 5 طبقه دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان داد عواملی چون فرهنگ سازمانی، اعتماد سازمانی، ارزش های اصلی، و شرایط کاری انعطاف پذیر بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیرهای دیگر دارند و با تغییر آن ها کل سیستم دچار تغییر می شود.
طراحی و تبیین مدل تعلق خاطر پایدار کارکنان نسل جدید با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد (مطالعه ای در کسب وکارهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش پژوهش کیفی و راهبرد پژوهش"نظریه داده بنیاد" و با هدف طراحی و تبیین مدل تعلق خاطر پایدار کارکنان که باعث تأثیر پذیری منفی کمتر از تغییرات و چالش های محیطی و ماندگاری بیشتر نسل جدید در سازمان شود، انجام پذیرفت. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 25 نفر از کارکنان نسل جدید شاغل در کسب وکارهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات و افراد خبره در حوزه تعلق خاطر کارکنان در صنعت ICT استفاده و نمونه گیری به روش نظری و با فن گلوله برفی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده - منطبق بر مدل پارادایمی، که توسط استراوس و کوربین ارائه شده - طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام پذیرفت. براساس یافته های پژوهش، تعلق خاطر کارکنان نسل جدید، پیامد نهایی تجربه آنان از فضای کاری می باشد؛ فضای کاری جذاب و رشد دهنده (به عنوان کنش ها و تعاملات)، می تواند به ارتقای تعلق خاطر پایدار نسل جدید منجر شود. تعامل مؤثر بین مدیر وکارمند (به عنوان مقوله محوری)، اقدامات و فعالیت های متمرکز بر انتظارات کارکنان نسل جدید (به عنوان عوامل مداخله گر) که ازطریق واحد منابع انسانی طراحی و اجرا می شود، ماهیت و هویت شرکت (به عنوان بستر حاکم)، عواملی هستند که بر شکل گیری این فضای کاری جذاب و رشددهنده تأثیرگذارند. در این پژوهش، فرهنگ سازمانی همسو با ارزش های کارکنان نسل جدید، به عنوان شرایط علّی و ریشه ای ارتقادهنده تعلق خاطر پایدار کارکنان نسل جدید، شناسایی و معرفی شده است.
بررسی تاثیر مهارتهای سرپرستی و مدیریت در کارآیی سازمانی مدیران سازمان های دولتی اردبیل
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
190 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مهارتهای سرپرستی و مدیریت در کارآیی سازمانی مدیران سازمانهای دولتی اردبیل می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق همبستگی می باشند. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران (ارشد، میانی و پایه) سازمانهای (دارالقرآن اردبیل، اداره اوقاف و اداره فرهنگ و ارشاد، استانداری) شهر اردبیل می باشند که تعداد آنها برابر 106 نفر می باشد. روش مورد استفاده برای نمونه گیری روش تصادفی طبقه ا ی بود. برای تعیین حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده شده است که طبق این جدول تعداد نمونه آماری برابر بدست 83 آمده است. تحقیق حاضر در دو بخش نظری و عملی انجام شده است. در بخش نظری، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی بدست آمد و در بخش عملی، برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی و از پرسشنامه های استاندارد مهارتهای سرپرستی و مدیریتی با پایایی 79/0 و کارآیی سازمانی با پایایی 85/0 استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمونهای رگرسیون چندگانه انجام گرفته است. نتایج یافته های تحقیق حاکی از آن است که ابعاد مهارتهای سرپرستی و مدیریت (مهارت فنی مدیریتی، مهارت انسانی مدیریتی و مهارت ادراکی مدیریتی) بر کارآیی سازمانی کارکنان سازمانهای دولتی تاثیر مثبت معنی داری دارد.
شبیه سازی تعادل منابع و مصارف در صندوق های بازنشستگی بر اساس ریسک های جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
71 - 96
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: صندوق های بازنشستگی از جمله نهادهای مهم و تأثیرگذار بر اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه شمرده می شوند. ارائه راه کارهای مناسب به منظور حفظ تعادل این صندوق ها، به شناخت دقیق شرایط و عوامل تأثیرگذار بر وضعیت آن نیاز دارد. یکی از عواملی که بر تعادل منابع و مصارف صندوق ها تأثیر می گذارد، تغییر جمعیت کشور است. در این پژوهش، مدلی برای شبیه سازی تعادل منابع و مصارف در صندوق های بازنشستگی بر اساس ریسک های جمعیتی ارائه شده است. روش: در این مقاله، ابتدا عوامل مهم تأثیرگذار بر وضعیت صندوق بازنشستگی شناسایی شدند، سپس با استفاده از مدل سازی پویاشناسی سیستم، بحران فزونی مصارف بر منابع صندوق در قالب مدل علت ومعلولی ترسیم شد و در ادامه، به کمک نرم افزار ونیسم، مدل حالت جریان در افق زمانی 50ساله پیش بینی و طراحی شد. یافته ها: نتایج پژوهش از احتمال تأثیر مثبت افزایش 23درصدی زادوولد بر میزان نقدینگی سازمان حکایت می کند، این در حالی است که کاهش شدید میزان زادوولد و افزایش تورم در بلندمدت، بر میزان نقدینگی صندوق، بیشترین تأثیر منفی را می گذارد. مقدار نسبت پشتیبان و نقدینگی در خروجی مدل شبیه سازی، گویای بروز بحران شکاف منابع و مصارف صندوق، در دهه های آغازین سال ۱۴۰۰ است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از شبیه سازی سیستم منابع و مصارف صندوق بازنشستگی نشان می دهد که در صورت تداوم روند فعلی، در آینده نزدیک بحران بازنشستگی بروز می کند. از سوی دیگر، بر اساس بررسی سناریوهای مختلف مشخص شد که در کوتاه مدت، افزایش میزان کسورات و میزان جذابیت، بر پایداری صندوق تأثیر بیشتری دارد؛ اما در بلندمدت، به دلیل اثر معکوس افزایش میزان کسورات در پرداخت های حق بیمه، جذابیت صندوق ها کاهش می یابد و در عمل، متغیرهای جمعیتی بیشترین تأثیر را بر پایداری صندوق ها می گذارند.