فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی؛ مرحله ی مهمی در فرآیند تصمیم گیری کمیته های تخصصی – پژوهشی سازمان های بزرگ و مراکز پژوهشی است که با عدم اطمینان ناشی از فقدان دانش و اطلاعات درباره ی اقدامات و پیامدهای آنها آمیخته شده است. یک رویکرد سنتی برای بیان عدم اطمینان در سیستم های گوناگون یا بررسی و ارزیابی پروژه های پژوهش و توسعه ریسک است که در گذشته از طریق تئوری احتمال مدل سازی می شد. با طرح ایده ی تئوری مجموعه های فازی؛ پژوهشگران مختلف از این تئوری برای تسخیر عدم اطمینان ها و مدل سازی آنها در فرآیند ارزیابی و محاسبه ریسک تجمیعی توسعه ی نرم افزارها بهره برده اند. در این مقاله پژوهشگران روشی برای ارزیابی و محاسبه ی ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه با استفاده از تئوری مجموعه فازی طراحی شده اند. این روش برای محاسبه ی نرخ ریسک تجمیعی پروژه های پژوهش و توسعه مرکز تحقیقات مخابرات ایران اجرا شده است.
شناسایی چالش های فرهنگ سازمانی و پیشنهاد راهکارهای تغییر آن مورد مطالعه: سازمان های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ از مفاهیم بنیادین رفتار سازمانی در سطح کلان است که صبغة مفهومی آن در انسانشناسی و جامعهشناسی سازمانی ریشه دارد. طرح این مفهوم در مطالعات سازمان و مدیریت رهآورد پارادایم تفسیرگرایی است که در استعارة سازمان به مثابة فرهنگ مورگان متبلور شده است. هدف پژوهش حاضر شناخت چالشهای فرهنگ سازمان در دستگاههای دولتی شهر تهران است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامة محققساخته بر اساس مدل رابینز است. روایی صوری و پایایی (آلفای برابر با 92 درصد) پرسشنامه تأیید شد. سطح تحلیل پژوهش بر ارزشهای سازمانی متمرکز است. جامعة آماری، کارکنان سازمانهای دولتی در شهر تهران است. نمونهای به روش طبقهای و با حجم 1008 نفر انتخاب شد. آمار توصیفی و استنباطی (تی همبسته) برای تحلیل دادهها بهکار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود چالشهایی در همة مؤلفههای فرهنگ سازمانی است. در نهایت، یافتههای پژوهش تببین و راهکارهایی برای تغییر فرهنگ سازمانی با توجه به مدلهای نوین تغییر سازمانی پیشنهاد شد.
عوامل کلیدی موفقیت توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک واقعیت قطعی سازمانی آن است که امروزه سازمان ها بر خلاف گذشته در یک محیط پیچیده و پویا فعالیت می کنند. در چنین محیطی تغییرات سریع و شدیدی رخ می دهد و رقابت در این محیط پیچیده یک عنصر حیاتی است. یکی از مؤلفه های مهم برای ورود سازمان ها به عرصه های ملی و بین المللی و رقابت در این عرصه ها نیروی انسانی توانمند می باشد. این تحقیق بر اساس نظریه شناخت اجتماعی[1]، که سه دسته عوامل کلیدی فردی، گروهی و سازمانی را در موفقیت ادراک افراد از احساس توانمندی بیان کرده، شکل گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی این عوامل در توانمندسازی کارکنان در حوزه ستادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با استفاده از روش تحقیق توصیفی-همبستگی انجام شده است. بنابراین با تدوین پرسشنامه و انجام تجزیه و تحلیل های مختلف از جمله تکنیک حداقل مربعات جزئی[2]، توسط نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مشخص شد که بین عوامل سه گانه ذکر شده و توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. [1] Social cognitive theory [2] Partial Least Squares
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت تعارض در مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی و مدیریت تعارض مدیران با روش همبستگی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه معاونان مدارس متوسطه شهر تهران در سال 1388 به تعداد 1732 نفر و نمونه آماری تعداد 313 نفر با روش تصادفی سیتماتیک با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، یکی پرسشنامه هوش هیجانی پیترایذر و فارنهایم و دیگری پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش میزان تعارض در سازمان تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که بین هوش هیجانی و مدیریت تعارض مدیران رابطه معناداری وجود دارد.
مهارت و هنر خوب گوش دادن (2)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی شرایط کار زنان و کودکان در حقوق کار ایران با مقاوله نامه های سازمان بین المللی کار
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل سیستمی فرآیند پرورش منابع انسانی در مسجد؛ مطالعه موردی علل پویایی و حیات مسجد صنعتگران مشهد
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با رویکردی متفاوت از آنچه پیش از این به مسجد نگریسته می شده است، نظام مدیریت عملکرد یک مسجد موفق در یکی از شهرهای مذهبی ایران بررسی می گردد. مسجد مورد مطالعه در این تحقیق، مسجد صنعتگران مشهد است که در آن افراد با تکیه بر فرآیندها و اهداف اسلامی پرورش می یابند. هدف این تحقیق بررسی فرضیه خود مبتنی بر علل توفیق مسجد در مورد خاص مسجد صنعتگران است؛ یعنی فرضیه این مقاله در ابتدا بیان می کند به منظور استقرار مسجد در یکی از جایگاه های اصلی خویش (که همان پرورش اعضای جامعه اسلامی است)، باید به دقت شئون مسجد بر طبق تدابیر الهی اجرا گردد و این مهم ترین و شاید تنها کلید موفقیت باشد. سپس بر این اساس یک مدل مفهومی (مدل سیستمی فرآیند احیای مسجد) ارائه می شود و در قسمت دوم مقاله، عملکرد و دستاورد های یک مسجد مطابق با فرضیه مطرح شده در مقاله مطالعه می شود.
رابطه ارتباط فرا فردی و رفتار شهروندی (مطالعه موردی: صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شماری از مطالعات اخیر نشان میدهد که ارایه پارادایم جدید برای کار کارکنان با رویکرد تلفیقیتر زندگی کاری و زندگی معنوی ضروری است. به همینسان مقاله حاضر به دنبال تبیین رابطه بین ارتباط فرافردی یعنی بعد معنوی کارکنان و رفتار شهروندی سازمانی است. ارتباط با خدا تحت عنوان ارتباط فرافردی، بعد معنوی معنویت است که در برگیرنده توازن، تعادل، حساسیت و پرورش چهار بعد زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی در قالب چهار نوع ارتباط یعنی ارتباط برون فردی، ارتباط میان فردی، ارتباط درون فردی و ارتباط فرا فردی تعریف شده است. علاوه بر این، ارتباط فرافردی، با چهار نوع ارتباط با خدا یعنی، همه خدایی، همه در خدایی، کارگزاری خدا و تعاملی با خدا تعریف شده است. از این رو برای تبیین رابطه معناداری از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. نتایج بهدست آمده حکایت از آن دارد که از چهار نوع ارتباط فرافردی به غیر از نوع ارتباط همه خدایی، بین نوع ارتباط همه در خدایی، ارتباط از نوع کارگزاری خدا و ارتباط از نوع تعاملی با خدا و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. بنابراین بر اساس یافتههای تحقیق، رابطه بین ارتباط فرافردی و رفتار شهروندی سازمانی ثابت شد.
بررسی تاثیر سیستم ارزیابی عملکرد تلفیقی کارکنان در بهبود عملکرد (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۴شماره ۴
حوزه های تخصصی:
هوش هیجانی ، سلامت هیجانی معنویت و بالقوگی انسان
حوزه های تخصصی:
الگوی مفهومی مدیریت عملکرد در سازمان های ماموریت محور
حوزه های تخصصی:
تاثیر برداشت کارکنان از عدالت سازمانی بر رفتارهای شهروندی سازمانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: امروزه، سازمانها در محیط جهانی بسیار رقابتی عمل می کنند و مدیران برای ارتقا بهره وری سازمانهایشان، سازوکارهای مختلفی از جمله کوچک سازی سازمانها و خودکار کردن امور را به کار می گیرند. درحالی که این سازوکارها می تواند موثر باشد اما یکی از مهمترین عوامل، نیروی انسانی کیفی و متعهد است. رفتار شهروندی سازمانی در طی چند سال اخیر به عنوان عاملی موثر در به دست آوردن تعهد کارکنان مورد توجه قرار گرفته و تحقیقات نسبتا چشمگیری بر روی شناسایی عوامل موثر در ارتقا این رفتارها متمرکز شده وعوامل مشترکی مانند هنجارهای گروهی، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی به عنوان متغیرهای زمینه ای جهت توسعه این نوع رفتارها شناسایی شده اند. در این تحقیق، تاثیر برداشت کارکنان از عدالت سازمانی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در ارتقا این رفتارها در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مورد مطالعه قرار گرفت.روش کار: روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. در این تحقیق، عدالت سازمانی شامل چهار بعد عدالت (توزیعی، رویه ای، مراوده ای و اطلاعاتی) و نقش هر کدام در ارتقا رفتارهای شهروندی سازمانی از دیدگاه کارکنان مورد سنجش قرار گرفت. داده های مورد استفاده از طریق پرسشنامه از کارکنان شرکت مذکور، جمع آوری گردید و فرضیات تحقیق بر اساس آزمون دو جمله ای مورد آزمون قرار گرفت.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که برداشت کارکنان از عدالت سازمانی شامل هر چهار بعد مذکور بر رفتارهای شهروندی آنان در سازمان تاثیرگذار است. در رتبه بندی این ابعاد، برداشت کارکنان از عدالت مراوده ای در رتبه اول، عدالت توزیعی در رتبه دوم، عدالت اطلاعاتی در رتبه سوم و عدالت رویه ای در رتبه چهارم قرار داشت.نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که رفتارهای شهروندی سازمانی می تواند از برداشت کارکنان از عدالت سازمانی تاثیر پذیرد.
بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و رضایت شغلی کارکنان در ستاد مرکزی صندوق تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است. با توجه به تعریف مدیریت استعداد و در نظر گرفتن چرخه حیات کارکنان به عنوان الگویی برای یکپارچه سازی و مهم ترین فرایندهای توسعه منابع انسانی، می توان دریافت که مباحث مرتبط به مدیریت استعداد در تمامی فرایندهای چرخه قابل استقرار و تسری است. از طرفی دیگر، بیشتر متخصصان حوزه منابع انسانی علت اصلی نارضایتی کارکنان را ناشی از ضعف مدیریت می دانند. هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه بین مدیریت استعداد و رضایت شغلی کارکنان در ستاد مرکزی صندوق تامین اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1034 نفر از کارکنان ستاد مرکزی صندوق تامین اجتماعی است، نمونه گیری به روش طبقه ای منظم بوده و تعداد 278 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های مدیریت استعداد و رضایت شغلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت استعداد، زیرمتغیرهای آن و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد.
توانمندسازی، روشی نوین در محیط رقابتی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۲ شماره ۱۳۵
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل نقش قابلیت های فردی منابع انسانی در ایجاد مزیت رقابتی؛ به کارگیری مدل VRIO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای موفق در قرن بیست ویکم، لزوم توجه به منابع انسانی، به عنوان منبعی مهم برای دستیابی به مزایای رقابتی پایدار و ثبات حضور در بازارهای بین المللی را درک کرده اند. بر این اساس، مقالة حاضر پس از شناخت قابلیت های فردی منابع انسانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش منابع انسانی و قابلیت های فردی آنان در ایجاد مزیت رقابتی بر اساس رویکرد مبتنی بر منابع، با به کارگیری چارچوب VRIO است. به منظور تحلیل نقش منابع سازمانی در ایجاد مزیت رقابتی، یکی از مدل هایی که مدنظر پژوهشگران قرار گرفته است، چارچوب VRIO است که توسط بارنی معرفی شده است. زیربنای اصلی این چارچوب، رویکرد مبتنی بر منابع است و نقش منابع سازمانی، به منظور کسب مزیت رقابتی پایدار، تحلیل می شود. جامعة مورد بررسی در این تحقیق، همة کارشناسان و مدیران یک شرکت بیمة خصوصی را دربرمی گیرد. به منظور سنجش و تحلیل قابلیت های فردی منابع انسانی و نقش آن در ایجاد مزیت رقابتی، پرسشنامه ای با به کارگیری چارچوب یادشده طراحی شد و در اختیار 150 نفر از اعضای جامعة آماری قرار داده شد. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، آزمون تی تک نمونه و نرم افزار SPSS به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد قابلیتهای فردی منابع انسانی به خلق مزیت رقابتی موقت برای شرکت منجر می شوند.
هوش عاطفی و رهبری تحول گرا
منبع:
تدبیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۵
حوزه های تخصصی:
رهبری تحول گرا به عنوان یکی از پارادایم های رهبری در روان شناسی سازمانی است که مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است. رهبری تحول گرا، (Transformational Leadership) رضایت زیر دستان(پیروان) و اعتماد آنان به رهبری و به علاوه تعهد عاطفی آنان را افزایش می دهد. رهبرانی که رفتارهای تحول گرا از خود نشان می دهند مجموعه ای از نتایج مثبت در سازمان ایجاد می کنند. زمانی که پیروان، به رهبرشان، اعتماد و اطمینان داشته، همگام با رسالت سازمان باشند، قادر خواهند بود به سطوح استثنایی عملکرد برسند. هدف این مقاله بررسی ارتباط میان هوش عاطفی (هیجانی) و رهبری تحول گرا است. همچنین ضمن اشاره به مفاهیم رهبری تحول گرا و تعامل گرا و مقایسه آنها، رابطه بین هوش عاطفی و رهبری تحول گرا، مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق از نوع توصیفی است و در آن برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. این مقاله نشان می دهد که هوش عاطفی پیش نیازی برای رهبری موفق است.