فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۸۱ تا ۶٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
54 - 77
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نسل های مختلفی از کارکنان در محیط های کاری وجود دارد. هر نسل ویژگی های خاص خود را دارد و مدیریت مؤثر این نسل ها، دغدغه مهمی برای سازمان هاست. از این رو، شناخت و فهم این ویژگی ها به منظور مدیریت کردن نسل ها ضروری است. مدیریت عملکرد، یکی از کارکردهای مهم مدیریت منابع انسانی است؛ از این رو در پژوهش حاضر، به بررسی مدیریت عملکرد کارکنان نسل Z پرداخته می شود؛ نسلی که بعد از نسل Y شکل گرفت و مطالعات چندانی روی آن ها انجام نشده است. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی بایسته های سیستم مدیریت عملکرد کارکنان نسل Z در بازار سرمایه است.
روش: بدین منظور از روش تحلیل تم، به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی استفاده شده است. پارادایم پژوهش، تفسیری است. از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، به عنوان ابزار پژوهش جهت جمع آوری داده های اولیه از کارکنان نسل Z در بازار سرمایه استفاده شد. این کارکنان از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع انتخاب شدند.
یافته ها: از مجموع 26 مصاحبه و تحلیل آن ها، 4 تم اصلی، 12 تم فرعی و 114 تم پایه شناسایی شد که بر چهار مرحله اصلی مدیریت عملکرد مبتنی است.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اهمیت هر چهار مرحله سیستم مدیریت عملکرد برای کارکنان نسل Z است. ناکامی مستمر سازمان ها در پیاده سازی استاندارد این سیستم، به پیامدهای مخربی از قبیل ترک خدمت کارکنان منجر خواهد شد. در انتهای مقاله، به محدودیت های پژوهش اشاره شده و پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده ارائه شده است.
ارائه الگوی رهبری اثربخش به منظور افزایش رضایت شغلی کارکنان درمانی در دوران کرونا (مورد مطالعه: بیمارستان های منتخب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
21 - 32
حوزه های تخصصی:
عدم رضایت شغلی کارکنان درمانی باعث کند شدن فرایند بهبود بیماری، طولانی شدن اقامت بیمار در بیمارستان، افزایش هزینه، و در نهایت عدم رضایت استفاده کنندگان این خدمات می شود. از عوامل مهم اثرگذار بر رضایت شغلی رهبری اثربخش است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی رهبری اثربخش به منظور افزایش رضایت شغلی کارکنان درمانی بود. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، سرپرستاران، و سوپروایزرهای بیمارستان های دولتی و خصوصی بودند که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز و انتخابی و نظری بود. یافته های پژوهش بیان می کند که شش مقوله اصلی شامل ویژگی های فردی، ویژگی های بین فردی، رشد پیروان، استفاده صحیح از ابزارها، عوامل سازمانی، و عوامل محیطی تشکیل دهنده رهبری اثربخش در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران هستند.
تحلیل اثربخشی برنامه های دوره های آموزشی در بهره وری کارکنان و افزایش کارایی (مجتمع فولاد میانه)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
412 - 394
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر "تحلیل اثربخشی برنامه های دوره های آموزشی در بهره وری کارکنان و افزایش کارایی مجتمع فولاد میانه است که روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از لحاظ گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است.قلمرو موضوعی تحقیق آموزش و نقش آن در عملکرد مدیران و کارکنان، قلمرو مکانی؛ مجتمع فولاد میانه است که قلمرو زمانی آن در اسفند 1400 می باشد.جامعه آماری این پژوهش 50 نفر از مدیران (در سطوح مدیران عالی، مدیران میانی و سرپرستان) و 380 نفر ازکارکنان مجتمع فولاد میانه می باشد. تعداد نمونه کلیه مدیران 46 و کارکنان 152 نفر می باشد. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که بین مولفه های عملکرد در دو گروه مدیران و کارشناسان تفاوت معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج بدست آمده ترتیب اولویت بندی مولفه های عملکرد از دیدگاه مدیران و کارشناسان به تفکیک به شرح ذیل می باشد: دیدگاه مدیران: اولویت اول: دانش شغلی، اولویت دوم : کارایی، اولویت سوم: مهارت شغلی، اولویت چهارم: رفتار سازمانی ؛ از دیدگاه کارشناسان: اولویت اول: دانش شغلی، اولویت دوم : رفتار سازمانی، اولویت سوم: مهارت شغلی می باشد.
شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
مدل سازی زنجیره تأمین LNG با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها (مطالعه موردی: کشور ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
131 - 150
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به مسائل زیست محیطی و پیمان های بین المللی، کشورها استفاده از انرژی هایی با آلایندگی کم تر را در دستورکار خود قرار داده اند. یکی از مهمترین سوخت های فسیلی پاک، گاز طبیعی است. در سال های اخیر در کشور ایران کمبود گاز طبیعی در ماه های سرد سال به دلیل پیک مصرف گاز در این ماه ها به خصوص در بخش خانگی اتفاق افتاده است. یک راه کار برای حل این چالش، ذخیره سازی گاز طبیعی به صورت فعال یا غیرفعال است. در این پژوهش، زنجیره تأمین LNG با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها و با استفاده از نرم افزار ونسیم مدلسازی شده است و چهار سناریوی مختلف با توجه به شرایط ایران در نظر گرفته شده است. برای این چهار سناریو، مقدار گاز طبیعی در دسترس اصلاح شده رسم شده است. هم چنین با توجه به امکان صادرات LNG در دو سناریوی مطرح شده، دو حالت نیز برای قیمت فروش گاز طبیعی با توجه به قراردادهای طولانی مدت و یا فروش به صورت تک محموله در نظر گرفته شده است
عناصر و مزایای روش بازی گونه سازی در آموزش با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی گونه سازی یکی از روش های آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگی های مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود می بخشد و کانال های مختلف یادگیری فراگیران را تقویت می کند. بازی گونه سازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به شیوه بهتر و مطلوب تری در اختیار فراگیران قرار می دهد در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین عناصر و مزایای روش بازی گونه سازی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام شده است. جامعه آماری شامل پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده در حوزه بازی گونه سازی است که در ابتدا 79 پژوهش داخلی و 301 پژوهش خارجی شناسایی و دانلود شد و از بین آن ها منابع مرتبط تر به عنوان نمونه آماری، شامل 30 پژوهش داخلی و 65 پژوهش خارجی در مجموع 95 پژوهش انتخاب و تحلیل شدند. این منابع (مقاله، پایان نامه و رساله) که با جستجوی هدفمند در سایت های داخلی مانند magiran،sid، noormagz،irandoc، ricest و پرتال جامع علوم انسانی و سایت های خارجی مانند Proquest،Springer، Sciencedirect،Mdpi، Researchgate، Ieee، Acm، Google scholar انتخاب شدند؛ به دنبال شناسایی عناصر مهم و پرکاربرد رویکرد بازی گونه سازی و مزایای این رویکرد بود. قابل ذکر است که مقاله های ارائه شده در همایش و کنفرانس ها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفتند. با توجه به یافته های پژوهش، امتیاز، پاداش، چالش، بازخورد، سطح بندی، داستان، تعامل و رقابت با داشتن بیشترین درصد فراوانی مهمترین و کاربردی ترین عناصر بازی گونه سازی در آموزش بودند. هم چنین ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، ایجاد انگیزه، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، بهبود عملکرد، ایجاد جذابیت و افزایش آن، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوری های آموزشی، توسعه رشد اجتماعی، توسعه مهارت های نرم و کاهش اختلال از جمله مزایای بازی گونه سازی در پژوهش ها بودند که از بین این موارد، ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، ایجاد انگیزه، بهبود عملکرد، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوری های آموزشی بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند.
طراحی مدل رفتاری پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام در کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون گوشی های هوشمند، شمار کاربران ورزشی استفاده کننده از این نوع گوشی ها را برای انجام فعالیت های ورزشی افزایش داده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتاری پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام در کاربران ایرانی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با برنامه نویسان و طراحان برنامه های ورزشی و متخصصان دانشگاهی در حوزه ورزش و کامپیوتر جمع آوری شد و از طریق رویکرد تحلیل تم در قالب 6 تم اصلی و 21 تم فرعی دسته بندی شد. در بخش کمی، پرسشنامه ای شامل 28 گویه بر اساس یافته های بخش کیفی تنظیم شد. تحلیل پاسخ های 170 نفر از کاربران اپ های تناسب اندام نشان داد کیفیت اپلیکیشن، سواد دیجیتالی، شرایط تسهیل گر، تمایل به استفاده از اپلیکیشن و اعتماد به اپلیکیشن بر پذیرش و استفاده از این اَپ ها تاثیر گذار است. علاوه بر این نتایج بخش کمّی نشان داد عواملی چون جنسیت، سن و تجربه بکارگیری تکنولوژی به طور غیرمستقیم می تواند بر تمایل به استفاده و در نهایت اعتماد و پذیرش کاربران موثر باشند. لذا در صورتی که این موارد بدرستی مدیریت شوند می توانند باعث تقویت رفتار کاربران در پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام شوند. و در نهایت مدل رفتاری طراحی شده در این تحقیق برای کاربران ایرانی اپ های تناسب اندام از برازش لازم برخوردار بود. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان رویکردی جامع برای درک رفتار کاربران در پذیرش و استفاده از اپ های تناسب اندام درکشور ایران در نظر گرفته شود.
بررسی و آسیب شناسی آموزش های سازمانی مهندسان صنعت آب و برق بر مبنای الگوی (ADDIE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
154-181
حوزه های تخصصی:
آموزش های سازمانی مشروط به اینکه با توجه به اصول و روش های علمی پایه گذاری شود به عنوان یک عامل توانمند ساز، نقش مهمی در بروز رسانی دانش، مهارت و نگرش کارکنان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی محدودیت های آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق است. رویکرد پژوهش ترکیبی بود که در بخش کمی، از روش پیمایشی و در بخش کیفی از پدیدارشناسی استفاده شده است. ابزار بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. شرکت-کنندگان بخش کمی، مهندسان آموزش دیده، طی سال 1400 به تعداد 900 نفر و در بخش کیفی مدرسان و کارفرمایان صنعت آب و برق بوده اند. حجم نمونه در بخش کمی، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 269 نفر تعیین شد و در بخش کیفی با توجه به سطح اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. به منظور تحلیل اطلاعات کمی از نرم افزار SPSS و برای تحلیل اطلاعات کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بر اساس یافته های بخش کمی پژوهش، وضعیت موجود آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق در هر 5 بعد آموزش در حد متوسط و پایین تر از متوسط است و بر اساس یافته های بخش کیفی، عمده-ترین محدودیت های نظام آموزش شغلی سازمانی مشتمل بر محدودیت های فرایندی، انگیزشی، فرهنگی و ساختاری اداری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های سازمانی صنعت آب و برق از کیفیت لازم برخوردار نیست؛ مشکلات فرهنگی و بی توجهی به جایگاه آموزش، فقدان مشوق های انگیزشی، مشکلات ساختاری- اداری و مشکلات فرایندی و عدم تبعیت آموزش های سازمانی از رویکردهای علمی و منطقی در ایجاد این وضعیت تأثیرگذار است.
نقش میانجی توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی نوآوری کارکنان در تأثیر ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک سازمان (نمونه پژوهی: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
149 - 173
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، گسترش پارادایم اقتصاد دانش بنیان، ضرورتِ پرورش ظرفیت یادگیری سازمان را برای دستیابی به عملکرد استراتژیک برتر دوچندان کرده است. بر پایه پژوهش های گذشته، به نظر می رسد که ظرفیت یادگیری سازمانی با عملکرد سازمان پیوند دارد؛ اما تأثیر آن بر عملکرد، مستقیم نیست. ظرفیت یادگیری به دلیل گرایش به کسب، استفاده، اشتراک و در نهایت انتشار دانش، سبب می شود که قابلیت های نوآوری کارکنان برانگیخته شود. از سوی دیگر، ظرفیت یادگیری سازمانی، به دلیل ترغیب و تشویق یادگیری جمعی، یکی از محرک های اصلی توسعه منابع الکترونیکی انسانی در راستای خودکارسازی، بهبود و تسریعِ ارتباطات و فرایندهای عملکردی است. به این ترتیب، پژوهش حاضر مبتنی بر تعریف مسئله و پیشینه بررسی شده، به دنبال بررسی نقش میانجی توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی های نوآوری کارکنان در تأثیر ظرفیت یادگیری سازمانی بر عملکرد استراتژیک سازمان است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران است که 162 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود و تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از طریق مدل سازی معادلات ساختاری با روش کمترین مربعات جزئی و با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، اثرهای مستقیم، غیرمستقیم و کل ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک محاسبه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در ارتباط بین ظرفیت یادگیری و عملکرد استراتژیک، اثر غیرمستقیم قوی تر از اثر مستقیم عمل می کند و این بدان معناست که متغیرهای توسعه منابع الکترونیکی انسانی و توانمندی های نوآوری کارکنان در اثر ظرفیت یادگیری بر عملکرد استراتژیک، نقش میانجی دارند. نتیجه گیری: به منظور بهره گیری کارآمد از ظرفیت یادگیری سازمانی به منظور ارتقای عملکرد استراتژیک سازمان، مدیران باید به توسعه منابع الکترونیکی انسانی و همچنین ارتقای توانمندی های نوآوری کارکنان توجه بیشتری کنند. در این رابطه، در پژوهش حاضر برای توسعه منابع انسانی الکترونیک و توانمندی های نوآوری کارکنان، چند راه کارهای مدیریتی پیشنهاد شده است.
مدل سازی پیشایندهای ارتقای گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
184 - 207
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آمادگی و پذیرش کارکنان برای اجرای طرح های تحول سازمانی پیش نیازی اساسی به شمار می رود. در این پژوهش تأثیر رهبری تحول گرا و ارتباطات سازمانی شفاف بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر با نقش میانجی اعتماد سازمانی بررسی شده است. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش انجام آن توصیفی –همبستگی است. جامعه آماری آن را مدیران و کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران تشکیل داده اند که از میان آن ها 269 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزار SPSS و AMOS با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: رهبری تحول گرا و اعتماد سازمانی بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین رهبری تحول گرا و ارتباطات سازمانی شفاف تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد سازمانی داشته اند. تأثیر غیرمستقیم رهبری تحول گرا و ارتباطات سازمانی بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر از طریق اعتماد سازمانی نیز تأیید شده است؛ اما تأثیر مستقیم ارتباطات سازمانی شفاف بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر معنادار نبود. نتیجه گیری: استفاده از سبک رهبری تحول گرا و توسعه ارتباطات سازمانی شفاف می تواند میزان آگاهی کارکنان از طرح تحول سازمانی مورد نظر و تمایل آن ها برای مشارکت در پیشبرد آن را ارتقا دهد.
توسعه قابلیت های یادگیری سازمانی در پرتو سرمایه اجتماعی و شادی در محل کار (مورد مطالعه: بانک صادرات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
47 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در شرایط بسیار پویای کسب و کارهای امروزین توسعه قابلیت های یادگیری سازمانی ضرورتی است که به وجود آمادگی های خاص در منابع انسانی نیاز دارد. بر این اساس، این مطالعه به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و شادی در محل کار بر توسعه قابلیت های یادگیری سازمانی می پردازد. روش شناسی: این پژوهش کاربردی، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان بانک صادرات در استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 361 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. یافته ها: سرمایه اجتماعی بر قابلیت یادگیری سازمانی و ابعاد آن شامل آزمایش پذیری، ریسک پذیری، گفتگو و تصمیم گیری مشارکتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین سرمایه اجتماعی از طریق شادی در محل کار به بهبود قابلیت های یادگیری سازمانی یاری می رساند. نتیجه گیری: توسعه تعاملات درون سازمانی و برون سازمانی کارکنان و ارتقای شادی و نشاط در میان کارکنان این بانک می تواند به ارتقای قابلیت یادگیری سازمانی و نتایج حاصل از آن یاری رساند.
واکاوی موانع و راه کارهای تصمیم گیری صحیح در پرتو رهنمودهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
25 - 49
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سعادت انسان و جامعه به تصمیم گیری صحیح بستگی دارد، بنابراین، هر مکتبی که بخواهد به سعادت انسان کمک کند، باید تصمیم گیری صحیح را به او بیاموزد. قرآن، کتاب هدایت است و دستورهایش، برای سعادت دنیوی و اخروی بشر جامعیت دارد، از این رو، پژوهش حاضر، موانع تصمیم گیری صحیح و راه کارهای غلبه بر آنها را با توجه به رهنمودهای قرآنی مدنظر قرار داده است. روش: در این پژوهش کیفی با استفاده از روش تدبر موضوعی در قرآن، دلالت های بسیار مهم قرآنی ناظر بر موانع تصمیم گیری، شناسایی و به کمک روش پنل خبرگان، روایی آن سنجیده شد. همچنین، به منظور تحلیل و فهم بهتر یافته ها با توجه به روش تحلیل شبکه های اجتماعی، از نرم افزار UCINET و NetDraw استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش، موانع تصمیم گیری به دو دسته موانع درونی (فردی) و بیرونی (محیطی) تفکیک شده است. موانعی همچون تردید، ترس، خودرأیی، پیروی از هوای نفس، جهل، سطحی نگری، شتاب زدگی، لجاجت و دنیاگرایی در شمار موانع درونی قرار می گیرند و موانعی همچون شیطان، سرزنش و مسخره شدن، مواجهه با زور، تزویر و تهدید از سوی صاحبان قدرت، از جمله موانع بیرونی شمرده می شوند؛ ضمن آنکه بر ضرورت رفع تزاحم گزاره های ناظر بر تصمیم گیری صحیح تأکید شده است. افزون بر این با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی مشخص شد که جهل از مهم ترین موانع تصمیم گیری صحیح است. نتیجه گیری: در صورت درک درست موانع درونی و بیرونی تصمیم، مدیران می توانند از طریق تقویت ویژگی هایی مانند ایمان به خدا، ایمان به غیب و باور به معاد، تقوای الهی، عدالت محوری، دانش تخصصی، مراتب صبر و امید به رحمت پروردگار، در کنار تعقل ورزی و دوری از خودرأیی، بر اعتبار تصمیم های خود بیفزایند.
طراحی الگوی نهادگرایی نظام مدیریت منابع انسانی آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
65 - 93
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای کسب مشروعیت اجتماعی و تضمین بقای بلندمدت اهداف آموزش وپرورش، بایستی هر گونه تحول در اقدام های مدیریت منابع انسانی، با بستر نهادی موجود متناسب سازی شود. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است، ضمن شناسایی اولویت بندی الزامات نهادی آموزش وپرورش و مؤلفه های آن، الگوی مدیریت منابع انسانی متناسب با این الزامات نهادی طراحی شود. روش: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته (کیفی کمّی) و از لحاظ هدف، کاربردی است. نخست، با مرور نظام مند ادبیات تحقیق و تحلیل محتوای اهداف سند تحول بنیادین، الگوی اولیه پژوهش شکل گرفت، سپس با بهره گیری از نظر خبرگان و ارزیابی روایی محتوا، تبیین شد. به منظور کاربردی کردن الگو، 219 پرسش نامه بین مدیران ارشد، سیاست گذاران و صاحب نظران وزارت آموزش وپرورش به روش تصادفی طبقه ای توزیع شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت.در نهایت، برای دستیابی به مناسب ترین ترکیب از ابعاد الگو، از نظام خبره فازی استفاده شد. یافته ها: الگوی نهادگرایی مدیریت منابع انسانی در آموزش وپرورش، در قالب7 مقوله اصلی، 24 مؤلفه و 68 شاخص شناسایی شد. اولویت بندی الزامات نهادی نشان داد که در الگوی مدیریت منابع انسانی آموزش وپرورش، به ترتیب فشارهای هنجاری، فشارهای اجباری و فشارهای تقلیدی، بیشترین تأثیر را می گذارند. نتیجه گیری: برای دستیابی به ترکیب بهینه و هم سویی شیوه های منابع انسانی و نیز، توجه به ترکیبات متفاوت الزامات نهادی در هریک از ابعاد مدیریت منابع انسانی نیاز است.
طراحی الگو کارکردهای منابع انسانی در راستای مدیریت انفصال کارکنان با رویکرد پژوهشی آمیخته (مطالعه موردی: نهاد ریاست جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
78 - 103
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: میزان چشمگیر انفصال از خدمت داوطلبانه و غیرداوطلبانه کارکنان، اغلب نشانه ای از مشکلات درون سازمانی است و تبعات نشئت گرفته از انفصال نیروهای مجرب و کارآمد برای جایگاه های حساس، ممکن است به بروز پیامدهای جبران نشدنی بر پیکره سازمان منجر شود. از این رو، در سازمان های پیشرو مدیریت انفصال کارکنان اهمیت خاصی دارد و سازمان ها تلاش می کنند تا سطحی از ثبات را در میزان ورودی و خروجی نیروی کار حفظ کنند. در این راستا، کارکردهای منابع انسانی، به عنوان مجموعه وظایفی که مدیران منابع انسانی برای اداره کارکنان اعمال می کنند، عاملی زمینه ای و بسترساز است و نقش مهمی را در میزان انفصال های داوطلبانه و غیرداوطلبانه کارکنان ایفا می کند. با توجه به نقش کلیدی کارکردهای منابع انسانی در موضوع انفصال کارکنان، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی کارکردهای منابع انسانی در راستای مدیریت انفصال کارکنان در سازمان های دولتی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی محسوب می شود و با استفاده از رویکرد پژوهشی آمیخته اکتشافی اجرا شده است. در این رابطه، مرحله اول پژوهش ﺑﻪ ﺻﻮرت «ﮐﯿﻔﯽ» است. دادهﻫﺎی این مرحله از طرﯾﻖ اﻧﺠﺎم 18 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ نیمه ﺳﺎﺧﺘﺎرﯾﺎﻓﺘﻪ با روش نمونه گیری گلوله برفی (زنجیره ای) و بر مبنای قاعده «اشباع نظری» ﮔﺮدآوری شده است. در ادامه با استفاده از تحلیل مضمون، الگوی اولیه پژوهش استخراج شده است. مرحله دوم پژوهش به صورت کمّی انجام شده است که پس از تعیین حجم نمونه آماری، پرسش نامه اعتبارسنجی بین 200 نفر از کارکنان سازمان علمی تحقیقاتی وابسته به نهاد ریاست جمهوری توزیع شد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری الگوی اولیه پژوهش به دست آمد و پس از اعتبارسنجی به تأیید رسید.
یافته ها: الگوی کارکردهای منابع انسانی در قالب 10 مضمون فراگیر و 51 مضمون سازمان دهنده استخراج شد که عبارت اند از: برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و استخدام کارکنان، جبران خدمت، مدیریت عملکرد، ارتقای شغلی، آموزش و توسعه، انضباط سازمانی، مدیریت انگیزش، جانشین پروری و حمایت اجتماعی. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز طبقه بندی عوامل شناسایی شده در مرحله کیفی را تأیید کرد.
نتیجه گیری: اجرای مؤثر اقدام های شناسایی شده در راستای کارکردهای مدیریت منابع انسانی، مانع از دست رفتن منابع انسانی شایسته و کارآمد سازمان می شود. در نظر داشتن اولویت این اقدام ها بر اساس میزان تأثیر آن ها نیز، به ارتقای اثربخشی این اقدام ها مساعدت می کند.
رابطه رهبری معنوی و درگیری شغلی: مطالعه موردی کارکنان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
135 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه رهبری معنوی و درگیری شغلی در میان کارکنان دانشگاه کردستان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، نمونه ای به حجم 116 نفر از کارکنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد رهبری معنوی و درگیری شغلی استفاده شد. پایایی دو پرسشنامه رهبری معنوی و درگیری شغلی با استناد به ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب 91/. و 80/. گزارش شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه هم زمان صورت گرفت. نتایج نشان داد که وضعیت رهبری معنوی در دانشگاه کردستان در سطح بالاتر از متوسط و میزان درگیری شغلی کارکنان در سطح متوسط بود. بین رهبری معنوی و درگیری شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد که اگرچه ترکیبی از مؤلفه های رهبری معنوی می توانند نقش معنی داری در پیش بینی درگیری شغلی داشته باشند، اما به استثنای مؤلفه ی ایمان و امید در کار، هیچ یک از مؤلفه های دیگر نمی توانند به تنهایی اثر رگرسیونی معنی داری بر درگیری شغلی کارکنان داشته باشند.
طراحی مدل شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
1 - 24
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان های دانش بنیان، برای دستیابی به اهداف، بر شایستگی های خاصی تأکید می کنند؛ زیرا مدل شایستگی کارکنان برای سطوح مشاغل متفاوت است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان اجرا شده است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، 12 نفر از خبرگان سازمان های دانش بنیان مشارکت کردند که این افراد با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. داده های این بخش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با تحلیل مضمونتجزیه وتحلیل شدند. جامعه آماری بخش کمّی، 330 نفر از کارکنان دانشی سازمان های دانش بنیان بود که از میان آنها، 178 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های این بخش، از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و با مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: مدل شایستگی های حرفه ای در قالب پنج مقوله اصلی، 20 مقوله فرعی و 78 زیرمقوله ساختاردهی شد که عبارت اند از: 1. دانش (روزآمدسازی دانش، دانش حرفه ای، آگاهی محیطی و مدیریت دانش)؛ 2. مهارت (مهارت اجتماعی، مدیریتی، حل مسئله، مذاکره و بازاریابی)؛ 3. توانایی (توانایی آموزشی، فکری، الگوسازی، مشاوره کسب وکار و توسعه محصول جدید)؛ 4. ویژگی (خودکارآمدی، التزام کاری، اخلاق کاری و روحیه پژوهندگی)؛ 5. نگرش (کارآفرینی و آینده نگری). شایان ذکر است که بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، ارتباط میان شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد مدل شایستگی معنادار بود. نتیجه گیری: توسعه شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشی، از اتلاف وقت، انرژی و منابع سازمان های دانش بنیان جلوگیری می کند و زمینه بازنگری عمیق در معیارهای گزینش و انتخاب کارکنان و تدوین برنامه های توسعه و بهسازی را فراهم می آورد.
بررسی رابطه هوش هیجانی با تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
61 - 74
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تلاش شده است، رابطه بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی برای مدیران دفاتر در نواحی دادسرای عمومی و انقلاب تهران مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور هوش هیجانی بر اساس مدل "دانیل گلمن" و تعهد سازمانی بر اساس مدل "مایر و آلن" تعریف گردیده است. بر این مبنا یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه "هوش هیجانی شرینگ" و پرسش نامه "تعهد سازمانی مایر و آلن" است که پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار نمونه آماری شامل 160 نفر از مدیران دفاتر نواحی 30 گانه دادسرای عمومی و انقلاب تهران قرار گرفته است و اطلاعات حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی در مدیران دفاتر نواحی 30 گانه دادسرای عمومی و انقلاب تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
الگوی ارتباطی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ارتباطی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی بود. روش این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود و جامعه آماری سلبریتی های ورزشی بودند که تعداد 278 نفر به عنوان نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس با توجه به دشواری جمع آوری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های محقق ساخته مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید 10 نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک مطالعه ی مقدماتی با 30 آزم ودنی و ب ا آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0، 86/0، 76/0 و 85/0محاسبه شد. داده ها از طریق روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. تحلیل های مدل سازی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی را تایید کرد. نتایج حاکی از اثرات مثبت و مستقیم سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی بر میزان مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی بود. همچنین اثرات مثبت و غیرمستقیم سرمایه های اجتماعی و فرهنگی از طریق مسئولیت پذیری اجتماعی سلبریتی های ورزشی نشان داده شد.
تاثیر سرمایه روانشناختی بر عجین شدن با شغل (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
127 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر عجین شدن با شغل در بانک تجارت است. این تحقیق از حیث هدف کاربردی و از حیث روش نیز یک تحقیق توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 3587 نفر از کلیه مدیران ارشد،کارشناسان مسئول و کارشناسان شاغل در بانک تجارت شهر تهران می باشند. جهت محاسبه حجم نمونه آماری از فرمول کوکران استفاده شد و بر این اساس حجم نمونه آماری 347 نفر برآورد گردید. این تعداد نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق پیش رو، پرسش نامه سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسش نامه عجین شدن با شغل توماس لاداهل و کجنر می باشد. داده های تحقیق پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بین خوش بینی، خود کارآمدی، امیدواری و تاب آوری و عجین شدن با شغل رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نقش فناوری در رهبری با رویکرد ترکیبی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری در رهبری از دیدگاه رهبران و پیروان است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی به روش آمیخته اکتشافی- متوالی (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه این پژوهش، مدیران و خبرگان آموزشی مدارس دخترانه ابتدایی دولتی شهر تهران بود و روش نمونه گیری کیفی، هدفمند ملاک مدار بود که 9 نفر انتخاب گردید و در مرحله کمی حجم نمونه بر اساس فرمول «کوکران» ۳۶۹ نفر برآورد شد که تعداد ۳۴۰ نفر به عنوان نمونه نهایی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و طبقه ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که پایایی آن با ضریب توافق (75%) مورد تایید قرار گرفت. داده ها در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، 95/0 برآورد شد. در بخش تحلیل داده های کیفی این پژوهش از روش کدگذاری داده بنیاد بر مبنای رویکرد استرواس و کوربین و در مرحله کمی از تکنیک های آماری t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فناوری توانسته است در فعالیت های رهبران تأثیر مثبت بگذارد و با شناسایی مهم ترین چالش های آن ها در زمان استفاده ازفناوری و عوامل اثربخش تیم های مجازی، رهبران و پیروان می توانند خیلی بهتر از فناوری ها استفاده کنند و کارایی آن ها در زمان فعالیت های روزمره بالاتر برود.