فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۲۱ تا ۶٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می کند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق ضمن مقایسه بخش ها و گروه های کاری، به اولویت بندی مسائل پرداخته و ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند تا بدین وسیله بتوانند شکاف بین وضع موجود و مطلوب را بهبود بخشند و به تقویت کارآفرینی سازمانی و افزایش زمینه خلاقیت و نوآوری اقدام نمایند. هدف از نگارش این مقاله بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر مؤلفه های کارآفرینی سازمانی در پژوهشگاه صنعت نفت می باشد. جامعه مورد پژوهش شامل تمام کارمندان ستادی پژوهشگاه صنعت نفت به تعداد200 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 127 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسش نامه کارآفرینی سازمانی مارگاریت هیل 1 و پرسش نامه فرهنگ سازمانی استاندارد کمرون و کویین 2 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین متغیر فرهنگ سازمانی و مؤلفه های فرهنگ گروهی، فرهنگ ادهوکراسی، فرهنگ بازار با کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تبیین نقش سرمایه انسانی در تحقق اقتصاد دانش بنیان با تأکید بر ارتباط صنعت و دانشگاه
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین راهبردهای کلیدی کشور در مسیر تحقق اقتصاد دانش بنیان، تعامل پویا و مستمر صنعت و دانشگاه است که مستلزم وجود سطحی از سرمایه انسانی و توسعه آن طی زمان است. در راستای درک اهمیت توجه به سرمایه انسانی و توسعه آن در تحقق اقتصاد و تولید دانش بنیان، هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش سرمایه انسانی در تحقق اقتصاد دانش بنیان با تأکید بر روابط بین صنعت و دانشگاه براساس چارچوب نظری اقتصاد نهادی است. به منظور دستیابی به این هدف از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. نتایج گویای این است که ارتباط و تعامل کارآمد بین دو نهاد صنعت و دانشگاه موجب تأمین و بهینه سازی نیروی انسانی همگام با دانش روز می شود که نقش بسزایی درتولید و پردازش نوآوری و تحقق رشد اقتصادی ایفا می کند. در واقع سرمایه انسانی متخصص و کارآمد هم، شرط لازم برای توسعه تعاملات صنعت و دانشگاه است و هم به عنوان خروجی ارتباط این دو نهاد محسوب می شود. همچنین براساس نتایج این پژوهش، سرمایه انسانی از مجرای ایجاد نوآوری، افزایش بهره وری، ایجاد مشارکت و انسجام اجتماعی، کارآفرینی و از طریق علم باوری و نگرش علمی، یادگیری مستمر و مادام العمر و تأثیر بر حکمرانی خوب موجب تحقق اقتصاد دانش بنیان در کشور می شود.
تبیین و ارائه الگوی جامع فرهنگ نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۳
1 - 26
حوزه های تخصصی:
اگرچه در ارتباط با هر یک از مقوله های مرتبط با فرهنگ و نوآوری ادبیات نسبتاٌَ گسترده ای وجود دارد، اما متونی که به طور مشخص ارتباط این دو حیطه را مورد بررسی قرار دهند نسبتاٌَ محدود است. نوآوری پدیده ای پیچیده و چند بعدی است که از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد. این عوامل ممکن است به صورت یک نیروی محیطی یا فرهنگی در سازمانی که به دنبال ایجاد ارزش آفرینی و شکوفایی می باشد، وجود داشته باشد. از نقطه نظر سازمانی، فرهنگ دارای چندین بعد می باشد که می تواند به عنوان مکملی برای قابلیت های سازمانی جهت نوآوری باشد. اخیراٌَ مطالعات بیشتری در این راستا صورت گرفته است و حتی برخی از صاحب نظران با ادغام دو مفهوم فرهنگ و نوآوری، واژه" فرهنگ نوآوری" را مطرح نموده اند. به عبارتی فرهنگ و نوآوری را لازم و ملزوم یکدیگر دانسته و تفکیک ناپذیر می پندارند. بر اساس گونه شناسی فرهنگی انجام شده در این مقاله، فرهنگ هایی مانند فرهنگ قوی، سازشکار، تیمی، انعطاف پذیر، مشارکتی، ادهوکراسی، بازار، ارزشی و علمی متناسب با جو نوآوری و مشوق آن بوده و سایر فرهنگ ها برای محیط های نیازمند خلاقیت و نوآوری مناسب نیستند. در این مقاله مفهومی، چارچوبی کل گرا و جامع از مدل های نظری و تجربی ترسیم و ارائه می گردد. چارچوب به دست آمده شامل عوامل رهبری، چشم انداز، فرهنگ ملی، ساختاری، راهبردی و عوامل تعیین کننده فرهنگ محور است که همواره و در همه حال پویا و محتوایی می باشند. هدف از این مقاله ارائه شمایی از ارتباط مفهوم فرهنگ و نوآوری در ادغام با یکدیگر و تأثیر آنها در ایجاد مزیت رقابتی پایدار و در نهایت ارائه چارچوب وسیع و جامعی است که ابعاد به هم پیوسته به وجود آورنده فرهنگ نوآوری را پوشش می دهد.
توسعه و توانمندسازی منابع انسانی: الزام موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
61 - 80
حوزه های تخصصی:
توسعه منابع انسانی سبب می شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط به طور موثر فعالیت شان را ادامه دهند و بر کارایی خود بیفزایند. با توجه به اینکه مطالعات بسیار اندکی پیرامون شناسایی عوامل موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی به عمل آمده است این تحقیق با استفاده از روش تئوری داده بنیاد و مدل پارادایمی، درصدد شناسایی عوامل حیاتی و اثر گذار بر موفقیت مدیریت استراتژیک منابع انسانی، می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه بوده است و با مدیران و خبرگان حوزه استراتژیک و مدیریت استراتژیک منابع انسانی صنعت خودرو مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شده است. نتایج تحلیل ها نشان داد از عوامل کلیدی که منجر به موفقت مدیریت استراتژیک منابع انسانی در صنعت خودرو می شود، توجه به توسعه و توانمندسازی منابع انسانی است.
بررسی تاثیر معنویت بر فرسودگی شغلی و تمایل به ترک خدمت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
65 - 86
حوزه های تخصصی:
مهمترین عامل بهره وری در سازما ن ها و در نهایت شکوفایی هر جامعه ای در بهبود منابع انسانی و پرورش نیروی انسانی آن نهفته است. معنویت درکار تجربه ای از ارتباط و اعتماد متقابل میان افرادی است که در یک فرآیند کاری با هم همکاری می کنند که منجر به خوش بینی و حسن نیت فردی، ایجاد فرهنگ انگیزشی و افزایش عملکرد می شود. هدف مقاله حاضر که روش پژوهش آن از نوع توصیفی بوده و به صورت پیمایشی انجام گرفته، سنجش تأثیر سه بعد معنویت سازمانی بر فرسودگی شغلی و تمایل به ترک خدمت کارکنان می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان مشغول در سازمانی معنوی و بزرگی با بیش از 700 نفر نیرو، تشکیل می دهند. برای این منظور اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه به صورت تصادفی به دو روش دستی و الکترونیکی از نمونه ای 200تایی کارکنان شاغل در سازمان مذکور، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با استفاده از دو نرم افزار SPSSو Lisrel تحلیل آماری استنباطی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. نتایج نشان می دهند سه بعد معنویت، بر فرسودگی شغلی و تمایل به ترک خدمت تأثیر دارند. به عبارت دیگر آن دسته از کارکنانی که سطوح بالاتری از معنویت را در کار خود احساس می کنند نسبت به کارکنانی که این احساس را در سطح ضعیف تری تجربه می کنند کمتر دچار فرسودگی شغلی می شوند و میزان تمایل به ترک خدمت آنان پایین تر است.
بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی (مورد مطالعه: دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
41 - 60
حوزه های تخصصی:
در دنیای پویا و رقابتی سازمان های امروزی کارآفرینی پیش نیاز حیاتی بقا و موفقیت سازمان ها به شمار می رود و شناسایی و بهسازی زیرساخت های توانمندساز آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به تبیین میزان و چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری و مأموریت) بر توسعه کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه مازندران پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم پایه، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی و علوم انسانی دانشگاه مازندران به تعداد 307 نفر تشکیل شده است که از میان آنها نمونه ای 100 نفری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و نظرسنجی شده است. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی کارآفرینی دانشگاهی بوده است؛ روایی و پایایی هر دو پرسشنامه نیز مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه تنها معنادار بودن تاثیر مولفه سازگاری از مولفه های چهارگانه فرهنگ سازمانی بر توسعه کارآفرینی در این دانشگاه معنادار بوده است. بر این اساس پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
سازوکارهای تأمین و تخصیص منابع در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
91 - 120
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سازوکارهای مختلف تأمین و تخصیص منابع مالی و تأثیر آن ها بر عملکرد مؤسسات آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی نظام های آموزش عالی در کشورهای مختلف سازوکار های مختلفی در جهت تأمین و تخصیص منابع از طیف تأمین مالی دولتی تا تأمین مالی خصوصی در پیش گرفته اند. ولی میزان آن در کشورهای مختلف متفاوت است به طوری که در دانشگاه های اروپایی بیشتر تأمین مالی دولتی و در دانشگاه های آمریکائی تأمین مالی خصوصی شکل غالب تأمین مالی می باشد. در زمینه تخصیص بعضی از دولت ها به طرف عرضه (مؤسسات آموزش عالی)، تعدادی به جانب تقاضا (مشتریان) و برخی نیز به هر دو طرف بازار خدمات آموزش عالی یارانه پرداخت می کنند. به طور کلی تخصیص بر اساس مذاکره و چانه زنی، مبتنی بر فرمول، تخصیص بر اساس پرسنل، بر اساس دانشجو، بر اساس هزینه سرانه، بر اساس اولویت ها و بر اساس عملکرد از جمله مکانیسم هایی هستند که در این رابطه استفاده شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که سازوکار های تأمین و تخصیص منابع در آموزش عالی نقش سیاست گذاری و هدایت گری رفتار عاملان را بازی می نمایند و می توانند بر عملکرد دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در سطح کلان و خرد (فرد) تأثیر بگذارند. در زمینه تأمین، دانش آموختگان باید در تأمین مالی دانشگاه ها مشارکت نمایند و در زمینه تخصیص برای دستیابی به کارایی، دسترسی و برابری بیشتر باید ازسازوکارهای تخصیص مبتنی بر عملکرد استفاده نمود.
بررسی رابطه ارزش منابع انسانی و پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
195 - 181
حوزه های تخصصی:
تمام سازمان ها به دنبال بهبود عملکردشان هستند و مدیریت منابع انسانی می تواند ابزاری برای مزیت رقابتی محسوب شود و بر نتایج و عملکرد سازمانی تاثیر بگذارد. هدف این مقاله بررسی رابطه ارزش منابع انسانی و پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور فرضیه ارزش منابع انسانی با پیش بینی ورشکستگی رابطه دارد تدوین شد و برای آزمون آن، روش آماری رگرسیون خطی به کار رفته است. اطلاعات 73 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1390 تا 1399 گردآوری شده است. همچنین برای اندازه گیری ریسک ورشکستگی از مدل آلتمن، و برای اندازه گیری ارزش منابع انسانی از فرمول کارایی سرمایه انسانی پالیک استفاده شد. تحلیل داده ها نیز به وسیله نرم افزار Excle و Eviews انجام گردیده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که رابطه منفی معناداری بین ارزش منابع انسانی و ریسک ورشکستگی شرکت ها وجود دارد. با توجه به رابطه منفی بین ارزش منابع انسانی و ریسک ورشکستگی می توان نتیجه گرفت که منابع انسانی، عامل حیاتی در بهبود عملکرد مالی و سازمانی هستند و به عنوان مولفه کلیدی خلق ارزش، عملکرد را افزایش و در نهایت منجر به عملکرد مالی بهتر می شوند.
بررسی و تحلیل تاثیر ویژگی های شغلی و کیفیت زندگی کاری بر رفتار شهروندی سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
41 - 60
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی های شغلی و کیفیت زندگی کاری بر رفتار شهروندی سازمانی انجام گرفته است. این تحقیق از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و از نظر روش تحلیل داده ها از نوع همبستگی می باشد.
پس از مطالعه پیشینه موضوع و بررسی الگوهای موجود در مورد ویژگی های شغلی، کیفیت زندگی کاری و رفتار شهروندی سازمانی و شکل گیری چارچوب نظری، متغیرهای مهم تحقیق شناسایی و مدل مفهومی و فرضیه های تحقیق مشخص گردید. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق شامل 103 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بندرعباس است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب گردید. نتیجه آزمون فرضیات تحقیق به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، نشان دهنده تأثیر معنادار ویژگی های شغلی و کیفیت زندگی کاری کارکنان بر رفتار شهروندی سازمانی می باشد. در نهایت براساس نتایج به دست آمده، پیشنهادها و راهکارهایی به سازمان مورد مطالعه و محققان بعدی ارائه گردید.
نگرشی بر مفهوم هوش معنوی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
55 - 72
حوزه های تخصصی:
معناداری زندگی فردی و سازمانی کارکنان از برنامه های استراتژیک سازمان ها محسوب می شود. معناداری در زندگی، فقط به مفهوم زندگی نمی پردازد، بلکه نگرشی عمیق تر به آن دارد و زندگی را از تمامی ابعاد مورد بازنگری و مشاهده قرار می دهد. درک و آگاهی از معنای زندگی، فقط از طریق هوش منطقی و عاطفی حاصل نمی شود و مستلزم استفاده از هوشی ورای دو هوش مزبور است که چنین هوشی، هوش معنوی نامیده می شود. این هوش نه فقط در حل مسائل پیچیده که در حل پیچیده ترین مسائل ارزشی و معنایی که حتی قوی ترین نرم افزارهای موجود قادر به حل آن نیستند، قابل استفاده است. برای شناخت بیشتر چنین هوشی و بهره برداری و استفاده هرچه بیشتر از آن در حل مسائل فردی، گروهی و سازمانی، نیاز به شناخت ساختار تشکیل دهنده و مؤلفه های آن است تا با شناخت هرچه بیشتر آن بتوانیم راه های عملی تر و کاربردی تر آن را در حل مسائل پیچیده بیابیم. هدف از نگارش این مقاله آگاهی بخشی و تغییر نگرش مدیران درخصوص هوش معنوی است. بر این اساس با استفاده از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، پژوهش حاضر به بررسی شناسایی و سنجش مؤلفه های هوش معنوی در سازمان می پردازد. سوال اصلی مقاله حاضر عبارت است از اینکه مؤلفه های اصلی هوش معنوی در ادبیات موجود کدامند؟ در پایان، پیشنهادهایی ارائه شده است که می تواند مد نظر مدیران سازمان قرار گیرد.
مدل شایستگی های نیروی انسانی در مراقبت بهداشتی 4.0(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 108
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بروز صنعت نسل ۴ در دنیا و به ویژه در بخش مراقبت های بهداشتی، تحولات زیادی ایجاد کرده است. برای اجرای صحیح این تحول، نیروی انسانی باید شایستگی های لازم را داشته باشد. اهمیت این موضوع در بخش مراقبت های بهداشتی، به دلیل تعاملات انسانی، بیشتر است. پژوهش های قبلی به این بحث در حوزه مراقبت های بهداشتی توجه زیادی نکرده و مدلی از این شایستگی ها در بخش مراقبت های بهداشتی ارائه نداده اند. شناسایی این شایستگی ها و ارائه مدل روابط بین آن ها، لازمه تحول در بخش مراقبت های بهداشتی کشور است. پژوهش حاضر، به منظور پوشش این خلأ پژوهشی اجرا شده است.
روش: این پژوهش طی دو مرحله اجرا شده است. در مرحله نخست، به منظور شناسایی شایستگی ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شده است. شیوه نمونه گیری در این مرحله، قضاوتی و گلوله برفی و حجم نمونه ۱۵ نفر بوده است. برای تحلیل مصاحبه ها، از تحلیل تماتیک استفاده شده است. در مرحله دوم، به منظور ارائه مدل، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر فازی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده های مرحله دوم، پرسش نامه محقق ساخته، شیوه نمونه گیری، قضاوتی و گلوله برفی و حجم نمونه ۱۰ نفر بوده است.
یافته ها: بر اساس نتایج، ۳۰ شایستگی شناسایی شد که در قالب ۷ دسته کلی قرار گرفت. از میان شایستگی ها، شایستگی های «توان ادراکی عالی» و «امکان بهره گیری از حواس چندگانه» در مقاله های بررسی شده مشاهده نشد. مدل ساختاری تفسیری نشان داد که ویژگی های شخصیتی، مهم ترین و بنیادی ترین شایستگی است و پس از آن، شایستگی های مهارت تحلیلی، مهارت تحلیلی و مهارت فناورانه مهم ترند.
نتیجه گیری: از آنجا که شخصیت افراد در دوران کودکی شکل می گیرد، لازم است فرایندهای جذب بر اساس شایستگی های موجود، به ویژه شایستگی های شخصیتی بازنگری شود. یکی از ابزارهای مهم هر سازمان، ظرفیت سیستم های آموزش ضمن خدمت است که از آن برای تقویت سایر شایستگی ها بهره می برد. در اغلب سازمان ها اثربخشی این آموزش ها کم شده است. بازنگری سیستم آموزش کارکنان، بر فرایند ایجاد انگیزه، آموزش گروهی و پیگیری های مستمر مبتنی است.
تأثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد نوآوری با تبیین نقش میانجی رهبری توانمندسازی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد نوآوری با تبیین نقش میانجی رهبری توانمندسازی در مدارس مقطع ابتدایی شهر الیگودرز می باشد. این پژوهش روش تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمان و منطق اجرا به ترتیب مقطعی و استقرایی است. همچنین تحقیقی توصیفی پیمایشی از شاخه میدانی است. جامعه آماری شامل کلیه ی مدیران مدارس مقطع ابتدایی شهر الیگودرز می باشد که برابر با 70 نفر است. از بین جامعه آماری تعداد 59 نفر را با استفاده از روش نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب و روش نمونهگیری از نوع تصادفی ساده میباشد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. همچنین میزان روایی و پایایی متغیرها محاسبه شد که متغیرها و مولفه ای آنها از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار شدند. در انجام آن از تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی استفاده می شود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های تحلیل عاملی، معادلات ساختاری و سوبل با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss 22 و Smart Pls انجام شده است. نتایج نشان می دهد، مدیریت منابع انسانی بر رهبری توانمندسازی در مدارس مقطع ابتدایی شهر الیگودرز، رهبری توانمندسازی بر عملکرد نوآوری در مدارس مقطع ابتدایی شهر الیگودرز و مدیریت منابع انسانی بر عملکرد نوآوری با تبیین نقش میانجی رهبری توانمندسازی در مدارس مقطع ابتدایی شهر الیگودرز، تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین مدیریت منابع انسانی بر عملکرد نوآوری در مدارس مقطع ابتدایی شهر الیگودرز، تأثیر معناداری ندارد.
فراتحلیل پیشایندها و پیامدهای فراموشی سازمانی هدفمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
174 - 195
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ساختارها و رویکردهای کلاسیک سازمان و مدیریت، اغلب در مواجهه با تحولات روزافزون محیطی کارایی چندانی ندارند و سازمان ها ناگزیرند که این رویکردهای سنتی را ترک کرده و به فراموشی بسپارند. هدف این پژوهش، شناسایی پیشایندها و پیامدهای فراموشی سازمانی هدفمند با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش اجرا، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، مقاله های علمی و پایان نامه های کارشناسی ارشد در زمینه فراموشی سازمانی، از سال 1390 تا زمستان سال 1399 بود که 45 سند با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شد. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند. پایایی تحقیق، شامل پایایی شناسایی از طریق توافق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی آنها، پایایی کدگذاری از طریق توافق داوران در خصوص استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و پایایی سطح معناداری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبه اندازه اثر بین دو فراتحلیلگر به دست آمد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای فناوری اطلاعات، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش، هوش سازمانی، رهبری تحول گرا و رهبری خدمتگزار بیشترین ضریب تأثیر را در بین پیشایندها و متغیرهای تغییرات سازمانی، توانمندسازی کارکنان، مدیریت دانش، یادگیری سازمانی، چابکی سازمانی و عملکرد سازمانی بیشترین ضریب تأثیر را در بین پیامدهای فراموشی سازمانی هدفمند دارند. نتیجه گیری: با بهره گیری از پیشایندهای شناسایی شده در پژوهش حاضر، سازمان ها می توانند در جهت قطع وابستگی به عادت ها، ساختار، دانش و فناوری منسوخ شده خود گام بردارند و زمینه لازم را برای پذیرش تغییرات و رویکردهای نوین در عرصه سازمان فراهم سازند.
نقش میانجی مبادله رهبر عضو در ارتقای نوآوری فردی از رهگذر رهبری پدرسالارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
51 - 76
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر دانایی محوری نوآوری قابلیتی مزیت ساز است و وجود سبک رهبری تسهیل گر از جمله مهم ترین پیش نیازهای آن به شمار می رود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مؤلفه های رهبری پدرسالارانه، مبادله رهبر عضو و نوآوری کارکنان پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی، توصیفی، پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان اصفهان به تعداد 400 نفر بوده است که 196 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های گردآوری شده به وسیله پرسشنامه با ساتفاده از نرم افزارهای Lisrel ، Smart PLS و SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: رهبری خیرخواه و رهبری مقتدرانه بر مبادله رهبر عضو اثرگذاری معناداری دارند، اما مبادله رهبر عضو بر نوآوری اثرگذار نبوده و نقش میانجی معناداری نیز در تأثیر رهبری پدرسالارانه بر نوآوری ایفا نکرده است. نتیجه گیری: به کارگیری سبک رهبری متناسب با ماهیت فرهنگی و الزامات سازمانی می تواند نوآوری مورد نیاز برای بهره وری پایدار سازمان را ترویج و تسهیل کند.
نقش میانجی تبادل رهبر-عضو و رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش فرهنگی و رفتار آوایی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
128 - 111
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف نقش میانجی تبادل رهبر-عضو و رهبری تحول گرا در رابطه بین هوش فرهنگی و رفتار آوایی انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی، روش تحقیق آن، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری این پژوهش را کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر یزد تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر با 320 نفر می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 175 نفری به شیوه تصادفی طبقاتی انتخاب گردید. جهت اندازه گیری هوش فرهنگی از پرسشنامه انگ و همکاران(2004)،رفتار آوایی(ون دایان و لیپن، 1998)، رهبری تحول گرا(آویلو و باس و جانگ، 1999) و در نهایت به منظور سنجش تبادل رهبر-عضو از پرسشنامه لیدن و مازلین(1998) واستفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که که بین هوش فرهنگی با تبادل رهبر- عضو، رهبری تحولی و رفتار آوایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رابطه تبادل رهبر –عضو و رهبری تحولی با رفتار آوایی نیز تایید شد. همچنین مشخص گردید تبادل عضو - رهبر و رهبری تحولی نقش میانجی بین هوش فرهنگی با رفتار آوایی ایفا می کند.
عوامل تعیین کننده تمایل به اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
105 - 118
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد دانش محور کنونی، موفقیت سازمان ها بر مدیریت دارائی های نامشهود آنها مبتنی است. با توجه به نیاز جدی دستگاه های اجرایی کشور برای حفظ و بهره مندی از تجارب کارکنان خود، تحقیق حاضر به منظور بررسی و شناسایی عوامل تعیین کننده تمایل به اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش در میان کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام شده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی (تحلیل رگرسیون) می باشد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، تعداد صدوهفت پرسشنامه در ستاد وزارت مذکور توزیع و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی ها با استفاده از آزمون همبستگی نشان می دهد که بین تمامی متغیرهای مورد بررسی شامل روابط متقابل مورد انتظار، درک از کارآمدی خود، پاداش های بیرونی مورد انتظار، جو سازمانی و نگرش نسبت به اشتراک دانش با تمایل به اشتراک دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین تمایل به اشتراک دانش و به اشتراک گذاری دانش و نیز بین سطح به کارگیری فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی و به اشتراک گذاری دانش در سطح اطمینان نودونه درصد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
شناسایی نقاط مرجع راهبردی در برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی در صنعت حمل ونقل هوایی داخلی (مورد مطالعه: شرکت هواپیمایی هما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 99
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی با هدف تقویت مزیت رقابتی، یکی از رویکردهای مهم سازمان ها برای حفظ بقاست؛ با این حال شرکت های مسافرت هوایی کشور، همچون «هما»، از این رویکرد استقبال شایان توجهی نکرده اند. هدف این پژوهش، شناسایی نقاط مرجع راهبردی برون سپاری منابع انسانی، به منظور اجرای موفق برون سپاری در شرکت «هما» است.
روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی است. مرحله کیفی به روش تحلیل محتوا انجام شد. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به روش اشباع نظری و داده های مرحله کمّی، از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند.
یافته ها: در بخش کیفی، نقاط مرجع راهبردی برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی تعیین شد. یافته های پژوهش در بخش کمّی نشان داد که افزایش کیفیت خدمات، در برون سپاری زیرسیستم های منابع انسانی بیشترین اهمیت را دارد و مدیران اجرایی فرایند برون سپاری شرکت «هما»، می بایست در برنامه های خود بر این عامل تأکید بیشتری داشته باشند.
نتیجه گیری: با استفاده از نتایج پژوهش، مدیران اجرایی برون سپاری شرکت «هما» قادر خواهند بود که نتایج برون سپاری منابع انسانی را ارزیابی کنند و در صورت لزوم، اقدام اصلاحی انجام دهند و موفقیت برون سپاری را تضمین کنند. همچنین، نتایج پژوهش، به تمرکز بر فعالیت های استراتژیک منابع انسانی «هما» کمک خواهد کرد. به علاوه، این نتایج برای سایر شرکت های هواپیمایی داخلی کاربرد دارد.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس از ابتلا به کووید 19 با میانجی گری اعتماد سازمانی و نقش تعدیل گر ادراک از قدرت همه گیری کووید 19 (مورد مطالعه: بیمارستان های شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
217 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس از ابتلا به کووید 19 با میانجی گری اعتماد سازمانی و نقش تعدیل گر ادراک از قدرت همه گیری کووید 19 بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و در دسته تحقیق های توصیفی- همبستگی و رگرسیون قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه کادر درمان در بیمارستان های شهر اراک (ولی عصر،امیر المومنین و امیر کبیر) که شامل 900 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 270 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که از پرسشنامه استاندارد هی و همکاران(2021) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از قضاوت اساتید و خبرگان در این حوزه استفاده گردید. برای آزمون اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد 787/0 به دست آمد. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزا از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است که مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر اعتماد سازمانی تاثیر مثبت دارد و اعتماد سازمانی بر ترس از ابتلا به همه گیری کووید 19 تاثیر منفی دارد همچنین مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس کارکنان از ابتلا به همه گیری کووید 19 از طریق اعتماد سازمانی تاثیر دارد و نیز قدرت همه گیری کووید 19 تاثیر مدیریت منابع انسانی با مسئولیت اجتماعی بر ترس کارکنان از ابتلا به همه گیری کووید 19 را تعدیل می کند.
فراترکیب اقدام ها و ره آوردهای مسئولیت اجتماعی سازمانی با رویکرد مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
1 - 24
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در محیط های بسیار رقابتی امروزی، تلاش سازمان ها برای برآورده کردن انتظارها و جلب رضایت ذی نفعان کلیدی خود از جمله کارکنان، در بقا و ارتقای قابلیت رقابت پذیری و بهره وری سازمان تأثیر چشمگیری دارد. به منظور کسب شناخت جامع تر از مدیریت منابع انسانی مسئولیت پذیر اجتماعی، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی نتایج و دستاوردهای پژوهش هایی پرداخته است که در زمینه اقدام های بانک ها در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمانی خود در خصوص کارکنان انجام داده اند.
روش: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای است و با رویکرد کیفی و روش فراترکیب اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، مقاله هایی است که در پایگاه های علمی معتبر بین المللی در بازه زمانی منتخب منتشر شده است. گفتنی است که این مقاله ها بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است.
یافته ها: اقدام هایی که بانک ها برای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمانی خود در ارتباط با کارکنان انجام داده اند، در قالب شش دسته اصلی طبقه بندی شدند: اقدام های مربوط به استخدام و ارتقا، حقوق و پاداش، مزایا و خدمات رفاهی، آموزش و توسعه مستمر، ایجاد محیط کاری مطلوب و روابط کار سازنده. افزون بر این، نتایج این اقدام ها از نگاه منابع انسانی، به دو دسته نتایج نگرشی و نتایج عملکردی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: تلاش و توجه بانک ها به تأمین انتظارهای کارکنان، به عنوان یکی از ذی نفعان بسیار مهم درون سازمانی، موجب می شود که نگرش های شغلی و سازمانی مثبت در کارکنان تقویت شود تا آن ها برای ارتقای عملکرد شغلی و سازمانی تلاش و انگیزه بیشتری داشته باشند و در اجرای طرح های مسئولیت اجتماعی سازمانی، مساعدت بیشتری انجام دهند. یافته های پژوهش حاضر به عنوان الگویی برای تدوین طرح های مسئولیت اجتماعی بانک ها در حوزه منابع انسانی قابل بهره برداری است.
رابطه بین توانمند سازی و تعهد سازمانی کارکنان در شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
89 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه مزیت رقابتی سازمانی صرفاً در به کارگیری فناوری جدید خلاصه نمی شود، بلکه به طور ویژه در استفاده از نیروی کار توانمند و بالا بودن میزان تعهد کارکنان در راستای تحقق اهداف سازمانی نهفته است. در این زمینه یکی از ابزارهای مهم مدیران فرآیند توانمندسازی کارکنان و استفاده از کارکنان متعهد است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی کارکنان و تعهد سازمانی می پردازد. سؤال اساسی پژوهش عبارت است از این که چه رابطه ای بین این دو مقوله وجود دارد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران (حوزه مرکزی) است که حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده معین شده است. روش تحقیق پژوهش، روش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از ابزار گردآوری پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین تمامی مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی به مدیران سازمان ارائه شده است.