فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۰۱ تا ۶٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بانکداری اسلامی در چند دهه اخیر رشد چشمگیری داشته و جزء صنایع رو به رشد دنیا شناخته شده است. از این رو هدف پژوهش پیش رو شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پذیرش بانکداری اسلامی از سوی مشتریان با رویکرد آراس فازی است. پژوهش حاضر یک پژوهش توسعه ای-کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش 15 نفر از کارشناسان و خبرگان حوزه بانکداری و اقتصاد اسلامی بوده که به روش در دسترس انتخاب شدند. در گام اول با بررسی های کتابخانه ای و ارزیابی یافته های مطالعات گذشته مرتبط با موضوع، عوامل مؤثر بر پذیرش یا انتخاب بانک اسلامی از سوی مشتریان بررسی شد. در گام بعد به منظور غربال سازی عوامل شناسایی شده، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در ادامه نیز به منظور دستیابی به وزن و اهمیت عوامل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی استفاده شد. در نهایت نیز برای اولویت بندی عوامل از روش آراس فازی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل مذهب و اعتقادهای مذهبی جامعه، سازگاری با ارزش های جامعه؛ مشتریان و مسئولیت پذیری اجتماعی سیستم بانکداری اسلامی بیشترین اهمیت را در پذیرش بانکداری اسلامی از سوی مشتریان دارند. شهرت و تصویر بانک، مزیت نسبی نسبت به سیستم بانکی متعارف و تبلیغات در پذیرش بانکداری اسلامی از سوی مشتریان از عوامل با اهمیت کمتری شناخته شدند.
ارائه الگوی توسعه فردی مدیران راهبردی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
76 - 97
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه محیط فعالیت سازمان ها، به طور مداوم در حال تغییر است؛ از این رو برای غلبه بر این شرایط متغیر، مدیران باید دائم بر شایستگی ها و مهارت های خود بیفزایند. مدیران در بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و برای غلبه بر کاستی ها و تحول های پیش رو، باید از دانش و مهارت های جدید برخوردار باشند. بنابراین، توسعه فردی ضرورتی حیاتی برای مدیران محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر، ارائه الگوی توسعه فردی مدیران راهبردی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است.
روش: این تحقیق از نظر هدف توسعه ای است و در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد. پژوهش حاضر با روش تحلیل تم انجام شده است. بدین منظور با 30 نفر از مدیران ارشد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت.
یافته ها: بر اساس یافته ها، شش بُعد برای توسعه فردی شناسایی شد که عبارت اند است از: شایستگی دانشی، نگرشی، ارتباطی، حرفه ای، رهبری و معنوی. همچنین، دو دسته اقدام برای توسعه فردی مدیران راهبردی شناسایی شد که یکی روش های دانش محور و دیگری روش های مهارت محور است. افزون بر این، مجموعه ای از پیشایندهای فردی، سازمانی و محیطی و پیامدهای فردی و سازمانی برای توسعه فردی مدیران راهبردی شناسایی شد که مجموعه این متغیرها در قالب الگویی ارائه شده است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که مدیران راهبردی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی با استفاده از اقدام های دانش محور و مهارت محور توسعه فردی، می توانند شایستگی های خود را ارتقا دهند و به نتایج مطلوب در سطح فردی و سازمانی دست پیدا کنند.
طراحی مدل ساختاردهی به بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی با به کارگیری روش شناسی سیستم های نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور شناسایی و ساختاردهی به بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از روش SSM انجام شده است. نتایج این پژوهش برای تعیین تغییرات در این سازمان استفاده می شود. روش شناسی: برای شناسایی و ساختاردهی مسئله از تلفیق CATWOE و روش شناسی سیستم های نرم استفاده شده است. از این رو پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی با منطق استقرایی-قیاسی است که نمونه یک روش آمیخته کیفی است. داده های پژوهش نظر خبرگان است. تعداد آنها 28 نفر است و به صورت هدفمند قضاوتی انتخاب شده اند. انجام پژوهش در دو مرحله اصلی انجام شده است که عبارت است از استخراج ساختار مسئله و شناسایی راهکارها. یافته ها: در این پژوهش، ساختار مسئله بحران مالی سازمان تأمین اجتماعی (تصویر غنی) و همچنین عوامل مرتبط با آن مشخص شد. همچنین مشخص شد که برای حل بحران باید چه اصلاحاتی در اقدام های حاکمیت و سازمان در سه زمینه سیاست گذاری، اقتصادی و نظارتی انجام شود.
بررسی استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی (مورد مطالعه در استان آذربایجان شرقی)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
83 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی می باشد که این تحقیق به لحاظ ماهیت و محتوای کاری، توصیفی-پیمایشی و از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها جهت تدوین ادبیات تحقیق از روش کتابخانه ای و همچنین به منظور گردآوری داده جهت پاسخ به سؤالات از روش میدانی بهره گیری شده است. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان تامین اجتماعی که تعداد آنها 871 نفر می باشد که حجم نمونه بدست آمده طبق فرمول حجم نمونه کوکران برابر با 283 نفر لحاظ گردید. برای انتخاب کارکنان مورد مطالعه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردید که برای توصیف داده ها از جدول فراوانی و نمودار ستونی برای متغیرهای جمعیت شناختی و جدول شاخص های توصیفی و نمودار هیستوگرام برای توصیف شاخص میانگین استفاده و در بخش تحلیلی داده ها، از آزمون های گوناگون از جمله آزمون کلیموگروف –اسمیرنوف برای نرمال بودن و آزمون تی برای بررسی وضعیت و آزمون فریدمن برای اولویت بندی از نرم افزار SPSS استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری، منابع انسانی، رهبری و فرایند دانشی در استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان تامین اجتماعی تاثیر دارد. در نهایت پیشنهادات کاربردی ارایه گردید.
الگوی رفتارهای تعاملی هواداران لیگ برتر هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیگ برتر هندبال ایران برای حفظ هواداران، توسعه محصولات لیگ و توسعه استراتژی های مرتبط با لیگ نیازمند درک الگوی تعاملی هواداران لیگ می باشد. لذا این پژوهش با هدف توسعه الگوی رفتارهای تعاملی هواداران لیگ برتر هندبال ایران انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی بود که به روش مدل سازی انجام شد. مدل مفهومی اولیه پژوهش بر مبنای ادبیات معتبر موجود توسعه یافت و سپس با داده های حاصل از زمینه لیگ برتر هندبال ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. مقدار شاخص روایی محتوایی پرسشنامه 872/0 محاسبه شد و مقادیر پایایی مرکب برای تمامی سازه ها بالاتر از نقطه برش پیشنهادی 60/0 بود. 306 پرسشنامه وارد تجزیه و تحلیل نهایی شد. برای ارزیابی مدل مفهومی پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش برازش مناسبی با داده های حاصل از زمینه لیگ برتر هندبال دارد. هواداران لیگ برتر هندبال ایران بیشترین تمایل را به رفتارهای غیرتبادلی برون نقشی نشان دادند. بنابراین مدیران لیگ برتر هندبال ایران می توانند از طریق فراهم کردن فرصت های تعاملی برای هواداران، پایگاه هواداران خود و همچنین تبادلات اجتماعی بین هواداران را گسترش دهند.
نقش سرمایه های فکری در ارتقای عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
21 - 38
حوزه های تخصصی:
شرایط خاص اقتصادی حاکم بر شرکت ها باعث شده است تا مزیت رقابتی آن ها دیگر بر پایه دارایی های مشهود آن ها نباشد. آن چیزی که امروزه این شرکت ها را در صحنه اقتصاد کنونی رقابت پذیر می نماید اداره اثربخش دانش و نیز تأکید مستمر بر عوامل کلیدی دارایی های دانشی نظیر سرمایه های فکری آن هاست. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی نقش سرمایه های فکری در عملکرد سازمانی در شرکت پخش پگاه می پردازد. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه آیا میزان بالای سرمایه های فکری در سازمان به سطوح بالای عملکرد سازمانی منتهی می شود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه حضوری بوده و از روش توصیفی میدانی استفاده شده است. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که سرمایه های فکری تأثیرقابل ملاحظه ای بر عملکرد سازمانی شرکت پخش پگاه دارند. در پایان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی برای مدیران در جامعه آماری ارائه شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت تاب آوری کارآفرینی با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
371 - 386
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مؤلفه های مهم توسعه و بقای سازمان سازگاری و ایستادگی در برابر شرایط غیر قابل پیش بینی و محیط متلاطم جهان است که با به کارگیری تاب آوری کارآفرینی می توانند زمینه مقابله و تحمل کردن این بی ثباتی را فراهم آورند. با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت تاب آوری کارآفرینی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی، و از لحاظ نوع شناسی در زمره پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمّی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که تعداد 30 نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش، ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون درون کدگذار و میان کدگذار تأیید شد. همچنین ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی پرسشنامه دلفی فازی است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمّی از روش Delphi fuzzy استفاده شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل مؤثر بر تقویت تاب آوری کارآفرینی است که در نهایت 15 نوع از عوامل مؤثر بر تقویت تاب آوری کارآفرینی شناسایی شدند و از میان آن ها اشتیاق کارآفرینی، ذهنیت رشد، سهولت فرایند بازیابی، و احیا و توانش مقابله با ناملایمتی ها در سازمان به منزله مهم ترین عوامل مؤثر بر تقویت تاب آوری کارآفرینی مشخص شدند.
تصمیم گیری های استراتژیک مالی با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
85 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارائه الگوئی برای درک بهتر ماهیت فرایندهای تصمیم گیری های استراتژیک مالی است. فرا تحلیل کیفی حاصل از مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تصمیم گیری های استراتژیک مالی با سه رویکرد عقلانیت، عقلانیت محدود و رویکرد شناختی قابل مطالعه اند. نقصان و عدم تقارن اطلاعات، عدم اطمینان، نقش ارزش ها، نگرش ها و تأثیر متغیرهای محیطی، شناختی، انگیزشی و احساسی بر تصمیم گیری های مالی موید این است که این تصمیم گیری ها پدیده ای مجزا از فرایندهای شناختی نیست و کیفیت فرایندهای تصمیم گیری به فرایندهای شناختی مربوطه وابسته است، از این رو الگوهای متعارف با محدودیت های قابل ملاحظه ای همراه هستند. رویکرد شناختی با توجه به در نظر گرفتن نقش فرد تصمیم گیرنده، عوامل سازمانی و تأثیر محیط، بهتر از دو رویکرد دیگر می تواند این نوع تصمیمات را تبیین نماید. با توجه به کارکردهای مغز و ذهن و متغیرهای روان شناسی در فرایندهای انتخاب افراد، می توان به تقویت نظریه های اقتصادی جهت درک این انتخاب ها مبادرت کرد. از طرفی رویکرد شناختی این پتانسیل را دارد تا تئوری های اقتصادی را ارتقاء و تقویت نمایند و دیدگاه های کامل تر و واقع گرایانه تری از رفتارهای اقتصادی ارائه نماید.
مطالعه روایت برنامه نویسان کارشیفته از مناسبات کار خانواده: رویکرد جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
26 - 51
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی خانوادگی و شغلی دو جزء جدایی ناپذیر در زندگی افراد محسوب می شود؛ به گونه ای که رمز موفقیت افراد، به پیشبرد اهدافشان در این دو حوزه وابسته است. چنانچه فرد در بُعد زندگی شغلی یا خانوادگی خود، دچار مشکل و چالش شود، عوارض آن، هم فرد و هم سازمان و هم سطح جامعه را دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه داستان ها و تجربه های برنامه نویسان کارشیفته، از مناسبات کار خانواده با رویکرد جنسیتی است.
روش: پژوهش کیفی حاضر از حیث پارادایم تفسیرگرایی، رویکرد تدوین نظریه استقرایی و از حیث استراتژی پژوهش، روایت پژوهی است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پایان باز است که به منظور رسیدن به داده های لازم، مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافت و در نهایت، طبق استانداردهای تعریف شده و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، 30 نفر (15 زن و 15 مرد) در پژوهش حاضر مشارکت کردند. از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون، برای شناسایی مضامین و شرح تجربه های مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: در بررسی های انجام شده مشخص شد که روایت کلان زنان کارشیفته با روایت کلان مردان کارشیفته در خصوص عوامل اثرگذار بر مناسبات کار خانواده، متفاوت است و بعضی از عوامل به تقویت مناسبات کار خانواده و بعضی دیگر به کارشیفتگی بیشتر منجر می شود. بر اساس این پژوهش، در بین زنان، عوامل خانوادگی از جمله خانواده محوری، تناسب کار خانواده، یکپارچگی کار خانواده و خانواده حمایتگر، به برقراری تعادل بیشتر بین کار و خانواده افراد منجر می شود؛ زیرا زنان در امور خانه، نقش، وظایف و مسئولیت های بیشتری را برعهده دارند. از نظر مردانِ برنامه نویس، عوامل سازمانی، از جمله کارشیفتگی، اضافه کاری اجباری، کار افراطی، درآمدزایی و عدم حمایت سازمان، به کارشیفتگی بیشتر و برهم خوردن تعادل کار خانواده منجر می شود.
نتیجه گیری: مردان به دلیل نان آور بودن و تأمین هزینه های زندگی که از دیرباز و به صورت سنتی بر عهده آن ها بوده است، چنانچه در وضعیت نامطلوب اقتصادی و ناتوانی در تأمین هزینه ها، قرار بگیرند، به سمت کارشیفتگی بیشتر سوق پیدا می کنند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
136-153
حوزه های تخصصی:
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (خودظهور) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، در حوزه ی آموزش و پرورش است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 30 نفر متخصص و دست اندرکار حوزه ی آموزش و پرورش، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: شرایط علی (رهبری و خط مشی گذاری، ساختار مدیریتی)، مقوله اصلی (آموزش اثربخش)، شرایط زمینه-ای (مدیریت اجرایی)، شرایط مداخله گر (الزامات اجرایی)، راهبردها (طراحی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی) و پیامد (ارزشیابی و پایش) است که به عنوان ابعاد آموزش اثربخش نقش مهمی در تحقق رسالت مدیران مدارس ایفا می کنند. در نهایت نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
نقش سرمایه فکری در رضایت و نگهداشت کارکنان.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
95 - 120
حوزه های تخصصی:
در عصر دانایی محوری، مزیت رقابتی سازمان ها بر پایه دارایی های نامشهود استوار است. آن چه امروزه سازمان ها را رقابت پذیر می کند، مدیریت اثربخش دانش و دیگر دارایی های ناملموس، مانند سرمایه های فکری آن هاست. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی نقش سرمایه های فکری در ارتقای اثربخشی سیستم مدیریت دانش در سازمان پرداخته است. بدین منظور، تأثیر سه جنبه اصلی سرمایه فکری (سرمایه های انسانی، ساختاری و مشتری) بر نگرش شغلی کارکنان در قالب رضایت و نگهداشت کارکنان بررسی شد .جامعه آماری پژوهش واحدهای مختلف دانشگاه آزاد واقع در استان تهران بوده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده است. در بررسی روایی ابتدا هر پرسش نامه به تایید صاحب نظران و اساتید رسید، سپس از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و شاخص KMO استفاده شد. پایایی از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و مورد تایید قرار گرفته است. داده های به دست آمده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار اسمارت پی. ال. اس نشان داد که سرمایه فکری بر رضایت و نگهداشت کارکنان تاثیر مثبت دارد .
الگوی ارزیابی عملکرد مدیران آماد و پشتیبانی با رویکرد جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
170 - 194
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدیران مجرب و متخصص، در موفقیت سازمان های دفاعی نقش مهمی ایفا می کنند. یکی از ارکان شناسایی و تربیت چنین مدیرانی، وجود نظام ارزیابی عملکرد اثربخش است. نظام ارزیابی عملکرد، به الگویِ بومیِ متناسب با مدیریت جهادی و سبک مدیریتی بومی ایرانی اسلامی نیاز دارد. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سامانه آماد و پشتیبانی دفاعی با رویکرد جهادی است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، آمیخته متوالی اکتشافی است. جامعه آماری آن را استادان و مدیران سامانه آماد و پشتیبانی یکی از سازمان های دفاعی تشکیل داده است. روش اجرای بخش کیفی پژوهش، تحلیل محتوا بود که 10 نفر به روش گلوله برفی انتخاب و با آنها مصاحبه شد. در بخش کمّی نیز، 45 نفر به روش قضاوتی انتخاب شدند و برای تکمیل پرسش نامه مشارکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آنها به تأیید رسید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و فریدمن استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، الگوی ارزیابی عملکرد مدیران آماد و پشتیبانی، مشتمل بر 92 شاخص، 12 مؤلفه و 3 بُعد تدوین شد. در این الگو، بُعد عملکردی در مقایسه با ابعاد دیگر اهمیت دارد. نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در پژوهش، این قابلیت را دارد که به عنوان ابزار و مبنایی جامع برای ارزیابی عملکرد مدیران آمادی استفاده شود و به عنوان راهنمایی مؤثر برای ترویج تلاش و عملکرد جهادی میان مدیران سامانه آماد و پشتیبانی سازمان های دفاعی، مبنای عمل قرار گیرد.
ارائه چارچوب جامع مدیریت منابع انسانی سبز با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
48 - 76
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر جدید، سازمان های دولتی و خصوصی آگاهی از مسائل زیست محیطی را امری مهم و لازم برای ادامه حیات خود می دانند. به همین دلیل، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب جامع مدیریت منابع انسانی سبز، به بررسی نظام مند مطالعات مدیریت منابع انسانی سبز پرداخته است. روش شناسی: روش پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی و از حیث گردآوری اطلاعات، ترکیبی اسنادی است. پژوهشگران از طریق رویکرد فراترکیب و مرور نظام مند مطالعات منتشرشده در خصوص مدیریت منابع انسانی سبز از سال 1379(2000) تا 1398(2019)، به ارزیابی پایگاه های داده خارجی اسکپوس و تامسون روترز و پایگاه های داده داخلی مگ ایران و نورمگز پرداختند و 21 مقاله مرتبط را انتخاب و تحلیل کردند. شایان ذکر است که تعیین اهمیت و اولویت ابعاد استخراج شده با استفاده از روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها: در مجموع، پس از تحلیل محتوای مطالعات انتخاب شده، 100 کد، 27 مفهوم و 10 مقوله استخراج شد که مقوله ها عبارت اند از: طراحی و تجزیه وتحلیل شغل سبز، فرایند جذب سبز، جامعه پذیری سبز، ارزشیابی عملکرد سبز، مشوق ها و پاداش سبز، آموزش و توسعه سبز منابع انسانی، روابط و مشارکت سبز کارکنان، نظام پاسخ گوی سبز، ایمنی و سلامت کار سبز و انضباط سبز. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم پیوند پرداخت به عملکرد زیست محیطی، بیشترین ضریب اهمیت را دارد. در نهایت، پس از اجرای گام های پژوهش، چارچوب جامع مدیریت منابع انسانی سبز ارائه شد. نتیجه گیری: چارچوب ارائه شده در این پژوهش می تواند مبنای مناسبی برای پیاده سازی مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان ها باشد تا سازمان ها با آگاهی از پتانسیل ها، سیاست های آتی خود را هم راستا با محیط زیست سازمان و افزایش عملکرد سبز سازمانی تنظیم کنند. همچنین، انتظار می رود که اجرای چارچوب مدیریت منابع انسانی، بر سلامت و بهداشت جامعه اثرگذار باشد و در زمینه بهره وری کارا و مؤثر از منابع طبیعی با استفاده از شیوه ها و راهبردهای مدیریت منابع انسانی سبز کمک کند.
الگوی ماهیت شناختی تعالی فردی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
51 - 78
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: منابع انسانی مهم ترین رکن تشکیل دهنده هر سازمانی از جمله آموزش و پرورش است و سرآمدسازی آن از نقشی تعیین کننده و تسهیل گر در تعالی سازمان برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ماهیت تعالی فردی معلمان انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از نگاه هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها و روش تحلیل داده ها کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 19 نفر از استادان رشته علوم تربیتی، مدیران و معاونان باسابقه در استان خراسان رضوی بوده اند که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند. داده ها با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش شبکه مضامین تحلیل شده اند. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت.
یافته ها: ماهیت تعالی فردی معلمان در قالب 47 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (قابلیت های فردی، روان شناختی و حرفه ای) شناسایی و تلفیق شدند.
نتیجه گیری: توسعه قابلیت هایی تشکیل دهنده تعالی فردی معلمان می تواند زمینه مناسبی برای ارتقای عملکرد معلمان و تعالی آموزش و پرورش در نقش آفرینی هرچه مؤثرتر در مسیر توسعه همه جانبه جامعه ایفا کند.
بررسی و شناسایی روش های موثر توسعه استعدادها در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هزاره سوم، سازمان ها، توسعه منابع انسانی را از حیاتی ترین وظایف خود و اصلی ترین راه بهسازی سازمانی می دانند و با توجه به منافع زیاد آن در محیط کار، سرمایه گذاری های بسیاری را در این جهت به عمل می آورند. در این تحقیق، هدف "شناسایی روش های موثر توسعه استعدادها در صنعت بانکداری ایران" بوده است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان صنعت بانکداری ایران بوده و نمونه تحقیق، بصورت هدفمند شامل 15 نفر از خبرگان بانک ها تعیین گردیده است. پس از مرور ادبیات تحقیق و نظرات خبرگان این حوزه، با استفاده از روش تحقیق کیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق و هدفمند، داده های تحقیق جمع آوری شده و در ادامه با روش تحلیل محتوا تحلیل گردید. روایی پژوهش با استفاده از روش های بررسی توسط اعضا(مصاحبه شوندگان) و چندسویه نگری منابع داده ها و پایایی آن از روش کدگذاری مجدد بررسی و تایید شد. طی 15 مصاحبه و اشباع نظری حاصله، 14 مولفه موثر در توسعه استعداد در صنعت بانکداری در دو دسته سازمانی و فردی شناسایی گردید. بر اساس یافته ها، روش های سازمانی شامل منتورینگ، یادگیری حین کار، بازدید از بانک های معتبر، آموزش های تخصصی خارج از کشور، مدیریت عملکرد، تسهیم دانش بین افراد، گردش شغلی، کارگاه های تخصصی، مربیگری، جلسات درون و برون سازمانی و روش های فردی شامل برنامه ریزی پیشرفت حرفه ای، آموزش های تخصصی، توسعه فردی و مشارکت در فعالیت های گروهی تعریف گردید. نتایج نشان می دهد مهمترین روش در توسعه استعدادها در دسته روش های فردی، برنامه ریزی پیشرفت حرفه ای و مهمترین روش سازمانی، منتورینگ می باشد.
مطالعه تاثیر تغییر پارادایم های فلسفی بر مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
189 - 220
حوزه های تخصصی:
واژه پارادایم چنان در تار و پود رشته های مختلف، از علوم طبیعی گرفته تا علوم انسانی، نفوذ کرده که درک مفهوم و ابعاد آن برای هر پژوهشگر لازم و ضروری می نماید و بر این اساس به مفهومی غالب در فلسفه علم تبدیل شده است. تعاریف مختلفی از پارادایم ارائه کرده اند، ولی می توان پارادایم را مجموعه ای از باورها و پیش فرض های بنیادی تصور کرد که در هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی متجلی می شود. تقسیم بندی های متعددی از پارادایم ها انجام شده، ولی در ادبیات علم سازمان و مدیریت، تقسیم پارادایم ها به ساختارگرایی، انسان شناسی بنیادی، تفسیرگرایی و کارکردگرایی غالب تر است. در این مقاله با شرح هر پارادایم، به تاثیر تغییر پارادایم های فلسفی بر مدیریت دانش پرداخته شده است و بیان می گردد که در گذر زمان پارادایم حاکم بر مدیریت دانش از اثبات گرایی به سمت پست مدرن تغییر کرده است. همچنین علاوه بر بررسی روند تغییر پارادایم در نظریه پردازی، مطالعه ای روی 40 مقاله بین سال های 2011 تا 2015 صورت گرفت تا پارادایم غالب بر فضای تحقیقات بین المللی در زمینه مدیریت دانش مشخص شود. نتایج به دست آمده نشان داد که پارادایم کارکردگرایی (اثبات گرایی) بر سایر پارادایم ها غلبه چشمگیری دارد.
بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴)
144 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مشتریان فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر روش آماری از نوع همبستگی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و ابزار موردنیاز فیش برداری است. جامعه آماری پژوهش شامل مشتریان شرکت فرآورده های لبنی مانیزان کرمانشاه می باشد. روش نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار موردنیاز استفاده از پرسشنامه های بازاریابی دیجیتال (محقق ساخته)، وفاداری به برند کریستالیس و چریسچو (2013) و نوآوری محصول پالادینو (2008) است. روش تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS26 است. همچنین جهت مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار AMOS24 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین میان بازاریابی دیجیتال و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت میان نوآوری محصول و وفاداری به برند ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین شاخص های برازندگی برای تمام فرضیه ها و متغیرها در سطح مطلوب و مناسبی به دست آمد که نشان دهنده این است که مدل فرضیه کلی پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. نتایج نشان داد که رابطه میان بازاریابی دیجیتال و نوآوری محصول با وفاداری به برند مورد تأیید می گردد.
درآمدی بر تصمیم گیری با رویکرد شناختی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
153 - 182
حوزه های تخصصی:
تصمیم گیری فرایندی بسیار پیچیده و چندوجهی است. هدف از این مقاله درک بهتر ماهیت فرایندهای تصمیم گیری از منظر عصبی شناختی است. بدین منظور به تشریح مباحث چرایی زمان بر بودن تصمیم گیری، نقش هیجانات در تصمیم گیری، گذرگاه های عصبی تصمیم گیری، نقش تفکرهای خودانگیخته، هدف گرا و خلاق در تصمیم گیری، چگونگی انجام تصمیم گیری های پاداش و تنبیه در مغز پرداخته می شود. مرور مطالعات انجام شده در خصوص این مباحث نشان می دهد تصمیم گیری فرایندی زمان بر است و انسان در آن واحد بیش از یک تصمیم نمی تواند اخذ کند. هیجانات مؤلفه ای اساسی در تنظیم فعل و انفعالات بین شرایط محیطی و فرآیند تصمیم گیری انسان هستند و از طریق سیستم های عاطفی، دانش ضمنی و صریح ارزشمندی برای تصمیم گیری های سریع و عقلائی فراهم می شود. سیستم های عصبی دوگانه که در گذشته در حوزه تفکر و استدلال شناخته شده بودند، در تصمیم گیری نیز نقش دارند. فعالیت ذهنی خودانگیخته می تواند در سطح گسترده در تصمیم گیری و خلاقیت مفید باشد. در نهایت اینکه تصمیمات ماهیت شناختی عصبی دارند از این رو یافته های علوم شناختی می تواند به تقویت نظریه های تصمیم گیری برای درک کامل تر فرایند انتخاب افراد کمک کند و دیدگاه های کامل تر و واقع گرایانه تری از رفتارهای تصمیم سازی و تصمیم گیری ارائه کند.
طراحی مدل خرد مدیریتی: تحلیل کیفی بر نظریه ضمنی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین مدل مدیر خردمند براساس نظریه ضمنی کارکنان است. در این پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده گردیده است که ساختار و معنای ضمنی یک پدیده را با توجه به معنای ضمنی که افراد از آن در زندگی خود تجربه کرده اند آشکار می نماید. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بوده است که به صورت نمونه گیری ملاکی تا اشباع نظری (26 نفر) ادامه یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کیفی استفاده شد. پایایی پژوهش به وسیله پایایی بین ارزیاب و روایی تمام مراحل پژوهش با نظر خبرگان مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل خرد مدیریتی دارای 7 بعد است که به ترتیب توجه و آگاهی از دیگران، سازمان دهی و برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری و انگیزش دارای بیشترین فراوانی بود. از نتایج می توان در انتخاب و توسعه بعد محور خرد، همچنین طراحی موقعیت شبیه سازی و کانون ارزیابی استفاده کرد.
طراحی و تبیین مدل شایستگی مدیران شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
102 - 126
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری پایدار و تعالی سازمان های پیشرو امروزین، در گرو برخورداری از مدیرانی شایسته است. تلاش سازمان برای ارتقای شایستگی های مدیران خود، به الگویی بومی و متناسب با مأموریت و راهبردهای آن نیاز دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل شایستگی مدیران شهرداری تهران اجرا شده است. روش: اینپژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع داده ها، آمیخته متوالی (کیفی و کمّی) است. مشارکت کنندگان بخش کیفی آن را 15 نفر از خبرگان علمی و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی و خبرگان اجرایی شاغل در شهرداری تهران تشکیل داده اند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شده اند. داده های این مرحله، با کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و به روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده است. جامعه آماری بخش کمّی نیز، مدیران شهرداری شهر تهران بوده اند که از میان آنها 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های این مرحله با کمک ابزار پرسش نامه گردآوری و با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: 82 زیرمقوله استخراج شده از مصاحبه ها، در قالب 12 مقوله و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند که عبارت اند از: 1. ش ایستگی های فک ری (مهارت حل مسئله، تصمیم گیری، تفکر انتقادی و خلق و مفه وم س ازی)؛ 2. شایستگی های هوش اجتماعی و ارتباطی (تعامل برون سازمانی و تعامل درون سازمانی)؛ 3. شایستگی های فردی (دانش و آگاهی، ویژگی های شخصیتی و ارزش ها)؛ 4. شایستگی های اجرایی (نتیجه گرایی و توان اجرایی، مدیریت عملکرد کارکنان و هدایت و رهبری). یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی دو مرتبه ای نیز، معنادار بودن ارتباط میان شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد تشکیل دهنده مدل را تأیید کرده است. نتیجه گیری: یکی از اقدام های راهبردی مدیریت منابع انسانی، پرورش شایستگی های بایسته مدیران، برای ایفای مؤثر نقش ها و وظیفه های آنهاست که می تواند هم زمان زمینه ساز توسعه سرمایه های انسانی و ارتقای عملکرد شغلی و سازمانی شود. اهمیت این شایستگی ها و در اولویت قراردادن آنها، به ارتقای اثربخشی این برنامه های توسعه ای یاری می رساند.