فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
102 - 128
حوزه های تخصصی:
معلم کارآفرینی طی دهه گذشته توجه زیادی را در سطح جهانی به خود معطوف داشته است و چگونگی ترکیب حرفه معلمی و کارآفرینی مبهم است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی و مهارت های معلم کارآفرینان است. به منظور تحقق این هدف با استفاده از روش فراترکیب به بررسی منظم و سیستماتیک ادبیات این موضوع پرداخته و به شیوه تماتیک ترکیبی تجزیه و تحلیل منابع مطالعاتی صورت گرفته است. نتایج پژوهش در چهار بعد ویژگی های شخصی با 8 تم، رفتارهای کارآفرینانه 11 تم، تخصص معلمی 5 تم و رهبری10 تم تفکیک شده است. در بعد ویژگی شخصی معلم کارآفرینان افراد دارای خلاقیت، دانش، یادگیرندگی، پایداری و استقامت، فعال، همدل، دارای تعهد و مسئولیت نسبت به جامعه و انگیزه اجتماعی شناخته می شوند. معلمان کارآفرینان تلاش های و رفتار های کارآفرینانه چون نوآوری مستمر و خلق ارزش های آموزشی، حل مسئله (شناسایی فرصت ها)، ریسک پذیری، مهارت شبکه سازی و کسب و کار، جذب یادگیرنده/ مخاطب، جذب سرمایه و منابع، و داشتن رویا مشترک و به دنبال آن ایجاد مشترک را از خود نشان می دهند. معلم کارآفرینان به عنوان متخصصان تدریسی در نظر گرفته می شوند که در یک یا چند مولفه تدریس چون روش تدریس نوآورانه، شیوه ارزیابی، مدیریت کلاس سرآمد است. آنها چون رهبران آموزشی دانش آموزان و همکاران و سیاست های آموزشی را تحت تاثیر می گذارند، اجتماعات یادگیری حرفه ای با رویکرد ارشادگری متقابل راه اندازی می کنند، راهبری تیم نوآوری را برعهده می گیرند و چشم انداز های تازه ای از آموزش و یادگیری را شکل می دهد. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای کارهای علمی جدید در این حوزه باشد و فرآیند حمایت از معلم کارآفرینان فعلی را تسهیل و زمینه توسعه معلم کارآفرینان جدید را فراهم کند.
ارائه چارچوبی برای معرفی مؤلفه های درونی خودمدیریتی کارکنان (موردمطالعه: کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، حاصل پژوهشی با هدف طراحی الگوی مؤلفه های درونی خودمدیریتی کارکنان مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حوزه مدیریت سرمایه های انسانی و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان این وزارتخانه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدف مند قضاوتی به تعداد 20 نفر و در بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 205 نفر انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 41 سؤالی است که روایی آن به روش صوری و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (897/0) تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است. نتایج نشان داد که خودمدیریتی درونی کارکنان از دو منظر مؤلفه های رفتاری و شناختی تشکیل شده است. همچنین در بین مؤلفه های شناختی، خودانگیزشی (با بار عاملی 970/0) بیشترین و خودسازی (با بار عاملی 929/0) کم ترین و بین مؤلفه های رفتاری خودمدیریتی، خودکنترلی (با بار عاملی 970/0) بیشترین و خود مراقبتی (با بار عاملی 663/0) کم ترین حمایت را از مدل اندازه گیری مربوط به خود داشته اند.
طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های معاصر در محیطی فعالیت می کنند که به طور فزاینده ای پیچیده و متغیر است. به همین جهت خواستار یک نگرش جدید در مدیریت و رهبری برای برآورده ساختن نیاز کارکنان و سازمان به پیشرفت و توسعه در محیط بسیار پویای امروزی هستند. مربیگری مدیران به عنوان یک راهبرد برای توسعه منابع انسانی تعریف شده است و یک فرایند پویاست که باعث بهبود عملکرد کار می شود. هدف این تحقیق طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را 18 نفر از خبرگان مدیران عالی و مدیران منابع انسانی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، هیئت علمی یا مدرس دانشگاه تشکیل داده است. در این تحقیق کیفی، از استراتژی داده بنیاد و نمونه گیری به روش اشباع استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار maxqda به کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. نتایج نشان داد از میان 805 مفهوم استخراج شده، 145 کد اولیه در قالب 23 مقوله شامل ارتباطات، استراتژی و اهداف سازمان، الزامات قانونی، انگیزش نیروی انسانی، آموزش سازمانی، توانمندسازی، کار گروهی، جانشین پروری، چابکی سازمان، رضایت شغلی، ساختار سازمانی، عملکرد مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت مشارکتی، مدیریت استعداد، مدیریت دانش، مربیگری، مهارت ها و شایستگی های مدیران، نظام جبران خدمات، ویژگی های شغلی، ویژگی های کارکنان، ویژگی سازمانی و یادگیری شناسایی شده است.
بررسی تأثیر اینرسی سازمانی بر تنبلی سازمانی و آنومی سازمانی در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
609 - 630
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای تغییر و تحول از خود بی علاقگی نشان می دهند و نوعی رخوت و بی حالی در سازمان ها دیده می شود. عمده تغییرات ضروری و حیاتی سازمان و توان انطباق پذیری سازمان با عدم اطمینان های محیطی در باتلاق اینرسی سازمانی گرفتار می شوند و ناکام می مانند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تأثیر اینرسی سازمانی بر تنبلی سازمانی و آنومی سازمانی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف در گروه تحقیقات کاربردی و از جهت روش تحقیقی توصیفی در زمره تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش اینرسی سازمانی متغیر مستقل و تنبلی و آنومی سازمانی متغیرهای وابسته اند. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشگاه تهران بودند. با توجه به حجم جامعه ما (4000 نفر) و فرمول نمونه گیری حداقل حجم نمونه انتخابی تعداد 350 نفر شد که به صورت طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از روایی محتوا بر اساس نظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش تأیید شد. همچنین، برای تعیین همبستگی و تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 و AMOS22 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها به تأیید همه فرضیه های پژوهش انجامید: 1. اینرسی سازمانی بر تنبلی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد؛ 2. اینرسی سازمانی بر آنومی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
طراحی الگوی مدیریت غیبت از کار کارکنان با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
577 - 608
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت غیبت از کار با رویکرد ترکیبی انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اکتشافی است؛ که به صورت کیفی و کمّی (آمیخته) با استفاده از روشهای نظریه دادهبنیاد و تحلیل عاملی اکتشافی صورت پذیرفت. در بخش کیفی پژوهش، تعداد 19 مصاحبه عمیق و نیمهساختاریافته با جامعه خبرگان سازمانی و نیز کارکنانی که خود اقدام به غیبتهای مکرر کاری کردهاند انجام شد و در بخش کمّی 302 عدد پرسشنامه محققساخته بین کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور در استان اصفهان توزیع و سپس جمعآوری شد. روش نمونهگیری در بخش کیفی غیراحتمالی و از نوع هدفمند غیرمتجانس وابسته به معیار و در بخش کمّی تصادفی ساده بود. تجزیهوتحلیل دادههای کیفی به صورت دستی و نرمافزاری مکس کیو.دی.ای 12 بر اساس روش دادهبنیاد انجام پذیرفت و در بخش کمّی دادههای بهدستآمده از پرسشنامه تحلیل عاملی اکتشافی با کمک نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس 26 تحلیل شد. یافتههای این پژوهش پس از اعمال روش دادهبنیاد به ارائه مدل مدیریت غیبت کاری کارکنان بر اساس روش تحلیل عاملی اکتشافی منجر شد.
طراحی الگوی مدیریت حسادت کارکنان در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
789 - 821
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی الگوی مدیریت حسادت کارکنان در سازمان های دولتی بود. پژوهشگران در این پژوهش بر آن بودند تا با طراحی یک پژوهش علمی و نظام مند به پرسش اصلی پاسخ دهند: الگوی مدیریت حسادت کارکنان در سازمان های دولتی چگونه است؟ رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی بود که با روش داده بنیاد نظام مند استراوس و کوربین انجام شد. داده ها نیز به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته با 24 مشارکت کننده در پژوهش گردآوری شدند. بر اساس نتایج، شرایط علّی در قالب 4 مقوله عوامل فردی، عوامل سیاسی و اجتماعی، عوامل ساختاری، و عوامل اداری و مدیریتی دسته بندی شدند. پدیده محوری در قالب 3 مقوله عاطفی و شناختی و رفتاری تبیین شد. تعاملات و کنش های مربوطه با عنوان طبقه راهبرد در قالب 8 مقوله شفافیت سازمانی، تقویت هوش هیجانی مدیران، عدالت محوری، تقویت معنویت و اخلاق کاری کارکنان در محیط کار، استراتژی همکاری رقابت، حمایت و پشتیبانی مدیران از کارکنان، ایجاد امنیت شغلی، و کاهش عدم اطمینان و عدم تجانس اعضای یک واحد شناسایی شدند. شرایط زمینه ای در قالب 3 مقوله عوامل اجتماعی و عوامل فرهنگی و مادی گرایی تبیین شدند. مفاهیم حاصل از شرایط مداخله گر نیز در قالب 2 مقوله سوابق خدمتی و قراردادی کارکنان و ویژگی های رفتاری کارکنان دسته بندی شدند. در نهایت پیامدها شامل دو مقوله پیامدهای فردی و سازمانی به دست آمدند.
ارائه چارچوبی برای مدیریت برون سپاری فرایندهای منابع انسانی: پژوهش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 53
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طی سال های گذشته، بسیاری از سازمان ها بنا به ملاحظات مدیریتی، به برون سپاری فرایندهای منابع انسانی خود اقدام کرده اند، به این امید که از مزایای آن استفاده کنند. هدف این پژوهش، طراحی چارچوب جامع و منسجم برای مدیریت برون سپاری فرایندهای منابع انسانی است. روش: روش پژوهش حاضر، از نظر پارادایم، تفسیری و از لحاظ نوع گردآوری داده ها کیفی است و به صورت فراترکیب اجرا شده است. داده ها و اطلاعات آن، به روش کتابخانه ای و مبتنی بر بررسی اسناد و مدارک، شامل مقاله ها، کتاب ها، کنفرانس ها و پایگاه های معتبر علمی در بازه زمانی 1937 تا 2020 جمع آوری و از طریق تحلیل محتوا، تحلیل شده است. یافته ها: این چارچوب، چهار بخش ارزیابی و سنجش، طراحی و توسعه، اجرا و اداره و اصلاح و بهبود را شامل می شود. سازمان ها با استفاده از نتایج این چارچوب، می توانند مدیریت فرایندها را به صورت جامع و کلان راهبردی کنند. نتیجه گیری: استفاده از این چارچوب و رعایت ملاحظات حاکم در هر مرحله از آن، به سازمان ها کمک می کند تا فرایند برون سپاری خود را به صورت علمی و تخصصی مدیریت کنند و از مزایای آن بهره مند شوند. این موضوع نیز، بستری برای اجرای پژوهش های آتی در خصوص تخصصی سازی هر فعالیت، در هر مرحله و برای هر سازمان یا مجموعه های مختلف فراهم می کند.
تجربه زیسته دورکاری کارکنان در دوران همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
50 - 73
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: همه گیری ویروس کرونا و نگرانی های ایجادشده در جهان باعث شد که سازمان ها دستخوش تغییر شوند و پذیرش دورکاری، به یکی از دغدغه های مهم کارکنان تبدیل شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته کارکنان در دوران وقوع این بیماری فراگیر است.
روش: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی با هدف اکتشافی است که رویکرد پدیدارشناسی را در پیش گرفته است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان بخش های دولتی و خصوصی است که به دلیل شیوع پاندمی کووید 19 و پیامدهای آن مانند فاصله گذاری اجتماعی، ملزم شدند که بخش عمده ای از امور شغلی خود را از طریق دورکاری انجام دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 47 نفر از افراد جامعه آماری مصاحبه شد. اعتبارسنجی یافته های پژوهش نیز طی فرایند تأیید یافته ها با بهره مندی از مشارکت کنندگان انجام گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش در قالب سه تم اصلی و ده تم فرعی دسته بندی شدند. تم های اصلی پژوهش عبارت اند از: عوامل فردی، عوامل خانوادگی و عوامل سازمانی. در سطح فردی، تم های فرعی آسیب های جسمی و روانی، تغییرات روانی و اجتماعی و یادگیری و رشد فردی قرار گرفت. سطح خانواده، با تم های فرعی فرصت بهبود روابط خانوادگی، چالش های خانوادگی و تاب آوری مالی دسته بندی شد. زیرساخت دورکاری، ادراکات شغلی، مدیریت دورکاری و نگرش/ضرورت های کاری جدید نیز در تم سطح سازمانی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به نوظهوربودن بیماری کرونا، سیر مطالعاتی در خصوص پیامدهای این بیماری در حوزه دورکاری نیز در مراحل اولیه توسعه خود است. با وجود این، عوامل استخراج شده، فعالیت های کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و توجه به آنان برای پیشبرد فعالیت های کارکنان امری ضروری است.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی با نقش میانجی تسهیم دانش بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
153 - 174
حوزه های تخصصی:
در محیط های پیچیدهامروزی، سازمان ها به منظور پایداری و رشد و ارائه خدمات بهتر در محیط خود ناچار به یادگیری و توجه به تسهیم دانش اند. یکی از ابزارهای مهم ایجاد زمینه برای تقویت نگرش مثبت کارکنان، به منظور اشتراک مستمر دانش و یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر قابلیت یادگیری سازمانی، با نقش میانجی تسهیم دانش، بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل انجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع داده ها و نحوه اجرای پژوهش توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری کارکنان دانشگاه، به تعداد 261 نفر، بودند و از بین آن ها 157 نفر طبق فرمول کوکران با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی ساشکین، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن، و یادگیری سازمانی سنگه استفاده شد و روایی آن ها، چون استاندارد بودند، به تأیید استادان رسید. پایایی پرسشنامه 87 درصد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزار spss26 و Amos18، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است. همچنین، تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی تأثیر می گذارد و در رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی نقش میانجی دارد. بنابراین، توجه به فرهنگ سازمانی و گسترش تسهیم دانش بین کارکنان می تواند به افزایش یادگیری سازمانی کمک کند.
تاثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد: با میانجی گری جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی های محیطی در شرکت های دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
113 - 151
حوزه های تخصصی:
اقدام های مدیریت منابع انسانی به عنوان یک گرایش استراتژیک برای سازمان ها به تقویت کارکنان و بهبود مزیت رقابتی منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اقدام های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد از طریق نقش میانجی جهت گیری راهبردی و نقش تعدیل گری پویایی محیطی انجام می شود. با 183 پرسشنامه الکترونیکی به دست آمده از شرکت های کوچک و متوسط دانش محور و تجزیه وتحلیل داده ها با مدل معادله های ساختاری نتایج پژوهش نشان می دهد که اقدام های مدیریت منابع انسانی به صورت مستقیم رابطه معناداری با عملکرد ندارد. درحالی که با ورود متغیر جهت گیری راهبردی (جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار) نتایج بیان می کند که به صورت مثبت و معنادار می تواند نقش میانجی گری را در آن رابطه ایفا کند. همچنین تأثیر مثبت و معنادار جهت گیری کارآفرینی و جهت گیری بازار بر عملکرد از نظر آماری تأیید می شود، اما در شرایطی که محیط رقابتی پویا باشد، جهت گیری کارآفرینی اثر مثبت و معنادار ولی جهت گیری بازار اثر منفی و معنادار بر عملکرد می گذارد. نتایج این پژوهش نشان دهنده لزوم اجرای راهبردهای کارآفرینانه و بازارگرا برای بهره برداری از اقدام های مدیریت منابع انسانی و توجه به اجرای راهبردهای کارآفرینانه در محیط های پرنوسان است. پژوهش حاضر دارای پیشنهادهای اجرایی و پژوهشی است.
بررسی اثرات نوگرایی و برندگرایی مصرف کنندگان بر روی ترجیح برند کالاهای تند مصرف خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در حوزه رفتار مصرف کننده انجام شده و هدف آن، بررسی اثرات نوگرایی و برندگرایی مصرف کنندگان بر روی ترجیح برند کالاهای تندمصرف خارجی بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی بوده و از دیدگاه هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. این پژوهش از نوع تحقیقات همبستگی بوده و مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جهت نمونه گیری، از روش نمونه گیری در دسترس و نامتناسب با حجم بهره گرفته شده است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسشنامه نوگرایی مصرف کنندگان از ونکاترامان و پرایس (2013)، برندگرایی مصرف کنندگان از برایدسون و ایوانز (2004) و ترجیح برند از چانگ و لیو (2009) بود. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش فرضیه های پژوهش مبنی بر اثرات نوگرایی و برندگرایی مصرف کنندگان بر روی ترجیح برند کالاهای تندمصرف خارجی در فروشگاه های زنجیره ای شهر کرمانشاه پذیرفته شد و مدل ساختاری کلی پژوهش با برازش مناسب مورد تأیید قرار گرفت.
ارائه چارچوب توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
ارائه الگوی شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
224-239
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، یک الگو برای شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران، طراحی شد. لذا، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، اکتشافی و توصیفی–پیمایشی است. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول با کمک روش تحلیل مضمون ابعاد الگو شناسایی شد، سپس در بخش دوم به منظور تأیید اعتبار الگوی پیشنهادی از روش دلفی، استفاده شد. از این رو، در تحقیق حاضر، دو دسته جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. 1. جامعه آماری روش تحلیل مضمون که شامل مدیران ارشد، معاونین، رؤسا و خبرگان در حوزه مالی در شرکت ملی نفت و شرکت های تابعه، بودند. روش نمونه گیری این بخش به صورت هدفمند و گلوله برفی، بود. 2. جامعه آماری روش دلفی شامل 20 نفر از خبرگان، رؤسا و متخصصان در حوزه مدیریت مالی شرکت نفت، بود. روش نمونه گیری در این بخش، براساس انتخاب افراد برمبنای خبرگی و تجربه بود. اطلاعات بخش اول از طریق مصاحبه و بخش دوم با کمک پرسشنامه گردآوری شدند. براساس یافته های پژوهش، تعداد 26 مؤلفه در قالب 4 بعد برای شایستگی مدیران مالی شرکت نفت، شناسایی و تأیید شدند. ابعاد چهارگانه شامل، مهارت های فنی، مهارت های رهبری، مهارت های فردی و مهارت های تجاری، است. به نظر می رسد مدل و نتایج حاصل از تحقیق می تواند در انتخاب مناسب مدیران مالی و رشد و توسعه آن ها مؤثر باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در صنعت خودروسازی (مورد مطالعه: گروه خودرو سازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
307-333
حوزه های تخصصی:
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحی الگوی آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. این پژوﻫش از نوع تحقیقات کاربردی می باشد که از روش آمیخته از نوع اکتشافی به عنوان روش پژوﻫش استفاده کرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تج زیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی از نرم افزار excel و کمی از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ﻫا در بخش کیفی شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی)در بخش کمی از روش تحلیل مسیر، ﻫمبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این پژوﻫش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش کمی تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی آموزش راهبردی بر توسعه منابع انسانی بود. یافته ﻫای این پژوﻫش می تواند دﻻلت ﻫای کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
ارائه مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراموشی سازمانی مفهومی بسیار مهم و مکمل مفهوم یادگیری سازمانی در مدیریت دانش محسوب می شود. یادگیری زدایی اغلب به عنوان مترادف فراموشی سازمانی به کار می رود. یادگیری زدایی به مفهوم کنارگذاشتن رویه های گذشته و استفاده از منبع دانشی جدید است. در یادگیری زدایی، سازمان دانش نهفته منسوخ را به طور هدفمند حذف می کند. مجموعه های فازی نوع دو در حالت مدل سازی عدم قطعیت و ابهام به دلیل استفاده از تابع عضویت فازی راهکار مناسبی است. از همین رو، هدف این پژوهش ارائه الگویی برای ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از وزن دهی مجموعه فازی نوع دو است. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از تحلیل مطالعه های پیشین، ابعاد یادگیری زدایی شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی ابعاد براساس نظر خبرگان وزن دهی و سپس مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی تدوین شد. در مرحله آخر مدل در یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان نمونه مطالعاتی تست شد. جامعه آماری مرحله آخر، شامل تمام 45 نفر مدیران و کارکنان آن شرکت بود. ارائه الگو ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی و اهمیت بالای یادگیری زدایی تعدیل شونده و یادگیری زدایی عاملی از مهم ترین یافته های پژوهش محسوب می شود.
طراحی مدل احتمالاتی زنجیره تأمین پایدار در صنعت برق با نفوذ تولیدات تجدیدپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش انتشار گازهای گلخانه ای، گرمایش زمین و حمایت دولت ها از منابع تجدید پذیر از یک سو و پیشرفت های اخیر در تولید برق و فناوری های مرتبط با آن ازسوی دیگر باعث نفوذ تولیدات مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر در زنجیره تأمین شبکه برق شده است. نفوذ این منابع باوجود قطعیت نداشتن در توان خروجی آنها، برنامه ریزی زنجیره تأمین شبکه برق را با چالش های جدی مواجه کرده است. در این پژوهش یک روش مؤثر و کارآمد برای برنامه ریزی امنیتی و احتمالاتی توسعه زنجیره تأمین شبکه برق با در نظر گرفتن عدم قطعیت تولید منابع تجدیدپذیر و عدم قطعیت پیک بار مصرفی ارائه شده است. در روش پیشنهادی حد بالایی برای میزان قطع بار مجاز در نظر گرفته شده است و اثر عدم قطعیت های موجود و تغییرات حد بالای قطع بار بر هزینه سرمایه گذاری زنجیره تأمین ارزیابی شده است. روش پیشنهادی به وسیله نرم افزار MATLAB روی شبکه پیاده سازی و به وسیله الگوریتم ژنتیک حل شده است. مدل نهایی این روش را می توان به طور مؤثر برای برنامه ریزی زنجیره تأمین شبکه برق با نفوذ تولیدات مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر به کار گرفت.
طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران (مورد مطالعه: شرکت های همراه اول، ایرانسل و رایتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
194-217
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران انجام گرفت. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که در بخش کیفی به منظور آگاهی از مؤلفه های اصلی تحقیق، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ارشد صنعت مخابرات و اعضای هیأت علمی دانشگاه که به طور بالقوه بیشتریت اطلاعات را در خصوص بالندگی حرفه ای مدیران داشتند صورت گرفت و با تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری سیستماتیک، یافته های به دست آمده به صورت 5 مؤلفه اصلی شامل «بالندگی فردی، بالندگی سازمانی، بالندگی آموزشی، بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای» و 25 عامل فرعی مشخص گردید. در بخش کمّی پژوهش و بر مبنای یافته های کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته، طراحی و بر روی نمونه ای متشکل از 172 نفر از مدیران ارشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب گردیده اند اجرا شد. روایی پرسشنامه توسط چهار نفر از خبرگان موضوع تأیید و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که ضریب 876/. بیانگر انسجام سؤالات و عدم پراکندگی معنادار بین آنها است. داده ها به روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS بررسی گردید که نتایج به دست آمده تأیید کننده ابعاد مدل استخراج شده بود. در پایان، وضع موجود بالندگی حرفه ای مدیران ارشد در هریک از ابعاد مدل مورد مطالعه قرار گرفت که با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که بین همه میانگین های محاسبه شده و میانگین فرضی تفاوت معنادار وجود دارد. محاسبه تفاوت میانگین ها نیز بیانگر این موضوع بود که بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای از مقدار تفاوت منفی برخوردار هستند و مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران به طور معناداری از میزان بالندگی پایین -تر از سطح متوسط برخوردار هستند که باید در برنامه های آموزشی لحاظ گردد.
مقایسه سرمایه روانشناختی و سواد سلامت روان در زنان شاغل و خانه دار
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
49 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه سرمایه روانشناختی و سواد سلامت روان در بین زنان شاغل و خانه دار بود . پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با توجه به روش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است . جامعه آماری آن کلیه زنان شاغل و خانه دار شهرستان اردبیل بود . حجم نمونه بر اساس جامعه آماری یاد شده 50 نفر در دو گروه زنان (25 نفر زن شاغل و 25 نفر زن خانه دار ) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند . از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) برای بدست آوردن داده های متغیر سرمایه روانشناختی استفاده شد و برای سواد سلامت روان از پرسشنامه مقیاس دانش و نگرش به استفاده از کمک های روانشناختی وود و وال (2006) استفاده شد .داده ها با تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شده است نتایج نشان داد که بین سرمایه روانشناختی بین دو گروه زنان خانه دار و شاغل تفاوت وجود دارد . ولی در متغیر سواد سلامت روان بین دو گروه مذکور تفاوت وجود ندارد .
بررسی اثر گذاری مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر ماندگاری سازمانی
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 1
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر میزان ماندگاری سازمانی در بین کارکنان پرداخته شده است زیرا ماندگاری بالا در سازمان نشان از موفقیت سازمان در حفظ و نگهداری نیروی متخصص خود دارد ،جمعیت آماری موردپژوهش شرکت های خصوصی فعال در شهر تهران بودن که نمونه انتخابی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند که برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی پرسشنامه نیز مورد آزمون قرار گرفت و در بین 264 نمونه انتخابی که با استفاده از فرمول کوکران به دست امده بود توزیع شد که بعد از جمع اوری اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون و تحلیل قرار گرفتند که از نرم افزار spss25 استفاده شد.نتایج حاصل نشان دهنده رابطه همبستگی مثبت بین استراتژی انتخاب و استخدام کارکنان و آموزش و ارتقا شغلی و ارزیابی عملکرد شغلی و ماندگاری سازمانی و عدم وجود همبستگی بین نظام جبران و پاداش و ماندگاری سازمانی در جمعیت آماری موردمطالعه بود.
بررسی رابطه بین ابعاد بازاریابی عصبی و رضایت مشتریان در بانک مسکن استان کردستان
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
161 - 140
حوزه های تخصصی:
صنعت بانکداری در جهان بهنگامی آغاز گردید که داد و ستد و مبادله کالا (غیر از مبادلات جنس به جنس) بین مردم شروع و حتی با گسترش تجارت پیش از آنکه پول به مفهوم جدید مورد استفاده قرار گیرد نیاز به خدمت موسسات بانکی محسوس تر گشت و احتیاج به یک وسیله پرداخت و سنجش ارزشها و بالاخص وصو ل مطالبات از مشتریان دور و نزدیک با وجود خطرات ناشی از نقل و انتقال پول ایجاب میکرد که این فعل و انفعال توسط مؤسساتی بنام بانک انجام گیرد. یکی از مباحث مهم در عملکرد رفتار مشتریان ، درک چگونگی تصمیم گیری مشتریان می باشد که همیشه مورد توجه محققان ، بازاریان و مدیران صنعتی است. بازاریابی عصبی حاصل ادغام دو رشته علمی علوم اعصاب و بازاریابی می باشد. بازاریابی عصبی شاخه ی جدیدی از تحقیقات بازاریابی است که به مطالعه ی بررسی پاسخ موثر حسی، شناختی و عاطفی محرک های بازاریابی مشتریان می پردازد. در گذشته فرض براین بود که از راه تطبیق با نیازهای مشتریان می توان به وفاداری مشتری دست یافت. با توجه به تعداد زیاد جامعه آماری، محقق اقدام به نمونه گیری چند مرحله ای کرده که به صورت خوشه ای و تصادفی ساده بوده است. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه است که برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری متناسب با سوالات استفاده شده است . نتیجه این پژوهش حاکی از این است که ابعاد بازاریابی عصبی بر رضایت مشتریان تأثیر گذار است .