فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۱۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله ارزیابی الگوی مصرف نمایشی استخراج شده با استفاده از نظریه داده بنیاد می باشد. مطالعه حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و ازنظر روش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتریان چرم درسا در شهر تهران می باشد و بدلیل نا محدود بودن تعداد جامعه براساس جدول کوکران وروش نمونه گیری تصادفی با تخصیص متناسب 385 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پایایی پرسشنامه با ضریب الفای کرونباخ محاسبه و روایی پرسشنامه نیز با تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مورد سنجش قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل کواریانس در نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده نشان داد که متغیر های دلایل فردی همچون نمایش به دیگران، تاثیر بر روابط میان فردی و تصویر ذهنی، بر مصرف نمایشی و ویژگی های محصولات ان تاثیر دارند. همچنین متغیر های سه بعد مصرف نمایشی همچون ویژگی های عملکردی، روانشناختی و بازاریابی ، شرایط زمینه ای همچون عزت نفس، خصیصه های شخصیتی و خودشیفتگی و شرایط مداخله گر همچون عوامل تکنولوژیک، عوامل اقتصادی و عوامل بازاریابی بر راهبردهای دستیابی تاثیر داشتند. متغیرهای راهبردهای دستیابی همچون تغییر اولویت نیاز ها و تامین منابع اطلاعاتی نیز بر متغیرهای پیامد مدل تاثیر داشته اند. در نهایت مشخص گردید که الگوی ارائه شده به درستی تایید و روابط میان ابعاد مختلف الگو به درستی برقرار است.
درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 نفر از زنان شاغل در بانک مرکزی می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار2020 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که 60 مضمون به عنوان مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده (محیط غیر حمایتی، جو سازمانی مثبت، نشانگان زنبور عسل، شکاف حقوقی، توانمندسازی، نقص قوانین حمایتی، ساختار تبعیض آمیز استخدام و ارتقاء، تعصب جنسیتی، رابطه مداری، اضافه کاری، ناسازگاری ساختار شغلی و تعهدات خانوادگی، سنجش بهره وری، هویت شغلی، ویژگی های فردی، نیازمندی های زنان) و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل مضامین سازمان دهنده، 3 طبقه اصلی تحت عنوان مضامین فراگیر (جو حاکم از دید زنان، امکان اشتغال در رده میانی به بالا، باور زنان درباره پیشرفت شغل) شناسایی شد و در آخر مدل درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء مشخص شد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان با رویکرد آمیخته کیفی - کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان بود. مطالعه حاضر، از نوع طرح های پژوهش آمیخته می باشد. در مرحله اول مطالعه کیفی انجام و با بررسی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده و مصاحبه عمیق با مدیران شرکت های دانش بنیان، اطلاعات جمع آوری و با روش گراندد تئوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارائه مدل پرداخته است. مرحله دوم مطالعه به صورت کمی و به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود. داده های جمع آوری شده از پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از نرم افزار Smart PLS مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از ارزیابی مطالعات داخلی و خارجی انجام شده، با استفاده از مصاحبه ی اکتشافی، سوالات کیفی از جامعه آماری پرسیده شد که پس از 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. نتایج گراندد تئوری نشان داد الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان شامل 97 کد باز، 17 کد محوری و 6 کد انتخابی است. سپس در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته شامل 97 گویه در اختیار 217 نفر از مدیران عامل، مدیران فروش، کارشناسان فروش، و کارشناسان بازاریابی شرکت های دانش بنیان قرار داده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد حاکی از معنی دار بودن تاثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها با بهره گیری از فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آمارهای جهانی بیانگر این واقعیت است که هشتاد درصد شرکت استارت آپ، در مدت کوتاهی شکست می خورند که یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت و چالش استارت آپ ها پیرامون ضعف در استراتژی برندسازی استارت آپ هاست زیرا استارت آپ ها دانش دقیق برندسازی را ندارند. ازاین رو برای کاهش ریسک شکست شرکت های استارت آپ، بازاریابان نیاز به پدیده ای به نام برندسازی هم آفرینی دارند. براین اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ هاست. برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش تعداد 196 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2007-2022 میلادی شناسایی و استخراج گردید و تعداد 41 عنوان پژوهشی مورداستفاده قرار گرفت. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس-کیودی ای، استخراج و خوشه بندی شده و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شدند. در نهایت، عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها در 4 مقوله، 8 مفهوم و 33 کد متمایز استخراج و طبقه بندی گردید. این مقوله ها عبارت اند از: عوامل محیطی (عوامل مالی، عوامل اجتماعی)، عوامل مدیریت استراتژیک برند (ارزش برند، خلق برند)، عوامل بازاریابی (فعالیت های ترویجی، عوامل مربوط به مشتری)، عوامل فردی کارآفرین (ویژگی های فردی کارآفرین، مهارت کارآفرین).
حقوق رقابت و تنظیم گری بازار؛ بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل رقابت و منع انحصار در صنایع خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
45 - 74
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به بروز تحولات گوناگون در زمینه حکمرانی دولت های حقوقی، این گزاره که بهبود وضعیت رقابت اقتصادی در هر جامعه سیاسی مستلزم وجود شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، امری غیرقابل انکار و خدشه ناپذیر است. با این توضیح، لازم است علاوه بر توجه ویژه به عوامل چهارگانه مورد اشاره در بررسی وضعیت رقابت اقتصادی در هر یک از جوامع سیاسی، نسبت به شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل رقابت و منع انحصار اقدام نمود. از این رو در این پژوهش ضمن بهره گیری از ابزارهای تحقیق مشاهده و مصاحبه از مرور نظام مند ادبیات با هدف مطالعه در حوزه رقابت اقتصادی به بررسی این عوامل بسیار مهم و مؤثر در زمینه تسهیل رقابت و منع انحصار در صنایع خدمات عمومی و ارائه پیشنهادهای مؤثر استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش در مقاله حاضر، مهم ترین عوامل مؤثر بر تسهیل رقابت و منع انحصار در صنایع خدمات عمومی را می توان در قالب 10 گروه مجزا شامل: وجود نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر، وجود نهادهای سیاست گذار، وجود نهادهای برنامه ریز در حوزه رقابت، تصویب قوانین و تنظیم مقررات در حوزه رقابت و تنظیم گری بازار، پیش بینی ضمانت اجراهای مؤثر و کارآمد، تضمین استقلال ساختاری و مالی نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر، اعمال نظارت مناسب از سوی نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر، توجه به عوامل زمانی و مکانی در تنظیم گری و تنظیم مقررات در حوزه رقابت، عزم جدی و اراده مقتدرانه متولیان نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر در برخورد با اقدامات و رویه های ضدرقابتی، نهادینه شدن فرهنگ رقابت پذیری در جامعه و التزام درونی بازیگران بازار به رعایت رقابت سالم و منصفانه تقسیم و طبقه بندی نمود.
لذا، در صورت وجود حداکثری عوامل مورد شناسایی قرار گرفته در این پژوهش در هر نظام حقوق رقابت، می توان ظهور رقابت سالم و منصفانه در بازار، کاهش اقدامات و رویه های ضدرقابتی بازیگران بازار، افزایش کارایی، تخصیص بهینه منابع و افزایش سطح رفاه اجتماعی شهروندان را انتظار داشت. در نظام حقوق رقابت ایران که عملاً با تصویب قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی مصوب سال 1389 شکل و قوام جدیدی یافته است، در ذیل فصل نهم با عنوان «تسهیل رقابت و منع انحصار» به طور پراکنده اشاراتی به برخی از این عوامل راه گشا و با اهمیت در زمینه تسهیل رقابت و منع انحصار شده است که بی شک با توجه به عدم جامعیت آن ها و نیز عدم اتخاذ رویکرد نظام مند و کل نگر به مقوله رقابت اقتصادی و تنظیم گری بازار نیازمند اصلاح و بازنگری بر اساس یافته ها و راه کارهای ارائه شده در این پژوهش می باشد.
ارائه مدل توسعه صنعت گردشگری با تاکید بر نقش مدیریت رسانه با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه صنعت گردشگری با تاکید بر نقش مدیریت رسانه با رویکرد آمیخته انجام شده است. در این پژوهش از رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده است. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از استادان و متخصصان و صاحب نظران ارتباطات، رسانه و گردشگری و در بخش کمی پژوهش، شامل 200 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد گردشگری در مازندران بوده است. در نخستین گام پژوهش، به کدگذاری مصاحبه های تخصصی پژوهش با استفاده از تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار MAXQDA v10.R150410 پرداخته شده است. در گام بعدی نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart PLS ارائه گردیده است. سپس مقوله های موجود با روش ساختاری-تفسیری با نرم افزار MicMac سطح بندی شده و الگوی اولیه پژوهش طراحی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق تبلیغات، کیفیت خدمات، سیاست گذاری، مشارکت افراد بومی، فرهنگ گردشگری، بهره برداری مناسب از محیط زیست، درآمدزایی در مقصد گردشگری و تسهیلات زیربنائی به عنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند که بر صنعت گردشگری تأثیر دارند. نتایج حاصل از بخش کمی تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش و اعتبار مناسبی جهت تأثیر رسانه های جمعی بر توسعه صنعت گردشگری برخوردار است.
تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی با کاربست کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی با استفاده از رویکرد کیو انجام پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش در زمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را مدیران سازمان های صنعتی تشکیل می دهند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل کفایت نظری 19 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به رویکرد پژوهش در بخش کیفی ابتدا با 19 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از دیدگاه ها و نظرات آن ها نمونه، گزینه کیو و در نهایت مجموعه کیو به دست آمد. سپس در بخش کمی پژوهش با بهره گیری از Spss داده های به دست آمده از بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مروج نگرش مثبت، تررویج رفتار شهروندی برند، پایبندی به برند، تصویرسازی مثبت از برند، القاء وابستگی عاطفی به برند، تقویت برندسازی داخلی و انتقال هویت برند هشت الگوی ذهنی مدیران در راستای رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی می باشند.نتیجه گیری: رهبران برندگرا با مخابره هویت برند به کارکنان، زمینه ساز هر چه بهتر برندسازی داخلی و خارجی خواهند بود. در واقع آنها با مثبت جلوه دادن تصویر برند سازمان و همچنین جذاب نمودن آن ابتدا حمایت و پشتیبانی ذی-نفعان اصلی سازمان یعنی کارکنان را در مورد برند جلب نموده و کارکنان نیز در برخورد با ارباب رجوع به خوبی به انتظارات مشتریان پاسخ می دهند.
Virtual reality (VR) tours and their impact on consumers' intention to visit the physical store(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
393 - 416
حوزه های تخصصی:
Virtual reality is one of the most attractive and promising technologies in the world today, which is rapidly growing and developing. The many capabilities of this technology indicate its diverse applications in the fields of marketing and consumer behavior. An application of virtual reality is the ability to conduct 360-degree virtual tours of the store. This research will investigate and answer the question of whether the use of 360-degree interactive tours based on virtual reality capabilities will stimulate the intention of its audience to visit the store physically or not. Due to its practical results and the method used in it, this research is an experiment, simulation, and survey, which includes two groups of 12 people as a control group and an experimental group, and in two levels: pre-test, post-test, and finally, the recall test. Data were collected through a questionnaire with appropriate validity and reliability from both groups and in all three levels of pre-test, post-test, and reminder test, and then, through SPSS software, the mean difference and standard deviation difference tests were analyzed. The results of this study showed a significant difference in the intention of physically visiting the experimental group (virtual reality) participants from the store physically compared with the participants in the control group. This means that companies and marketers can use technologies such as virtual reality to effectively stimulate consumers' behavioral malpractice instead of traditional methods.
تأثیر مکان برچسب بر توجه دیداری مصرف کنندگان در بسته بندی محصولات سازگار با محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
97 - 114
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیر مکان برچسب رد پای کربن بر توجه دیداری مصرف کنندگان در بسته بندی محصولات سازگار با محیط زیست بررسی شده است. روش تحقیق این پژوهش، تجربی و از نوع آزمایش آزمایشگاهی است. متغیر مستقل این پژوهش که با استفاده از داده های آزمایشگاهی بررسی شده است، مکان برچسب رد پای کربن بر روی بسته بندی محصولات سازگار با محیط زیست است که در دو حالت وسط بسته بندی و گوشه سمت راست پایین بسته بندی بررسی شد. متغیر وابسته پژوهش نیز میزان توجه دیداری مصرف کنندگان به این دسته از برچسب هاست که با پنج سنجه اصلی توجه دیداری اندازه گیری شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه های استان تهران است که 120 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری در پژوهش شرکت کردند. برای محاسبه حجم نمونه پژوهش از دو روش بررسی مطالعات پیشین در حوزه پژوهش های آزمایشی و روش رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. داده های پژوهش با دستگاه ردیاب چشم ثابت 60 هرتز جمع آوری و فرضیه های پژوهش حاضر با نرم افزار SPSS26 و با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی ساده تجزیه و تحلیل شد. بررسی نتایج این پژوهش نشان می دهد که برچسب رد پای کربنی که در وسط بسته بندی قرار داشته باشد در مقایسه با برچسبی که در گوشه سمت راست پایین بسته بندی جاگذاری شود، توجه دیداری بیشتری را به خود جلب می کند. بر این اساس، به تولیدکنندگان محصولات غذایی و طراحان بسته بندی پیشنهاد می شود که با قرار دادن برچسب های سازگار با محیط زیست در وسط بسته بندی، بیشترین توجه دیداری مصرف کنندگان را به این دسته از برچسب ها جلب کنند.
چگونه NFT صنعت مد را تغییر می دهد: بررسی و تحلیل سیستمی
حوزه های تخصصی:
اخیراً NFT ها به یک اصطلاح رایج در فضای فناوری تبدیل شده اند. و آنچه شگفت آورتر است این است که صنعت مد بیشتر از سایر صنایع NFT ها را پذیرفته است. صنعت مد چند مورد کاربردی برای پیوند NFTها با دنیای واقعی پیدا کرده است و در نتیجه ارزش های بنیادی NFT ها را افزایش می دهد. این مقاله به این موضوع می پردازد که چگونه چندین برند مد، NFT های خود را راه اندازی کرده و طرفداران خود را جذب می کنند. برندها از NFT ها برای ایجاد وفاداری مشتری و ارائه تجربیات دیجیتالی انحصاری و تجربیات دنیای واقعی به مشتریان استفاده می کنند. NFT یک فناوری باز و جدید در زمینه مد است. شرکت ها با ایجاد نوآوری های چشمگیر در فناوری از طریق NFT ها در حال آزمایش، یادگیری و رشد هستند.
فرصت ها و چالش های دیجیتالی سازی شرکت های SME
حوزه های تخصصی:
شرکت های کوچک و متوسط در صنعت افریقای جنوبی فراگیر و شایع هستند و در جهان به عنوان عضوی سهیم در توسعه اقتصادی، ایجاد شغل، فقرزدایی و نوآوری شناخته شده اند. اگرچه شرکت های کوچک و متوسط آگاه هستند که می توانند به طور قابل توجهی از سیستم های دیجیتال سود ببرند، اما زمان، مهارت ها و منابع مالی موردنیاز برای توسعه سیستم های خاص برای شرکت های کوچک و متوسط، مانع این کار می شود. این موضوع به این دلیل است که توانایی تعریف حسگر برای تقاضاهای سیستم های سازمانی برای شرکت های کوچک و متوسط، به نیازهای خاصی وابسته است. راه حل های کنونی که به شرکت های کوچک و متوسط پیشنهاد می شوند، مستقل بوده و یکپارچه نیستند. این پژوهش بینش هایی را درباره مشارکت و توسعه برای اکوسیستم شرکت های کوچک و متوسط مبتنی بر تقاضا ارائه می دهد. این تحقیق درباره اولویت های سیستم دیجیتال حدوداً 200 شرکت کوچک و متوسط افریقای جنوبی، بینش هایی را ارائه می دهد. براساس تحلیل های بررسی انجام شده، پژوهشگران چهار سیستم اولیه از 10 سیستم شناسایی شده را طراحی کرده و توسعه دادند. این مقاله، فازهای گردآوری داده ها، طراحی و تحویل چهار عملکرد را پوشش می دهد.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر بدبینی مصرف کننده در صنعت خودرو سازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون که در اقتصاد جهانی مشتریان بقای شرکت را رقم می زنند، شرکت ها دیگر نمی توانند نسبت به انتظارات و خواسته های مشتریان بی تفاوت باشند. با وجود این بدبینی، مصرف کننده یک پدیده درحال رشد است که پیامدهای منفی برای شرکت ها و مصرف کنندگان دارد. به خصوص در صنعت خودروسازی عوامل زیادی می تواند منجر به بدبینی مصرف کننده شود؛ از این رو در پژوهش حاضر کوشش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که چه عواملی بر بدبینی مصرف کننده در صنعت خودروسازی مؤثر است؟ برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در پژوهش حاضر تعداد 540 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2000-2022 میلادی شناسایی و تعداد 60 عنوان پژوهشی با بهره گیری از روش مهارت های ارزیابی حیاتی (CAPS) استخراج شد. برای تحلیل پیشینه پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس کیودی ای، استخراج و خوشه بندی و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شد. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های اصلی مؤثر بر بدبینی مصرف کننده در صنعت خودروسازی شامل 18 عامل اصلی و 117 مقوله محوری است. عوامل اصلی مؤثر بر بدبینی مصرف کنندگان عبارت است از: عوامل جمعیت شناختی، عوامل شخصیتی، عوامل فرهنگی، دل مشغولی های اجتماعی، تجربه تلخ از شرکت، خطر های مؤثر بر بدبینی مصرف کننده، بی عدالتی درک شده، بار منفی احساسات فرد، اختلالات روحی و روانی، رفتارهای فریبکارانه شرکت، رفتارهای غیراخلاقی شرکت، عملکرد نادرست شرکت، عوامل تبلیغاتی، نگرش بدبینانه اجتماعی، نگاه منفی به شرکت، توجه به محیط زیست، ویژگی های رفتاری مشتری، قدرت چانه زنی مشتری.
ارتقا تجربه های مشتریان در نقاط تعامل پیش از خرید: کاربرد تئوری گراف-ارزش ماتریسی برای شناسایی و تحلیل روابط مؤلفه های تأثیرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر بازارهای مصرفی با چالش های هم گرایی روز افزون برندها، درک نکردن تمایز ها بین پیشنهاد های رقیب و کاهش هزینه های جایگزینی محصول همراه بوده است که این امر، بازنگری در شیوه های سنتی مشتری مداری و فراتر رفتن از الزام های فنی را اجتناب ناپذیر می کند و به دنبال آن سازمان ها را به خلق رویدادهای متمایز و تجربه های ویژه برای مشتریان سوق می دهد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تجربه های شناختی، احساسی و رفتاری مشتریان در نقاط تماس پیش از خرید است که به طور خاص، اولویت ها و انتظار های مشتریان صنایع دستی در طراحی راهبردهای تجربه محور بررسی می شود. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته و در قالب دو فرآیند متوالی طرح ریزی شده است. بدین صورت که در فاز نخست مؤلفه های تأثیرگذار بر تجربه های پیش از خرید مشتریان با رویکرد فراترکیبِ پیشینه و مطالعات موجود شناسایی شد. بدین منظور، 1268 مقاله با محوریت موضوعی تجربه مشتری به ترتیب در فرآیند غربال گریِ عنوان، چکیده و محتوا وارد شد و در نهایت، 26 مقاله با ضریب کاپای 73/0 و نسبت روایی محتوایی بیش از 75/0 مبنای استخراج کدها قرار گرفت. در فاز دوم، با تکیه بر رویکرد ترکیبی تئوری گراف-ارزش ماتریسی، روابط درونی حاکم میان مؤلفه های پژوهش تعیین و سطح های اهمیت آنها سنجیده شد. برای دستیابی به این مقصود، مطابق با قضاوت ارزشی گروه ارزیاب (انتخاب شده از میان جامعه آماری مشتریان صنایع دستی) نوع روابط حاکم میان مؤلفه های پژوهش در سطح زیر سیستم تعیین و سپس ارزش های فرضی و میزان نزدیکی هر عامل به حد ایده آل خود در سطح سیستم ارزیابی شد. نتایج حاکی از آن است که پنج مؤلفه اصلی اقدام های ترویجی، اطلاعات، محصول، برند و تعاملات اجتماعی می توانند تجربه های پیش از خرید مشتریان را به نحو مؤثری هدایت کنند. نتایج حاصل از تحلیل روابط درونی گراف ها نشان می دهد که در میان مؤلفه های مذکور، تعاملات اجتماعی (با ضریب نزدیکی 482/0 به ارزش فرضی ایده آل) در صنعت هنرهای سنتی بیشترین سطح اهمیت را دارد.
ارزیابی مزایای بازی وارسازی در گردشگری (مطالعه موردی: سایت تخت جمشید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
229 - 263
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی مزایای بازی وارسازی در سایت تاریخی تخت جمشید است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پرسش نامه محقق ساخت صورت گرفته است. جامعه فعالان گردشگری به عنوان جامعه هدف در نظر گرفته شده و ۳۵۴ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. برای پردازش داده های به دست آمده از آزمون های AVE، فورنل لارکر، ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بازی وارسازی با هر ۴ بعد مورد بررسی در این پژوهش"آموزش، برندسازی، وفاداری، اشتغال و درآمدزایی" رابطه مثبت و معناداری دارد. بازی وارسازی در تخت جمشید نه تنها تجربه ای تفریحی و آموزشی ارائه می دهد، بلکه به گردشگرها اجازه می دهد تا بافرهنگ و تاریخ کشوری که در آن بازدید می کنند، به شیوه ای تازه و فعالانه در ارتباط باشند. با ارتقای تجربه گردشگرها از طریق بازی وارسازی، تخت جمشید به عنوان یک مقصد گردشگری متفاوت و جذاب شناخته خواهد شد.
بررسی نقش کمال گرایی و اضطراب هیجان در رابطه با مشکلات بین فردی در جمعیت بالینی اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش کمال گرایی و اضطراب هیجان در رابطه با مشکلات بین فردی در جمعیت بالینی اصفهان در جمعیت بالینی اصفهان بود.جامعه آماری: 450 بیمار (181 مرد، 289 زن) مبتلا به اختلالات روان شناختی (خلقی-اضطرابی) مراجعه کننده به درمانگاه نور و مطب های روان پزشکی اصفهان بودند. در این مراکز به صورت خوشه ای چندمرحله ای و نمونه ای به حجم 550 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش را پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان و مشکلات بین فردی IIP-32 تشکیل داده است. روش آماری در این پژوهش توصیفی و همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر (الگویابی معادلات ساختاری) و روابط همزمان میان متغیرها که منجر به ارائه مدل می گردد. نتایج نشان داد که بین کمال گرایی و سبک دلبستگی ایمن همبستگی منفی و با سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی، دوسوگرا) و مشکلات بین فردی همبستگی مثبت وجود. با توجه به این یافته ها اصالت دلبستگی ایمن به منزله یک نیاز نخستین و انتقال میان نسلی آن اشاره دارد. سبک های دلبستگی ناایمن عامل خطر برای کمال گرایی، تائید خواهی و تنظیم هیجانی منفی است که باعث مشکلات بین فردی است.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر بهبود قدرت گفتگوپذیری برند در شبکه های اجتماعی با روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
148 - 174
حوزه های تخصصی:
گفتگوپذیری برند بررسی درک تمایل روانشناختی مصرف کنندگان برای گفتگو و صحبت در خصوص یک برند خاص بدون مصرف و تجربه مستقیم آن برند است. این پژوهش سعی دارد علل اصلی تمایل مصرف کنندگان به صحبت در مورد برند های خاص را مفهوم سازی و به طور تجربی اندازه گیری کند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. این پژوهش بر پایه پژوهش های آمیخته، به صورت کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری خبرگان هستند که بر اساس اصل کفایت نظری 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی مصاحبه ها با استفاده از ضریب روایی محتوای نسبی و آزمون درون کدگذار و میان کد گذار تایید شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه دلفی فازی بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. در بخش کیفی داده های کیفی با استفاده از نرم افزار اتلس تی و روش کد گذاری تحلیل شد و عوامل موثر بر بهبود قدرت گفتگوپذیری برند بر پایه شبکه های اجتماعی شناسایی شدند. در بخش کمی با است فاده از روش دلفی ف ازی تعیین اولویت عوامل موثر بر بهبود قدرت گفتگوپذیری برند بر پایه شبکه های اجتماعی انجام پذیرفت و مهم ترین عوامل مشخص شد. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مهمترین عوامل موثر بر بهبود قدرت گفتگوپذیری برند برپایه شبکه های اجتماعی، بهینه سازی محتوای تبلیغات، توانش درگیری ذهنی برند، اینفلوئنسر مارکتینگ، راهبردهای جایگاه یابی برند و راهبردهایهای شبکه اجتماعی شرکت هستند.
واکاوی موانع و مشکلات شرکت های دانش بنیان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
196 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی موانع و مشکلات راه اندازی و توسعه شرکت های دانش بنیان در استان ایلام به منظور ارائه راهکارهایی جهت تسهیل فضای کسب وکار شرکت های دانش بنیان طراحی و انجام شد.
روش شناسی: در این پژوهش کیفی از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 17 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان در استان ایلام بودند که به صورت هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای جهت دار استفاده شد. برای این منظور با در نظر گرفتن مدل سه شاخکی (عوامل زمینه ای، ساختاری و رفتاری) نتایج پژوهش تحلیل و ارائه گردید. اطمینان پذیری یافته های پژوهش با استفاده از معیارهای بازبینی توسط همکاران (اعتبارپذیری) بازبینی توسط مشارکت کنندگان (تأییدپذیری) و شرح و توصیف دقیق مراحل انجام پژوهش (انتقال پذیری) بررسی شد.
یافته ها: براساس نتایج پژوهش مهم ترین موانع و مشکلات زمینه ای شرکت های دانش بنیان شامل «سرمایه گذاری های دانش بنیانی ناسازگار»، «ناهمسویی اهداف و برنامه های آموزش عالی با دانش بنیانی»، «ناپویایی زیست بوم کارآفرینی»، «ضعف حمایت های نهادی»، «ضعف آموزش های ضمن خدمت کارکنان نهادهای اجرایی»، «استانداردسازی غیرحرفه ای»، «ضعف نظارت و بازرسی»، «ناسازگاری قوانین و مقررات با ماهیت شرکت های دانش بنیان»، «ضمانت اجرایی ضعیف قوانین و مقررات حمایتی»، «ضعف برنامه های آموزشی و ترویجی»، «فقدان نیروی کار ماهر در استان»، «ناهمسویی فرهنگ استان با کارآفرینی»، «حاکمیت دیدگاه خیرمحدود در نهادهای دولتی» و «دانش و آگاهی ضعیف دانش بنیانی» بودند. مهم ترین موانع و مشکلات ساختاری شرکت های دانش بنیان شامل «ناکارآمدی سیستم بازاریابی شرکت های دانش بنیان»، «شبکه سازی ضعیف شرکت های دانش بنیان» و «تلاطم های اقتصادی شرکت های دانش بنیان» بودند. مهم ترین موانع و مشکلات رفتاری شرکت های دانش بنیان شامل «صلاحیت کارآفرینانه ضعیف در شرکت های دانش بنیان» و «ناهنجاری های فرهنگی شرکت های دانش بنیان» بودند.
طراحی مدل کنترل بحران کرونا ویروس در کسب وکارهای کوچک و متوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل کنترل بحران کرونا ویروس در کسب وکارهای کوچک و متوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه می باشد. در این پژوهش از رویکرد آمیخته و با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری کلاسیک و تعیین ضریب اهمیت آنتروپی شانون بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران کسب وکارهای کوچک ومتوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه، اعضای هیئت علمی گروه-های اقتصاد و کارآفرینی، مدیران و مسئولین مربوطه در زمینه تصمیم گیری در حوزه کسب وکارهای کوچک و متوسط در استان می باشدکه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری و با انجام 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری کلاسیک (گلیزر) طی فرآیندی منظم و در عین حال مقایسه مداوم داده ها در هفت مرحله کدگذاری باز، انتخابی، یادداشت برداری، مرتب سازی، کدگذاری نظری، مرور ادبیات و در مرحله نهایی تدوین و طراحی نظریه در نرم افزار Atlas-ti صورت گرفت و در بخش کمی برای تعیین اهمیت و اولویت شاخص ها از روش آنتروپی شانون در Excel استفاده شد. یافته ها نشان دادند، افزایش شفافیت اطلاعاتی مالی و بهبود امور کسب وکار از طریق ابزار دیجیتال، تأمین مالی نیروهای پشتیبانی از کسب و کارهای کوچک و متوسط با مقدار (0232/0)، عدم ساماندهی صحیح داوطلبین و پرستاران و همچنین تسهیل ورود کالاهای ضروری با مقدار (0201/0)، دارای بالاترین ضریب اهمیت هستند و شاخص های مجهزسازی سازمان ها برای جلوگیری از ورود بیماران کرونا ویروس، اشاعه فرهنگ قانون مداری در جامعه، رونق کسب وکار، کاهش فرار مالیاتی، دارای پایین ترین میزان ضریب اهمیت با مقدار (0036/0) از نظر پاسخ دهندگان می باشد
مرور نظام مند متون علمی توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های جدید مطالعه در سالیان اخیر مربوط به اخلاق کسب و کار و توسعه آن می باشد. ادبیات تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی مصادیق ارزش های اخلاقی در برخی کارآفرینان اجتماعی و به طور خاص کسب و کارهای اجتماعی بیش از سایر کسب و کارها قابل مشاهده می باشد. با توجه به اینکه پژوهش در این زمینه بسیار اندک بوده و نیازمند مطالعه هر چه بیشتر جهت شناسایی ابعاد و عوامل موثر بر آن می باشد، فلذا در این مطالعه بررسی می شود که در تحقیقات توسعه اخلاق کسب و کارهای اجتماعی چه عناصری مد نظر قرار گرفته است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی می باشد، به لحاظ هدف کاربردی بوده و بر اساس روش مرور سیستماتیک عنوان می گردد. جامعه آماری شامل کلیه مطالعات حوزه توسعه اخلاق کارآفرینی و کسب و کارهای اجتماعی در بازه زمانی از ابتدای انتشار تا سال 2022 و شامل 832 تحقیق است. شکست انتقال آموزه های اخلاق کسب و کار به محیط واقعی کار و نبود نظریه ها و مدل های تبیین کننده در این زمینه، از یافته های مهم مطالعه حاضر و مهم ترین شکاف تحقیقاتی شناسایی شده می باشد. همچنین انجام مرور متون سیستماتیک با استفاده از چارچوب وتن و استخراج مدل ساختار تئوری داده بنیاد از آن، یافته های دیگر این تحقیق می باشند.
شناسایی عوامل کلیدی گردشگری روستایی در شهرستان هریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
73 - 104
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، بر اساس هدف از نوع کاربردی بوده و از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده نگاری است. جهت گردآوری داده ها از اسناد و مدارک (کتابخانه ای) و مصاحبه استفاده شد. برای محاسبه روایی، از روش و تکنیک روایی محتوایی و صوری استفاده شد. میزان پایایی برای «تحلیل اثرات ساختاری» مقدار0.82بدست آمد. پانل افراد پاسخگو متشکل از ۳۰ نفر از اساتید دانشگاهی و همچنین خبرگان برنامه ریزی و توسعه بودند. به طورکلی در پژوهش حاضر تعداد 21 متغیر به عنوان عوامل اولیه شناسایی و با نرم افزار میک مک تحلیل شد. به منظور نتیجه گیری نهایی برای تعیین پیشران های کلیدی مؤثر بر رهیافت گردشگری روستایی شهرستان هریس بر اساس استفاده از نتایج دو روش شامل «رتبه متغیرها در هریک از حالت ها» و «مجموع اثرگذاری متغیرها در همه حالت ها» عوامل کلیدی و مؤثر انتخاب شد که «بهره گیری از فرهنگ و هنر روستایی در ارائه طرح ها» دارای اهمیت فراوانی بود.