فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۹٬۹۳۹ مورد.
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
79 - 97
حوزه های تخصصی:
بانک ها در آینده جلوه ای متفاوت خواهند داشت. این مقاله تئوری انتقال فناوری در بانکداری را گسترش می دهد. هدف از این تحقیق، شناسایی و رتبه بندی موانع انتقال فناوری در بانک های مسکن و ملی کشور است. بر این اساس، ابتدا موانع انتقال فناوری و همچنین موانع استقرار بانکداری الکترونیکی بر اساس ادبیات نظری و نقطه نظرات خبرگان شناسایی می شوند. برای رتبه بندی این معیارها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نظرات 80 خبره در طی شش ماهه اول 1399 استفاده شده است. موانع شناسایی شده عبارتند از: موانع سازمانی (حمایتی، غیرپایدار، و ارزشی)، موانع انسانی (مهارت های مدیریتی، مهارت های انسانی، نوآوری، و دانش کارکنان)، موانع فنی (پیچیدگی، قانونی، و مالی)، و موانع اطلاعاتی (هزینه اطلاعات، ارتباطی، و انتخاب نامناسب فناوری). برای تحلیل روایی از نسبت روایی محتوایی استفاده شده است. این نسبت برای همه زیرمعیارها از 33/0 بزرگ تر به دست آمده است. نتایج نشان داده است که موانع فنی با وزن 0.393 پراهمیت ترین مانع و موانع سازمانی با وزن 0.177 کم اهمیت ترین است. از بین زیرمعیارها، موانع مالی با وزن 0.183 در اولویت نخست و موانع غیرپایدار با وزن 0.029 در اولویت آخر قرار دارد. در این تحقیق از ادبیات انتقال فناوری برای تکامل ادبیات پیاده سازی بانکداری الکترونیکی استفاده شده است و دسته بندی موانع انتقال فناوری در بانک ها بدین صورت، تاکنون در ادبیات تحقیق مطرح نشده است. علاوه بر آنکه اولویت بندی در بانک های مسکن و ملی انجام یافته است. شناسایی این موانع و رتبه بندی آنها به مدیریت کلان سیستم های بانکی امکان مداخله مؤثر برای رفع این موانع را فراهم می آورد.
تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری هوشمند بر مبنای تئوری داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری و بررسی چگونگی تأثیرگذاری عامل های مدل بر روی همدیگر و راهکارهای عملی در راستای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری می باشد. از این رو با توجه به رویکرد ترکیبی در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه عمیق با 12 تن از خبرگان (مدیران آژانس های گردشگری و اساتید دانشگاه که دارای دارای مدرک تحصیلی مدیریت جهانگردی، مدیریت هتلداری و رشته کارآفرینی گردشگری می باشند)، به تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری پرداخته است. این الگو مشتمل بر شش تم اصلی: 1) شرایط علی (عوامل ساختاری، عوامل محیطی و عوامل رفتاری)؛ 2) شرایط زمینه ای(فرهنگ سازمانی، بلوغ سازمانی، یادگیری سازمانی، شرایط محیط کاری و چشم انداز سازمانی)؛ 3)شرایط مداخله گر (موانع سازمانی و موانع اطلاعاتی و انگیزشی)؛ 4) مقوله محوری(مدیریت و توسعه استعداد در بخش گردشگری)؛ 5) راهبردها(استعداد یابی، استعداد گماری، استعداد خواهی و استعداد داری)؛ 6) پیامدها(پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی) می باشد. سپس در گام دوم با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری در میان 300 نفر از مدیران و کارکنان آژانس های گردشگری مدل حاصله مورد برازش، اعتباریابی و آزمون قرار گرفت. در مرحله کمی براساس روش تحقیق همبستگی روابط میان متغیرهای مدل اولیه و ضرایب تأثیرگذاری هرکدام در تبیین مدلی برای توسعه مدیریت استعداد در بخش گردشگری تعیین گردید. براساس نتایج آماری تحقیق به ترتیب شرایط علی با ضریب 28%، شرایط زمینه ای با ضریب 25% و شرایط مداخله گر 19% بر مقوله محوری تأثیرگذار بودند. کمترین تأثیرگذاری بر مقوله محوری مربوط به شرایط مداخله گر و بیشترین تأثیرگذاری مربوط به شرایط علی است. همچنین میزان تأثیرگذاری مقوله محوری بر راهبردها 37% ، میزان تأثیرگذاری شرایط زمینه ای بر راهبردها 33% و میزان تأثیرگذاری شرایط مداخله گر بر راهبردها 16% می باشد که بیشترین تأثیر مربوط به مقوله محوری است. تأثیر راهبردها در مدل بر پیامدهای 61% بوده است.
بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی (مورد مطالعه: بانک ملت)
منبع:
مدیریت بازاریابی هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
119 - 139
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. جامعه ی مورد پژوهش تعداد کارکنان بانک سپه خرم آباد کوکران برای جامعه محدود استفاده می شود که کل جامعه آماری بالغ بر 1500نفرمی باشد جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 306نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (405/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (360/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(421/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(081/0) تحلیل و بررسی(924/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی(080/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(429/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(130/0) ساختار بانک بر برنامه ریزی(405/0) آگاهی فرهنگی بر برنامه ریزی(359/0) ساختار بانک بر تحلیل و بررسی(177/0) آگاهی فرهنگی بر تحلیل و بررسی(226/0) ساختار بانک بر جمع آوری اطلاعات(149/0) آگاهی فرهنگی بر جمع آوری اطلاعات(099/0) ساختار بانک بر ارتباطات(566/0) آگاهی فرهنگی بر ارتباطات(171/0) برنامه ریزی بر عملکرد استراتژیک(541/0) تحلیل و بررسی بر عملکرد استراتژیک(357/0) جمع آوری اطلاعات بر عملکرد استراتژیک(804/0) ارتباطات بر عملکرد استراتژیک(758/0) در شعب بانک ملت شهر تهران، تاثیر معنادار دارند.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
506 - 530
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
مسیر تحول توانمندی های هوش کسب و کار و رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت در فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در سال های اخیر و تولید حجم زیاد داده در وب 2، منجر به شکل گیری رویکرد جدیدی از همگرایی دو حوزه علمی هوش کسب وکار و تحلیل رسانه اجتماعی شده که برخی محققان آن را هوش کسب وکار اجتماعی یا به عبارتی هوش کسب وکار مبتنی بر تحلیل رسانه اجتماعی نامیده اند. گسترش مطالعات و زمینه های مطالعاتی، فرصت مناسبی را برای بررسی، ادغام و خلاصه سازی مطالعات قبلی فراهم نموده است. این پژوهش باهدف شناسایی توانمندی های حاصل از همگرایی هوش کسب وکار و رسانه اجتماعی و شناخت نقشه دانشی آن، از روش مطالعه کتاب شناختی مطالعات استخراج شده تا سال 2022 و تحلیل روند موضوعات، گراف تاریخی استنادات و شبکه هم رخدادی کلمات استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشانگر تغییر ماهیت مطالعات هوش کسب وکار به سمت تحلیل کلان داده رسانه اجتماعی و تلفیق توانمندی های تحلیل، راهبردی و مدیریتی در هوش کسب وکار با توان بازاریابی، ارتباطات و شبکه سازی در رسانه اجتماعی است. پنج دسته توانمندی بازاریابی اجتماعی، تحلیل داده، دانشی، ارتباطات و توانمندی تحول آفرین برای هوش کسب وکار اجتماعی شناسایی شده است. باتوجه به نقش هوش کسب وکار اجتماعی در توانمندسازی سازمان ها در عصر دیجیتال، به ویژه در کسب وکارهای مرتبط با اهداف بازاریابی و نوآوری، به کسب وکارها توصیه می شود تا خود را با این تکنولوژی و توانمندی های حاصل از آن مجهز سازند.
شناسایی ابعاد بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
169 - 192
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اینکه کسب وکارهای الکترونیک در جامعه در حال گسترش است، صنعت بیمه باید در این زمینه گام بردارد و اطلاعات خود را درزمینه بازاریابی دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک بیشتر کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد توسعه بازاریابى دیجیتال کسب و کار هاى الکترونیک صنعت بیمه در ایران صورت گرفته است. پژوهش پیش رو از نظر ماهیت و هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در بخش تحلیل عاملی شامل کارشناسان صنعت بیمه در سراسر کشور و در بخش AHP نیز شامل خبرگان این صنعت بوده است. در بخش تحلیل عاملی تعداد ۳۸۴ نمونه به روش نمونه گیری در دسترس و در بخش AHP نیز 10 نفر از خبرگان صنعت بیمه به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین، ابزار مطالعه میدانی در این پژوهش پرسشنامه است که برای بررسی روایی و پایایی پرسشنامه و روایی محتوا، آلفای کرونباخ به ضریب آلفای کرونباخ تبدیل شد. در پژوهش حاضر ابتدا شاخص های بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از مرور پیشینه پژوهش استخراج و سپس برای بررسی داده های پژوهش و شناسایی ابعاد بازاریابى دیجیتال کسب وکارهای الکترونیک صنعت بیمه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده و در نهایت، برای تأیید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و نیز برای رتبه بندی آنها از تکنیک AHP استفاده شده است. ابعاد شناسایی شده شامل تشکیلات دیجیتالی سازمان، پژوهش های بازاریابی و عوامل مربوط به مشتری بوده است. نتایج حاصل از تکنیک AHP نشان داد که تبلیغات پیامکی، تبلیغات محیطی و ارتباط با مشتری سه شاخص برتر در میان سایر شاخص ها هستند.
توسعه صادرات محصولات پتروشیمی ایران در کشورهای عضو موافقت نامه تجاری اکوتا با استفاده از مدل پشتیبان تصمیم و رویکرد پیچیدگی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
121 - 169
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مزیت نسبی اقتصاد ایران از دیرباز صادرات نفت خام و گاز طبیعی بوده است. با توجه به ماهیت خام این محصولات، تخصص در تولید و صادرات این محصولات ره آورد قابل توجهی برای رشد اقتصادی پایدار اقتصاد ایران نخواهد داشت. یکی از راهکارها، نفوذ به صنایع پایین دستی این محصولات است که مهم ترین آن ها توسعه صنعت پتروشیمی می باشد. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل پشتیبان تصمیم-پیچیدگی اقتصادی، فرصت های صادراتی ایران در صنعت پتروشیمی به چهار کشور عضو موافقتنامه تجاری اکوتا شامل افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و ترکیه بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، مهم ترین فرصت های صادراتی جذاب ایران در بازار ترکیه و سپس پاکستان وجود دارد که قسمت اعظم آن مربوط به صادرات نفت خام و گاز طبیعی و یا سایر محصولات بالادستی صنعت پتروشیمی می باشد. در محصولات میان دستی و پایین دستی صنعت پتروشیمی، که ایران عملکرد صادراتی مناسبی در بازار جهانی دارد، اما نتوانسته است در کشورهای مذکور به خوبی نفوذ کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، این محصولات نیز بازار قابل توجهی در کشورهای ترکیه و پاکستان دارند و هم نرخ تعرفه آن ها به طور میانگین کوچکتر از پنج درصد می باشد. بر این اساس فرصت های صادراتی بالقوه های برای توسعه صادرات محصولات میان دستی و پایین دستی در بازار این کشورها وجود دارد.
شناسایی پیشایندهای برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع در کسب و کارهای آنلاین (رویکرد کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
117 - 148
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندهای برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع در کسب وکارهای آنلاین انجام شده است. در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای و از طریق مصاحبه عمقی با اساتید دانشگاه و مشاورین حوزه برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی و مدیران متخصص در حوزه کسب وکارهای آنلاین، پیشایندهای برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع در کسب و کارهای آنلاین شناسایی شدند. مشارکت کنندگان در پژوهش، از طریق فرایند نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافتند و در نهایت 10 مصاحبه عمقی انجام شد. برای تحلیل داده ها، از اصول مرتبط با نظریه زمینه ای (کدگذاری باز و محوری و گزینشی) استفاده شده است و مفاهیم و مقوله ها از طریق نرم افزار تحلیل محتوای MAXQDA ورژن 2020 ایجاد گردیده اند. نتایج کدگذاری داده ها به شناسایی 89 مفهوم منجر شد که در قالب 11 مقوله اصلی دسته بندی شدند. بر این اساس مقوله هسته ای شناسایی شده، مقوله برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی جامع آنلاین می باشد و 10 مقوله دیگر (پارادایم ذهنی مدیران، مولفه های حرکت از برنامه ریزی آفلاین به آنلاین، تغییر، کسب و کار آنلاین، بازاریابی جامع، چشم انداز، ماموریت، ارزش ها، تفکر استراتژیک و فرهنگ سازمان) به عنوان پیشایندهای آن در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای محافل آکادمیک در راستای ایجاد و ذخیره دانش، برای سیاست گذاران، برای شرکت های فعال در حوزه کسب وکارهای آنلاین و مدیران بازاریابی و همچنین برای کاربران مورد استفاده قرار گیرد.
الگوی ارائه ارزش در فرایندهای سازمانی گمرک از طریق ادغام حاکمیت فناوری اطلاعات در مدیریت فرایند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجارت جهانی نقش بسزائی در توسعه اقتصادی کشورها دارد. یکی از سازمان های موثر در زمینه تسهیل تجارت، گمرک است که به عنوان مرزبان اقتصادی کشور شناخته می شود. در گزارش ارائه شده توسط بانک جهانی کشور ایران جایگاه نامطلوبی در حوزه تجارت فرامرزی در بین کشورهای جهان دارد. این پژوهش با هدف بهبود جایگاه کشور ایران در شاخص تجارت فرامرزی گزارش بانک جهانی در بین سایر کشورها انجام شده است. بدین منظور ابتدا مطالعه حوزه های حاکمیت فناوری اطلاعات و مدیریت فرایند انجام پذیرفت، در این بررسی حوزه های پنجگانه حاکمیت فناوری اطلاعات و مراحل مورد نیاز جهت مدیریت فرایند شناسایی گردید. در پژوهش حاضر، از روش پژوهش علم طراحی برای مسئله مزبور استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل ۵۷ نفر از خبرگان حوزه گمرک بوده که نمونه ای به اندازه ۱۲ نفر از این جامعه جهت انجام مصاحبه به روش هدفمند انتخاب گردید. روش جمع آوری داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده که با استفاده از تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر به تفکیک، در سه حوزه شامل ارائه ارزش، حاکمیت فناوری اطلاعات، مدیریت فرایند طبقه بندی گردیده است. پس از طبقه بندی و تحلیل نتایج، مدلی جهت ارائه ارزش به ذینفعان سازمانی طراحی گردید. این مدل شامل بخش های مختلفی بوده که مهمترین بخش های آن بخش ”اقدامات” و ”ارائه ارزش” می باشد. دو بخش مزبور به اقداماتی اشاره دارد که لازم است در سازمان انجام پذیرد تا با ادغام حاکمیت فناوری اطلاعات در مدیریت فرایند موجب خلق ارزش برای ذینفعان گردد.
پیش بینی هزینه های بیمه درمانی افراد با استفاده از یادگیری ماشین و روش یادگیری جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه درمانی در پیش بینی هزینه های بیمه افراد که براساس پارامترهای پیچیده ای مانند سن و ویژگی های فیزیکی است، با چالش مهمی مواجه است. شرکت های بیمه برای مدیریت ریسک و جلوگیری از زیان احتمالی، بیمه گذاران را به دو گروه پرخطر و کم خطر دسته بندی می کنند. بااین حال، برآورد دقیق هزینه ها برای هر فرد می تواند کار سختی باشد. برای مقابله با این چالش، ما رویکردی مبتنی بر علم داده و یادگیری ماشین را پیشنهاد می کنیم که از یادگیری جمعی برای پیش بینی افراد پرخطر و کم خطر استفاده می کند.روش شناسی: روش پیشنهادی شامل مراحل مختلفی از جمله پیش پردازش داده ها، مهندسی ویژگی ها و اعتبارسنجی متقابل برای ارزیابی عملکرد مدل است. در مرحله اول، داده ها را با پاک کردن، مدیریت مقادیر ازدست رفته و رمزگذاری متغیرهای طبقه بندی، پیش پردازش می کنیم. در مرحله دوم، ما ویژگی های جدیدی را با استفاده از روش های مهندسی ویژگی ها مانند مقیاس بندی، نرمال سازی و کاهش ابعاد تولید می کنیم. این روش ها به استخراج اطلاعات معنادار از داده ها و بهبود عملکرد مدل کمک می کند. در مرحله بعد، ما از یادگیری جمعی برای ترکیب روش های رگرسیون متعدد، مانند رگرسیون لجستیک، شبکه های عصبی، ماشین های بردار پشتیبانی، جنگل های تصادفی، LightGBM و XGBoost استفاده می کنیم. هدف از ترکیب این روش ها این است که از نقاط قوت آن ها استفاده کنیم و نقاط ضعف آن ها را به حداقل برسانیم تا به دقت پیش بینی بهتری دست یابیم. در نهایت، عملکرد مدل را با استفاده از روش اعتبارسنجی متقاطع k-fold ارزیابی می کنیم. این روش به اعتبارسنجی دقت مدل و جلوگیری از برازش بیش از حد کمک می کند.یافته ها: رویکرد پیشنهادی ما به AUC برابر با 73/0 دست می یابد که اثربخشی آن را در پیش بینی افراد پرخطر و کم خطر نشان می دهد.نتیجه گیری: با استفاده از علم داده و روش های یادگیری ماشین، شرکت های بیمه می توانند دقت برآورد هزینه خود را بهبود بخشند و ریسک را بهتر مدیریت کنند. این رویکرد می تواند به شرکت های بیمه کمک کند تا پوشش بیمه ای و قیمت گذاری دقیق تری را برای افراد ارائه دهند که به رضایت بیشتر مشتریان و کاهش زیان های مالی منجر می شود.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
506 - 530
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
تحلیل مشکلات فرایند نظام جامع آموزش گردشگری ایران با تأکید بر رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند نظام آموزش گردشگری در ایران جهت تحقق اهداف خود نیازمند دیدگاه های نظری و مدیریتی جدید با رویکرد کارآفرینی است تا امکان ایجاد تغییراتی در شرایط موجود را ایجاد کند. بر این مبنا هدف از پژوهش حاضر، تحلیل مشکلات فرایند این نظام در زمینه کارآفرینی از دیدگاه بازیگران این حوزه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی – تبیینی و از نظر روش، آمیخته (کیفی-کمّی)، مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با 177 نفر از کارشناسان سازمان های سیستم عرضه و تقاضای آموزش گردشگری ایران می باشد که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی از طریق نرم افزار گفی و شاخص های مرکزیت درجه، مرکزیت درجه ورودی وزندار و مرکزیت درجه خروجی وزندار تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین مرکزیت درجه که متناظر با مهمترین بازیگر شبکه است، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و سپس دانشگاه های دولتی فعال در حوزه گردشگری می باشد. این نتیجه پس از اعمال برچسب های مشکلات دارای تفاوت های معنادار بیشتری شده است. تحلیل مشکلات وضع موجود به کارشناسان این حوزه این امکان را می دهد تا با دانش لازم به تعریف اهداف آتی این فرایند بپردازند و زمینه را برای توسعه همه جانبه، یکپارچه و متعادل این بخش فراهم نمایند.
اهمیت و مسائل بالینی در اختلالات دو قطبی افراد
حوزه های تخصصی:
اختلال دو قطبی به طور کلاسیک با دوره های افسردگی و مانیا یا هیپومانیا مشخص می شود. در دهه اخیر مفاهیم تازه ای از این اختلال دوباره مطرح شده و در مجموع طیف دو قطبی نامیده می شود. در دیدگاه های نوین، وجود دوره های مانیا برای تشخیص اختلال دو قطبی ضروری نیست و این بیماران اشکال مختلفی از نوسان غیر طبیعی خلق را نشان می دهند. یکی از مشکلات در تشخیص طیف اختلال های دو قطبی این است که بیماران بیشتر زمان بیماری را در وضعیت افسردگی سپری می کنند. از این رو تشخیص درست نیاز به گرفتن تاریخچه دقیق از بیمار دارد.هدف این پژوهش بررسی اهمیت و مسائل بالینی در اختلالات دو قطبی افراد بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر اهمیت و مسائل بالینی در اختلالات دو قطبی افراد ، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم درمان و اختلالات روانی و دو قطبی، را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس عواملی نظیر اختلالات روانی و دو قطبی به عنوان تبیین های احتمالی نتایج مورد بحث قرار گرفته و در پایان محدودیت ها و پبشنهادات نیز ارائه شده اند.
بررسی میزان گرایش و علل ترک خدمت کارکنان سازمان های شهرستان های استان تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از بررسی میزان گرایش وعلل ترک خدمت کارکنان سازمان های، شهرستانهای استان تهران انجام شد. جامعه آماری این مطالعه کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران بودند. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی بوده است از روش نمونه گیری دردسترس انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان اداری درسال 1387 که در حال حاضر شاغل در سازمان شهرستانهای استان تهران می باشند و تعداد آنها 1748 نفر می باشد . و همچنین کارکنانیکه طی 4سال گذشته سازمان را ترک کرده اندو تعداد آنها 393 نفر می باشند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی آلن و می یر (1990) بود. برای تحلیل داده ها، ابتدا ضمن توصیف داده ها و آزمون پیش فرضهای آماری از روش تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار spss به عمل آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که علل ترک سازمان(05/0< P) معنی دار بوده است. نمراتF برای 306/1، بوده است. در نتیجه می توان بیان نمود که برای مراحل اولیه استخدامی و قبل از ورود به سازمان، ویژگیهای این شغلها و همچنین محدودیتها و مزایائی که در آن وجو دارد به شکل صحیح و واقع بینانه برای داوطلبان تشریح شود بنحوی که داوطلبان بتوانند قبل از انتخاب این شغل تصویر دقیقی از آن در ذهن خود مجسم نموده وبتوانند ارزیابی دقیقی از واقعیتهای موجود در زمینه هائی نظیر حقوق و مزایا و امکانات رفاهی، نحوه ارتقاء و پیشرفت شغلی بعمل آورند و این تحقیق برای انتخابهای افراد در آینده موثر است.
طراحی مدل راهبردی موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی با تاکید بر دو خصوصیت یکپارچگی و پاسخگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
99 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، طراحی مدل راهبردی موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی با تاکید بر دو خصوصیت یکپارچگی و پاسخگویی می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در حوزه کیفی 18 تن از خبرگان جامعه علمی و متخصصان دانشگاهی می باشند که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بوده که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از مطالعه ادبیات موضوع از روش نظریه داده بنیاد، بعد از تولید کدگذاری باز، محوری و انتخابی، عوامل موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکیدبر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی) شناسایی شدند. نتایج تحلیل براساس روش نظریه داده بنیاد نشان می دهد که مهم ترین عوامل شامل دریافت خواسته های مشتریان از طریق ابزارهای ارتباطی با مشتریان، ویژگی های های ارائه دهنده خدمات برای انتقال پیام به مشتریان، شناسایی و ارتباط هدفمند با مشتریان جهت ارائه خدمات، تمایلات درونی مشتریان، نحوه ارائه خدمات ابزارهای اطلاع رسانی جهت برآوردن نیازها قضاوت و ادراک در رابطه با خدمات و وجود قوانین و بسترهای سازمانی، به کارگیری رویکردهای نوین بازاریابی جهت پشتیبانی و ارتباط با مشتریان، به کارگیری ابزارهای قیمتی جهت استراتژی هدفمند، ابزارهای مدیریتی جهت تبلیغات، توسعه استراتژی های برند محصولات و به کارگیری استراتژی بازاریابی رابطه مند جهت جذب رقبا، تضمین خرید با شرط تضمین خدمات و خلاقیت و نوآوری در ارائه خدمات است. همچنین پیامدهای موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی) شامل توسعه وفاداری جهت روابط بلندمدت بامشتری، بهبود عملکرد سازمان جهت انسجام برند، خرید مکرر با توجه به کیفیت خدمات و توسعه تصویر سازمان جهت بهبود رقابت می باشد.
شناسایی پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه مبتنی بر نظریه داده بنیاد
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
50 - 65
حوزه های تخصصی:
توریسم درمانی به عنوان یکی از ابعاد گردشگری در توسعه پایدار و پویایی اقتصاد و نیز تفاهم بین ملل و استوار ساختن مبانی صلح جهانی، نقش چشم گیری داشته است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی، معرفی و ارائه الگوی مناسب پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه، انجام گرفت. روش اجرای این پژوهش یکی از روش های پژوهش کیفی تحت عنوان روش داده بنیاد بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز تعداد هشت بیمارستان دارای بخش IPD فعال در مرکز استان کرمانشاه بوده است. مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز به عنوان روش جمع آوری داده انتخاب شده است. جهت رسیدن به اشباع نظری به کل جامعه درگیر در حوزه بیماران خارجی رجوع شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با این خبرگان در قالب مضامین انگیزه مراجعه، محرک های مالی، محرک های اقامت، حمل ونقل و تغییر ساختار مراکز درمان، گزارش شد. مضمون انگیزه مراجعه شامل پنج مؤلفه کلی و بیست و دو شاخص، مضمون محرک های مالی شامل سه مؤلفه کلی و چهارده شاخص، مضمون محرک های اقامت و حمل ونقل دربرگیرنده سه مؤلفه کلی و ده شاخص و مضمون تغییر ساختار مراکز درمان شامل دو مؤلفه کلی و پانزده شاخص بوده است. سرانجام الگوی نهایی پژوهش ترسیم شده است و پیشنهادهای کاربردی به مدیران حوزه بهداشت و درمان استان کرمانشاه ارائه شده است.
تحلیل تاثیر گشودگی فرهنگی و ذهنیت جهانی بر قصد خرید استفاده کنندگان لوازم خانگی با تاکید بر نقش میانجی تصویر کشور مبدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه حضور در بازارهای دیگر کشورها توجه به متغیرهایی است که ریشه در فرهنگ کشورها، افکار ساکنین و باورهای ایشان دارد. بنابراین برندها برای حضور در بازارهای بین المللی علاوه بر ویژگی های معمول، باید به عوامل دیگر توجه ویژه ای داشته باشند. لذا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر گشودگی فرهنگی و ذهنیت جهانی بر قصد خرید استفاده کنندگان لوازم خانگی با تاکید بر نقش میانجی تصویر کشور مبدا انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه مشتریان محصولات لوازم خانگی خارجی در شهر مشهد می باشد. حجم نمونه پژوهش براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی دردسترس390 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد لی و راب (2022) است که جهت تأیید پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید که مقادیر به دست آمده بیانگر تأیید پایایی و روایی پرسشنامه است. علاوه براین، روایی واگرا نیز مورد تأیید قرار گرفت، جهت تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس نسخه 3 و اس پی اس اس نسخه 24 انجام پذیرفت. نتایج حاکی از آن است که گشودگی فرهنگی بر قصد خرید و تصویر کشور مبدا تاثیر معناداری دارد. همچنین، تصویر کشور مبدا بر قصد خرید تاثیر معناداری دارد. علاوه براین، ذهنیت جهانی بر تصویر کشور مبدا تاثیر معناداری دارد اما اثر آن بر قصد خرید به صورت مستقیم تایید نگردید. در این تحقیق نقش میانجی تصویر کشور مبدا تایید شده است.
توسعه متدولوژی کنترل تولید چند عاملی یکپارچه با ERP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسریع در چابکی سیستم های کنترل تولید در محیط تولید پویا امروزی یکی از چالش هایی است که برای سرعت بخشیدن به آن تحقیقات زیادی با استفاده از سیستم های چندعاملی انجام شده است. مدل های فعلی این سیستم ها کاستی هایی نظیر پیش بینی پذیری محدود، قابلیت اطمینان پایین در تصمیم گیری، قابلیت محدود فهم پذیری وضعیت موجود سیستم و کنترل محدود و بطور کلی وجود سیستم های مستعد خطا در طراحی و پیاده سازی دارند. به منظور حل این مشکلات، پژوهش حاضر متدولوژی جدیدی برای کنترل تولید چندعاملی مبتنی بر ادغام با چند ماژول در قلب ERP ارائه می کند که قابلیت های سیستم در مواجهه با کاستی های فوق را بهبود می بخشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مطالعه کیفی، با تمرکز بر ماهیت داده ها، و توسعه ای-کاربردی، با هدف افزایش ادغام سیستم های کنترل تولید چند عاملی با ERP است. هدف بهبود جریان تولید مواد و کیفیت محصولات و نیمه ساخته ها در خط تولید با در نظر گرفتن پارامترهایی است که بر آنها تأثیر می گذارد. دستاورد کلیدی این تحقیق، توسعه یک متدولوژی کنترل تولید قابل اعتماد است که شامل سه جزء می باشد: چارچوب تبادل داده، ابزارها و پیاده سازی. این مؤلفه ها از سیستم های اطلاعاتی ERP موجود مشتق شده اند که از نظر عملکردی بالغ هستند و با تمرکز بر نگهداری، اصلاح و عملکرد بر اساس تجارب برتر طراحی شده اند و هدف آن به حداقل رساندن خطاها است. متدولوژی توسعه یافته، راه حلی در دسترس و چابک برای ارتقا کنترل تولید با استفاده از سیستم ERP ارائه می دهد که هزینه پیاده سازی آن کمتر از پیاده سازی سیستم ERP تجاری به همراه یک سیستم چندعاملی مجزا است.
تحلیل نقش جهت گیری کارآفرینانه در تقویت عملکرد شرکت در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
193 - 228
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تأثیرات نوآوری جویی، پیش نگری و ریسک پذیری به عنوان ابعاد جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد شرکت های بخش گردشگری با درنظر گرفتن قابلیت های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی و فرهنگ یادگیرنده به عنوان متغیر تعدیل گر بررسی شده است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی و براساس مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، شرکت ها و کسب وکارهای فعال در حوزه گردشگری در استان تهران بودند. در این راستا 103 پرسشنامه تکمیل شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پیمایش نشان می دهد پیش نگری و نوآوری جویی اثر مثبت معناداری بر عملکرد دارند و قابلیت های بازاریابی در این رابطه نقش میانجی را ایفا می کنند؛ اما اثر ریسک پذیری بر عملکرد معنادار نیست. اگرچه نقش تعدیل گر فرهنگ یادگیرنده تأیید نشد، اما تأثیر مثبت آن به عنوان متغیری مستقل بر قابلیت های بازاریابی معنادار است.
«بیمه بیکاری» به مثابه سیاست رفاهی (با تأکید بر قانون کار و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
317 - 330
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: دولت ها همواره برای اداره جامعه، نظام حمایتی– رفاهی داشته اند که در راستای سیاست های رفاهی تعیین شده از سوی آن ها عملیاتی می شود. بخش عمده این حمایت ها که مشتمل بر «مساعدت اجتماعی»، «بیمه های اجتماعی» و «سیاست بازار کار» است، محصول سیاست های رفاهی است. هدف مقاله حاضر، تحلیل گفتمان سیاست رفاهی در «قانون کار» و «طرح بیمه بیکاری ایام کرونا» است. روش شناسی: روش تحلیل گفتمان (به شیوه تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه)، روش پژوهش انتخابی در این نوشتار است. به این منظور، متن «قانون کار» و «طرح بیمه بیکاری ایام کرونا» به عنوان جامعه هدف پژوهش، مبنای بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب، همواره ایران دارای سیاست ها و برنامه های رفاهی بوده، اما جایگاه سیاست رفاهی در حوزه بیمه بیکاری در گفتمان های سیاسی و اجتماعی دولت های پس از انقلاب یکسان نبوده است و در ترسیم فضای گفتمانی هر دولت، با توجه به دالّ مرکزی آن، سازوکارهای سیاست رفاهی در حوزه رفع بیکاری و اشتغال آفرینی متفاوت بوده و در ضمن مفصل بندی گفتمان حاکم بر قانون کار و طرح بیمه بیکاری ایام کرونا تاحدودی متمایز بوده است. بدین ترتیب که دالّ شناور «سیاست رفاهی در حوزه رفع بیکاری» در قانون کار را بر مبنای دالّ مرکزی «سیاست اجتماعی اشتغال کامل» می توان تعریف کرد، اما در طرح بیمه بیکاری ایام کرونا دالّ شناور «سیاست رفاهی در حوزه بیکاری» بر مبنای دال مرکزی «اعمال سیاست حمایتی جامع» قابل تعریف است. نتیجه گیری: فصل مشترک رویکردهای گفتمانی در خصوص بیکاری و حمایت های مربوطه در ایران — و مشخصاً در قالب دو متن قانونی مذکور — تمرکز بر «عدالت استحقاقی» در بهره مندی از خدمات کوتاه مدت تأمین اجتماعی در قالب بیمه بیکاری است؛ بدین معنا که صرفاً مشمولان قانون تأمین اجتماعی و قانون کار، مستحق برخورداری از حمایت بیمه ای تلقی می شوند و آن دسته از بیکاران که فاقد چنین مشخصاتی باشند، خارج از حوزه حمایتی قرار گرفته اند؛ چنین تلقی و رویکردی، در تعارض با سیاست مندرج در اصل 29 قانون اساسی است، زیرا تأکید این ماده قانونی بر این است که تأمین اجتماعی یک حق همگانی است که دولت ها مکلف اند آن را از طریق به کارگیری درآمدهای عمومی و یا استفاده از منابع حاصل از مشارکت مردم، برای آحاد جامعه تأمین کنند؛ این اصل دقیقاً اشاره به لزوم رعایت «نگاه حمایتی و جامع (مبتنی بر عدالت توزیعی)» دارد.