فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۴۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
چشم انداز صید و صیادی (قسمت دوم): نظام های بهره برداری: الف: وضعیت نظام بهره برداری در آبهای شمال
بررسی آثار طرح های بهره برداری از جنگل های شمال بر تنظیم واردات چوب به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش تقاضا برای محصولات چوبی در کشور و محدودیت منابع داخلی، واردات چوب و فرآورده های چوبی یکی از سریع ترین و متداول ترین راه های تامین چوب است. لذا شناخت چگونگی و میزان تاثیر عوامل تاثیرگذار بر واردات چوب حایز اهمیت است. در این مطالعه تاثیر عواملی همچون نرخ تعرفه، نرخ ارز، قیمت نسبی، تولید ناخالص داخلی و میزان چوب خام برداشتی از جنگل های کشور بر واردات چوب طی سال های 1390-1361 با استفاده از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در کوتاه مدت و بلندمدت تولید ناخالص داخلی، میزان چوب برداشتی از جنگل های کشور، نرخ تعرفه، نرخ ارز و قیمت نسبی اثر معنی داری بر واردات چوب داشته اند. در بلندمدت تعرفه گمرکی اثر بیشتری نسبت به سایر متغیرها بر واردات چوب داشته است. همچنین تقاضای واردات چوب به کشور نسبت به تولید چوب خام داخلی در کوتاه مدت و بلندمدت کشش پذیر است و این متغیر تاثیر به سزایی در تنظیم واردات کشور خواهد داشت. ضریب برآوردی ECM در تابع تقاضای واردات چوب از نظر آماری معنی دار و بیانگر سرعت تعدیل بسیار بالایی می باشد. لذا پیشنهاد می شود که اتخاذ تصمیم و سیاست گذاری در این بخش با در نظر گرفتن این روابط باشد. به طوری که بتوان با شناسایی جهت و میزان تاثیر متغیرهایی همچون برداشت چوب از جنگل های کشور، تغییرات نرخ ارز و یا تعرفه گمرکی بر واردات چوب، تصمیم مناسب تری به منظور تنظیم بازار چوب اتخاذ نمود.
مدیریت مصرف آب و کود با رویکرد اقتصادی-زیست محیطی (مطالعه موردی: شبکه آبیاری و زهکشی درودزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور افزایش عملکرد ناشی از مصرف هرچه بیشتر آب و کود شیمیایی سبب استفاده بی رویه از این منابع وخسارت های مالی، تشدید عدم تعادل عناصر غذایی در خاک، وآلودگی خاک و آب شده است. به منظور مدیریت صحیح استفاده از آب و کود نیاز به اطلاعات جامع و کاملی از آثار اقتصادی و زیست محیطی روش های مدیریتی متفاوت است. از این رو، با استفاده از مدل شبیه سازی SWATآثار اقتصادی و زیست محیطی هر یک از راهبردهای مدیریتی شبیه-سازی شد، سپس با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی به تعیین الگوی کشت بهینه با توجه به محدودیت های کمی و محدودیت های زیست محیطی در اراضی کشاورزی شبکه آبیاری و زهکشی درودزن پرداخته شد. بر اساس یافته های این مطالعه، امکان بهبود منافع اقتصادی و زیست محیطی با حرکت از وضع موجود به الگوی اقتصادی و یا اقتصادی-زیست محیطی وجود دارد. همچنین با حرکت از الگوی اقتصادی به اقتصادی-زیست محیطی، کاهش 31/0 درصدی منافع اقتصادی منجر به بهبود 58/6 درصدی تلفات نیتروژن می شود؛ به عبارت دیگر، به طور متوسط برای کاهش هر کیلوگرم نیتروژن رهاسازی شده در طبیعت، هزینه ای معادل 5/64 هزار ریال متحمل می شویم. طبقه بندی JEL:C61، Q53، Q57
محاسبه لایه پنهان مبادلات بین بخشی و ضرایب فزاینده مصرف آب در بخش های مختلف اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قلمرو ترکیبی اقتصاد و منابع طبیعی، مبادلات کالاها، خدمات و منابع طبیعی (آب و زمین) به دو صورت لایه آشکار و لایه پنهان در جریان است. نظام های حسابداری کلان و بخشی ارزشی (پولی) موجود فقط لایه های آشکار مبادلات کالاها و خدمات را که دارای قیمت و قابل مبادله در بازار هستند را نظام مند می کنند. لذا، مبادلات بین بخشی مقدار مصرف آب، اساسا خارج از حیطه نظام های حسابداری موجود و به صورت مبادلات پنهان بشمار می روند. در این مقاله سعی شده است تا بر مبنای الگوی تعمیم یافته داده- ستانده در قالب دو رویکرد مقداری و ترکیبی ارزشی- مقداری و با استفاده از پایه های آماری ارزشی- مقداری سال 1390، تصویر واقع بینانه تری از مصرف آب ارایه شود. یافته های کلی مقاله عبارتند از: یک- از منظر ضرایب فزاینده مصرف آب، نتایج در دو رویکرد یکسان است ولی تفسیر اقتصادی متفاوتی دارند. دو- بخش صنایع وابسته به کشاورزی با 149.18 میلیون مترمکعب بیشترین ضرایب فزاینده مصرف آب و بخش کشاورزی علیرغم بیش از 5/25 درصد سهم مصرف مستقیم آب کمترین ضرایب فزاینده مصرف آب را دارد. سه- لایه پنهان مبادلات بین بخشی مصرف آب نشان می دهد که از منظر بخش عرضه کننده، بخش کشاورزی 92.5 درصد و از منظر بخش تقاضا کننده 58 درصد از کل منابع آب کشور را به خود اختصاص می دهد.
برآورد تابع تقاضای آب خانگی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله برآورد تابع تقاضای آب شهری استان گلستان با استفاده از تابع مطلوبیت استون-گری و با روش داده های تلفیقی برای دوره ی زمانی 90-1378 و تعیین حداقل آب مورد نیاز برای معیشت است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کشش قیمتی تقاضای آب 26/0- کشش درآمدی 00095/0 و کشش متقاطع قیمتی2/0- است، بدین معنا که آب یک کالای ضروری و مکمل به شمار می آید. حداقل آب مصرفی مورد نیاز یک مشترک گلستانی نیز به میزان 687 لیتر در روز به دست آمد.
بررسی مزیت نسبی جنگل داری وتوسعه اقتصادی در استانهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع با اهمیت در تأمین سلامت محیط زیست و افراد یک جامعه،ذخایر طبیعی از جمله جنگل ها و مراتع است. جنگل به عنوان یکی از ذخایر طبیعی و زیست محیطی دارای اهمیت شایانی است و برای استفاده و بهره برداری درست از آن وجود طرح ها و برنامه های مشخص الزامی است. در این مقاله براساس آخرین اطلاعات مربوط به حسابهای منطقه ای استانها که در سال 1391 توسط مرکز آمار ایران منتشر شده است، به بررسی مزیت نسبی ارزش افزوده جنگل داری در استانهای کشور و مقایسه وضعیت بین استانها پرداخته می شود. سپس رابطه بین مزیت نسبی و توسعه اقتصادی در طول برنامه چهارم توسعه با استفاده از رویکرد داده های تابلویی ، برای تمامی استانها مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان می دهد که بترتیب استانهای مازندران با میانگین شاخص 30/6، گلستان با 16/6، سیستان و بلوچستان و چهارمحال و بختیاری با 95/3 و گیلان با 59/3 بیشترین مقدار شاخص مورد نظر در طول برنامه چهارم توسعه را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج برآورد نشان می دهد که رابطه بین مزیت نسبی ارزش افزوده جنگلداری و توسعه اقتصادی منفی و معنی دار است، در نتیجه به منظور بهبود رابطه مورد نظر بهتر است، مزیت نسبی ارزش افزوده جنگلداری تخصصی تر شود، تا اثر مطلوبی بر وضعیت توسعه اقتصادی داشته باشد
تعیین سهم عوامل مؤثر بر اضافه برداشت منابع آب زیرزمینی (مطالعه موردی: شهرستان مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود آب در ایران یکی از عامل های اصلی محدودکننده توسعه فعالیت های اقتصادی به شمار می رود. یکی از چالش های اصلی در زمینه منابع آب، مدیریت ضعیف و بهره برداری بی رویه از این منابع است. برداشت های بدون مجوز از منابع آب زیرزمینی و کشت محصولات نامتناسب با شرایط محیطی منجر به تخصیص ناکارا و اتلاف منابع آب بدون توجه به هزینه های بالای احداث سدها و سامانه های پمپاژ آب شده است. در این پژوهش، برای بررسی عامل های مؤثر بر اضافه برداشت منابع آب زیر زمینی از مدل لوجیت استفاده شده است. به این منظور، 290 پرسشنامه در 12 آبادی شهرستان مرودشت که برای انجام فعالیت کشاورزی از آب چاه استفاده می کردند، توزیع و تکمیل شد. نتایج نشان داد که به ترتیب متغیرهای سطح درآمد و نوع کانال انتقال آب زیرزمینی دارای اثر مثبت و متغیرهای مجوز بهره برداری از منبع آب زیرزمینی، کارایی زیربرداری آب، بازده آب، شرکت در کلاس های آموزشی، فاصله مزرعه تا منبع و سطح تحصیلات دارای اثر منفی و معناداری بر متغیر اضافه برداشت منابع آب زیرزمینی داشته است. اجرای سیاست های حمایتی از جمله ایجاد تسهیلات مناسب برای تجهیز کانال ها و سامانه های آبیاری متناسب با شرایط توپوگرافی به منظور بهبود کارایی مزارع و اعمال پرداخت جریمه برای حفر چاه های غیر مجاز به عنوان راهکاری مناسب برای کاهش اضافه برداشت در منطقه پیشنهاد می شود.
ارزیابی اثرات اقتصادی کاهش آورد رودخانه سفیدرود بر کشاورزی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در انتهایی ترین قسمت حوضه سفیدرود بزرگ، رودخانه قزل اوزن پس از مخلوط شدن با رودخانه شاهرود به رودخانه سفیدرود تغییر نام می دهد. این رودخانه 80% آب آبیاری تنظیم شده استان گیلان را تامین می نماید. در سال های اخیر بدون توجه به منابع آب کل حوضه آبریز قزل اوزن- سفیدرود، سازه های تنظیم و ذخیره سازی آب متعددی در استان های بالادست این حوضه آبریز احداث شد. پیامد این رویکرد، کاهش آب ورودی و ایجاد بحران مدیریت منابع آب در استان گیلان می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از الگوی یکپارچه اقتصادی- هیدرولوژیکی حوضه رودخانه سفیدرود، دید جامعی از اثرات کاهش آورد رودخانه سفیدرود بر مصارف مختلف در این حوضه تحت سناریوهای مختلف ارائه می دهد. در این راستا، طیف وسیعی از داده های هیدرولوژیکی و اقتصادی حوضه رودخانه سفیدرود مانند میزان رواناب، میزان آب سطحی انحراف داده شده، میزان جریان برگشتی، میزان عملکرد، درآمد و هزینه تولید رشته فعالیت های کشاورزی و ... در الگوسازی لحاظ شد. نتایج به دست آمده از الگوی یکپارچه حوضه رودخانه سفیدرود بیانگر آن است که به طور متوسط کل منافع اقتصادی از دست رفته در مصارف حوضه رودخانه سفیدرود به ازای هر متر مکعب کاهش آورد آبریز قزل اوزن- سفیدرود برابر با 1138 ریال می باشد. همچنین تحت سناریوهای مورد بررسی، میانگین منافع اقتصادی از دست رفته در مصارف کشاورزی حوضه رودخانه سفیدرود به ازای هر متر مکعب کاهش آورد آبریز قزل اوزن- سفیدرود برابر با 1100 ریال می باشد. بازنگری در چگونگی ارزیابی فنی- اقتصادی طرح های توسعه منابع آب در بالادست و اتخاذ رویکرد یکپارچه تصمیم گیری برای این حوضه ضرورنی انکارناپذیر است.
ارزیابی اثرهای جانبی رفاهی برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی (مطالعه موردی ذرت کاران دشت ارزوئیه کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت ارزوئیه مهم ترین و بزرگ ترین قطب تولید محصولات زراعی استان کرمان است. منبع اصلی تأمین آب در این دشت، منابع آب زیرزمینی هستند که متأسفانه به دلیل برداشت بیش از حد، سطح ایستایی آب بسیار کاهش یافته و اثرات جانبی اقتصادی و محیط زیستی فراوانی را نیز بوجود آورده است. هدف این مطالعه، برآورد مقدار کاهش رفاه اجتماعی ذرت کاران ناشی از کاهش سطح آب زیرزمینی در دشت ارزوئیه است. برای این منظور، ابتدا تابع تولید و هزینه تولید ذرت برآورد شد و سپس با تشکیل تابع رفاه، اثرات رفاهی نسبت به تغییرات سطح ایستایی آب مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد نیاز از راه مصاحبه با 151 کشاورز این منطقه در سال زراعی 94-1393 و هم چنین، سازمان جهاد کشاورزی و شرکت آب منطقه ای استان کرمان بدست آمد. نتایج مطالعه نشان دادند که به ازای یک متر کاهش سطح آب زیرزمینی در اثر برداشت های بی رویه، رفاه کشاورزان به مقدار 3/72 میلیون ریال کاهش می یابد و کل کاهش رفاه دشت ارزوئیه ناشی از کسری مخزن، 3/58 میلیارد ریال می باشد، که این رقم قابل توجه است. هم چنین، کاهش رفاه برای هر مترمکعب آب 730 ریال به دست آمد. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود با اعمال سیاست هایی نظیر قیمت گذاری آب، فرهنگ سازی مصرف و افزایش مشارکت کشاورزان در مدیریت منابع زیرزمینی، از برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی جلوگیری کرد. طبقه بندی JEL :D62، Q25، Q10 .
مقایسه انواع مختلف توابع مفصل تاکی شکل در محاسبه حق بیمه شاخص آب و هوایی و تعیین غرامت پلکانی جو دیم شهرستان اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح سنتی بیمه محصولات کشاورزی به دلیل چالش اطلاعات نامتقارن، هزینه های اجرایی زیادی دارد. از طرفی وابستگی بیش از حد بخش کشاورزی، مخصوصاً تولیدات دیم، به عوامل طبیعی و تاثیرپذیری از تغییرات آب و هوایی، سیاست گذاران را به اتخاذ روش های نوین مدیریت ریسک مجبور می سازد. بیمه شاخص آب و هوا یکی از این روش ها است که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه اجرا شده و نتایج رضایت بخشی داشته است. در این پژوهش سعی شده بیمه شاخص آب و هوا برای جو دیم اهر با استفاده از جدیدترین روش محاسبه ساختار وابستگی، یعنی انواع «توابع مفصل تاکی شکل»، طراحی گردد. اطلاعات مورد نیاز برای عملکرد و متغیرهای آب و هوایی به ترتیب از سازمان های جهاد کشاورزی و هواشناسی استان آذربایجان شرقی در سال های 93-1374 گردآوری گردیدند. با توجه به نتایج آزمون های وونگ و کلارک الگوی R-vine برای تبیین تابع «توزیع توأم» عملکرد و متغیرهای آب و هوایی انتخاب و در نهایت خسارت مورد انتظار، حق بیمه و غرامت پرداختی پلکانی محاسبه گردید. حق بیمه محاسبه شده در سطح پوشش 80 درصد 270348 ریال به دست آمد که از حق بیمه طرح سنتی کمتر و منطقی تر است. نتایج طراحی تابع غرامت نیز نشان داد، به ازای واحدهای مشخص کاهش در بارش تجمعی، کاهش عملکرد خطی و ثابت نیست و استفاده از روش پلکانی در پرداخت غرامت می تواند نتایج قابل اعتمادتری ارائه نماید.
جایگاه بخش آب در اقتصاد استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق اهمیت بخش آب در فرآیند توسعه ی استان با توجه به دیدگاه های مختلف اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت . برای این منظور تکنیک داده - ستانده مورد استفاده قرار گرفته و جنبه های مختلف موضوع از دید منطقه ای و کلان روشن گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که بخش آب یکی از بخش های زیربنایی و اساسی منطقه می باشد که به عنوان موتور رشد در اقتصاد منطقه عمل می کند و باعث رشد سایر بخش ها به خصوص بخش کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن می گردد؛ به طوری که هر واحد سرمایه گذاری(یک میلیون ریال بر اساس سال پایه 1378 ) در بخش آب منطقه، باعث اشتغال مستقیم و غیرمستقیم 043/0 نفر می شود. همچنین محاسبه ی پیوندهای پسین و پیشین نشان داد که بخش آب از لحاظ پیوندهای پسین در رتبه ی چهارم و از لحاظ پیوندهای پیشین در رتبه ی پنجم می باشد و گویای این مطلب است که بخش آب یکی از بخش های کلیدی اقتصاد استان است که برای رشد سایر بخش های اقتصاد باید توجه ویژه ای به این بخش نمود. بررسی نسبت مصرف آب به ارزش افزوده و ارزش ستانده ی بخش کشاورزی نشان داد که به ازای مصرف هر واحد(میلیون ریال) آب، به ترتیب 4/170 و 1/242 واحد ارزش افزوده و ارزش ستانده در بخش کشاورزی استان ایجاد شده است . اما بررسی این دو شاخص نشان داد که از لحاظ بخشی، آب به صورت بهینه بین بخش ها توزیع نشده است.
چالش ها و راه کارهای مدیریت مالی بخش آب
حوزه های تخصصی:
بررسیهای مختلف در کشورهای در حال توسعه بیانگر افزایش چشمگیر نیازهای مالیمدیریت و بهرهبرداری از منابع آب در دهههای آینده است. بر این مبنا، دو چالش کلیدی بر سرراه مدیریت آب کشورهای در حال توسعه قرار دارد: 1. رسیدن به سطح سرمایهگذاری مورد نیاز در زیرساختهای آب و خدمات مرتبط با آن. 2. اعتلای تساوی حقوق، کارآیی و اثربخشی سرمایهگذاریها در این زمینه. این چالشها میتواند موجب توجه ویژه به تحولات مدیریت مالی آب شود و نقش واهمیت آن را از نظر شکلگیری مدیریت نوین منابع آب و ایجاد تحولات لازم در مدیریتتشکیل سرمایه در کشورهای در حال توسعه، بسیار برجسته و ممتاز کند. هدف اصلی اینمقاله، تحلیل جامع چالشها و راهکارها و ارائه طرحی به منظور اتخاذ تصمیمات و تدوینبرنامه راهبردی و درازمدت در این زمینه است.
گزینش الگوی بهینه زراعی پایدار با تاکید بر محدودیت منابع آبی (مطالعه موردی: شهرستان کوزران در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف مدیران و برنامه ریزان زراعی بهینه سازی کاربرد منابع و نهاده ها و طراحی الگوی کشت مناسب می باشد. هدف از این مطالعه تعیین الگوی بهینه زراعی شهرستان کوزران در استان کرمانشاه با استفاده از مدل های برنامه ریزی خطی متعارف، آرمانی قطعی و آرمانی فازی در جهت رسیدن به اهداف پنج گانه شامل حداکثر کردن بازده برنامه ای، حداقل کردن هزینه های سرمایه گذاری نقدی، حداقل کردن مصرف آب، حداقل کردن مصرف کودهای شیمیایی و حداقل کردن مصرف سموم شیمیایی با تأکید بر محدودیت منابع آبی در بخش کشاورزی می باشد. همچنین بدین منظور با استفاده از داده های هزینه تولید محصولات زراعی استان کرمانشاه در سال زراعی 92-1391، مدلی کلی برای شهرستان کوزران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی فازی نسبت به سایر مدل ها نتایج بهتری ارائه می کند، زیرا می توان بطور همزمان به تحقق اهداف پنج گانه دسترسی پیدا کرده و فازی کردن مدل انعطاف پذیری مدل را بالا برده است. بطوریکه در این الگو برای سال زراعی 93-1392 بازده برنامه ای به میزان 5 درصد نسبت به میزان فعلی افزایش و هزینه های سرمایه گذاری نقدی، مصرف آب، مصرف کودهای شیمیایی و مصرف سموم شیمیایی به ترتیب به میزان 12/27، 5/29، 12/92 و 5 درصد کاهش یافته است. همچنین اجرای الگوی زراعی پیشنهادی علاوه بر رسیدن به اهداف پنج گانه با کمترین تغییرات ممکن در الگوی فعلی کشت منطقه از هدر رفتن 5267160 مترمکعب آب در این منطقه جلوگیری می نماید.