این پژوهش درباره «تعیین نیازهای آموزشی مدیران و کارکنان بیمههای اموال و مسئولیت صنعت بیمه در استان تهران است . جامعه آماری مقاله را کلیه مدیران و کارکنان بیمههای اموال و مسئولیت شرکتهای بیمه ایران ، البرز ، آسیا و دانا تشکیل میدهند که 25 درصد از آنها یعنی 110 نفر ، به عنوان نمونه انتخاب شدهاند . پژوهشگر برای جمع آوری دادهها از روشهایی چون تجزیه و تحلیل شغلی ، تحلیل وظیفه ، مصاحبه ، پرسشنامه و مطالعات کتابخانهای بهره برده برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آمار توصیفی شامل میانگین ، انحراف استاندارد ، فراوانی و درصد و همچنین جدولها و نمودارها استفاده کرده است ...
این تحقیق به تعیین تأثیر پذیری شاخص قیمت سهام صنعت بیمه کشور از شاخص قیمت سایر صنایع در بورس می پردازد. روش تحلیل تحقیق، استفاده از مدل های CCC-GARCHو GJR-GARCH دو متغیره است؛ که با روش حداکثر درست نمایی پارامتر های مدل با نرم افزار R3.0.2 برآورد می شود. نتایج برآورد مدل، وجود رقابت بین صنایع در جذب سرمایه سرمایه گذاران بازار سرمایه را تأیید می کند و نشان می دهد که بازده سهام صنعت بیمه و بازده سهام سایر صنایع در بورس تأثیر منفی بر یکدیگر دارند. تلاطم بازده سهام صنعت بیمه به علت ماهیت ریسکی فعالیت های آن، بیشتر از تلاطم بازده دیگر صنایع بورس است. همبستگی تلاطم بازده سهام صنعت بیمه با دیگر صنایع بورس ضعیف و در حدود 07/0 است. شوک های بازار و خبر های بد در بورس تأثیری بر تلاطم بازده سهام صنعت بیمه ندارند، ولی تلاطم بازده سایر صنایع بورس را تحت تأثیر قرار می دهند.
بررسی و تحلیل مفهوم و رفتار بازخریدی بیمه نامه های عمر و عوامل مؤثر بر آن برای بیمه گذاران، بیمه گران و قانون گذاران اهمیت بسزایی دارد. نقدینگی و سود بیمه گران به دلیل رویارویی با هزینه های صدور بیمه نامه ها و بازاریابی، انتخاب نامساعد و ارزش بازخرید بیمه نامه ها تحت تأثیر قرار می گیرد. از این حیث، بازخرید بیمه نامه ها یک ریسک برای شرکت محسوب می شود و این ریسک باید به صورت دقیق مطالعه، بررسی، کنترل و مدیریت شود.
پدیده انتخاب نامساعد پویا نتیجه اطلاعات نامتقارن در طی زمان است. چنان انتخاب نامساعدی بیانگر این است که افراد کم ریسک تمایل بیشتری به بازخرید بیمه نامه های عمر دارند. این تحقیق با مورد تردید قراردادن تئوری فوق رابطه بین سطح ریسک گریزی افراد و میزان تمایل آنها به بازخرید بیمه نامه های عمر را بررسی کرده است.
نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که ریسک گریزی از طریق عواملی چون وضعیت تأهل، جنسیت و سن بر میزان بازخرید بیمه نامه های عمر تأثیر می گذارد. همچنین، با افزایش نرخ پزشکی (وضعیت سلامتی در زمان صدور)، میزان حق بیمه و سرمایه اولیه فوت بازخرید بیمه نامه های عمر افزایش و با افزایش مدت زمان بیمه نامه و تعداد اقساط پرداخت حق بیمه، بازخرید کاهش پیدا می کند. ازآنجاکه افراد با سطح ریسک گریزی بالا (سطح ریسک پایین) بازخرید کمتری را نسبت به افراد با سطح ریسک گریزی پایین (سطح ریسک بالا) دارند، می توان نتیجه گرفت بازار بیمه عمر ایران با انتخاب مساعد پویا روبروست. رابطه بازخرید و نرخ پزشکی که مبین وضعیت سلامتی و سطح ریسک فرد است نیز وجود انتخاب مساعد پویا را تأیید می کند.