تقاضای روزافزون فرآورده های نفتی در بخش های مختلف، مستلزم افزایش ظرفیت ذخیره سازی می باشد. این امر منابع قابل توجهی را برای سرمایه گذاری می طلبد که در حال حاضر تقریباً تمام منابع مالی و وجوه سرمایه گذاری مورد نیاز در این زمینه از طریق منابع دولتی تأمین می گردد. بسیاری از کشورهای نفت خیز برای تأمین مالی پروژه های بزرگ نفتی خود به ویژه در بخش بالادستی، از قراردادهای مختلف استفاده می نمایند که هر یک از این قراردادها، متناسب با زمان و مکان و با در نظر گرفتن رویکرد سیاست نفتی ملت ها، از کشوری به کشور دیگری متفاوت بوده و عمدتاً به قراردادهای سنتی نفت مشهور می باشند. علاوه بر این روش ها، در سال های اخیر روش های خاص دیگری برای تأمین مالی پروژه های نفتی به ویژه در بخش پایین دستی که بیشتر به استفاده از توانمندی های بخش خصوصی تأکید دارد، مورد استفاده قرار می گیرد که از آنها به روش های PPP یاد می شود. مقالة حاضر ضمن تشریح روش های مختلف تأمین مالی احداث انبار نفت استراتژیک غرب تهران، به بررسی فرآیند و مدل اجرایی این روش ها از جنبه های مختلف اقتصادی و مالی می پردازد. برای این منظور از مدل امکان سنجی پیشنهادی سازمان توسعه صنعتی ملل متحد و از شاخص های مهم و مؤثر اقتصاد مهندسی در تصمیم گیری پروژه ها در قالب نرم افزار Comfar3 استفاده شده است.
کار صندوقهای بازنشستگی، دریافت کسورات بازنشستگی به عنوان منابع لازم برایاجرای تعهدات پیشبینی شده میباشد. دریافت کسورات بازنشستگی به عنوان ورودیهایصندوق و مبالغ پرداختی بابت حقوق بازنشستگی به عنوان خروجیهای صندوق بازنشستگیبه شمار میروند. هر عاملی که باعث به هم خوردن تناسب بین ورودیها و خروجیهای صندوقبازنشستگی شود، موجب انحراف صندوق از رسیدن به هدف نهایی، یعنی خودکفایی صندوقبازنشستگی، خواهد شد. از مصادیق بارز عوامل مختلکننده تناسب بین ورودیها و خروجیهایصندوقهای بازنشستگی، قوانین و مقررات مربوط به بازنشستگی پیش از موعد است که باعثتحمیل فشار مالی مضاعفی بر این صندوقها خواهد شد. در این نوشتار، با استفاده از محاسبات علمی، نشان دادهایم که اگر فردی با 30 سال سابقهخدمت بازنشسته گردد، "نسبت دریافتی به پرداختی" از صندوق بازنشستگی برای این فرد برابربا 7 واحد است، در حالی که اگر همین فرد با استفاده از قوانین و مقررات بازنشستگی پیش ازموعد، با 20 سال سابقه خدمت بازنشسته شود، نسبت مذکور برابر با 35 واحد میباشد.بنابراین، قوانین و مقررات مربوط به بازنشستگی پیش از موعد، فشار مالی سنگینی برصندوقهای بازنشستگی تحمیل خواهد کرد.
هدف اصلی این تحقیق، محاسبه کارایی فنی بانک مسکن، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده هاست. در این پژوهش، عملکرد 33 شعبه از شعب بانک مسکن در سطح شهر تهران، در طی سال های 1381-1383 مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میانگین کارایی فنی شعب بانک مسکن، با فرض بازدهی ثابت و متغیر به مقیاس، در گروه اول 82/0، 91/0 و درگروه دوم 7/0، 95/0 بوده است. به بیان دیگر، میانگین ناکارایی فنی به ترتیب 09/0 و 05/0 است. مشاهده می شود گروه اول، که شامل شعب بزرگ از لحاظ مبادلات مالی است، دارای کارایی کوتاه مدت (بازدهی متغیر به مقیاس) کمتری نسبت به گروه دوم است. به رغم بالا بودن کارایی مدیریتی، شعب مورد بررسی از لحاظ کارایی مقیاس در وضعیت مناسبی قرار ندارند. اکثریت شعب دارای بازدهی فزاینده به مقیاس هستند.
This paper analyzes Iran's banking market structure, using unbalanced panel data models during 1997-2009. To study the market structure, various measures of market concentration are examined theoretically and the U index of concentration is applied to Iran's banking system. The results show that, along with the commencement of privatization in Iran's banking sector (2001), U index of concentration has tended to decrease, indicating that competition in Iran's banking market has intensified. However, this may not happen until the strict regulations on private banks are relaxed.