مطالعه بازار کار در کشورهای مختلف ما را به این نتیجه میرساند که مساله اشتغال و بیکاری به خصوص برای جوانان ، زنان و فارغ التحصیلان دانشگاهی در تمام کشورها با شدت و ضعف هایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه وجود دارد . حرکت به سمت کوچک سازی دولتها ، پیشرفتهای تکنولوژیک و حرکت برای سرمایه گذاریهای سرمایه بر و کاراندوز ، افزایش رقابت بین کشورها و به خصوص بین شرکتهای بزرگ و چند ملیتی باعث شده تقاضا برای نیروی کار در بخش حقوق بگیری به شدت کاهش یابد ...
در این مطالعه شاخصهای بهرهوری نیروی کار، سرمایه و کل عوامل (TFP) به تفکیک بخشهای معرفی شده در قانون برنامه پنج ساله چهارم توسعه برای دوره 1370-1382 اندازهگیری و روند آن تحلیل شده است. براساس نتایج به دست آمده، شاخص بهرهوری نیروی کار در سطح کل کشور در دوره مذکور به طور متوسط سالانه 9/0 درصد افزایش یافته و بالاترین رشد مربوط به بخش ارتباطات و بیشترین کاهش به بخش بازرگانی، رستوران و هتلداری اختصاص داشته است. شاخص بهرهوری سرمایه نیز در این دوره در سطح کل اقتصاد به طور متوسط سالانه حدود 5/0 درصد کاهش یافته و بالاترین رشد در بخش ارتباطات و بیشترین کاهش در بخش بازرگانی، رستوران و هتلداری اتفاق افتاده است. بهرغم بهبود در شاخصهای مربوط به سرمایه انسانی و فناوری، شاخص بهرهوری کل عوامل در این دوره به طور متوسط سالانه 04/0 درصد افزایش یافته است که حاکی از عملکرد مطلوب اقتصاد در زمینة استفادة بهینه از منابع نیست. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بهترین بخش از نظر استفاده بهینه از منابع بخش ارتباطات و ضعیفترین بخش بازرگانی، رستوران و هتلداری بوده است. سهم رشد بهرهوری کل عوامل در تأمین رشد تولید در بخشهای صنعت، ساختمان، ارتباطات، آب و برق، خدمات مؤسسات مالی، پولی، بیمه، مستغلات و حرفهای و تخصصی و حمل و نقل و انبارداری در محدوده 4/10 درصد تا 7/84 درصد بوده که کمترین به بخش صنعت و بیشترین مقدار به بخش ارتباطات تعلق داشته و در سایر بخشها رشد بهرهوری کل عوامل منفی بوده است که حاکی از عملکرد ضعیف این بخشها در استفادة بهینه از منابع است. بنابراین، براساس نتایج این مطالعه میتوان به میزان ضرورت تصحیح سیاستهای گذشته و اتخاذ سیاستهای جدید برای تحقق هدف ارتقای بهرهوری در بخشهای اقتصادی پی برد.
در تعالیم اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، همواره ارزش و اهمیت زن و رعایت حقوق انسانی او ، همچون مردان بدون تبعیضی مورد تاکید قرار گرفته است . توسعه اقتصادی نیز بعنوان هدف آرمانی استفاده از تمام توانمندی ها ، ظرفیت ها و استعدادها را مورد توجه قرار می دهد . بر این اساس مقاله حاضر از پنج بخش بشرح زیر تشکیل یافته است : بخش اول مقاله به بررسی مبانی ارزشی و تئوری مشارکت زنان در توسعه اقتصادی می پردازد . ...
تعیین معیاری برای اندازه گیری میزان بهره وری نیروی کار در صنایع استان خوزستان، یکی از لوازم بهبود بهره وری نیروی کار است. تعیین این معیار نیازمند تخمین تابع بهره وری نیروی کار صنایع این استان و بررسی عوامل موثر بر آن است. بدین منظور یک مدل کاب - داگلاس تعمیم یافته با متغیرهای مستقلی مانند موجودی سرمایه، شکاف بین تولید بالقوه و بالفعل و هزینه های تحقیق و توسعه به کار رفته و دوره مورد بررسی، سالهای 1350 - 1380 است. با توجه به نبود داده های موجودی سرمایه و شکاف تولید در استان، داده های مربوط تولید شد. برای تخمین داده های موجودی سرمایه صنایع استان خوزستان از روش روندنمایی سرمایه گذاری و برای تخمین تولید بالقوه صنایع از روش اینتریلییگیتور استفاده شده است. نتایج برآورد نشان می دهد که میزان بهره وری نیروی کار با موجودی سرمایه و با هزینه های تحقیق و توسعه رابطه مستقیم و با شکاف بین تولید بالقوه و بالفعل رابطه معکوس دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بهره وری واقعی در صنایع استان روند نزولی دارد به گونه ای که مقدار بهره وری واقعی در سال 1380 تنها ده درصد مقدار واقعی بهره وری سی سال پیش است.
آموزش ، کارآمد ترین ابزار و قویترین فرآیند موجود برای انتقال دانش و مهارت به نیرویی انسانی و تقویت آنان برای انجام وظایف میباشد . با توجه به تغییر و تحولات روزمره و پیشرفت علوم و فنون ، فناروی و نیز تعدد مشاغل و حرف و برای جلوگیری از اتلاف منابع ، آموزش کارکنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اجرای آن نیاز به برنامه ریزی و مطالعه دقیق بر اساس نیازهای آموزشی کارکنان دارد . در این مقاله با این پیش فرض که آموزش در ارتقای دانش و مهارت کارکنان مورد استفاده قرار می گیرد و تاثیر عمده ای دارد
هدف اصلی از این مقاله برآورد سطح و توزیع سرمایه انسانی خانوارها در ایران است. به این منظور بعد از بررسی پایه های نظری و تجربی، با استفاده از روش داگوم به برآورد سطح سرمایه انسانی خانوارها در ایران پرداخته می شود. روش داگوم تلفیقی از سه روش گذشته نگر، آینده نگر و روش ذخیره آموزش می باشد. با توجه به این که شاخص سرمایه انسانی به عنوان یک متغیر کیفی مطرح است، بنابراین برای برآورد آن از روش مدل سازی متغیرهای پنهان استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که متوسط سرمایه انسانی برای خانوارهای ایرانی در نرخ تنزیل 13 درصد برابر 25.029 میلیون ریال و در نرخ تنزیل 15 درصد برابر 22.417 میلیون ریال برآورد شده است. همچنین از نظر رتبه بندی تاثیر متغیرهای توضیحی روی متغیر وابسته، بیشترین و کمترین تاثیر به ترتیب مربوط به درآمد خانوار با رقمی معادل 0.137 و متاهل بودن با رقمی معادل 0.004 است. نتایج مقاله همچنین نشان می دهد که بالاترین سطح سرمایه انسانی متعلق به افراد 37 تا 41 ساله است.