عرایض متضمن مسائل مختلفی است که گریبانگیر مردم بوده است و چون این مسائل از طرق عادی امکان رفع و رجوع نمی یافت، صاحبان عرایض به پادشاه پناه می بردند. پادشاه یا خود مستقیماً به آن ها پاسخ می داد، یا شاهزادگان و حُکام و سایر مقامات را وادار به پاسخ گویی به صاحب عریضه می کرده است. هدف مقاله حاضر شناخت مسائل اجتماعی مردم آذربایجان طی نزدیک به سه سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است که در اسناد مورد بررسی منعکس گردیده است؛ این اسناد، شامل عرایض خطه آذربایجان و مردم شهرهای تبریز، ارومیه، اردبیل، میانج، خوی، خلخال، مرند، سلماس، ساوجبلاغ، جلفا، صائین قلعه و مراغه، بین سال های1301 تا 1303 هجری قمری می باشد. روش تحقیق در این مقاله، روش تاریخی(استقرائی) و شیوه نگارش و تدوین آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. استخراج اطلاعات و داده ها نیز به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. این مقاله سعی دارد به تشریح و تحلیل محتوای عرایض مردم آذربایجان در عهد ناصری بپردازد. بررسی و تحلیل عریضه ها نشان می دهد که عدم شکل گیری نهادها و ساختارهای اداری، عدم وجود امنیت جانی و مالی عریضه نویسان از سوی حاکمان محلی، و مهم تر از همه توجه و پیگیری شخص شاه به مطالبات و تقاضاهای مردم موجب می شد تا آنان عریضه های خود را به شخص اول مملکت یعنی پادشاه متجدد و فرنگ دیده قاجار، ناصرالدین شاه، تقدیم کنند.
بررسی ساختارهای اجتماعی ایران در هر دوره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این بین دسترسی به اسناد یکی از مؤثرترین روش های پژوهش، جهت دستیابی به واقعیت های هر زمان شناخته شده است و اسناد عرایض به عنوان گروهی از اسناد تاریخی که از امور زندگی، روابط میان مردم و جامعه و حکومت سخن می گوید و هر سطر از آن به زندگی اجتماعی مردم می پردازد، برای پژوهشگران از امتیاز خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شناخت مشکلات و مسائل اجتماعی مردم طهران طی نزدیک به سه سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است که در اسناد عرایض مورد بررسی، منعکس گردیده است؛ این اسناد، شامل عرایض مردم طهران بین سال های1301 تا 1303 هجری قمری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، انجام کار تصحیح مجموعه خطی بر اساس علم نسخه شناسی (Codicology) و تحریر مقاله بر اساس روش تاریخی(استقرائی) و شیوه تدوین و نگارش آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. استخراج اطلاعات و داده ها نیز به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. بررسی این اسناد نشان می دهد رعیت، آزادانه و با کمترین ترسی، مطالبات و مسائل خود را با شخص اول مملکت مطرح می کرده است. داده های عرایض نشان می دهد که گروه های مختلف اجتماعی، عموما، از آزادی بیان و آزادی های مذهبی برخوردار بودند و در این زمینه دغدغه یا نگرانی وجود نداشته است. حفظ امنیت و برپایی عدالت، همچون گذشته تاریخ ایران، حلقه مفقوده عصر ناصری بوده است؛ با این تفاوت که شخص شاه، شخصا و رأسا، درصدد حل مسائل و مشکلات گروه ها و طبقات اجتماعی ممالک محروسه ایران برآمد.