فرهنگ سیاسی الیت حاکم (با تاکید بر سه دوره ریاست جمهوری رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد)
از آنجا که مردم عادی کمتر به مسائل توجه نشان می دهند؛ در نهایت نقش ضعیف تری در پویش سیاسی بازی می کنند، در حالیکه اقلیتی کوچک (الیت) که قابلیت سازماندهی دارد قادر است که نهضت برپا کند. در جوامع صنعتی نهادهای مشارکت قانونی یعنی احزاب، سندیکاها، مطبوعات، دانشگاه ها و مجالس مقننه مهمترین کانون های نخبه ساز را تشکیل می دهند؛ برعکس در ایران به دلیل نوع ساختار، این کانون ها نقش اصلی و تعیین کننده ای در تربیت فکر نخبگان سیاسی نداشته است. بنابراین، فرهنگ سیاسی الیت همواره پاتریمونیالیستی بوده است. در این راستا نگارنده جهت پاسخگویی به فرضیه غیرمشارکتی بودن الیت حاکم، به شیوه توصیفی – تحلیلی فرهنگ سیاسی نخبگان حاکم را در چهار مقطع زمانی در نظر گرفته و سپس براساس مقاطع زمانی مختلف، چهار نوع گفتمان را پیرامون نحوه تأثیرگذاری فرهنگ سیاسی نخبگان بر عملکرد جامعه مورد سنجش قرار داده است. نتایج حاوی این نکته بود که عدم تمایل نخبگان سیاسی به گسترش مشارکت و رقابت در سیاست، که بیانگر نوعی فرهنگ سیاسی تابعیتی است، یکی از عوامل جدی توسعه نیافتگی سیاسی و فقدان کارایی جامعه بوده است.