سید مهدی رحیمی

سید مهدی رحیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

بررسی سبک شناسانه حروف اضافه و معانی آن ها در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصاید خاقانی حروف اضافه سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 730 تعداد دانلود : 860
هدف این مقاله، بررسی سبک شناسانه حروف اضافه در قصاید خاقانی است. حروف اضافه با توسّع معنایی گسترده ای که دارند به عنوان یکی از سازه های تأثیرگذار زبان، نقش تعیین کننده ای در هویت بخشیدن به سایر عناصر زبانی از جمله اسم ها، فعل ها، صفت ها و قیدها دارند. پرداختن به معانی گوناگون حروف اضافه در ساخت های مختلف که نوعی ساختارشکنی نحوی و ویژگی سبکی به شمار می رود نیز از اهداف این پژوهش است. بدین منظور با مطالعه قصاید خاقانی، مواردی که از حیث نوع کاربرد دارای اهمیت و سازگار با موضوع بحث ما بود، استخراج شد و براساس لایه نحوی سبک شناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خاقانی برای حروف اضافه همچون سایر عناصر زبان اهمیت خاصی قائل است و تنوع معنایی آن ها را پیوسته مدنظر دارد؛ کاربرد حروف را از حوزه دستور زبان تا حوزه بلاغت و بدیع ارتقا داده و آن ها را از عناصری تقریباً خنثی به سازه هایی کلیدی و بی جایگزین تبدیل کرده است. همچنین در استفاده از حروف اضافه، آزادی عمل خاص و منحصربه فردی دارد که از جمله این موارد می توان به کاربرد «به» در معنی «از»، «در» به جای «بر» و «به» به جای کسره اضافه اشاره کرد. نهایتاً نمونه های نادری از کاربرد حروف اضافه در دیوان خاقانی وجود دارد که امروزه تنها در گویش مناطق خاصی از ایران دیده می شود و در زبان معیار نشانی از آن ها نیست؛ مثل کاربرد «از» به جای «به».
۲.

تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی شعر پایداری نوجوان ایران با تکیه بر مجموعه شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات پایداری شعر پایداری شعر نوجوان ایران مثل ظهر عاشورا حمید هنرجو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 374 تعداد دانلود : 610
شعر فارسی از مهم ترین ابزارها برای بیداری مردم نسبت به سرنوشت خویش و تشویق آنان به پایداری به خصوص در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی است. میزان تأثیرگذاری شعر بر دنیای نوجوان، که در دوره حساس رشد و بلوغ قرار دارد، غیرقابل انکار است. یکی از انواع ادبی که در شکل دهی شخصیت و هویت نوجوان نقش قابل توجهی دارد، شعر پایداری است. شعر پایداری نوجوان ایران علاوه بر توصیف جنگ، مضامین و مؤلفه های مرتبط با آن چون اتحاد و عزم ملی برای مقابله با دشمن، ایثار، بیداری، تشویق به مقاومت، بیان رشادت های رزمندگان و ستایش شهیدان و بعد از جنگ، مضامین دیگری چون انتظارِ بازگشت اسرا، زندگی صبورانه جانبازان و اسیران و خانواده های آن ها و به ویژه صلح گرایی را در خود منعکس می سازد.  این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی دفتر شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو می پردازد. نتایج این جستار نشان می دهد ازآنجایی که این مجموعه به بعد از جنگ مربوط است، شاعر به بیان مضامینی چون شهید و شهادت، توصیف بمباران شهرها و شهادت مادران و کودکان و هنچنین یادکرد شهدا، رزمندگان و جانبازان می پردازد. در بخش زیبایی شناختی نیز شاعر شعر نوجوان با استفاده از علم بیان و بدیع، اغلب با تصویرسازی هایی ملموس و حسی، برای تفهیم مؤلفه های پایداری در شعر نوجوان گام برداشته است. در تحلیل زبانی، واژگان و ترکیبات در شعر نوجوان بررسی که بیشتر از ترکیبات استفاده شده است، چون برای نوجوان بسیار راحت تر است در یک جمله بار معنایی خود را برساند.
۳.

انگیزه های بازتاب عشق در دیوان عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عارف قزوینی عشق انگیزه و علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 831 تعداد دانلود : 14
از میان انواع ادبی بی تردید ژانر غنایی گسترده ترین ژانر است. عده ای از پژوهشگران معاصر آن را قدیمی ترین ژانر ادبی دانسته اند و به شاخه های متعددی تقسیم کرده اند. یکی از مهم ترین مباحث در حوزه انواع ادبی و چه بسا مهم ترین مبحث در حوزه این نوع ژانر، عشق است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی، انگیزه های مؤلّفه عشق در دیوان عارف قزوینی، بررسی و جلوه های گوناگون آن از منظر عارف بیان شود. از مجموع 229 عنوان شعری که در دیوان عارف قزوینی در قالب های گوناگون قصیده، غزل، مثنوی، دوبیتی، تک بیت و تصنیف ذکر شده است، قریب به 106 مورد به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مؤلّفه عشق اختصاص دارد؛ یعنی حدود 28/46 درصد از حجم کل دیوان عارف. قطعاً انگیزه های متعددی بر کاربرد این مؤلّفه در دیوان عارف مؤثر بوده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته مهم ترین انگیزه های عارف قزوینی از کاربرد این مؤلّفه، وطن خواهی و عشق به وطن و سرزمین، تصنیف سازی و تجارب عشقی، عشق و محبت به دوستان و مردم، استقبال از اشعار عاشقانه دیگر شعرا، زندگی پرتب و تاب و فشارهای سیاسی بوده است.
۴.

تحلیل تطبیقی نظریه «عدم خشونت» در اندیشه گاندی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 294
مولوی و گاندی، دو مصلح بزرگ جهانی متعلق به دو دوره، قوم و فرهنگ جداگانه هستند که در اندیشه و عمل، مشابهت های زیادی دارند. جستار پیشِ رو، تلاشی است درجهت پاسخگویی به این پرسش ها که آیا پیوندی بین اندیشه عدم خشونت گاندی و اندیشه های مولوی در مثنوی وجود دارد؟ وجوه اشتراک و بعضاً افتراق اندیشه های خشونت پرهیزانه این دو و دلایل آن کدامند؟ این پژوهش که از دیدگاه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی و به شیوه توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است، مشخص می کند که عدم خشونت (مهم ترین اندیشه گاندی) جزو مبانی فکری مولانا نیز محسوب می شود؛ زیرا علاوه بر شواهد صریحی که در مثنوی به خشونت پرهیزی اشاره دارد، محتوای عدم خشونت در آثار مولانا نیز گسترده و متنوع است و بخش وسیعی از اندیشه هایش به نحوی غیرصریح به اندیشه عدم خشونت گاندی پیوند می خورد؛ به عبارتی دیگر، تمام باورهای مولانا چون؛ تساهل ، دگرپذیری، شهرت گریزی، شمول گرایی و... در راستای توسعه و تعالی معنوی انسان است و برونداد و ماحصل آن چیزی نیست جز انسان خودساخته و کمال یافته ای که با خود و تمامی اجزای کاینات بر سر صلح و مهرورزی است و مهم تر ازهمه این ها اندیشه «عشق» در باور مولاناست که به تنهایی نفی صددرصد خشونت گرایی است؛ البته عدم خشونت در نگاه مولانا، صبغه عرفانی دارد، اما در نظرگاه گاندی، بیشتر وجهه سیاسی می گیرد.
۵.

«دیگری» در آستانه تحلیل گفتمانی «آستانه های» رمان و فیلم «شوهر آهو خانم» برپایه دیدگاه لاکلاو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 862 تعداد دانلود : 218
در جستار پیش رو، ساختار آستانه ها و پیش گویه رمان شوهر آهوخانم، نگاشته علی محمد افغانی، و اقتباس سینمایی آن به کارگردانی داوود ملاپور بررسی شده است. آنچه در هردو اثر درخور توجه است، وجود لایه ها و اجزای مختلف معناساز در آستانه رمان و فیلم است که چگونگی ارتباط زن و مرد را در گفتمان سنّتی و شبه مدرن آشکار می کند. نویسنده و کارگردان می کوشند با برجسته کردن جدال دو گفتمان سنّت و مدرنیته، به صورت نامرئی و ناملموس، تصویری از زن ستمدیده و هویت باخته به مخاطب ارائه کنند که همواره گفتمان مردسالار از تفاوت های طبیعی او با مرد، زنجیری برای به انقیادکشیدن زن ساخته است و او را به مثابه دیگری و فرودست انگاشته و به حاشیه رانده است. ازاین رو، در پژوهش حاضر، ساختار آستانه های دو رسانه با رویکرد تطبیقی بین رشته ای و برپایه تحلیل انتقادی گفتمان لاکلاو و موفه بررسی می شود. نخست، خرده متن های آستانه ای رمان و فیلم شناسایی شده، و سپس با تحلیل دال های موجود در ساختار آنها، به چگونگی پیوند آستانه ها با متن مرکزی و جهان بیرون آن و شیوه های خلق معنا در لایه های مختلف خرده متن ها پرداخته شده است. با بررسی ساختار آستانه های رمان و فیلم «شوهر آهوخانم» دو نکته آشکار می شود: 1. تمام دال های موجود در آستانه های دو اثر برمبنای کلان تقابل زن و مرد شکل گرفته اند. 2. نشانه های موجود گفتمان برساخته مردسالار را برملا می کنند که همواره مرد را دال مرکزی می داند و ازطریق زنجیره های هم ارزی مرد را با دال های مرکز، فرادست، فعال، مستقل و آزاد هم ارز می داند و در مقابل زن را با مفاهیم حاشیه، فرودست، منفعل، وابسته و محدود معرفی می کند و با بهره گیری از منطق تفاوت میان زن و مرد رقیب را نفی و طرد می کند.
۶.

نقیضه گویی در سنّت فرزندنامه نویسی با تأکید بر نصیحت نامه شیخ المقامرین به فرزندش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرزندنامه قابوس نامه نصیحت نامه شیخ المقامرین نقیضه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 651 تعداد دانلود : 384
فرزندنامه از گونه های مهم و کهن ادب تعلیمی است که والدین باهدف آموزش علوم و تربیت دینی و اخلاقی فرزندان نوشته اند. فرزندنامه نویسان، همیشه با محدودیت های رتوریکی روبرو هستند؛ بنابراین، در پی یافتن شگردهای بلاغی برای رفع این مشکل هستند. نقیضه گویی، شگردی بلاغی است که با هنجارشکنی ِ سنّت های اندرزی، باورهای نهادینه شده در مخاطبان را درهم می شکند و با اصل غافل گیری، می تواند موجب تأثیر بیشتر در مخاطب شود. نصایح شیخ المقامرین، نقیضه ای است بر قابوس نامه که ابراهیم خراسانی برای فرزندش نوشته است. در این مقاله، با رویکرد تطبیقی و تحلیلی، کارکردهای نقیضه گویی در این اثر بررسی شد. شیخ المقامرین از دو سنّت همیشگیِ موجود در فرزندنامه ها که «توجه به سودشخصیِ فضایل اخلاقی» و «قضاوت مردمان زمانه» است، انتقاد می کند و از نقیضه بهره می برد تا نخست، نابسامانی ها و مفاسد روزگار خود را برای فرزندش تشریح کند تا با وارونه سازی، از رذایل اخلاقی دور شود و هم چنین، با نقیضه بر قابوس نامه، موجب ماندگاریِ اثر خود شود.
۷.

بررسی اژدهاگونگی اسفندیار با رویکردی تطبیقی

تعداد بازدید : 761 تعداد دانلود : 506
در این نوشتار به شیوه نقد اسطوره شناختی و با رویکرد تطبیقی میان حماسه ایرانی و هندی، شخصیت اسفندیار در شاهنامه با شخصیت ورترا در حماسه هندی سنجیده شده و انگاره ای دیگر درباره ژرف ساخت نبرد او با رستم، پیشنهاد شده و برای نخستین بار نشان داده شده است که اسفندیار در نبرد با رستم، بسیاری از ویژگی های اژدهای ورترا را بازتاب می دهد و از این دید با اژدها بسیار همانند است. بر پایه این بررسی، داستان نبرد اسفندیار با رستم، گونه ای نو و دیگرگون شده از داستان نبرد ورترا، اژدهای خشکسالی، با ایندرا در اسطوره هندی است. پیوند اسفندیار با بنیان های دینی برآمده از دستکاری های هنرورزانه داستان پردازان یا دین پرستان در دوره های سپسین است که زمینه دور شدن شخصیت اسفندیار را از تبار اژدهایی خود و نزدیک شدن به چهره ای دینی و پهلوانی فراهم می کند. اسفندیار در رویین تنی، کشته شدن با تیر، زخم پذیری از یک نقطه ویژه و برخی دیگر از ویژگی ها، یکسره به اژدهای خشکسالی اسطوره هندی می ماند. آنچه انگیزه پای فشاری اسفندیار را بر بستن دستان تهمتن پدید می آورد، برآمده از آرمانی اهریمنی است که بخشی بنیادین از ساختار داستان نبرد ورترا را با ایندرا بازتاب می دهد.
۸.

رخش؛ اسبِ واگذارشدۀ گرشاسپ به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم گرشاسپ رخش پیوند شخصیتی و ادبیات حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 795 تعداد دانلود : 409
در این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوه تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینه اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل می شود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستادگی در برابر تورانیان و پای گذاری به نبردگاه، دو چیز از زال می خواهد: یکی گرز و دیگری اسب. زال نیز نخست گرز نیای خود، گرشاسپ پهلوان را که به سام رسیده بود، به تهمتن می دهد و سپس با گردآوردن گله های بسیار از اسبان، زمینه را برای گزینش اسبی درخور و فراسویی برای تهمتن فراهم می آورد. رستم از میان اسبان گوناگون، اسبی میان لاغر برمی گزیند. درنگ در معنی نام گرشاسپ و فرادید نهادن همانندی های بسیار میان او و رستم، همچون زاده شدن از پهلوی مادر، همسانی در برخورد با آتش، فروافتادن در جایی گود، نبرد همسان با اکوان و گندرَو و... این انگاره را سامان می دهد که گرشاسپ که به معنی دارنده اسب لاغر است، در گذر اسطوره به حماسه، افزون بر گرز خویش، اسبِ میان لاغر خود را در حماسه ملی به تهمتن وا می گذارد و بدین گونه رخش، یادگاری می تواند بود از بخش «کِرِس» یا «کرش» در نام «گرش اسپ» که به معنی اسب نزار است.
۹.

اَژدَهااوژنی زال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زال رودابه مهراب رستم اژدهااوژنی مهرایزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 150 تعداد دانلود : 631
در میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه به دور است. او در میانه آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکره داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان زال در چهارچوب نقد اسطوره ای و به شیوه توصیف و بازکاوی و با هدف فرادید نهادن انگاره ای دیگر درباره بن مایه اسطوره ای پیوند زال با رودابه، تنک مایگی دَستان در رزم و جهان پهلوانی بررسی شده است. آنچه از این بررسی چونان انگاره ای به دست آمده این است که زال در روند دگرگونی اسطوره به حماسه، کردار اَژدَهااوژنی ژرف ساخت یا کهن الگوی نخستینه خود را در ستیز با اژدهای مادینه اوبار، به گونه پیوند با رودابه، دختر مهرابِ اژدهانژاد، به ارث برده است. پهلوان با شکست مهراب اژدهانژاد که نمادینه ای از باروری را در چنبره فرمان خود دارد، مایه رهایی رودابه و پدیدآمدن نیرویی فراوانی بخش همچون رستم می شود تا با واگذارشدن جهان-پهلوانی به تهمتن، یکسره پاسدار ایران شهر در برابر تازش های افراسیاب اژدهانژاد شود. بر بنیاد انگاره ای، چنین می نماید که نشانه هایی از اسطوره ایزد مهر در شخصیت مهراب بازتافته است.
۱۰.

عوامل خلق شعردر نظریه ادبی نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظامی گنجوی نظریه ادبی خلق شعر نقد شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 982 تعداد دانلود : 714
از جنبه هایی که در تبیین نظریه شعری حکیم نظامی گنجوی، بسیار جالب و بدیع به نظر می رسد، اشارات شاعر به عوامل خلق شعر و ایجاد فضای شاعرانه است و طرح این پرسش که آیا اودر این موضوع راهبرد قابل طرحی دارد؟ نکته ای که در دیدگاه نظریه پردازان وادبای متقدم و متاخر، کمتر به صراحت مورد بحث قرار گرفته است واز این حیث که نظریه پردازی ادبی در گذشته فرهنگی ما امر نادری بوده؛ بسیار ضروری به نظر می رسد. استخراج اشارات نظامی گنجوی به روش تحلیل محتوا، نشان داد که او نظیر سایر جنبه های فکری و اندیشه ای اش،  در این زمینه چارچوبی کاملا مدون و نظریاتی دقیق و منطقی دارد. او سعی می کند علاوه بر به کارگیری این آراء و یافته ها، در حوزه ی عمل، مبانی نظری آنها را هم به عنوان دستورالعمل کار شاعران، برای استفاده دیگر سخنوران، بررسی و مطرح کند. نکته بسیارجالب توجه این است که بسیاری از عواملی که از گذشته های دور گرفته تا آراء نظریه پردازان مدرن امروز، به عنوان عوامل و ساحت های عرضه شعر مطرح شده است، به صورت پراکنده در شعر نظامی گنجوی یافت می شود که با استخراج و تدوین، بخشی از نظریه شعری شاعر را نشان می دهد.
۱۱.

زائوم در ادبیات عامه برمبنای ادبیات عامه تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه ادبیات عامه تربت جام شعر کودکان زائوم موسیقی در شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 655
هدف در این جستار بررسی و تحلیل موضوع زائوم در ادبیات عامه است، زیرا ادبیات عامه بستری مناسب برای نمود زائوم بوده و هست و اساساً یکی از عناصر و موتیف های پرتکرار در ادب عامه، زائوم است. نمونه های این پژوهش از ادبیات عامه منطقه تربت جام انتخاب شده است. زائوم ( Zaum ) به واژه هایی گفته می شود که از منطق زبانی عدول کرده، فاقد معنا و مهمل اند، ولی با ایجاد موسیقی در شعر (نیز در امثال و حکم و ترانه ها) موجب انگیزش عاطفی و خوشایندی می شوند. در پژوهش های ادبی این اصطلاح از مکتب آینده گرایی روسی سرچشمه می گیرد. نخستین بار شفیعی کدکنی آن را وارد مطالعات ادبی فارسی کرد. بنابر تقسیم پژوهشگران، زائوم به سه دسته نشانه شناسیک، صرفی و آوایی تقسیم می شود. این تقسیم بندی براساس زائوم در سطح کلمه است که در ادبیات عامه دیده می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زائوم در سطح مصراع (جمله) نیز اتفاق می افتد. «هیچانه ها» و «تزریق» نمونه زائوم جمله اند. زائوم گرچه بی معنی است، اما موجب تولید و افزونی موسیقی می شود .درنتیجه این موسیقی بار معنایی را جبران می کند. در بعضی شعرهای عامه که شاعر تبحر شعری بالایی ندارد، دست به خلق زائوم می زند. در شعر کودکان چون به موسیقی بیشتر از معنا پرداخته شده است، زائوم پررنگ تر است.
۱۲.

بینامتنیت در ادبیات تعلیمی(با تمرکز بر قابوس نامه و تعالیم پتاح حوتپ؛ کهن ترین فرزندنامه جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینامتنیت فرزندنامه تعالیم پتاح حوتپ قابوس نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 149 تعداد دانلود : 79
بینامتنیت یکی از مباحث حوزه بررسیِ متون است که به روابط گوناگون متون ازنظر صورت و معنا اشاره دارد. بینامتنیت متن را حلقه ای در یک زنجیره بینامتنی می داند و بر آن است که هر متنی با متون پیش از خود و هم زمان و پس از خود در ارتباط است. به بیان دیگر، هر متن به صورت پنهان یا آشکار با ژانر خود، ارتباط صوری و معنایی دارد. اندرز به فرزند، از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که پیشینه کهنی در تمدّن های بشری دارد. این سنّت اندرزی، بنابر سه اصل پیشینه کهن، جهانی بودن، تداوم و تکرارشوندگی، نیازمند بررسیِ بینامتنی و تطبیقی است. بنابر مستندات تاریخی، آموزه های پتاح حوتپ، کهن ترین کتاب در ادبیات تعلیمی جهان است. این آموزه ها مربوط به 2880 سال پیش از میلاد در مصر باستان است. در زبان و ادبیات فارسی، قابوس نامه نمونه مشهور و موفّقی است که اندکی پس از تألیف تا پایان قاجاریه، نویسندگان متون اندرزی در ایران به آن توجه داشتند و از آن تقلید می کردند. جایگاه بسیار کهن تعالیم پتاح و شهرت قابوس نامه ، دلیل اصلیِ گزینش این دو اثر است. در این پژوهش با رویکرد تحلیلی   تطبیقی، ویژگی های برون متنی، پیرامتنی و درون متنیِ این آثار بررسی شد. این آثار در گزینش مخاطب (پسران نویسنده)، جایگاه اجتماعیِ نویسنده (وزیر دربار ایسِسی و شاهزاده آل زیار)، تفاخر به اصل و نسب، داشتن مقدمه عاطفی و مؤخره تأکیدی، تأکید در به کاربستن تعالیم، بیان اندرزهایی درباره حوزه رفتاری در اجتماع و خانواده، همانندگی دارند. این دست آورد نشان دهنده این است که در نوشتن اندرز برای فرزند، سنّتی مشترک وجود داشته است که البته بسته به نوع آن اندکی متفاوت است.      
۱۳.

فرزندنامه؛ به مثابه یک ژانر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انواع ادبی ادبیات تعلیمی اندرزنامه فرزندنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 58 تعداد دانلود : 252
یکی از نمونه های جهانی، پربسامد و تکرارشونده کلان ژانر ِ ادبیات تعلیمی، اندرز و تعلیم والدین به فرزندان است که در مباحث نوع شناسی در پژوهش های ادبیات فارسی- شاید در ادبیات جهان- به صورت آکادمیک به آن توجّه نشده است. در این جستار تلاش شده است به روش کمّی و توصیفی، پس از بررسیِ نمونه های پرتکرار و کهن فرزندنامه ، شاخصه های برون متنی(عنوان، انگیزه تألیف، تقدیمیه، باب بندی و پیشینهاثر) و درون مایه ایِ آن (مقدمهعاطفی، نگرش ویژه به پسران، نگران از به کارنبستن اندرزها، تأکید در به کاربستن اندرزها، تجربه های والدین، تفاخر به خود و اجداد، بیان خاطرات دوران کودکیِ نویسنده، بیان سنّت اندرزگویی، سادگی و اختصار) ترسیم شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فرزندنامه نویسان ، در کل، با هدف تعلیم مباحثی چون؛ پزشکی، موسیقی، علوم غریبه، علوم ادبی، دین، مباحث اعتقادی، حکمت عملی(برنامه ای برای تهذیب اخلاق فردی، خانوادگی و سیاست یا همان شیوه درست زندگی) برای فرزندان خود(چه حقیقی و چه خیالی) کتاب یا رساله می نوشتند. از طرفی، با توجّه به بسامد بالای مباحث اندرزی و شیوه خاص بلاغی که صرفاً متوجّه متون اندرزی است، می توان فرزندنامه را ژانری سیّال در گونه اندرزنامه ها نیز به شمارآورد که ساختار و محتوایی مشخص دارد و متناسب با فرهنگ و مقتضیات زمان و انتظارات مخاطبان، دچار تغییرات می شود. آنچه در تشخیص فرزندنامه از سایر اندرزنامه ها اهمیت دارد این است که آفریننده اثر، به صراحت بیان کند که نامه یا کتاب را برای فرزند می نویسد و در سراسر متن، نشانه هایی از حضور فرزند و خطاب به او وجود داشته باشد.
۱۴.

بررسی تطبیقی شخصیت زال و ایندره در شاهنامه و ریگ ودا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زال ایندره مهر ورونا سیمرغ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 276
هم سانی های زال با ایزد پهلوانانی در اساطیر هند و ایرانی که در گذر روزگار در ساخت هایی دیگرسان نیز بازنموده شده اند، می تواند یادآور پیوستگی آن شخصیت ها در روزگاری ازلی یا اندیشه اسطوره پرداز نخستینه باشد؛ از این رو، در این جستار با روش توصیف و تطبیق، در پی بازشناخت ریشه های داستان و شخصیت زال در اساطیر روزگار هند و ایرانی، نمونه هایی از همانندی زال با ایندرهَ، اورمزد، مهر و ورونا در ریگ ودا و شاهنامه نشان داده شده است. بر پایه این جستار، زال با دورشدن از خانواده و پرورش در کنام سیمرغ، به جایگاه ایزدینه خود در البرزکوه بازمی گردد و با پیوستگی به مهر و خورشید، بنیاد همانندی و شاید این همانی خود را با اسطوره ایندرهَ که در گذر روزگار گزاره هایی از اسطوره میتره (مهر) و ورونا (اهورامزدای اوستایی) را ستانده بوده است، استوار می کند. اسطوره گیاه سوما که نیروبخش ایندره و فراهم آورنده زمینه رویین تنی برای او است، در خویش کاری بنیادین خود یعنی درمان بخشی، به پَرِ درمان گرِ سیمرغ در حماسه ملی می ماند که زال را به رویین تنی رسانده بوده است. اسطوره گیاه سوما در داستان ایندره، با درخت همه تخمه درمان بخش که برپایه متون زردشتی، آشیان سیمرغ بر آن نهاده شده بود، نیز سنجیدنی است. همانندی های زال با ایندره که بسامدی درخور درنگ دارد، این انگاره را سامان می دهد که این دو پیوندی ریشه ای با یک دیگر دارند و یا نماینده بن مایه هایی هم سان و پراهمیت بوده که در اندیشه نیاکان به گونه ای ویژه و برجسته تکرار می شده است و در پردازش داستان های حماسی اسطوره ای روایی داشته است.
۱۵.

کارکردهای محتوایی و زیبایی شناختی گل ها و گیاهان در اشعار حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر معاصر بلاغت مضمون آفرینی تصویرسازی گل و گیاه حسین منزوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 757 تعداد دانلود : 498
علاقه به گل ها و گیاهان و استفاده از عناصر طبیعی در شعر به دوره خاصی تعلق ندارد. اغلب شاعران کوشیده اند تا با استفاده از پدیده های طبیعی و ترکیبات تازه ای که خلق می کنند به مفاهیم و اندیشه های مورد نظرشان بپردازند اما گرایش به طبیعت و گل ها و گیاهان در شعر کلاسیک با شعر معاصر تا حدودی متفاوت است؛ در شعر معاصر تجلّی طبیعت و گل ها و گیاهان با خصوصیات متعددی از جمله: سنّت شکنی، زبان جدید، جهان بینی ویژه و... همراه است. حسین منزوی (1383-1325ه.ش) از شاعران پر مخاطب معاصر، با نگرش تازه و با زبانی نو به طبیعت و پدیده های آن پرداخته است. وی از شاعران رمانتیک و تأثیرگذار دوره معاصر است که برخوردی عینی و هوشمندانه با انسان، اجتماع و طبیعت اطرافش دارد و هر چه از دوران آغازین شعر او فاصله می گیریم نوع بهره مندی او از طبیعت و عناصر طبیعی، ژرف تر و ساختارمندتر می شود و شعر احساساتی و عاشقانه آغازین شاعر به سوی اشعار اجتماعی و سیاسی ارتقا می یابد و از این رو واژگان، تصاویر و ترکیبات جدیدی را خلق می کند. هدف از این پژوهش توصیفی- تحلیلی، بررسی کارکردهای گل ها و گیاهان در اشعار حسین منزوی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که منزوی با نگرش و بیان خلّاقانه و بسامد قابل توجهی از گل ها و گیاهان به عنوان نقش مایه و نماد چند معنایی و محور ساختاری تصاویر بلاغی در جهت بیان اندیشه های شاعرانه، زیبایی شعر، هماهنگی و تناسب بخشیدن به اجزای کلام استفاده نموده که این امر توسعه زبانی و محتوایی را برای شاعر فراهم ساخته است.
۱۶.

تضاد و متناقض نما در دیوان شمس با جستاری در تبارشناسی تضاد و متناقض نما در منابع بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت غزلیات شمس مولوی تضاد متناقض نما(پارادوکس) مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 806
بحث تضاد و تقابل در آثار ادبی از اهمیت زیادی برخوردار است و برخی از شگردهای مؤثر ادبی و بلاغی مثل تضاد، مقابله، متناقض نما (پارادوکس)، ایهام تضاد و ... بر بنیاد تضاد و تقابل بنا نهاده شده است. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل محتوا، نخست آرایه تضاد و متناقض نما (پارادوکس) در کتاب های بلاغی بررسی شده، سپس کاربرد این فنون در 50 غزل از غزلیات مولوی بررسی و تبیین شده است. نتیجه این است که در کتاب های بلاغی متأخر، تعاریف و تقسیم بندی ها دقیق تری از شگرد ادبی تضاد ارائه شده و گستره آن فراتر از گذشته دانسته شده است و آرایه متناقض نما تنها در برخی از کتاب های بلاغی متأخر بحث شده است. مولوی در استفاده از این شگرد ادبی مقلد صرف نیست، بلکه به اقتضای حال نوآوری کرده است. متناقض نماهای غزلیات مولوی بسیار و از نوع اسنادی است. استفاده نسبتاً زیاد از تقابل آفرینی در غزلیات مولوی ضمن اینکه نشان دهنده فهم عمیق هنری و بلاغی او از قابلیت های هنری فنون بلاغت است، به این واقعیت هم اشاره دارد که تعبیرات پارادوکسیکال با فضاهای عرفانی متناسب است. درمجموع می توان گفت استفاده مولوی از شگرد تضاد و متناقض نما در نبوغ ذاتی و اندیشه خلاق و وجد و حال عرفانی او ریشه دارد.  
۱۷.

بررسی بن مایه های اساطیری در افسانه سیستانی نهنگ بور و شهزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه نقد اسطوره ای بن مایه های اساطیری فرهنگ سیستانی افسانه نهنگ بور و شهزاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 365 تعداد دانلود : 127
داستان نهنگ بور و شهزاده از لحاظ بن مایه ها و ریشه های اساطیری غنی است و می توان بسیاری از بازنمودهای اسطوره ای، علی الخصوص اسطوره های سکایی، یونانی، چینی و هندی را در آن مشاهده کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری مطرح در این داستان همچون خون خوردن، اژدهاکشی، آفرودیت، بن مایه عدد سه، گذر قهرمان از آب به همراه اسب، آزار نرساندن آتش به پاکان و رسیدن به جاودانگی، بی مرگی و پیروزی مرگ بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که داستان نهنگ بور و شهزاده به عنوان یکی از داستان های عامیانه سیستانی، از لحاظ بن مایه های اساطیری از غنای بسیاری برخوردار است و این امر به نوبه خود، لزوم توجه بیشتر به فرهنگ بومی و داستان های عامیانه سرزمین سیستان را نشان می دهد.
۱۸.

تحلیل بلاغی و منظورشناختی در جمله های انشایی (نمونه بررسی: داستان واره های موسی در مثنوی مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جمله های انشایی تحلیل بلاغی منظورشناختی مثنوی مولوی داستان واره های موسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 721 تعداد دانلود : 482
یکی از مباحث مهم در علم معانی، جمله های انشایی است که به طلبی و غیرطلبی تقسیم می شود. انشای طلبی شامل گزاره های امری و نهی، پرسشی، تمنّی و ندا و دعا می باشد. بنا بر اصل سه گانه؛ مقتضای حال مخاطب و مقام او و هدف نویسنده، گاهی گزاره های انشایی از ظاهر دستوری خود عدول کرده و معنیِ معنی آنها -کارکرد بلاغی- چشمگیر شود. با بررسی منظورشناختی این گزاره ها، می توان لایه های پنهانی زبان را کشف کرد. ازآنجایی که گفتگو، عنصر اصلی در برقراری ارتباط است، در این پژوهش، گزاره های انشایی درگفتگوها و داستان واره های موسی در مثنوی مولوی تحلیل و بررسی می-شود. در این پژوهش، به این نتیجه رسیدیم که مولوی ازکارکردهای ترغیبی و همدلی زبان بسیار بهره می برد تا به وسیله شیوه خطابی و منبری، به هدف خود که اقناع و برانگیختگی و ترغیب مخاطب است، دست یابد. بیشترین نمونه های این ترغیب و برانگیختگی نیز در گزاره های امری و ندایی و نیز پرسشی نمود یافته است.
۱۹.

بررسی دو تحریف شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهنی؛ مبتنی بر تمثیل های مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی مولوی تمثیل شناخت درمانی تفکر دوقطبی صافی ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 89 تعداد دانلود : 111
شناخت درمانی از رویکردهای غالب روان شناسی معاصر برای درمان اختلالات روانی است که بر مبنای بازسازی و اصلاح شناخت های تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی و ناکارآمد بنا نهاده شده است. تمثیل نیز یکی از مؤثرترین و کاربردی ترین روش هایی است که روان درمانگران در فرایند درمان های شناختی از آن استفاده می کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، تمثیل هایی از مثنوی مولانا که بر دو تحریفِ شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهن دلالت دارد، ارائه و برپایه تبیین رویکرد شناختی بررسی می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مثنوی مولانا، هم با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هماهنگی دارد و هم به سبب ساختار مناسب، فن ثبت پیام در ذهن مخاطب، درج نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم قابلیت ویژه ای در درمان های شناختی دارد؛ همچنین به سبب پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویرِ روشن و پویا می تواند بهترین الگو و راهنمای عملی بسیار مؤثری در بازسازی شناختی این تحریف ها باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان