قدرت الله خیاطیان

قدرت الله خیاطیان

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه ادیان و عرفان دانشگاه سمنان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۱.

تناظر عوالم وجودی در اندیشه شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان تناظر عوالم عالم انفس عالم آفاق عالم کبیر عالم صغیر شیخ علاء الدوله سمنانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 201 تعداد دانلود : 553
  اندیشه جهان وارگی انسان و اندام وارگی جهان، در واقع نمود اندیشه تناظر بین عالم صغیر و کبیر است که سبب شناخت  جامع انسان به عنوان عالم صغیر الجثه و کبیر بالمعنی و جایگاه آن در نظام خلقت خواهد شد. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-  تحلیلی و  بر اساس مطالعات کتابخانه ای، به واکاوی و بررسی ایده تناظر در آثار شیخ علاء الدوله سمنانی پرداخته و هدف، کاربرد و کارکرد استفاده از تناظر را در آموزه های عرفانی وی نشان داده است. شیخ علاء الدوله سمنانی، متنازع آرای وحدت وجودی ابن عربی با تاکید بر دوگانگی و ارتباط بین عالم صغیر و عالم کبیر، سعی در تبیین اندیشه تناظر عوالم دارد. ملزومات درک ایده تناظر در اندیشه وی، شناخت جایگاه انسان، جهان،کیهان و همچنین دل به عنوان حلقه واسط این تناظر است که همه این موضوعات ذیل اندیشه اصلی عرفانی وی یعنی لطایف سبعه قرار می گیرد. مبنای اصلی نظریه لطایف سبعه سمنانی بر این اصل استوار است که تمامی این لطایف از تاثیرپذیری  فیوضات افلاک و  عناصر، حاصل و از سوی دیگر بین لطایف سبعه، فیوضات افلاک، عناصر، انواع انوار، انواع انسان و پیامبران وجودی  تناظر برقرار است. کارکرد تناظر از منظر سمنانی در شناخت انسان، جهان و حق و همچنین تربیت خانقاهی ،شطرنج وجودی انسان، انواع لطایف، انوار و پیامبران وجودی نمود دارد.
۲.

بررسی آراء وحدت وجودی ابن عربی و اشرف جهانگیر سمنانی (عارفی در شبه قاره)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 330 تعداد دانلود : 300
هستی شناسی عرفانی، یکی از موضوعات اساسی در حوزه عرفان اسلامی است؛ این موضوع، از طریق آموزه های ابن عربی، بیشتر نمود و ظهور یافته است. از مهم ترین مباحث مطرح شده در هستی شناسی ابن عربی، بحث وحدت وجود است. پرسش اصلی این پژوهش به طورکلی این است که تلقی ابن عربی (م: 638 ه.ق) و اشرف جهانگیر (م: 828 ه.ق) از وحدت وجود و وجوه اشتراک و افتراق آرای آن دو عارف چیست؟ به دنبال این پرسش، جستار پیشِ رو، با روش توصیفی-مقایسه ای، به اثبات براهین وحدت وجود از دیدگاه ابن عربی و اشرف جهانگیر پرداخته است. ابن عربی، واضع نظریه وحدت وجود است؛ درحالی که اشرف جهانگیر، از شاگردان شیخ علاءالدوله سمنانی است؛ با وجود این ازجمله عرفایی است که پیرو نظریه وحدت وجود است. در جهان بینی ابن عربی و اشرف، تعالیم قرآنی و احادیث نبوی جایگاه ویژه ای دارد. در بحث تجلی، اشرف به تأسی از ابن عربی قائل به تجلی در هستی است. جهان بینی ابن عربی، آمیخته با سرّ است که درنهایت به «حیرت» و «هیبت» ختم می شود؛ امّا به دلیل غلبه اندیشه های کلامی و قواعد فقهی اشرف جهانگیر، او در اثبات وحدت وجود، بیشتر سیاق کلامی و فقهی را پیش گرفته؛ با وجود این در شاکله کلی مباحث وجود شناختی، متمایل به آرای ابن عربی است.
۳.

زمان به مثابه دالّ مرکزی در اندیشه داریوش شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داریوش شایگان فرهنگ زمان زمان اسطوره ای محاق زمان اسطوره ای انقلاب الکترونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 746 تعداد دانلود : 501
نوشتار حاضر بر مبنای روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می کوشد جایگاه زمان را در نظام فکری داریوش شایگان به خصوص ظهور و بروز آن در قلمرو فرهنگ سنتی و مدرن، شعر، نقاشی و رمان مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که او دالّ مرکزی یا هسته مرکزی فرهنگ را زمان می داند. این هسته مرکزی در فرهنگ های سنتی مشرق زمین، زمان اسطوره ای و در فرهنگ مدرن غرب، زمان خطی است. او با تعلق خاطری عمیق که به زمان اسطوره ای و تجلیات آن دارد می-کوشد با نقب زدن به اندیشه های گوناگون آن را بیابد. از نظر شایگان، هرچند با ظهور مدرنیته در فرهنگ غرب، زمان اسطوره ای به محاق رفت و زمان خطی به جای آن قرار گرفت، اما در پایان قرن بیستم در پی انقلاب الکترونیک، زمان خطی جای خود را به زمانِ حالی جهانی داد که قرابت زیادی با زمان اسطوره ای دارد. البته که نباید از اختلاف هستی شناسانه آنها غافل بود. سرانجام، این سعی و تلاش شایگان او را به سوی رمان سوق می دهد و زمان اسطوره ای آغازین را در رمان « در جستجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست می یابد.
۴.

بررسی و نقد نحوه خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان کیهانی عرفان حلقه محمدعلی طاهری نحوه خالقیت خداوند هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 983 تعداد دانلود : 418
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند می پردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدی ترین مباحث در ترسیم هستی شناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهان بینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهان بینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک می کند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگی ش به دست آید، زیرا با ترسیم مدل های هستی شناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، می توان خطاها و ضعف های محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) می کند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندان که در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
۵.

هستی شناسی عرفانی در المواقف و المخاطبات ابوعبدالله نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوعبدالله نفری ماسوا حرف مراتب هستی پدیداری هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 508 تعداد دانلود : 861
«هستی شناسی»، یکی از موضوعات و مسائل مهم در حوزه فلسفه و عرفان است که عارفان در این زمینه، نگاه ویژه و تفسیر خاص داشته اند. ابو عبدالله نفّری، به عنوان یکی از همین عارفان، گزارش تجارب عرفانی خود را در دو کتاب « المواقف » و « المخاطبات » در بندهای متعدّد و با زبانی بسیار پیچیده، ارائه کرده است و می توان نگرش هستی شناسانه او را از آن مطالب، استنباط نمود. پرسش این مقاله، به طور مشخص این است که «هستی شناسی» در اندیشه عرفانی نفّری چه ویژگی هایی دارد؟ نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، محتوای «هستی شناسانه» اندیشه عرفانی وی را استخراج و تدوین کرده و به این نتیجه رسیده اند که نفّری بر محور تقسیم بندی هستی و نام گذاری آن به «ماسوا» و «حرف» و نماد بودن هستی های این جهانی، مطالب خود را بیان کرده و همچنین سلسله مراتبی برای هستی قائل شده است که عبارت است از «نازل»، «میانی» و «عالی» و اوصافی را برای هر مرتبه بیان کرده است. این مراتب، دارای نسبت تشکیکی با یکدیگر هستند و دیدگاه نفّری در مورد هستی را می توان در نگرش تشکیک خاص الخاصی جانمایی کرد. او به دوگانه انگاری هستی از دو وجه «خلقی» و «حقّی» قائل است و به جنبه پدیداری و آینگی هستی برای حق تعالی، در مراتب «میانی» و «عالی» معتقد است و نیز مسئله حجاب ها را در سلوک برای عارف در مراتب هستی، مطرح کرده است. تکلّم نیز یکی دیگر از احکام هستی در اندیشه او است.
۶.

تأثیر کلام امام علی (ع) در دیدگاه سرّاج طوسی در تبیین مقام عرفانی رضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام رضا کلام امام علی (ع) سراج اللُّمع فی التصوّف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 469
«رضا» یکی از مقامات عرفانی و بلکه والاترین آنهاست. با توجه به اهمیّت آن در سیر و سلوک عرفانی، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی، مقام عرفانی رضا را در اللّمع سرّاج طوسی به عنوان قدیمی ترین اثر تعلیمی عرفانی مورد بررسی قرار داده و مبتنی بر کلام امیرالمؤمنین (ع) آن را نقد کرده و تأثیرپذیری این متن را از آموزه های امام عارفان شناسایی کرده است. سرّاج همچون بعضی دیگر از عارفان با شاخص هایی مقامات را از احوال جدا کرده و «رضا» را جزو مقامات لحاظ کرده است و پس از آن، احوال را برمی شمارد. اما تطبیق کلمات امیرالمؤمنین (ع) در خصوص «رضا» بر شاخص های مذکور، نشان می دهد دیدگاه عرفایی چون ابن عربی با کلام حضرت سازگارتر است که تفاوت احوال و مقامات را از حیث شدت و ضعف می بینند و تمایز ماهوی میان آن ها قائل نیستند. در سخنان حضرت، مرز گذاری و دسته بندی میان احوال و مقامات وجود ندارد و می توان هم احادیث دالّ بر مقام و اکتسابی بودن رضا و هم احادیث دالّ بر حال و اعطایی بودن رضا را در آن مشاهده کرد. با توجه به کلام امیرالمؤمنین (ع)، مرتبه سومی که سرّاج برای اهل رضا قائل شده است، امکان تحقق ندارد و این از ایرادات تقسیم بندی سه گانه اوست.
۸.

بررسی تطبیقی جایگاه روایات امام صادق (ع) در تفسیرهای لطائف الإشارات و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امام صادق (ع) روایت کشف الأسرار لطائف الإشارات تفاسیر عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 168 تعداد دانلود : 123
تبیین مسئله: حدیث یکی از مهم ترین منابع تفسیری قرآن کریم است. به استناد روایات پیامبر (ص) و امامان  (ع) ، تأویل صحیح قرآن و حقایق آن را تنها ایشان می دانند. از مباحث مؤثر در فرهنگ شیعه شناخت جایگاه و مقام اهل بیت  (ع) در تفاسیر قرآن و سایر فرق دینی است و این مهم تنها با تبیین رویکرد مفسران به روایات ایشان امکان پذیر است. سُلَمی در کتاب حقایق التّفسیر ، تفسیری بر بخش هایی از قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) را آورده است که پل نویا برای نخستین بار آن را منتشر کرد. وی امام صادق (ع) را نخستین مفسّری یافت که قرآن را با تجربه درونی خود بازخوانده و تفسیر کرده است. روش در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه مقایسه ای بین دو تفسیر لطائف الإشارات قشیری و کشف الأسرار میبدی از مهم ترین تفسیرهای عرفانی قرآن میزان و شیوه به کارگیری روایات امام صادق (ع) ، به ویژه روایات منسوب به آن امام در حقایق التّفسیر سُلَمی و رویکرد هرکدام سنجیده می شود. یافته ها و نتایج: این بررسی نشان می دهد همه روایات امام در لطائف ، برگرفته از حقایقِ سُلَمی است؛ اما کشف الأسرار فقط مرجع بخشی از آنهاست. قشیری به کلام امام صادق (ع) ، تنها مانند سخن یکی از مشایخ تصوف نگریسته است. میبدی با نقل روایات از قول امام صادق (ع) از تفسیر منسوب به امام (ع) و دیگر منابع، از ایشان، هم مانند پیشوای مذهبی و هم مثل پیر طریقت یاد کرده است. هر دو مفسر براساس روایتی از امام صادق  (ع) به وجود مراتب در قرآن معتقدند و تفسیر ظاهری را در کنار تفسیر باطنی می پذیرند. هر دوی آنها به اتحاد بین شریعت، طریقت و حقیقت باور دارند. بنای تفسیر اشاری در هر دو تفسیر، تجربه عرفانی است که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی را شکل داده است.
۹.

بررسی معرفت شناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامی عرفان اسلامی ادبیات عرفانی معرفت شناسی عرفانی عقل قلب کشف و شهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 911 تعداد دانلود : 135
در عرفان اسلامی، پاره ای مباحث درباره معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزه عرفان اسلامی از سایر نحله های عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی درباره درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ می تواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد.
۱۰.

خدای متشخّص در کشف الاسرار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روزبهان بقلی کشف الاسرار تجلی حضور حقّ خدای متشخص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 556
خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشف الاسرار روزبهان بقلی شیرزای، درباره بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست که روزبهان تا چه اندازه از اندیشه عرفا در خدای متشخّص پیروی کرده است؟ پیشینه معرفتی روزبهان در حوزه عرفان اسلامی، و آشنایی او با آیات و روایات، تا چه اندازه در شکل گیری مکاشفات او از خدای متشخّص مؤثر بوده است؟ اندیشه خدای متشخّص در کشف الاسرار، از نگاه معرفت شناختی چگونه قابل تحلیل است؟ نوشتار حاضر با روش تحلیلی توصیفی به نگرش این عارف، در رابطه با تجلّی خداوند و نحوه حضور او در جهان پرداخته است. خداوند برای هدایت و کشش روزبهان به سوی خویش به شکل خدای متشخّص و در قالب پیر و شیخ، چوپان، نوازنده، ترکان زیبارو، رقصنده، ساقی، مؤذن، قصاب، شیر، گل سرخ، نور، سنگ های قیمتی و خاص، تجلّی کرده است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که روزبهان از اندیشه خدای متشخّص در سنت عرفا پیروی کرده و این تشخّص را در نمودها و گونه های مختلف بیان نموده است و قرآن کریم، روایات و عرفای گذشته در شکل گیری اندیشه او مؤثر بوده و از منظر معرفت شناختی، این اندیشه قابل توجیه است.
۱۱.

بررسی نقد برخی از فقها به نسبت حق و خلق در وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایز رابطه حق با خلق عینیت نقد فقها وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 411 تعداد دانلود : 927
پس از طرح وحدت وجود در عرفان نظری، همواره برخی از فقها به نسبت حق با خلق در این نظریه نقد وارد کردند. به باور آن ها، تمایزی میان حق و خلق در وحدت وجود نیست و این امر با توجه به تمایز ذاتی حق و خلق در منابع دینی پذیرفتنی نیست. بررسی دیدگاه عرفا نشان می دهد که آن ها به عینیت محض میان حق و خلق قائل نیستند و در آثارشان، دست ِکم، از دو تمایز بطنی و احاطی سخن به میان آمده است. خصوصیت هر دو نوع تمایز این است که به جایِ طرح تمایز در دو وجود، آن را در قلمرو یک وجود تبیین می کند و به همین علت، گریز از عینیت در آن ممکن نیست؛ بنابراین، دو تمایز عرفانی مذکور نقد فقها را که بر اساس تمایز وجودی حق و خلق شکل گرفته، مرتفع نمی سازد.  
۱۲.

وجودشناسی عرفانی از نظر سید حیدر آملی (ره) و امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجودشناسی عرفانی سید حیدر آملی (ره) امام خمینی (ره) وحدت سنخی وجود وجود مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 292 تعداد دانلود : 92
وجودشناسی عرفانی، یکی از اساسی ترین مسائل مهم عرفان نظری محسوب می شود. عرفا، زمانی که از وجودِ مطلق سخن می گویند، منظور و مرادشان خداوند است. بی شک مهم ترین اندیشه های عرفانی سید حیدر آملی و امام خمینی را می توان در نظریات آنان در باب وجودشناسی جست و جو کرد. سید حیدر، از عرفای قرن هشتم، متأثر از آرای ابن عربی بود و امام، تحت تأثیر تفکرات صدرالمتألهین شیرازی. این جستار با روش توصیفی- مقایسه ای به شرح و بیان وحدت شخصی وجود، وحدت سنخی وجود و وجود مطلق پرداخته و در پی یافتن پاسخ به این مسئله است که در آرای وجودشناسی این دو عارف شیعی، چه نکات اشتراک و تفاوت وجود دارد؟ سید حیدر به پیروی از ابن عربی معتقد به حقیقت واحده شخصیه ذومراتب است و تشکیک را در ظهورات می داند، وی ضمن ارائه دلایل سه گانه ای برای وجود مطلق، قائل به اطلاق وجود می باشد. از سوی دیگر امام خمینی نیز، به کارگیری مطلق وجود را به جای وجود مطلق ناشی از خلط میان مفهوم و مصداق می داند. وی به تبعیت از ملاصدرا، به تشکیک خاصی و تشکیک در مظاهر قائل است. سید حیدر معتقد است مسبوقیت وجود مقید به وجود مطلق است؛ در حالی که امام، قوی ترین دلیل اثبات اطلاق وجود را عینیت ماهیت حق با وجود می داند.
۱۳.

جایگاه لطایف چهارگانه در کسب معرفت از دیدگاه عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عین القضات همدانی معرفت نفس عقل دل روح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 163 تعداد دانلود : 604
بخش مهمی از اندیشه های عین القضات همدانی - عارف بزرگ سده ششم هجری- به بحث معرفت اختصاص دارد؛ و مقاله حاضر سعی دارد به روش توصیفی- تحلیل محتوایی، به نقش لطایف چهارگانه –از لطایف سبعه، مطرح در سلوک عرفانی- در معرفت بخشی از منظر عین القضات بپردازد و مبانی معرفتی او را از طریق منابع و ابزار شناخت تحلیل و بررسی کند؛ زیرا عین القضات به سه لطیفه  نفس، دل و روح، عقل را هم می افزاید ولی آن را به کسب علوم نظری محدود می کند؛ و معتقد است دل به واسطه ذوق یا چشم بصیرت، نفس به واسطه شناخت نفس پیامبر(ص) یا در مرتبه فنا، به طور بی واسطه از روح- جان- امکان کسب معرفت پیدا می کنند، و همگی با مراتب مختلف یقین  ارتباط دارند. اما آنچه نقش عقل را در نگاه عین القضات بارز می کند یکی منشأ جبروتی و نقش آن به عنوان پلی بین عین و ذهن به عنوان ابزار ترجمه معرفت، و دیگری به عنوان پیش نیاز نخستین مرتبه معرفت است. به طور کلی او معرفت را علمی لدنی و ذوقی دانسته است؛ ولی علم و معرفت را نه صرفاً دو مفهوم شناختی، بلکه دو عالم وجودی در نظر گرفته است، به همین علت در تقسیم بندی عین القضات علم تقلیدی و برهانی، جزو مراتب معرفت محسوب نمی شود.
۱۴.

بررسی تطبیقی زهد از نگاه خواجه عبدالله انصاری در «منازل السائرین» و بحیابن باقودا در «الهدایه الی فرائض القلوب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زهد خواجه عبدالله انصاری منازل السائرین بحیابن باقودا الهدایه الی فرائض القلوب عرفان یهود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 132 تعداد دانلود : 276
زهد، فضیلت اخلاقی و از اصول محوری و سرچشمه های تصوف است که خواجه عبدالله انصاری (396-481ق)، عارف مسلمان، در «منازل السائرین» و بحیابن باقودا، عارف یهودی معاصر وی، در «الهدایه الی فرائض القلوب»، آن را از جمله ابواب سلوکی قرار داده اند. یافته های این پژوهش که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تطبیقی، مرتبه زهد را در نزد دو عارف بررسی کرده است، نشان می دهد که این دو عارف با وجود اشتراک در تعریف زهد، درباره جایگاه، شرح و تقسیم بندی آن اختلاف دارند. خواجه زهد را در جایگاه شانزدهم از منازل یک صدگانه سلوکی به سوی توحید قرار داده است؛ حال آنکه ابن باقودا آن را باب نهم از ابواب ده گانه به محبت الهی معرفی کرده است. خواجه که بنیان سلوکی خود را بر نقل و کتاب استوار نموده، در بیان موجز خود، درجات زهد را بر اساس رتبه سالکان، به سه درجه شرعی، اخلاقی و عرفانی تقسیم کرده است؛ ولی بحیا با استفاده از عقل، نقل و کتاب و بهره گیری از منابع اسلامی، در قالب بیانی مبسوط، با نگاهی اخلاقی و با تأکید بر ملاک اعتدال شرعی، به تبیین و ارزیابی زهد در سالکان پرداخته است.
۱۵.

ره یابی اندیشه های وجودشناسی جامی در تفکر فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود شناسی وحدت وجود عبدالرحمان جامی فیض کاشانی عرفان تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 995 تعداد دانلود : 943
نورالدین عبدالرحمان جامی- عارف و شاعر معروف قرن نهم هجری- به واسطه نگارش آثار و شروح در تبیین مکتب ابن عربی، تأثیر چشم گیری در گسترش و تداوم آن مکتب در ایران داشته است. وی با غور در آثار ابن عربی، به عنوان یکی از شارحان برتر این مکتب، جایگاه ویژه ای دارد چنان که تعلیقاتی بر فصوص الحکم تحت عنوان نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص و نیز شرحی بر فصوص الحکم نگاشته است. اما در مورد تأثیرگذاری تعالیم جامی بر دیگر متفکران ایرانی، این سؤال به ذهن می آید که آیا بحث وحدت وجود - به عنوان مهم ترین آموزه فکری ابن عربی در عرفان نظری- آن گونه که از شرح های جامی بر می آید در تقریرهای فیض کاشانی انعکاسی دارد یا خیر؟ از این رو، این پژوهش برآن است که به روش توصیفی- تطبیقی، احتمال این که تعالیم جامی در تفکر فیض کاشانی در باب وجودشناسی راه یافته است با تکیه بر نقد النصوص و کلمات المکنونه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد که با مقایسه بین اندیشه های جامی و فیض کاشانی، ردپای اندیشه های جامی درباره وجودشناسی در تقریرهای فیض کاشانی دیده می شود.
۱۶.

مفهوم تأویل از دیدگاه ناصرخسرو و علامه طباطبایی در دو کتاب وجه دین و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل ناصرخسرو وجه دین علامه طباطبایی المیزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 677 تعداد دانلود : 40
افراط در تأویل گرایی، یکی از ویژگی های مهم اسماعیلیه است که موجب تمایز آنان از سایر مذاهب اسلامی می شود. با توجه به آثار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، یکی از کلیدی ترین مؤلفه های ذهنی و اعتقادی این حکیم و سخنور بزرگ ادب فارسی، مقوله تأویل است. او به عنوان «حجت» در مذهب اسماعیلی، در آثار منظوم و منثور خود بارها مسئله تأویل را به کار برده است؛ چنانکه کتاب وجه دین او آکنده از تأویلات است؛ به گونه ای که در این کتاب بسیاری از احکام دین و شریعت را نیز تأویل کرده و قائل شده است شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و همچون جسد بدون روح است. همچنین، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسّر معاصر، در باب تأویل برای الفاظ قرآن، معانی باطنی قائل است. هر دو آنان معتقدند کل قرآن تأویل دارد؛ اما بیشتر تأویل های ناصرخسرو در باب شریعت است و بسیاری از آنها از نوع تأویل مذموم؛ امّا تأویل های علامه طباطبایی براساس معارف قرآنی و اهل بیت است و از نوع تأویل محمود. علامه طباطبایی با وجود اعتقاد به تأویل همه آیات، برخلاف ناصرخسرو به تأویل آیات الاحکام نپرداخته است و تأویل های ناصرخسرو با نظر او سنخیت و مطابقت ندارند. در این مقاله، ابتدا تأویل ازنظر ناصرخسرو در کتاب وجه دین و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به روش توصیفی – مقایسه ای، بررسی و سپس تشابه و تفاوت نظر آنان تبیین و تحلیل شده است.  
۱۷.

بررسی دیدگاه اشاعره و ابن عربی در مسئله خلق مدام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی اشاعره خَلق مدام خلق جدید ذرهگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 145 تعداد دانلود : 805
رابطه خدا و مخلوقات یکی از مهم ترین مسائلی است که همه متفکران در عالم اسلامی با آن مواجه و در صدد تبیین آن بوده اند. اندیشه «خلق جدید» از بارورترین اندیشه های ابن عربی در این زمینه است. خلق جدید که بر پایه اندیشه تجلی تکرار ناپذیر حق تعالی استوار شده، با نظریه «ذره گرایی» اشاعره در قلمرو کلام اسلامی، مشابهت دارد. ابن عربی با نظریه «خلق مدام» بیان می دارد که هیچ چیز ثابت و راکد نیست و جهان با همه وجود در تب و تاب به سر می برد و در هر لحظه، از رنگی به رنگی دیگر منتقل می شود و در نهایت به مصدر اولیه وجود واحد می رسد. ابن عربی ضمن بهره مندی از منابع قرآنی توانسته است با بیان نواقص و کاستی های نظریه اشاعره و نقد دیدگاه آنها برای نظریه خلق جدید، جایگاهی ویژه و پر اهمیت در عرفان نظری بیابد. در این مقاله ضمن تقریر نظری از مبحث خلق جدید و بیان مبانی و نتایج آن، به مقایسه آن با نظریه اشاعره  به شیوه توصیفی، مقایسه ای پرداخته شده است.
۱۸.

مقایسه هرمان هسه و شمس تبریزی با تکیه بر کنولپ و مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کنولپ شمس عرفان مقالات شمس هسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 190 تعداد دانلود : 58
هرمان هسه (۱۸۷۷-۱۹۶۲م.)، نویسنده و عارف آلمانی، از کودکی با تعالیم الهیات مسیحی آشنا شد و در جوانی به مکاتب عرفانی شرق گرایش یافت. وقایع زندگی هسه و مطالعات عرفانی وی، سبک خاصی را برای او پدید آورد که در داستان کنولپ قابل مشاهده است. این داستان مدرن به توصیف شخصیت عارف مسلک کنولپ می پردازد. از سوی دیگر، شمس تبریزی (۵۸۲-۶۴۵ ق.) عارف ایرانی است که حکایت هایش در مقالات شمس روایت شده است. میان انگاره عرفانی شخصیت کنولپ در داستان هسه و شمس تبریزی در مقالات ، شباهت هایی وجود دارد که محل بررسی و تحلیل است. در این مقاله به روش توصیفی-مقایسه ای، پس از معرفی مختصر هسه، به تشریح جایگاه عرفان در اندیشه و آثار او می پردازیم. سپس اثر کنولپ را به لحاظ فرم و محتوا بررسی، و ویژگی های عرفانی این شخصیت را در ادوار مختلف زندگی بیان می کنیم. در ادامه به توضیح مختصری از زندگانی شمس می پردازیم تا ویژگی های عرفانی او را گزارش کنیم. پایان بخش این مقاله نیز مقایسه دو اثر کنولپ و مقالات شمس و بیان مشابهت های دو شخصیت کنولپ و شمس تبریزی است. از جمله این شباهت ها می توان به روایت های داستانی هر دو اثر اشاره کرد که در خدمت توصیف ویژگی های شخصیتی کنولپ و شمس، نظیر تنهایی معنوی و شوخ طبعی، قرار دارد. با این حال تفاوت اصلی در آن است که داستان کنولپ یک اثر ادبی است، اما مقالات، متنی شهودی به شمار می آید.
۱۹.

بررسی جایگاه «صحبت» در کشف المحجوب هجویری و عوارف المعارف سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: آداب صحبت تصوف کشف المحجوب هجویری عوارف المعارف سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 88 تعداد دانلود : 159
«صحبت» و آداب آن به عنوان یکی از موضوعات مهم و مؤکد، در سیر و سلوک عرفانی جایگاه ویژه ای دارد. بخش قابل توجهی از آداب این مبحث مهم، در متون نثر عرفانی بازتاب یافته است. در این مقاله به بررسی و مقایسه جایگاه «صحبت» در دو اثر مهم نثر عرفانی، کشف المحجوب هجویری و عوارف المعارف سهروردی پرداخته شده است. مبحث صحبت در این دو اثر از ابعاد و جهات متعدد، مانند آداب و انواع صحبت، بررسی شده است. از آنجا که نویسندگان دو اثر نام برده، هر دو از پیروان مکتب بغداد و اهل صحو ند، در بسیاری از مسائل و موضوعات کلی صحبت، اتفاق، نظر و در موارد اندکی نیز اختلاف نظر دارند. موضوع ابتدا به صورت تفصیلی و به تفکیک کتاب ها بررسی شده و در قسمت پایانی مقاله به اجمال به تفاوتها و شباهتهای دو اثر مذکور اشاره شده است.
۲۰.

نظریه «فطرت»، امکانی برای بسط نظریه «جنبه مشترک» تجارب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجارب عرفانی ذات گرایی ساخت گرایی فطرت هسته مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 503 تعداد دانلود : 294
در این نوشتار ابتدا به توضیح اجمالی مفاهیم «تجربه عرفانی»، «ساخت گرایی»، «ذات گرایی» و اختلاف در مسئله «هسته مشترک» پرداخته شده است؛ آنگاه نگارندگان با پیش فرض نظریه «فطرت» و اصالت دادن به تجارب انفسی نسبت به آفاقی و با به کارگیری روش توصیفی - مقایسه ای، به این نتیجه رسیده اند که «فطرت مخلوقٌ به» در سالکان و بلکه تمامی انسان ها، به خوبی می تواند نقش هسته مشترک را در تجارب عرفانی ایفا کند و به عنوان نظریه رقیب یا جامعی برای ساخت گرایی و ذات گرایی باشد؛ البته با این شرط که قائل به نوعی «زمینه مندی غیرارادی» باشیم؛ چرا که زمینه مندی اعم از این است که با اختیار صاحب تجربه و مکتَسبات فرهنگیش باشد یا تحت تأثیر جبر زمانه یا طور خلقت او؛ مثل فطرت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان