یدالله قاسمی پور

یدالله قاسمی پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

نقش میانجی ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی در رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دوره تحصیلی متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشناسی نیازهای بنیادین روان شناختی اعتیاد به فضای مجازی اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 236 تعداد دانلود : 895
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودشناسی و اهمال کاری تحصیلی با میانجی گری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به فضای مجازی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش این پژوهش توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ملایر (7450 نفر) بود که از بین آنان 515 نفر بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان، پرسشنامه ای شامل مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم، مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی، مقیاس اعتیاد به فضای مجازی یانگ و پرسشنامه خود شناسی انسجامی قربانی و همکاران را تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با استفاده از نسخه ی 26 بسته آماری برای علوم اجتماعی و AMOS-24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد اثرات مستقیم خودشناسی بر نیازهای بنیادین روان شناختی (خودمختاری، شایستگی، ارتباط با دیگران) (0/35 >β ) و اعتیاد به فضای مجازی معنی دار بود (50/0-β = ). در بین نیازهای بنیادین، اثرات نیاز به شایستگی بر اهمال کاری معنی داری بود (0/36 = β)، در حالیکه نیازهای ارتباط با دیگران و خودمختاری بر اهمال کاری تحصیلی اثر معنی داری نداشتند. اثر اعتیاد به فضای مجازی نیز بر اهمال کاری معنی دار بود (0/46 = β). اثر غیر مستقیم خودشناسی بر اهمال کاری تحصیلی از طریق نیازهای بنیادین روانشناختی و اعتیاد به فضای مجازی نیز معنی دار بود (0/49- =β ). یافته های پژوهش نشان می دهد خودشناسی از طریق ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی و کاهش اعتیاد به فضای مجازی می تواند در کاهش اهمال کاری تحصیلی اثربخش باشد.
۲.

رابطه عدم تحمل ناکامی با مشکلات جسمی: نقش واسطه ای خشم پنهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 570
زمینه و هدف: یکی از عوامل روانی که با بیماری های مزمن و مشکلات جسمی رابطه پیچیده ای دارد، عدم تحمل آشفتگی روانی و ناکامی است. به هر میزان تحمل عوامل استرس زا در فرد زیاد باشد مشکلات جسمی کمتری خواهد داشت. در این میان، نقش واسطه ای خشم پنهان در ارتباط بین میزان عدم تحمل ناکامی و مشکلات جسمی به عنوان سازوکار این اثربخشی مورد غفلت قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش واسطه ای خشم پنهان در رابطه بین عدم تحمل ناکامی و مشکلات جسمی بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع علّی غیرآزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان بالای ۱۸ سال در سال ۱۴۰۰ بود. حجم نمونه ۳۰۲ نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه آماری انتخاب شد. به دلیل شیوع بیماری کووید-۱۹ نمونه گیری در فضای مجازی انجام شد. بدین صورت که لینک پرسشنامه آنلاین حاوی پرسشنامه تحمل ناکامی (هارینگتون، ۲۰۰۵)، پرسشنامه خشم صفت- حالت اسپیلبرگر (۱۹۹۹) و مقیاس علائم جسمانی (هاگیوارا، ۱۹۹۲) در شبکه های مجازی اینستاگرام، واتساپ و تلگرام در دسترس افراد قرار گرفت و از افراد خواسته شد تا به سؤالات پاسخ دهند. برای بررسی سؤال پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نسخه ۲۶ بسته آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) و نسخه ۴ نرم افزار حداقل مجذورات جزئی (SmartPLS ۴) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، اثر غیرمستقیم عدم تحمل ناکامی بر پاسخ های ماهیچه ای (۰۱/۰>P، ۰۵۸/۰- =β)، عمومی (۰۱/۰>P، ۰۷۶/۰- =β) و قلبی- عروقی (۰۱/۰>P، ۰۷۵/۰- =β) از طریق خشم پنهان معنی دار است. نتیجه گیری: تجربه ناکامی خارج از تحمل فرد، باعث ایجاد هیجانات ناخوشایندی از قبیل خشم می شود که به نوبه خود باعث تأثیرات فیزیولوژیکی مانند افزایش فشارخون و ضربان قلب می شود که درنهایت به دستگاه گردش خون، عضلات و پاسخ های عمومی جسم آسیب می رساند.
۳.

مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، سبک های دلبستگی و خودشناسی در بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودشناسی سبک های دلبستگی شبکه ها اجتماعی مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 353 تعداد دانلود : 128
هدف این پژوهش مقایسه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، سبک های دلبستگی و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر است. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر در سال تحصیلی 1396 و نمونه آن شامل 207 نفر (دختر = 111، پسر= 96) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس های دلبستگی هازن و شیور (1987)، خودشناسی قربانی و واتسون (2008) و میزان ساعاتی که آزمودنی در شبانه روز صرف استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی از جمله تلگرام، اینستاگرام، واتس اپ، ایمو، لاین، فیس بوک می کند، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محل زندگی به صورت متغیر هم پراش کنترل شد. نتایج نشان داد بین دختران و پسران در متغیر خودشناسی، سبک دلبستگی اجتنابی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 > P). خودشناسی در دختران بالاتر از پسران بود و میزان استفاده از شبکه ها در پسران بیشتر و سبک دلبستگی اجتنابی در پسران بیشتر از دختران بود. بنابراین، آموزش های روانشناختی در ارتباط با خودشناسی و دلبستگی در روابط پسران می تواند در میزان استفاده از شبکه های اجتماعی آن مفید واقع شود.
۴.

بررسی نقش میانجی مهارت های ارتباطی در رابطه میان سبک های دل بستگی با بی رمقی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی رمقی زناشویی سبک دل بستگی مهارت های ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 457 تعداد دانلود : 196
سازوکار رابطه سبک های دل بستگی با بی رمقی زناشویی در پژوهش های پیشین مورد غفلت واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مهارت های ارتباطی در رابطه بین سبک های دل بستگی با بی رمقی زناشویی انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش همه افراد متأهل شهر همدان در سال 1399 بود. افراد نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 327 نفر متأهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های دل بستگی (Collins & Read, 1990)، مهارت های ارتباطی (Queendom, 2001) و بی رمقی زناشویی (Pines, 1996)، پاسخ دادند. به دلیل شیوع ویروس کرونا، پرسشنامه ها به صورت الکترونیکی تهیه شد و در گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی مجازی قرار داده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد سبک دل بستگی ایمن با مهارت ارتباطی (60/0β=)، سبک دل بستگی اضطرابی با مهارت ارتباطی (29/0-β=) مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی (34/0β=)، سبک دل بستگی اجتنابی با بی رمقی زناشویی (99/0β=) و سبک دل بستگی اضطرابی با بی رمقی زناشویی (52/1β=) رابطه معنی داری داشتند (01/0> P). همچنین، یافته ها نشان داد مسیر غیرمستقیم سبک دل بستگی ایمن و اضطرابی با میانجی گری مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی معنی دار است (01/0> P). از سوی دیگر اثر غیرمستقیم سبک دل بستگی اجتنابی با میانجی گری مهارت ارتباطی معنی دار نبود. نتایج نشان می دهد در یک رابطه زناشویی میزان مهارت ارتباطی هر یک از زوجین و نوع سبک دل بستگی که در افراد شکل گرفته، در بی رمقی زناشویی زندگی مشترکشان مؤثر است.
۵.

مقایسه ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد ترس از صمیمیت ناگویی هیجانی نیازهای بنیادین روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 843
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه اعضای انجمن معتادان گمنام در شهرستان ملایر به تعداد تقریبی 4000 نفر بود. حجم نمونه شامل دو گروه افراد موفق (86 نفر) و ناموفق (126 نفر) در ترک اعتیاد بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و مقیاس ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. در این تحلیل متغیرهای سن و سابقه مصرف مواد به عنوان متغیرهای همپراش در نظر گرفته شدند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات خرده مقیاس های ترس از صمیمیت، ناگویی هیجانی و ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بین دو گروه افراد موفق و ناموفق در ترک اعتیاد، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارد. افراد موفق نسبت به افراد ناموفق، نمرات ترس از صمیمیت و ناگویی هیجانی کمتری را کسب کردند. همچنین، گروه موفق در ترک اعتیاد نمرات بیشتری را در ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی داشتند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش لزوم توجه به ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، هیجانات درگیر در روابط بین فردی و ترس از صمیمیت افراد در حال ترک را از طرف خانواده، دوستان و درمانگران مورد تأکید قرار می دهد.
۶.

مقایسه بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی اجتماعی بهزیستی معنوی تنظیم هیجان مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 890 تعداد دانلود : 755
مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصب شناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد به ویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روان شناختی را تجربه می کنند . پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسه ای، جامعه آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفه های آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MS MS پایین تر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MS MS از طریق آموزش های مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد می شود .
۷.

نقش ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی حمایت اجتماعی سلامت روان کم توانی ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 512 تعداد دانلود : 264
زمینه و هدف: وجود کودک کم توان ذهنی در یک خانواده، سلامت روانی اعضای آن را به خطر می اندازد، با این وجود متغیرهای دیگری نیز در تبیین وضعیت روان شناختی والدین این کودکان نقش ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با سلامت روانی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش: تعداد 92 نفر از مادران دارای حداقل یک فرزند کم توان ذهنی آموزش پذیر در دامنه سنی 6 تا 14 سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. آزمودنی ها به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های ذهن آگاهی ( براون و ریان، 2003) ، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دهلم، زیمت و فارلی، 1998) ، افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، 1995) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی با ابعاد افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، رابطه معنی دار و معکوسی دارد (0/01 P< )؛ یعنی میزان بالای ذهن آگاهی با سطح پایین افسردگی، اضطراب، و تنیدگی، همراه است. اما بین حمایت اجتماعی و سلامت روان، رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج همچنین نشان داد که ذهن آگاهی توانست به صورت معنی داری افسردگی (بتا= 0/50) و اضطراب (بتا= 0/46) مادران را پیش بینی کند (0/001 P< )، اما تنیدگی مادران توسط هیچ کدام از متغیرهای ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی، پیش بینی نشد. نتیجه گیری: از آنجا که نگهداری از کودک کم توان ذهنی، تنیدگی، اضطراب، و افسردگی مادران را افزایش می دهد، بنابراین لزوم طراحی مداخلات روان شناختی مبتنی بر افزایش ذهن آگاهی، ضروری است.
۸.

تفاوت های جنسیتی در ابعاد محتوایی و ساختاری ارزش های بنیادی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش بنیادی انسانی ساختار ارزش محتوای ارزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 619 تعداد دانلود : 681
تفاوت های جنسیتی در ویژگی های روانشناختی از جمله ارزش های انسانی موضوع مناقشه بسیاری از روانشناسان بوده است. هدف این مطالعه بررسی تفاوت های جنسیتی در ابعاد محتوایی و ساختاری ارزش های بنیادی انسانی در میان دانشجویان بود. در قالب طرح علی- مقایسه ای، 204 دانشجو (98 دختر، 106 پسر) از چهار دانشکده فنی- مهندسی، علوم انسانی، هنر و علوم پایه دانشگاه های تهران و شهید بهشتی شرکت کردند و به زمینه یاب ارزشی شوارتز (SVS) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که زنان نمرات بالاتری در ابعاد محتوایی ارزشی سنت گرایی، جهان شمول نگری و پیشرفت کسب کردند در حالی که مردان تنها در ارزش قدرت نمره بالاتری کسب کردند. زنان نمرات بالاتری در ابعاد ساختاری ارزشی تعالی خود و محافظه کاری کسب کردند. به-طور کلی نتایج نشان داد زنان برای ارزش های سنت، جهان شمول نگری، پیشرفت، محافظه کاری و تعالی خود اهمیت بیشتری قایل هستند در حالی که برای مردان ارزش قدرت اهمیت بالاتری دارد. تفاوت های مربوط به ارزش های سنت گرایی، قدرت و محافظه کاری، هم سو با فرهنگ سنتی جامعه ایران است که از طریق والدین به فرزندان منتقل شده است و از سوی دیگر، یافته های مربوط به تفاوت در ارزش های جهان شمول نگری، پیشرفت و تعالی خود با شرایط جامعه درحال توسعه ایران هماهنگ است.
۹.

اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اضافه وزن و چاقی افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مصاحبه انگیزشی اضافه وزن چاقی بیماری کرونری قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 425 تعداد دانلود : 598
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اضافه وزن و چاقی در بیماران مبتلا به بیماری کرونری قلب ( CHD ) بود. روش : در قالب طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد، 110 نفر از بیمارانی که عمل باز کرونر قلب روی آنان انجام شده بود و نمایه توده بدن ( BMI ) مساوی یا بزرگتر از 25 داشتند، انتخاب شدند. گروه آزمایش (60 = n ) در جلسه های مصاحبه انگیزشی شرکت کردند و در گروه شاهد (50 = n ) روال معمولی بیمارستان طی شد. نمایه توده بدن ( BMI )، و شدت افسردگی، اضطراب و استرس در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون (سه ماه بعد) در هر دو گروه ارزیابی شد. داده ها با توجه به ملاک های اضافه وزن و چاقی، با روش تحلیل واریانس تکرار سنجش، تحلیل شد. یافته ها : در مورد گروه دارای اضافه وزن، یافته ها نشان داد اثر تعاملی زمان بندی و گروه بندی بر BMI معنی دار بود (05/0> p ، 80/6= F ). اندازه اثر تعاملی در حد متوسط بود. نتیجه گیری : مصاحبه انگیزشی در کنترل اضافه وزن بیماران مبتلا به CHD مؤثر است، اما در کنترل چاقی این بیماران تأثیری ندارد.
۱۰.

اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بیماران عمل باز عروق کرونر قلب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری کرونر قلب مصاحبه ی انگیزشی نیازهای بنیادی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 418 تعداد دانلود : 599
مقدمه: بیماری عروق کرونر به عنوان اولین علت عمده ی مرگ و میر در جمعیت ایران به شمار می رود. یکی از روش هایی که اخیراً برای تغییر عوامل خطر بیماری عروق کرونر نیز به کار رفته است، مصاحبه ی انگیزشی است. طبق نظریه ی خود تعیین گری، نیازهای بنیادی روان شناختی خود مختاری، شایستگی و ارتباط با دیگران در مصاحبه ی انگیزشی مورد حمایت قرار می گیرند. در این پژوهش سعی می شود اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در بیماران قلبی که زیر عمل باز کرونر قلب قرار گرفته اند، بررسی شود. روش: در قالب طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 163 نفر از بیمارانی که عمل باز کرونر قلب روی آنان انجام شده بود، انتخاب شدند. گروه آزمایش (80=n) در جلسات مصاحبه ی انگیزشی شرکت کرده و گروه کنترل (83=n) فقط روال معمول مرکز بازتوانی بیمارستان را طی کرد. پرسشنامه ای شامل مقیاس ارضای نیاز، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون (سه ماه بعد) روی آزمودنیها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل شد. یافته ها: مصاحبه ی انگیزشی در ارضای نیازهای خود مختاری و ارتباط با دیگران مؤثر بود، اما در ارضای نیاز شایستگی تاثیری نداشت. میزان افسردگی در پیش آزمون تاثیر معنی داری بر نیاز شایستگی داشت. نتیجه گیری: مصاحبه ی انگیزشی در ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی بیماران عروق کرونر مؤثر است. ارضای این نیازها به کنترل بهتر عوامل خطر بیماری قلبی- عروقی کمک می کند. به نظر می رسد، افسردگی بیماران عروق کرونر قلب مانع از ارضای نیاز شایستگی می شود. بنابراین، درمان افسردگی این بیماران باعث احساس شایستگی آنان در کنترل عوامل خطر قلبی- عروقی خواهد شد.
۱۲.

آثار صله رحم از دیدگاه اسلام و روان شناسی و کاربردهای تربیتی آن

کلید واژه ها: سلامت روان سازگاری اجتماعی صله رحم یادگیری مهارت های اجتماعی عواطف انسانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت عملی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تعداد بازدید : 695 تعداد دانلود : 787
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تربیتی صله رحم و تأثیر آن در سلامت روانی افراد است. روش پژوهش در این تحقیق بررسی پیشینه های موجود در متون اسلامی و روان شناسی با استفاده از استقصای کلمات و تحلیل آنها با استفاده از روش تحلیل محتوا بوده است. برای بررسی تحقیقات روان شناسی در این زمینه از روش بررسی تحلیلی پیشینه های موجود استفاده شده است. در این تحقیق مفهوم صلةرحم وآثار وپیامدهای آن در متون دینی ودرتحقیقات روان شناختی بررسی شده است. بررسی متون حدیث اسلامی نیز نشان می دهد نوع خاصی از این ارتباطات تحت عنوان صله رحم مورد تأیید خاصی قرار گرفته است و به نقش آن در سلامت روانی افراد پرداخته شده است. در احادیث اسلامی فواید بسیاری برای صله رحم ذکر شده است که از آن جمله یادگیری رفتارهای شایسته، رشد روحیة حمایت اجتماعی و تعاون، افزایش عواطف انسانی، کمک به سلامت روانی ارحام و ارتقای سطح امید به زندگی، و طولانی شدن عمر، زیاد شدن روزی، دفع شدن بلا و پاکیزه شدن اعمال و رشد معنوی است. تحقیقات روان شناسی علمی نشان داده است که ارتباط رضایت بخش و یادآوری دوستان و خویشاوندان علاوه بر فواید معنوی و روحانی، فواید روانی بسیاری دارد که از آن جمله می توان دستیابی به منبع حمایت اجتماعی، یادگیری مهارت های اجتماعی از طریق یادگیری مشاهده ای و پرداختن به ارتباطات مناسب، خود نظم دهی رفتارها در خلال ارتباط صحیح با دیگران را برشمرد. صلةرحم موجب بالا رفتن مقاومت افراد در مقابل فشارهای روانی گشته و باعث کاهش بیماری های قلبی ـ عروقی و روانی می شود. این یافته ها با یافته هایی که در این پژوهش از مصاحبه با افراد به دست آمده، مطابقت دارد.
۱۳.

مقایسه الگوی چند وجهی اسلامی با مدل شناختی بک در درمان افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: افسردگی شناخت درمانی بک مدل چند وجهی درمانی برگرفته از متون اسلامی جنبه معنوی اعتقادات و رفتارهای دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 897 تعداد دانلود : 879
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل چندوجهی اسلامی دردرمان افسردگی ومقایسة آن با مدل درمانی شناختی بک است. دو مدل مذکور، از بهترین مدل‌های مؤثر در درمان افسردگی شناخته شده‌اند. این دو مدل برای دوازده نفر از مراجعان مرکز مشاوره که شرایط مساوی داشته و با مصاحبة تشخیصی براساس علائم DSM-IV افسرده شناخته شده بودند، به‌ کار‌گرفته شد. چهار نفر با مدل بک و هشت نفر دیگر با مدل اسلامی درمان شدند. همة مراجعان مؤنث بودند. آزمودنی‌ها (هردوگروه) در مرحلة پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه‌های چهارم، هشتم و دوازدهم و پس از درمان و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از اتمام درمان) مقیاس افسردگی بک را تکمیل کردند. مقایسة نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون و مرحلة پیگیری نشان داد که هردو مدل مؤثر بودند، اما تفاوت‌های عمده‌ای ازکاربردهای این دومدل مشاهده گردید. مقایسه نمره‌های انفرادی وگروهی نشان‌دادکه مدل چندوجهی اسلامی درکاهش علائم افسرده‌خویی بیش ازشناخت‌درمانی بک مؤثر بوده است. همچنین این مدل، برخلاف مدل شناختی بک که تنها به فرآیندهای شناختی مراجعان می‌پردازد، به جنبه‌های شخصیتی ـ رفتاری و معنوی مراجعان نیز می‌پردازد. مدل اسلامی برخلاف مدل شناختی در درمان افرادی که گرایشات مذهبی دارند، بیشتر مؤثر واقع شد و در مورد افرادی که افسردگی معنایی یا وجودی دارند مفیدتر بود. در مدل چند وجهی اعتقادات مذهبی با مذهب مطابقت داده ‌شده ولی در مدل شناختی، این افکار و اعتقادات کنار گذاشته می‌شود. این امور باعث تمایز چند وجهی در درمان افسردگی از روش بک گردیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان