موسی ملایری

موسی ملایری

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
پست الکترونیکی: malayeri50@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

معرفت از دیدگاه غزّالی با تأکید بر معرفت وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت علم وحی غزالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
نظرات غزّالی در باب علم و معرفت از جهت احاطه به علوم مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله تفاوت معرفت وحیانی به عنوان یک معرفت خاص که ویژه انبیاء است در مقایسه با علوم بشری و به ویژه علوم دنیوی مشخص شده است. غزّالی  با تقسیم علوم به لحاظ متعلق، روش و غایت به بیان تفاوت علوم پرداخته و برتری وحی را نشان داده است و معتقد است تنها وحی را می توان معرفت نامید. به علاوه این که معرفت وحیانی از دو جهت ارزش دارد یکی اینکه معرفتی یقینی است و دوم اینکه بدون آن نمیتوان به سعادت رسید، لذا جایگزینی ندارد. با این وجود علوم دیگر را بی اعتبار نمی داند. او برای تبیین معرفت نبوی از مفاهیم فلسفی و کلامی بهره می گیرد اما معرفت نبی را در نهایت فراتر از آنها این می داند، این مقاله با اتکاء به روش تحلیلی تلاش دارد تا نگاه غزّالی  را در حوزه معرفت تبیین نماید.
۲.

غایات وجودشناختی، ملاک طبقه بندی اقسام حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غایت علم شناسان مسلمان طبقه بندی علوم تفکیک اعتباری تفکیک حقیقی اقسام حکمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۲۱
یکی از زوایای درخشان اندیشه های علم شناسان مسلمان تأملات آن ها در باب ملاک تمایز علوم است. رأی مشهور آن است که دو ملاک غایت و موضوع، ابزارهای تمایز دو یا چند علم از یکدیگر بوده اند. سؤال محوری این مقاله این است که آیا ملاکی که حکما برای تمایز علوم طرح کرده اند منشائی هستی شناختی داشته یا اعتباری صرف بوده است. بررسی های این مقاله سه مسئله را روشن خواهدکرد: اولاً حکما از غایت، نه فقط به مثابه ملاک تمایز دو یا چند علم؛ بلکه برای طبقه بندیِ کلانِ علوم (نظری و عملی) نیز از غایت بهره برده اند. دوم آنکه این غایت، امری صرفاً اعتباری، قراردادی نیست؛ بلکه غایتی وجودشناختی است. سوم آنکه اگر غایتِ مذکور وجودشناختی و عینی است تمایز اقسام حکمت نیز، عینی و حقیقی است؛ و این بدان معناست که هیچ یک از این دانش ها نمی تواند نقش دیگری را بازی کنند. از نتایج مهم رویکرد هستی شناختی در تقسیم علوم به ویژه در حکمت عملی آن است که تفکیک تدبیر منزل از سیاست مدن تفکیکی حقیقی است و نمی توان قواعد و اقتضائات این دو حوزه را در حوزه دیگر جاری دانست. فضایل و کمالات نفس، دسته ای در اجتماع (حکمت مدنی) دسته ای در حیات فردی (اخلاق) و دسته ای در خانواده (حکمت منزلی) قابل تحصیل است. بدین ترتیب همان قدر که تفرد و حیات فردی اصیل است، خانواده و اجتماع نیز از اصالت برخوردارند و این، برخلاف رأی بسیاری از اندیشمندان فردگرای متأخر است.
۳.

مسئله عوارض به واسطه اخص از ابن سینا تا ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه علم صدرایی عوارض به واسطه اخص عوارض اخص تعیین قلمرو علوم عرض ذاتی واسطه در عروض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۳۸۵
علم شناسی یا فلسفه علم حکیمان مسلمان، جوانب و زوایای مختلفی داشته است که یکی از مهم ترین آنها مشکلِ «عوارضِ اخص» یا «عوارض به واسطه اخص» است. این معضل اگرچه برای گذشتگان تنها یکی از مسائل علم شناختی بود، اما به تدریج به مهم ترین مسئله و برای برخی، به تنها مسئله تبدیل شد. ماحصل این مشکل آن است که بر اساس قواعد علم شناسی، جایز نیست در علوم از اوصاف و ع وارضی بحث کرد که با واسطه ب ر موضوع علم حمل می شوند. اما می بینیم که در بسیاری از علوم این توصیه مراعات نمی شود و غالباً در علومِ مختلف از احوال و عوارض مختص به انواع و اقسام موضوعِ علم، که همه با واسطه هستند، گفتگو می شود. در این باره و برای حل این مشکل، تا زمان ملاصدرا، چهار راه حل از سوی ابن سینا، قطب رازی، جرجانی و محقق دوانی عرضه شده است اما ملاصدرا اعتقاد دارد که هیچ یک از پیشینیان از عهده حل مشکل بر نیامده و همه در مقابل آن متحیر و سرگردان شده اند. او معتقد است منشأ مشکل، خلط میان دو دسته عوارض، یعنی عوارضِ اخص و عوارضِ به واسطه اخص، بوده است؛ لذا با تمایز نهادن میان آنها مشکل فیصله پیدا می کند. این نوشته، نخست راه حل های پیشینیان برای حل این مشکل را گزارش کرده، سپس انتقادهای ملاصدرا به هر یک از آنها را بررسی می کند، آنگاه با گزارش نظریه ملاصدرا، به ارزیابی آن پرداخته و نشان می دهد که این راه حل نیز اگرچه برخی از زوایای مشکل را می گشاید اما مشکل همچنان در ناحیه دیگر حل نشده باقی مانده است. در نهایت روشن می شود که تقریرهای جدیدتر از نظریه جرجانی، که آن را «نظریه مواضعه» می نامیم، برای حل مشکل کارآمدترند.
۴.

تقریر دو برهان بر نظریه حرکت در مجردات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت در مجردات تکامل نفس حدوث نفس تکامل برزخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۵۹
قاطبه فیلسوفان مسلمان اعم از مشائیان، اشراقیان و صدرائیان بر اساس مبانی و ادله خویش، امکان تحول و حرکت در مجردات را انکار کرده اند، اما قریب به دو دهه است که برخی از اهل نظر، با اندیشه فوق مخالفت کرده و از «امکان حرکت و تغییر در مجردات» دفاع نموده اند. این نظریه در محافل علمی مورد توجه قرار گرفته و مکتوباتی نیز پیرامون آن تحریر شده است. موافقین، ادله و براهینی را بنفع آن سامان داده و مخالفین به نقض و رد آنها پرداخته اند. این مقاله به روش تحلیلی در دو مقام از نظریه حرکت در مجردات دفاع میکند؛ در مقام نخست به اشکال وارد شده بر اصلیترین برهان این نظریه پاسخ داده و از برهان مذکور دفاع میکند و در مقام دوم، از طریق حدوث نفس، برهانی نو بنفع این نظریه ارائه میدهد و درنهایت نتیجه میگیرد که نظریه مذکور در میدان عقلانیت و استدلال قابل تأیید است و بر نظریه مقابل برتری دارد.
۵.

خاستگاه اختلافات مبنایی درباره علت غایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علت غایی افعال طبیعی حرکت قوه هدفمندی صورت نوعیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۳
جایگاه ممتاز بحث از علت غایی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. اهمیت این مسئله بحدی است که بزرگانی مانند ابن سینا و ملاصدرا آن را افضل اجزاء حکمت دانسته اند. در عین حال، اختلافات مهمی در این مبحث میان موافقان و منکران وجود دارد. در فلسفه اسلامی مباحث علت غایی عمدتاً معطوف به پاسخ اشکالاتِ وارده بوده است، درحالیکه در فلسفه معاصر غرب بحث از علت غایی تا حد زیادی بی اهمیت و زائد تلقی میشود. چه حکمای اسلامی و چه فلاسفه ارسطویی، کمتر به زمینه ها و ریشه های بنیادین اثبات یا انکار علت غایی پرداخته اند؛ حال آنکه تا بنیاد ها مورد تحلیل قرار نگیرد، در روبناها توافقی حاصل نمیشود. در این مقاله سعی شده با کنکاش در مبادی تصوری و تصدیقی علت غایی، به روشی تحلیلی، عمده ترین ریشه های اختلاف در این مبحث احصا و مورد واکاوی و سنجش قرار گیرد تا قضاوت در باب روبناها آسانتر شود. این موارد عبارتند از: «نسبت علت فاعلی و غایی»، «مصدر ایجاد حرکت»، «قوه و استعداد»، «ذاتگرایی و صورت نوعیه».
۶.

بررسی مسئله مخلوق یا غیرمخلوق بودن کائنات از دیدگاه ابن سینا و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخلوق غیر مخلوق هستی ابن سینا آگوستین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
ابن سینا دیدگاهی متافیزیکی و هستی شناسانه بین وجود و آفریننده ممکنات-یا ماسوای خویش-قائل است آگوستین علت هستی بخش همه موجودات را خداوند می داند و خدا را وجود کامل و مطلق می داند که تغییر در او ممکن نیست و موجودی ازلی است. در حالی که موجودات مخلوق تغییر پذیر هستند و چیزی که تغییر پذیر است و از عدم به وجود می آید نمی تواند علت وجودی خود باشد پس علت وجودی او موجودی است مطلق و سرمدی. وی در مورد جهان این گونه می اندیشد که: جهان از عدم و همراه با زمان خلق شده است. به این معنی که زمان با خلقت به وجود آمده است. آگوستین و ابن سینا هر دو به مخلوق بودن جهان توسط خداوند باور داشته اند. ابن سینا زمان را از راه حرکت اثبات می کند. اما أگوستین در تحقیقات اولیه خود برای تعریف زمان در قالب اصطلاحاتی از حرکت تلاش کرده بود ولی در نظریات بعدی تعریف حرکت را به وسیله زمان رد کرد. ابن سینا مقوله حرکت را دقیقاً مرتبط با مفاهیم قوه و فعل می داند و با لحاظ کردن مقوله حرکت، جهان مادی را به دو عالم تحت القمر و فوق القمر تقسیم می کند. در نظریات آگوستین خدای واحد و حقیقی از سه شخص تحت عناوین: پدر، پسر و روح القدس تشکیل یافته است. آگوستین معتقد است خداوند جهان را از ماده بی شکل آفرید و آن ماده نیز از عدم آفریده شد.
۷.

خلقت و فیض از منظر ابن سینا

نویسنده: مترجم:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۳۳۷
ابن سینا در متافیزیک خود ساختاری سِ ه ضلعی برای فیض عرضه می کند2، که بر آن اساس هر یک از عقول عالیه منشأ سه امر است: عقلی دیگر، یک نفس و جرمی فلکی مناسب با آن نفس. این فیض ها سه لایه ناشی از ادراکات سه گانه هر یک از عقول است: 1- ادراک خداوند به عنوان نخستین مبدأ ضرورت بخش و درک خویش به عنوان حقیقتی ممکن که به دو حیثیت منقسم است. 2- تعقل خویش به عنوان ممکن بالذات و 3- تعقل خویش به عنوان واجب بالغیر...
۸.

لوازم نظریه اعتباریات در حوزه حکمت مدنی و صلح جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه اعتباریات صلح جهانی حکمت مدنی فلسفه سیاسی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۴۵۲
گو این که علامه طباطبایی نظریه اعتباریات را نخست با این هدف طراحی نمود که از هویت عقلانی بخشی از دانش بشر دفاع نموده و تثبیت نماید که دانش بشر یکسره منبعث از نحوه معیشت او نیست. ولی این نظریه به سرعت آثارش را در قلمرو فلسفه اخلاق نشان داد. و اخیرا تلاشهایی برای تأسیس فلسفه فرهنگ با اتکا بر ظرفیت های نظریه اعتبارات به عمل آمده است. اما این مقاله به خوانش نظریه اعتباریات از منظر حکمت مدنی پرداخته است. و بر آنست که نظریه مذکور میتواند همچون مبنایی نظری، به تقویت حکمت مدنی (فلسفه سیاسی) حکیمان ما بیانجامد و زمینه ساز نظریه ای عمیق در حوزه همزیستی جوامع و صلح جهانی گردد. نظریه مذکور با اعتباری خواندن اخلاق، فرهنگ و زبان دین، مبنای  مهمی را برای کاستن از کشمکشهای فرهنگی و مناقشات مذهبی پایه گذاری می کند. در این مطالعه صلح و همزیستی جهانی نه بعنوان توصیه و موعظه اخلاقی؛ بلکه بعنوان یک ضرورت برآمده از ژرفای معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و حکمت مدنی، مطالعه می شود.
۹.

نظریة مادی بودن ساحت مثالی انسان و شواهد آن در روایات و علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادة لطیف مجرد انرژی روح نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۱ تعداد دانلود : ۵۶۲
مسئله تجرد یا مادیت نفس، همچنان مسئلة چالش برانگیزی برای متکلمان و فیلسوفان است. فلاسفه به تجرد، و شماری از متکلمان به مادیت آن معتقدند. این مقاله با طرح نظریة سه ساحتی بودن انسان و بررسی خصوصیات ساحت سوم به عنوان بُعد مثالی، درصدد حل اختلاف یادشده است که در صورت پذیرش آن، ظواهر متون دینیِ ناظر به مادیت روح، نیازمند تأویل نخواهند بود. انسان غیر از «نفس» مجرد و «بدن» مادی، «روحی» دارد که می توان آن را از سنخ حالتی از ماده دانست که امروزه با ویژگی هایی مثل ذرات بسیار ریز و باردار و بی شکل و درعین حال موج سیال بودن، پلاسما نامیده می شود. یکی از شواهد تطبیق «پلاسما» با تجرد برزخی، نظریة حرکت در مجردات است که از سوی برخی فیلسوفان متأخر پذیرفته شده؛ با این تبیین که اگر عالم مثال علاوه بر بُعد، از قابلیت تغییر برخوردار است، نمی توان آن را مجرد دانست. در این مقاله، به روش کتابخانه ای، نظریة وجود اجسام انرژیک و پلاسما به عنوان بدن مثالی مطرح گردیده و از روایات و مشاهدات تجربی فیزیکی و متافیزیکی، به عنوان شواهدی برای اثبات آن استفاده شده است.
۱۰.

بررسی انتقادی جنس انگاری جوهر در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنس انگاری جوهر ادلة جنسیت جوهر جوهریت بسائط جوهریت واجب تعالی تغییر عدد مقولات عشر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۷۴۸
مقاله حاضر به بررسی این مسأله می پردازد که آیا مفهوم جوهر، جنس و مقوم انواع جوهری است یا آنکه مفهومی انتزاعی و غیر ماهوی است؟ غالب حکیمان مسلمان از جنسیت جوهر دفاع کرده اند و تعداد اندکی که فخر رازی در صدر آنهاست قائلند که جوهر جنس و مقوم انواع جوهری نیست. ملاصدرا مدافع جنس بودن جوهر است و ادله منکرین را به نحو گسترده مورد نقد قرار داده است. در این نوشته نخست اهم ادلة منکرین جنسیت جوهر را گزارش می کنیم. سپس نقدهای صدرا بریکایک آنها را مورد بررسی قرارداده و نشان خواهیم داد که نقدهای حکیم نه تنها از قوت آن ادله نکاسته، بلکه در جای جای، ناخواسته مدعای منکرین را تقویت نموده است. در گام بعد دو دلیل بر اثبات جنسیت جوهر -یکی از صدرا و دیگری از علامه طباطبایی- گزارش شده آنگاه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته اند، در نهایت بیان شده است که نظریة جنس بودن جوهر هیچ دلیل مستحکمی ندارد. حال آنکه بر نفی جنسیت جوهر ادله قابل اعتنایی وجود دارد. در پایان به این نکته پرداخته ایم که نفی جنسیت جوهر پیامد های فلسفی مثبتی خواهد داشت که سه مورد از آنها را مورد بررسی قرار داده ایم: الف- مقوله بندی جدید از جواهر. ب- رفع ابهام از جوهریت نفس وسایر بسائط. ج- رفع ابهام از جوهریت واجب تعالی.
۱۱.

زبان تمثّلی وحی از نگاه غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحی تأویل زبان تمثلی دین غزالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۳۰۰
غزالی، به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام، نظریه های مهمی در بحث زبان دین ارائه کرده است. او با توجه به مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی و رویکردهای کلامی و عرفانی، به مسئله زبان وحی پرداخته است. مهم ترین اثر غزالی که به طور جامع به فهم قرآن اختصاص دارد جواهر القرآن است. غزالی در این اثر، که متعلق به دوران عرفان گرایی اوست، به صورت گسترده ای به فهم باطن قرآن و گذر از ظاهر آن پرداخته است. او با اتکا بر تبیین مخصوصی از ماهیت وحی و نیز با استناد به نظریه تطابق عوالم وجود سعی می کند نشان دهد که وحی چگونه و طبق چه ضوابطی تنزل می کند و حقایق عالم ملکوت چگونه در عوالم پایین تر تمثل می یابند. در گام بعد نشان می دهد که راسخان در علم باید طبق چه میزان و معیاری به درک مقاصد آن نائل آیند. این نظریه که باید آن را نظریه زبان تمثلی وحی نامید، با هیچ یک از نظریه های فیلسوفان دین در باب زبان دین یکسان نیست.
۱۲.

«اصالت وجود» و تحول در منطق تعریف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول منطق تعریف اصالت ماهیت ثمرات اصالت وجود الحاق فصل به وجود تعریف مفهومی تعریف به لوازم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۹۴
یکی از دغدغه های اصلی منطق ارسطویی، یافتن راهی برای تعریف ماهیات بمنظور دست یافتن به شناخت تصوری آنهاست. ارسطو نظام منطق تعریف را متناسب با جهانشناسی خود بنا نهاد. در این نظام، تعاریف حقیقی به حد و رسم تقسیم میشدند. پس از ارسطو، منطق تعریف قرنها به همان شاکله اولیه مورد قبول حکیمان و اهل منطق بود. مشائیان مسلمان نیز کمابیش بر همان مسیر میرفتند تا اینکه در سیر تکاملی فلسفه در جهان اسلام، ملاصدرا با تبیین اصالت وجود و اثبات آن و نیز تأسیس چند اصل وجودشناختی دیگر، دستگاه فلسفی حکمت متعالیه را بنا نهاد. از جمله مختصات حکمت متعالیه آنست که مبانیِ وجودشناختی منطق تعریف را بشدت به چالش کشید. با اصالت یافتن وجود، ماهیات که از نظر پیشینیان مبین حقایق عینی اشیا بودند به مفاهیم ذهنی تنزل پیدا میکنند و وجود که حقیقت عینی هر شیء است، جز با مشاهده قابل دریافت نیست. از طرفی، در این نظام، فصل که قوام هر ماهیت به آنست و تمامِ حقیقت و فعلیت شیء شمرده میشود، امری ماهوی نیست و با مفاهیم ماهوی شناخته نمیشود. بدین ترتیب، بنیان کلیات خمس بعنوان زیر بنای منطق تعریف متزلزل گردید. بدنبال این تحولات، باید شاهد بازنگری بنیادین در منطق ارسطویی و مشخصاً باب تعریف آن باشیم. حاصلِ این تحولِ بنیادین، چیزی جز اهمیت یافتن تعاریف مفهومیِ حقایق نخواهد بود که این از نتایج مهم اصالت وجود میباشد.
۱۳.

نف ی کارآم دی بره ان لم در فلسفه اول ی. مطالع ه تطبیق ی میان رویکرد ملاص درا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: منطق نوصدرایی فلسفه نوصدرایی ناکارآمدی برهان لم ناکارآمدی برهان ان برهان از طریق لوازم عامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۵۳۰
موضوع این مقاله پژوهشی تطبیق ی بی ن رویکرد مشترک صدرالمتألهی ن و علامه طباطبایی در خصوص نفی کارآمدی برهان لم، در قلمرو فلسفه اولی است. ملاصدرا با اتکاء به نظریه بساطت حقیقت وجود، و این که امر بسیط، حدّ، و درنتیجه برهان ندارد، به این نتیجه دست یافت که برهان لم در شناخت و اثبات احوال و اوصاف وجود کارآمد نیست. صدرا برهان اِنّ را نیز با استناد به قاعده ذوات الاسباب، گاه به کلی نامعتبر، و گاه با کارکردی ضعیف معتبر می شمارد. او پس از تضعیف یا حتی تخطئه نقش برهان درقلمرو فلسفه اولی، به نوعی منطق گریزیِ محتوم، تن درمی دهد و در نهایت جانب شهود را تقویت می کند. علامه طباطبایی همچون صدرا، البته نه با استناد به نظریه بساطت وجود؛ بلکه با اتکاء به سه مبنای علم شناختی کلان، نخست، برهان لم را در قلمرو مسائل فلسفی نامعتبر می-شمارد. آن گاه با اتکاء به قاعده ذوات الاسباب، برهان اِنِّ مصطلح نزد منطقیون را نیز تماماً ناکارآمد می داند. سپس نوع برهان جدیدی به نام برهان از طریق ملازمات عامه، عرضه می-کند. بن بسط نظرای که نخست ملاصدرا و سپس علامه با آن مواجه شدند در اعماقش از ناکارآمدی منطق اصالت الماهوی در قلمرو فلسفه وجودی خبر می دهد. رویکرد علامه طباطبایی، مبنی بر نفی ناکارآمدی براهین مذکور، دراین مقاله مورد نقد قراررگرفته. اما مدعای ایشان مبنی بر این که برهان از طریق تلازم، در فلسفه کارآمد است و با سایر براهین تفاوت ماهوی دارد، کشفی ارزشمند تلقی شده است که می کوشد تا رکود منطق را نسبت به وجودشناسی در حکمت نو صدرایی، جبران کند.
۱۴.

تطور مضمون و مدلول قاعده لطف در کلام شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قاعده لطف لطف محصل لطف مقرب تکالیف عقلی تکالیف سمعی تطور قاعده لطف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۴۱۵
با اینکه مضمون قاعده لطف از برخی آیات قرآن کریم و روایات، قابل استنباط است اما از میان فرق کلامی، متکلمان معتزله در استخراج، تدوین و بهره وری کلامی از آن پیش قدم بوده اند. در این مقاله رویکرد متکلمان شیعه به قاعده مذکور در سه دوره تاریخی مورد بحث قرار گرفته است. در دوره اول که از آغاز کلام شیعه تا زمان خواجه طوسی را شامل می شود. قاعده مذکور کما بیش به همان ساختار معتزلی خود که در آن لطف به دو قسم مقرِّب و محصِّل تقسیم می شد، باقی ماند. در دوره دوم یعنی از زمان خواجه طوسی به بعد تا اواخر قرن چهاردهم هجری قمری، اقسام دوگانه به یک قسم یعنی لطف مقرِّب تقلیل یافت. در همین دوره علامه حلی اصل ارسال رسل و ابلاغ تکلیف را از مصادیق لطف ندانست. این اقدام علامه حلی در کنار پاره ای از شبهات که اصل وجوب لطف بر خداوند را هدف قرار دادند و آن را انکار می کردند، باعث شد به تدریج اعتبار منطقی این قاعده در نظر برخی متکلمان برای اثبات ضرورت ارسال رسل، تضعیف شده و از دست برود. گروهی دیگر از متکلمان شیعه که در دوره سوم از آن ها سخن خواهیم گفت از اواخر قرن چهاردهم هجری قمری تاکنون- قریب به پنج دهه- کوشیده اند با عرضه مضمونی جدید از قاعده لطف بر اشکالات مذکور فائق آیند و اعتبار قاعده را بازآفرینی کنند. شرح و بسط دوره های سه گانه و پیگیری روند تاریخی تحولات در مقاله خواهد آمد.
۱۵.

تحلیل صفات فعل خداوند از طریق وجود رابط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود رابط صفت فعل منطق صدرایی وجود رابطی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۶۶۹
تبیین صفات فعل خداوند به نحوی که انتساب آنها به خداوند با اعتقاد به بساطت مطلق او سازگار باشد یکی از مهمترین مسائل کلامی و اعتقادی ادیان توحیدی است که حل آن بدون در نظر گرفتن مبانی منطقی و فلسفی میسر نخواهد شد. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از معنای خاصی که از وجود و وجود رابط در حکمت متعالیه شده است، نحوه ی موجودیت این صفات بررسی شود. صدرا تقسیم سه گانه ی وجود را تغییر داده و وجود رابطی را منحل در وجود رابط می کند. مسئله ی اصلی ملاصدرا در این طرح، ربط موجودات متغیر به خداوند بسیط الحقیقه بوده است. در فلسفه مشاء مخلوقات که مظهر صفات فعل خداوند هستند رابطی تلقی می شوند. رابطی بودن موجودات نحوه ای از هویت و استقلال را برای آنها در کنار حقیقت حق تعالی اثبات می کند. ملاصدرا با بسیط انگاشتن قضایا و رابط دانستن وجودهای رابطی مبنای منطقی و فلسفی استواری را برای انقلابی بزرگ در نگرش به موجودات جهان هستی پایه ریزی کرده است. در نتیجه این نگرش هویت و استقلال موجودات امری اعتباری تلقی شده و مانند رابط قضیه به صورت موجود در موضوع تقلیل می یابد. این تحلیل می تواند تعارض بین وجود صفات و بساطت ذات را از میان بردارد
۱۶.

قلمرو مسائل فلسفه اولی و چالشهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موضوع فلسفه مسائل فلسفه عوارض ذاتی موضوع فلسفه مسائل فلسفه معاصر توسعه قلمرو فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۹ تعداد دانلود : ۴۸۳
دانش علمشناسی یا فلسفه علم فیلسوفان مسلمان، مشتمل بر قواعدی پیشینی و لازم الاجراست که علوم حقیقی برهانی، باید ساختار منطقی خود را از آنها اخذ کنند. بر اساس این قواعد، هر علمی باید موضوعی داشته باشد، در تبیینها از اصول و قواعد برهان تبعیت کند، قلمرو خویش را فقط در مرزهای تعیین شده گسترش دهد و پژوهشهایش فقط به عوارض ذاتیه موضوع معطوف باشد. در فلسفه اولی نکته اخیر مراعات نشده و فیلسوفان به کرات از آن تخطی کردهاند. موضوع فلسفه اولی موجود بما هو موجود است و همه محمول های مسائل آن باید از عوارض ذاتیهآن موضوع باشند، حال آنکه بسیاری از محمول های فلسفی چنین نیستند. بسیاری از فیلسوفان این خلط روششناختی بسیار مهم را مسکوت گذاشتهاند اما برخی دیگر با اقرار و اذعان به آن، راه حلهایی عرضه کردهاند. مهمترین راه حلها دو چیز است: یکی آنکه فلسفه موضوع واحدی ندارد. دیگر آنکه قواعد علم شناختی مذکور، قواعدی استحسانی و ذوقی بوده و متابعت از آنها ضرورت ندارد. در این مقاله، راه حل اول که سابقهای کهن دارد، با اصلاحی اندک، به عنوان راهحلی روزآمد پذیرفته می شود.بر اساس این راهحل، میتوان شاخههای مختلف فلسفه را که هر یک موضوع و مسائل مستقل دارند، به اعتبار وحدت روش و بنیادین بودن مسائل، ذیل عنوان عام فلسفه قرار دارد؛ به همان قیاس که علومی را ذیل عنوان علوم تجربی قرار میدهیم.
۱۷.

بررسی تطبیقی اراده الهی از دیدگاه ملاصدرا و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده فعلی ارده ذاتی مشیت صفات فعل ملاصدرا علم الهی شوق ابتهاج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶ تعداد دانلود : ۳۸۷
اراده در انسان همراه با تصور، تصدیق و تغییرات نفسانی، حادث می شود. مسلماً این اراده، سزاوار ذات واجب الوجودی خداوند، نیست. از سوی دیگر، می دانیم ذات باری تعالی از ازل متصف به جمیع صفات کمالی است. اراده نیز از صفات کمال است و بنابراین، عقلا ذات باری تعالی نمی تواند خالی از این کمالِ ازلی باشد. لذا ملاصدرا در همه آثار فلسفی خود، اراده را از صفات ذاتی و همان علم، شوق و ابتهاجِ خداوند به نظام اصلح می داند. اما ظاهر روایات، با رد اراده ذاتی و وحدت آن با علم، تاکید دارند اراده خداوند صفتی حادث و همان احداث و فعل اوست. صدرا برای رفع تقابل میان دیدگاه عقل و روایات، در موضعی از شرحش بر اصول کافی، ضمن تاکید بر اراده ازلی و عینیت آن با علم، اراده حادث را نیز پذیرفته و قائل است اراده نیز مانند علم دارای مراتب است که بالاترین مرتبه آن اراده ازلی اجمالی و پایین ترین مرتبه آن اراده تفصیلی یا همان اراده حادث است. اما این دیدگاه با توجه به شدت تاکید روایات بر نفی اراده ازلی و عدم عینیت آن با علم، چندان راهگشا نیست. در این مقاله پس از گزارش آراء صدرا و مضامین روایات، برای حل این تقابل، پیشنهاد می شود، اراده ازلی خداوند را می توان به معنای قدرت بر اراده دانست. و اراده حادثِ مورد تاکید در روایات را به معنای ظهور و فعلیت آن به حساب آورد. لذا خداوند از ازل اراده دارد؛ اما از ازل اراده نمی کند. تاکید روایات بر حدوث اراده، ناظر به مقام اراده کردن خداوند است که با تحقق آن، فعل ضروری می شود و زاید بر ذات است. به همین دلیل موجب تغییر در ذات الهی نخواهد شد.
۱۸.

نظریه اشتراک لفظی در معنی شناسی صفات خداوند و نفی نقش عقل در قلمرو ایمان و عقاید دینی،بررسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنی شناسی صفات خداوند اشتراک معنوی در صفات خدا نفی علم حصولی در خداشناسی معرفت بالوجه به خدا معرفت بالکنه به خدا مک تب تفکیک اشتراک لفظی در صفات خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۲۶۴
در اهمیت خداشناسی همین نکته کافی است که در منابع اسلامی، معرفت خداوند به عنوان نخستین گام دینداری، و سرآغاز عب ادت خداوند ش مرده شده است. منابع فلسفی و کلامی مسلمین، مباحثی بسیار دامنه دار و گسترده پیرامون معرفت عقلی خداوند، و چند و چون آن عرضه می کنند. در این منابع توانایی عقل برای اثبات ذات الهی و درک و فهم صفات او مفروغ عنه تلق ی شده است. در قلمرو فرهنگ اسلامی دیدگاه هایی نیز وجود دارد که برای عقل چنین شأنی قائل نیستن د. یکی از این دیدگاه ها، اقرار به اشتراک لفظی در معنی شناسی صفات خداوند است که بر اساس آن، عقل، به کلی از هرگونه معرفت به خداوند عزل و خلع می شود. از سویی خود، نمی تواند هیچ درک یا توصیفی از خداوند داشته باشد، و از سوی دیگر حتی نمی تواند اسماء و صفات خداوند را که از منبع وحی به بشر رسیده است، به هیچ طریقی درک یا تصور نماید. بر اساس این دیدگاه، عقل، نه تنها در درکِ مفاهیم اسماء و صفات، توفیق و دستاوردی ندارد؛ بلکه از اثبات وجود خداوند نیز ناتوان و بی نصیب است. این دیدگاهِ افراطی که بدون سابقه تاریخی نیست، از سوی برخی از اندیشمندان مکتب تفکیک ترویج می شود. این مقاله نخست ادله ششگانه این نظریه را تنظیم و تقریر کرده سپس به نقد آن ها می پردازد. و بر آنست که مدعای مذکور نه تنها قابل اثبات نیست؛ بلکه تقلیل و فروکاستن دین به تجربه های شخصی دینی و نفی امکان داوری و ارزیابی میان نظام های اعتقادی مختلف، از لوازم گریزناپذیر این نظریه است.
۲۰.

تبیین وجود شناختی صفات فعل از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفت صفت فعل صفات اضافی تقسیمات صفات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۳۸۶ تعداد دانلود : ۶۳۸
نحوة وجود صفات الهی و نوع ارتباط آنها با ذات مقدس حق از اصلی ترین مسائل خداشناسی است که نطریات گوناگونی در بارة آن از طرف مکاتب فلسفی، کلامی و فرقه های مذهبی بیان شده است. اگر چه این مسأله هم در باب صفات ذات مطرح است و هم در باب صفات فعل. اما بررسی آن در قلمرو صفات فعل از اهمیت و صعوبت بیشتری برخوردار است. این صفات طبق نظر مشهور فیلسوفان مسلمان، زائد بر ذات و صرفاً انتزاعاتی ذهنی اند. با این حال، تحلیل جامع و مستقل قابل اعتنایی در این باره ارائه نشده است. در تحقیق حاضر از طریق تحلیل مفهوم اضافه، ثابت شده است که اضافه دارای وجود خارجی است بنا براین، صفات فعل نیز باید دارای وجود خارجی باشند. اما وجودی انگاشتن صفات فعل ما را با مشکل بزرگی روبرو می کند که همین مشکل معتزله را به نفی صفات واداشت. برای رفع این مشکل در حکمت متعالیه با استفاده از مبنای اصالت و تشکیک وجود، نوعی رابطه را می توان بین خداوند سبحان و این صفات وجودی تعریف کرد که درعین حفظ تنزیه و بساطت حق، وجود این صفات نیز حقیقی تلقی شده و ذات مقدس حق را حقیقتاً مصداق این صفات دانست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان