شمار جمعیت: یک معمای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
شمار جمعیت و آهنگ رشد آن از دیر باز مورد توجه حاکمان، سیاستمداران و سپس جمعیت شناسان قرار داشته است. اما آرای جمعیت شناسان در این خصوص، نه تنها در زمان و مکان های مختلف، که در زمان و مکان واحد نیز یکسان و همسو با یکدیگر نیست. گروهی از پیشینیان طرفدار جمعیت زیاد و رشد سریع آن هستند و گروهی دیگر این شرایط را برنمی تابند و عواقب ان را جز نکبت، فلاکت، فقر و فساد نمی دانند و بدین گونه معمایی پدید آمده است. معمایی که گویی همزاد جمعیت و تمدن بشری است و از صبح تاریخ تا عصر حاضر همچنان ادامه دارد. پژوهش حاضر می کوشد از طریق بررسی آرا و اندیشه های جمعیتی پیشینیان در طول تاریخ، فصل مشترکی برای این نظریه ها بیابد و به حل این معما کمک کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در بین آرا و نظرات اندیشمندان از دیرباز تاکنون دیدگاه تقریبا مشترکی وجود دارد. این که افزایش شمار جمعیت نامحدود نیست و سقف معینی دارد و در ثانی این سقف- که آن را سقف یا حد معیشتی نامیده اند- در جوامع مختلف متفاوت است. منظور آنان از این سقف، حداکثر تعداد جمعیتی است که جامعه می تواند معیشت آنان را تأمین کند.