شاهرخ مکوندحسینی

شاهرخ مکوندحسینی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه روانشناسی دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۲ مورد.
۱.

اثر بخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، رابطه والد–کودک و مشکلات برونی سازی شده کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مدیریت والدین فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد استرس والدگری رابطه والد و کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 851 تعداد دانلود : 234
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، رابطه والد-کودک و مشکلات برونی سازی شده کودک انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش مادران کودکان 4 تا 9 ساله شهر سمنان در سال 1400 بودند. 24 مادر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعته مداخله را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشت. ابزار پژوهش شاخص استرس والدگری آبدین، مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا و پرسشنامه رفتاری کودک آیبرگ بود. داده ها با تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در استرس والدینی، رابطه والد-کودک و مشکلات برونی سازی شده کودک تفاوت معناداری وجود دارد. تنها در زیرمقیاس وابستگی این تفاوت معنادار نیست. این برنامه ترکیبی می تواند در کاهش استرس والدگری و مشکلات برونی سازی شده کودک اثربخش باشد و موجب کاهش تعارضات بین والد و کودک و نزدیک شدن رابطه آن ها شود اما در میزان وابستگی بین والد و کودک مؤثر نیست.
۲.

پیش بینی اختلال اضطراب فراگیر بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری طرحواره های ناسازگار اولیه در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب فراگیر سبک های دلبستگی طرحواره های ناسازگاراولیه نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 194 تعداد دانلود : 679
اختلال اضطراب فراگیر جزء شایع ترین اختلالات روان شناختی در ﻣیﺎن کﻮدکﺎن و نوجوانان محسوب می شود که عمدتاً با اضطراب نسبت به عملکرد و رویدادهای روزانه مشخص می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اختلال اضطراب فراگیر براساس سبک های دلبستگی با واسطه گری طرحواره های ناسازگار اولیه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقاطع مختلف دبیرستان سنین بین 18-13 ساله ساکن استان تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بودند، که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 297 نفر از آنها انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ)، مقیاس بازنگری شده سبک دلبستگی بزرگسالان (RAAS) و نسخه کوتاه طرحواره یانگ (YSQ-SF) استفاده شد. داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که مسیر مستقیم دلبستگی ایمن و دلبستگی اجتنابی با اختلال اضطراب فراگیر منفی و معنی دار است (01/0p<) و سبک دلبستگی دوسوگرا ارتباط معنی داری با اختلال اضطراب فراگیر نداشت. همچنین نتایج تحلیل بوت استراپ نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه فقط اثر سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی را بر اضطراب فراگیر میانجی گری می کند و در رابطه بین سبک دلبستگی دوسوگرا، طرحواره های ناسازگار اولیه نقش میانجی ندارد.
۳.

اثر بخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری ذهن آگاهانه بر استرس والدگری، رابطه والد–کودک و مشکلات برونی سازی شده کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مدیریت والدین استرس والدگری فرزندپروری ذهن آگاهانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 398 تعداد دانلود : 228
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری ذهن آگاهانه بر استرس والدگری، رابطه والد-کودک و مشکلات برونی سازی شده کودک انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون دارای پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه مادران دارای کودک 4 تا 9 سال شهر سمنان در سال 1400 بودند که از میان آن ها 24 مادر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش 16 ساعت به صورت هر هفته دو ساعت برنامه ترکیبی را دریافت کرد درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل شاخص استرس والدگری آبدین (1995)، مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا (1992) و پرسشنامه رفتاری کودک آیبرگ (1978) بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS-23 انجام شد. یافته ها: برنامه مذکور می تواند در کاهش استرس والدگری (05/0p<) و مشکلات برونی سازی شده کودک (05/0p<) اثربخش باشد، همچنین در کاهش تعارضات بین والد و کودک و نزدیک شدن رابطه آن ها مؤثر است (05/0p<) اما در میزان وابستگی بین والد و کودک تغییری ایجاد نمی کند (213/0 p=)، تمام نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود به جز مشکلات برونی سازی شده کودک (573/0p=) نتیجه گیری: این برنامه ترکیبی می تواند مداخله ی مؤثری برای کاهش استرس والدگری و بهبود رابطه والد و کودک باشد.
۴.

تعیین اثربخشی درمان حل مسئله مدار (راه حل محور) بر ابعاد معنوی، شناختی، رفتاری و هیجانی سلامت روان شناختی معتادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان راه حل محور سلامت روان شناختی معتادان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 916 تعداد دانلود : 152
سابقه و هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیش رونده اش در همه ابعاد زندگی، سلامت افراد را به خطر انداخته و آثار سوء آن به وضوح بر سلامت شناختی، رفتاری، هیجانی و معنوی فرد قابل مشاهده است. ازاین رو، هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان مسئله مدار (راه حل محور) بر ابعاد معنوی، شناختی، رفتاری و هیجانی سلامت روان شناختی معتادان بود.
۵.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خودمراقبتی (رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪای، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﮐﻨﺘﺮل ﻗﻨﺪﺧﻮن، ﻣﺮاﻗﺒﺖ از ﭘﺎ و ﺗﺒﻌﯿﺖ داروﯾﯽ ﺑﯿﻤﺎران) در زنان مبتلاء به دیابت نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمراقبتی پذیرش و تعهد رفتاردرمانی عقلانی هیجانی دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 49 تعداد دانلود : 984
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در افراد مبتلا به دیابت نوع دوم انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در کلینیک پارسیان اسلام شهر در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 60 دقیقه ای و گروه رفتار درمانی عقلانی هیجانی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی دیابتی (توبرت و گلاسکو، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم را بهبود بخشیدند (05/0p<)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم داشت. به علاوه درمرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p<) بیانگر پایداری تغییرات مداخله است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان پذیرش و تعهد و رفتار درمانی عقلانی هیجانی، مداخلات موثری در افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت داشتند
۶.

رابطه میان سبک های دفاعی وکیفیت ارتباط زوجین در خانواده: نقش واسطه ای سبک های حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حل تعارض کیفیت روابط زوجین مکانیسم دفاعی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 114 تعداد دانلود : 320
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دفاعی و کیفیت روابط زوجین با نقش واسطه ای سبک های حل تعارض زناشویی بود. از میان زوجین شهرستان جم، 244 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های سبک های دفاعی آندروز، سبک های حل تعارض رحیم و کیفیت ارتباط زوجین خوشکام را تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل مسیر و با نرم افزار AMOS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در میان سبک های دفاعی، سبک رشدنایافته و رشدیافته و در میان سبک های حل تعارض، سبک های یکپارچه، اجتناب کننده، مصالحه و ملزم شده، روابط معنی داری با کیفیت روابط زوجین دارند. در بررسی روابط غیرمستقیم پژوهش نیز مشخص شد که سبک های حل تعارض یکپارچه و ملزم شده، رابطه بین سبک دفاعی رشدنایافته و کیفیت ارتباط زوجین را واسطه گری می کنند. همچنین سبک های حل تعارض یکپارچه و مصالحه نیز به عنوان متغیر واسطه ای، رابطه میان سبک دفاعی رشدیافته و کیفیت رابطه زوجین را تحت تأثیر قرار می دهند. لذا می توان نتیجه گرفت که بررسی سبک های دفاعی و همچنین سبک های حل تعارض در جهت پیش بینی و بهبود کیفیت روابط زوجین مفید است.
۷.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر روابط موضوعی بر رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق با سازمان شخصیت مرزی خفیف: یک مطالعه آزمایشی با توجه به نقش تعدیل کننده ی کارکرد اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 312 تعداد دانلود : 42
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی روابط موضوعی بر رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق دارای سازمان شخصیت مرزی خفیف با توجه به نقش عملکرد اجرایی بود. روش: به منظور نمونه گیری، 90 نفر از زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران، به صورت هدفمند توسط مصاحبه ساختاریافته STIPO برای ارزیابی سازمان شخصیت غربالگری شدند و نمونه نهایی شامل 48 نفر از زوجین با سازمان شخصیت مرزی خفیف انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند که با ریزش نمونه 11 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج در گروه کنترل باقی ماندند. گروه آزمایش 14 جلسه زوج درمانی روابط موضوعی دریافت کردند، و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود. داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: اثرات مثبت معناداری در مرحله ی پس آزمون بر رضایت زناشویی و مولفه هایش مشاهده گردید (0.01>P). بعلاوهدر افراد با عملکرد اجرایی بالاتر، اثربخشی درمان به صورت معناداری بالاتر بود (0.01>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی روابط موضوعی می تواند رضایت زناشویی زوجین دارای سازمان شخصیت مرزی خفیف را بهبود بخشیده و عملکرد اجرایی می تواند در اثربخشی درمان نقش تعدیل کننده داشته باشد.
۸.

اثربخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی در بهبود دلبستگی ناایمن و عشق وسواس گونه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی تحلیلی دلبستگی ناایمن عشق وسواس گونه زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 158 تعداد دانلود : 439
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی دربهبود دلبستگی ناایمن و عشق وسواس گونه زنان با سبک عشق وسواس گونه بود. طرح پژوهش در قالب طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه منفرد با پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی و مشاوره مشهد که با مشکلاتی در روابط صمیمانه در سال 99-98 مراجعه کردند، بود که به روش نمونه گیری هدفمند سه زن انتخاب شدند. مطابق با طرح پژوهشی، مرحله خط پایه با استفاده از پرسشنامه تجربه روابط نزدیک فریلی و همکاران (2000) و پرسشنامه اعتیاد به عشق فالانگو (2012) اندازه گیری شد. سپس در مرحله مداخله طی 50 جلسه (هفته ای دو جلسه 45 دقیقه) روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی بر اساس الگویی به مرحله اجرا گذارده شد. در این راستا در مرحله میان درمان، پس از درمان و پیگیری دوماهه نمرات متغیرها اندازه گیری شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل دیداری و نموداری و نیز محاسبه درصد بهبودی استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی در اصلاح دلبستگی ناایمن اضطرابی و بهبود سبک عشق وسواس گونه زنان با سبک عشق وسواس گونه تأثیر داشت. همچنین نتایج نشان داد که روان درمانی تحلیلی مبتنی بر دلبستگی تأثیر ناچیزی بر اصلاح سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی زنان داشت، این یافته ها تلویحات عملی در عرصه های بالینی می توانند داشته باشند و موجب بهبود سبک عشق وسواس گونه و دلبستگی اضطرابی زنان شوند.
۹.

اثربخشی روان درمانگری تحلیلی هورنای بر ساختار شخصیت زنان متقاضی طلاق: یک پژوهش تک آزمودنی بر سه ریخت شخصیت هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 884 تعداد دانلود : 453
زمینه: پژوهش های بسیاری نشان داده اند که درمان های روانشناختی می توانند در پیشگیری از طلاق مؤثر باشند. اما خلاء پژوهشی در حوزه ی درمان روان تحلیل گری باهدف تغییر و یا اصلاح ساختار شخصیت زنان روان نژند متقاضی طلاق وجود دارد. هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان تحلیل گری هورنای براساس سه ریخت شخصیت بر ساختار شخصیت زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش: این مطالعه، یک پژوهش تک آزمودنی از نوع B/ A بوده است. 6 آزمودنی از میان کلیه ی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به برخی از مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1399 به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، با پاسخگویی به پرسشنامه ی هورنای - کولیج (2011)، در سه گروه دو نفره گمارش شدند. مصاحبه ی سازمان شخصیت (STIPO-R) کلارکین (2019) در سه مرحله اجرا شد. درمان در 15 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای، یک جلسه در هفته اجرا شد و یک ماه بعد پیگیری صورت گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش استاندارد ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا با فرمول اصلاح شده برای محاسبه تغییر آماری معنی دار و استفاده از فرمول درصد بهبودی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: درمان روان تحلیل گری هورنای باعث ایجاد تغییر در زیرمقیاس های هویت (44/16 درصد بهبودی)، روابط موضوعی (33/98 درصد بهبودی)، دفاع های نابالغ (49/71 درصد بهبودی)، پرخاشگری (44/65 درصد بهبودی)، ارزش های اخلاقی (48/6 درصد بهبودی) و خودشیفتگی (54/16 درصد بهبودی) شد. شاخص تغییر پایای آن ها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (0/05 >P) و (0/01 >P). نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از تغییرات معنادار در مؤلفه های ساختار شخصیت است، بنابراین روان درمانگری تحلیلی هورنای با تغییر ساختار شخصیتی زنان متقاضی طلاق می تواند برای روانشناسان و زوج درمانگران در پیشگیری از طلاق مفید باشد.
۱۰.

اثربخشی طرحواره درمانی بر کیفیت زندگی دختران نوجوان دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی کیفیت زندگی شخصیت مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 45 تعداد دانلود : 176
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با سه روش فنون شناختی، تجربی و رفتاری بر کیفیت زندگی نوجوانان دارای اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح عاملی آزمایشی واقعی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی بیماران نوجوان دختر در بازه سنی 15 تا 17 و مبتلا به اختلال نشانگان مرزی کلینیک درمانی پیوند بخش عمومی شهر بجنورد در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه آزمایش فنون شناختی، تجربی و رفتاری (هر گروه 10 نفر) و یک گروه گواه (10 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت بیست جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی با فنون شناختی، تجربی و رفتاری یانگ و همکاران (2003) قرار گرفتند؛ اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگی های شخصیت مرزی کریگ و همکاران (2005) و پرسشنامه کیفیت زندگی توسط وار و شوربون (1992) بودغ داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی با فنون سه گانه شناختی، تجربی و رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (704/56=F، 001/0=P) و ابعاد عملکرد جسمی (950/20=F؛ 001/0=P)، محدودیت سلامت جسمانی (484/20=F؛ 001/0=P)، درد بدنی (135/21=F؛ 001/0=P)، سلامت عمومی (900/9=F؛ 001/0=P)، سرزندگی (290/8=F؛ 001/0=P)، عملکرد اجتماعی (027/13=F؛ 001/0=P)، محدویت مشکلات هیجانی (036/7=F؛ 001/0=P) و بهزیستی هیجانی (252/8=F؛ 001/0=P)  موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک شیوه درمانی بر اساس فنون سه گانه شناختی، تجربی و رفتاری برای افزایش کیفیت زندگی دختران نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مراکز درمانی به کار برده شوند.
۱۱.

اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر حافظه ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی رایانه ای حافظه ی کاری حل مسئله عملکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 171 تعداد دانلود : 594
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر حافظه ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه بود. روش: بدین منظور از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران تعداد 30 نفر انتخاب گردید. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل هر گروه 15 نفر به صورت تصادفی گمارده شدند تعداد و مدت زمان هر جلسه مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای در گروه آزمایش به ترتیب 16 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل آزمون حافظه ی کاری N-Back و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بود. داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و با استفاده از نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای بر حافظه ی کاری و حل مسئله دانش آموزان متوسطه مؤثر است.
۱۲.

مقایسه سبک های انتقال با توجه به جنسیت روان درمانگر- بیمار در روان درمانی پویشی بیماران با اختلال شخصیت خوشه ب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتقال جنسیت رواندرمانی روانپویشی مشکلات روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 617 تعداد دانلود : 391
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ترکیب جنسیتی روان درمانگر- بیمار بر انتقال بیماران دچار اختلال شخصیت خوشه ب تحت درمان با رویکرد روان پویشی بود. روش شناسی: با بهره گیری ازیک طرح علی مقایسه ای چهار گروه 20 نفره از بیماران و درمانگرانشان با شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب و پرسشنامه های رابطه ی درمانی وستن(PRQ) را در باره بیماران تحت درمانشان تکمیل کردند. پرسشنامه مزبور توسط محقق برای اولین بار در این تحقیق به زبان فارسی ترجمه و در جمعیت بیماران ایرانی آلفای کرونباخ آن برای 5 مولفه آن محاسبه شده است. با استفاده از پرسشنامه مزبور سبک انتقالی بیماران در 5 حیطه(عصبانی/حق به جانب، مضطرب/دل مشغول، ایمن/درگیر، اجتنابی/ وابسته و جنسی) ارزیابی شد. نتایج با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس یکراهه( آنووا) بررسی گردید. یافته ها: بیشترین میزان انتقال در این گروه بیماران سبک انتقال عصبانی/حق به جانب بود و کمترین میزان انتقال را سبک جنسی داشت. سبکهای مضطرب/دل مشغول، ایمن/درگیر و اجتنابی/وابسته هم بینابین بودند. تحلیل واریانس یکراهه تفاوت معناداری را برای سبک انتقال جنسی منعکس ساخت، در حالیکه در سایر سبک ها اثر معناداری بدست نیامد. تست پی گیری توکی تفاوت های معناداری میان میانگین نمرات انتقال زوج های درمانی( مرد- زن) و (زن – مرد) در قیاس با (مرد – مرد) و (زن – زن)، نشان داد. نتیجه گیری: ترکیب جنسیتی ناهمگون درمانگر زن- بیمار مرد و بالعکس، در قیاس با سایر ترکیب ها، قویاً سبک انتقال جنسی را در روند رواندرمانی فرا می خواند. انتقال جنسی در ترکیب درمانگر مرد- بیمار زن بیشتر از درمانگر زن- بیمار مرد بود. انتقال عصبانی/ حق به جانب در خلال رواندرمانی پویشی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خوشه ب برجسته بود و سبک های انتقالی دیگرکمتر رخ دادند.
۱۳.

اثربخشی طرحواره درمانی بر نشانگان بالینی نوجوانان دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی نشانگان بالینی اختلال شخصیت مرزی دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 587 تعداد دانلود : 75
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با سه روش فنون شناختی ، تجربی و رفتاری بر کاهش نشانگان بالینی نوجوانان دختر دارای اختلال شخصیت مرزی بود. روش: پژوهش از نوع طرح عاملی آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران نوجوان دختر در بازه سنی 15 تا 17 سال و مبتلا به اختلال نشانگان مرزی کلینیک درمانی پیوند بخش عمومی شهر بجنورد در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و در 3 گروه آزمایش(هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت 20 جلسه ۹۰ دقیقه ای طرحواره درمانی با فنون شناختی، تجربی و رفتاری قرار گرفتند؛ گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس ویژگی های شخصیت مرزی برای کودکان(BPFS-C) کریگ و همکاران(2005) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی با فنون سه گانه ی شناختی ، تجربی و رفتاری در کاهش بی ثباتی عاطفی (F=30/635;P=0/001) ، مشکلات هویتی0/001) (F=35/302 ; P=، روابط منفی (F=19/359 ; P=0.001) و خود جرحی (F=9/723 ; P=0.001) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (P<0.05). نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک شیوه ی درمانی برای کاهش نشانگان بالینی شخصیت مرزی دختران نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مراکز درمانی به کار برده شود.  
۱۴.

مقایسه اثربخشی روان تحلیل گری کارن هورنای و شناخت درمانی بر سبک های حل تعارض زنان روان رنجور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان تحلیل گری کارن هورنای شناخت درمانی سبک های حل تعارض زنان روان رنجور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 976 تعداد دانلود : 917
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان تحلیل گری هورنای و شناخت درمانی بر سبک های حل تعارض زنان روان رنجور شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح کاربندی کنترل شده تصادفی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل زنان متاهلی است که در سال 1395 و 1396 به علت مشکلات ارتباطی با همسر به مراکز مشاوره شرق شهر تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس و شامل 45 زن متاهل است که با توجه به نتایج پرسشنامه "سه وجهی هورنای-کولیج" توزیع شده قبل از مداخله، روان رنجور محسوب می شدند. گروههای آزمایشی پانزده جلسه مشاوره فردی با رویکرد شناخت درمانی یا روان تحلیل گری هورنای، دریافت کردند. پرسشنامه "سبک های حل تعارض رحیم" در سه مرحله قبل از مداخله، مرحله میانی و پایان مداخله در بین گروه های آزمایشی و به صورت همزمان برای گروه کنترل توزیع شد. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر زمان بر سبک های حل تعارض یکپارچه، اجتنابی، مسلط و ملزم شده معنادار بوده است. سبک حل تعارض یکپارچه، در هر دو گروه آزمایش افزایش معناداری یافت و برخلاف آن سبک حل تعارض اجتنابی کاهش معناداری یافت. دو گروه در مقایسه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند. سبک حل تعارض مصالحه در گروه شناخت درمانی در مقایسه با گروه کنترل و گروه روان تحلیل گری هورنای، افزایش معناداری یافت در حالی که سبک حل تعارض ملزم شده در گروه روان تحلیل گری هورنای در مقایسه با گروه کنترل و شناخت درمانی، کاهش معناداری یافت.
۱۵.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی درمان فراتشخیصی یکپارچه دشواری در تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 189
درمان فراتشخیصی یکپارچه یکی از درمان های روانشناسی جدید است که اثر آن بر بسیاری از اختلالات هیجانی تأیید شده است؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم اختلال اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان در مبتلایان به این اختلال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های تک آزمودنی خط پایه بود که جامعه آماری آن را تمامی بیماران دارای اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به کلینیک های خدمات روانشناختی و روانپزشکی شهر نیشابور در سال 1396 تشکیل داد که از بین این افراد 2 فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، به صورت هدفمند و براساس ارزیابی چندبعدی به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد طی 15 جلسه 45 تا 60 دقیقه ای تحت درمان فراتشخیصی یکپارچه قرار گرفتند و درمراحل خط پایه، سنجش دوم، سوم و چهارم با استفاده از پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر ارزیابی شدند. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص درصد بهبودی، درصد کاهش نمرات، شاخص تغییرپذیری کوهن، اندازه اثر و تحلیل دیداری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو شرکت کننده در طی درمان و پس از درمان، کاهش قابل توجهی را در نمرات علائم اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجان تجربه کردند؛ براساس نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد درمان فراتشخیصی یکپارچه می تواند برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی و دشواری در تنظیم هیجانی این بیماران پیشنهاد شود.
۱۶.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و آموزش نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان سینه کیفیت زندگی واقعیت درمانی نوروفیدبک.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 31 تعداد دانلود : 69
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش درمانی واقعیت درمانی و نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام گرفت. روش: در طرحی نیمه آزمایشی تعداد 45 بیمار سرطان سینه با شیوه نمونه گیری در دسترس در سال 1398 از شهر آمل انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. رضایت آگاهانه از بیماران اخذ شد و معیارهای ورود و خروج کنترل شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی بیماران سرطانی و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی سرطان سینه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط همه   آزمودنی ها تکمیل شدند. دو گروه اول و دوم به طور مجزا به ترتیب واقعیت درمانی و نوروفیدبک دریافت کردند، درحالی که گروه سوم در لیست انتظار ماند و درمانی دریافت نکرد. داده های پژوهش به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: تفاوت های معناداری میان میانگین گروه های آزمایش و گروه لیست انتظار در متغیرهای کیفیت زندگی مشاهده شد(P
۱۷.

اثربخشی آموزش هوش مثبت بر عملکرد معنوی و بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش مثبت معنویت بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 214 تعداد دانلود : 299
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش هوش مثبت بر کنشوری معنوی و بهزیستی روانشناختی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار بود. با بهره گیری از یک طرح کنترل شده تصادفی از  نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه از میان جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار شهر تهران تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15n=) قرار گرفتند. هر دو گروه ابتدا پرسشنامه های تجارب معنوی روزانه (DSES) و بهزیستی روانشناختی ریف(RPWQ) را تکمیل کردند. گروه آزمایش آموزش هوش مثبت را هفته ای یک بار در 6 جلسه 120 دقیقه ی دریافت کردند، اما گروه کنترل ملاقات ساده با درمانگر داشتند و در لیست انتظار برای دریافت مداخلات آموزشی آینده به جهت ملاحظات اخلاقی قرار گرفتند. سپس در پایان مداخلات آموزشی، بار دیگر آزمودنی های دو گروه آزمایش و کنترل توسط پرسشنامه های تجارب  معنوی روزانه و بهزیستی روانشناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد بعد از مداخله آموزشی هوش مثبت ، بین گروه آزمایش و کنترل در میانگین تجارب معنوی روزانه و بهزیستی روانشناختی تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که آموزش هوش مثبت موجب  بهبود کنشوری معنوی و بهزیستی روانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار می شود و لذا برای کارکنان این سازمان سودمند است.
۱۸.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر خوکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر خودکارآمدی درد بیماران درد مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 842
زمینه: تحقیقات متعددی در زمینه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و درمان شناختی رفتاری انجام شده است. اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن مغفول مانده است. هدف: مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ - ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران در تابستان 98 بود که تعداد 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ابزار پژوهش عبارت اند از: پرسشنامه خودکارآمدی درد نیکولاس (2007) مداخله درمان پذیرش وتعهد (هیز و همکاران، 2013) و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر (بن نینک، 2014). داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر با گروه گواه در خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (0/001 > P ). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر در خودکارآمدی درد بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05 < P ). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر ﺭﻭﺵ های ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی افزایش خودکارآمدی درد ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ ﻣی ﺑﺎشند.
۱۹.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر آشفتگی های روان شناختی درد مزمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 543 تعداد دانلود : 591
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران بود؛ که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21DASS-) را ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ، ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری ﺗکﻤیل نمودند. ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻃی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها به کمک 25-SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر با گروه گواه بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر می توانند به عنوان ﺭﻭﺵ های مداخله ای ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی کﺎﻫﺶ آشفتگی های روانشناختی ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ بکار روند
۲۰.

اثربخشی مدل ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی (MSPE) بر توجه، برنامه ریزی و عملکرد ورزشی جودوکاران نخبه

کلید واژه ها: جودوکاران ذهن آگاهی توجه عملکرد ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 226 تعداد دانلود : 907
مقدمه: در سالیان اخیر تمرکز بر فرایندها و توانمندی های شناختی ورزشکاران مورد توجه بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم شناختی قرارگرفته است. هدف: بر همین اساس هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی مدل ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد توجه، برنامه ریزی و عملکرد ورزشی جودوکاران نخبه بود. روش: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی با پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری به همراه گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل جودوکاران نخبه شهر تهران بود که تعداد ۳۰ ورزشکار به صورت نمونه گیری در دسترس با میانگین سنی ۲/۳۵ ± ۲۴/۴۱ و سابقه ورزشی ۲/۳۵ ± ۱۲/۶ انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگذاری شدند. در ادامه گروه آزمایش طی شش هفته برنامه مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی را دریافت کردند. همگی ورزشکاران توسط آزمون های استروپ پیچیده، عملکرد پیوسته، برج لندن و مقیاس عملکرد ورزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از اندازه گیری مکرر مانووا و آنووا استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی به صورت معناداری موجب بهبود توجه پایدار، توجه انتخابی و برنامه ریزی شده است (۰/۰۱> p ). هم چنین نتایج در مورد مقیاس عملکرد ورزشی نیز نشان داد ورزشکاران در طی دوره مداخله و پیگیری روند رو به رشدی را نشان دادند. نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر ارتقای عملکرد ورزشی می تواند در بهبود عملکرد شناختی و ورزشی مؤثر واقع شود و به کارگیری آن در کنار تمرینات جسمانی موجب ارتقای عملکرد ورزشی ورزشکاران خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان