محسن امیری

محسن امیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

تأثیر نوروفیدبک بر تعدیل امواج مغزی و کنش های اجرایی پایه در کودکان 8 تا 12 ساله دارای ناتوانایی های یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروفیدبک امواج مغزی کنش های اجرایی ناتوانایی های یادگیری خاص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 199 تعداد دانلود : 149
زمینه: ناتوانایی های یادگیری خاص به مجموعه ای از اختلالات ناهمگن گفته می شود که به صورت جدی در یادگیری و کاربرد مهارت های گوش دادن، تکلم، خواندن، نوشتن و ریاضیات تظاهر می کنند و می توانند ریشه عصب شناختی داشته باشند. یکی از درمان های مورد استفاده در این حوزه، نوروفیدبک است اما مروری یر پیشینه نوروفیدبک و ناتوانایی های یادگیری نشان می دهد که تناقضات بسیاری در مورد تأثیرات نوروفیدبک بر امواج مغزی کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری خاص وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر عبارت از سنجش تأثیر نوروفیدبک بر تعدیل امواج مغزی و کنش های اجرایی پایه در کودکان 8 تا 12 ساله دارای ناتوانایی های یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای نارساخوانی یا نارسانویسی معرفی شده به مراکز اختلالات یادگیری کرمانشاه بود. روش نمونه گیری پژوهش از نوع در دسترس بود که به این منظور 20 دانش آموز 8 تا 12 ساله انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی نوروفیدبک را به مدت 20 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند. جهت ثبت امواج مغزی از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه فعال، تغییر توجه و بازداری پاسخ از نرم افزارهای حافظه وکسلر (خدادادی، امانی، 1393)، کارت های ویسکانسین (خدادادی و همکاران، 1393) و استروپ (خدادادی و همکاران، 1393) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: پروتکل حاضر می تواند موجب سرکوب نسبت امواج تتا بر آلفا (821/0 η2=) و بهبود کنش های اجرایی تغییر توجه (طبقات (0/320 η2=)، درجازدگی (0/544 η2=)، بازداری پاسخ (همخوان زمان (0/434 η2=)، ناهمخوان زمان (0/536 η2=) و حافظه فعال (فراخنای حافظه شنیداری (0/515 η2=)، فراخنای حافظه دیداری (0/536 η2=) در کودکان دارای نارساخوانی و نارسانویسی شود. نتیجه گیری: نوروفیدبک از طریق شرطی سازی احتمالا موجب شکل گیری ارتباطات جدید سیناپسی و در نهایت تعدیل امواج مغزی و بهبود کنش های اجرایی می شود.
۳.

تاثیر ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه ی فعال کودکان 8 تا 12 ساله-ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش مغزی سرکوب نسبت تتا بر آلفا حافظه ی فعال مشکل خواندن مشکل نوشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 453
با توجه به اهمیت توانبخشی در کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری خاص ، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر برنامه ی ورزش مغزی بر سرکوبی نسبت امواج تتا برآلفا و حافظه ی فعال دانش آموزان 8 تا 12 ساله ی دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای مشکل خواندن یا مشکل نوشتن بود که از طرف مدارس، به مراکز ویژه ی اختلالات یادگیری شهر کرمانشاه ارجاع شده بودند. روش نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود . به این منظور، با توجه به معیارهای ورود و خروج، 20 دانش آموز 8 تا 12 ساله ا نتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله ی ورزش مغزی را به مدت 20 جلسه 20 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. به منظور ثبت امواج مغزی شرکت کنندگان از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه ی فعال آن ها از نرم افزار حافظه ی وکسلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه ی تک متغیری و چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 26 در سطح معناداری 5/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که نسبت امواج تتا بر آلفا در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و فراخنای حافظه ی فعال در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش داشته است ( P<0/05 ) . یافته های این پژوهش نشان داد که ورزش مغزی می تواند موجب سرکوب معنادار نسبت امواج تتا بر آلفا و همچنین بهبود حافظه ی فعال در این کودکان شود. یافته های این پژوهش موید شواهد عصب شناختی برای تاثیر مثبت مداخله ی ورزش مغزی بر تعدیل امواج مغزی و حافظه ی فعال در کودکان با مشکل خواندن یا مشکل نوشتن است.
۴.

اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک بر بیش حمایتگری، علائم اضطراب مادران و کاهش علائم اضطراب جدایی در فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر تعامل والد - کودک اختلال اضطراب جدایی اضطراب والدین بیش حمایتگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 953 تعداد دانلود : 879
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک به مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بر اضطراب کودکان، بیش حمایتگری و علائم اضطراب مادران بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، با دامنه سنی 3 تا 6 سال شهر اصفهان در سال 1397 بود. 30 نفر از مادرانی که فرزندانشان دارای اختلال اضطراب جدایی تشخیص داده شدند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل همتا سازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه مرضی کودکان 4-CSI (فرم والدین)(اسپرافکین و گادو، 1994)، پرسشنامه ارزیابی رابطه مادر- کودک (MCRE )(رابرت، 1961) و پرسشنامه حالت- رگه اضطراب اسپیلبرگر (1960) بود. آموزش مادران در قالب 10جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایش به صورت انفرادی اجرا شد. در پایان دو گروه پرسشنامه های یاد شده را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس وروش نمره افزوده و تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر کاهش نمره های اضطراب کودکان و مادران گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بود، همچنین درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک موجب کاهش، رفتارهای بیش حمایگرایانه مادران در گروه آزمایش شد. به طورکلی یافته ها نشان می دهد، درمان مبتنی بر تعامل والد کودک، سبب کاهش علائم اختلال اضطراب جدایی کودکان و اضطراب و بیش حمایتگری مادران آن ها می شود.
۵.

اثربخشی آموزش مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی و شادکامی مادران کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثبت نگری باورهای غیرمنطقی شادکامی مادران کودکان ناشنوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 739 تعداد دانلود : 232
زمینه و هدف: تولد فرزند ناشنوا، خانواده به ویژه مادران را با شرایطی مواجه می کند که لازم است به وضعیت روانشناختی آنان توجه بیشتری شود. روان درمانی مثبت گرا رویکردی در روان درمانی است که با ایجاد توانمندی ها و هیجانات مثبت همراه است و در آن سعی می شود با افزایش معنا در زندگی به تسکین آسیب های روانی و افزایش شادکامی پرداخته شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی و شادکامی مادران کودکان ناشنوا در شهر قزوین در سال 1396 انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و فاقد مرحله پیگیری بود. جامعه شامل کلیه مادران دارای کودکان ناشنوا بود که از این میان 34 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و با توجه به ملاک های ورود( سن مادر، جنس، تحصیلات ، معیار شنوایی مادران، سن کودک و دووالدی بودن خانواده ها) دردو گروه آزمایش(17 نفر) و کنترل(17نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مثبت نگری خدایاری فرد و غباری بناب(1391)، پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز(1969) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) بود. آموزش مثبت نگری در قالب ده جلسه نود دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه، در گروه آزمایش اجرا شد. در پایان برای دو گروه پس آزمون اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مثبت نگری نتوانسته است باورهای غیرمنطقی را کاهش دهد و تاثیری بر شادکامی نیز نداشته است. نتیجه گیری: بدین ترتیب می توان گفت احتمالا مثبت نگری در کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی مادران کودکان ناشنوا موثر نمی باشد.
۶.

تاثیر ژیمناستیک مغزی بر تعادل بدنی دانشجویان دختر غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیمناستیک مغزی تعادل بدنی غیر ورزشکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 83 تعداد دانلود : 839
با توجه به اهمیت مقوله تعادل در حفظ حالت بدنی و اجرای مهارت های ورزشی پیچیده، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر ژیمناستیک مغزی بر تعادل ایستا و پویای دانشجویان دختر غیر ورزشکار بود. به منظور دستیابی به این هدف، 24 دانشجوی دختر غیر ورزشکار دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی تمرینات ژیمناستیک مغزی را که به صورت اختصاصی جهت بهبود تعادل بدن طراحی شده اند را به مدت 8 جلسه 30 دقیقه ای اجرا کردند. همچنین برای گروه کنترل نیز یک سری حرکات کششی و نرمشی که بر تعادل موثر نیستند در نظر گرفته شد که به مانند گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه 30 دقیقه ای انجام دادند. به منظور اندازه گیری تعادل ایستا و پویای شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب از آزمون لک لک و آزمون ستاره استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. در نهایت نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات تعادل ایستا و پویای دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد و این به آن معنا است که ژیمناستیک مغزی بر تعادل ایستا و پویا تاثیر مثبت دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان پیشنهاد کرد که با توجه به سهولت اجرای تمرینات ژیمناستیک مغزی، مربیان و معلمان تربیت بدنی می توانند به منظور بهبود تعادل در دانش آموزان خود از آن استفاده کنند.
۷.

تأثیرآموزش روش های مدیریت تنیدگی بر بهزیستی روانشناختی در میان والدین کودکان با ناتوانی های جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناتوانی های جسمانی مدیریت تنیدگی بهزیستی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 947 تعداد دانلود : 616
ناتوانی های جسمانی در دوران کودکی، تأثیرات منفی روانشناختی بسیار زیادی را بر والدین این کودکان بر جای گذارده و فرایند سازگاری آنها را با محدودیت مواجه می سازد، از اینرو یکی از روش هایی که می تواند بر میزان مشکلات روانشناختی چنین والدینی تأثیر داشته باشد، آموزش مادران با استفاده از تکنیک شناختی و روش های رفتاری در قالب روش مدیریت تنیدگی می باشد. از اینرو مسأله پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش روش های مدیریت تنیدگی به مادران کودکان با مشکلات جسمی حرکتی بر بهزیستی روانشناختی این مادران، بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. از اینرو تعداد 24 نفر از مادرانی که فرزندانشان دارای ناتوانی های جسمی بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای گماری شدند. ابزار پژوهش شامل بهزیستی روانشناختی ریف (1980) بود. آموزش مادران در قالب 8 جلسه نود دقیقه ای اجرا شد. در پایان دوگروه پرسشنامه های مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر بهبود بهزیستی روانشناختی (05/0 P< ) مادران کودکان گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. یافته ها نشان می دهند که آموزش روش های مدیریت تنیدگی بر بهبود شاخص بهزیستی روانشناختی مادران کودکان با ناتوانی های جسمانی تأثیرگذار بوده و از مشکلات روانشناختی آنها می کاهد.
۸.

اثر بخشی تصویر سازی ذهنی جنبشی بر اعتماد به نفس ورزشی در ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر سازی جنبشی اعتماد به نفس ورزشی شوت سه گام بسکتبال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 868 تعداد دانلود : 444
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تصویرسازی ذهنی جنبشی بر اعتماد به نفس ورزشی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بود و جامعۀ آن شامل تمامی افرادی بود که به صورت آماتور در رشتۀ بسکتبال فعالیت می کردند. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود، بدین منظور 30 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و بر اساس پرسشنامۀ تصویرسازی تجدیدنظر شده هال و مارتین(1997)، به روش جور کردن نمرات، در دو گروه 15 نفرۀ تصویرسازی جنبشی و کنترل قرار گرفتند. به منظور سنجش اعتماد به نفس ورزشی شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس اعتماد به نفس ورزشی ویلی و نایت(2002) استفاده شد. گروه آزمایشی در مرحله اکتساب 6 جلسه تمرین کردند و در هر جلسه به 30 تمرین تصویرسازی جنبشی و سی شوت سه گام بسکتبال پرداختند و این در حالی بود که گروه کنترل در هر جلسه فقط به تمرین سی شوت سه گام بسکتبال پرداختند. نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات پس آزمون اعتماد به نفس ورزشی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود داشت. یافته های این پژوهش موید تاثیر تصویرسازی ذهنی جنبشی بر بهبود اعتماد به نفس ورزشی در ورزشکاران است.
۹.

عملکرد خانوادگی، رواندرستی و تنیدگی های روزانه والدین کودکان با کاشت حلزون و والدین کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناشنوایی کاشت حلزون عملکرد خانوادگی بهزیستی روانشناختی تنیدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 285 تعداد دانلود : 565
مشکلات حسی در دوران کودکی و شدت تأثیر این مشکلات بر والدین، تحت تأثیر عوامل بسیار زیادی قرار دارد، در این میان استفاده از وسایل و فن آوری های جدید می تواند در تعاملات خانوادگی و مشکلات روانشناختی والدین تأثیرات مهمی را بر جای گذارد. بدین سبب پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عملکرد خانوادگی، تنیدگی های روزانه و رواندرستی والدین کودکان با کاشت حلزون و والدین کودکان ناشنوا بدون کاشت حلزون صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه والدین کودکان3 تا 10 ناشنوا و کاشت حلزون شده شهر تهران تشکیل می دادند که از آن بین تعداد 80 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنیدگی های روزانه سارافینو (1997)، عملکرد خانواده اپسین و همکاران (1983) و رواندرستی ریف (1980)، بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده های تحقیق در سطح توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد فراوانی و در سطح استنباطی از آزمون تی نمونه های مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از رواندرستی و عملکرد خانوادگی بالاتر والدین کودکان ناشنوا با کاشت حلزون در مقایسه با والدین کودکان ناشنوا بدون کاشت حلزون بود ( 0/05>p ). از دیگرسو بین این دو گروه به لحاظ متغیر مربوط به تنیدگی های روزانه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 P > ). بنابراین به نظر می رسد والدین کودکان ناشنوا با کاشت حلزون در مقایسه با والدین کودکان ناشنوا بدون کاشت حلزون مشکلات روانشناختی کمتری را تجربه می کنند اما همانند والدین کودکان ناشنوا بدون کاشت حلزون در برخورد با الزامات ناشی از کودک ناشنوا دارای تنیدگی های روزانه یکسانی می باشند.
۱۰.

اثربخشی تمرینات ورزش مغزی بر عزت نفس سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش مغزی عزت نفس سالمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 600 تعداد دانلود : 280
عزت نفس از جوانب مهم سازگاری در تمامی مراحل زندگی است که در سازگاری عاطفی، هیجانی، اجتماعی و روانشناختی نقش دارد و این موضوع در زمان سالمندی به ویژه در سلامت روان سالمندان اهمیت بیشتری پیدا می کند. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی تاثیر تمرینات ورزش مغزی بر عزت نفس سالمندان بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی و جامعۀ آن شامل تمامی افراد سالمند ساکن در خانه های سالمندان شهر ساری بود. روش نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری در دسترس بود. به این منظور، با توجه به معیارهای ورود و خروج، 30 سالمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی تمرینات ورزش مغزی را که به صورت اختصاصی جهت بهبود عزت نفس طراحی شده اند را به مدت 8 جلسۀ 30 دقیقه ای اجرا کردند. به منظور سنجش عزت نفس شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون از مقیاس عزت نفس روزنبرک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. در نهایت نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات عزت نفس دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. یافته های این پژوهش موید تاثیر تمرینات ورزش مغزی بر عوامل شناختی نظیر عزت نفس در سالمندان است.
۱۱.

بررسی رفتار های آشکار (پرخاشگری و قانون شکنی) با رفتار های ناآشکار (نشانه های افسردگی) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری خواندن رﻓﺘﺎر ﻫﺎی ﻗﺎﻧﻮن ﺷﮑﻨﺎﻧﻪ رﻓﺘﺎر ﻫﺎی ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮایﺎﻧﻪ افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 985 تعداد دانلود : 584
اختلال های رفتاری آشکار برونی سازی شده و رفتارهای ناآشکار درونی سازی شده در دوران کودکی، خطر نتایج ضعیف در ابعاد تحصیلی و اجتماعی در زندگی آتی کودکان را افزایش می دهند، به همین جهت شناسایی این مشکلات رفتاری امری است بسیار مهم، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی این سؤال انجام شده است که آیا رفتار های آشکار (رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه) و رفتارهای ناآشکار (نشانه های افسردگی) در میان دانش آموزان با اختلال یادگیری اختصاصی همراه با نقص در خواندن در مقایسه با دانش آموزان عادی مقطع ابتدایی متفاوت است. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود، که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی یک نمونه 140 نفری از دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن و دانش آموزان عادی انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از فهرست رفتاری کودکان (1991) استفاده شد. جهت تحلیل نتایج از آزمون تی نمونه های مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود تفاوت معناداری (05/0 P< ) در رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن نسبت به دانش آموزان عادی بود، بدین معنا که دانش آموزان با اختلال یادگیری در مقایسه با کودکان عادی، رفتار های پرخاشگرایانه و قانون شکنانه بیشتری را نشان می دهند. از دیگرسو بین دانش آموزان عادی و دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن به لحاظ متغیر مربوط به افسردگی تفاوت معناداری (0/05 P< ) وجود داشت، به صورتی که دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن از افسردگی بالاتری نسبت به دانش آموزان عادی برخوردار بودند. بنابراین به نظر می رسد دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن در مقایسه با دانش آموزان عادی مشکلات رفتاری بیشتری را تجربه کرده و به همان میزان مشکلات هیجانی بالاتری را نیز گزارش می کنند.
۱۲.

بررسی رابطه روان آزردگی خویی، نارسایی خود نظم جویی شناختی هیجان، ادراک بیماری و حمایت اجتماعی با نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسم افسردگی روان آزردﮔﯽ ﺧﻮیﯽ ادراک بیماری ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﺧﻮدنظم جویی شناﺧﺘﯽ ﻫﯿﺠﺎن حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 713 تعداد دانلود : 187
آسم یکی از شایع ترین بیماری های مزمن در سراسر جهان می باشد و عواملی چون ژنتیک، محیط و متغیرهای روانشناختی در بروز و تداوم علائم مشکلات هیجانی و خلقی ناشی از این بیماری، نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. از این رو، پژوهش حاضر، به دنبال بررسی و مطالعه روابط عواملی همچون، روان آزردگی خویی، ادراک بیماری، نارسایی خودنظم جویی شناختی هیجان و حمایت اجتماعی با نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به آسم بوده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و در قالب طرح رگرسیون گام به گام می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به آسم شهرستان تهران در سال ۱۳۹۵ بوده است که از میان آن ها تعداد ۱۲۰ بیمار با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت (1989)، مقیاس افسردگی بک (1996)، ادراک بیماری (2006)، نقص در تنظیم شناختی هیجان (2001) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده ( 1988 ) به کار برده شد. یافته های حاصل نشان داد که علائم افسردگی بیماران مبتلا به آسم و آلرژی با ادراک بیماری (0/361= r ، 0/001 P< )، روان آزردگی خویی (0/341= r ، 0/001 P< ) و نارسایی در خودنظم جویی شناختی هیجان منفی (0/324= r ، 0/001 P< ) رابطه مثبت و با راهبردهای مثبت خودنظم جویی شناختی هیجان (0/177-= r ، 0/05 P< ) رابطه ای منفی دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که هیچ رابطه معنی داری بین متغیر حمایت اجتماعی و افسردگی در بیماران مبتلا به آسم وجود ندارد. از سوی دیگر، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ادراک بیماری با ضریب0/37 بیشترین سهم در پیش بینی افسردگی بیماران مبتلا به آسم را برعهده دارد. بنابراین به نظر می رسد سطح بالای آگاهی و شناخت افراد از بیماریشان در افزیش بروز علائم افسردگی آن ها مؤثر بوده است.
۱۳.

اثربخشی آموزش گروهی هوش مبتنی بر عواطف در آزمندی مصرف مواد در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد آزمندی مصرف آموزش هوش مبتنی بر عواطف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 297 تعداد دانلود : 670
کشورهای امروزی است که متغیرهای روانشناختی بسیاری می توانند بر شدت آن تأثیرگذار باشند، این متغیر ها می توانند بر تداوم و شدت مصرف مواد تأثیر گذاشته و در روند بهبودی این بیماران نقش ایفا کنند، از این رو مسأله پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش مبتنی بر عواطف بر کاهش آزمندی مصرف در بیماران تحت درمان با متادون بوده است. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 40 نفر از بیماران مبتلا به مصرف مواد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه همتا سازی شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه آزمندی مصرف تیفانی بود. برنامه آموزش هوش مبتنی بر عواطف در قالب دوازده جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دوره آموزشی دو گروه پرسشنامه مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشانگر تأثیر کاربندی در کاهش آزمندی مصرف (0/05 P< ) بیماران گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود . نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش هوش مبتنی بر عواطف توانسته است با بالا بردن هوش مبتنی بر عواطف در بیماران مبتلا به مصرف مواد در برخورد با موقعیت های به وجود آورنده آزمندی مصرف کمک بنماید.
۱۴.

رابطه عملکرد خانوادگی، حمایت اجتماعی و عوامل جمعیت شناختی با استرس و سلامت روانی والدین کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استرس سلامت روانی حمایت اجتماعی کودکان ناشنوا عملکرد خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 151 تعداد دانلود : 47
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شدت نا شنوایی، سن کودک، حمایت اجتماعی، عوامل جمعیت شناختی و عملکرد خانوادگی با استرس و سلامت روانی، در میان والدین کودکان ناشنوا انجام شده است. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد180 نفر از والدین کودکان ناشنوا به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها شاخص استرس والدین، مقیاس سلامت روانی، مقیاس حمایت اجتماعی، مقیاس سنجش خانواده و پرسش نامه خصوصیات جمعیت شناختی والد و کودک بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چند گانه با روش سلسله مراتبی استفاده شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین شدت ناشنوایی و سن کودک با استرس والدگری و شاخص کلی سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین حمایت اجتماعی و میزان درآمد خانوادگی و زیر مقیاس نقش در آزمون کارکرد خانواده رابطه منفی و معناداری وجود داشت. همین طور بین حل مشکل و ابراز عواطف با استرس والدگری و سلامت روان، رابطه منفی و معنادار بود. بنابر این عملکرد خانوادگی، ویژگی های کودک، حمایت اجتماعی درک شده و میزان درآمد والدین با سلامت روانی و استرس والدگری رابطه دارند.
۱۵.

سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی: نقش تعدیل کننده یا واسطه گر رجحان نیمکره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی سرکوبی بیانی رحجان نیمکره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 623 تعداد دانلود : 584
با توجه به اهمیت متغیرهای تعدیل کننده و واسطه گر در علت یابی و پیش بینی اختلالات روانی، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گر یا تعدیل کننده ی رجحان نیمکره در رابطه ی بین سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش، 120 دانش آموز دختر دوره ی دبیرستان که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. در این پژوهش، شرکت کنندگان پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه ی تنظیم هیجان و مقیاس رجحان نیمکره را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون ناپارامتری خی دو و همبستگی پیرسون و همچنین از آزمون Z برای بررسی معناداری تفاوت دو ضریب همبستگی در نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که سرکوبی بیانی با اضطراب اجتماعی همبستگی معنادار مثبت دارد. همچنین رجحان نیمکره ی راست با اضطراب اجتماعی بالاتر رابطه ی معنادار مثبت داشت. در نهایت نتایج نشان داد که رجحان نیمکره در بین رابطه ی سرکوبی بیانی و اضطراب اجتماعی نقش تعدیل کننده دارد. با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که سرکوبی بیانی همراه با نقش تعدیل کننده ی رجحان نیمکره، بهتر می تواند اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند.
۱۶.

تأثیر آموزش مادران کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی با روش آدلر- درایکورس در بهبود شیوه های والدگری و کاهش نشانه های تضادورزی در فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال کمبود توجه/فزون کنشی آموزش آدلر - درایکورسی شیوه های والدگری رفتار های تضادورزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 608 تعداد دانلود : 23
چگونگی تعامل والد-کودک در کودکان با اختلال کمبود توجه/فزون کنشی تأثیر بسیار مهمی را بر مشکلات رفتاری شان بر جای می گذارد، بدین جهت یکی از روش های بهبود شیوه های والدگری و به دنبال آن کاهش مشکلات رفتاری ارائه آموزش های روانشناختی در زمینه مهارگری رفتار کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی به والدین می باشد. از این رو مسأله پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مادران کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/فزون کنشی با روش آدلر- درایکورس بر بهبود شیوه های والدگری و رفتار های تضادورزانه، فرزندانشان بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه بود. از اینرو تعداد 30 نفر از مادرانی که فرزندانشان با این اختلال تشخیص داده شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مرضی کودکان، ومقیاس شیوه های والدگری بود. آموزش مادران در قالب 10 جلسه نود دقیقه ای اجرا شد. در پایان دوگروه پرسشنامه های مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر بهبود شیوه والدگری مقتدرانه (0/05 P< ) و همچنین نشانگر تأثیرکاربندی در کاهش، شیوه والدگری سهل گیرانه، استبدادی و رفتار های تضادورزانه (0/05 P< )کودکان گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. یافته ها نشان می دهند که آموزش به شیوه آدلر- درایکورسی، مشکلات رفتاری فرزندان را کاهش داده و سبب بهبود رابطه والد-کودک در میان مادران کودکان با اختلال کمبود توجه/فزون کنشی می شود.
۱۷.

تأثیر آموزش طرز رفتار به والدین بر افسردگی مادران کودکان دارای اختلال تضادورزی کشاکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال تضادورزی کشاکشی آموزش طرز رفتار به والدین افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 782 تعداد دانلود : 670
اختلال های رفتاری برونی سازی شده در دوران کودکی، مشکلات هیجانی فروانی را برای والدین به وجود می آورند. یکی از این اختلال ها، اختلال تضادورزی کشاکشی است که سبب مشکلات روانشناختی در والدین این کودکان شده و مدیریت رفتاری کودک را با مشکل مواجه می کند، از این رو مسأله پژوهش حاضر بررسی تأثیرآموزش طرز رفتار به مادران کودکان با اختلال تضادورزی کشاکشی در بهبود علایم افسردگی این مادران است. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر از مادرانی که فرزندانشان با اختلال تضادورزی کشاکشی شناسایی شده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه همتا سازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه های مرضی کودکان، و افسردگی بک بود. آموزش طرز رفتار به والدین در قالب نه جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان، دو گروه پرسشنامه افسردگی را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر تأثیر کاربندی آزمایشی بر کاهش، افسردگی (0/05 P< ) مادران کودکان گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه بود. یافته ها نشان می دهند که آموزش طرز رفتار، آشفتگی های روانشناختی مادران را بهبود بخشیده و سبب کاهش افسردگی در مادران می شود.
۱۸.

رابطه حافظه دیداری - فضایی با گرایش به تفکر انتقادی و نگرش نسبت به خلاقیت، با توجه به رجحان نیمکره: مبنایی بر تعمیم پذیری کارکردهای شناختی نیمکره راست مغز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرایش به تفکر انتقادی حافظه بینایی فضایی نگرش نسبت به خلاقیت رجحان نیمکره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 439 تعداد دانلود : 480
با توجه به تناقضات اخیر در مورد کارکردهای اختصاصی نیمکره ها، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حافظه بینایی فضایی با گرایش به تفکر انتقادی و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشجویان با رجحان نیمکره بود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه دانشجویان دانشگاه شهید رجایی که در سال 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید رجایی بود که به صورت در دسترس انتخاب و با استفاده از مقیاس رجحان نیمکره زنهاوسرن غربال شده بودند. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار کرسی بلاک، پرسشنامه نگرش نسبت به خلاقیت و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و آزمون z برای بررسی معناداری تفاوت دو ضریب همبستگی در نمونه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان رابطه حافظه دیداری_فضایی و گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان دارای رجحان نیمکره راست بیشتر از دانشجویان دارای رجحان نیمکره چپ است. همچنین مشخص گشت که میزان رابطه حافظه بینایی فضایی و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشجویان دارای رجحان نیمکره راست و چپ تفاوتی ندارد. این یافته ها توانستند تاییدی بر نظریه های اخیر در مورد یکپارچگی نیمکره های مغزی در بعضی توانایی های ذهنی مانند خلاقیت باشند.
۱۹.

بررسی نقش عوامل خانوادگی مؤثر در گرایش به مواد مخدر اعم از صنعتی و سنتی در میان جوانان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عوامل خانوادگی گرایش به مواد مخدر جوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 388
یکی از مسائل بسیار با اهمیت در جامعه امروزی، مسئله اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر و علل مربوط به آن است. عوامل بسیار زیادی با این امر در ارتباط بوده و بر آن تأثیر می گذارند که به نظر می رسد از میان این عوامل، عوامل خانوادگی نقش بسیار مهمی را در گرایش به مواد مخدر ایفا می کنند. از این رو مسئله تحقیق حاضر، تعیین تأثیر عوامل خانوادگی (بی سوادی والدین، طلاق، والدین معتاد، اختلافات خانوادگی، عدم نظارت صحیح والدین، کم توجهی والدین به خواسته های صحیح و منطقی فرزندان، ثروت و رفاه اقتصادی خانواده) در گرایش به مواد مخدر صنعتی و سنتی در میان جوانان استان لرستان بوده است. نمونه آماری پژوهش حاضر نیز تعداد 200 نفر از جوانان بود که از میان جوانان مبتلا به سوء مصرف مواد تعداد 100 نفر، و نیز تعداد 100 نفر از جوانان عادی بود که بعد از همگن شدن بر اساس، سن، جنس، تحصیلات، میزان درآمد با گروه اول به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان (محمدی، 1392) استفاده و برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد عوامل والدین معتاد یا وجود افراد معتاد در خانواده، اختلافات خانوادگی و کمبود محبت در روابط عاطفی خانواده، عدم مهارگری و نظارت صیحح والدین و استفاده از شیوه های نامناسب تربیتی و طلاق و جدائی والدین در مقایسه دو گروه از جوانان مبتلا و عادی دارای اثر معناداری برای گرایش به سمت مواد مخدر هستند از سوی دیگر نتایج نشان داد که بی سوادی والدین، کم توجهی والدین و میزان ثروت خانواده اثر معناداری در گرایش به اعتیاد ندارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان چنین بیان داشت که عوامل خانوادگی مرتبط با چگونگی رفتار و تربیت فرزندان دارای نقش بسیار مهمی در گرایش جوانان به سوی مواد مخدر دارند.
۲۰.

اثر بخشی آموزش رفتاری والدین بر بیش فعالی/تکانشگری و رفتارهای قانون شکنانه در کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (نوع عمدتا بیش فعال/تکانشگر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش رفتاری والدین اختلال نارساییتوجه/بیش فعالی رفتارهای قانونشکنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 872 تعداد دانلود : 512
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش رفتاری والدین به مادران کودکان 9 تا 11 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نوع\nعمدتاً بیش فعال/تکانشگر در کاهش نشانههای بیش فعالی و رفتارهای قانون شکنانه این کودکان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح\nپیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 نفر از مادرانی که فرزندان شان دارای این اختلال (نوع عمدتا بیش فعال/تکانشگر)\nتشخیص داده شده بودند به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل همتا سازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فهرست رفتاری کودک، پرسشنامه مرضی کودکان و مقیاس درجهبندی کانرز والدین بودند. آموزش رفتاری\nوالدین در قالب نه جلسه نود دقیقه ای در گروه آزمایشی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج\nبیانگر تاثیر کاربندی آزمایشی بر کاهش نمره های بیش فعالی/ تکانشگری گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بود. آموزش رفتاری والدین موجب کاهش رفتارهای قانون شکنانه در گروه آزمایش شد. به طور کلی یافتهها نشان میدهند که آموزش رفتاری به مادران موجب کاهش مشکلات رفتاری و علائم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی میشود؛ بنابراین با آموزش والدین میتوان نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را مدیریت کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان